آخرین نوع آنی‍گرایی، “آنی ‍گرایی زودگذر[۲۰۵]” است که به وسیله شرایط روانشناختی و جسمانی موقتی مشخص می‍شود که از پردازش کامل اطلاعات جلوگیری می‍کنند. آنی‍گرایی زودگذر با حالت‍های بدنی در ارتباط است که از منابع تحلیل‍یافته جسمانی و روانی(مانند خستگی مفرط)، تغییرات خلق(مانند افسردگی) و مصرف مواد و الکل ناشی می‍شوند. نتیجه رفتارهای زودانگیخته زودگذر، دستیابی به طرحواره‍هایی است که به تلاش شناختی کمتر برای قرارگرفتن در حافظه نیاز دارند و به شکل غیرمعقول برای رفتار کردن پذیرفته می‍شوند(همان). شرح انواع آنی‍گرایی بیانگر این نکته است که هر چند با توجه به نظریه‍‍گری، برای این ویژگی شخصیتی یک بنیان زیستی مفروض است، عوامل متعدد فردی(مانند خلق) و محیطی(مانند زمان) آن را تعدیل می‍کنند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۱۰-۲ ویژگی های روانشناختی مؤلفه های آنی گرایی
الگوی چهار مؤلفه‍ای وایتساید و لینام(۲۰۰۱و۲۰۰۵) برای هر یک از وجوه آنی‍گرایی ویژگی‍های متفاوتی را مطرح می‍کند. وایتساید و لینام(۲۰۰۱) چهار مؤلفه سازه‍ی مورد آزمون در UPPS را نه به عنوان انواع آنی‍گرایی، بلکه به عنوان فرآیندهای روانشناختی مجزا در نظر گرفته‍اند که منجر به رفتارهای زود انگیخته ‍گونه[۲۰۶] می‍گردند. وجود ارتباط بین خرده مقیاسهای UPSS و ابعاد خاص آزمون NEO-PI-R[207] از این حمایت می‍کند(وایتساید و لینام،۲۰۰۵).
در حقیقت وایتساید و لینام(۲۰۰۱؛ به نقل از سایدرز و اسمیت،۲۰۰۸) از الگوی پنج عاملی شخصیت[۲۰۸] برای فراهم آوردن چهارچوب مفهومی مؤلفه‍های مختلف آنی گرایی استفاده کرده اند. هر مؤلفه مشابه یکی از وجوه پنج صفت شخصیتی عمده است که توسط کاستا و مک کری(۱۹۹۲؛ به نقل از وایتساید و لینام، ۲۰۰۱) مطرح شده اند. هیجان طلبی مشابه وجه هیجان طلبی در برونگردی، فقدان تفکر پیش از عمل مشابه وجه سبک سنگین کردن در با وجدان بودن/ وظیفه شناسی(به صورت معکوس)، فقدان استمرار در رفتار مشابه وجه انضباط شخصی در با وجدان بودن / وظیفه شناسی(به صورت معکوس) و فوریت در رفتار مشابه وجه زودانگیخته بودن در نوروزگرایی است.
به طور خلاصه، چهار مؤلفه آنی‍گرایی، با سه صفت شخصیتی مرتبه بالا[۲۰۹](باوجدان بودن/ وظیفه شناسی، برونگردی و نوروزگرایی) مرتبط هستند.
علاوه بر این، سازندگان مقیاسUPPS معتقدند هر یک از این مؤلفه ها می‍توانند جداگانه با انواع خاصی از رفتار در ارتباط باشند. آزمونی که توسط میلر و همکارانش(۲۰۰۳؛ به نقل از وا یتساید و همکاران، ۲۰۰۵) بر همین اساس بر روی بزرگسالان جوان انجام گرفت نشان داد که این چهار مؤلفه به طور مجزا با بروندادهای رفتاری گوناگونی مرتبط بودند، مانند پرخاشگری(فوریت در رفتار)، رفتار ضداجتماعی(هیجان‍طلبی، فقدان تفکر پیش از عمل)، مصرف مواد(فقدان تفکر پیش از عمل)، عدم توجه(فقدان استمرار در رفتار)، نشانه های فزون کنشی/ آنی گرایی در ADHD(فقدان تفکر پیش از عمل) و مشکلات خوردن(فوریت در رفتار). گرچه مطالعات بیشتر بر روی تظاهرات بیرونی تفاوت در غلبه مؤلفه‍های آنی‍گرایی، یعنی تفاوت بروندادهای رفتاری این افراد صورت گرفته است، برای پ‍ی‍بردن به مبنای این تفاوت‍ها، مطالعه جنبه‍های زیستی و شناختی، ضروری است. در ادامه، هر یک از این چهار مؤلفه، جداگانه شرح داده می‍شوند.
۲-۱۰-۲-۱ فوریت در رفتار
فوریت در رفتار اشاره دارد به گرایش به تجربه انگیختگی‍های شدید، اغلب تحت شرایط عاطفه منفی، که احتمال دارد برای تسکین هیجان‍های منفی باشد. این مؤلفه با جنبه نوروزگرایانه آنی‍گرایی مرتبط است(من درمقابله با ولع هایم[۲۱۰] برای غذا، سیگار و مانند اینها، مشکل دارم).
