کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



در پاسخ ‌به این سوال، مطالعات در شش کشور آسیایی نشان داد که در این کشورها به طور کلی کارایی بانک هایی که توسط سهامدارن اقلیت بخش خصوصی اداره می‌شوند نسبت به سایر بانک ها بیشتر است از سوی دیگر، تحقیقی که در این زمینه در شیلی انجام شد نشان داد که بانک هایی که سهامشان قابل عرضه در بازار بورس است ((پربازده تر)) از بانک هایی هستند که به صورت سهامی خاص اداره می‌شوند. تفسیر این وضعیت ممکن است این باشد که امکان تملک سهام بانک هایی که در قالب سهامی عام فعالیت می‌کنند بیش تر است، چرا که ساختار مالکیت در آن ها شناخته شده تر از بانک های فعال در قالب سهامی خاص است. بدین ترتیب مدیران نیز سعی می‌کنند حتی الامکان منافع سهام‌داران را تامین کنند. اما از سوی دیگر در همین تحقیق این نتیجه به دست می‌آید که در مقابل بانک هایی که از سطح بالاتری از تمرکز مالکیت برخوردارند درجه بالاتری از کارآمدی را دارا هستند و ‌به این ترتیب، فعالیت بانک هایی که از تمرکز بیشتری برخور دارندکارآمدتر است.

در نهایت نتایج به دست آمده ما را ‌به این نکته رهنمون می‌سازد که ساختار شرکت ها چه به صورت سهامی خاص و چه به صورت سهامی عام، هرکدام دارای مزایا و معایبی از نظر اقتصاد باز هستند و آنچه اثبات گردیده و مسلم به نظر می‌رسد این است ما هر کدام از این ئو ساختار را بپذیریم در نهایت ((تمرکز مالکیت)) وجود ((کارآمدی)) در بازار را تضمین می‌کند. بنا به گفته برخی، اجرای سیاست های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی برای تملک سهام بانک ها محدودیتی را ایجاد کرده که برای بخش داخلی اجرایی، اما این امر برای بخش خارجی امکان پذیر نیست، چرا که با این پراکندگی مالکیت ، بانک های خارجی برای سهم پنج و یا ده درصدی عرصه های فعالیت نخواهند شد.(محمد امیدی نژاد ۱۳۹۰، ۲۳)

۲-۲-۹- مفهوم ریسک و انواع آن

ریسک به معنی احتمال عدم تحقق نتایج مورد انتظار است یا به عبارتی ریسک احتمال محقق نشدن پیش‌بینی های آینده تعبیر شده و عامل ایجاد ان را عامل ریسک نام نهاده اند . ریسک در اصطلاح به معنی امکان وقوع یک خسارت و زیان اعم از مالی یا غیر مالی در نتیجه انجام یک فعالیت است .ریسک در هر حیطه ای قابلیت مطرح شدن دارد که یکی از این حیطه ها بانک وفعالیت های بانکداری است و بانک ها به علت اهمیت به سزایی که در نظام اقتصادی دارند در این زمینه مورد توجه خاص قرار می گیرند . دلایل وجود ریسک در بانک را با نوع کارکرد آن می توان توجیه کرد، چرا که بانک ها از یک سو سرمایه های مردم را در قبال آن مسئولیت دارند جمع‌ آوری کرده و از سوی دیگر با بهره گرفتن از این سرمایه ها اقدام به انجام عملیات بانکی و فعالیت های اقتصادی می‌کنند . صنعت بانکداری با توجه به تعداد و تنوع عملیات بانکی و ماهیت های متفاوت آن ها و محدودیت سرمایه بانک و میزان آن حفظ وضعیت منابع و منافع سپرده گذاران و نوع وظیفه بانک‌ها که آن ها را متمایز از واحدهای دیگر اقتصادی کرده و تعداد گیرندگان تسهیلات اعتباری و تفاوت وضعیت مالی هر یک از آنان و سرو کار داشتن گروه زیادی از کارکنان بانک با منابع مالی و ثبت زیاد عملیات مالی و نقل وانتقال زیاد پول داخلی و خارجی و انواع خدمات بانکی همگی نشان دهنده تفاوت ماهیت ریسک‌ها در بانک با سایر مؤسسات مالی می‌باشد که پذیرش مدیریت ریسک را در بانک حساس تر و پیچیده تر و مشکل تر از سایر مراکزمی نماید . لذا همان‌ طور که بیان گردید بانک‌ها با توجه به نوع فعالیت‌های خود در معرض وسیعی از انواع ریسک‌ها قرار دارند حال بر اساس تقسیم بندی کمیته بال ،ریسک در بانک شامل ریسک اعتباری ،ریسک ‌بازار و ریسک عملیاتی است ولی در اکثر کشور های دنیا ریسک بانکی را در چهار گروه مختلف ریسک های مالی، ریسک های عملیاتی، ریسک های کسب و کار و ریسک رویداد تقسیم می‌کنند.

پس به طور کلی میتوان ریسک را احتمال عدم تحقق نتایج مورد انتظار دانست و مدیریت ریسک به مفهوم برنامه ریزی و سازمان دهی و کنترل فعالیت‌ها و منابع جهت به حداقل رساندن تاثیر حوادث نامشخص و نامعلوم در حفظ تعادل مالی و توان عملیاتی مؤسسات دانست.مدیریت نقدینگی از مهمترین وظایف مدیریت مالی بنگاه های اقتصادی است . به بیان دیگر نگهداری وجوه نقد در حسابهای جاری و بانک مرکزی و نزد سایر بانک‌ها و ذخایر قانونی، ریسک نقدینگی بانک را کاهش می‌دهد. در عین حال فرصت های سرمایه گذاری را نیز از بانک سلب می‌کند و در نهایت موجب کاهش بازدهی بانک می‌گردد. دنیای کسب و کار و صنعت با تحولات و دگرگونی های متعددی همچون جهانی شدن، برون سپاری ها و ایجاد ائتلاف استراتژیک مواجه است مدیریت ریسک در فعالیت سازمان ها اعم از تجاری وغیر انتفاعی اهمیت روز افزونی یافته است.

