کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۲-۷-۱-۲ روش مبلغی ثابت

بر طبق این سیاست، مؤسسه به طور ثابت مبلغی قطعی و معین به عنوان سود سهام بدون توجه به نوسانات سود سالیانه، برای هر سهم می پردازد. در حقیقت با پیروی از این سیاست شرکت مبلغ ثابتی را بین سهام‌داران توزیع خواهد کرد، حتی اگر در سال مذبور زیان داشته باشد. باید توجه داشت پیروی از این سیاست بدین معنی نیست که مبلغ سود پرداختی برای تمامی سال های آینده بدون تغییر باقی می ماند بلکه وقتی درآمدهای شرکت افزایش می‌یابد و انتظار می رود که سطح جدید در آینده نیز استوار و پابرجا بماند، مبلغ پرداختی افزایش خواهد یافت. البته اگر چنانچه پیش‌بینی شود که این افزایش درآمد موقتی بوده است تغییری در سطح سود پرداختی از سطح موجود آن به وجود نخواهد آمد. با اینکه شرکت های با ثبات راحت تر و مطمئن تر می‌توانند این سیاست را دنبال کنند، ولی نوسان در درآمد، پیروی از این سیاست را برای شرکت های با نوسانات درآمدی بالا منتفی نمی سازد. چنین شرکت هایی برای امکان پرداخت مبلغ ثابت سالانه باید در سال هایی که عایدات، بیشتر از سود سهام پرداختی می‌باشد مبالغی را در دفاتر خود جهت پرداخت سود سهام در سال هایی بادرآمدی پایین ذخیره نمایند. حتی بعضی از شرکت ها حسابی تحت عنوان ذخیره متعادل سازی سود تقسیمی ایجاد می نمایند که این گونه حساب‌ها در نهایت می‌تواند به ثبات سود تقسیمی کمک کند. نسبت پرداختی ممکن است در سال بخصوصی کوچکتر و یا بزرگتر از نسبت پرداختی مورد نظر باشد اما در مجموع نسبت های پرداختی به گونه ای است که هدف مورد نظر را تأمین می کند.

این سیاست از نظر سرمایه گذاران سیاست کم ریسکی تلقی می شود و سرمایه گذارانی که مایلند حجم معینی از وجوه نقد را برای اداره امور زندگی و هزینه های عملیاتی به دست آورند نسبت به سهام چنین شرکت هایی تمایل بیشتری دارند و احتمالا حاضرند مبلغ بیشتری برای هر سهم شرکتی که دارای سیاست تقسیم سود ثابتی می‌باشد در صورت تساوی سایر شرایط بپردازند. مزایای سیاست تقسیم سود باثبات عبارتند از:

  1. محتوای اطلاعاتی سود سهام[۱۶]: سیاست تقسیم سود یک شرکت و تغییر این سیاست می‌تواند شامل اطلاعاتی باشد که به آن محتوای اطلاعاتی سود سهام می‌گویند.

در مواقعی که شرکت از سیاست سود با ثبات پیروی می‌کند، ادامه چنین سیاستی با افزایش و کاهشی که در روند آن ممکن است پیش آید، در واقع اطلاعاتی درباره انتظارات مدیران شرکت ‌در مورد آینده مؤسسه در اختیار سرمایه گذاران قرار می‌دهد. سهام‌داران نسبت به ۳ حالتی که ممکن است اتفاق بیفتد، اطلاعاتی را از انتظارات مدیران درباره آینده شرکت کسب می‌کنند.

حالت اول: ادامه تقسیم سود به صورت فعلی: در این حالت سرمایه گذار نسبت به ادامه روند درآمدی شرکت اطمینان حاصل کرده و یا حداقل عدم اطمینان وی کاهش می‌یابد. حتی اگر درآمدهای شرکت کاهش یابد ولی سیاست باثبات تقسیم سود ادامه یابد، سرمایه گذار وضعیت مذبور را اینطور تفسیر می کند که انتظارات مدیران شرکت نسبت به آینده شرکت بهتر از آن است که وضع موجود نشان می‌دهد و در نتیجه اطمینان بیشتری نسبت به سهام این شرکت درمقایسه با سهام شرکتی که همزمان با کاهش درآمد، سود تقسیمی خود را نیز کاهش می‌دهد، خواهد داشت.

حالت دوم: افزایش مقطعی سود تقسیمی و استمرار ثبات: این حالت از نظر سرمایه گذار نشان دهنده بهبود وضعیت سودآوری شرکت بوده و به وی این اطمینان را می‌دهد که علاوه بر اینکه سودآوری جاری شرکت بهبود یافته، مدیران نسبت به ادامه و یا تثبیت این سودآوری اطمینان دارند. به همبن دلیل ممکن است بازار عکس العمل مثبتی به چنین شرکتی نشان داده و قیمت سهام مذبور افزایش یابد.

حالت سوم: کاهش در سود تقسیمی: محققان معتقدند که مدیران شرکت هایی با ثبات تقسیم سود ثابت، به خاطر عکس العمل شدیدتر قیمت ها نسبت به کاهش سود تقسیمی، انعطاف کمتری در این مورد نشان می‌دهند.

‌بنابرین‏ زمانی که این شرکت ها اقدام به کاهش در تقسیم سود می نمایند این عمل برای سهامدار مبین کاهش در درآمدهای شرکت بوده و کاهش در سود تقسیم شده را دال بر وجود مشکلات جدی در شرکت از نظر مدیران تفسیر می نمایند. قابل ذکر است که مدیران شرکت نمی توانند برای همیشه بازار را گمراه نمایند و با وجود کاهش در درآمدها به طور مستمر به سیاست تقسیم سود باثبات خود ادامه می‌دهند. با توجه به سیاست های دولت، سود سهم باثبات به عنوان یک عامل تثبیت کننده عمل می‌کند، زیرا چنین سیاستی باعث می شود که اثرات منفی کاهش در درآمدهای شرکت بر روی تقاضای بازار در زمان رکود کمتر شود.

