کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



گوشه ای از علائم ظهور مهدی موعود:

در روایت سلامی که دانشمندان شیعه و سنی راجع به علائم ظهور مهدی موعود اسلام نقل کرده‌اند سه نوع اخبار دیده می شود:

نوع اول: روایتی است که از سقوط بنی ایه و روی کار آمدن بنی عباس و کشمکش در شام و آمدن پرچم های سیاه در خراسان به عنوان فرج آل محمد و آزادی شیعیان نام برده است.

نوع دوم: اخباری است که در آن ها از ویرانی شهرهایی امثال بصره و ذلت و سقوط بنی عباس و عظمت و انحطاط شهر کوفه و … به عنوان گشایش کار شیعه و آزادی سنی آن ها سخن رفته است.

نوع سوم: روایت کثیری است که بنام علائم ظهور و اوضاع آخرالزمان و پیشامدهای ناگواری در سراسری گیتی خاصه ممالک عربی خاورمیانه و برخی از کشورهای اسلامی دیگر به تفصیل و صراحت هر چه معتبرتر در کتب آمده است.

این سه نوع علامت که باید در اعصار متوالی و قرون متمادی روی می‌دهد بدین منظور بوده است که درتمام زمان ها شیعیان را در جریان ظهور دولت آل محمد (ص) و گشایش کار پیروان حقیقی اسلام یعنی شیعیان جهان بگذارند و نسبت به آینده امیدوار نگاه دارند و روح یاس و ناامیدی را از آن ها برطرف سازند. امید به معنی حقیقی یعنی منتظر امامی باشند که هست و سرانجام خواهد آمد.

لازم به ذکر نیست که مثلا سقوط بنی امیه با آن همه تبهکاری و فشاری که بر مردم مسلمان و پیروان اهل بیت وارد می ساختند یا ذلت و انحطاط بنی عباس که از مخالفان سرسخت شیعیان بودند خود نوعی گشایش در کار شیعیان و آزادی بنی امیه اطهار (ع) بوده و قطعا هر چه رو به جلو می رفته زمان پیدایش قائم آل محمد و ظهور دولت جهان گیر او نزدیکتر می شده و همه نوید روح بخشی برای شیعیان بوده است.

علائم ظهور که در ورایت معتبر صحیح آمده است برخی جنبه خارق العاده و اعجاز دارد و بعضی دیگر حوادثی است که به طور طبیعی مانند سایر وقایع گیتی روی می‌دهد و خود نشانه نزدیک شدن ظهور دولت حق و پایان عمر حکومت های خودکامه و بیدادگر جهان است که قبلا از آن خبر داده‌اند.

نکته ای را که نباید از نظر دور داشت این است که چون در روز تحت مدعیان مهدویت دست به کار اثبات حقانیت خود بوده و کم و بیش دستبردی به اخبار علائم ظهور زده و احیانا زیاده و نقصانی در پاره ای از آن ها پدید آورده اند لذا باید قبلا درباره سند روایات و مفاد ومدلول آن ها تطبیق هر یک با واقعیات و قرائن و شواهد دیگر وقت و مطالعه نمود و سپس آن را پذیرفت.

بخش هفتم

جهان در دولت مهدی

از آنچه تا کنون گفتیم ‌به این نتیجه رسیدیم که اعتقاد به وجود مردی فوق العاده که دنیا را از سر گردانی و پریشانی نجات می‌دهد مورد قبول کلیه ملت ها ‌و پیروان ادیان آسمانی است و حتی بسیاری از مردم دور از تمدن نیز در انتظار ظهوروی بسر می‌برند. ما در این سلسله مقالات با ذکر ادله ثابت نمودیم که این نجات دهنده همان امام دوازدهم شیعه حجت بن الحسن العسکری «ع» است که اخبار مربوط به او را ذکر کرده‌اند و بر هیچ کس دیگری جز او تطبیق نمی شود: در مقالات گذشته توضیح دادیم که مهدی موعود اسلام بعلل و جهانی و روی مصالحی از نظر ها غائب شده و در روزی که جز خداوند آگاهی نادر ظهور نموده و به تمامی بی سرسامانی ها و هرج و مرج های عمومی و کشمکش های بشری خاتمه می‌دهد و حکومت واحدی در سراسر جهان تشکیل داده جهانیان را بیک هدف و یک دین گه همان آئین جاودان اسلام است دعوت می‌کند

