کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



ماده۱۲ شامل دو بخش است: بخش اول کارفرمایان را در مقابل خساراتی که کارگران یا کارکنان او به اشخاص ثالث وارد می‌کند مسئول می شناسد و قانون‌گذار برای حمایت از زیان دیده و تضمین جبران خسارت اشخاص ثالث وضع ‌کرده‌است و از طرف دیگر کارفرما از کار کارگر هم سود برده است و علت مسئول دانستن کارفرما را برای این است که کارفرما در انتخاب کارگر و نظارت بر اعمال کارگر بی احتیاطی ‌کرده‌است و از بی احتیاطی کارفرما شخص ثالث زیان دیده است و قانون‌گذار برای کارفرما فرض تقصیر را در نظر گرفته است،[۱۷۳] ولی مسئولیت کارگر در مقابل شخص ثالث[۱۷۴] زیان دیده مبتنی بر تقصیر است.

با توجه به اینکه قانون‌گذار برای کارفرما فرض تقصیر را در نظر گرفته است، لازم نیست که زیان دیده تقصیر کارفرما را ثابت کند همین که زیان دیده ثابت کند که زیان وارده به او ناشی از فعل کارگر بوده است کافی است و کارفرما مسئول است، مگر اینکه کارفرما اثبات کند که تقصیر نکرده است و یا اینکه اگر تمام احتیاط لازم را هم انجام می‌داد مانع ورود ضرر نمی شد.

ولی بخش دوم ماده۱۲ قانون مسئولیت مدنی بیان می‌کند که کارفرما پس از جبران خسارت، زیان دیده می‌تواند به کارگر رجوع کند مشروط بر اینکه تقصیر کارگر را ثابت نماید.[۱۷۵]

با توجه به مراتب فوق الذکر مسئولیت کارفرما در مقابل زیان دیده مبتنی بر فرض تقصیر است و مسئولیت کارگر در مقابل ثالث و کارفرما مبتنی بر تقصیر است،[۱۷۶]حال سوالی که به ذهن خطور می‌کند این است که کارفرما پس از جبران خسارت زیان دیده، بر چه مبنا و اساسی می‌تواند به کارگر (عامل ورود زیان) رجوع کند؟

راجع ‌به این سوال می توان دو نوع تحلیل متفاوت ارائه کرد:[۱۷۷]

بند اول: رجوع به کارگر از باب مسئولیت مدنی کارگر در مقابل کارفرما

کارگر با ارتکاب فعل زیانبار باعث شده است که کارفرما در مقابل زیان دیده جبران خسارت کند و سبب اصلی این ضرر به کارفرما، خسارتی است که کارگر وارد ‌کرده‌است، در نتیجه کارگر مطابق قواعد مسئولیت مدنی مواد۳۳ به بعد قانون مدنی و ماده۱ قانون مسئولیت مدنی در مقابل کارفرما مسئول است و آنچه که کارفرما به زیان دیده پرداخت ‌کرده‌است را باید کارگر به او تقدیم کند.

ایرادی که ‌به این پاسخ داده می شود این است که بین فعل کارگر و مسئولیت کارفرما ‌در مقابل‌ زیان دیده رابطه مستقیم وجود ندارد؛ زیرا برای مطالبه خسارت باید: ۱- ضرر مستقیم باشد. ۲- فعل شخص زیانبار باشد. ۳- رابطه سببیت بین فعل شخص و زیان وارده وجود داشته باشد.

هر چند که اگر کارگر مرتکب فعل زیانبار نمی شد کارفرما مسئول جبران خسارت نبود، ولی به نظر می‌رسد که مسئولیت کارفرما به طور مستقیم ناشی از حکم قانون است و قانون‌گذار طبق ماده ۱۲ قانون مسئولیت مدنی کارفرما را مسئول جبران خسارت دانسته است، اگر این حکم قانونی نبود به هیچ وجه کارفرما مسئول اعمال کارگر نبود.

بند دوم: حق رجوع کارفرما به کارگر عامل زیان از باب جانشینی با پرداخت

با توجه به منطوق ماده ۱۲ قانون مسئولیت مدنی و اصول حقوقی به نظر می‌رسد زیان دیده می‌تواند هم به کارگر بر مبنای تقصیر و هم به کارفرما بر مبنای فرض تقصیر رجوع کند،اما واقعیت این است که در مواقعی که خسارت ناشی از تقصیر کارگر است، مدیون اصلی این خسارت، کارگر می‌باشد و قانون‌گذار برای حمایت از زیان دیده که با کارگر معسر روبه رو نشود برای کارفرما فرض تقصیر پیش‌بینی ‌کرده‌است، از اینرو کارگر مدیون اصلی و واقعی این حادثه است، کارفرما فقط مسئول است، لذا آنچه را که کارفرما به زیان دیده می پردازد، دینی است که کارگر مدیون آن بوده است، پس کارفرما با پرداخت دین کارگر (ثالث) به حکم قانون جانشین قانونی زیان دیده برای رجوع به کارگر عامل زیان می‌باشد. از طرف دیگر ماده ۱۲ ق.م.م. که رجوع کارفرما به کارگر را منوط به تقصیر کارگر دانسته است، بنا بر این اگر کارگر مرتکب تقصیر نشده باشد جانشینی کارفرما هم منتفی می شود و اگر کارفرما نتواند تقصیر کارگر را اثبات کند، می توان گفت که او مدیون واقعی دین بوده است و بدیهی است کسی که دین خود را می پردازد، حق رجوع به دیگری را ندارد.

