کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۲-۲ ماهیت درد کودکان

درد، یک واکنش پیچیده و چند عاملی، نسبت به محرک برانگیزاننده ی آن است. نحوه ی تجربه، ابراز ‌و پردازش درد و نهایتاً کنترل آن، در افراد مختلف متفاوت است. شکل زیر ادراک درد، ارزیابی آن و رفتار و تاثیرات اجتماعی ناشی از آن را نشان می‌دهد. درد، موضوعی ذهنی است و ارزیابی درد، عمدتاً مبتنی بر سنجش های خود بیماران می‌باشد (پردز[۶۲] و همکاران، ۲۰۱۱).

شکل ۲-۱ واکنش به درد، اقتباس از پردز و همکاران(۲۰۱۱)

در گذشته، بسیاری از افراد معتقد بودند که کودکان درد را حس نمی کنند. این باور مبتنی بر فقدان اطلاعات و ترس از این موضوع بود که کودکان بر اساس مصرف داروهای آرام بخش، به آن ها اعتیاد پیدا کنند. امروزه این موضوع به خوبی بررسی شده است که سیستم اعصاب حسی و گذرگاه های درد، از لحاظ ارتباطات و عملکرد، تا ابتدای سه ماهگی، تکامل پیدا می‌کنند و هیچ شواهدی مبنی بر حمایت از این دیدگاه که کودکان به خاطر وضعیت خاص سیستم عصبی اشان، درد را با شدت کمتری احساس کنند، دیده نمی شود. با این وجود، درد به طور ذهنی احساس می شود، در زمینه ی واکنش به درد تفاوت های فردی وجود دارد و این واکنش از طریق تجربه و یادگیری اجتماعی تنظیم می‌گردد. اولین تجربه ی درد، نقش مهمی را در واکنش های بعدی به درد، ایفا می‌کند. گروه سنی کودکان، ناهمگن است، ‌به این معنا که این گروه دامنه ای از نوزادان تا نوجوانان را شامل می شود. کودکان در مقایسه با بزرگسالان، نحوه ی ادراک و واکنششان به درد، هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی متفاوت است. در ابتدا، کودکان واکنش شدیدی را نسبت به درد نشان می‌دهند اما به تدریج با رشدشان، شدت واکنش آن ها تنزل پیدا می‌کند (پاوار[۶۳]و همکاران، ۲۰۱۱).

به طور کلی، تجربیات درد کودکان، تحت عناوین حاد، عودکننده و مستمر طبقه بندی شده است. درد حاد به وسیله ی یک محرک مضر یا محرک ایجادکننده ضایعه بافتی (برای نمونه تزریق یا جراحت سطحی پوست) به وجود می‌آید. نشانگان درد عود کننده (سردردهای تکرار شونده، درد های شکمی و یا درد اندام ها)، مشکلات درد اختصاصی را برای بسیاری از کودکان به وجود می آورد.در این گونه موارد، دردهای عود کننده، نشانه ای از بیماری که نیاز به درمان طبی را ایجاب سازد، نیست. بلکه نشانگان درد عود کننده به خودی خود یک اختلال به شمار می‌آید که عوامل متعدد مسئول آن باید تعیین و کنترل شوند. درد مستمر نیز به هر درد طولانی مدتی اطلاق می‌گردد که ممکن است به وسیله ی یک بیماری مثل سرطان یا آرترید به وجود آید یا اینکه درد فراتر از دوره ای که برای بهبود یا شفایافتگی یک آسیب لازم است، طول کشیده باشد. علاوه بر این، ممکن است کودکان بدون هیچ گونه شواهدی دال بر آسیب یا ضایعه بافتی، درد مستمر را تجربه کنند (گچل، ترک[۶۴]، ۱۳۸۱)

مدل زیستی روانی اجتماعی درد مزمن، غالبا برای شرح چگونگی تاثیرگذاری مؤلفه‌ های درونی و بیرونی چندگانه بر درد مزمن کودکان و نوجوانان، به کار می رود. مطابق با این مدل، درد مزمن، به عنوان یک پدیده ی تعدیل شده از طریق مؤلفه‌ های فیزیولوژی، روان شناختی، اجتماعی و محیطی، تعریف می‌گردد (سیمونز[۶۵] و همکاران،۲۰۰۸).

آنچه کودکان می فهمند، آنچه انجام می‌دهند و آنچه احساس می‌کنند همگی می‌تواند بر درد آن ها اثر عمیقی بر جای گذارد. عوامل شناختی شامل فهم (دریافت) کودکان از منشا درد، توانایی آن ها برای کنترل آنچه روی خواهد داد و انتظارات کودکان در زمینه ی کیفیت و قدرت دردی که تجربه خواهند کرد، است. برخی از عوامل مثل سن، جنس، سطح شناختی، تجربیات قبلی ‌در مورد درد، یادگیری خانوادگی و زمینه ی فرهنگی در کودک تا حدی ثابت هستند. این ویژگی ها، چگونگی تفسیر و تجربه ی کودک را از احساسات گوناگونی که به وسیله ی ضایعه بافتی به وجود می‌آیند، شکل می‌دهد. عوامل رفتاری مانند رفتارهای جسمانی آشکار کودکان (مثل، گریه کردن، به کارگیری راهبردی برای کنترل درد)، واکنش های والدین و کارکنان مراقبت های بهداشتی نسبت به کودکان (برای نمونه، نشان دادن ناکامی، تشویق توام با مهربانی برای استفاده از راهبردهای کنترل درد توسط کودکان)، میزان محدودیت جسمانی کودکان در مدتی که تحت درمان با روش های تهاجمی قرار می گیرند، اثرات رفتاری وسیع دردهای عودکننده و مستمر بر زندگی کودکان که توانایی آن ها برای حضور در مدرسه را نیز شامل می‌گردد، مشارکت در ورزش و فعالیت های اجتماعی با گروه همسالان و پذیرش مسئولیت های مشخص در خانه، همگی عواملی هستند که می‌توانند برخی از رفتارهای نشان دهنده ی درد را کاهش دهند و فرایند بهبودی را تسهیل سازند. اما در عین حال رفتارهای نابسامان یا الگوهای رفتاری تحریف شده، ممکن است درد را در کودکان ایجاد کنند و یا باعث وخیم تر شدن آن گردند و یا حتی به استمرار آن کمک کنند.هیجانات کودکان، توانایی آن ها را برای درک وقایع، تحت تاثیر قرار می‌دهد. هیجانات خاص بستگی به ماهیت درد و نیز باورهای کودکان درباره ی تاثیر فوری و دراز مدت آن بر زندگی آن ها دارد. به طور کلی، هر چه کودکان به لحاظ هیجانی درمانده تر و پریشان تر باشند، درد آن ها نیز شدیدتر و یا ناخوشایندتر خواهد بود (گچل، ترک، ۱۳۸۱).