عدالت جهانی واکنش ظلم عمومی است

امروز دیگر ثابت شده که دنبای مادی قادر به اصلاح جهان آشفته و جلوگیری از جنگ و خون ریزی و ظلم و تجاوز و بی عدالتی نیست سازمان ملل و شورای امنیت و اعلامیه حقوق بشر که امروز پناه گاه دنیا‌ است و متفکرانه جهان باید مجری آن باشد بازیچه دست زورمندان و بهانه پیشبر دمنافع و مطامع دولت های زورمند و صاحبان قدرت بزرگ است ملت های ضعیف محروم امروز بیش از هر روزی حیران و سرگردان هستند آن ها بکلی از تامین منظور و دادخواهی خود به وسیله ‌دولت‌های‌ بزرگ و مجامع بین‌المللی مایوس شده اند و هیچ پناهگاهی ندارد که بدان پناه برند. قدرت ها و قانون ها و منشور ها در جهت پیشرفت ظلم و ستم و تامین منافع ارباب قدرت و ثروت و دولت به کار می رود و بینگونه جهان در حالت بهت و وحشت و اضطراب بسر می‌برد و هیچ روزنه امیدی در مسیر زندگی انسان‌ها برای آینده بهتر به چشم نمی خورد بلکه همه خود را در معرض مخاطرات بیشتر و آینده تاریکتری می بینند این اوضاع اسف انگیز به کجا منتهی می شود سرانجام آنچه خواهد بود و بشر سر گردانرو به کجا می آورد؟جامعه شیعه به ‌به این پرسش ها پاسخ می‌دهد و می‌گویند این شبهای ظلمانی بامداد روشنی در پیش دارد واکنش این همه مظالم و بیداد گری عدالت جهانی و حکومت مقتدری است که سر انجام تحقق خواهد یافت و پرچم نوید بخش آن در سراسر جهان به اهتراز در خواهد آمد آری عکس العمل ظلم مطلق و تاریکی و تیرگی جهانی روشنی و عدالت عمومی است که سراسر گیتی را فرا می‌گیرد و بشریت را برای همیشه از این همه نا امنی ها و خون رزی ها و پی عدالتی ها و ‌تبعیض‌ها نجات می‌دهد. سر انجام روزی می‌رسد که بشر از تمام نیروهای مادی و قدرت های عظیم صنعتی و ماشینی خویش سر خورده می شود و از این همه ابزار و وسایل جز ناکامی و پریشانی سودی نمی برد در روایات متواتر شیعه و سنی نقل کرده‌اند که «یملاء الارض قسطا و عدلا کما مئلت ظلما وجورا یا بعد ما مئلت ظلما وجورا» یعنی قائم زمین را پر از عدل و داد می‌کند به همان اندازه که از ظلم و ستم پر شده باشد یا بعد از اینکه سراسر گیتی پر از ظلم و ستم شده باشد یا این همان قانون عکسل العمل است که سرانجام باید چنین شود منع گسترش سلاح های هسته ای جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی زمزمه صلح پایدار عصیان نسل جوان که پدید آرندگان جهان آینده هستند جهش هاو جنبش هائی که در این خصوص در سراسر جهان دیده می شود همه وهمه طلیعه منطق نورانی جامعه شیعه و هدف عالی از ظهور مهدی موعود است که دیر یا زود عمومیت پیدا می‌کند و صحنه جهان را برای پذیرش حکومت واحدجهانی و صلح عمومی و عدالت همگانی وی آماده می‌سازد.

سر انجام مردم جهان به تعالیم اسلام می گروند

اینک به چند روایت زیر که هزار سال پیش در کتاب معتبر شیعه آمده است توجه کنید:

امام باقر (ع) می فرماید هنگامی که قائم قیام نمود به عدالت حکم می‌کند در روزگار او ظلم و ستم از میان می رود و راه ها امن می شود و زمین برکات خود را بیرون می‌دهد و هر حقی به

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 10:36:00 ق.ظ ]




جدول شماره (۲-۳) پیوستار استراتژی‎ بازاریابی ( ۱۹۹۷، Gronroos )

بازاریابی مبتنی بر معامله

بازاریابی مبتنی بر رابطه

پیوستار استراتژی

افق زمانی

کوتاه مدت

بلند مدت

کارکرد بازاریابی غالب

آمیخته بازاریابی

بازاریابی تعاملی

تماس با مشتری

کم

زیاد

ارائه خدمت به مشتری

کم

زیاد

سیستم اطلاعات مشتری

بررسی موقتی رضایت مشتری

سیستم بازخوربهنگام مشتری

بعد کیفیتی غالب

کیفیت ستاره (فنی)

کیفیت تعاملات (عملکردی)

کیفیت

در عملیات

در سراسر سازمان

بازاریابی داخلی

کم

فوق‎العاده با اهمیت

کالا

خدمت

پیوستار محصول

در نگرش بازاریابی مبتنی بر معامله، تماس با مشتری فراتر از محصول و یا سایر متغیرهای آمیخته بازاریابی نمی‎باشد. به عبارتی مزایایی که توسط مشتریان جستجو می‎شود به راه‎حل‎های فنی فراهم شده در محصول محدود می‎شود.

‌بنابرین‏ کیفیت فنی محصول و یا آنچه که مشتری از ستاده به دست می‎آورد منبع اصلی ایجاد کیفیت در بازاریابی مبتنی بر معامله می‎باشد. از سوی دیگر، شرایط در بازاریابی مبتنی بر رابطه فرق می‎کند. از آنجا که تماس مشتری با شرکت گسترده‎تر است، لذا سازمان این فرصت را دارد که ارزش افزوده بیشتری در انواع مختلف (فن‎آوری اطلاعاتی، دانش، اجتماعی و …) به مشتری ارائه کند. ( ۱۹۹۷، Gronroos )

کیفیت خدمات، شرط لازم (نه شرط کافی) برای کیفیت روابط است. بدین معنی که برای اینکه روابط با کیفیتی داشته باشیم، باید کیفیت خدمات وجود داشته باشد ولی عکس این مطلب درست نیست.