مبحث دوم: در مقررات ثبتی

در مقررات ثبتی در دو مورد ایفاء تعهد دیگری توسط ثالث پیش‌بینی شده که هر کدام از آن ها را جداگانه مورد مطالعه قرار می‌دهیم:

گفتار اول: بستانکار پرداخت کننده حقوق بستانکار دارای وثیقه

در ماده۳۴ قانون ثبت بیان شده است که در اسناد دارای وثیقه[۱۷۸] اگر بدهکار ظرف مدت مقرر در سند بدهی خود را پرداخت نکند طلبکار می‌تواند برای وصول طلب خود و متفرعات آن از دفترخانه تنظیم کننده سند، تقاضای صدور اجرائیه کند و اجرائیه به بدهکار ابلاغ می شود و از تاریخ ابلاغ ‌در مورد اموال منقول چهار ماه و ‌در مورد اموال غیر منقول هشت ماه بدهکار مهلت دارد تا بدهی خود را پرداخت کند والا مال مورد وثیقه از طریق اجرای ثبت یا ثبت محل به فروش می رود، اما ممکن است بدهکار مذبور بستانکاران دیگری نیز داشته باشد و بدهکار غیر از مال مرهونه مال دیگری نداشته باشد که همه طلبکاران چشم به مال مرهونه دوخته باشند که مازاد از طلب دارای وثیقه طلب آن ها وصول شود و بستانکار دارای وثیقه از آنجایی که اطمینان دارد که به طلب خود می‌رسد، بخواهد مال مرهونه را در بازار نامناسب بفروشد؛ ‌بنابرین‏ طبق ماده۳۴ مکرر قانون ثبت خود مدیون می‌تواند با تودیع کلیه بدهی خود نزد طلبکار دارای وثیقه در دفترخانه تنظیم کننده سند یا صندوق دادگستری موجبات فک رهن را فراهم کند و یا طلبکاران دیگر می‌توانند طلب طلبکاری که مال در رهن او است را پرداخت نموده و مال مرهونه را به نفع خود بازداشت نمایند. بستانکار مرتهن حق مخالفت یا رد پیشنهاد مذبور را نخواهد داشت؛ چون هدف بستانکار مرتهن از فروش عین مرهونه، رسیدن به طلب خود است که این هدف توسط سایر بستانکاران تأمین می شود. [۱۷۹]

قسمت اخیر ماده۳۴ مکرر قانون ثبت بیان داشته است که:« ….. هر بستانکاری که حق درخواست بازداشت اموال بدهکار را دارد نیز می‌تواند کلیه بدهی موضوع سند به بستانکار دیگر و نیز حقوق دولت را پرداخته و یا در صندوق ثبت و یا هر مرجع دیگری که اداره ثبت تعیین می کند تودیع و تقاضای استیفای حقوق خود را از اداره ثبت بنماید. هر گاه مدت سند باقی باشد باید حق بستانکار تا آخر مدت رعایت شود.

در صورت صدور اجرائیه گواهی اداره اجرا ‌در مورد بلامانع بودن فک و فسخ معامله یا انجام معامله نیز ضروری خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 11:08:00 ق.ظ ]




چگونگی عمل سازمان‌دهی ماتریسی بستگی به ایجاد توازن بین نفوذ و کنترلی که مدیران پروژه ها و مدیران وظیفه‌ای اعمال می‌کنند و همچنین مسأله روشن بودن حدود وظایف و تعداد افراد محقق دارد. در این سیستم اعضای تیم پروژه هم به مسؤولان بخش و هم به مدیر پروژه گزارش می‌دهند. در حال حاضر دانسته یا نداسته حدود ۷۵ درصد از شرکت‌ها از نوعی روش ماتریسی در مدیریت پروژه ها استفاده می‌کنند(علی احمدی، ۱۳۷۷،ص۱۵۳).

– سازمان ماتریسی یک از مصادیق مشهود ساختار «ادهوکراسی» که از ساختارهای «ویژه موقت» است، می‌باشد(علی احمدی، ۱۳۷۷،ص۱۵۳).

در این نوع سازماندهی، متخصصان از قسمت‌های مختلف در خدمت تیم‌های مختلفی قرار می‌گیرند تا زیر نظر مدیران اجرایی خاص، پروژه خاصی را طراحی و اجرا نمایند. وجه امتیاز این سازمان داشتن قابلیت انعطاف است که به منظور استفاده از تخصص‌های مختلف در حل مشکلات خاص یا انجام پروژه های مخصوص، حداکثر صرفه‌جویی در استفاده ازمنابع انسانی متخصص ممکن می‌شود. در سازمان‌های ماتریسی، اساس سازماندهی وظایف روی پروژه های متفاوت می‌باشد و هر پروژه از اختیارات کافی برای انجام فعالیت‌های مختلف،از جمله فعالیت‌های تحقیق و توسعه برخوردار است. در حقیقت به جای اینکه تمامی تحقیقات به یک نقطه باز می‌گردد تحقیقات در پروژه در عملیات همان پروژه مورد بررسی قرار گرفته و توسط مدیر آن پروژه نیز تصمیم مقتضی به عمل می‌آید. ‌به این ترتیب متخصص، سلسله مراتب طولانی را برای توجیه پروژه خود طی نمی‌کند و با توجیه مدیر پروژه می‌تواند به خواسته‌های خود دست یابد(جاسبی،۱۳۶۸).

– دلایلی که لزوم به کارگیری ساختار ماتریسی را برای سازمان‌ها ضروری می‌کند شرایط زیر است:

– فشار محیطی که از چند جانب بر سازمان تحمیل می‌شود.

– لزوم وابستگی بین قسمت‌های مختلف سازمانی، که بر حسب نیاز احساس می‌شود.

– صرفه جویی در مصرف منابع سازمان که ‌بر اساس وسعت و تمرکز ضرورت دارد.

‌بنابرین‏ به کمک ساختار ماتریسی، تدارک و تجهیز پروژه های مختلف از یک منبع وسیع، ممکن می‌شود و همچنین استفاده از صرفه از منابع موجود بر مبنای تمرکز و بهره‌برداری به موقع و جلوگیری از اسراف و تبذیر را عملی می‌کند(علی احمدی، ۱۳۷۷، ص ۱۵۳).