‌بنابرین‏، بین عوامل شناختی، رفتاری و هیجانی تعامل های پویایی وجود دارد. اگر چه به نظر می‌رسد که بین آسیب و پیامدهای درد رابطه ی علی مستقیم و واضحی وجود دارد، اما تمامی چیزهایی که کودکان می دانند، انجام می‌دهند و یا احساس می‌کنند، همگی درد آن ها را تحت تاثیر قرار خواهد داد (گچل، ترک، ۱۳۸۱).

۲-۳ دیدگاه پیاژه در رابطه با تجربه ی درد کودکان

بررسی تحول شناختی کودکان ‌به این علل مهم است: ۱- برداشت کودکان از مفهوم درد و تدابیر درمانی با بزرگسالان متفاوت است. ۲- بسیاری از درمان های تسکین دهنده ی درد مستلزم احاطه کافی به توانایی‌های ذهنی کودک است. ۳- راه های ابراز درد در کودکان، متناسب با مراحل رشد و تکامل آن ها می‌باشد. پیاژه معتقد است که سطح تحول شناختی کودک، تاثیر مهم در درک تجربه ی دردناک دارد. وی مراحل تحول شناختی کودکان را به سه دوره تقسیم نموده است: الف / حسی – حرکتی ب / عملیات عینی ج / عملیات صوری

این مراحل از دوران نوزادی تا دوران بلوغ به صورت تسلسلی طی می شود و تدریجی و محسوس است. در هر یک از این مراحل، کودک مفهوم متفاوتی از بیماری و درد دارد. در جدول زیر روند تحول مفاهیم بیماری و درد آمده است (‌خدا کرمی، ۱۳۷۸).

جدول ۲-۱ دیدگاه پیاژه در رابطه با رشد مفهوم بیماری و درد در کودکان (‌خدا کرمی، ۱۳۷۸)

سن کودک
مفهوم بیماری
مفهوم درد
۲-۷ سالگی

(مرحله پیش عملیاتی)

– پدیده گرایی: علت بیماری را یک پدیده ی انتزاعی نامربوط و خارجی می دانند.

– سرایت: علت بیماری را مجاورت بین دو حادثه می دانند؛ مثلا سرما خورده اند چون نزدیک کسی قرار گرفته اند که سرماخورده است.

– درد را تجربه ای انتزاعی و فیزیکی می‌دانند.

– افکار جادویی درباره ی از بین رفتن درد دارند.

– درد را تنبیه عمل خلاف خود می‌دانند.

– متمایلند کسی را مسئول درد خود بدانند و ممکن است روی یک نفر متمرکز شوند.

۷-۱۲ سالگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 10:47:00 ق.ظ ]




اگر مادر پس از اینکه فرزند پسر به سن دو سالگی و دختر به سن هفت سالگی رسید از دادن فرزند به پدر امتناع کند آیا پدر حق شکایت کیفری دارد و می‌تواند مطابق ماده ۶۲۳ قانون مجازات اسلامی تقاضای تعقیب کیفری مادر را بنماید یا باید داد خواست الزام به استرداد طفل را به دادگاه تقدیم نماید؟

آنچه از ظاهر ماده ۶۲۳ قانون مجازات اسلامی برمی آید این است که ذینفع منحصراًًمی‌تواند دادخواست استرداد طفل به دادگاه تقدیم نماید و در صورتی که مادر به تکلیف مقرر و حکم استرداد گردن ننهد مطابق ماده واحده مجازات می‌گردد(بندرچی، ۱۳۸۸).

۲-۲-۸ تصمیمات دادگاه درمورد حضانت

۱)تصمیم دادگاه درموقع توافق والدین درامرحضانت اگرچه دادگاه ها می‌توانند این توافق را تأیید ننمایند و آن را رد نمایند لیکن معمولاً دادگاه ها از توافق والدین در امر حضانت تبعیت می نمایند و دلیل آنان این است که از نظر دادگاه پدر و مادر غبطه و صلاح فرزندان خود را بهتر از دیگران می دانند و این به ‌عنوان یک اصل پذیرفته شده است در توافق والدین الزامی بر رعایت اولویت مندرج در قانون مدنی نیست، و غالباً در این توافق ها که مورد تأیید و حکم دادگاه ها نیز قرار می‌گیرد گاهی حضانت آنان را به مادران تفویض می گرید، به پدران اعطا و گاهی حضانت پسران بیش از دوسال راکه به موجب قانون مدنی حضانت آنان خاص پدران است به مادران واگذار می نمایند و دلیل ارجاع حضانت به پدر و مادر همان توافق والدین ذکر می شود و معمولاً در احکام دادگاه ها دلیل دیگری ارائه نمی شود.