به عبارتی خدمات با کیفیت، لزوماًً به معنای وجود کیفیت روابط در حد خوب نیست. در واقع ارائه خدمات با کیفیت پایه شکل‎گیری روابط بشمار می‎رود. این مطلب در نمودار شماره (۲-۴) نشان داده شده است. ( ۲۰۰۳ ، Roberts )

نتایج رفتاری

کارایی عملیاتی

تداوم درآمد

صرف پول بیشتر

ارجاع مشتریان

همکاری در تولید

تحقیق و توسعه بازار

کیفیت خدمات

ارائه خدمت

و

تعاملات مصرف کننده

تمایلات رفتاری مثبت

کیفیت ارتباطات

ارزش طول عمر مشتری

نمودار (۲-۴) ارتباط بین کیفیت ارتباط و مفاهیم مرتبط

امروزه سازمان‌آموزش‌ها به ارزش برقراری ارتباطات نزدیک با مشتریان به ‌عنوان وسیله‎ای برای حفظ مشتریان فعلی‎شان پی برده‎اند چرا که جنبه‎های ناملموس ارتباطات به سادگی به وسیله‎ رقبا قابل تقلید نیستند و ‌بنابرین‏ مزیت رقابتی پایداری برای آنان بشمار می‎رود.

به عبارتی، همچنان ‎که بازارها به دوره بلوغ می‎رسند و رقابت تشدید می‎گردد، سازمان‌آموزش‌ها به دنبال راه هایی می‎گردند تا مشتریان را بیشتر حفظ کرده تا سودآوری شان افزایش یابد.

یکی از استراتژی‎هایی که بسیار مورد توجه واقع شده است، استراتژی بازاریابی ارتباطی می‎باشد که در آن، سازمان‌آموزش‌ها برای برقراری ارتباطات بلندمدت با مشتریان شان سرمایه‎گذاری می‎کنند.

(سید­جوادین و کیماسی،۱۳۸۴)

۲-۲-۸- اهمیت کارکنان در ارائه خدمات با کیفیت

بسیاری از سازمان‌آموزش‌ها این جمله را به کار می‎برند که «کارکنان مهمترین دارایی آن ها می‎باشند» لیکن عده قلیلی از مدیران عالی اینگونه سازمان‌آموزش‌ها، حقیقتاً ‌به این جمله معتقدند. هال روز نبلوث در کتابش با عنوان «مشتری در رتبه دوم قرار دارد» بیان می‎کند سازمان‌آموزش‌ها ابتدائاً باید بر کارکنان شان تأکید و تمرکز داشته باشند.

وی بیان می‎کند «تنها وقتی که افراد احساس کنند که در چشم فرد دیگری اول هستند، می‎توانند صادقانه این احساس را با دیگران تسهیم کنند». (سید­جوادین و کیماسی،۱۳۸۴)

در بسیاری از اوقات، کارکنان بخشی از خدمات هستند. به دلیل ویژگی تفکیک ناپذیری خدمات، ما تمایل داریم که ارائه کننده خدمت را از خدمت ارائه شده جدا ندانیم.

یک کارمند واحد، ممکن است چندین نقش را ایفا کند. مثلاً به ‌عنوان بخشی از سیستم توزیع، مشاور و راهنما و بازاریاب عمل کند در واقع کارکنانی که در تماس با مشتریان هستند توأماً باید هم به اهداف عملیاتی و هم بازاریابی توجه داشته باشند.

از یک طرف کارکنان باید خدمت را تولید و ارائه کنند و در حقیقت تولید کننده باشند و از طرف دیگر آن ها مسئولیت بازاریابی را نیز برعهده دارند. همچنین کارکنان ممکن است از نگاه مشتریان به عنوان شواهد فیزیکی (که خود یکی از عناصر آمیخته بازاریابی خدمات است) به شمار روند. به طور خلاصه می‎توان گفت، کارکنان نقش سه‎گانه‎ای در ارائه خدمت ایفا می‎کنند. (نمودار شماره (۲-۵))

آن ها به ‌عنوان متخصصان عملیاتی، بازاریاب و بخشی از خدمت ایفای نقش می‎کنند. این چندگانگی یا کثرت نقش ممکن است به تضاد نقش بین کارکنان منجر شود. در نتیجه سازمان‎هایی که خدمت گسترده‎ای دارند تمایل به مدیریت محکم‎تر و سخت‎گیرانه‎تری نسبت به سازمان‎هایی که اینگونه مسئولیت آن ها برای بهبود کیفیت و بهره‎وری را مشکل می‎سازد.( , ۱۹۹۹ Lovelock & Lauren)

متخصص عملیاتی

بخشی از خدمت

بازاریاب

نمودار شماره (۲-۵) نقش‎های سه گانه کارکنان خدماتی

‌بنابرین‏ سرمایه‎گذاری در نیروی انسانی جهت افزایش کیفیت خدمات برابر سرمایه‎گذاری مستقیم در بهبود محصولات کارخانه‎ای می‎باشد.

از آنجا که کارکنان بیانگر سازمان هستند و مستقیماً می‎توانند رضایتمندی مشتری را تحت تأثیر قرار دهند آن ها نقش‎های بازاریابی را ایفا می‎نمایند. همچنین آن ها به فیزیک محصول جسم می‎بخشند و از دیدگاه تبلیغاتی، بیلبوردهای متحرک سازمان به شمار می‎روند.

از کارکنان سطوح عملیاتی (جلو باجه ) به ‌عنوان مرز گستران یاد می‎شود چرا که آن‌آموزش‌ها در مرز سازمان فعالیت می‎کنند. مرزگستران، عامل اتصال مشتری خارجی و محیط با عملیات‎های داخلی سازمان هستند.

کارکنان جلو باجه (سطوح عملیاتی) نقش مهمی در درک، پالایش و تفسیر اطلاعات و منابع از سازمان و نهادهای بیرونی‎اش دارد. ‌بنابرین‏ در اولین گام باید کارکنان مناسب را برای ارائه خدمت انتخاب نمود.