  1. تمایل به درآمد جاری[۱۷]: بعضی از سرمایه گذاران به سود سهام نقدی به عنوان وسیله ای برای تأمین هزینه های خود می نگرند و در رفع نیازهای مصرفی و جاری خود شدیداً به سود نقدی حاصل از سهام وابسته اند. برخی دیگر از سرمایه گذاران مایلند فرصت های سرمایه گذاری در سایر شقوق را برای خود حفظ نمایند و بدین ترتیب برای سرمایه گذاری نیازمند وجوه نقد مستمر هستند. سرمایه گذارانی با مشخصات بالا به دلیل اینکه فروش سهام در زمان نیاز به وجوه نقد، مستلزم صرف وقت و تحمل هزینه های معاملاتی می‌باشد، ترجیح می‌دهند که در شرکت هایی که دارای تقسیم سود باثبات هستند و درصد بالایی از سود خود را تقسیم می‌کنند، سرمایه گذاری نمایند. بنابراینهر شرکتی بر حسب سیاست تقسیم سود خود می‌تواند سهام‌داران خاصی را جذب نماید.

۲-۷-۱-۳ روش درصدی از ارزش اسمی (خادم موخر ۸۷،۱۳۸۰)

یکی از سیاست هایی که کمتر مورد توجه است پرداخت درصدی از قیمت اسمی به عنوان سود سهام می‌باشد این سیاست به تنهایی نمی تواند اطلاعات مفیدی در اختیار سهام‌داران قرار دهد. ولی بهر حال در شرکت هایی که حجم درآمد ناچیز است و در ضمن ارزش اسمی سهم نیز پایین می‌باشد، اگر چنانچه درصد اعلان شده مورد توجه قرار گیرد، درصد مذبور بالا می‌باشد اگرچه در کل حجم دریافتی هر سهامدار در چنین حالتی ناچیز خواهد بود.

۲-۷-۲ سیاست تقسیم سود نامنظم (وستون فرد[۱۸] ۱۳۷۸)

در این روش مدیریت در پرداخت سود سالانه روش مشخصی نداشته و از هیچ قاعده­ای استفاده نمی­کند. پرداخت سود ارتباطی با درآمدهای سالانه شرکت ندارد و صرفا به دلیل وضعیت خاص در شرایط جاری، سود سهام پرداخت می­ نماید. شرکتی ممکن است به منظور اجتناب از جرائم ناشی از وجود اندوخته­های زیاد و سود سنواتی اقدام به توزیع مقادیر مشخصی از سود بنماید و شرکت دیگری ممکن است با وجود درآمدهای سالانه خوب از توزیع آن خودداری نماید.

به دلیل عدم وجود معیار مشخصی در اینگونه شرکت ها برای تقسیم سود، معمولا عوامل زیادی ممکن است در سیاست توزیع سود آنان دخیل باشند که از جمله مهمترین این عوامل عبارتند از:

الف) وقتی که درآمدهای شرکت منظم و غیرقابل پیش‌بینی باشد.

ب) محیط شرکت و شرایط درونی و خارجی آن شدیداًً متغیر و متلاطم باشد.

ج) شرکت دارای سهام‌داران معدود و متجانس باشد.

د) ضعف های ناشی از مدیریت محافظه کارانه ممکن است منجر به اتخاذ تصمیم تقسیم سود گردد.

و) بورس اوراق بهادار غیر فعال بوده و نقش کمی در سرمایه ­گذاری ملی داشته باشد.

۲-۷-۳ سیاست تقسیم سود باقیمانده[۱۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 11:46:00 ق.ظ ]




البته اگرچه اصل شخصی بودن مجازات‌ها، صرف اعمال کیفر ‌در مورد بزهکاران را مورد توجه قرار می‌دهد اما نادیده نباید انگاشت که به هر تقدیر مجازات مجرم نمی تواند نسبت به خانواده او بی اثر باشد. کسی که به زندان کوتاه یا دراز مدت یا اعدام محکوم می شود بی شک خانواده اش از فقدان او دچار تشویش، نگرانی، ناایمنی می‌شوند و در این موارد مجازات به شکلی غیر مستقیم آن ها را نیز متأثر می‌سازد و در نتیجه اصل شخصی بودن محدود می‌گردد.[۷]

مجازات‌ها در تاریخ به عنوان واکنش علیه اعمال و ترک اعمال مجرمانه تلقی شده و علی رغم تحول اندیشه ها همچنان به عنوان ابزار مبارزه با جرم و مجرم به کار می‌روند. ویژگی‌های مجازات‌ها را باید در ارعاب و ترس و تحقیر آن ها و اهداف کیفرها را در اصلاح بزهکار و اجرای عدالت جستجو کرد. در قوانین عرفی تقسیم بندی مجازات‌ها با آنچه در قوانین شرعی وجود دارد متفاوت است ولی در هر حال نقش اصول مسلم قانونی بودن ، تساوی و شخصی بودن مجازات‌ها را می توان کم و بیش در همه قانونگذاریها دید. اصل شخصی بودن مجازات را نباید با اصل شخصی بودن مسئولیت جزایی اشتباه کرد همچنان که خلط آن یا اصل فردی کردن مجازات صحیح نیست.