۲)تصمیم دادگاه زمانی که در امرحضانت بین پدر و مادر توافق نباشد در این موارد دادگاه برای رسیدگی و اتخاذ تصمیم به دلایل ذیل متمسک می‌گردد:

الف-استماع اظهارات حضوری طرفین و بررسی دلایل آن.

ب-تحقیق درباره ی وضع والدین از شهود معرفی شده وسیله آنان.

ج-تحقیقات محسوس و غیر محسوس در خصوص وضع اخلاقی آنان از طریق نیروهای انتظامی

د-تحقیق از محل کار والدین

ه-تحقیق به وسیله مددکاران اجتماعی(میرداداشى، ۱۳۸۱).

۲-۲-۹ مبنای حقوقی حضانت درحقوق مدنی ایران

ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی ‌در مورد ماهیت حقوقی حضانت چنین می‌گوید: «نگاهداری اطفال هم حق وهم تکلیف ابوین است. »

حق مذبور مطلق نبوده، اعمال آن موکول به دانستن صلاحیت اخلاقی پدر یا مادر، جد پدری یا شخص ثالث دیگر ومقیم بودن آن ها در محل سکونت طفل وبالاخره کوشش آن ها درمواظب از مولی علیه می‌باشد(میرداداشى، ۱۳۸۱).

با این ترتیب ازنظر قانون مدنی ایران، اعمال نظارت حقی نیست که صرفاً به جهت استفاده پدر، مادر، جد یا شخص ثالث دیگر که عهده دار حضانت طفل هستند تأسيس شده باشد بلکه حقی است که غایت آن مصلحت جامعه می‌باشد به عبارت دیگر رعایت حق حضانت این افراد از جهت خصوصیت و هویت آنان نبوده بلکه برحسب وظیفه ای است که برای انجام آن دارای حقوق می‌باشد(میرداداشى، ۱۳۸۱).

از نظر حقوق مدنی ایران ایجاد حق حضانت نتیجه انجام تکلیفی است که پدر و مادر در نگهداری و تربیت فرزند خود دارند(میرداداشى، ۱۳۸۱).

بدین توضیح که ازنظر قانون‌گذار ایران، والدین و سایر کسانی که بر طبق قانون یا تصمیم دادگاه این وظیفه را بعهده دارند در اجرای امور مربوط به حضانت دارای برتری و سلطه قانونی نسبت به دیگران می‌باشند(میرداداشى، ۱۳۸۱).

دلیل آن این است که به مجردی که این افراد در اجرای این تکلیف قصور ورزند نه تنها حق حضانت آن ها ساقط می شود بلکه نتیجه عدم ایفای تکالیف بر آن ها بار می شود. به عبارت کلی تر می توان گفت حضانت ترکیبی است از حق و تکلیف، حق است به دلیل اختیاراتی که به سرپرت طفل می‌دهد و حق تقدمی که برای او به وجود می آورد. تکلیف است به جهت اینکه هدف از ایجاد آن حفظ حقوق عمومی به ویژه رعایت مصلحت طفل است نه حفظ منافع سرپرست(میرداداشى، ۱۳۸۱).

۲-۲-۱۰ نگاهداری وتربیت اطفال

نگاهداری باید به حدی باشد که لااقل صحت جسمانی طفل تامین گردد. ‌بنابرین‏ کلیه اقدامات لازم از قبیل حفظ طفل در مقابل گرما، سرما، رعایت بهداشت جسمانی بدنی وی در صورت بروز بیماری، معالجه آن و اجرای برنامه غذایی و آشامیدنی، لباس طفل و محافظت او در گرما و سرما، عنوان(تربیت اخلاقی) طفل در ماده مذبور که در آموزش و پرورش کمال مطلوب است این حقیقت را می رساند که روح قانون‌گذار ایران خواهان تعلیم و تربیت طفل است این مطلب از مفهوم مخالف ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی استنتاج می‌گردد(طاهری نیا، ۱۳۸۳).

۲-۲-۱۱ ماده­ های قانون مدنی در ارتباط با حضانت

ماده ۱۱۶۸: نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است.

ماده ۱۱۶۹: برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی ‌می‌کنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است.

تبصره-بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه ‌می‌باشد.

ماده ۱۱۷۱: در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل با آن که زنده است خواهد بود. هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد.

ماده ۱۱۷۲: هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عهده­ آن ها است از نگاهداری او امتناع کند. در صورت امتناع یکی از ابوین، حاکم باید به تقاضای دیگری یا تقاضای قیم یا یکی از اقربا و یا به تقاضای مدعی­العموم نگاهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت به عهده او است، الزام کند و در صورتی که الزام ممکن یا مؤثر نباشد، حضانت را به خرج پدر و هرگاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر، تأمین کند.

ماده ۱۱۷۳: هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت او است صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه می ­تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضائی، هر تصمیمی که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.

ماده ۱۱۷۴: در صورتی که به علت طلاق یا به هر جهت دیگر ابوین طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند، هر یک از ابوین که طفل تحت حضانت او نمی ­باشد حق ملاقات طفل خود را دارد. تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزئیات مربوطه به آن در صورت اختلاف بین ابوین با محکمه است.