( ۱۹۹۶ ، Zeithaml & Mary )

بعلاوه فقدان یا استفاده کم از عوامل محسوس در ارائه خدمات، ارزش و اهمیت کارکنان درگیر در ارائه خدمات را افزایش می‎دهد. در واقع کارکنان جلو باجه به واسطه تعاملات شان با مشتریان، سهم عمده‎ای در تعیین سطح کیفیت خدمات ارائه شده، ایفا می‎کنند.

‌بنابرین‏ بخشی از تلاش‌آموزش‌ها در جهت بهبود کیفیت خدمات باید بر کارکنان جلو باجه تأکید داشته باشد. ‌بر اساس مفهوم بازاریابی داخلی، کارکنان جلو باجه بازار هدف استراتژی بازاریابی داخلی می‎باشند تا از این طریق کیفیت ارائه خدمت به مشتریان بهبود یابد. ( ۱۹۹۶،Boshoff & Tait )

بخش سوم : مشتری مداری و رضایت

۲-۳-۱- مفاهیم و تعاریف مشتری مداری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:36:00 ق.ظ ]




رونن و یاری (۲۰۰۸) با توجه به طبقه‌بندی که از مدیریت سود کرده‌اند، بیان می‌کنند که تعریف هیلی و والن (۱۹۹۹) مدیریت سود را به بهترین نحو توصیف می‌کند. این تعریف ‌به این صورت است: «مدیریت سود هنگامی رخ می‌دهد که مدیران از قضاوت‌هایشان در گزارشگری مالی و ساختار معاملات برای تغییر گزارش‌های مالی چه برای گمراه کردن بعضی ذینفعان ‌در مورد عملکرد اقتصادی شرکت یا برای تأثیرگذاری بر روی خروجی‌های قراردادی که وابسته به اعداد حسابداری گزارش شده هستند، استفاده می‌کنند.».

تعریف بالا، هم رویکرد قراردادهای پرهزینه و هم رویکرد اطلاعاتی را در بر می‌گیرد، اما دارای دو نقطه ضعف می‌باشد: اول، این‌که محدوده واضح و روشنی برای مدیریت سود و فعالیت‌های عادی که خروجی‌شان سود است ترسیم نمی‌کند. دوم، این‌که همه مدیریت سودها، گمراه کننده نیستند. به عنوان مثال شرکت‌هایی که مدیریت سود را به منظور تمایز بهتر سرمایه‌گذاران بین دو جز انجام می‌دهند، سود را تحریف نمی‌کنند، بلکه ارزش اطلاعاتی سود را افزایش می‌دهند (رونن و یاری، ۲۰۰۸).

رونن و یاری (۲۰۰۸) با توجه به نقاط ضعف تعریف هیلی و والن (۱۹۹۹)، تعریف زیر را برای مدیریت سود ارائه کردند:

«مدیریت سود مجموعه‌ای از تصمیمات مدیران است که منجر به گزارش نکردن سود واقعی کوتاه مدت و افزاینده ارزش شرکت است. مدیریت سود می‌تواند:

الف) مفید باشد، چرا که ارزش بلندمدت را علامت‌دهی می‌کند.

ب) مضر باشد، چرا که ارزش‌های کوتاه مدت یا بلندمدت را مخفی می‌کند.

ج) بی‌اثر باشد، چرا که عملکرد کوتاه مدت واقعی شرکت را نشان می‌دهد.

سود مدیریت شده (ناشی از تصمیم گرفتن برای تولید یا سرمایه گذاری) قبل از این‌که سود کسب شود یا انتخاب حسابداری که اعداد حسابداری و تفسیرهای آن را پس از این‌که تحقق یافت، تحت تأثیر قرار می‌دهد.»

این تعریف دارای سه قسمت می‌باشد. بخش اول، سود را برخلاف واقعیت کوتاه مدت در نظر می‌گیرد. بخش دوم، ارزشی عینی به سود می‌دهد. بخش سوم، نشان‌دهنده این است که در یک گستره وسیع؛ مدیریت سود چگونه رخ می‌دهد. ترکیب بخش‌های اول و سوم این تعریف در بر گیرنده آنچه شیپر (۱۹۸۹) از آن به عنوان دیدگاه سود اقتصادی از آن یاد می‌کند، است.

تعریف رونن و یاری (۲۰۰۸) مبتنی بر این فرض است که سودی عددی وجود دارد (واقعیت کوتاه مدت) که عینی، خنثی و افزاینده ارزش شرکت در کوتاه مدت است. آن‌ ها بیان می‌کنند که علت تاکیدشان بر کوتاه مدت این است که سود به طور فصلی یا سالانه ارائه می‌شود. این تعریف دارای دو مزیت زیر می‌باشد:

الف) توانایی تشخیص مدیریت سود (افزاینده یا کاهنده) را منتقل می‌کند.

ب) تشخیص و بیان این‌که واقعیت کوتاه مدت ممکن است باعث ناشناخته ماندن واقعیت بلند‌مدت شود، را منعکس می‌سازد.