مبحث دوم : عدالت ترمیمی

گفتار اول : اصول عدالت ترمیمی

هر فکر، ایده ، اندیشه و رویکرد نوینی می بایست متناسب با محتوای خود، در پی رسیدن به آرمانها و اهدافی باشد که لزوم آن را توجیه نماید واز این رهگذر مبتنی بر اصول و ‌چارچوب‌هایی باشد. تا آن نظریه فکری را از همانندان خویش متمایز گرداند. ضمن آنکه ارائه روش‌هایی که بتوان با بهره گرفتن از آن ها به اهداف منظور رسید ضروری است در این قسمت به ذکر پاره ای از اصول و اهدافی می پردازیم که مستقیم یا غیر مستقیم توسط مبلغان اندیشه عدالت ترمیمی در کتب مقالات ، سایت های اینترنتی و مجامع و محافل علمی بیان شده و یا در کنوانسیونها یا اسناد منطقه ای و بین‌المللی بدان اشارت رفته است. پس از آن به شرح و توضیح مختصری پیرامون روش های ارائه شده عدالت ترمیمی خواهیم پرداخت و در پایان نیز برخی از نقدهای وارده در این خصوص را مرور می‌کنیم. قبل از پرداختن به اصل موضوع، ذکر یک مقدمه ضروری می کند و آن اینکه سال‌های سال مجازات قبل از هر چیز پاداش و عقوبتی بود که جامعه به شخص مجرم به علت تقصیری که مرتکب شده بود تحمیل می کرد و در این راه به دنبال هی هدف و مقصود و منظور نمی گشت. از این منظر مجازات فی نفسه مطلوب است و هدف. پس برای توجیه اعمال آن، نیاز به هیچ چیز جزء ارتکاب جرم نیست. رابطه جرم و مجازات یک رابطه تلازمی ، آن هم تلازمی بین و آشکار تصور می شد که وجود یکی فی نفسه حاکی از وجود دیگری بود. هرچند که این تئوری دارای ریشه‌های عمیق تاریخی است و به فلاسفه یونان و دیدگاه های حقوقی و اخلقی مربوط به تورات و تلمود نیز نسبت داده می شود ولی از طرفداران مشهور آن که به دیدگاه خلاقی در خصوص فلسفه مجازات معروف است می توان از کانت و ژوزف دوستر یاد کرد. از نظر اینان اگر مجازات از نظر اجتماعی متضمن هیچگونه فایده ای هم نباشد مجازات مجرم ضروری است. این نظریه با عناوینی همچون سزادهی نیز مطرح و بیان می‌گردد. با مدرن شدن حقوق جزا برخی اندیشمندان در مقام بیان اهداف آن ، سودمندی اعمال مجازات را به عنوان هدف اصلی حقوق جزا اعلام و ترویج نمودند.

از این منظرمهمترین هدف حقوق جزا، همان سودمندی است و اعمال مجازات از آن جهت توجیه پذیر است که متضمن نفع و سود برای جامعه است. این طرز تفکر در اثر نفوذ افکار فیلسوفان تجربه گرا و به ویژه دیدگاه های فرانسیس بکین در انگلستان به مبنای تمامی علوم قرار گرفت و محسوسات پایه اصلی همه دانش های بشری محسوب می شد. [۸]

الف) اصول عدالت ترمیمی در رابطه با بزه دیده و بزهکار

این اصل به یکی از تفاوت های نظری بین عدالت ترمیمی و عدالت سزادهی معطوف است. در سیستم های فعلی دادرسی به علل مختلف ، این امکان وجود دارد که بزه دیده علاوه بر آنکه به توقعات واقعی خویش نرسد در گیر و دار و پیچیدگی و یا شلوغی راهروهای دادگستریها، بیشتر خسارت ببیند، بدین ترتیب این اصل، واکنشی در مقابل خسارت زایی و مضرات ورود به دستگاه عدالت کیفری غیر حساس به حساسیت های واقعی اصحاب دعوی کیفری است. هیچ اجباری در شرکت طرفین جرم در برنامه های عدالت ترمیمی نیست از این رو بایستی در قبال آن دسته از بزهکاران و بزه دیدگاه که حاضر به شرکت در چنین فرآیندی نیستند راهکارهای متفاوت ، اما معقول و متضمن جبران خسارات و لطمات با ویژگی ترمیم کنندگی اتخاذ گردد.

ب) تقسیم بزه دیدگان به اولیه و ثانویه و واکنش علیه بزهکار

بزه دیدگان و متأثرین از جرم هم شامل بزه دیدگان اصلی و اولیه که مستقیماً از عمل مجرمانه صدمه دیده اند می‌گردد و هم شامل بزه دیدگان فرعی و ثانویه که از جرم متأثر می‌شوند. عدالت ترمیمی معتقد است که همه این بزه دیدگان می بایستی در محور تصمیم گیری ها قرار بگیرند و به حقوق و نیازها و آسیب های وارد به آنان توجه شده و در فرایند عدالت به افرادی منفعل و حاشیه ای تبدیل نگردند.

ج) اصول عدالت ترمیمی در رابطه با جامعه

حرکت عدالت ترمیمی برای رسیدن به اهداف خود در قبال جامعه نیز دارای اصول و معیارهایی است که به برخی از آن ها اشاره می شود.

۱)عمل مجرمانه تعرض به مناسبات انسانی است : پیشگامان عدالت ترمیمی امروزه تعاریف جدیدی برای مفاهیم مربوط به جرم ، مجازات و غیره ارائه می‌دهند. هوارد زهر در کتاب معروف خود به نام تغییر دیدگاه ها در تعریف جرم می‌گوید جرم یعنی تعرض به افراد انسانی و مناسبات انسانی است. از نقطه نظر باورمندان این دیدگاه عمل مجرمانه اولاً و باالذات یک تعرض و بی حرمتی به انسان ها و مناسبات و ارتباطات آن ها‌ است.