گرچه برخی از نظریه‍پردازان همچون بارات(۱۹۹۳؛ به نقل ازکاسیلاس،۲۰۰۵) اعتقاد دارند که آنی‍گرایی مستقل از عوامل هیجانی است، برخی دیگر همچون جکسون(۱۹۸۴؛ والاس وهمکاران ۱۹۹۱؛ بنقل از همان) بر این اعتقادند که هیجانات منفی منجر به گسترش عمل زودانگیخته می‍شود. سایدرز و کاسکونپینار[۲۱۱](۲۰۱۰) فوریت در رفتار را فراتر از فقدان تفکر پیش از عمل و جدا از میزان قدرت و شدت هیجان‍ها، پیش بینی کننده ای دقیق برای انجام رفتارهای مخاطره آمیز یافتند.
نمرات بالا در این مؤلفه، احتمالاً منجر به مبادرت به رفتارهای زودانگیخته برای کاهش هیجان‍های منفی می‍شود، هرچند که این رفتارها پیامدهای دردناک درازمدتی را در پی داشته باشند. این واقعیت که فوریت در رفتار با بعد نوروزگرایی همبسته است، بیانگر این نکته است که این مؤلفه از آنی‍گرایی تحت تأثیر هیجان‍های قوی است. رفتارهای افرادی که در این مؤلفه نمرات بالا کسب می‍کنند اغلب ناشی از عدم توانایی در تنظیم مؤثر هیجان‍های منفی است. چنین افرادی هنگام برنامه‍ریزی اولیه شکست نمی‍خورند(مانند زودانگیختگی شناختی)، بلکه بیشتر ممکن است هنگام پریشانی[۲۱۲] از برنامه اصلی منحرف شده و درگیر رفتارهای زودانگیخته که بالقوه مخاطره آمیز هستند، شوند؛ مثلاً پس از دعوا با دوست خود اقدام به رانندگی بدون هدف و در حالت مستی کنند، علی رغم اینکه برنامه داشته اند به سمت خانه برانند(مجید[۲۱۳] و کلدر[۲۱۴] ۲۰۰۷).
در سال‍های اخیر فوریت در رفتار توسط سایدرز و اسمیت(۲۰۰۸) به دو مؤلفه مثبت و منفی تقسیم شده است.‍ فوریت در رفتار مثبت [۲۱۵] شامل تمایل به عمل عجولانه در شرایط خلق مثبت؛ و فوریت منفی[۲۱۶] شامل تمایل به عمل عجولانه در شرایط خلق منفی است. بر همین مبنا پرالس[۲۱۷] و همکارانش(۲۰۰۹) مقیاس رفتار زودانگیخته UPPS را تجدید نظر و با عنوان UPPS-P با ۵۹ آیتم ارائه کرده اند که P نشان‍دهنده وجه مثبت فوریت در رفتار است. بنابر نظریه سایدرز و اسمیت(۲۰۰۸) فوریت در رفتار مثبت و منفی، هر دو با درگیری مشکل‍آفرین در رفتارهای مخاطره آمیز، شامل نوشیدن مشکل‍زا و قمار آسیب‍زا همبستگی دارند. مشخص شده فوریت در رفتار منفی، به تنهایی، پیش‍بینی‍کننده نشان‍ه‍های پرخوری، اطمینان طلبی [۲۱۸]افراطی، نوشیدن الکل برای مقابله، وابستگی به استفاده از تلفن همراه، خرید‍آنی و ولع تنباکو است(آنستیس[۲۱۹] و همکاران،۲۰۰۷؛ بیلیوکس[۲۲۰] و همکاران، ۲۰۰۷ و۲۰۰۸؛ فیشر[۲۲۱] و همکاران، ۲۰۰۳ و۲۰۰۷؛ میلر و همکاران،۲۰۰۳). علاوه بر این فوریت در رفتار منفی بهترین پیش‍بینی‍کننده مشکلات حاد طبی، شغلی، سوء مصرف دارویی و الکل، خانوادگی، اجتماعی، قانونی و روانپزشکی در افراد وابسته به مواد است(وردژو-گارسیا[۲۲۲]و همکاران،۲۰۰۷).
گرچه فوریت در رفتار مثبت صفتی است که اخیراً توصیف شده، اما ارتباطات پیش‍بینی‍کننده منحصر به فرد خود را به خوبی نشان‍داده است. فوریت در رفتار مثبت پیش‍بینی‍کننده افزایش مقدار نوشیدن الکل و مشکلات مرتبط با نوشیدن(سایدرز و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از سایدرز و اسمیت،۲۰۰۸)، رفتار جنسی مخاطره آمیز و مصرف غیرقانونی مواد(زاپولسکی[۲۲۳] و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از همان) در طی اولین سال کالج است، در حالیکه هیجان طلبی تنها پیش‍بینی‍کننده فراوانی دفعات نوشیدن است.