۲-۲-۵- اهمیت سود از دیدگاه تئوری شرکت‌ها

از آن‌جا که تهیه‌کنندگان و گزارش‌دهندگان اطلاعات حسابداری، شرکت‌ها هستند طبیعی است که به جستجوی اهمیت سود از دیدگاه تئوری شرکت‌ها بپردازیم. در این‌جا به بررسی سه رویکرد عمده که به تعریف شرکت می‌پردازند و شکل دهنده تئوری حسابداری هستند، می‌پردازیم:

۱٫ رویکرد قراردادهای پرهزینه

۲٫ رویکرد تصمیم‌گیری

۳٫ رویکرد قانونی- سیاسی

پایه اصلی همه این رویکردها این است که مشخصه شرکت‌های سهامی، جدا بودن مالکیت از کنترل است. سهام‌داران مالک شرکت بوده و مدیران شرکت را کنترل می‌کنند. در این رابطه، یک تضاد منافع بین مدیریت شرکت و سهام‌داران وجود دارد و همه به طور منطقی رفتار می‌کنند. منطقی بودن ‌به این معنا است که همه در موقعیت‌های فرصت‌طلبانه، به دنبال منافع خود هستند (رونن و یاری، ۲۰۰۸).

این‌که مدیریت و نه مالکان بیشتر تصمیم‌های شرکت را می‌گیرند، باعث ایجاد تضاد منافع بین دو گروه می‌شود. تصمیم اتخاذ شده به وسیله مدیریت لزوماًً مطابق با خواسته‌های سهام‌داران نیست. با وجود شباهت‌ها، این رویکردها در دو مورد با هم تفاوت دارند: اول این‌که افراد بیرونی تا چه اندازه وضعیت اقتصادی سود شرکت را بدون اتکا بر اعداد حسابداری می‌دانند. اگر اعداد حسابداری هیچ گونه اطلاعات جدیدی را ‌به این افراد انتقال ندهد، سود نامربوط و بدون ارزش خواهد بود. تفاوت دوم، در رابطه با قدرت سهام‌داران دور[۲۱] و دیگر افراد بیرونی برای گرفتن یک تصمیم مشخص می‌باشد. ممکن است که آن‌ ها قادر به گرفتن تصمیم درست نباشند، چرا که دارای قدرت انجام این کار نیستند. این دیدگاه بیان می‌دارد حتی هنگامی که اعداد حسابداری دارای اطلاعات مفید باشند، ممکن است که فاقد اهمیت باشند چرا که دارای نتایج اقتصادی نیستند. نمودار ۲-۱ در صفحه بعد، این سه رویکرد را با بهره گرفتن از دو معیار اطلاعات (دانش) و قدرت از هم متمایز می‌کند (رونن و یاری، ۲۰۰۸).

درک مدیریت سود برای حسابداران مهم است چرا که باعث بهبود درک و تلقی آن‌ ها از مفید بودن سود خالص، هم برای سرمایه‌گذاران و هم برای بستن قرارداد می‌شود. همچنین باعث می‌شود که به حسابداران برای دوری از نتایج قانونی و اعتباری (شهرت) در هنگام درماندگی مالی شرکت از آن دوری کنند. اغلب چنین درماندگی، قبل از سو استفاده جدی از مدیریت سود رخ می‌دهد (اسکات، ۲۰۰۹).

رویکرد قراردادهای پرهزینه فرض می‌کند که اطلاعات کامل وجود دارد. تفاوت اصلی آن با دو رویکرد دیگر این است که آن‌ ها رویکرد اطلاعاتی را اتخاذ می‌کنند (هیلی و پالپو[۲۲]، ۱۹۹۳) که پایه اصلی آن عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و دیگر ذینفعان است و در آن مدیریت دارای اطلاعات بیشتری است. تفاوت بین رویکرد تصمیم‌گیری و رویکرد قانونی- سیاسی در مفروضات مربوط به سهام‌داران است. رویکرد تصمیم‌گیری، سهام‌داران را دارای قدرت تصمیم‌گیری می‌داند ولی آن‌ ها را فاقد اطلاعات فرض می‌کند. همچنین، در رویکرد قانونی- سیاسی، سهام‌داران دارای مشکل نظارت بر مدیران هستند به دلیل این‌که فاقد قدرت و دانش لازم برای انجام چنین کاری هستند.

رویکرد قانونی – سیاسی

رویکرد تصمیم‌گیری

آیا سهام‌داران پس از این‌که از اطلاعات حسابداری آگاه شدند قدرت انجام کاری را دارند؟

آیا افراد بیرونی واقعیت اقتصادی را بدون دانستن اعداد حسابداری می‌دانند؟

رویکرد قراردادهای پرهزینه

نمودار ۲-۱- سه رویکرد متفاوت که اهمیت سود را از دیدگاه تئوری شرکت نشان می‌دهند (رونن و یاری، ۲۰۰۸: ۱۰)

۲-۲-۵-۱- رویکرد قراردادهای پرهزینه

در این رویکرد، اعداد حسابداری به عنوان پایه‌ای برای قراردادهایی که شرکت منعقد می‌کند در نظر گرفته می‌شوند. اعداد حسابداری، ‌به این دلیل مورد استفاده قرار می‌گیرند که به طور یکسان قابل مشاهده هستند و ‌بنابرین‏ برای طراحی قراردادهایی که قابل اجرا هستند به وسیله افراد بیرونی قابل استفاده می‌باشند. اگر گروه‌های طرف قرارداد، وقایع اقتصادی زیربنای آن ها را دانسته و همچنین آن ها ازاعداد حسابداری تنها به عنوان زبان اندازه‌گیری و مشخص ساختن کیفیت عملکرد شرکت استفاده کنند، اعداد حسابداری هیچ گونه ارزش ذاتی فراتر از یک زبان خاص که با آن قرارداد نوشته می‌شود، ندارند (رونن و یاری، ۲۰۰۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:36:00 ق.ظ ]