اهمیت این مسئله زمانی نمود بیشتری می‌یابد که بر طبق قوانین کمیته بال ۲ از آغاز ژانویه سال جاری میلادی ‌بانک‌هایی که برنامه مدیریت ریسک را اجرا نکرده باشند قادر به مبادلات مالی و پولی با بانک های اروپایی به ویژه بانک های حوزه یورو که تحت مدیریت و مقررات بانک مرکزی اروپا هستند نخواهند بود . مدیریت ریسک تعریف شده توسط کمیته بال ذکر می‌کند که سرمایه بانک باید بیش از هشت درصد مجموعه ریسک مهم و اثر گذار بر فعالیت بانک باشد یا به عبارت دیگر مجموع سه ریسک اعتباری و بازار و عملیاتی باید کمتر از ۱۲٫۵ برابرسرمایه بانک باشد اجرای مناسب مدیریت ریسک ایجاد تنوع در درآمد ها و نیزدامنه گسترده خدمات مطابق با استانداردهای بانک های جهانی را می طلبد. در حال حاضر در دنیا با تشکیل کنسرسیوم های بانکی برای پوشش و بهبود و کاهش عملیات مدیریت ریسک اطلاعات میان بانک ها طبقه بندی و ردو بدل می شود که این امر در کشور ما نیازمند بومی سازی است.

امروزه بانک های موفق در سراسر دنیا به مقوله ریسک بسیار اهمیت می‌دهند از این رو در اکثر آن ها مسئولیت کل ریسک های مختلف به عهده نهادی تازه تأسيس به نام کمیته مدیریت ریسک گذاشته شده است،این کمیته که مسئولیت ریسک کل بانک را در سطوح مختلف به عهده می‌گیرد به عنوان یکی از ارکان بانک در نظر گرفته می شود که به بالا ترین سطح مدیریت بانک یعنی هیات مدیره گزارش می‌دهد، همچنین آئین نامه ها نظام اطلاعاتی و گزارش دهی لازم در خصوص ریسک بانک توسط این کمیته طراحی و تصویب می شود .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 10:27:00 ق.ظ ]




در تعاریف وفاداری دو رویکرد دیده می شود؛ رویکرد نگرشی احساسات مختلف در شخص تعلق خاطری نسبت به سازمان، خدمات و کالا ایجاد می‌کند این احساس درجه وفاداری مشتری را مشخص می کند که به طور کامل شناختی است. مقیاس های وفاداری نگرشی شامل تبلیغات مثبت دهان به دهان، تمایل به توصیه وتشویق دیگران به استفاده از کالا و خدمات است؛ رویکرد رفتاری تمایل مشتری برای خرید مکرر خدمات و تولیدات عرضه کننده خدمات و حفظ ارتباط با عرضه کننده کالا و خدمات است ( قره چه و دابوییان، ۱۳۹۰).

حفظ وفاداری مشتریان فعلی در سودآوری یک شرکت بسیار تعیین کننده است. این مسئله به ویژه وقتی که بازارها در رکود هستند بیش تر صدق می‌کند زیرا به مرور زمان مشتریان وفادار تر سودآورتر می‌شوند. این شرکت نه تنها از افزایش هزینه های ناشی از تلاش برای جلب مشتریان جدید در یک بازار به شدت رقابتی پرهیز می‌کنند، بلکه منتفع می شود؛ زیرا مشتریان وفادار (۱) ترجیح می‌دهند تا خریدهایشان را متمرکز کنند و لذا حجم فروش شرکت افزایش می‌یابد و هزینه های فروش و توزیع شرکت کاهش می‌یابد؛ (۲)تبلیغات مثبتی در خصوص شرکت و محصولات آن می‌کنند و دیگر مشتریان را به آن شرکت ارجاع می‌دهند؛ و (۳) ممکن است حاضر باشند بابت ارزشی که دریافت می‌کنند، پول بیشتری بپردازند(کاتلر و کسلیون، ۲۰۰۹).