جرم در درجه اول و در عالم واقع تعرض به بزه دیده است. اوست که واقعاً کشته و یا مضروب می شود. احساساتش جریحه دار شده و حقوقش سلب می شود و به طور واقعی متحمل ضرر می‌گردد. ‌بنابرین‏ اگر برای هر جرمی یک منقوض «آنچه نقض می شود» و منقوض علیه را قایل شویم. عدالت ترمیمی بر خلاف عدالت کیفری سنتی، منقوض را نه قانون جزا که روابط انسانی و منقوض علیه را نه امنیت و نظم عمومی و دولت بلکه مشخص بزه دیده می‌داند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:46:00 ق.ظ ]




احتمالاً بیشترین شخصی که ‌در مورد ذخیره شناختی مطلب نوشته است، استرن است. او در سال ۲۰۰۶ پیشنهاد کرد که دو مکانیسم واسطه برای ذخیره شناختی وجود دارد: ذخیره عصبی[۲۵۵] و جبران عصبی[۲۵۶]؛ در ذخیره عصبی، شبکه های کارآمدتر مغز افراد دارای هوش و تحصیلات بالاتر، کمتر در معرض ابتلا به اختلال هستند. در جبران عصبی، شبکه های دیگر ممکن است عملکرد شبکه های دچار اختلال را جبران کنند؛ ‌بنابرین‏ افراد باهوش بالا ممکن است تکالیف را به شیوه‌ای کارآمدتر پردازش کنند. در نتیجه، در موارد آلزایمر، در افراد دارای ذخیره شناختی، نقص در انجام تکالیف دیرتر آشکار می‌شود. استرن (۲۰۰۷) همچنین بیان می‌کند که اکثر متخصصان بالینی از این واقعیت آگاه هستند که یک آسیب با شدت مشابه می‌تواند در یک بیمار آسیب عمیق و در فرد دیگر حداقل آسیب را ایجاد کند. این ممکن است تفاوت در بهبود پس از آسیب غیر پیش‌رونده مغز را توضیح دهد. همان طور که سایموندز[۲۵۷] (۱۹۳۷، ص ۱۰۹۲) در جمله معروف خود بیان ‌کرده‌است: «نه تنها نوع ضربه به سر، بلکه نوع سر نیز مهم است. » استرن (۲۰۰۷) استدلال می‌کند که هیچ ارتباط مستقیمی بین میزان آسیب و نشانه های بالینی آن آسیب وجود ندارد.

پیش از این دیدیم که در مغز بزرگسالان، نو زایش می‌تواند صورت گیرد. یکی از حیطه‌های پژوهش در تلاش برای افزایش احتمال این اتفاق، کشت سلول‌های بنیادی[۲۵۸] است. سلول‌های بنیادی مغز انسان بزرگسال، تولید مجدد سلول‌ها در هیپوکامپ از طریق جایگزینی سلول‌های عصبی را تقویت می‌کند (کانوور و نوتی[۲۵۹]، ۲۰۰۸). اگرچه اختلاف نظرهای وجود دارد مثلاً ‌در مورد میزان بهبودی، بهبود عملکرد ممکن است از طریق جایگزینی سلول‌های بنیادی صورت گیرد، قطعاً پژوهش ‌در مورد سلول‌های بنیادی یکی از حیطه‌های پژوهش است که می‌تواند بهبودی حافظه را افزایش دهد (زیتلو، لین، دانت و روسر[۲۶۰]، ۲۰۰۸). مطالعات بر روی حیوانات نشان داده‌اند که امکان تولید مجدد سلول‌ها در شکنج دندانه‌دار[۲۶۱] از طریق ارائه تکالیف خاص یادگیری (گریسبچ، هوودا، مولتنی، وو و امز پینیلا[۲۶۲]، ۲۰۰۴) و یا محیط‌های غنی‌شده (داناشکودی و شتی[۲۶۳]، ۲۰۰۸٫ دوبروسای و دانت[۲۶۴]، ۲۰۰۱) وجود دارد. با توجه ‌به این یافته ها، افزایش بهبود طبیعی از طریق محیط‌های غنی‌شده و راهبردهای توانبخشی متمرکز، امکان‌پذیر است. به‌علاوه، این برنامه ها ممکن است در واقع منجر به نو زایش در مغز انسان شوند.