۳-۸ شیوه تحلیل اطلاعات

در این پژوهش برای تحلیل اطلاعات از شیوه تحلیل تفسیری استفاده گردید. گال، بورگ و گال[۴۲] (۱۳۹۰) تحلیل تفسیری را فرآیندی برای بررسی دقیق داده‌هاست که هدف آن یافتن سازه‌ها، مقوله‌ها و الگوهایی است که برای توصیف و تبیین پدیده مورد پژوهش به کار می‌روند، می‌دانند. اولین گام در تحلیل تفسیری، تلفیق کلیه داده های مورد پژوهش و تشکیل یک پایگاه اطلاعاتی بود. یادداشت‌های دست‌نویس شده سازماندهی شدند و بر اساس سبک معینی به رایانه انتقال داده شدند. بعد از ورود اطلاعات به نرم‌افزار، به هر یک از خطوط متن موجود در پایگاه‌های اطلاعاتی کد اختصاصی تعلق گرفت. یکی از مهم‌ترین مراحل تحلیل تفسیری داده ها، تدوین مقوله، طبقه و حیطه‌هایی است که اطلاعات را به صورت مناسبی در بر می‌گیرد و درعین‌حال آن ها را خلاصه کند. یک مقوله سازه‌ای است که به برخی از پدیده‌های مشابه ذکرشده در پایگاه‌های اطلاعاتی اطلاق می‌شود. برای هر مقوله‌ای که از هر پدیده‌ای در پایگاه اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد، عنوان و تعریفی ارائه شد. همچنین، ‌بر اساس مراحل و روند تحلیل تفسیری از نظر گال، بورگ و گال ذکرشده، از رویکرد مقایسه مداوم استراوس و کوربین (۱۹۹۲) جهت تحلیل استفاده گردید؛ چرا که این روش بسیار عینی و دقیق بوده و برای پژوهشگران مبتدی در تحقیقات کیفی، مناسب به نظر می‌رسد (میلز، بانر و فرانسیس[۴۳]، ۲۰۰۶؛ و گلیزر و همکاران[۴۴]، ۲۰۰۷).

بر اساس این روش، تحلیل مصاحبه ها در چند سطح انجام شد؛ بدین ترتیب که:

در سطح اول سطحی بسیار ابتدایی است، تحلیل بر اساس یادداشت‌های شخصی پژوهشگر انجام شد. این یادداشت‌ها گاهی قبل و در حین انجام مصاحبه نوشته شده است و از طرفی یادداشت‌هایی که بعد از انجام هر مصاحبه ثبت‌شده‌اند. یادداشت‌های مربوط به قبل و حین انجام مصاحبه در برگیرنده نکاتی در خصوص نوع برخورد مصاحبه شونده جهت انجام مصاحبه بود؛ مثل تعیین زمان و مکان مصاحبه علاقمندی وی به شرکت در پژوهش، نوع چیدمان اتاق کار مصاحبه شونده و زبان بدنی وی به خصوص در مواردی که احساس ناراحتی یا خوشحالی از بیان مسئله‌ای دارد. یادداشت‌های مربوط به پس از انجام مصاحبه یادداشت‌هایی بود که معمولاً بعد از انجام یک مصاحبه و مکتوب نمودن آن صورت می‌گرفت. در واقع این یادداشت‌ها شامل برداشت کلی پژوهشگر از متن مصاحبه بوده است. در برخی موارد تناقضاتی در بیان پژوهیده ملاحظه می‌گردد که بیانگر پیش‌فرض‌ها و سو گیری‌های وی بوده است.

سطح دوم تحلیل مصاحبه ها، مربوط به ایجاد مفاهیم بودند. در واقع پس از مکتوب نمودن تمام متن مصاحبه روی کاغذ سطر به سطر آن ها مطالعه شد و با توجه به محتوای هر سطر و گاهی هر چند سطر، یک مفهوم شکل می‌گرفت. در مجموع این پژوهش ۹۴۰ مفهوم ایجاد گردید. این مفاهیم بسیار عینی و برگرفته از عبارت‌های از بیان خود مشارکت‌کنندگان بود. همچنین در این بخش از تحلیل، به هر کدام از پژوهیدگان یک کد (یک عدد مشخص بود) اختصاص داده شد. تا در ادامه برای سهولت کار و دسته‌بندی مفاهیم ایجادشده از این کدها استفاده گردد.

سطح سوم تحلیل مربوط به ایجاد مقوله‌ها بود به نحوی که مفاهیم تولیدشده در مرحله قبلی با یکدیگر مقایسه می‌شد تا یک محور مشترک برای ایجاد مقوله به دست آید. در گام دوم مقوله‌های فرعی که شامل ۱۳۴ مقوله در دو گروه بود با توجه به مفاهیم اولیه استخراج گردید. در گام بعدی هر کدام از مقوله‌های فرعی در ذیل هشت تم مشترک قرار گرفتند. این تم‌ها، قدری انتزاعی تر از مفاهیم و مقوله‌های ایجادشده در مرحله قبل بودند. مقوله‌ها نه تنها از درون یک مصاحبه استخراج می‌گردید بلکه از طریق مقایسه یک مصاحبه با مصاحبه های دیگر نیز حاصل می‌گردید.

