“
مدیریت و سازمان بایستی این موضوع را برای کارکنان خود روشن سازند که وجود و بقای سازمان، به کارکنان کوشا، هدفمند و با صلاحیت بستگی دارد، از طرف دیگر عضویت افراد در سازمان و ماهیت وجودی آنان نیز به بقا و موجودیت سازمان و نیز تحقق اهداف سازمان بستگی دارد، لذا آگاهی کارکنان از این رابطه دو سویه می تواند بر همسویی اهداف کارکنان در راستای اهداف سازمانی بینجامد.
۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-۱- هدف اصلی
بررسی عوامل مؤثر بر همسویی اهداف فردی و سازمانی
۱-۴-۲- اهداف فرعی
-
- تعیین رابطه بین مدیریت بر مبنای ارزش با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی
-
- تعیین رابطه بین معنویت در محیط کاری با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی
-
- تعیین رابطه بین شفافیت با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی
-
- تعیین رابطه بین نظام انگیزشی پرداخت با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی
-
- تعیین رابطه بین نظارت و کنترل با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی
-
- تعیین رابطه بین عدم اطمینان محیطی با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی
- تعیین رابطه بین مدیریت مشارکتی با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی
۱-۵- سؤالات تحقیق
۱-۵-۱- سوال اصلی
چه عوامل بر همسویی اهداف فردی و سازمانی تأثیرگذارند؟
۱-۵-۲- سوالات فرعی
-
- آیا بین مدیریت بر مبنای ارزش با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد؟
-
- آیا بین معنویت در محیط کاری با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد؟
-
- آیا بین شفافیت با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد؟
-
- آیا بین نظام انگیزشی پرداخت با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد؟
-
- آیا بین نظارت و کنترل با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد؟
-
- آیا بین عدم اطمینان محیطی با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد؟
- آیا بین مدیریت مشارکتی با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد؟
۱-۶- فرضیه های تحقیق
۱-۶-۱- فرضیه اصلی
در سازمان عواملی وجود دارد که با همسویی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار دارند.
۱-۶-۲- فرضیه های فرعی
-
- بین مدیریت بر مبنای ارزش با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.
-
- بین معنویت در محیط کاری با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.
-
- بین شفافیت با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.
-
- بین نظام انگیزشی پرداخت با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.
-
- بین نظارت و کنترل با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.
-
- بین عدم اطمینان محیطی با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.
- بین مدیریت مشارکتی با هم سویی نسبی اهداف فردی و سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.
۱-۷- تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی)
۱-۷-۱- تعاریف مفهومی
مدیریت بر مبنای ارزش: بسیاری از اقدامات و تنشها در سازمانها تحت راهنمایی ارزش، مبانی و اصول سازمانی میباشد. همان گونه که قوانین و مقررات، در جهت تنظیم رفتار کارکنان عمل مینمایند، میتوان با برقراری ارزشهای مشترک در راستای اهداف و آرمان مشترک سازمانی گامهای مؤثر برداریم. بایستی اذعان داشت که ارزشهای مشترک سازمانی می تواند ذهن، روح و تفکرات کارکنان را کنترل نموده و در جهت تنظیم رفتار کارکنان عمل نمایند. در واقع این ارزشهای سازمانی است که توانایی این را دارد که افراد و کارکنان سازمانی را حول یک محور واحد متحد نموده و به سوی اهداف سازمانی گسیل دارد. شاید در یک جمله بتوان گفت که آنچه که افراد و اعضای یک سازمان را می تواند همداستان نماید ارزشهای سازمانی است.در این راستا، رویکرد مدیریت بر مبنای ارزش را میتوان در سه گام خلاصه و معرفی نمود (سید جوادین و پورولی، ۱۳۸۸).
معنویت در محیط کاری : معنویت محیط کاری را میتوان بدین گونه تعریف نمود: دانستن این موضوع که کارکنان از یک حیات و زندگی درونی برخوردار میباشند که از طریق کار پر معنی[۴] که در یک بستر ارتباطی اتفاق می افتد تقویت میگردند (آشموس و داچن[۵]، ۲۰۰۰: ۱۳۴).
شفافیت : شفافیت در ابعاد و اشکال متفاوت آن (سیاسی، اجتماعی، اداری، حسابرسی، اطلاعات) یک جزء لازم در مدیریت است (یانگ[۶]، ۲۰۰۶: ۵۷۳). برای تقریباً دو دهه است که واژه شفافیت به طور گسترده در گفتمان مدیریتی به کار میرود، و به طور ویژه امروزه در مباحث حکومتی و دولتی به کار میرود. در مورد واژه شفافیت از سوی اندیشمندان و صاحب نظران تفسیرها و برداشتهای گوناگونی وجود دارد؛ عدهای آن را به باز و منعطف بودن فرایندهای اداری مرتبط میدانند و بعضی آن را به موضوع پاسخ دهی و جواب گویی[۷] مرتبط میدانند.
نظام انگیزشی پرداخت : به طورمتوسط، سازمانها در حدود ۴۰% از منابع و ارزشهای مالی[۸] بالقوه خود را به دلیل فقدان مدیریت مناسب و نیز عملکرد ضعیف از دست می دهند (مانکینز و استیل[۹]، ۲۰۰۵).
اهداف فردی و سازمانی: فهم دقیق و روشن از اهداف فردی و سازمانی و همسوسازی آنان می تواند یک استراتژی مهم در سازمان تلقی گردد. یکی از این ابزارهایی که می تواند ما را در این مسیر نماید، شناسایی و درک ابزار انگیزشی در جهت دستیابی به اهداف سازمانی میباشد (سیروتا[۱۰] و دیگران، ۲۰۰۵). در این راستا نظام جبران خدمات یا نظام پرداخت حقوق و دستمزد می تواند به عنوان ابزار انگیزشی به کار آید. آنچه که حایز اهمیت است ذکر این نکته است که سازمانها در نظام جبران خدمات بایستی هم انتظارات متقابل کارکنان و هم عدالت و برابری را رعایت نمایند. در صورتی که سازمانها در پرداخت حقوق، دستمزد و پاداشها به گونه ای ناعادلانه عمل نمایند، این مسأله موجب میگردد که افراد درباره نحوه تخصیص منابع خود به سازمان با توجه به مزایای اقتصادی و اجتماعی تصمیم گیری نمایند.
“
آخرین نظرات