۳- عوامل اجتماعی

پیچیده شدن جامعه ، تغییر در روابط پیدایش شهرهای بزرگ که در آن فرد تا اندازه ای هویت خود را از دست می‌دهد و موجب افزایش انحرافات در جامعه شده است . عوامل اجتماعی به عنوان مؤثرترین عناصر در بروز و پیدایش انحرافات در سطح اجتماع نقش اساسی دارند . بعضی از عوامل سطح اجتماعی که بر خطر جوانان برای ارتکاب خشونت مؤثر هستند شامل دسترسی به دارو و اسلحه ، بی سازمانی اجتماعی ، عدم دسترسی به فرصت‌های باز آفرینی و آموزش برابر است . ترکیبی از سیاست‌های دولت و قانون گذاری و پویایی های اجتماع دسترسی افراد محله به مواد مخدر و اسلحه را تحت تأثیر قرار می‌دهد . همچنین وجود باندهای جنایتکار ، خرید و فروش و توزیع اسلحه و مواد مخدر در محله افزایش می‌دهد . البته این عوامل خود با شرایط فعالیت‌های اقتصادی – اجتماعی محله رابطه دارد . برای مثال فرصت‌های محدود اقتصادی در یک اجتماع یا محله ممکن است به خرید و فروش مواد مخدر در سطح محله مشروعیت بخشد . بی سازمانی اجتماعی پیش‌بینی کننده دیگری برای فعالیت‌های خشونت آمیز است ، این عامل شامل میزان بالای جرم ، فعالیت‌های باندهای جنایتکار ، مساکن فقیر ، و پسرفت عمومی در اجتماع یا محله است . این نوع محلات معمولاً فاقد نهادهای مناسب و خدمات مطلوب برای جوانان است ، اجتماعات و ‌محله‌ها می‌توانند فرصتهایی برای جوانان ایجاد کنند تا در فعالیت‌هایی شرکت کنند که قدرت مسئولیت پذیری آن ها را افزایش دهد .چنین تجربیاتی به جوانان کمک می‌کند تا مهارت‌های جدیدی را به دست آورده و اعتماد به نفس آن ها را افزایش دهد . این شرایط خود احتمال خشونت را کاهش می‌دهد ( شیخی ، ۱۳۸۲ : ۹۰ و ۹۳ ) .

۴- عوامل محیطی

بر اساس مطالعات به دست آمده توسط کلیفورد[۱] ، بعضی از محیطها برای رشد و پرورش بهنجار اطفال مساعد نیست . مناطق فقیر نشین و غیر استاندارد چون زاغه ها نظیر آن موجب بروز بسیاری از انحرافات می‌گردند . در نقاط یاد شده به دنبال پایین بودن سطح زندگی و وجود زمینه‌های مختلف فقر ، امکان به انحراف کشاندن نوجوانان و جوانان به چشم می‌خورد در چنین جوامعی یا در چنین محیطهایی نشانه هایی از بی ثباتی مشاهده می شود . ضعف قوانین و نبودن ‌ممنوعیت‌های اجتماعی ، باعث بسیاری از مفاسد در جامعه می‌گردند ، که نه تنها در آن نقاط آثار نامطلوب بر جای می‌گذارند . بلکه نتایج و اثرات آن در سایر نقاط جامعه نیز منعکس می شود . عوامل محیطی نقش اساسی در گسترش فرهنگ خشونت در میانه گروه ویژه ای از مردم دارد . بعضی از عوامل که در این سطح با خشونت مرتبط هستند عبارتند از : فقر ، در معرض خشونت رسانه ها قرار گرفتن ، آزادی عمومی جوانان و … . محققان اثبات کرده‌اند جوانانی که در فقر زندگی می‌کنند و پایگاه اقتصادی – اجتماعی پایینی دارند احتمال بیشتری دارد که درگیر رفتارهای خشونت آمیز شوند . تحقیقات دیگر نشان داده است که در معرض خشونت رسانه ها قرار گرفتن به ویژه در دوران بچگی موجب رفتارهای پرخاشگرانه در فرد می شود . رسانه ها با نمایش فیلم و صحنه های پرخاشگرانه و خشونت آمیز ممکن است درک افراد از خشونت به عنوان یک رفتار هنجاری و معمولی و تقویت این ایده که خشونت یک استراتژی خوب و قابل قبول برای حل مشکلات است را تحت تأثیر قرار دهند . به علاوه وقتی که بزرگسالان نسبت به جوانان بی توجه و بی اعتنا شوند ، موجب می‌گردد که جوانان نیز در ایجاد یک رابطه اساسی و مهم با بزرگسالان در جامعه با مشکل مواجه شوند و این فقدان رابطه به نوبه خود موجب از خود بیگانگی فرد گردیده و در نهایت احتمال رفتارهای بزهکارانه و خشونت آمیز او را افزایش می‌دهد ( همان منبع ، ۱۳۸۲ : ۱۰۲ و ۱۰۳ ) .