۲-۱-۲-۹-مدیریت ارتباط با مشتری در رکود

مدیریت ارتباط با مشتری نوعی راهبرد کسب وکار است که فراتر از افزایش حجم مبادلات می رود و هدف آن افزایش سودآوری، درآمد و رضایت مشتری است. برای تحقّق این اهداف، سازمان‌ها از مجموعه وسیعی از ابزارها، رویه ها، روش‌ها و ارتباطات با مشتریان استفاده می‌کنند. در ادبیات بازاریابی تعریفهای نزدیک به هم از مدیریت ارتباط با مشتری ارائه شده است برخی آن را با بازاریابی رابطه ای یکسان دانسته اند. به عنوان نمونه به چند تعریف اشاره می شود: جذب، حفظ وتقویت ارتباطات با مشتری(طاهرپورکلانتری و طیبی طلوع، ۱۳۸۹). فرایند کلی ایجاد وحفظ ارتباطات سودآور با مشتری به وسیله تحویل یا ارائه ارزش برتر به مشتری و کسب رضایت وی است(کاتلر و آرمسترانگ[۵۸]، ۲۰۰۴). مدیریت ارتباط با مشتری یک برنامه کاربردی پیچیده و خبره است که داده مشتری را که از طریق نقاط تماس مشتری به دست آمده، استخراج می‌کند و در حالی که خصوصیت مشتریهای کلیدی را کشف کرده و الگوهای خرید آن ها را پیش‌بینی می‌کند، یک دیدگاه واحد و جامع از مشتری ایجاد می‌کند. امروزه مدیران بازاریابی تشخیص داده‌اند مدیریت ارتباط با مشتری روی ایجاد روابط بلندمدت و پایدار با مشتری تمرکز دارد که برای هر دو طرف یعنی مشتری و شرکت ارزش آفرینی می‌کند مدیریت ارتباط با مشتری بیش از صرف فناوری است، و آن در واقع، یک فرایند راهبردی است(نجیوین[۵۹] و همکاران، ۲۰۰۷). مدیریت ارتباط با مشتری تلاش مستمری است که نیازمند باز مهندسی فرایندهای اصلی از نگاه مشتری، با مشارکت او و دریافت بازخور از اوست. هر چند که هم فناوری و هم فرایندهای کاری هر دو برای موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری ضروری است، اما این پرسنل سازمان اند که سنگ بنای روابط با مشتری هستند. اجرای موفقیت آمیز مدیریت ارتباط با مشتری نیازمند توجه به ابعاد مختلف، مدیریت و کارکنان سازمان است، تعهد مدیریت عالی از عوامل اساسی برای موفقیت پروژه های مدیریت ارتباط با مشتری است یک مدل مشتری مدار مستلزم به اشتراک گذاری داده در سطح سازمان است، و این نیازمند تغییر بنیادین پارادایم در فرهنگ به اشتراک گذاری دانش و اطلاعات است(کلانتری و طلوع، ۱۳۸۹). مدیریت ارتباط با مشتری از طریق طریق مفاهیم کسب وکار و فرایندهایی از قبیل بازاریابی رابطه ای و تأکید زیاد بر حفظ مشتری بهبود یافته و از طریق مدیریت مؤثر روابط مشتری رشد کرد مدیریت ارتباط با مشتری و بازاریابی رابطه ای بر این تأکید دارند که حفظ روابط با مشتری موجود مؤثرتر از ایجاد مشتری جدید است(زینلدین[۶۰]، ۲۰۰۵).

در زمان رکود هیچ چیزی مهم‌تر از در کنار مشتری بودن نیست. در زمان حاضر نیاز داریم تا بدانیم چه چیزهایی برای مشتریان اهمیت دارد. باید سعی کنیم تا نکات قوتی را که داریم حفظ کنیم و علاوه بر آن کارهای بیشتری را برای آن ها انجام بدهیم(کاتلر و کسلیون، ۲۰۰۹).

می‌توان برای نزدیک شدن به مشتری ‌به این ۱۰ دستور اشاره کرد:

۱- بر بهترین مشتریانتان تمرکز کنید. یعنی آنهایی که می‌خواهند با شما کار کنند، آنهایی که شما را ترجیح داده و به دیگران توصیه می‌کنند و همان‌هایی که خدمت به آن ها برایتان سودآور است.

۲- به دنبال یافتن تغییرات در ترجیحات آن ها باشید. ترجیحات مشتریان در هنگام رکود تغییر می‌کند، پس لازم است تا بدانید در زمان فعلی چه چیزهایی برایشان ضرورت دارند و چه چیزهایی برایشان مهم نیست.

۳- پیشنهادات بیشتری را ارائه دهید و به صورت روشن‌تری به برآورده ساختن نیازهایشان توجه کنید. به عنوان مثال، به منظور برآورده کردن نیاز آن ها مجموعه محصولات مرتبط را به صورت یک بسته ارائه کنید.

۴- از طریق شیوه های مناسب به برقراری ارتباط با آن ها بپردازید.

۵- با مشتریان شخصی‌تر رفتار کرده و تفاوت‌های آن ها و نیازهایشان را درک کنید. تنها از این طریق است که می‌توانید آن ها را بهتر درک کنید و به فرد فرد آن ها به صورت مناسبی خدمات ارائه دهید.

۶- روابط را به وجود بیاورید و نه معاملات را.

۷- در درد و غمشان شریک شوید و کارهای بیشتری برایشان بکنید. مثلا با ایجاد شرایط بهتر در پرداخت‌ها، قیمت‌های پایین‌تر یا با اضافه کردن محصولات و خدمات بیشتر.

۸- مشتریانتان را با یکدیگر مرتبط سازید. به عنوان مثال مشتریانی را که دارای اندیشه‌های مشابهی در ورزش یا تفریح و سرگرمی هستند، از طریق شبکه های مجازی به همدیگر معرفی کنید.

۹- به حرف زدن با آن ها ادامه دهید.

۱۰- به آن ها انرژی بدهید. شرایط سختی است و اطمینان‌ها کم شده است. به مشتریانتان بهانه‌ای برای خندیدن بدهید. به آن ها شادی بخشیده و درباره مسائل مثبت با آن ها حرف بزنید(کاتلر و کسلیون، ۲۰۰۹).

۲-۱-۲-۱۰- مدیریت نقدینگی در رکود اقتصادی

۲-۱-۲-۱۰-۱-نقدینگی در رکود اقتصادی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:27:00 ق.ظ ]




۴-۲-۱- انعقاد یک توافق:

به طور کلی انعقاد یک توافق، هماهنگی و همسازی اراده ها را میان طرف های آن توافق ایجاب می‌کند. این رکن اساسی توافق، چیزی است که در توافق ژنو کاملاً مشهود است.