ماده ۱۱۷۵: طفل را نمی­ توان از ابوین و یا از پدر یا مادری که حضانت با اوست، گرفت، مگر در صورت وجود علت قانونی.

ماده ۱۱۷۶: مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد مگر در صورتی که تغذیه طفل به غیر از شیر مادر ممکن نباشد.

ماده ۱۱۷۷: طفل باید مطیع ابوین خود بوده و در هر سنی که باشد باید به آن ها احترام کند.

ماده ۱۱۷۸: ابوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند و نباید آن ها را مهمل بگذارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:47:00 ق.ظ ]




در تعدد معنوی، که در آن رفتار واحد دارای عناوین متعدده جرم است، اتخاذ هر یک از دیدگاه‌های فوق واجد اهمیت است. در صورت پذیرش دیدگاه نخست، با توجه به اینکه صرفاً لازم است که رفتار مجرمانه و نه عنوان آن به متهم تفهیم شود، مقام قضایی مکلف خواهد بود که رفتار مجرمانه را صرفنظر از عناوین متعدده منطبق بر آن را به متهم تفهیم نماید. از این رو هرگاه در جریان تعقیب و رسیدگی به اتهام متهم، مقام قضایی احراز کند که عنوان اشد واقع نشده است، بدون نیاز به تفهیم اتهام جدید رسیدگی را ادامه دهد. اما در صورت پذیرش دیدگاه دوم، می‌بایست که عنوان اتهام به متهم تفهیم شود. اما سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که کدام عنوان باید به متهم تفهیم شود؟ با توجه به اینکه مطابق ماده ۱۳۱ ق.م.ا در تعدد معنوی، مجازات جرم اشد بر مرتکب بار می شود، باید گفت که می‌بایست عنوان اتهامی اشد بر متهم تفهیم شود. اما ایرادی که این دیدگاه دارد این است که در صورتی که مقام قضایی احراز نماید که عنوان اشد محقق نشده است، در این صورت ادامه تعقیب نسبت به عنوان اخف بدون اینکه عنوان مذبور به متهم تفهیم شود، صورت می‌گیرد که محل ایراد خواهد بود. در راستای رفع ایراد عده‌ای مطرح کرده‌اند که مقام قضایی پس از احراز وقوع فعل واحد و تعدد معنوی جرم، همه عناوین جزایی متعدد را به عنوان اتهام بر مرتکب تفهیم نماید و در نهایت هم در رأی صادره معین کند که از بین عناوین جزایی مذکور، مرتکب فقط به مجازات جرم اشد محکوم می‌شود.(طاهری نسب، ۲۳۰:۱۳۸۱)

در خصوص اتهام انتسابی به متهم باید بین سه امر قائل به تفکیک شد: نخست، موضوع اتهام که عبارت است از رفتار مجرمانه‌ای که از سوی مرتکب رخ داده و باعث انتساب اتهام به او شده است. دوم نوع اتهام که عبارت از توصیف حقوقی است که از سوی مقنن برای آن عمل مشخص شده است که عده‌ای از «نوع اتهام» تعبیر به طبیعت اتهام نیز نموده‌اند.(آشوری، ۳۵۱:۱۳۸۸) سوم دلایل اتهام، که عبارت است از ادله‌ای که بر توجه اتهام به متهم وجود‌ دارد. در خصوص تفهیم اتهام ماده ۱۲۹ ق.آ.د.ک به صراحت اعلام می‌کند که مقام قضایی باید «… موضوع اتهام و دلایل آن را به صورت صریح به متهم تفهیم …»کند. در حالی که اگر منظور مقنن نوع و یا به تعبیر دیگر عنوان قانونی اتهام باشد می‌بایست مشابه بند «م» ماده ۳ ق.ت.د.ع.ا .به « نوع اتهام» اشاره می‌کرد. نکته دیگر اینکه احراز عنوان اتهامی امر حکمی است و احراز آن با مقام قضایی است، در حالی که ضابطین قضایی نیز در صورت بازداشت متهم، به موجب اصل ۳۲ ق.ا .ملزم به تفهیم اتهام هستند که این مؤیدی بر دیدگاه مورد نظر است. با توجه به مطالب مطروحه که رفتار مجرمانه می‌بایست به متهم تفهیم شود، در خصوص تعدد معنوی جرم نیز با توجه به اینکه رفتار ارتکابی واحد است، باید کلیه اتهامات به متهم تفهیم شود و عنوان اشد و اخف در این مرحله جایگاهی ندارد.

