-
- مدیریت زمان
-
- مدیریت مواد(اصول)
-
- استفاده از راهبرد
- یکپارچه سازی تکالیف چندگانه و عناصر تکلیف
در سطح پایین سازماندهی از حواسپرتی جلوگیری میکند. در سطح بالاتر این مهارت به افراد اجازه میدهد زمان را به طور مؤثر مدیریت کنند، اولویت بندی هایشان را کنترل کنند و سلسله مراتب تکلیف را حفظ کنند(گارنر،۲۰۰۹).سازماندهی در هر دو سطح باعث موفقیت در کلاس درس می شود( مایر،۱۹۹۱؛به نقل از گارنر،۲۰۰۹). سازماندهی این امکان را برای آدمی فراهم میسازد تا برای معنادار ساختن مطالبی که قصد یادگیری آن را دارد یک چارچوب سازمانی به آن تحمیل کند که این چارچوب میتواند مخصوص اطلاعات جدید باشد(یعنی نوعی سازمان درونی) و یا این مطالب جدید را به دانش موجود ربط دهد(چارچوب بسطی) و از آنجا که ظرفیت حافظه کاری نیز محدود است و ما قادر به تمرکز بر روی تعداد زیادی از موارد به طور همزمان نیستیم، میتوانیم از سازماندهی که (ساده ترین شکل این دسته بندی اطلاعات است) برای کاهش بار حافظه و افزایش قدرت تمرکز استفاده کنیم(سیف،۱۳۸۸).
ناتوانی در سازماندهی تکالیف چالش انگیز و جدید احتمالاً در اثر ضعف این کودکان در کارکرد سازماندهی است. یافته ها مشخص کردهاست که سازماندهی به طور عمده به عملکرد مناسب کورتکس فرونتال و پرده فرونتال مربوط می شود(بار کلی، ۱۹۹۸، ۲۰۰۰؛ به نقل از علیزاده ، ۱۳۸۳)
لوریا(۱۹۸۷) فرایند برنامه ریزی را به عنوان توانایی سازماندهی رفتار برای رسیدن به یک هدف خاص که بر اساس مجموعه ایی از اهداف میان دوره ایی یا گام های میانجی صورت میگیرد تعریف میکند. در واقع برنامه ریزی، پیشبینی حوادث، موقعیتها و اهداف آینده و در بر داشتن گام های مناسب فراتر از زمان برای انجام کار یا عمل است( به نقل از سورل، ۲۰۰۷).
شاید نفطه اوج کارکردهای اجرایی برنامه ریزی باشد. چرا که برنامه ریزی یک قسمت حیاتی و حساس از رفتارهای هدف گراست. در واقع برنامه ریزی تونایی تنظیم اعمال و رفتارها برای راهیابی به اهداف بالاتر و بزرگتر است و این مؤلفه گرایش به سمت یک تکلیف سازمان یافته، راهبردی و روش کارآمد است(اندرسون، ۲۰۰۲). برنامه ریزی هم رهبری و هم هدایت رفتار است، وقتی که کودک با یک موقعیت جدید روبرو می شود( داس[۳۰]، ناگلیری[۳۱] و کیربی[۳۲]، ۲۰۰۹).
۳-۳-۲٫ حافظه کاری :
حافظه ی فعال توانایی نگهداری اطلاعات در ذهن در هنگام انجام امور پیچیده است. و از جمله فاکتورهای مؤثر در یادگیری است. این حافظه رابطه ی بسیار نزدیکی با پیشرفت های تحصیلی افراد در زمینه ی خواندن، نوشتن و یا ریاضیات دارد(استگمن[۳۳]،۲۰۰۴ ؛ به نقل از گدرکل[۳۴]، ۲۰۰۷).
ابرر[۳۵] (۲۰۰۸)، در مورد حافظه ی کاری یک مدل فاکتوری ساختاری ارائه داده که شامل سه کارکرد شناختی است: ذخیره کردن و پردازش، جامعیت رابطه ای و نظارت.
در ذخیره کردن و پردازش معمولا به وسیله ی طیف پیچیده ایی از تکالیف که شامل به خاطر آوردن تعدادی از موارد در موقعیت های مهم است. و همچنین عملکرد پردازش اطلاعات در حین و بعد از رمزگزدانی موارد در حافظه است. جامعیت رابطه ایی به توانایی ساختن روابط جدید بین عناصر باز میگردد( والتز[۳۶]، ۱۹۹۹).
نظارت به کنترل فرایندهای شناختی به وسیله توضیح و مشخص کردن هدف مربوط می شود مانند جلوگیری از اغتشاش و آشفتگی ذهنی. فرایند نظارت معمولا جز زیر شاخه های کارکردهای اجرایی قرار میگیرد(ابرر، ۲۰۰۸).