روش‌های تصویربرداری به ما اجازه می‌دهد ببینیم آیا امکان بهبود خودبه‌خود عملکرد حافظه به‌جای تکیه عمدتاًً بر روش‌های جبرانی وجود دارد و یا هر گونه تغییر رفتاری مشاهده شده در نتیجه تغییرات ساختاری مغز می‌باشد (لوین، ۲۰۰۶). گریدی[۲۶۵] و کاپور (۱۹۹۹) بیان می‌کنند که مطالعات تصویربرداری ممکن است به ما امکان ارزیابی تغییرات خاص ایجاد شده در دوران بهبودی را دهند و ‌بنابرین‏، ما می‌توانیم مشخص کنیم که آیا بهبود در نتیجه (۱) سازمان‌دهی مجدد در چارچوب موجود، (۲) به‌کارگیری مناطق جدید در شبکه و یا (۳) انعطاف‌پذیری در مناطق اطراف منطقه آسیب دیده، صورت گرفته است. چند مطالعه از فن تصویربرداری برای مطالعه بهبودی از آسیب مغزی استفاده کرده‌اند. یکی از اولین مقالات در این زمینه، تغییرات در جریان خون موضعی مغز[۲۶۶] (rCBF) پس از توانبخشی شناختی برای افراد مبتلا به آنسفالوپاتی سمی[۲۶۷] را گزارش ‌کرده‌است (لیندگرن، استبرگ، اربیک و روزن[۲۶۸]، ۱۹۹۷). در مطالعه‌ای دیگر در همان سال، از توموگرافی نشر پوزیترون برای شناسایی ارتباطات عصبی روش‌های تحریک اجرا شده در توانبخشی افراد مبتلا به دیسفازی[۲۶۹]، استفاده شده است (کارلومنگو[۲۷۰] و همکاران، ۱۹۹۷). لاتش، جوب، سیچرا، لین و بلند[۲۷۱] (۱۹۹۷) و لاتش، پاول[۲۷۲]، جوب، لین و کوینتانا[۲۷۳] (۱۹۹۹) از توموگرافی رایانه‌ای با گسیل فوتون منفرد به منظور بررسی rCBF در دوران بهبودی از آسیب مغزی استفاده کردند. این پژوهشگران نشان دادند که تغییرات خاص در rCBF به نظر می‌رسد هم با محل آسیب و هم با راهبردهای مورد استفاده در توانبخشی شناختی ارتباط دارد. در مطالعه لاتش و همکاران (۱۹۹۷) تداوم بهبود در سه بیمار با ارزیابی rCBF، توانایی‌های کارکردی و مهارت‌های شناختی تا ۴۵ ماه پس از آسیب ثبت گردیده است. مطالعه دیگر توسط لاتش، تالبورن، کریسکای، شوبت و سوئینی[۲۷۴] (۲۰۰۴) نشان داد که بهبودی به دنبال توانبخشی شناختی را می‌توان با

    1. Wolters, Stapert, Brands & Van Heugten ↑

    1. Wilson, Emslie, Quirk, Evans & Watson ↑

    1. Wade & Troy ↑

    1. Kim, Burke, Dowds, Boone & Park ↑

    1. Cappa ↑

    1. Randomized Controlled Trials ↑

    1. Rohling, Faust, Beverly & Demakis ↑

    1. Neuropage ↑

    1. Kaschel ↑

    1. Majid, Lincoln & Weyman ↑

    1. Das Nair ↑

    1. Ptak, Van Der Linden & Schnider ↑

    1. Bergman ↑

    1. Gontkovsky, Mcdonald, Clark & Ruwe ↑

    1. Ashman, Gordon, Cantor & Hibbard ↑

    1. Keith D Cicerone, Mott, Azulay & Friel ↑

    1. Skeel & Edwards ↑

    1. Korsakoff’s Syndrome ↑

    1. Tagliaferri, Compagnone, Korsic, Servadei & Kraus ↑

    1. Finkelstein, Corso & Miller ↑

    1. National Institutes of Health ↑

    1. Cerebral Contusion ↑

    1. Epidural Hematoma ↑

    1. Subdural ↑

    1. Subarachnoid hemorrhage ↑

    1. Intraventricular

    1. Intracranial ↑

    1. Langlois, Rutland-Brown & Wald ↑

    1. Posttraumatic Amnesia ↑

    1. Glasgow Outcome Scale ↑

    1. Mateer ↑

    1. Skandsen ↑

    1. Koponen ↑

    1. Whyte ↑

    1. Baddeley ↑

    1. Amensia ↑

    1. Distraction ↑

    1. Immediate Memory Span, ↑

    1. Modality ↑

    1. Explicit ↑

    1. Implicit ↑

    1. Recall ↑

    1. Recognition ↑

    1. Retrospective ↑

    1. Prospective ↑

    1. Clare ↑

    1. Hitch ↑

    1. Atkinson & Shriffin ↑

    1. Sensory Memory ↑

    1. Short-Term ↑

    1. Long-Term ↑

    1. Iconic Memory ↑

    1. Echoic Memory ↑

    1. Short Term Memory (Stm) ↑

    1. Immediate Memory ↑

    1. Primary Memory ↑

    1. Miller ↑

    1. Recency Effect ↑

    1. Free Recall ↑

    1. Central Executive ↑

    1. Phonological Loop ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:46:00 ق.ظ ]




مطالعه کیفیت زندگی[۲] از دهه ۱۹۶۰ شروع شد (مک‌کال[۳]، ۱۹۹۷) و تلاش زیادی برای تعریف و اندازه‌گیری عینی آن انجام شده است (هاگرتی، کامینس، فریس، لاند و میکالوس[۴]، ٢٠٠١ )، اما هنوز تعریف واحدی از کیفیت زندگی که مورد توافق همگان باشد، ارائه نشده است (اسکوینگتن، ۲۰۰۲).

بازخوانی مفاهیم متعدد کیفیت زندگی به ارائه تعریفی از سوی گروه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی منجر شده است. در این تعریف کیفیت زندگی مفهومی فراگیر است که سلامت جسمانی، رشد شخصی، حالات روان‌شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و ارتباط با محیط را در بر می‌گیرد و بر ادراک فرد از این ابعاد نیز مبتنی است. به طور کلی پژوهش‌ها ‌در مورد کیفیت زندگی مبتنی بر دو رویکرد بوده‌اند: رویکرد عینی[۵] و رویکرد ذهنی.