سرپرست سازمانی

سرپرست مدیران بخش

مدیر بخش

مدیر بخش

مدیر بخش

مدیر بخش

مدیر پروژه

مدیر پروژه

مدیر پروژه

مدیر پروژه

نمودار ۳-۲: ساختار یک سازمان ماتریسی(علی احمدی، ۱۳۷۷، ص ۱۵۳).

– ساختار ماتریسی ضمن داشتن مزایای فراوان، در عین حال مشکلات ویژه خود را نیز دارد. به عنوان مثال در صورت به وجود آوردن یک مسئولیت جدید در سلسله مراتب مدیریت به علت عدم تناسب آن با زنجیره معمولی مدیریت، در نحوه ارائه گزارش دانشمندان یک بخش مشکلاتی ایجاد خواهد شد. تصمیماتی که قبلاً تنها توسط محقق و مدیر وی گرفته می‌شد، حالا به تصمیم‌گیری در یک طیف وسیع‌تر (متشکل از مدیران پروژه و مسؤولان بخش‌ها) تبدیل شده است. (علی احمدی، ۱۳۷۷، ص ۱۵۳).

مقایسه انواع ساختارهای با توجه به ماهیت فعالیت‌های تحقیق و توسعه

ساختار وظیفه‌ای و ساختار پروژه‌ای هر دو دارای معایب معینی هستند، بدین معنی که مشکل هماهنگی و یکپارچگی دارند، اما در هزینه های عملیاتی متفاوت هستند، به همین خاطر، ساختار ماتریسی، مطرح گردید، اما این ساختار نیز دارای معایبی است. ‌بنابرین‏ هیچ کدام از این ساختار را نمی‌توان مشکل‌گشای همه انواع سازمان‌ها دانست و ‌بنابرین‏ رویکرد اقتضایی در انتخاب ساختار مناسب برای هر سازمان توصیه می‌شود. برای مثال در مرحله تحقیقات پایه باید استراتژی ساختار تخصصی اتخاذ گردد، زیرا در آنجا نیاز به هماهنگی کم و نیاز به انعطاف پذیری تا حدی بالا است و در مرحله توسعه مهندسی کامل ساختار پروژه‌ای مطرح می‌شود، چرا که نیاز به هماهنگی در نقطه اوج خود است و نیاز به انعطاف‌پذیری کاهش یافته است. نیاز به استفاده از ساختار ماتریسی برای مرحله توسعه محصول مطرح می‌گردد، ‌به این سبب که در آنجا نیز به هماهنگی افزایش یافته و نیاز به انعطاف‌پذیری تا حدی بالا است. همچنین در فازهای تولید و خدمات مهندسی نیز می‌توان از ساختار ماتریسی یا تخصصی استفاده نمود(علی احمدی، ۱۳۷۷،ص۱۵۴).

جدول ۱-۲ مقایسه ساختارهای وظیفه ای، پروژه ای و ماتریسی(علی احمدی، ۱۳۷۷،ص۱۵۴).

ساختار سازمانی

عامل مورد بررسی

ساختار وظیفه‌ای
ساختار پروژه‌ای
ساختار ماتریسی

کارایی منابع

متوسط

متوسط

بالا

انعطاف پذیری منابع

متوسط

کم

بالا

جریان اطلاعاتی اساسی

متوسط

متوسط

بالا

روشنی روابط

بالا

متوسط

کم

آمیختگی تحقیق و توسعه و امور بازرگانی

کم

بالا

متوسط

تمرکز به سوی مشتری

کم

بالا

متوسط

چنین به نظر می‌رسد که انتخاب ساختار سازمانی تابعی است از میزان نیازهای مدیریت برای هماهنگی و انعطاف پذیری.

همچنین اشکال مختلف سازمانی نظیر تخصصی، پروژه‌ای و ماتریسی می‌توانند تماماً در آن واحد در یک سازمان بزرگ به کار گرفته شوند برای مثال وقتی که در یک مقطع زمانی معین، پروژه هایی در فازهای متفاوتی از پروسه تحقیق و توسعه هستند، امکان به کارگیری اشکال مختلف سازمانی در آن واحد پیش می‌آید و در حالی که پروژه A در فاز تحقیق باید با ساختار تخصصی اداره شود، پروژه B در فاز توسعه پیشرفت باید با ساختار ماتریسی هماهنگ شود و پروژه C در فاز توسعه مهندسی کامل، باید توسط سازماندهی پروژه‌ای اداره شود( علی احمدی، ۱۳۷۷، ص ۱۵۵)

جدول ۲-۲: مقایسه مزایا و معایب الگوهای ساختاری ( علی احمدی، ۱۳۷۷، ص ۱۵۵).

مزایا و معایب

ساختار

مزایا
معایب
وظیفه‌ای

– بدون دوباره کاری

توسعه حرفه‌ای و تخصصی

– تمرکز در قدرت و اقتدار

– مشکل در هماهنگی و همکاری

– فاقد شخص یا اداره مسئولیت‌پذیر و پاسخگوی کامل

پروژه‌ای

سهولت در هماهنگی و همکاری

      • تمرکز در قدرت و اقتدار

      • شیفتگی پرسنل پروژه در یک زمینه خاص

    • قدرت ‌پاسخ‌گویی‌ به مسایل محیطی به طور تمرکز کمتر

– دوباره کاری و هزینه بالای آن

– کاهش تدریجی جنبه‌های عام و تخصصی

– عدم تأمین شغلی پس از اتمام پروژه

ماتریسی

– قدرت ‌پاسخ‌گویی‌ به مسایل محیطی به طور متمرکز

– انعطاف پذیری

– امنیت شغلی کارکنان

– دوباره کاری کم

– توسعه حرفه‌ای

– عدم تمرکز قدرت و اقتدار

– هماهنگی و همکاری قابل سوال است.

