۲-۷- روشهای درمانی برای کودکان درخودمانده
درمانهای متعددی برای کاهش نشانه های درخودماندگی وجود دارد. اگرچه برای اختلال درخودماندگی درمان قطعی وجود ندارد اما درصورت آموزش مستمر و با کیفیت بالا سطح عملکرد این افراد افزایش مییابد(یاپکو، ۲۰۰۳).
باید توجه داشته باشیم که موثرترین راهبردهای مداخله، راهبردهایی هستند که بسیار ساختارمند و مستمر هستند و آموزش باید به صورت گامهای کوچک و بر اساس ارزیابی سطح رشد فعلی، مهارت ها و پاسخهای موجود کودک طرح ریزی شده باشد( میرندا و اسکولر[۸۱]، ۱۹۸۸).
روشهای درمانی که برای کودکان درخودمانده است به دو دسته کلی تقسیم می شود که شامل مداخلات روانی-آموزشی و مداخلات تکمیلی که هر کدام از این مداخلات شامل زیر مجموعههایی هستند( صمدی و مک کانکی، ۱۳۹۰).
مداخلات روانی-آموزشی شامل چهار روش مداخلهای است که این روشها شامل :
۱)مداخلات جامع بهنگام رفتاری
۲) آموزش و تربیت کودکان دارای اختلال درخودماندگی و ناتوان یادگیری
۳) نظام برقراری ارتباط با بهره گرفتن از تبادل تصویر
۴) داستانهای اجتماعی
در زیر توضیح کاملی در ارتباط با هر کدام از این روشها آورده شده است.
۲-۷-۱- مداخلات جامع بهنگام رفتاری
پیش از هر چیز باید توضیح داده شود که این روش با عناوین و اسامی مختلفی از قبیل روش تحلیل رفتار کاربردی[۸۲] نیز معرفی شده است( صمدی و مک کانکی، ۱۳۹۰).
این شیوه یکی از معروفترین روشهای درمانی برای کودکان درخودمانده میباشد. این روش به صورت آموزش انفرادی یک به یک است و تقویت به عنوان یکی از عناصر بسیار مهم این برنامه رفتاریدر نظر گرفته می شود( تورکینگتون[۸۳]، ۲۰۰۷).
این روش برگرفته از فلسفه اسکینر میباشد. اسکینر یک رفتارگرا است و معتقد است که فقط رفتار قابل مشاهده ارزش علمی دارد نه احساسات و افکاری که مشاهده نمی شود. روش مداخلات جامع بهنگام رفتاری به دنبال این موضوع است که چگونه محیط باعث تغییر رفتار می شود. یکی از پیشگامان این روش دکتر لوواس در دانشگاه کالیفرنیا است. این روش برای کودکان ۲ تا ۸ سال پیشنهاد می شود و به صورت فشرده روزی ۸ ساعت و ۵ تا ۶ روز در هفته ارائه می شود. این روش مبتنی بر تقویت رفتارهای مثبت و تنبیه رفتارهای منفی است و هدف اصلی آن رشد مهارت های اجتماعی، واکنش حسی مناسب و تشویق به تعامل با دیگران است(بارنت[۸۴]، ۲۰۱۰).
۲-۷-۲- آموزش و تربیت کودکان دارای اختلال درخودماندگی و ناتوانی های ارتباطی
این روش که اغلب به برنامه آموزش ساختار مشهور است در سال ۱۹۷۲ توسط اریک اسکاپلر تهیه شده است. این برنامه به عنوان برنامه جامع مبتنی بر جامعه ایالتی به منظور ارائه خدمات و آماده سازی کودکان دارای اختلال درخودماندگی و سایر اختلالهای وابسته به آن به منظور انجام فعالیتهای مؤثر در خانه، مدرسه و جامعه توصیف شده است( صمدی و مک کانکی، ۱۳۹۰). این روش بر اساس نشانه های بصری به منظور تکمیل گفتار فرد استفاده می شود و این روش بر روی محیط ساختار یافته تأکید زیادی دارد و کودکان را تشویق می کند تا مستقلتر در محیط عمل کنند. این روش به صورت فرد به فرد است و قبل از شروع کار، ارزیابی دقیقی از مهارت های فرد و شیوه یادگیری کودک، نیازها و علایقاش صورت میگیرد( تورکینگتون، ۲۰۰۷).
۲-۷-۳- سیستم مبادله تصویر
این روش در سال ۱۹۹۴ توسط فراست و باندی پایه گذاری شده است و از طریق تصویر به کودکان درخودمانده که نمی توانند صحبت کنند، کمک می کند آغازگر ارتباط باشند و بتوانند از طریق این روش نیازهای خود را در محیط بر طرف کنند.این برنامه برگرفته از دیدگاه رفتاری است و به فرد آموزش میدهد که با بهره گرفتن از تصویر شی یا خوراکی مورد علاقه بتوانند آن را در محیط به دست آورند و این روش دارای شش مرحله است که هر مرحله بر اساس مرحله قبل پایهگذاری شده است( سالزر[۸۵]، ۲۰۰۹).
آخرین نظرات