۵-۲-۱- عوامل فردی و خانوادگی مؤثر بر خشونت و بد رفتاری

رفتارهای خشونت آمیز افراد با عوامل اجتماعی و روانشناختی از درون به هم پیوسته در رابطه است . عوامل خطرزای فردی می‌توانند به عنوان پاسخی به تغییرات محلی در نظر گرفته شوند . از عوامل فردی که موجب افزایش خشونت در دوره نوجوانی و جوانی می‌گردد می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- اعتیاد به الکل و مواد مخدر .

استفاده از الکل و موارد مخدر بویژه توسط نوجوانان و جوانان که در سطح زندگی پایینی قرار دارند خود پیامدهای نامطلوبی به همراه دارد این قبیل افراد تا جایی که تجربه شده است آسیب پذیرتر و بیشتر مرتکب جرایم می‌گردند ( شیخی ، ۱۳۸۲ : ۹۲ ) .

هر چه میزان مصرف الکل یا مواد مخدر بیشتر باشد ، امکان اعمال خشونت و پرخاشگری نیز بیشتر است . افراد الکلیک به بهانه تأثیر مصرف الکل بر رفتارشان ، احساس مسئولیت نمی کنند و مرتکب اعمال خلاف می‌شوند ( ستوده و سیف الهی ، ۱۳۸۶ : ۱۱۲ ) .

نوجوانان به خاطر شرایط سنی خاصی که دارند احتمال دارد رفتارهای مخاطره آمیز زیادی از خود نشان دهند که مغایر با جامعه است . اغلب به عنوان رفتار ناسالم طبقه بندی شده اند ؛ مانند مصرف الکل ، سیگار کشیدن ، رانندگی کردن با سرعت بالا و … . رفتارهای مخاطره آمیز در دوران نوجوانی به عنوان ابزاری برای به دست آوردن پایگاه اجتماعی به کار برده می‌شوند . و بخشی از فرآیندهای تعاملی هستند که به صورت ذهنی در انتخاب عقلانی رفتارهای هدفدار نمایان می‌شوند . تحقیقات نشان داده‌اند که بسیاری از الگوهای رفتارهای مخاطره آمیز از درون به هم وابسته هستند اگرچه الزاماًً پیش فرض های همدیگر نیستند.

۲- فقدان پدر در خانواده

به باور جامعه شناسان کنش متقابل گرا ، عدم حضور پدر در خانواده موجب می‌گردد که کودکان و نوجوانان به جای پدر ، دوستان و همسالان خود را الگوی نقش خویش قرار می‌دهند . به اعتقاد آنان هویت جنسیتی نوجوانان تنها با حضور پدر و الگو گیری از آن است که شکل می‌گیرد . ارتباط مبتنی بر عشق و علاقه پدر نسبت به مادر موجب می‌گردد که نوجوانان احترام به جنس مخالف را از پدر فرا گیرند . از سوی دیگر حضور پدر در خانواده کارکرد حفاظتی دارد . پدر ، خانواده را از تهدیدهای خارجی مصون نگاه می‌دارد . بر طبق تحقیقات بچه هایی که در خانواده های فاقد پدر ، بزرگ شده اند ، بیشتر مورد سوء استفاده جنسی و خشونت قرار می گیرند ( همان منبع ، ۱۳۸۶ : ۱۱۳ ) .

۳- فقر

بدرفتاری در روابط بین همه افراد ‌گروه‌های اقتصادی – اجتماعی روی می‌دهد . گافمن و زیگلر ( ۱۹۹۲ ) به رابطه بین فقر و بدرفتاری با کودکان اشاره می‌کنند و می‌گویند : هر چند بسیاری از افراد فقیر با فرزندان خود بدرفتاری نمی کنند و فقر به خودی خود ، سبب بروز آزار و بی توجهی نمی شود ؛ ولی فقر با استرس ، اعتیاد ، تغذیه مناسب و مراقبت های پزشکی در ارتباط است . و احتمال بدرفتاری و خشونت را افزایش می‌دهد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...