فوریت در رفتار مثبت افزایش رفتارهای آسیب زای قمار را پیش بینی می‍کند و می‍تواند بین آنهایی که در خطر انجام قمار آسیب‍زا هستند و آنهایی که در خطر نیستند، تمایز قایل شود(سایدرز و همکاران،۲۰۰۷، به نقل از همان). به نظر سایدرز و اسمیت(۲۰۰۸)، فوریت در رفتار(مثبت و منفی) گرایش‍های مبتنی بر هیجان به سمت عمل عجولانه هستند. این مؤلفه‍ها با نوروزگرایی(بالا) و باوجدان‍بودن/وظیفه شناسی(پایین) رابطه دارند و این رابطه به صورت ترکیب یا تعاملی از این دو صفت نیست.
۲-۱۰-۲-۲ فقدان تفکر پیش از عمل
دومین مؤلفه با تلاش‍های بسیاری که در راستای توصیف آنی‍گرایی انجام شده سازگار بوده و به بهترین و گسترده‍ترین شکل در بین مقیاس‍های آنی گرایی نشان داده شده است.
فقدان تفکر پیش از عمل با صفت با وجدان بودن/ وظیفه شناسی که به عنوان سبک سنگین کردن مسائل مطرح می شود همبستگی منفی داشته و به عدم توانایی در تعمق و نکته سنجی اشاره دار. به عبارت دیگر، داشتن تفکر پیشینی یعنی توانایی فرد در تأمل و تفکر در مورد پیامدهای یک عمل، پیش از مبادرت به آن(مثلاً من معمولاً تصمیمم را از طریق استدلال دقیق می‍گیرم). کسانی که در این شاخص نمره پایین می‍آورند، خیلی با تأمل و تفکر رفتار می‍کنند در صورتی که آنهایی که نمره بالا دارند بی درنگ و بدون توجه به پیامدها عمل می ‍کنند(وایتساید و لینام، ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵).
فقدان تفکر پیش از عمل با تعاریف رفتاری آنی‍گرایی مرتبط است؛ تعاریفی که بر انتخاب پاداش‍های آنی و کوچکتر در برابر پاداش هایی که ارزش بیشتری دارند اما تأخیری هستند، تأکید می‍کنند(همان).
۲-۱۰-۲-۳ فقدان استمرار در رفتار
مفهوم استمرار دربرگیرنده قابلیت فرد در حفظ تمرکز بر روی یک تکلیف دشوار و یا کسل‍کننده است(مثلاً به آسانی کار را رها می‍کنم). این مؤلفه با وجه خودنظم‍دهی صفت باوجدان بودن/ وظیفه شناسی همبستگی منفی دارد(همان).
افرادی که در مؤلفه فقدان استمرار در رفتار پایین هستند می‍توانند کارها و پروژه‍هایشان را کامل کنند و تحت شرایطی که محرک‍های مزاحم وجود دارند، توان مقاومت و ادامه کار را دارند. برعکس افرادی که در این مؤلفه بالا هستند، نمی‍توانند خود را مجبور کنند آنچه را می‍خواهند انجام دهند(همان) و حس اجبار و مسئولیت پذیری محدودی را تجربه می‍کنند(مجید و کلدر، ۲۰۰۷).
فقدان تفکر پیش از عمل به همراه فقدان استمرار در رفتار، دو مؤلفه‍ای هستند که بیشتر بر جنبه‍های شناختی افراد تأکید دارند تا تظاهرات رفتاری آنها. در نتیجه انتظار می‍رود افرادی که این مؤلفه‍ها در آنها غالب است، کاستی‍های شناختی بیشتری نسبت به افرادی که مؤلفه‍های دیگر در آنها غالب است، نشان دهند.
۲-۱۰-۲-۴ هیجان طلبی
این مؤلفه نیز مانند فقدان تفکر پیش از عمل، در بسیاری از نظریه های قبلی(باس و پلامین، ۱۹۷۵ زاکرمن و همکاران،۱۹۷۸؛به نقل از وایتساید و لینام،۲۰۰۱) شرح داده شده است.
اولین مقیاس هیجان طلبی[۲۲۴] براساس این فرضیه طراحی شد که تفاوت‍های فردی پایداری در سطوح بهینه
تحریک و انگیختگی وجود دارد(زاکرمن و همکاران، ۱۹۶۴؛ به نقل از زاکرمن،۲۰۰۳). آخرین تعریف از این صفت توسط زاکرمن(۱۹۹۴؛ به نقل از همان) اینگونه بیان شده:
“هیجان طلبی صفتی است که به وسیله جستجوی احساسات و تجربیات متفاوت، جدید، پیچیده و شدید و میل به انجام مخاطرات فیزیکی، اجتماعی، قانونی و مالی به خاطر دستیابی به چنان تجربیاتی، توصیف می‍شود".
هیجان طلبی از دو جنبه(گرایش به لذت و پیگیری فعالیت‍های مهیج و باز بودن نسبت به تجارب جدید که می تواند خطرناک باشد) قابل بررسی است(مثلاً هرچیزی را یکبار امتحان می‍کنم). طبیعتاً کسانی که دارای نمره بالا در این مؤلفه هستند از مخاطره جویی و فعالیت‍های خطرناک لذت می‍برند، درحالی که آنهایی که نمره شان پایین است از پذیرش خطر اجتناب می‍کنند.