۴-۲-۲- عدم تعیین عنوان توافق:

عنوان توافق هرچه باشد، مؤثر در مقام نیست. در واقع توافق ژنو به رغم آنکه عنوان رسمی آن «برنامه اقدام مشترک» می‌باشد، اما کاربرد این اصطلاح تاثیری بر محتوای آن به عنوان یک معاهده
بین‌المللی ندارد. (این بیان به صراحت در قسمت الف بند ۱ ماده ۲ عهدنامه ۱۹۶۹ وین که گویای یک قاعده عرفی مسلم می‌باشد، آمده است).

۴-۲-۳- ماهیت توافق

در اینجا لازم به ذکر است که چون عده­ای معتقدند که توافق ژنو یک موافقت نامه نزاکتی یا اخلاقی است، لذا لازم است در همین ابتدای امر، مفهوم این توافق بین‌المللی را تبیین نمائیم. موافقت نامه های نزاکتی یا اخلاقی را معاهدات سیاسی نیز می­نامند. این نوع موافقت نامه ها دارای خصیصه سیاسی بوده و اکثراً با در نظر گرفتن اوضاع و احوال بین‌المللی میان کشورها به امضا می‌رسد. در واقع کشورهایی که در شرایط خاصی قرار دارند، بنا به دلایلی مایل به انعقاد توافق حقوقی بین‌المللی نمی باشند.

در واقع موافقت نامه های نزاکتی یا اخلاقی چون خصیصه و ماهیت سیاسی دارند، لذا صرفاً دارای آثار و پیامدهای سیاسی می‌باشند و نه حقوقی. لذا رشد بیش از حد موافقت نامه های نزاکتی موجب شده تا تفکیک میان این نوع موافقت نامه ها و توافق های حقوقی بین‌المللی مورد توجه قرار گیرد. متاسفانه تا به حال معیار دقیق و مشخصی جهت تفکیک این دو نوع توافق از هم ارائه نشده و عهدنامه ۱۹۶۹ وین نیز این مسئله را به سکوت برگزار ‌کرده‌است. به همین جهت هر بار که متن مورد توافق فاقد جنبه‌های صوری یک معاهده باشد، باید دید که نیت و قصد طرفهای معاهده که همواره در انتخاب ماهیت سند مورد نظر از آزادی عمل برخوردارند، چه بوده است.

‌بنابرین‏ با توجه به خصوصیات، ماهیت و آثار توافق ژنو به شرحی که گفته شد و گفته خواهد شد، نمی توان آن را یک موافقت نامه نزاکتی یا اخلاقی دانست.

۴-۲-۴- طرفهای توافق:

یک توافق بین‌المللی منعقده برای اینکه عنوان معاهده به خود گیرد، باید طرفهای آن تابعان فعال حقوق بین الملل باشند. به بیان دیگر فقط تابعان فعال حقوق بین الملل قابلیت انعقاد معاهدات
بین‌المللی را دارند. ‌بنابرین‏ طرفهای توافق ژنو یعنی دولت ایران و دولت های عضو گروه ۱+۵ و حتی اتحادیه اروپا در زمره تابعان فعال حقوق بین الملل هستند.

۴-۲-۵- توافق تنظیمی منعقده طبق حقوق بین الملل:

یکی دیگر از ارکان یک معاهده بین‌المللی این است که توافق به صورت عقده بوده، آن هم با رعایت موازین حقوق بین الملل.

در انعقاد توافق ژنو، کلیه مقررات حقوق بین الملل، خاصه حقوق معاهدات رعایت شده است. این مقررات عبارتند از:

– انجام مذاکرات سخت و فشرده میان نمایندگان تام الاختیار طرفها که توافق منعقده، نتیجه این مذاکرات موفق آمیز می‌باشد. امروزه در چارچوب مناسبات کشورها، مسئولیت مذاکرات عمدتاًً بر عهده مأموران قوه مجریه، مخصوصاً وزیران امور خارجه و در سازمان­ های بین‌المللی دبیرکل یا نماینده اوست. طبق حقوق معاهدات، اشخاص مذکور نیاز به اختیارنامه و ارائه آن ندارند، هر چند ممکن است در حقوق داخلی کشورها به نحو دیگری بیش بینی شده باشد. مثلاً در ایران، طبق ماده ۲ آئین نامه چگونگی تنظیم و انعقاد توافق های بین‌المللی مصوب ۹/۳/۱۳۷۱ هیات وزیران، انجام مذاکره و سایر اقدامات مربوط به انعقاد معاهدات منوط به هماهنگی قبلی با وزارت خارجه و کسب موافقت هیئت وزیران در کلیات است. هیئت وزیران در هر مورد، نماینده یا نمایندگان تام الاختیار دولت ایران را جهت انجام مذاکرات معین می کند. ‌در مورد توافق ژنو، مقررات مذکور رعایت گردیده است.

– رعایت فرایند نگارش و انتخاب زبان؛ این فرایند ‌در مورد توافق ژنو نیز طی شده و زبان انگلیسی به عنوان زبان رسمی توافق ژنو، انتخاب گردید. شاید متنوع بودن زبان طرفهای توافق (انگلیسی، فارسی، چینی، روسی و آلمانی)، آن ها را به سوی انتخاب یک زبان سوق داد که البته این انتخاب منطبق بر اساس اراده طرفین و منطبق با بند ۲ ماده ۳۳ عهدنامه ۱۹۶۹ وین می‌باشد.