انجام مصاحبه ها و تحلیل آن ها در این سه سطح ادامه یافت تا اینکه مصاحبه بیست و پنجم نیز به پایان رسید. پس انجام این مصاحبه این احساس به وجود آمد که تمام مشارکت‌کنندگان به شیوه های مختلف از وجود یک نوع تجربه مشترک جهت انتخاب مسئله پژوهش صحبت می‌کنند. انجام مصاحبه های بعدی نیز ادامه یافت تا اینکه در مصاحبه بیست و هشتم اشباع اطلاعاتی به تأیید تیم پژوهش رسید و ثابت گردید که پژوهیده اطلاعات جدیدی را به پژوهشگر ارائه نکرده است. با این وجود به آزمون اشباع اطلاعات پرداخته شد و چندین مصاحبه جهت اطمینان از اشباع اطلاعاتی حاصل گردید. اطلاعاتی را که مصاحبه شوندگان جدید در پاسخ به سؤالات ارائه دادند تقریباً همان اطلاعاتی بود که مصاحبه شوندگان قبلی بیان نموده بودند.

۳-۹ اعتبار یافته های پژوهش

معیارهای اعتبار مورد استفاده در این پژوهش در دو گام اجرا و نتایج، مورد توجه قرار گرفت. منظور از روایی در بُعد اجرا پرداختن به فعالیت­ و اقداماتی است که هم پیش از اجرا و هم در حین مصاحبه موجب بالا رفتن کیفیت و قابل‌اعتماد بودن نتایج مصاحبه می­ شود، از جمله: ۱٫ مطالعه مقالات و پژوهش­هایی که با بهره گرفتن از ابزار مصاحبه به نتیجه رسیده‌اند (جهت یافتن درکی روشن از موضوع و سؤالات مصاحبه) ۲٫ طرح و تدوین سؤالاتی روشن و دور از ابهام ۳٫ انجام مصاحبه پایلوت جهت حصول اطمینان از این­که بـه اندازه کافی آمادگی­های لازم برای شروع مصاحبه کسب شده است یا خیر، به طور مثال در نظر داشتن مدیریت زمان در حین مصاحبه و حفظ و هدایت صحبت­ها و پاسخ­های مصاحبه شوندگان در جهت پرسش­های اصلی پژوهش.

در پژوهش کیفی احتمال تعمیم نتایج به سایر جوامع، انتقال‌پذیری[۴۵] نامیده می‌شود (مارتینزسالگادو[۴۶]، ۲۰۱۲). لینکلن و گوبا (۱۹۸۵) استفاده از توصیف جامع را برای تقویت انتقال‌پذیری که مترادف با تعمیم‌پذیری است پیشنهاد کردند. در این پژوهش از طریق ارائه توصیفی عمیق از نحوه انجام کار و استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند تلاش گردید تا انتقال‌پذیری یافته ها در محل‌ها و زمان‌های مشابه و افراد مشابه نیز قابل انجام باشد. بدین معنا که پژوهشگر سعی نمود در تعاملات اولیه با هریک از پژوهیدگان توصیف جامعی از زمینه پژوهش و سوالات اساسی در این پژوهش مورد توجه و تأکید قرار دهد و ابهامی در خصوص چگونگی روند پژوهش برایشان نامفهوم باقی نماند. همچنین، برای آشکارسازی زوایای پنهان و نکات ناملموس تلاش گردید تا تمام شرایط و موقعیت های این پژوهش برای مخاطبان بازسازی گردد تا قابلیت تعمیم نتایج حاصل از این پژوهش دوچندان گردد. توسعه و توصیف غنی از مجموعه داده های مطالعه‌ مورد نظر در طول مرحله گردآوری داده ها و انتخاب هدفمند مشارکت‌کنندگان می‌تواند قابلیت انتقال را در پژوهش افزایش دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:36:00 ق.ظ ]