از آن جهت که هیجان طلبی با صفت برونگردی ارتباط دارد، انتظار می‍رود ویژگی‍های روانشناختی مرتبط با برونگردی در افرادی که نمرات بالای هیجان طلبی را کسب می‍کنند، وجود داشته باشد.به عنوان مثال: سویکرت و همکاران(۲۰۰۲) نشان داده‍اند که برونگردی همبستگی مثبتی با تجارب جدید دارد. بین برونگردی و انواع حمایت اجتماعی نیز رابطه مثبت وجود دارد به گونه‍ای که وجود دسترسی ادراک شده[۲۲۵] به حمایت، بویژه حمایت ناشی از حس تعلق‍پذیری، می‍تواند رابطه بین برونگردی و تجربه استرس را تعدیل کند. الگوی انگیختگی آیزنک(۱۹۸۵؛به نقل از لوکاس، ۲۰۰۷). در تبیین برونگردی بیان می‍کند که سطوح پایین انگیختگی مشخصه برونگردهاست در حالی که درونگردها به وسیله سطوح نسبتاً بالای انگیختگی مشخص می‍شوند.به همین علت برونگردها باید موقعیت‍هایی را که انگیختگی بالایی ایجاد می‍کنند انتخاب کنند تا از آن ها لذت ببرند؛ موقعیت‍هایی مانند مهمانی‍ها یا فعالیت‍های مخاطره آمیز.
مطالعات روان - فیزیولوژیک(زاکرمن،۱۹۹۰؛به نقل از زاکرمن،۲۰۰۳) نشان داده‍اند افراد با هیجان طلبی بالا، به محرک‍های جدید گرایش دارند با ضربان قلب تندتری پاسخ دهند؛ ولی خوگیری نیز در آنها به سرعت صورت می‍گیرد. هیجان طلبی بالا با افزایش پتانسیل فراخوانده قشری در پاسخ به شدت‍های بالای تحریک ارتباط دارد(همان) ولی این افزایش در تمامی قشر مغز دیده نمی شود(جیانگ[۲۲۶]و همکاران، ۲۰۰۸)؛ در حالی که افراد با هیجان طلبی پایین، گرایش دارند در برابر محرک‍های شدید، واکنش‍های قشری کاهش یافته‍ای داشته باشند که نشان‍دهنده نوعی؛ بازداری قشری حفاظت‍کننده است. مطالعات بیوشیمیایی(زاکرمن، ۱۹۹۵؛ به نقل از زاکرمن، ۲۰۰۳،کتز[۲۲۷] ۱۹۸۸) سطوح پایین‍تری از آنزیم مونوآمین اکسیداز[۲۲۸] را در هیجان طلبان نشان داده است. این آنزیم به کاتابولیسم مونوآمینهای مغز، به ویژه دوپامین[۲۲۹] کمک می‍کند. لونگاتو - استادلر[۲۳۰] و همکارانش(۲۰۰۲) در تحقیقی بر روی مردان مجرد نشان دادند که فعالی پایین آنزیم مونوآمین اکسیداز اغلب با صفات شخصیتی مانند آنی‍گرایی، اجتناب از یکنواختی و هیجان طلبی ترکیب شده است.
۲-۱۰-۳ نظریه انگیختگی و زودانگیختگی
نظریه رفتاری انگیختگی طلبی هم در روانشناسی و هم در جامعه شناسی مورد توجه قرار گرفته است.مبدع این نظریه لیندزلی است و بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان دیگر پس از او بر روی این نظریه تحیق کرده اند. این نظریه بیان میکند به سبب بسیاری علل وراثتی و محیطی، مغز برخی افراد در پاسخ به محرک های محیطی متفاوت عمل میکند. به عقیده‍ی لی (۱۹۹۶)هر فرد تلاش می کند تا به سطح بهینه‍ای از انگیختگی از محیط برسد. تحریک بسیارکم منجر به خسته و کسل شدن فرد و تحریک بسیار زیاد منجر به اضطراب می شود. اضطراب نیز منجر به هیجان طلبی می شود.هسته این نظریه را این واقعیت شکل می‍دهد که افراد هیجانخواه از نظر زیستی و محیطی مستعد اشتغال به فعالیت‍های منحرف و مصرف داروهای غیرمجاز هستند(مایلز و همکاران،۲۰۰۱).
نظریه انگیختگی فرض مسلمی را مطرح می‍کند که افراد زودانگیخته در حالت استراحت کم تحریک شده هستند، حساسیت بالایی به نشانه‍های پاداش دارند و در جستجوی فعال‍سازی رفتاری برای بالابردن انگیختگی قشری خود هستند(آیزنک،۱۹۴۷؛ گری،۱۹۷۵؛ مک دوگال،۱۹۲۹؛ پاولف،۱۹۲۷و۱۹۶۰؛ اسمیت، ۱۹۹۴؛ به نقل از وایت،۲۰۰۸) و هنگامی که تحریک می‍شوند، افزایش بیشتری در انگیختگی دارند(ماتیاسئ استنفورد، ۲۰۰۳)
عوامل متعدد ایجادکننده خرید آنی به وضوح پیچیدگی‍ها و ریزه‍کاری‍های این پدیده را آشکار می‍سازد. این امر همچنین عدم کفایت مقیاس‍های کمی موجود برای ارزیابی تمایل به خرید آنی را نمایان می‍سازد چرا که صرفاً بر متغیرهای محدودی برای تعیین رفتار تمرکز صورت گرفته است.