در رویکرد ذهنی، کیفیت زندگی، مترادف با شادی یا رضایت فرد در نظر گرفته شده و بر عوامل شناختی از جمله هوش عاطفی در ارزیابی کیفیت زندگی تأکید دارد (شالک، ۱۹۹۶). اما رویکرد عینی، کیفیت زندگی را به عنوان موارد آشکار و مرتبط با استانداردهای زندگی می‌داند. این استانداردها شامل سلامت جسمانی، عوامل فردی (ثروت و…)، ارتباطات اجتماعی، اشتغال و سایر عوامل اجتماعی و اقتصادی است (ویلیامز[۶]، ۱۹۸۵). در نوسان بین دو رویکرد ذهنی و عینی، رویکرد جدیدی به نام کل نگر به وجود آمد (رنویک و براون، ۱۹۹۶). در این دیدگاه کیفیت زندگی یک پدیده چند بعدی است که شامل هر دو مؤلفه‌ ذهنی و عینی است.

به لحاظ اهمیت فراگیر کیفیت زندگی و تاثیرات قابل توجه آن، همواره این متغیر مورد توجه و بررسی قرار گرفته و سعی بر آن شده تا عوامل مؤثر بر آن، مورد شناسایی قرار گیرند. در این راستا، به طور کلی پژوهش‌ها به دو دسته عوامل اجتماعی و فردی اشاره ‌داشته‌اند.

از جمله عوامل اجتماعی مؤثر بر کیفیت زندگی همدلی[۷] است. ویشر[۸] (۱۹۹۵، به نقل از هراتیان، ۱۳۹۱) این واژه را برای اشاره به جنبه‌ای از احساس زیبایی شناختی به کار برده است. همدلی ظرفیت بنیادین افراد در تنظیم روابط، حمایت از فعالیت‌های مشترک و انسجام گروهی و نیروی انسانی، است. این توانایی نقشی اساسی در زندگی اجتماعی دارد (ریف، کتلر و ویفرینگ، ۲۰۱۰)، برانگیزنده رفتارهای اجتماعی و رفتارهایی است که انسجام گروهی را در پی دارد (جولیف و فارینگتن[۹]، ۲۰۰۴؛ ریف و همکاران، ۲۰۱۰). همدلی عنصری ضروری برای عملکردهای موفقیت آمیز بین شخصی محسوب می‌شود (سوسا[۱۰]، ۲۰۰۹ ) و پاسخ عاطفی فرد به واکنش های عاطفی دیگران است (علی، آموریم و چامورو ـ پریموزیک[۱۱]، ۲۰۱۰).

پژوهشگران نشان دادند که انسان در جریان یک ارتباط عاطفی و همدلانه می‌تواند روابط و احساسات خود را کنترل و رفتار خود را با جامعه هماهنگ و سازگار سازد و زندگی با کیفیت بهتر را تجربه کند. در پژوهشی، کالیوپسکا[۱۲] (۲۰۰۷ ) دریافته است که دانشجویان با احساس همدلی زیاد، در مقایسه با دانشجویانی که کمترین حد همدلی را دارند، نگرش‌های مثبت‌تری به رفتارهای ایجادکننده‌ی سلامتی داشته و شیوه رفتاری آن ها سالم تراست. سلامتی یکی از مؤلفه‌های کیفیت زندگی است.

از جمله عوامل فردی مؤثر دیگر هوش عاطفی است. در مطالعات متعددی به ارتباط کیفیت زندگی و هوش عاطفی اشاره شده است (مایر[۱۳]، ۲۰۰۴). نظریه‌پردازان بنا بر دیدگاه مورد پذیرش خود، هوش عاطفی را به انحای مختلف تعریف کرده‌اند. سالووی و مایر[۱۴] (۱۹۹۷)، معتقدند هوش عاطفی عبارت است از مجموعه‌ای از توانایی‌های ذهنی عمده، در قلمرو پردازش فعال اطلاعات هیجانی که شامل چهار بعد ادراک حسی و ابراز عواطف، تسهیل عاطفی تفکر، درک و تحلیل اطلاعات عاطفی و به کار‌گیری دانش عاطفی و در نهایت مدیریت عواطف است(مایر و سالووی، ۱۹۹۷؛ تیلور و باگبی[۱۵]، ۲۰۰۰).

از نظر بار- آن[۱۶] (۱۹۹۷)، هوش عاطفی عبارت است از مجموعه‌ای از توانایی‌ها و مهارت‌های غیر‌‌شناختی که بر سازگاری موفقیت آمیز فرد با فشارها و خواسته‌های محیط تاثیر می‌گذارند. این توانایی شامل عناصر غیرشناختی همچون، خوش‌بینی، شادکامی، شایستگی اجتماعی، خود شکوفایی و عزت نفس است (یوسفی و صفری، ۱۳۸۸). در تحقیقی مشخص شده است که بین هوش عاطفی وکیفیت زندگی افراد رابطه‌ مثبت وجود دارد (یوسفی و صفری، ۱۳۸۸).

یکی از دیگر عوامل فردی مؤثر بر کیفیت زندگی، هوش اخلاقی[۱۷] است. هوش اخلاقی مرز بین نوع دوستی و خودپرستی است و به معنای ظرفیت و توانایی درک درست از خلاف، توجه به زندگی انسان و طبیعت و رفاه اقتصادی و اجتماعی، ارتباطات آزاد و صادقانه و حقوق شهروندی است (بوربا[۱۸]، ۲۰۰۵). هوش اخلاقی ‌به این حقیقت اشاره دارد که ما به صورت ذاتی، اخلاقی یا غیراخلاقی متولد نمی‌شویم؛ بلکه یاد می‌گیریم که چگونه خوب باشیم. یادگیری برای خوب بودن، شامل ارتباطات، بازخورد، جامعه پذیری و آموزش است که هرگز پایان پذیر نیست. آنچه که ما برای انجام کارهای درست به آن نیاز داریم، همان هوش اخلاقی است که با بهره گرفتن از آن به یادگیری عمل هوشمندانه و دستیابی به بهترین عمل خوب نزدیک می‌شویم (بوربا، ۲۰۰۵). این سازه شامل چهار بعد: درستکاری، مسئولیت‌پذیری، بخشش و دلسوزی است (لنیک و کیل، ۲۰۰۵).