– تعارض بین مدیران

ث- تامین منابع پژوهشی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:08:00 ق.ظ ]




    • فرانسیس و همکاران (۲۰۰۴) رابطه بین هزینه سرمایه سهام و ۷ ویژگی سود شامل کیفیت اقلام تعهدی، ثبات، قابلیت پیش ‏بینی، هموارسازی، مربوط بودن سود به ارزش سهام[۷۴]، به موقع بودن و محافظه‏گرایی را مورد بررسی قرار دادند. آن‌ ها نتیجه گرفتند “در مجموع از ۷ ویژگی درنظر گرفته‌شده، کیفیت اقلام تعهدی ویژگی غالب از نظر تاثیرات هزینه سرمایه است” (فرانسیس و همکاران ۲۰۰۴، ص ۱۰۰۶).

    • فرانسیس و همکاران (۲۰۰۵) بررسی کردند که آیا سرمایه‏گذاران کیفیت اقلام تعهدی (به عنوان پروکسی خطرپذیری اطلاعاتی وابسته به سود) را قیمت‏گذاری می‏ کنند. آن‌ ها اظهار داشتند که “شاخص کیفیت اقلام تعهدی بر حسب انحراف معیار باقی‌مانده های رگرسیون مربوط به اقلام تعهدی جاری بر حسب جریان‏های نقدی اندازه ‏گیری شده است. همچنین فهمیدیم که شاخص کیفیت اقلام تعهدی ضعیف‏تر، با هزینه سرمایه و بدهی بیشتری همبسته است” (فرانسیس و همکاران ۲۰۰۵، ص ۲۹۵).

      • فرانسیس و همکاران (۱-۲۰۰۸) رابطه بین اعتبار مدیرعامل و کیفیت سود را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند، شرکت‌هایی با مدیران عامل مشهور از کیفیت سود پایینی برخوردار هستند. آن‌ ها دلایل یافته های خود را به شرح ذیل بیان کردند: “فرانسیس و همکاران (۲۰۰۵) و ابودی و همکاران (۲۰۰۵) استدلال می‏ کنند که کیفیت سود پایین که توسط دیچو و دچو به عنوان پروکسی کیفیت سود اندازه ‏گیری شده است (یعنی شاخص کیفیت اقلام تعهدی) و اقلام تعهدی احتیاطی غیراختیاری با هزینه بالاتر سرمایه (سهام) و بدهی و کسب منافع بیشتر توسط افراد درون سازمانی همراه است. بر اساس این یافته ها، معتقدیم چنانچه مدیران اجرایی مشهور برای حفظ شهرت خود از طریق ارائه گزارش‌های مطلوب سود، بر کیفت سود تأثیر گذارند، هزینه سرمایه و میزان کسب منافع توسط افراد درون سازمانی افزایش می‏یابد” (فرانسیس و همکاران. ۲۰۰۸، ص ۱۴۲).

    • فرانسیس و همکاران (۲-۲۰۰۸) رابطه بین افشا داوطلبانه و کیفیت سود و هزینه سرمایه را مورد بررسی قرار دادند. آن‌ ها دریافتند که شرکت‌هایی با کیفیت سود خوب، نسبت به شرکت‏های دارای کیفیت سود ضعیف تمایل بیشتری به توسعه افشا داوطلبانه اطلاعات دارند. همچنین آن‌ ها دریافتند که افشا داوطلبانه بیشتر با هزینه سرمایه پایین‏تری همبسته است. در کل آن‌ ها نتیجه گرفتند که “کیفیت سود در مرحله اول بر هزینه سرمایه اثر می‏ گذارد در حالی که افشا داوطلبانه، تأثیر مشخص و معنی‏داری بر هزینه سرمایه ندارد” (فرانسیس و همکاران ۲۰۰۸، ص ۸۱).

    • کراوِت و شولین[۷۵] (۲۰۰۹) ارتباط بین ارائه‏های مجدد حسابداری و قیمت‏گذاری خطرپذیری اطلاعاتی را بررسی کردند. آن‌ ها از کیفیت اقلام تعهدی به عنوان پروکسی خطرپذیری اطلاعاتی و از مؤلفه‌ احتیاطی کیفیت اقلام تعهدی به عنوان پروکسی خطرپذیری اطلاعاتی احتیاطی استفاده کردند. آن‌ ها دریافتند که “واکنش منفی بازار ناشی از ارائه‏های مجدد مستند شده در مقالات قبلی با افزایش در قیمت‏گذاری خطرپذیری اطلاعاتی احتیاطی همراه است” (‌کراوات و شولین ۲۰۰۹، ص ۲۶۶).

    • کریشنان[۷۶] و همکاران (۲۰۰۸) بررسی کردند آیا سیاست‏های حاکم بر موجودی‏ها بر خطرپذیری اطلاعاتی قیمت‏گذاری شده (توسط بازار پس از کنترل شاخص کیفیت اقلام تعهدی) اثر می‏ گذارد. آن‌ ها تأکید می‏ کنند که “فرانسیس و همکاران (۲۰۰۴ و۲۰۰۵) نشان دادند که کیفیت اقلام تعهدی به عنوان یک عامل نظام‌مند توسط بازار قیمت‏گذاری شده است و اینکه بازار از شرکت‏های دارای اقلام تعهدی ضعیف‏تر بازده بالاتری را طلب می ‏کند، مطابق یافته های ایزلی و اُهارا (۲۰۰۴) است” (کریشنان و همکاران ۲۰۰۸، ص ۳۷۱). آن‌ ها نتیجه گرفتند که نتایج‌شان “این مفهوم را می‏رساند که سرمایه‏گذاران، سیاست‌های حاکم بر موجودی‌های شرکت‏ها را به عنوان پروکسی برای خطرپذیری نظام‏مند اساسی غیرمشهود، علاوه بر خطرپذیری اطلاعاتی (نمایندگی شده توسط کیفیت اقلام تعهدی) قیمت‏گذاری می‌کنند” (کریشنان و همکاران ۲۰۰۸، ص ۳۹۷).