۲-۱۰-۴ پیشینه تحقیق آنی گرایی
همانگونه که مطرح شد، آنی گرایی به شکل‍های متفاوتی در نظریه‍ها مطرح شده است. گرچه غالب نظریه‍ها آن را چندبعدی یا مجموعه‍ای از صفات دانسته اند، نظریه‍هایی نیز وجود دارند که به آنی‍گرایی به عنوان صفتی واحد نگریسته اند. تلگن[۲۳۱](۱۹۸۲،به نقل از همان)، از طریق روش تحلیل عوامل بر روی تعدادی(۱۱تا) از مقیاس‍های اصلی شخصیت، سه ” عامل مرتبه بالای شخصیت ” (الزام[۲۳۲]، هیجان پذیری مثبت[۲۳۳] و هیجان پذیری منفی[۲۳۴]) را استخراج کرد. در نظریه تلگن(۱۹۸۲؛ به نقل از همان)، آنی گرایی(ضعف در بعد الزام) یکی از عوامل تعیین‍کننده شدت و چگونگی پاسخ‍دهی به محرک‍های هیجانی است. بعد الزام در مقیاسی دوگانه(آنی‍گرایی در برابر مهارگری[۲۳۵]) تعیین‍کننده سطوح احتیاط، خویشتنداری، گرایش به رفتارهای پرخطر و پذیرش مقررات اجتماعی می‍باشد.
نظریه شخصیت آیزنک(۱۹۸۵؛ به نقل از همان) مبنایی برای مطالعات برخی نظریه پردازان، درمورد مفهوم آنی‍گرایی و تعریف آن قرار گرفته است. در نظریه گری(۱۹۸۷؛ به نقل از جکسون، ۲۰۰۲)، آنی‍گرایی یکی از ابعاد اساسی شخصیت است که از چرخش ۴۵ درجه ای محور برونگردی نظریه آیزنک به دست آمده و از ربع پایداری هیجانی- درونگردی(زود انگیختگی پایین) تا ربع نوروزگرایی- برونگردی(آنی گرایی بالا) به وجود می‍آید. در این نظریه آنی‍گرایی دارای رابطه مثبت با برونگردی و نوروزگرایی است؛ به گونه‍ای که، نسبت نوروزگرایی به برونگردی ۱ به ۲ می‍باشد. در مطالعات گری(۱۹۸۲؛ به نقل از هان[۲۳۶] و همکاران، ۲۰۰۹) مفهوم آنی گرایی به تنهایی نیز مطرح شده و این مفهوم، اساس نظریه دیگر وی قرار گرفته است که با عنوان نظریه حساسیت به تقویت[۲۳۷](گری، ۱۹۸۲؛ گری و مک ناتان[۲۳۸]۲۰۰۰؛ به نقل از همان) شناخته می‍شود. در این نظریه، گری سه سیستم بنیادی را در مغز انسان شرح می‍دهد که عبارتند از: سیستم فعالساز رفتاری[۲۳۹]، سیستم بازداری رفتاری[۲۴۰] و سیستم جنگ- گریز- بهت[۲۴۱]. این سیستم‍ها در موقعیت‍های هیجانی و برانگیزاننده فعال شده و واکنش‍ها را تنظیم می‍کنند. قابل ذکر است که با توجه به اهمیت این نظریه مطالعات بسیاری بر در مطالعات اخیر تجدید نظر شده و در نتیجه آن مک ناتان و کور[۲۴۲])۲۰۰۴؛ به نقل از لپتوک[۲۴۳] و همکاران، ۲۰۰۸) سیستم بازداری رفتاری را به عنوان سیستم شناسایی تعارض[۲۴۴] در نظر می‍گیرند که با اظطراب مرتبط بوده(وروورت[۲۴۵] و همکاران،۲۰۱۰) و رفتار گرایشی سیستم فعالساز رفتاری را در موقعیت‍های مرتبط با پاداش و رفتار اجتنابی سیستم جنگ-گریز-بهت را در موقعیت‍های برانگیزاننده ترس، تنظیم می‍کند. بنابر آنچه هان و همکارانش)۲۰۰۹) نشان داده اند، افرادی که رگه حساسیت به پاداش در آن‍ها قوی‍تر است فعالیت سیستم فعالساز رفتاری بیشتری دارند. افرادی که فعالیت سیستم فعالساز رفتاری بالا دارند نسبت به آن‍هایی که فعالیت پایین دارند، در موقعیت پاداش، انگیختگی هیجانی بالا و در موقعیت تنبیه، انگیختگی هیجانی پایین‍تری را تجربه می‍کنند(نیازف[۲۴۶] و اسلوبودسکوف-پلانین [۲۴۷]۲۰۰۷). گری(۱۹۸۲؛ به نقل از دایفندورف[۲۴۸] ۲۰۰۶) بیان می‍کند که صفات انگیزشی توسط این سه سیستم کنترل می شود. افراد با سیستم فعالساز رفتاری بالا، تمایل به جستجوی فعالیت‍های پاداش‍دهنده دارند و دارای سائق قوی برای دستیابی به اهداف هستند. این