می توان گفت که فرسودگی به معنای کاهش توانایی در غلبه بر استرس بوده و با انجام ندادن درست کار مرتبط می‌باشد. فرسودگی در نتیجه ی استرس طولانی مدت در محیط کار به وجود می‌آید. یکی از رایج ترین و معتبرترین ابزارهای سنجش فرسودگی، پرسشنامه ی مسلش می‌باشد. این پرسشنامه شامل گزینه هایی است که نشانه های مرتبط با فرسودگی را در سه خوشه اندازه گیری می‌کند. خوشه ها عبارتند از: خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عدم موفقیت فردی(شیروم[۳۷]، ۲۰۰۳، ص ۲۴۵). مرسوم ترین تعریف مربوط به مسلش و جکسون است که آن را سندرمی روانشناختی متشکل از سه بعد خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و کاهش احساس کفایت شخصی دانستند. خستگی هیجانی محوری ترین علامت فرسودگی شغلی است. فردی که دچار خستگی شده است، احساس می‌کند زیر فشار قرار دارد و منابع هیجانی اش تخلیه شده است. مسخ شخصیت زمانی رخ می‌دهد که فرد به اشخاصی که معمولا دریافت کنندگان خدمات و مراقبت هستند، پاسخ منفی می‌دهد و یا با بی تفاوتی با ایشان برخورد می‌کند. در واقع مسخ شخصیت نشان دهنده نگرش منفی ارائه دهنده خدمات به دریافت کنندگان آن است، لذا این بعد از فرسودگی در مشاغل مرتبط با خدمات انسانی بسیار اختصاصی و حائز اهمیت است. کاهش احساس کفایت شخصی، کم شدن احساس لیقت و توان اجرای موفقیت آمیز وظیفه است. در واقع این بعد نشان دهنده ی ارزیابی منفی فرد از خود در رابطه با انجام کار است (میراب زاده و همکاران، ۱۳۸۶، ص ۶۵). تحقیقات نشان داده‌اند که فرسودگی می‌تواند موجب اضطراب، تشویش، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، سوء مصرف مواد، کاهش عملکرد و افزایش مشکلات سلامتی گردد. به نظر می‌رسد که این سندرم مسری و واگیر دار می‌رسد و تاثیرات منفی بسیاری هم بر روی زندگی افرادی دارد که با فرد مبتلا به فرسودگی شغلی زندگی می‌کنند. در واقع فرسودگی یک پدیده ی روانشناختی است که به معنای طولانی شدن خستگی و بی علاقگی مخصوصا در محیط کاری می‌باشد. و یکی از جنبه‌های مهمِ تحقیقتاتِ سلامت کارکنان و سازمان را تشکیل می‌دهد. احتیاجات و منابع شغلی نشان داده‌اند که نقش بسیار پر اهمیتی در توسعه فرسوددگی شغلی دارند. به علاوه همبستگی های قوی بین فرسودگی مانند ترک شغل، رضایت شغلی و تعهد سازمانی بنیانهای پر ارزش برای سازمان ها می‌باشند(آلارکن[۳۸]، ۲۰۱۱، ص ۴۹). به عقیده لانگ[۳۹] (۲۰۱۱)، فرسودگی، به مرحله ی خستگی عاطفی یا ذهنی بر می‌گردد که توسط استرس مزمن، عاطفی و بین فردی موجود در محیط کار ایجاد می شود. آن می‌تواند همچنان مرحله ای از خستگی و درماندگی باشد که توسط یک روش غلط زندگی و یا رابطه ای شکست خورده ایجاد می شود. از اینرو فرسودگی یک کناره گیری از کار و حاصل شرایط به شدت پر استرس و نیز ناخشنودی از شغل می‌باشد. مسلش در ابتدا مفهوم سازی فرسودگی را توسعه داد و آن را یک خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و نیز احساس کاهش موفقیت فردی نامید و این تحقیق را بر روی حرفه ای های خدمات و مراقبت‌های پزشکی انجام داد. به منظور سنجش میزان فرسودگی در مشاغلی که کمتر با ارباب رجوع در ارتباطند نیز مسلش ابزاری طراحی کرد. با ابعادی نظیر: خستگی، بدبینی و کاهش کارایی فردی اجرای تازه توسعه یافته خستگی و کارایی حرفه ای همسانی بسیاری با خستگی عاطفی و عدم کفایت فردی دارند و بدبینی نیز از طریق تمرکز بر ارتباطات بین فردی افراد در مسخ شخصیت از طریق نگرش نسبت به جنبه‌های مختلف شغل قابل توصیف است(لئونگ و همکاران، ۲۰۱۱، ص ۳۱۳). تحقیقات بسیاری ترکیبات تئوریک مختلفی را درخصوص فرسودگی و شیوع آن و نیز معیارهای متفاوتی برای اندازه گیری آن پیشنهاد کرده‌اند (شیروم، ۲۰۰۳، ص ۲۴۶). متداول‌ترین سنجش توسط مسلش با عنوان پرسشنامه فرسودگی مسلش مشهور است. این پرسشنامه شامل سه زیر ساختار می‌باشد که عبارتند از خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و کاهش موفقیت فردی می‌باشد(اسکافلی و بَکر[۴۰]، ۲۰۰۴، ص ۲۹۳). شافلی و همکاران در سال ۲۰۰۰ نسخه ی هلندی پرسشنامه مسلش را توسعه دادند که به مقیاس فرسودگی هلندی مشهور است. این مقیاس یک نسخه ی عمومی می‌باشد که می‌تواند در صنایع خدماتی مورد استفاده قرار گیرد. محققان مذکور، فرسودگی را به عنوان یک سندرم معرفی نمودند که از طریق ابعاد سه گانه ی زیر ایجاد می شود:

    • احساس خستگی و افسردگی

    • افزایش بدبینی نسبت به شغل و همکاران

  • ادراک منفی درخوص سودمندی حرفه ای

خستگی و افسردگی با احساس خستگی عمومی و تحلیل رفتگی منابع جسمانی و هیجانی افراد، در ارتباط با جنبه‌های مختلف کار و اجزای فرسودگی بین فردی را نیز نمایان می‌سازد. احساس کاهش سودمندی ترکیبی از فرسودگی را آشکار می‌سازد که با خود-ارزیابی مرتبط است و به احساس عدم شایستگی، بی کفایتی، فقدان عملکرد صحیح و کاهش بهره وری در کار بر می‌گردد. خستگی شامل احساس عدم توانایی توجه ی عاطفی نسبت به کار می‌باشد. برای اینکه افراد چیزی برای بخشیدن ندارند. مسخ شخصیت به عنوان بدبینی تعریف شده است و به معنای تلاش برای فاصله گرفتن از خویش و شغل خویش و ارباب رجوع از طریق نادیده گرفتن فعالانه ی شغل و صفات منحصر به فرد مشتریان و ارباب رجوع، فقدان پیشرفت و دستائردهای فردی. موجب کاهش در میزان تاثرگذاری ادراک حرفه ای می شود. اکثر مطالعات در این زمینه بر روی پرسشنامه ی فرسودگی مسلش متمرکز شده اند و گزینه های به کار رفته در این مقیاس یک ابزار اندازه گیری و یا یک تئوری جامع و یکپارچه را پدید نمی آورد (آلارکن[۴۱]، ۲۰۱۱، ص ۵۵۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:36:00 ق.ظ ]