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه عوامل فردی مؤثر (هوش عاطفی و اخلاقی ) با کیفیت زندگی، با توجه به نقش واسطه‌ای عامل اجتماعی همدلی است.

۱-۲- بیان مسئله

هر فردی به دنبال آن است تا زندگی همراه با سلامتی، خوشبختی، معنویت، عشق و امید داشته باشد. علاوه بر این همه جوامع خواستار شادی و سعادت افراد خود از جمله دانشجویان خود هستند. دستورالعملی که روان‌شناسان می‌توانند فعالیت‌های خود را در قالب آن برای دانشجویان گسترش دهند، کمک به فهم و تعیین عوامل و تعیین‌کننده های سازه‌ای است که زندگی سالم همراه با خوشبختی و معنویت را به همراه داشته باشد تا بر اساس آن عوامل بتوانند به دانشجویان که از عناصر سازنده جامعه هستند، جهت داشتن کار و ازدواجی مناسب، روابط اجتماعی و سلامت بهتر کمک کنند، از این رو مطالعه عواملی که موجب زندگی بهتر و سازگاری هر چه بیشتر انسان با نیازها و تهدیدات زندگی می‌شوند، از مهم‌ترین سازه‌های مورد پژوهش است (کمپیل، سیلز، کوهان و آستین[۱۹]، ۲۰۰۶)، این سازه کیفیت زندگی است.

پژوهش ها حاکی از ثأثیر متغیرهای بسیاری بر کیفیت زندگی بوده‌اند. از جمله در‌‌‌ پژوهش سیاروچی و همکاران (۲۰۰۰) به بررسی رابطه عامل فردی هوش عاطفی با مؤلفه‌های‌ کیفیت زندگی یعنی سلامت جسمانی و روانی پرداخته شده است و این نتیجه حاصل شده است‌ که افرادی که در هوش عاطفی نمرات بالاتری دارند، می‌توانند به راحتی با استرس‌ها و فشارهای زندگی روزمره، مقابله کرده و همچنین قادرند احساسات خود را کنترل و بیان نمایند، ‌بنابرین‏ از نظر جسمی و روانی نسبت به کسانی که هوش عاطفی پایین‌تری دارند، سالم تر هستند.

در تحقیقات دیگری نیز به بررسی رابطه هوش عاطفی و کیفیت زندگی پرداخته شده است (شوته، مالوف، تورتینستون و روکی[۲۰]، ۲۰۰۷). همچنین پژوهش‌های هارت (۲۰۰۰)، تجلی (۱۳۸۶)، ساکلوفسکی، آستین و مینسکی[۲۱] (۲۰۰۳) حاکی از آن هستند که هوش عاطفی با سلامت روان رابطه مثبتی دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:46:00 ق.ظ ]




روش های گردآوری اطلاعات

مطالعه: که جهت بررسی اسناد و مدارک موجود و نیز ادبیات تحقیق صورت می‌گیرد.

مصاحبه تخصصی: که جهت رفع ابهام از رویه، مفاهیم و عملکردهای سیستم خصوصاًً در موارد غیر مکتوب که با کارشناسان و روسای ادارات ومدیران ارشد شرکت به عمل آمده است.

مشاهده: به منظور رؤیت و اثبات عینی واقعیات مربوط به رویه های عملکرد در سیستم موجود صورت گرفته است.

ابزار گردآوری اطلاعات

در این پژوهش اطلاعات مود نیاز از طریق مطالعه، مصاحبه، مشاهده اسناد و مدارک و بانک های اطلاعاتی گردآوری شده است.

پایایی و اعتبار تحقیق

جهت بررسی سیستم فعلی بهای تمام شده از مشاهده اسناد و مدارک و بانک های اطلاعاتی استفاده شده است. جهت نقد سیستم موجود به مطالعه سیستم پرداخته و جهت طراحی سیستم به مشاهده فرایند ارائه خدمات و همچنین مصاحبه با کارشناسان به شناسایی فعالیت های شرکت پرداخته شده است.

همچنین جهت مرور ادبیات تحقیق از تحلیل محتوا استفاده شده است.

روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات

اساسی ترین روش های تجریه و تحلیل اطلاعات شامل موارد زیر است.

تحلیل محتوا: که جهت دسته بندی مفاهیم نظری و ادبیات تحقیق صورت می‌گیرد.

تجزیه و تحلیل سیستم: در طراحی سیستم هزینه یابی پیشنهادی در قلمرو تحت بررسی از این روش استفاده شده و شامل موارد زیر است.

وجود یا فقدان سیستم هزینه یا بی در واحد تحت بررسی

تعیین نقاط ضعف و قوت سیستم هزینه یا بی در واحد تحت بررسی

ارائه پیشنهاداتی در جهت بهبود سیستم هزینه یابی در قلمرو تحت بررسی و طراحی چارچوب کلی سیستم پیشنهادی

موضوع این پژوهش طراحی سیستم بهای تمام شده مبتنی بر فعالیت در شرکت مادر تخصصی فرودگاه های کشور می‌باشد.