    • کیم و چی[۷۷] (۲۰۱۰) به بررسی این‌که آیا شاخص کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری قیمت‏گذاری شده است و اینکه نحوه قیمت‏گذاری کیفیت اقلام تعهدی متفاوت از شرایط کلان اقتصادی است پرداختند. نتایج آن‌ ها نشان داد که ” شاخص کیفیت اقلام تعهدی به هزینه سرمایه کمک می ‏کند و اینکه تأثیر قیمت‏گذاری شاخص کیفیت اقلام تعهدی با خطرپذیری پایه[۷۸] همبسته است” (کیم و چی ۲۰۱۰، ص ۹۳۷).

  • لوی[۷۹] و همکاران (۲۰۰۷) بررسی کردند، آیا ویژگی‏های خاص شرکت نظیر کیفیت سود، تعیین‌کننده رتبه‏ بندی خطرپذیری نزد تحلیل‏گران است. آن‌ ها برای تعیین رتبه‏ بندی‏های خطرپذیری از شاخص کیفیت اقلام تعهدی به عنوان پروکسی استفاده کردند. آن‌ ها توجه داشتند که”شرکت‏های دارای کیفیت سود پایین‏تر، هزینه سرمایه بالاتری دارند (به عنوان مثال فرانسیس و همکاران، ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵)” (لوی و همکاران ۲۰۰۷، ص ۶۵۴) و نتیجه گرفتند که “خطرپذیری ویژه شرکت، اندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، اهرم مالی، زیان‏های حسابداری و کیفیت سود از عوامل مهم رتبه‏ بندی خطرپذیری توسط تحلیل‏گران است. ‌بنابرین‏ تحلیل‏گران مالی برای رتبه‏ بندی خطرپذیری، اقدام به جمع‏ آوری و پردازش اطلاعات مربوط به خطرپذیری سرمایه می‏ کنند” (لوی و همکاران ۲۰۰۷، ص ۶۵۹).

گزیده‏ای از مطالعات منتشرشده با این دیدگاه که خطرپذیری اطلاعاتی قیمت‏گذاری می‌شود

مطالعاتی که تکیه بر شاخص کیفیت اقلام تعهدی به عنوان پروکسی خطرپذیری اطلاعاتی ندارند، اما استنتاج فرانسیس و همکاران (۲۰۰۴ و ۲۰۰۵) را مبنی بر اینکه خطرپذیری اطلاعاتی قیمت‏گذاری می‌شود را می‏پذیرند به شرح ذیل است:

    • بارتون و مرسر[۸۰] (۲۰۰۵) بیان می‌کنند که “شواهد اخیر نشان می‏ دهد که خطرپذیری اطلاعاتی به طور کامل با تنوع بخشی حذف نمی‌شوند، ‌بنابرین‏ بر هزینه سرمایه شرکت اثر می‏ گذارد (بوتوسان[۸۱] ۱۹۹۷؛ ایزلی و همکاران ۲۰۰۲؛ فرانسیس و همکاران ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵) “(بارتون و مرسر ۲۰۰۵، ص ۵۱۱).

    • براون و هیلیجیست[۸۲] (۲۰۰۷) بررسی کردند چطور کیفیت افشا بر سطح عدم تقارن اطلاعاتی اثر می‌گذارد و بیان داشتند که “بدنه در حال رشد ادبیات مالی یک رابطه منفی بین اندازه ‏گیری‏های مختلف از کیفیت افشا و برآوردهای هزینه سرمایه را نشان می‌دهد (بوتوسان ۱۹۹۷؛ بوتوسان و پلاملی[۸۳] ۲۰۰۲؛ فرانسیس و همکاران ۲۰۰۵؛ سنگوپتا[۸۴] ۱۹۹۸) “(براون و هیلجیست ۲۰۰۷، ص ۶-۴۴۵). نتایج آن‌ ها نشان داد که کیفیت افشاهای شرکت، همبستگی منفی با سطح متوسط عدم تقارن اطلاعاتی دارد. آن‌ ها تحلیل کردند که این رابطه در وهله اول خود معلول رابطه منفی بین کیفیت افشا و کثرت وقوع رویدادهای اطلاعاتی محرمانه است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:08:00 ق.ظ ]




هریبار و کالینس[۴۲] (۲۰۰۲)، نشان دادند که اقلام تعهدی (اقلام پرداخت نشده) معرف مبالغ تخصیص داده شده به دوره تجاری از بابت دریافت‌ها و پرداخت‌های آتی مورد انتظار برای خدمات است و اقلام انتقالی به دوره های آتی مبین مبالغ تخصیص داده شده به دوره های جاری و آتی از بابت دریافتی‌ها و پرداختی‌های گذشته برای کالاها و خدمات می‌باشد. اقلام سود و ترازنامه که بر مبنای حسابداری تعهدی اندازه‌گیری شده است مبنای مفیدی از سنجش کارایی مؤسسه‌ و اطلاعاتی مرتبط با پیش‌بینی فعالیت آتی واحد تجاری و پرداخت سود سهام فراهم می‌کند (بارس و همکاران[۴۳]، ۲۰۰۱).