– بافت معاهده که مشتمل بر مقدمه، متن اصلی و عنداللزم پیوست ها می‌باشد که توافق ژنو نیز دارای مقدمه، متن و ظاهراًً فاقد پیوست می‌باشد.

نکته­ای که باید به آن توجه کرد این هست که تنها متن معاهده است که خصیصه الزام آور بودن حقوق معاهده را تبیین می‌کند و مقدمه صرفاً عنصر تفسیر معاهده است.

۴-۲-۵- امضای معاهده:

امضای معاهده به منزله تصویب ، عملی است که مورد پذیرش و تأیید حقوق معاهدات و حقوق ایران قرار گرفته است. طبق ماده ۱۲ عهدنامه ۱۹۶۹ وین تحت عنوان اعلام رضایت به التزام در قبال یک معاهده از طریق امضا، تحقق یکی از شرایط زیر برای قانونی دانستن امضا به منزله تصویب لازم دانسته است:

    1. مراتب در خود معاهده پیش‌بینی شده باشد. در توافق ژنو چنین شرطی پیش‌بینی نشده است.

  1. به نحو دیگری معلوم گردد که کشورهای مذاکره کننده بر این امر توافق داشته اند یا قصد و نیت آن ها چنین بوده است. از ابتدای طرح موضوع تا پایان مذاکرات و امضا توافق ژنو، کاملاً مشخص بود که کشورهای مذاکره کننده، نه تنها بر این امر توافق داشته اند، بلکه قصد و نیت آن ها چنین بوده است. همچنین امضا به منزله تصویب در ماده ۲ آئین نامه چگونگی تنظیم و انعقاد توافق های بین‌المللی ایران در خصوص موافقت نامه های ساده یا اجرایی پیش‌بینی شده است.

لازم به ذکر است که طبق ماده یک آئین نامه مذکور، معاهدات بین‌المللی تحت عنوان توافق های حقوقی از حیث تصویب دو دسته­اند؛ توافق های حقوقی تشریفاتی که مستلزم تصویب مجلس شورای اسلامی هستند و توافق های حقوقی ساده که نیاز به تصویب مجلس ندارند و با امضای بالاترین مقام اجرایی دستگاه ذیربط صورت می گیرند. این قسمت از مقررات تحت تاثیر نظریات تفسیری شورای نگهبان می‌باشد. طبق ماده مذکور، از جمله توافق های حقوقی ساده که قبلاً بدان اشاره شد، می توان آن را تا حدود زیادی منطبق با توافق ژنو دانست، تحت عنوان «برنامه همکاری» است که طبق همان مقررات تعریف شده و عبارت است از: ترتیباتی است که یک دستگاه دولتی برای انجام امور محوّل، با طرف خارجی توافق می کند، مشروط بر اینکه آن ترتیبات در چارچوب وظایف و اختیارات آن دستگاه بوده و امکان تجدید نظر و اصلاح توسط همان دستگاه وجود داشته باشد. به نظر می‌رسد که توافق ژنودر واقع نوعی برنامه همکاری طبق مقررات مذکور است.

۴-۲-۶- اجرای موقت معاهدات:

از سوی دیگر، شاید بتوان توافق ژنو را در چارچوب «اجرای موقت معاهدات» مقرر در ماده ۲۵ عهدنامه ۱۹۶۹ وین تعریف کرد.

مقصود از اجرای موقت یک معاهده اجرای آن از زمان پذیرش اولیه متن معاهده که به صورت امضا متجلی می‌گردد تا زمان لازم الاجرا شدن قطعی آن است. البته اجرای موقت منوط به پیش‌بینی در معاهده است و یا اینکه کشورهای مذاکره کننده در این مورد به نحو دیگری توافق کرده باشند. در هر حال اجرای موقت پس از طی مدت زمان محدود باید به اجرای دایم که در ایران تصویب مجلس شورای اسلامی است، تبدیل گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:27:00 ق.ظ ]




قلمرو مکانی پژوهش، اعضای جامعه حسابداران رسمی ایرا ن ( مؤسسات عضو جامعه ،اعضای جامعه شاغل در مؤسسات حسابرسی عضو و اعضای جامعه شاغل در سازمان حسابرسی )می‌باشد.

قلمرو موضوعی پژوهش

قلمرو موضوعی پژوهش، در چارچوب فرضیه ­های تدوین شده و محدود به بررسی تاثیر اجزای کنترل داخلی بر اثربخشی برنامه حسابرسی می‌باشد.

۳-۵- مدل تحلیلی پژوهش

در این تحقیق برای پاسخ دادن به سئوال های تحقیق ویا آزمون فرضیه‌ها ، تشخیص متغیرها امری ضروری است. در این تحقیق دونوع متغیردرنظرگرفته شده است.

الف) متغیرهای مستقل: یک ویژگی از محیط فیزیکی یا اجتماعی است که بعدازانتخاب، دخالت یا دستکاری شدن توسط محقق، مقادیری را می پذیرد تا تأثیرش برروی متغیر دیگر(متغیروابسته)مشاهده شودبنابراین در این پژوهش متغیرهای مستقل را همان گونه که درفرضیات پژوهش ذکرشده است، می توان برخی اجزاء کنترل داخلی(کنترل محیط، کنترل فعالیتهاوارزیابی ریسک) را نام برد.

ب) متغیروابسته: متغیری است که تغییرات آن تحت تأثیرمتغیرمستقل قرارمی گیرد. براین اساس درپژوهش حاضرمتغیر وابسته اثربخشی برنامه حسابرسی است که تحت تأثیرمتغیرهای مستقل قرارمی گیرد.