در این پژوهش اهداف ذیل دنبال شده است.

تعیین وجود یا عدم وجود سیستم در قلمرو تحت بررسی

تعیین معایب و محاسن سیستم در قلمرو تحت بررسی

طراحی چارچوب کلی سیستم پیشنهادی

فصل چهارم

طراحی سیستم پیشنهادی

مقدمه

بیشتر مدیران در صنعت فرودگاهی معمولا چشم انداز مناسبی از مدیریت هزینه ها به عنوان یکی از فرآیندهای مهم و نوین سیستم حسابداری مدیریت در سازمان خود ندارند. اما شکی نیست که دسترسی ‌به این اطلاعات یکی از ابزارهای مهم و استراتژیکی است که اطلاعات مفیدی را در دسترس مدیران جهت تصمیم گیری های متعدد قرار می‌دهد و با فراهم کردن بازخوردهای مناسب به آن ها کمک می‌کند تا بر اساس آن بتوانند به پیشرفت بیشتر سازمان خود و حفظ آن در بازار شدید رقابتی دست یابند.

یکی فاکتور های عمده که به نوعی یک تهدید بالقوه برای شرکت محسوب می شود انحصار موجود در مدیریت و راهبری فرودگاه های کشور می‌باشد. این انحصار از یک طرف موجب عدم حضور رقیب در بازار هوانوردی کشور شده و از طرف دیگر موجب کم توجهی به سنجش کارایی و اثر بخشی فعالیت های شرکت و فرودگاه های تحت مدیریت آن شده است. برای تبدیل این تهدید به فرصت بهبود مستمر و تحقق اهداف متعالی در حوزه فرودگاهی، شرکت فرودگاه های کشور نیاز دارد بداند هزینه خدمات مختلفی که ارائه می‌کنند به چه میزان می‌باشد و علاوه بر این اطلاع صحیح و کافی از اجزا هزینه ها و ساختار تشکیل دهنده آن ها در سازمان خود داشته باشند. برای مدیران فرودگاه ها و تصمیم گیرندگان صنعت فرودگاهی، دسترسی به اطلاعات مدیریت هزینه به عنوان یک ابزار کلیدی جهت تاثیرگذاری بر فعالیت‌های شرکت و فراهم کردن ایده ها و افکار مناسب برای اداره کردن و مدیریت فعالیت‌های فرودگاهی بسیار مهم و ضروری می‌باشد. این موضوع نه تنها به ‌عنوان یک محرک اساسی بر مسائل مالی صنعت فرودگاهی تاثیر اساسی دارد، بلکه بر فرهنگ سازمانی و چگونگی ساز و کار آن نیز تاثیر معناداری خواهد داشت. برای این منظور اصل مدیریت هزینه به عنوان یکی از موضوعات جدید و حاضر در بین سازمان‌های جهانی در صنعت فرودگاهی نیز به دلیل اینکه در این بازار انحصاری مشغول به فعالیت می‌باشد، باید مورد توجه جدی قرار گیرد.

چارچوبی که برای سیستم مدیریت هزینه در هر سازمانی وضع می شود باید این اطمینان را به طور دائم ایجاد کند که این سیستم می‌تواند استراتژیهای جاری سازمان را با فشارهای محیطی و موقعیتهای سازمانی تطبیق دهد. سازمان‌ها و مدیران آن ها نیاز دارند که بدانند چگونه می‌توانند با تصمیمات و فعالیت‌های خود، ارزش‌های موجود را حفظ نموده و ارزش افزوده جدیدی را در سازمان ایجاد کنند. مدیریت هزینه معیار و دیدگاه مناسبی است که می‌تواند به آن ها در این روند کمک کند. اطلاعات مدیریت هزینه یک روش و متدولوژی را ایجاد می‌کند که به کمک آن مدیران وکارکنان درک می‌کنند تا تلاش و نیروی خود را بر روی چه اهدافی در سازمان متمرکز کنند تا بتواند آن ها را به سمت اهداف تعیین کننده جهت سازمان آن ها سوق دهد. برای این منظور شناخت نارساییها و ضعف

    1. Activity Based Costing ↑

    1. Activity Based Management ↑

    1. Budgeting Financial Planing ↑

    1. Continiuse Improvement ↑

    1. Unused Capacity ↑

    1. Resources ↑

    1. Resource Driver ↑

    1. Activity ↑

    1. Activity Driver ↑

    1. Cost Object ↑

    1. Cost Driver ↑

    1. Activity Center ↑

    1. Activity Element ↑

    1. Cost Pool ↑

    1. Activity Analysis ↑

    1. Performance Appraisal ↑

    1. Activity Based Mnagement ↑

    1. Activity Based Budjeting ↑

    1. Costing ↑

    1. Chain of Activity ↑

    1. Early Activity based Costing ↑

    1. Two Dimensional System ↑

    1. Hony Well ↑

    1. Northern Telecom ↑

    1. General Motors ↑

    1. Cost Assingment View ↑

    1. Process Assingment View ↑

    1. Stockham Valve & Fittings ↑

    1. Northern Telecom Limited ↑

    1. Triquint ↑

    1. Ernest & Young ↑

    1. Clark Hurth ↑

    1. Dayton Extruded Plastics ↑

    1. Compumotor ↑

    1. Super bakery Inc. ↑

    1. Original Broadford Supe Works ↑

    1. Brookwood Medical Center ↑

    1. DHL Internationl Service ↑

    1. Air Italia ↑

    1. Royal Bank of Scotland Service ↑

    1. Europe Economics ↑

    1. Civil Aviation Authority ↑

    1. Helios ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:46:00 ق.ظ ]