افراد، آنی‍گرایی و هیجان طلبی و گرایش به تجربه هیجان ‍های مثبت(مانند امید، شادی و سرخوشی[۲۴۹]) را ابراز می‍کنند. افراد با سیستم بازداری رفتاری بالا نیز به شدت می‍کوشند از موقعیت‍های تهدیدآمیز یا تنبیه‍کننده اجتناب کنند که منجر به سطوح پایین رفتار هدف مدار و تجربه هیجان‍های منفی(مانند ترس، ناکامی و اندوه) می‍شود. بنابر آنچه گری مطرح می‍کند انتظار داریم عملکرد(شناختی و غیرشناختی) افرادی که درجات آنی‍گرایی در آنها بالا است، هنگامی که در بافت هیجانی مثبت قرار می‍گیرند(سیستم بازداری رفتاری)به این دلیل که رگه حساسیت به پاداش در آنها قوی‍تر است، تسریع شود. این که آیا این افزایش سرعت عملکرد منجر به افزایش نتایج مثبت نیز می‍گردد یا صرفاً میزان فعالیت را بدون توجه به هدف، بالا می‍برد، نیازمند مطالعه است. در مقابل، بافت هیجانی منفی قرار دارد که افراد با فعالیت بالا نسبت به آن حساسیت بالاتری دارند. حال این که چنین بافتی چگونه عملکرد افراد زودانگیخته را تحت تاثیر قرار می‍دهد، منشأ سوال است. همچنین گری(۱۹۸۲، به نقل از همان) مطرح کرده که میزان حساسیت سیستم فعالساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری با نواحی خاصی از لوب پیش پیشانی مرتبط است و این نکته از وجود بنیان زیستی برای این صفات حمایت می‍کند. در مدل پنج عاملی شخصیت(کاستا و مک کری،۱۹۹۰؛ به نقل از وایتساید و همکاران، ۲۰۰۵) آنی‍گرایی را می‍توان در وجوه انضباط شخصی و سنجیدگی[۲۵۰] عامل با وجدان بودن، وجه آنی‍گرایی عامل نوروزگرایی و وجه هیجان طلبی عامل برونگردی ردیابی کرد.
در نظریه کلونینگر(۱۹۹۹؛ به نقل از وایتساید و لینام،۲۰۰۱) آنی‍گرایی نوعی مزاج شخصیتی( زیر مقیاس نوجویی[۲۵۱])، با زیرساخت‍های عصبی و زیستی است که منجر به پاسخ دهی خودکار، در سطحی نیمه هشیار به محرک‍های جدید می‍شود. کلونینگر نیز مانند تلگن آنی‍گرایی را عامل مرتبه دوم می داند. تلگن آن را تحت مقیاس نوجویی قرار می‍دهد و کلونینگر آن را ضعف در بعد الزام می‍داند. گرچه تلگن آنی‍گرایی را صرفاً هنگام مواجهه با محرک‍های جدید تأثیرگذار می‍داند، کلونینگر بعد هیجانی محرک را مدنظر قرار می‍دهد. در کنار نظریه‍هایی که مطرح شد، در برخی دیگر از نظریه ها آنی‍گرایی به عنوان صفتی شخصیتی مطرح می شود که خود شامل مجموعه‍ای از صفات مرتبه پایین‍تر است. بارات وهمکارانش(۱۹۹۳؛ به نقل از وایتساید و همکاران،۲۰۰۵) آنی‍گرایی را عمود بر محور اضطراب و وابسته به صفات شخصیتی همچون برونگردی و هیجان طلبی فرض کرده اند. در این نظریه آنی‍گرایی به سه صفت مرتبه پایین تر تقسیم م‍ی‍شود که عبارتند از: آنی‍گرایی توجهی[۲۵۲](ناپایداری شناختی[۲۵۳])، آنی‍گرایی حرکتی[۲۵۴](سریع و درلحظه عمل کردن) و فقدان برنامه‍ریزی(پیچیدگی شناختی[۲۵۵]) در این نظریه یک صفت مرتبه پایین تر آنی گرایی مربوط به حیطه رفتار(عمل) و دو صفت دیگر مربوط به حیطه شناخت هستند. این اهمیت‍دادن بیشتر به جنبه شناختی، قابل تأمل و بررسی است.
دپو و کوینز(۱۹۹۹؛ به نقل از وایتساید و لینام، ۲۰۰۱) آنی گرایی را یک عامل شخصیتی در نظر گرفته که مجموعه‍ای از صفات مرتبه پایین و نامتجانس(آنی گرایی، هیجان طلبی، خطر پذیری، نوجویی، بی باکی[۲۵۶]، تهور، آمادگی، ملالت[۲۵۷]، عدم اعتماد [۲۵۸]و فقدان پایبندی به نظم و ترتیب[۲۵۹]) را در بر می‍گیرد.