رابطه ی خطی بین متغیروابسته ومتغیرمستقل به شرح زیربیان می شود:

Y=a0 +β۱x1+ β۲x2+ β۳x3+e

که:

Y: اثربخشی برنامه ی حسابرسی

X1: محیط کنترلی

X2: ارزیابی ریسک

X3: فعالیت‌های کنترلی

A0: مقدارثابت

E: درصدخطا

قابل توجه اینکه این تحقیق برخی از اجزای کنترل داخلی ازجمله نظارت وارتباط را صرفنظر ‌کرده‌است.

۳-۶- تعاریف عملیاتی

تعریف عملیاتی یعنی شکستن مفهوم به ابعاد و عناصر به طوری که آن متغیر قابل اندازه گیری باشد ابعاد مفاهیم تحقیق به شرح ذیل تعریف می شود که با طرح پرسشنامه در طیف لیکرت کمی شده و قابل اندازه گیری می‌باشد.

محیط کنترلی

برقراری اهمیت صداقت ورفتاراخلاقی

ساختارسازمانی امن وایجادچارچوبی درآن

تفکیک وظایف انجام شده است.

اهداف روشن برای تمام اقدامات ومسئولیت کارکنان

نگرش و شیوه اجرایی مدیریت

تعیین اختیار و مسئولیت

ارزیابی ریسک

برآورد موانع درموجود در راستای دستیابی به اهداف شرکت

بررسی مفهوم ریسکهای مرتبط با گزارشگری مالی

تعیین دامنه ی حسابرسی داخلی مناسب

فرایند شناسایی و برخورد با خطرهای تجاری و نتایج آن ها

توجه به ریسک سوءاستفاده های احتمالی و تقلب از طریق کامپیوتر

برخورداری حسابرسان داخلی از ویژگی‌های مناسب از جمله صلاحیت حرفه ای ، مراقبت حرفه­ای، بیطرفی و استقلال

فعالیت‌های کنترلی

توصیف سیاست‌ها وروشهای همه ی عملکردها وسمت ها

بررسی و ارزیابی سیستم کنترل داخلی به صورت دوره ای

داشتن سیستم حسابداری یکپارچه

درک اساسی از عملکرد سیستم های کامپیوتری مورد استفاده شرکت ونرم افزارهای آن و آشنایی با تکنیک های پردازش داده ها

کنترل خط مشی ها و روش های بکارگرفته شده برای اطمینان از اجرای دستورهای مدیریت

برنامه حسابرسی

پایایی برنامه حسابرسی

پیشنهادمقدارهایی که باید آزمایش شود

پیشنهاد زمانبندی آزمایش

پیشنهادجزئیات برنامه حسابرسی

۳-۷- متغیرهای پژوهش

متغیرها یکی از عناصر اصلی پژوهش می‌باشند. متغیر به ویژگی، صفت یا عاملی اطلاق می شود که بین افراد جامعه مشترک بوده و می‌تواند مقادیر کمی و ارزش‌های متفاوتی داشته باشد. متغیر چیزی است که می‌تواند از لحاظ مقدار تغییر کند و معمولا چیزی است کهمی تواند ارزش‌های عددیمتفاوتی را بپذیرد(خاکی، ۱۳۸۶).

الف) متغیرهای مستقل: یک ویژگی از محیط فیزیکی یا اجتماعی است که بعدازانتخاب، دخالت یا دستکاری شدن توسط محقق، مقادیری را می پذیردتا تأثیرش برروی متغیر دیگر(متغیروابسته)مشاهده شودبنابراین در این پژوهش متغیرهای مستقل را همان گونه که درفرضیات پژوهش ذکرشده است، می توان برخی اجزاء کنترل داخلی(محیط کنترلی، کنترل فعالیتهاوارزیابی ریسک) را نام برد.

ب) متغیروابسته: متغیری است که تغییرات آن تحت تأثیرمتغیرمستقل قرارمی گیرد. براین اساس درپژوهش حاضرمتغیر وابسته اثربخشی برنامه حسابرسی است که تحت تأثیرمتغیرهای مستقل قرارمی گیرد.

۳-۸- جامعه و نمونه آماری

یک جامعۀ آماری عبارت است ازمجموعه ای ازافراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند.صفت مشترک صفتی است که بین همۀ عناصر جامعه ی آماری مشترک ‌و متمایز کننده جامعه آماری از سایر جوامع باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه حسابرسان ارشدو بالاترشاغل درسازمان حسابرسی وحسابرسان عضوانجمن حسابداران خبره ایران است.

جدول(۳-۱) اطلاعات جامعه آماری بر حسب نوع عضویت

نوع عضویت

تعداد

مؤسسات عضو جامعه

۲۳۰

اعضای جامعه شاغل در مؤسسات حسابرسی عضو

۹۷

اعضای جامعه شاغل در سازمان حسابرسی

۲۵۷

کل

۵۸۴

در این پژوهش از نمونه‌گیری تصادفی طبقه ای سادهاستفاده شده است. نمونه گیری تصادفی، روشی برای انتخاب بخشی از جامعه یا کل، به گونه ای که همه نمونه های ممکن که دارای تعداد ثابت n هستند برای انتخاب شدن احتمال یکسان داشته باشند. (کرلینجر، ۱۳۷۴،ص ۱۸۸).