۲-۱-۳) اطلاعات تاریخی (اقلام تعهدی) و جریان‌های نقدی

اطلاعات تاریخی (اقلام تعهدی) مربوط به جریان وجوه نقد می‌تواند در قضاوت نسبت به مبلغ ، زمان و میزان اطمینان از تحقق جریان‌های وجوه نقد آتی به استفاده‌ کنندگان صورت‌های مالی کمک کند. اطلاعات مذبور بیان‌گر چگونگی ارتباط بین سودآوری واحد تجاری و توان جهت ایجاد وجه نقد و در نتیجه مشخص کننده کیفیت سود تحصیل شده توسط واحد تجاری است (دشو[۴۴]، ۱۹۹۴). علاوه بر این لرک و ویلینگر[۴۵] (۲۰۰۸)، نشان دادند که، تحلیل‌گران و دیگر استفاده‌ کنندگان اطلاعات مالی اغلب به طور رسمی یا غیر رسمی مدل‌هایی را برای ارزیابی و مقایسه ارزش فعلی جریان‌های وجه نقد که می‌تواند جهت کنترل میزان دقت ارزیابی‌های گذشته مفید واقع شود و رابطه بین فعالیت‌های واحد تجاری و دریافت‌ها و پرداخت‌های آن را نشان دهد را مورد استفاده قرار می‌دهند. پون و گرنگر[۴۶] (۲۰۰۳)، نشان دادند که مدل‌های پیش‌بینی خوب باید در مقابل عوامل برون زای تاثیرگذار مقاوم بوده و به صورت واقع گرایانه برآورد و آزمون شوند. مطالعات متعددی در ارتباط با بررسی مفید بودن اقلام تعهدی در پیش‌بینی جریان‌های نقدی عملیاتی آتی توسط، بوون و همکاران[۴۷] (۱۹۸۶)، کیم و کروس[۴۸] (۲۰۰۵)، یودر[۴۹] (۲۰۰۷)، لرک و ویلینگر[۵۰] (۲۰۰۸)، لیو و همکاران[۵۱] (۲۰۱۰) و فرنسیس و اسون[۵۲] (۲۰۱۲) صورت گرفته است.

اطلاعات تاریخی (اقلام تعهدی) گردش وجوه نقد همانند جریانات وجوه نقد بودجه شده اطلاعات مرتبطی را به تنهایی و یا به عنوان مکمل گزارش‌های مرسوم مالی برای سرمایه‌گذاران، اعتباردهندگان و بستانکاران به منظور ارزیابی شرکت و پیش‌بینی سودهای پرداختی مورد انتظار فراهم می‌نمایند (یودر[۵۳]، ۲۰۰۷).

۲-۱-۴) رابطه جریان‌های نقدی جاری و آتی و سطح سرمایه‌گذاری شرکت‌ها

اگر یک شرکت بخواهد در عرصه تجارت باقی بماند، خالص جریان‌های نقدی حاصل از فعالیت‌های عملیاتی آن در بلند‌مدت باید مثبت باشد. شرکتی که جریان‌های نقدی ناشی از عملیاتش منفی باشد، قادر نخواهد بود همواره از سایر منابع، وجه نقد لازم را تامین کند. در حقیقت، توان شرکت در تامین وجه نقد از طریق فعالیت‌ های سرمایه‌گذاری یا مالی، تا حد زیادی به توانایی آن در تامین وجه نقد از محل عملیات عادی شرکت بستگی دارد. اعتباردهندگان و سهام‌داران حاضر نیستند در شرکتی سرمایه‌گذاری کنند که از فعالیت‌های عملیاتی آن وجوه نقد کافی فراهم نمی‌شود و ‌در مورد پرداخت سود سهام، بهره و بدهی‌هایش در سررسید اطمینان وجود ندارد (تالانه و مرادزاده، ۱۳۸۲).

۲-۱-۵) اهداف جریان‌های نقدی (مدیریت نقدینگی، توانایی واریز بدهی‌ها و انعطاف‌پذیری مالی)

یکی از اهداف ارائه اطلاعات مربوط به جریان‌های نقدی، ارزیابی نقدینگی و توانایی واحد تجاری در پرداخت تعهداتش می‌باشد (کایا و ساچ[۵۴]، ۲۰۰۹). نقدینگی عبارت است از توانایی نسبی در تبدیل دارایی‌ها به وجه نقد می‌باشد (ادگی[۵۵]، ۲۰۰۷) و گاهی اوقات به عنوان میزان نزدیکی دارایی‌ها به وجوه نقد قلمداد می‌شود (کیم و همکاران[۵۶]، ۱۹۹۸) و همچنین به ارتباط بین بدهی‌های کوتاه‌مدت و اقلام نقد و نزدیک به نقد نیز اطلاق می‌گردد (بائوم و همکاران[۵۷]، ۲۰۰۶). توانایی واریز تعهدات در مفهوم وسیع‌تر به توانایی وصول وجه نقد یا داشتن وجوه قابل دسترسی جهت هر هدف که ممکن است از طرف مؤسسه‌ مورد نیاز باشد اطلاق می‌گردد (باتس و همکاران[۵۸]، ۲۰۰۹). در معنای دقیق‌تر توانایی در پرداخت تعهدات عبارت است از توانایی واحد تجاری در پرداخت تعهدات خود در سررسید (دنیس و شیبیکو[۵۹]، ۲۰۱۰). مفهوم انعطاف‌پذیری مالی به معنای توانایی واحد تجاری در تحصیل وجه نقد طی زمان کوتاه به منظور بهره‌جویی از فرصت‌های مناسب و یا در برخورد با وقایع پیش‌بینی نشده است (گانی و همکاران[۶۰]، ۲۰۰۷). هر سه مفهوم فوق‌الذکر در ارتباط با یکدیگر می‌باشد. لیکن مفهوم انعطاف‌پذیری دارای مفهوم گسترده‌تر از توانایی در پرداخت تعهدات و مفهوم توانایی در پرداخت تعهدات دارای مفهوم گسترده‌تر از نقدینگی است. توانایی پرداخت تعهدات برای تداوم فعالیت شرکت ضروری است. عدم پرداخت تعهدات ممکن است سبب ورشکستگی، تسویه اجباری، زیان برای صاحبان سهام و بستانکاران گردد (لاو، ۲۰۰۳).