چند عاملی بودن آنی گرایی در نظریه‍های مؤخر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.باس و پلامین(۱۹۷۵؛ به نقل از همان)، در چهارچوب” نظریه چهار مزاج شخصیت[۲۶۰]“، آنی گرایی را یک مزاج چهاربعدی در نظر گرفته‍اند. این چهار بعد عبارتند از: مهار بازدارنده[۲۶۱](قابلیت به تعویق انداختن عمل یا صبر کردن)؛ مدت زمان تصمیم‍گیری[۲۶۲](زمان لازم برای تأمل و ارزیابی پیامدهای عمل، پیش از مبادرت به آن)؛ هیجان طلبی (جستجوی تجربه‍ها و احساسات جدید و مهیج)؛ پایداری[۲۶۳](توانایی معطوف کردن توجه به انجام تکلیف و به پایان‍رسانیدن آن). آنی گرایی سرشتی[۲۶۴] بطور همزمان تحت تأثیر انگیختگی رفتاری قشر جانبی و مسیرهای مهار و بازداری است(براون[۲۶۵] و همکاران،۲۰۰۶). به عبارت دیگر می‍توان اینگونه برداشت کرد که افزایش فعالیت مسیرهای مهار می‍تواند منجر به کاهش آنی گرایی گردد. این برداشت براساس نظریه حساسیت به تقویت‍گری قابل توجیه است. اگر بخواهیم از این نظر یه کاربرد عملیاتی فراهم کنیم باید این نکته را مورد مطالعه قرار دهیم که آیا با ایجاد بافت هیجانی منفی به نوعی، تحریک سیستم بازداری رفتاری میتوان آنی گرایی را کاهش داد یا خیر.
آیزنک و آیزنک(۱۹۶۸؛ به نقل از وایتساید و لینام، ۲۰۰۱)، آنی گرایی را یک عامل مرتبه دوم شخصیتی، با ماهیتی چندعاملی معرفی کرده‍اند که هر یک از مؤلفه‍های آن به صورت متمایز، همبسته یکی از ابعاد شخصیتی می‍باشند.آیزنک(۱۹۶۸؛ به نقل از همان) ابتدا آنی‍گرایی را زیرمجموعه صفت برونگردی در نظر گرفته ولی پس از چندی آنی‍گرایی را از برونگردی متمایز، کرده و ماهیتی چهار عاملی برای آن قائل شده است؛ به طوری که تنها برخی از عوامل آن(سرزندگی[۲۶۶]، فقدان برنامه‍ریزی [۲۶۷]و خطرپذیری[۲۶۸]) همبسته بعد برونگردی و سایر عوامل(آنی‍گرایی محدود[۲۶۹]) همبسته بعد نوروزگرایی و پسیکوزگرایی است. درنهایت آیزنک(۱۹۶۸؛به نقل از همان)، دو مؤلفه را برای آنی‍گرایی معرفی می‍کند، تهور[۲۷۰](همبسته با بعد برونگردی) و تکانش‍گری[۲۷۱] همبسته با بعد سایکوزگرایی). به نظر میرسد که آیزنک به عنوان یک نظریه پرداز شخصیت که از روش تحلیل عوامل برای تدوین الگوی نظری خود بهره می‍گیرد، همواره در خلاصه کردن سازه‍ها ذیل ابرصفات[۲۷۲] تلاش می‍نماید و حتی زمانی که مثلاً آنی‍گرایی را دارای مؤلفه های مجزا در نظر می‍گیرد، حداقل تلاش می‍نماید که ارتباط این عوامل را با صفات بنیادین برقرار سازد. اما همین که نظریه پردازی همچون آیزنک با تعلق خاطر و حساسیت فراوان نسبت به ابعاد سه گانه شخصیت، مؤلفه‍های آنی‍گرایی را مطرح می‍نماید؛ باید به ماهیت تک بعدی آن تردید نمود.
زاکرمن(۱۹۹۱؛ به نقل از وایتساید و همکاران، ۲۰۰۵) آنی‍گرایی را یکی از ابعاد اصلی شخصیت(با ماهیت چهارعاملی)، تحت عنوان هیجان طلبی - زودانگیخته[۲۷۳] در نظر گرفته است. در این نظریه چهار مؤلفه مربوط به آنی‍گرایی عبارتند از: فقدان برنامه‍ریزی، فقدان تأمل پیش از عمل، تجربه‍جویی(به منظور کسب هیجان) و خطرپذیری.