به منظور تعیین حجم نمونه در این پژوهش با توجه به محدود بودن حجم نمونه و اطلاعات موجود، از فرمول کوکران استفاده شده است؛

فرمول کوکران

که در آن :

= n حجم نمونه آماری

=N حجم جامعه آماری

= Z مقدار متغیر نرمال متناظر با سطح اطمینان مورد نظر برای فاصله اطمینان ۹۵%که برابر ۱٫۹۶ می‌باشد

= p احتمال موفقیت(۵٫)

= qp– ۱احتمال شکست(۵٫)

= e مقدار خطای مجاز که برابر «۵%»می‌باشد.

n=231

(بست و همکاران، ۲۰۰۱،ص۸۹)

جدول(۳-۲) اطلاعات نمونه آماری بر حسب نوع عضویت

نوع عضویت

تعداد

مؤسسات عضو جامعه

۹۱

اعضای جامعه شاغل در مؤسسات حسابرسی عضو

۳۸

اعضای جامعه شاغل در سازمان حسابرسی

۱۰۲

کل

۲۳۱

۳-۹- روش و ابزار گردآوری داده ها

اطلاعات و داده های این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و می‌دانی جمع‌ آوری شده است . از روش کتابخانه ای برای جمع‌ آوری اطلاعات به منظور تدوین ادبیات پژوهش و تنظیم فصل دوم استفاده شده است و برای جمع‌ آوری داده های مورد نیاز از روش می‌دانی استفاده شده و محقق با بهره گرفتن از پرسشنامه و توزیع آن در عرصه و میدان تحقق به جمع‌ آوری داده ها اقدام نموده است

هر پدیده­ای از نظر کمی و کیفی ویژگی­هایی دارد که آگاهی ‌در مورد این ویژگی­ها به ماهیت و نحوه دستیابی به آن ها وابسته است؛ این پدیده ­ها به عنوان متغیر در طول زمان دچارتحول و دگرگونی می­گردند. هدف از هر تحقیق اعم از توصیفی یا تبیینی دستیابی به اطلاعات ‌در مورد این تغییرات است .

یافتن پاسخ و راه حل برای مسأله انتخاب شده در هر تحقیق مستلزم دست یافتن به داده­هایی است که از طریق آن ها بتوان فرضیه­ هایی را که به عنوان پاسخ­های احتمالی و موقتی برای حل مسأله تحقیق مطرح ‌شده‌اند را آزمون کرد (خاکی، ۱۳۸۶،ص۱۵۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:27:00 ق.ظ ]




تعداد

۳۷۱/۰

۰۳۴/۰

۳۳

با توجه به نتایج جدول ۴-۸ که بیانگر نتایج آزمون همبستگی پیرسون است؛ سطح معنی‌داری آزمون برابر با ۰۳۴/۰ است؛ و ازآنجاکه سطح معنی‌داری آزمون کمتر از ۰۵/۰ است؛ لذا فرضیه H₀ رد می‌شود؛ همچنین ضریب همبستگی ۳۷۱/۰ است که نشان‌دهنده همبستگی مستقیم و مثبت بین دو متغیر است؛ ‌بنابرین‏ نمی‌توان نتیجه گرفت که بین امنیت سیستم و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری رابطه وجود ندارد (در سطح اطمینان ۹۷%).

۴-۳-۳-۲- آزمون فرضیه فرعی دوم

فرضیه فرعی دوم: بین پشتیبانی سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری رابطه معنی‌داری وجود دارد. برای آزمون این فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است زیرا مقیاس متغیرها نسبی است.

H₀: بین پشتیبانی سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری ارتباط معنی‌داری وجود ندارد

H₁: بین پشتیبانی سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری ارتباط معنی‌داری وجود دارد.

جدول ۴-۹: نتایج آزمون پیرسون فرضیه فرعی دوم

پشتیبانی سیستم‌ها

اثربخشی

ضریب همبستگی

سطح معنی‌داری

تعداد

۷۰۶/۰

۰۰۰/۰

۳۳

با توجه به جدول ۴-۹ که بیانگر نتایج آزمون پیرسون است، سطح معنی‌داری آزمون برابر با ۰۰۰/۰ است؛ و ازآنجاکه سطح معنی‌داری آزمون کمتر از ۰۵/۰ است؛ لذا فرضیه H₀ رد می‌شود. همچنین ضریب همبستگی برابر با ۷۰۶/۰ است که نشان‌دهنده همبستگی مستقیم و مثبت بین دو متغیر است؛ ‌بنابرین‏ نمی‌توان نتیجه گرفت که بین پشتیبانی سیستم و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری مبتنی بر کامپیوتر رابطه‌ای وجود ندارد (در سطح اطمینان ۹۹%).

۴-۳-۳-۳- آزمون فرضیه فرعی سوم

فرضیه فرعی سوم: بین بهای تمام‌شده سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی رابطه معنی‌داری وجود دارد. برای آزمون این فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است، چون مقیاس متغیرها نسبی است.

H₀ : بین بهای تمام‌شده سیستم و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری ارتباط معنی‌داری وجود ندارد

H₁ : بین بهای تمام‌شده سیستم و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری ارتباط معنی‌داری وجود دارد.