۲-۱-۶) طبقه‌بندی دارایی‌های جاری و جریان‌های نقدی

اطلاعات مربوط به وضعیت نقدینگی در ترازنامه نیز وجود دارد (بائوم و همکاران، ۲۰۰۶).. طبقه‌بندی ترازنامه به دارایی‌های جاری و دارایی‌های غیر جاری می‌تواند ‌در مورد وضعیت نقدینگی تا حدود کمی راهنما باشد. دلیلش این است که این نحوه طبقه‌بندی اشکالاتی دارد از جمله: هزینه معوق و بستانکاران از اقلام جاری هستند ولی اثری در جریان‌های وجه نقد آتی ندارند (کیم و همکاران، ۱۹۹۸؛ ادگی، ۲۰۰۷). سایر دارایی‌ها نیز از قبیل موجودی‌ها هم ممکن است به جریان‌های وجه نقد قابل تبدیل نباشند (هان و گیو[۶۱]، ۲۰۰۷).

۲-۱-۷) حرکت به سوی جریان‌های نقدی

هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی در بررسی‌های اولیه خود در سال ۱۹۸۰، صورت گردش وجوه نقد را به عنوان اطلاعاتی مطلوب که می‌بایست به همراه سایر صورت‌های مالی ارائه شود، معرفی نمود.

دلایل پشتوانه این نظریه توسط هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی به شرح زیر بیان شده است:

۱- باز خورد جریان‌های نقدی واقعی را فراهم سازد.

۲- کمک به تعیین رابطه بین سود حسابداری و جریان‌های نقدی.

۳- اطلاعاتی ‌در مورد کیفیت و چگونگی سود فراهم آورد.

۴- قابلیت مقایسه اطلاعات مندرج در گزارش‌گری مالی را ارتقاء دهد.

۵- کمک به ارزیابی انعطاف پذیری و وضعیت نقدینگی.

۶- کمک به پیش‌بینی جریان‌های نقدی آتی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:08:00 ق.ظ ]




  1. لازم است قوانین ویژه‌ای به منظور رعایت استانداردهای امنیتی تدوین، تنظیم و متناسب با نیازها و ویژگی­های دفاتر ثبت الکترونیکی ارائه شود.

ب )اهداف و چگونگی ایجاد مراکز صدور گواهی الکترونیکی

هدف از ایجاد مراکز صدور گواهی الکترونیکی را می توان اینگونه بیان کرد که:

    1. مقابله با چالش‌های امنیت اطلاعات(نظیر امکان کپی‌برداری، تولید و ارسال اطلاعات نادرست به نام دیگران و مخدوش کردن اطلاعات در مسیر آن)در فضای الکترونیکی.

    1. ایجاد امنیت انتقال، انکارناپذیری، تمامیت و هویت ارسال‌کننده پیام و اسناد در شبکه اینترنت.

    1. ایجاد زیر ساخت کلید عمومی در کشور.

  1. ایجاد اعتماد در مبادلات الکترونیکی کالا‌ها و خدمات و اطلاعات در فضای الکترونیکی.

ماده ۳۱ قانون تجارت الکترونیک سال ۱۳۸۲ ایران، تأسیس دفاتر یاد شده را پیش‌بینی ‌کرده‌است و مقرر می‌دارد:«دفاتر خدمات صدور گواهی الکترونیکی واحد‌هایی هستند که برای ارائه خدمات صدور امضای الکترونیکی در کشور تأسیس می‌شوند. این خدمات شامل، تولید، صدور، ذخیره، ارسال، تأیید؛ ابطال و به روز نگهداری گواهی‌های اصالت امضای الکترونیکی می‌باشد».

بدین وسیله همانند آنچه برای ثبت اسناد رسمی توسط دفاتر رسمی زیر نظر قوه‌قضائیه در کشور صورت می‌پذیرد، در محیط مجازی نیز یک ساز و کار رسمی ایجاد شده و تعریف شده برای ایجاد اطمینان به تعامل‌های الکترونیکی تحت عنوان مراکز صدور گواهی الکترونیکی شکل گرفته است.[۱۹۴]

قانون تجارت الکترونیک ایران، نظام تأسیس این مراکز و شرح وظایف آن را در ماده ۳۲ خود به شورایی مرکب از سازمان مدیریت و چند وزارتخانه واگذار ‌کرده‌است. این ماده مقرر می‌دارد:«ضوابط نظام تأسیس و شرح وظایف این دفاتر توسط سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور و وزارتخانه‌های بازرگانی، ارتباطات و فناوری اطلاعات، امور اقتصادی و دارایی و دادگستری تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید».

پس از چهار سال، هیئت وزیران در جلسه مورخ ۱۱/۶/۱۳۸۶ بنا به پیشنهاد مشترک وزارتخانه‌های بازرگانی، ارتباطات و فناوری اطلاعات، امور اقتصادی و دادگستری و معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور و به استناد ماده ۳۲ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲ آیین‌نامه اجرایی ماده یاد شده را تصویب نمود.[۱۹۵]

بر اساس ماده ۲ این آیین‌نامه و به منظور حفظ یکپارچگی و سیاست‌گذاری در حوزه زیر ساخت کلید عمومی کشور، شورایی به نام شورای سیاست‌گذاری گواهی الکترونیکی مرکب از اعضای زیر تشکیل می‌شود:

الف-وزیر بازرگانی یا معاون ذی ربط وی

ب- معاون ذی‌ربط دادگستری

پ -معاون ذی‌ربط اطلاعات

ت-معاون ذی‌ربط وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات

ث-معاون ذی‌ربط امور اقتصادی و دارایی

ج-معاون ذی‌ربط وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

چ-معاونت ذی‌ربط معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور

ح-معاون ذی‌ربط رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

خ-رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران

د-رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور

ذ-رئیس سازمان نظام صنفی رایانه‌ای

ر- دبیر شورای عالی انفورماتیک

ز-دبیر شورای عالی فناوری اطلاعات

ژ-رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیکی وزارت بازرگانی به عنوان سردبیر بدون حق رأی

س-یک تا سه نفر مشاور خبره با پیشنهاد رئیس و تأیید اکثریت سایر اعضای شورا

‌بر اساس ماده ۳ این آیین‌نامه، وظایف و اختیارات این شورا عبارتند از:

الف-بررسی سیاست‌های کلان و برنامه های مربوط به حوزه زیرساخت کلید عمومی کشور و ارائه آن به شورای عالی فناوری اطلاعات کشور جهت تصویب.

ب- صدور و به روز رسانی سیاست‌ها و دستورالعمل‌های گواهی مراکز ریشه و میانی.

ت-تصویب استاندارد‌ها، رویه‌ها و دستورالعمل‌های اجرایی گواهی الکترونیکی.

ث – ایفای نقش به عنوان مرجع هماهنگ کننده ‌در مورد فعالیت حوزه های گوناگون اجرایی برای ارائه خدمات رایانه‌ای صدور گواهی مبتنی بر زیرساخت کلید عمومی و نحوه تعامل مراکز گواهی داخلی با مراکز صدور گواهی خارجی و هر گونه تفسیر یا کارکرد پذیری مفاد سیاست‌های گواهی ریشه و میانی.

ج – نظارت عالیه و بررسی گزارش عملکرد و تخلفات احتمالی مراکز ریشه و میانی و در صورت لزوم لغو مجوز آن‌ ها.

مطابق این آیین‌نامه، مراکز و دفاتر خدمات صدور گواهی الکترونیکی در سه سطح مختلف طولی تأسیس می‌گردد. ماده ۴ این آیین‌نامه می‌گوید«سطوح دفاتر خدمات صدور گواهی الکترونیکی موضوع ماده ۳۱ قانون به عنوان ارائه دهندگان خدمات گواهی الکترونیکی به شرح زیر تعیین می‌شوند:

الف )مرکز دولتی صدور گواهی الکترونیکی ریشه که با کسب مجوز از شورا فعالیت می‌کند.

تبصره۱-این مرکز وابسته به مرکز توسعه تجارت الکترونیک موضوع ماده ۸۰ قانون می‌باشد.

تبصره۲– سیستم بانکی می‌تواند با اخذ مجوز شورا در حوزه نظام بانکی، مرکز ریشه مستقل ایجاد نماید که در این صورت مرکز یاد شده وابسته به مرکز توسعه تجارت الکترونیکی موضوع این ماده نخواهد بود.

ب)مرکز صدور گواهی الکترونیکی میانی که با کسب مجوز از یک مرکز ریشه مبادرت به صدور گواهی الکترونیکی نموده سایر خدمات مربوط به امضای الکترونیکی را انجام می‌دهد.

ج)دفتر ثبت نام گواهی الکترونیکی که با کسب مجوز از حداقل یک مرکز میانی نسبت به ثبت و انتقال درخواست متقاضیان در خصوص صدور و لغو گواهی‌ها و سایر امور مربوط به آن‌ ها مطابق با ضوابط و دستورالعمل صادره از سوی مراکز میانی که تعهد همکاری با آن‌ ها را امضاء نموده است، اقدام می‌کند.

گفتار دوم: مراکز صدور گواهی الکترونیکی ایران

الف – مرکز صدور گواهی الکترونیکی ریشه

این مرکز که بالاترین نهاد صدور گواهی الکترونیکی در کشور است، یک مرکز صرفا” دولتی است.

مطابق بند الف ماده ۴ آیین‌نامه مربوط، این مرکز با کسب مجوز از شورای سیاست‌گذاری گواهی الکترونیکی موضوع ماده ۲ آیین‌نامه مذبور فعالیت می‌کند. مرکز ریشه وابسته به مرکز توسعه تجارت الکترونیکی موضوع ماده ۸۰ قانون تجارت الکترونیکی سال ۱۳۸۲ می‌باشد.

این مرکز از یک طرف مجری سیاست‌ها و دستورالعمل‌های شورای سیاست‌گذاری گواهی الکترونیکی است و از طرف دیگر ناظر بر فعالیت‌های مراکز میانی و بررسی عملکرد و تصویب سیاست‌های مراکز میانی است.[۱۹۶]

در حقیقت مرکز ریشه ابزاری است برای ایجاد اعتماد در کاربران نسبت به مراجع فرعی و گواهی‌هایی که صادر می‌کنند.[۱۹۷]

یکی از مهم‌ترین اختیارات این مرکز تأیید صدور گواهی خارجی است که مشروط به توافق مرکز ریشه با مرجع صدور گواهی خارجی است. ماده ۱۸ آیین‌نامه اجرایی ماده ۳۲ قانون تجارت الکترونیک می‌گوید:« اعتبار و پذیرش گواهی الکترونیکی صادره از مراجع صدور گواهی خارجی، مشروط به توافق دو جانبه بین مرکز ریشه کشور و مرجع گواهی کشور خارجی با رعایت اصل شرط عمل متقابل و تصویب شورا خواهد بود.

مراکز صدور گواهی الکترونیکی ریشه به دو دسته مرکز دولتی صدور گواهی الکترونیکی ریشه و مرکز بانکی صدور گواهی الکترونیکی ریشه تقسیم می‌شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:08:00 ق.ظ ]