وایتساید و لینام(۲۰۰۱) از طریق مرور در پیشینه پژوهشی مربوط به آنی‍گرایی وجوهی از شخصیت را شناسایی کردند که در گذشته روی هم آنی‍گرایی در نظر گرفته می‍شد. این پژوهشگران با بهره گرفتن از روش تحلیل عوامل، چهار مؤلفه متمایز را به عنوان مؤلفه‍های بنیادی آنی‍گرایی شناسایی کرده‍اند. منظور از این چهار مؤلفه، چهار گونه‍ی متفاوت آنی‍گرایی نیست، بلکه فرآیندهای روانشناختی متفاوتی است که به رفتارهای زودانگیخته منتهی می‍شوند. این مؤلفه عبارتند از: فوریت در رفتار، فقدان تفکر پیش از عمل، فقدان استمرار در رفتار و هیجان طلبی. در تمام نظریاتی که آنی‍گرایی را چندعاملی/ چندبعدی دانسته‍اند، تأکید بر این نکته وجود داشته که وجود عوامل مرتبه پایین، نشانگر انواع آنی‍گرایی نیست. اما این نکته همچنان مستلزم بررسی است که غلبه یک یا چند عامل مرتبه پایین، چه تأثیری بر پاسخ‍دهی و عملکرد افراد زودانگیخته خواهد داشت.
نظریه پردازانی نیز بوده‍اند که برای آن انواع قائل شده اند. دیکمن[۲۷۴](به نقل از مکالوم و همکاران، ۲۰۰۷) درچهارچوب رویکرد پردازش اطلاعات به شخصیت، آنی‍گرایی را مفهومی دو بعدی در نظر می‍گیرد. او بین آنی گرایی کنش ور[۲۷۵](زمانی که درنگ و تأمل کم، صفتی بهینه است) و آنی‍گرایی نارسا کنش ور[۲۷۶](زمانی که درنگ و تأمل در یک موقعیت ضروری است، اما فرد زودانگیخته با شتاب عمل می‍کند) تمایز قائل شده و معتقد است که آنی گرایی(پردازش اطلاعات سر یع) در برخی شرایط(زمانی که مانع از تأمل زیاد در شروع تکلیف یا جلوگیری از بروز رگه های وسواسی و اضطرابی در روند انجام تکلیف می‍شود)، ویژگی مثبت و در برخی شرایط(زمانی که مانع تأمل و تفکر عمیق و روشمند می‍شود؛ زمانی که در روند انجام تکلیف، ایجاد بی‍نظمی واختلال می‍کند و زمانی که تعجیل و شتاب زدگی منجر به تصمیم‍گیری نامناسب و درگیری در پیامدهای احتمالاً منفی عمل می‍شود)، ویژگی منفی تلقی می‍گردد. دیکمن در مقوله معدود نظریه پردازانی است که برای آنی‍گرایی پیامدهای مثبت هم در نظرگرفته است. در حقیقت دیکمن به آنی‍گرایی از منظر کارآمدی آن در موقعیت‍های متفاوت پرداخته است.
نیومن[۲۷۷]و والاس[۲۷۸](۱۹۹۳؛ به نقل از وایتساید و لینام۲۰۰۱) با تلفیق نظریه‍گری و آیزنک(از منظر فیزیولوژیک)، سه مسیر مجزای عصب شناختی را به رفتار زودانگیخته مرتبط می‍سازند.نخستین مسیر(آنی‍گرایی بهنجار[۲۷۹]) مربوط به غلبه سیستم فعالساز رفتاری سیستم بازداری رفتاری بوده که تحت تاثیر فزونی واکنشی[۲۸۰]NAS منجر به پاسخ دهی افراطی به پاداش می‍گردد. این پاسخ در افراد برونگرد روان‍آزرده[۲۸۱] قابل مشاهده است. دومین مسیر آنی‍گرایی اضطرابی[۲۸۲]) مربوط به غلبه سیستم بازداری رفتاری است که تحت تأثیر فزون واکنشی NAS، منجر به پاسخ دهی از نوع روی آوری است. این الگوی پاسخ دهی را می‍توان در افراد درونگرد روان آزرده[۲۸۳] مشاهده کرد. سومین مسیر مربوط به نقص در عامل P است که در الگوی پاسخ دهی افراد روان دردمند[۲۸۴])پاسخ دهی صرفاً مبتنی بر اطلاعات قبلی و پیامدهای تجربه شده که هیچگونه ارزیابی جدیدی درمورد پیامدهای ممکن برای عمل، صورت نمی گیرد(مشاهده می‍گردد.
بکارا[۲۸۵](۲۰۰۳؛ به نقل از کاسیلاس،۲۰۰۵)، از دیدگاه عصب روان شناختی آنی‍گرایی را در گستره‍های متفاوت شناخت، حرکت و ادراک از هم متمایز کرده و معتقد است آنی‍گرایی حرکتی(پاسخ دادن پیش از کسب اطلاعات لازم)، آنی‍گرایی شناختی[۲۸۶](شکست در ارزیابی پیامدهای عمل طراحی شده(و آنی‍گرایی ادراکی[۲۸۷](ناتوانی در بازداری افکار یا تصاویر بازگشت کننده)، سه وجه متفاوت آنی‍گرایی را تشکیل می‍دهند. مشابهت این نظریه با نظریه بارات، منجر به تأکید بیشتر برجنبه شناختی آنی‍گرایی می‍شود. با توجه به تعریف، آنی‍گرایی شناختی بکارا را می‍توان تا حدودی منطبق بر فقدان برنامه‍ریزی در نظریه بارات و آنی‍گرایی ادراکی را منطبق بر آنی‍گرایی توجهی دانست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...