۴-۳-۲-۳ قرار تامین

پس از تفهیم اتهام به متهم، برای دسترسی به متهم و حضور به موقع وی، مقام قضایی می‌بایست ‌در مورد متهم قرار تامین صادر کند. ‌در مورد تعدد معنوی صرف انطباق عناوین متعدد نسبت به رفتار مجرمانه مرتکب، مجوزی برای تعیین قرار تامین شدیدتر محسوب نمی‌شود، چرا که متهم در نهایت به تحمل مجازات عنوان اشد محکوم خواهد شد. البته در مواردی که به موجب قوانین خاص قانون‌گذار حکم به جمع مجازات‌ها داده باشد، در این صورت با توجه به شدت بیشتر مجازات پیش‌بینی شده برای آن، می‌بایست که تأمین ماخوذه با آن تناسب داشته باشد. با توجه به اینکه مرتکب در نهایت به مجازات جرم اشد محکوم خواهد شد، در تعیین قرار متناسب باید به شدت مجازات مقرر شده برای عنوان اشد، توجه داشت. هرگاه در حین تعقیب برای مقام قضایی محرز شود که عنوان اشد محقق نشده ولی عمل مشمول عنوان اخف می‌شود در این حالت با توجه به اینکه ممکن است تناسبی بین قرار صادره و عنوان اخف نباشد، مقام قضایی مکلف به متناسب کردن قرار تامین با عنوان اخف خواهد بود. در واقع وظیفه مقرر برای مقام قضایی در تناسب قرار تامین یک وظیفه مستمر بوده و اختصاص به مرحله صدور قرار ندارد. اگر در قانون برای یکی از عناوین مجرمانه، قرار تامین خاصی پیش‌بینی شده باشد، در این صورت این سوال مطرح می‌شود که با توجه عناوین متعدد رفتار مجرمانه، مقام قضایی در مقام صدور قرار تامین می‌بایست، قرار پیش‌بینی شده در قانون را اعمال کند و یا اینکه بنا به تشخیص خود قرار متناسب را صادر کند؟ در پاسخ ‌به این سوال باید گفت که از آن جا که در تعدد معنوی، علی‌الاصول مرتکب به مجازات عنوان اشد محکوم خواهد شد، در صدور قرار تامین نیز باید به عنوان اشد توجه داشت.

۴-۳-۲-۴ سقوط دعوای عمومی

بروز برخی از حالات در طول فرایند تعقیب باعث می‌شود که ادامه تعقیب موقوف شود که به معنای سقوط دعوای عمومی خواهد بود. عمده موارد سقوط دعوای عمومی که منتهی به صدور قرار موقوفی تعقیب می‌شود در ماده ۶ ق.آ.د.ک بیان شده است. در باب تعدد معنوی جرم این فرض متصور است که امکان تعقیب متهم برای برخی از عناوین وجود نداشته باشد، اما در قبال برخی دیگر از عناوین از قابلیت تعقیب برخوردار باشد. در این خصوص، می‌توان به مواردی چون گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرایم قابل گذشت، شمول عفو، نسخ مجازات قانونی و شمول مرور زمان نسبت به یک یا چند مورد از عناوین و در مقابل عدم شمول آن ها نسبت به برخی دیگر از عناوین اشاره نمود.

در مباحث مطروحه قبلی بیان شد که در تعدد معنوی، با توجه به اینکه در نهایت مرتکب به مجازات اشد محکوم خواهد شد، قواعد تعقیب نیز تابع عنوان اشد نخواهد بود. اما با فرض شمول یکی از جهات سقوط دعوای عمومی نسبت به عنوان اشد، به معنای سقوط کلی دعوای عمومی نیست و می‌توان نسبت به تعقیب عنوان اخف ادامه داد. چرا که هدف مقنن از ماده ۱۳۱ ق.م.ا این بوده است که شخصی که یک رفتار مجرمانه را که نقض چندین عنوان جزایی است، مرتکب می‌شود، به یک مجازات محکوم شود. از اینرو، اگر به عنوان نمونه شاکی خصوصی نسبت به عنوان اشد که قابلیت گذشت را دارد، گذشت نمود، امکان ادامه تعقیب نسبت به عنوان اخف وجود خواهد داشت. البته قابلیت تعقیب به جهت عنوان اخف در صورتی است که موضوع اعتبار امر مختومه پیدا نکرده باشد و اگر بعد از تحقق اعتبار امر مختومه نسبت به عنوان اشد یکی از جهات سقوط مجازات نسبت به آن رخ دهد به جهت اعتبار امر مختومه دیگر نمی‌توان به عنوان اخف رسیدگی مجدد نموده و مرتکب را به مجازات جرم دارای عنوان اخف محکوم نمود.

۴-۳-۲-۵ اعتبار امر مختومه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:47:00 ق.ظ ]




منکرات اخلاقی

به معنی ناشناس(از ماده انکار) است و بدین ترتیب کارهای نیک اموری شناخته شده، و کارهای زشت و ناپسند امور ناشناس معرفی شده اند،چه اینکه فطرت پاک انسانی با دسته اولی آشنا و با دومی ناآشنا هستند.

۲-۷-۲ تعاریف عملیاتی

شبکه های اجتماعی مجازی

در این پژوهش منظور شبکه های اجتماعی مجازی، میزان نمره ای است که آزمودنی های مورد مطالعه از پرسشنامه به دست می آورند.

منکرات اخلاقی

در این پژوهش منظور از منکرات اخلاقی، میزان نمره ای است که آزمودنی های مورد مطالعه از پرسشنامه به دست می آورند.

فصل دوم

مبانی نظری و پیشینه تحقیق

۲-۱ مقدمه

مبانی نظری و پیشینه پژوهش تشکیل دهنده بخش­های اصلی این فصل است. در این فصل، مفاهیم، تعاریف، پیشینه شبکه اجتماعی و منکرات اخلاقی مورد بررسی قرار می‌گیرد، در پایان نیز پژوهش­های مرتبط با موضوع ارائه خواهد شد.

۲-۲ شبکه اجتماعی چیست؟

شبکه‎های اجتماعی به مجموع های از افراد گفته می شود که به صورت گروهی با یکدیگر ارتباط داشته و مواردی مانند اطلاعات، نیازمندی ها، فعالیت هاو افکار خود را به اشتراک می‌گذارند. شبکه های اجتماعی رابطه بسیار نزدیک و مستقیمی با فن آوری اطلاعات و ارتباطات دارند. بین یهودا ، پیامد توسعه وب و برنامه های رابط کاربردی در کنار نیاز به اشترا ک‎گذاری، اعتماد، اتصال آنلاین را در حقیقت موجب رشد شبکه‎های اجتماعی در اینترنت قلمداد می‌کند.