کارکردهای حافظه ی کاری عبارتند از:
-
- نگهداری اطلاعات در ذهن و کار کردن روی آن ها
-
- نقش اساسی در پیشبینی، تفکر و تقلید رفتار جدید
-
- رابطه با درک زمان و شکیبایی
- انجام عملیات ذهنی به شکل درونی که نارسایی درآن موجب می شود که فرد به پسخوراند بیرونی وابسته شود و از سوی دیگر به علت مشکل در بازبینی ذهنی در مرور کارها مشکل پیدا میکند. فردی که در حافظه ی کاری مشکل دارد دچار نوعی نزدیک بینی زمانی است(بار کلی، ۱۹۹۷؛ به نقل از علیزاده ۱۳۸۴).
حافظه ی کاری با توانایی استفاده از تجربه های قبلی برای موفقیت فعلی و استفاده از راهبردهای حل مسئله برای آینده ارتباط دارد(داوسون و گوایر، ۲۰۰۴).حافظه ی کاری شامل یک مجری مرکزی و چند سیستم فرعی است. مجری مرکزی سیستم کنترل توجهی است که در هماهنگ نمودن و سازماندهی عملکرد تکالیف مختلف، توجه انتخابی، جابجایی توجه، بازدازی توجه و برنامه ریزی درگیر است( تروکسلین[۳۷]، ۲۰۰۵، بدلی[۳۸]، ۱۹۸۶؛ به نقل از الهی،فلاح،۱۳۸۸).
۴-۲٫ مؤلفه های تکمیلی کارکردهای اجرایی:
کارکردهای اجرایی به ما کمک میکنند تا تصویری از هدف داشته باشیم، مسیر رسیدن به هدف را پیدا کنیم و منابع و احتیاجات لازم را برای رسیدن به هدف شناسایی و انتخاب کنیم. همچنین این کارکردها تا تصویر هدف را هرچند دور از ذهن ما باشد به خاطر بیاوریم و اگر در طول مسیر رسیدن به هدف، وقایع و مسایل دیگری ذهن مارا مشغول کند، این کارکردها توجه ما را به سمت هدف متمرکز میکنند. اما ما برای رسیدن به هدف علاوه بر مؤلفه های مختلف کارکردهای اجرایی که در به آن ها در بالا اشاره شد، به کارکردهای اجرایی دیگری نیاز داریم تا در طول مسیر رفتار ما را اصلاح کنند و در طول مسیر راهنمای ما باشند این کارکردهای تکمیلی عبارتند از:
-
- بازداری پاسخ : ظرفیت فکر کردن قبل از انجام عمل. این توانایی باعث می شود که فرد در برابر وسوسه های انجام کار مقاومت کرده و بتواند زمانی را برای ارزیابی موقعیت و چگونگی رفتار خود اختصاص دهد.
-
- خود گردانی عاطفه : توانایی مدیریت هیجان ها در رسیدن به هدف ، تکمیل تکالیف و کنترل و هدایت رفتار.
-
- انعطاف پذیری : توانایی بازبینی و اصلاح طرح ها در مواجه شدن با موانع، اطلاعات جدید، عقب نشینی و اشتباهات، در واقع انعطاف پذیری یعنی توانایی سازگاری با تغییر شرایط.
- پایداری( ثبات ) هدف گرا : ظرفیت یا محرکه ی رسیدن به یک هدف و انجام آن به طور کامل .
البته باید در نظر داشت که ما برای عادت ها و کارهای روزانه به این کارکردها نیاز چندانی نداریم بلکه ما وقتی به این کارکردها نیاز جدی پیدا میکنیم که با یک چالش جدید مواجهه میشویم(داوسون و گوایر،۲۰۰۴).
۵-۲٫مدل های کارکردهای اجرایی :
۱-۵-۲٫ مدل براون :
مدل ارائه شده توسط براون(۲۰۰۶)شامل شش خوشه از کارکردهای اجرایی است و شیوه ای از مفهوم سازی کارکردهای اجرایی برای همه ی افراد میباشد.هیچ کدام از این خوشه ها یک متغیر واحد مانند ارتفاع، وزن یا فشار خون نیستند. هر خوشه بیشتر شبیه یک سبد است که حاوی کارکردهای شناختی مرتبط به هم و متنوع است.این خوشه ها عبارتند از:
۱-فعالیت[۳۹] : سازماندهی ، اولویت بندی[۴۰] و فعالیت برای کار، ابداع، برنامه ریزی،تعیین خط مشی و ترتیب گذاری.
۲-متمرکز ساختن[۴۱] : تمرکز، پایداری[۴۲] و تغییر توجه در تکلیف.
آخرین نظرات