جدول ۴-۱۰ نتایج آزمون پیرسون آزمون فرضیه فرعی سوم

هزینه (بهای تمام‌شده) سیستم

اثربخشی

ضریب همبستگی

سطح معنی‌داری

تعداد

۴۸۶/۰

۰۰۴/۰

۳۳

با توجه به جدول ۴-۱۰ که بیانگر نتایج آزمون همبستگی پیرسون است، برای متغیر مستقل هزینه سیستم سطح معنی‌داری آزمون برابر با ۰۰۴/۰ است؛ و ازآنجاکه سطح معنی‌داری آزمون کمتر از ۰۵/۰ است. لذا فرضیه H₀ رد می‌شود. همچنین ضریب همبستگی ۴۸۶/۰ است که نشان‌دهنده همبستگی مستقیم و مثبت بین دو متغیر است؛ ‌بنابرین‏ نمی‌توان نتیجه گرفت که بین هزینه سیستم و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری رابطه‌ای وجود ندارد (در سطح اطمینان ۹۵%).

۴-۳-۳-۴- آزمون فرضیه فرعی چهارم

فرضیه فرعی چهارم: بین انعطاف‌پذیری سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری رابطه معنی‌داری وجود دارد. برای آزمون این فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است چون مقیاس متغیرها نسبی است.

H₀ : بین انعطاف‌پذیری سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری ارتباط معنی‌داری وجود ندارد.

H₁ : بین انعطاف‌پذیری سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری ارتباط معنی‌داری وجود دارد.

جدول ۴-۱۱: نتایج آزمون پیرسون فرضیه فرعی چهارم

انعطاف‌پذیری سیستم‌ها

اثربخشی

ضریب همبستگی

سطح معنی‌داری

تعداد

۷۴۹/۰

۰۰۰/۰

۳۳

با توجه به جدول ۴-۱۱، سطح معنی‌داری آزمون پیرسون برای متغیر مستقل انعطاف‌پذیری سیستم برابر با

۰۰۰/۰ است؛ و ازآنجاکه سطح معنی‌داری آزمون کمتر از ۰۵/۰ است. لذا فرضیه H₀ رد می‌شود. همچنین ضریب همبستگی پیرسون برابر با مقدار ۷۴۹/۰ است که نشان‌دهنده همبستگی مستقیم و مثبت بین دو متغیر است؛ ‌بنابرین‏ نمی‌توان نتیجه گرفت که بین انعطاف‌پذیری سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری رابطه‌ای وجود ندارد (در سطح اطمینان ۹۹%).

۴-۳-۴- آزمون فرضیه اصلی چهارم

فرضیه اصلی چهارم: بین ساختارهای سازمانی مؤسسه‌ مجری و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری رابطه معنی‌داری وجود دارد. برای آزمون این فرضیه، دو فرضیه فرعی زیر مورد آزمون قرار می‌گیرد.

۴-۳-۴-۱- آزمون فرضیه فرعی اول

فرضیه فرعی اول: بین فراگیر شدن سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری رابطه معنی‌داری وجود دارد. برای آزمون این فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.

H₀ : بین فراگیر شدن سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری ارتباط معنی‌داری وجود ندارد.

H₁ : بین فراگیر شدن سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری ارتباط معنی‌داری وجود دارد.

جدول ۴-۱۲ نتایج آزمون پیرسون فرضیه فرعی اول

فراگیر شدن سیستم‌ها

اثربخشی

ضریب همبستگی

سطح معنی‌داری

تعداد

۸۱۶/۰

۰۰۰/۰

۳۳

با توجه به جدول ۴-۱۲ که بیانگر آزمون همبستگی پیرسون بین متغیر مستقل فراگیر شدن سیستم‌ها و متغیر وابسته اثربخشی سیستم‌ها است؛ سطح معنی‌داری آزمون پیرسون برابر با ۰۰۰/۰ است؛ و ازآنجاکه سطح معنی‌داری آزمون کمتر از ۰۵/۰ است؛ لذا فرضیه H₀ رد می‌شود. همچنین ضریب همبستگی برابر با ۸۱۶/۰ است؛ که نشان‌دهنده همبستگی مستقیم و مثبت بین دو متغیر است؛ ‌بنابرین‏ نمی‌توان نتیجه گرفت که بین فراگیر شدن سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری رابطه‌ای وجود ندارد (در سطح اطمینان ۹۹%).

۴-۳-۴-۲- آزمون فرضیه فرعی دوم

فرضیه فرعی دوم: بین یکپارچگی سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری رابطه معنی‌داری وجود دارد. برای آزمون این فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.

H₀ : بین یکپارچگی سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری ارتباط معنی‌داری وجود ندارد.

H₁: بین یکپارچگی سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری ارتباط معنی‌داری وجود دارد.

جدول ۴-۱۳ نتایج آزمون پیرسون فرضیه فرعی دوم

یکپارچگی سیستم‌ها

اثربخشی

ضریب همبستگی

سطح معنی‌داری

تعداد

۶۵۹/۰

۰۰۰/۰

۳۳

با توجه به جدول ۴-۱۳ که بیانگر نتایج آزمون پیرسون است، سطح معنی‌داری آزمون برابر با ۰۰۰/۰ است؛ و ازآنجاکه سطح معنی‌داری آزمون کمتر از ۰۵/۰ است. لذا فرضیه H₀ رد می‌شود. همچنین ضریب همبستگی برابر ۶۵۹/۰ است؛ که نشان‌دهنده همبستگی مستقیم و مثبت بین متغیرها است؛ ‌بنابرین‏ نمی‌توان نتیجه گرفت که بین یکپارچگی سیستم‌ها و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری رابطه‌ای وجود ندارد (در سطح اطمینان ۹۹%).

۴-۳-۵- آزمون فرضیه اصلی پنجم

فرضیه اصلی پنجم: بین الزامات قانونی و اثربخشی سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری رابطه معنی‌داری وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:27:00 ق.ظ ]