درحقیقت آنالیز شبکه های اجتماعی به عنوان یک تکنیک کلیدی در جامعه‎شناسی، انسان‎شناسی، جغرافیا، روانشناسی اجتماعی و علوم ارتباطات همانند یک موضوع محبوب در زمینه تفکر و مطالعه پدیدار شده است. برخلاف تحلیل هایی که بر این فرض استوار می‎باشند که هنجارهای اجتماعی ‌تعیین کننده رفتارها هستند، آنالیز شبکه های اجتماعی به بررسی وسعت تأثیرگذاری ساختار و ترکیب رشته ها بر هنجارها می‎پردازد(دوران،۱۳۸۱).

به طور جزئی، شبکه‎های محکم برای اعضایشان نسبت به شبکه هایی که تعداد زیادی اتصالات ضعیف برای افراد خارج از شبکه اصلی دارند، کمتر مفید واقع می‌شوند.

شبکه های اجتماعی را می‎توان از دو دیدگاه تقسیم‎بندی نمود: الف) شبکه های مجازی و شبکه های غیرمجازی

ب)شبکه های عمومی و شبکه های تخصصی.

الف) شبکه های اجتماعی را از یک منظر، می‎توان به دو دسته شبکه های مجازی و شبکه های غیرمجازی تقسیم کرد. شبکه‎های غیرمجازی در واقع به شبکه هایی اطلاق می‎گردد که توسط مجموعه ای از افراد و گرو ه‎های به هم پیوسته، در محیط اجتماعی عمل می‎کنند. شبکه های اجتماعی مجازی یا شبکه های اجتماعی اینترنتی، وبسایت یا مجموعه ای از وب سایت ها می‌باشد که به کاربران امکان می‌دهد علاقه‎مندی ها، افکار و فعالیت‎های خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. به عبار ت دیگر، شبکه های اجتماعی مجازی، سایت هایی هستند که با بهره گرفتن از یک موتور جستجوگر و افزودن امکاناتی مانند چت، پیام رسانی الکترونیک، انتقال تصویر و صدا وغیره، امکان ارتباط بیشتر کاربران را در قالب شبکه‎ای از روابط فردی و گروهی فراهم می آورد. شبکه های اجتماعی مجازی دارای تنوع بسیار زیادی می‌باشند.

ب) شبکه های اجتماعی را از نگاهی می‎توان به دو گروه عمومی وتخصصی تقسیم کرد. در شبکه‎های اجتماعی عمومی، کاربران اینترنتی با انگیزه ها و اهداف مختلف حضور دارند و شبکه های مجازی شان را از طریق این وب سایت ها دنبال می‎کنند، ولی شبکه های اجتماعی تخصصی حول موضوعی ویژه شکل گرفته اند وتعداد کاربران این قبیل از شبکه های اجتماعی نیز محدودتر است. فیس بوک، اورکات، توییتر از مهمترین شبکه های اجتماعی عمومی در دنیای اینترنت محسوب می‌شوند. البته شبکه‎های اجتماعی عمومی نیز اغلب در فعالیتشان با تعریف محدودی آغاز به کار کرده‌اند وبه تدریج عمومی شدند. در مقابل شبکه های اجتماعی خاص، بر محوریت موضوعی مشخص فعالیت می‎نمایند. به عنوان مثال، لست اف. ام [۱] از جمله معرو فترین این شبکه ها می‌باشد که علاقه مندان به هنر موسیقی را گردهم آورده است و یا شبکه اجتماعی گودریدز [۲] که شبکه اجتماعی مخصوص به علاقه مندان به کتاب می‌باشد. گسترش شبکه های اجتماعی خاص تا بدانجاست که حتی برای سگ ها و گربه ها نیز شبکه اجتماعی راه اندازی شده و صاحبان این حیوانات می‌توانند برای حیوانات خود پروفایل باز کنند(خانیکی وبابایی، ۱۳۹۰).

حال که انواع تقسیم بندی های موجود در حوزه شبکه های اجتماعی مطرح گردید، به عنوان حسن ختام این بخش به بیان شرح مختصری از تاریخچه و عملکرد دو شبکه اجتماعی عمومی معروف و پر طرفدار در سطح جهان می پردازیم:

الف- فیس بوک

فیس بوک [۳] یک شبکه اجتماعی مجازی است که توسط جوانی به نام مارک زاکربرگ در چهارم فوریه سال۲۰۰۴ تأسیس و راه اندازی گردید. وی وبگاه فیس بوک را از اتاق خود در دانشگاه هاروارد آمریکا طراحی کرد، ولی دیری نپایید که شبکه طراحی شده توسط وی مورد توجه همگان در سراسر جهان قرار گرفت و چنان محبوب

گردید که تا آخر هفته دوم راه اندازی آن، بیش از نیمی از دانشجویان دانشگاه هاروارد در آن نام نویسی کردند. درحال حاضر وبگاه فیس بوک بیش از یک میلیارد نفر کاربر دارد و هم اکنون به ۴۰ زبان، قابل دسترسی بوده و

۷۰ درصد از کاربران آن در خارج از ایالات متحده آمریکا هستند.

درحقیقت کاربران در فیس بوک می‌توانند با دوستانی که دارای حساب کاربری هستند، عکس، فیلم یا پیغام به اشتراک بگذارند. فیس بوک هم اکنون به طور رایگان دراختیار مردم قرار گرفته است. کاربران فیس بوک دارای یک صفحه شخصی هستند، آنان می‎توانند گروه تأسیس کنند و یا در سایر ‌گروه‌های موجود عضو شوند. کاربران فیس بوک در پنج دسته طبقه بندی می‎شوند: دوستان، دوستانِ دوستان، اعضای هم شبکه ای، غریبه ها و کاربرانی

که احیاناً توسط کاربر بسته شده اند.

درخصوص شبکه اجتماعی فیس بوک در ایران، با توجه به قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران عضویت در هیچ یک از شبکه های اجتماعی جرم محسوب نمی‎گردد، لیکن با توجه به اعمال فیلترینگ برروی این شبکه‎های مجازی، عبور از فیلترینگ جرم محسوب می شود. ‌بر اساس قوانین جرایم رایانه‎ای ایران، هیچگونه مجازاتی برای عضویت در فیس بوک درنظر نگرفته شده است، بلکه چنان چه افرادی اطلاعاتشان در شبکه اجتماعی فیس بوک مورد سرقت و یا سوء استفاده قرار گیرد، موضوع در دادسرای جرایم رایانه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. فیلترینگ فیس بوک در ایران دارای فراز و نشیب های بسیار زیادی بوده است. فیس بوک قبل از سال ۸۸ دوبار فیلتر و دوباره آزاد شده بود. اما پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ ، فیس بوک فیلتر شد. علت فیلتر شدن نقش حریم افراد در این و بگاه اعلام گردید( تابناک).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ق.ظ ]




هم اکنون و در مرحله‌ای که از سال ۱۹۹۸ آغاز شده، اصطلاحات و پالایش‌های زیادی در ابعاد نظری و پژوهشی حوزه هوش هیجانی به عمل آمده و مقیاس‌های جدید برای اندازه گیری هوش هیجانی تهیه شده است و پژوهش‌های بنیادی تری در این حوزه انجام گرفته است. در واقع پیچیدگی حوزه هوش هیجانی ‌به این دلیل است که این حوزه در برگیرنده‌ی جنبه‌های علمی و نیز جنبه‌های عامه پسند آن می‌باشد. نکته قابل ذکر دیگر این است که تاریخچه هوش هیجانی هنوز در حال نوشته شدن است (مایر، ۲۰۰۳؛ به نقل از شهبازی، ۱۳۸۵).

۲-۲-۱-۱ تعاریف هوش هیجانی

همزمان با توسعه مفهوم هوش هیجانی در گستره سازمان و مدیریت، و مطرح شدن آن به عنوان یک توانمندی دارای اهمیت انسانی، تعاریف متفاوتی از آن نیز ارائه شده است که در ادامه به چند مورد از آن‌ ها از مهمترین متفکرین این حوزه اشاره خواهد شد:

از نظر سالووی و مایر؛ هوش هیجانی عمدتاًً به عنوان توانایی فرد در بازنگری احساسات و هیجان‌های خود و دیگران، تمیز قایل شدن میان هیجان‌ها و استفاده از اطلاعات هیجان‌ها در حلّ مسأله و نظم بخشی رفتار تعریف می‌شود (سالوی و مایر، ۱۹۹۷).

از دیدگاه دانیل گلمن هوش هیجانی شامل ظرفیّت فرد برای قبول واقعیات، انعطاف پذیری، توانایی حل مشکلات، توانایی مقابله با استرس و تکانه‌ها تعریف می‌شود. ‌بنابرین‏ گلمن هوش هیجانی را توانایی حفظ انگیزه، پایداری در مقابل ناملایمات، کنترل در مقابل تکانش‌ها، به تعویق انداختن کامیابی، همدلی با دیگران و امیدوار بودن می‌داند (آقایار، ۱۳۸۶). در تعریف دیگری گلمن اشاره می‌کند هوش هیجانی مهارتی است که دارنده آن می‌تواند از طریق خود آگاهی، روحیات خود را کنترل کند، از طریق خودمدیریتی آن را بهبود بخشد، از طریق همدلی تأثیر آن ها را درک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوه‌ای رفتار کند که روحیه خود و دیگران را بالا ببرد (دوستار، ۱۳۸۵).

بار- آن در تعریف خود از هوش هیجانی آن را مجموعه‌ای از مهارت‌ها، استعدادها و توانایی‌های غیر شناختی می‌داند که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش می‌دهد (‌بار آن، ۲۰۰۱؛ به نقل از دهکردی، ۱۳۸۶).

از دیدگاه ریون بارون[۲۸] (۱۹۹۶)، هوش هیجانی یک نمونه از شایستگی‌های هیجانی و اجتماعی است که تعیین می‌کند ما نسبت به دیگران و در کنار آمدن با فشارها و تقاضاهای روزانه به چه خوبی می‌توانیم خودمان را درک و بیان کنیم.

لیزا گاردنر در تعریف هوش هیجانی، معتقد است که هوش هیجانی توانایی فرد در شناسایی و ابراز هیجان‌ها در خود و دیگران است (آقایار و شریف درآمدی، ۱۳۸۵).

تاکر (۲۰۰۰) هوش هیجانی را توانایی درک عواطف خود و دیگران و تمیز بین آن‌ ها، برای جهت دهی فکر و عمل تعریف کرد (دهکردی، ۱۳۸۶).

وی سینگر[۲۹] هوش هیجانی را هوش به کار گیری عاطفه و احساس در جهت هدایت رفتار، افکار، ارتباط مؤثّر با همکاران، سرپرستان، مشتریان و استفاده از زمان در چگونگی انجام کار برای ارتقای نتایج می‌داند (ونگ و لاو[۳۰]، ۲۰۰۲).

به طور کلی می‌توان گفت که؛ هوش عاطفی، ظرفیّت یا توانایی سازماندهی احساسات و عواطف خود و دیگران، برای برانگیختن، و کنترل مؤثّر احساسات خود و استفاده از آن‌ ها در روابط با دیگران است.

۲-۲-۱-۲ ابعاد هوش هیجانی

به طور کلی، توانمندی‌های هوش عاطفی مطابق با مدل شایستگی‌های هیجانی دانیل گلمن، و در قالب چهار نوع توانایی فردی و اجتماعی به شرح زیر بیان می‌شوند:

۱ـ خود آگاهی[۳۱]: ضروری ترین توانایی مرتبط با هوش هیجانی این است که فرد از هیجانات و احساسات خود آگاهی داشته باشد. توانایی خود آگاهی به فرد اجازه می‌دهد تا نقاط قوت و محدودیت‌های خود را بشناسد و به ارزش خود اعتماد پیدا کند (خائف الهی و دوستار، ۱۳۸۲). لذا فرد از طریق شناخت عمیق عواطف، هیجان‌ها، و حالات روانی، توانایی ارزیابی صحیح از خود را به دست می‌آورد و به عبارتی در خود آگاهی، فرد هیجانات و احساسات خود را می‌خواند و از آن ها آگاه می‌شود.

۲ـ خودمدیریتی[۳۲]: توانایی کنترل و اداره کردن عواطف و هیجان‌ها، توانایی حفظ آرامش در شرایط بحرانی و استرس زا، توانایی خودانگیزشی و ابراز منویات درونی است . به عبارتی خود مدیریتی توانایی کنترل عواطف و هیجانات و رفتارهای صادقانه و درست است. افراد با مهارت خود مدیریتی اجازه نمی‌دهند بدخلقی‌ها در طول روز از آن ها سر بزند و می‌دانند منشاء بدخلقی‌ها کجاست و ممکن است چقدر طول بکشد (گلمن، ۱۹۹۵)

۳ـ آگاهی اجتماعی[۳۳]: تشخیص فکر و احساس دیگران، که شامل برخورداری از همدلی در تمام سطوح فردی، گروهی و سازمانی می‌باشد (گلمن، ۱۹۹۸). افراد دارای این مهارت دقیقاً می‌دانند که گفتار و کردارشان بر دیگران تأثیر می‌گذارد و می‌دانند اگر تأثیر رفتارشان منفی است؛ باید آن را تغییر دهند. یک نمونه از مهارت آگاهی اجتماعی، همدلی است. همدلی یعنی توانایی ورود به احساسات دیگران یا توانایی درک احساسات کارکنان در فرایند تصمیم گیری هوشمند فردی یا گروهی است.

۴ـ مدیریت روابط[۳۴]: توانایی مرتبط با هوش هیجانی، شامل توانایی برقراری ارتباطات و مراودات آشکار و قانع کننده، تأثیرگذاری، تشریک مساعی، کارِ گروهی، فرو نشاندنِ اختلافات و ایجاد پیوندهای قوی بین افراد است. از این مهارت می‌توان در جهت گسترش شور و اشتیاق و حل تعارض استفاده کرد. مهارت‌های خود آگاهی و خودمدیریتی مربوط به حوزه فردی است و مهارت‌های آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط به چگونگی رابطه با افراد و اجتماع بر می‌گردد و بیشتر به توانایی افراد در حفظ صحیح روابط خود با دیگران می‌پردازند (گلمن، ۱۹۹۸).

جدول (۲-۱) : مدل هوش هیجانی دانیل گلمن و همکاران

توانمندی‌ها

مؤلفه‌‌های هوش عاطفی

هوش هیجانی

توانمندی‌های فردی

خودآگاهی

– خودآگاهی عاطفی: شناسایی احساسات خود و درک تأثیر آن ها.

– خودارزیابی دقیق: شناخت نقاط قوت و محدودیت‌های خویش.

– اعتماد به نفس: درک مناسب از ارزش‌ها و توانایی فردی.

– خود کنترلی: مهار کردن هیجانات مخرب و تنش ها.

– خلوص (وفاداری): نشان دادن صداقت، همبستگی و وفاداری.

خودمدیریتی

– سازگاری: انعطاف پذیری در برخورد با تغییرات.

– وجدان : قبول مسئولیت عملکرد فردی.

– موفقیت محوری: تلاش در جهت بهبود و دستیابی به استاندارد موفقیت.

– ابتکار عمل: تمایل به استفاده از فرصت ها

آگاهی اجتماعی

– همدلی: درک عواطف دیگران، درک دیدگاه‌های آن ها.

– هوشیاری سازمانی: فهم روندهای عاطفی گروه و روابط قدرت.

– خدمت محوری: شناسایی نیازهای دیگران برای خدمت رسانی

– توسعه توانایی‌های دیگران: تقویت توانایی دیگران از طریق بازخورد

– رهبری: هدایت و ایجاد انگیزه همراه با بینش قانع کننده در دیگران

– تأثیر: به کار بردن تاکتیک‌های اثربخش برای متقاعد‌سازی دیگران.

خودآگاهی

– ارتباط: گوش دادن بی پرده و ارسال پیام‌های قانع کننده به دیگران.

– واکنش نسبت به تغییر: اجرا یا اداره تغییرات به صورت پیشگام.

– مدیریت تعارض: برطرف کردن اختلاف نظرها.

– تعیین حد و مرز: پرورش روابط مؤثّر

– کار گروهی و تشریک مساعی: کار با افراد از طریق اهداف مشترک.

Source: Goleman, D., Boyatzis, R. and McKee, A. (2002)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ق.ظ ]