کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



اصل عدم جواز قضاوت زن‌یا اصل مأذون بودن او

شاید بتوان گفت مهمترین دلیلی که برای ممنوعیت زنان از قضاوت در نوشته های بسیاری از فقیهان آمده و به عنوان دلیل محکم ازآن‌یاد شده، اصل عدم است‌یعنی گفته می‌شود قضاوت‌یکی از مناصب ولایی الهی است و کسی می‌تواند این منصب را عهده‌دار شود که به نحوی ازسوی مقام ولایت و امامت مأذون در این امر باشد. در رویه عملی پیامبر اکرم| و امامان× مواردی دیده شده که به مردان حکم و اجازه قضاوت داده‌اند و‌یا در تعبیرات عامی‌که برای تصدی قضاوت از سوی افراد صالح و شایسته به کار برده‌اند از لفظ مرد(رجل با رجال) استفاده کرده‌اند و نامی‌از زن به میان نیامده است و این امر حداقل این شک را ایجاد می‌کند که به زنان اجازه قضاوت داده نشده است و در مقام شک باید اصل عدم را اجرا کرد.

ارزیابی اصل عدم

می‌توان گفت مهمترین و بی‌دردسرترین دلیلی که فقها با خیال راحت به آن پناه برده و به عدم جواز قضاوت زنان فتوا داده‌اند همین اصل عدم است. زیرا ‌در مورد دلالت آیات و صحت صدور و دلالت روایات منقوله و اجماع و توجیهات عقلی از قبیل لزوم پوشیدگی زن و عدم خروج از خانه و حاضر نشدن در مجالس و محافل مردان و اختلاط با آن‌ ها و نقصان عقل و غلبه احساسات چنان که دیدیم خدشه‌هایی وارد بود و متکای محکم برای صدور فتوای عدم جواز نبود ولی اصل عدم، به عنوان آخرین دژ و پناهگاه مستحکم که تزلزلی در آن راه نخواهد‌یافت، مورد استناد اکثر فقیهان حتی آن‌ ها که دلایل عقلی و نقلی دیگر متزلزل می‌دیند، قرار گرفته است.آیا واقعاً اصل عدم، این قدر کارگشاست و بدون هیچ دغدغه ای می‌توان برآن تکیه کرد و به استناد آن فتوا داد‌یا ‌در مورد استناد ‌به این اصل هم می‌تواند بحث و ایراد باشد. حداقل این است که برخی از فقیهان معاصر صاحب فتوا و رساله بدون توجه ‌به این اصل مستحکم، و با خدشه در ادله عقلی و نقلی دیگر، حکم به جواز قضاوت زنان داده‌اند و جالب این است که زنان را نیز مشمول نصب عام و‌یا اذن عام مندرج در روایات وارده از ائمه× مربوط به مراجعه به علما و فقها دانسته‌اند و برخلاف آن‌ ها که می‌گویند، ‌در مورد ولایت و قضاوت نه به طور خاص و نه به صورت عام، به زنان اذنی داده نشده است معتقدند روایاتی چون: «الفقهاء امناء الرسل»‌یا:«العلماء ورثه الانبیاء» و‌یا «یا الفقهاء حصون الاسلام» عام است و اختصاص به مردان ندارد. ‌بنابرین‏ اذن عامی‌که در روایاتی آمده است زن و مرد را شامل می‌شود پس اذن عام ‌در مورد زنان نیز وجود دارد و اصل عدم شکسته می‌شود. اینان معتقدند حتی تعبیری که در بعضی از روایات به مرد (رجل) شده است حقیقتاً منظور جنسیت فرد نیست بلکه منظور بیان صلاحیت‌های او و عدم وابستگی به دستگاه محاکمه جور هست و نیز نقل شده ذکر کلمه (رجل) از باب تغلیب می‌باشد. علاوه بر این ممکن است گفته شود این همه که بر لزوم نصب خاص‌یا عام برای احراز منصب قضاوت در نوشته های فقها تأکید شده و نسبت به شمول آن بر زنان‌تردید صورت گرفته وهمه محصول نوع تفکر و طرز تلقی عده از فقیهان است، معلوم نیست تا چه حد دقیق و صحیح باشد، در نصوص قرآنی و روایی که ‌به این امر تصریح شده است آنچه در نصوص قرآنی و روایی که ‌به این امر تصریح نشده است آنچه در نصوص قرآنی و روایات متعدد وارده در باب قضاوت دیده می‌شود، عمدتاًً توصیه به اجرای عدالت و بی‌طرفی و عهده‌دار شدن این سمت از سوی افراد عالم و عادل و دقیق و تیزبین و دارای سعه صدر می‌باشد و معمولاً سخنی از مرد‌یا زن بودن به میان نیامده و از لزوم اذن داشتن و منصوب بودن نیز ذکری نرفته است.[۱۳۲]

نتیجه

حقیقت این است که استبعاد صلاحیت زنان برای قضاوت و صدور حکم از سوی فقیهان، بیش از آنکه مبتنی بر دلایل و توجیهات محکم عقلی و نقلی باشد، مولود نوع نگرش و ذهنیت‌هایی است که در گذشته نسبت به زن به لحاظ وضعیت جسمی‌و روحی ـ که متفاوت با مردان است ـ بهتر است به مشاغل اجتماعی سبک بپردازد، ولی این امر نباید بدین معنا باشد که با توجیهاتی نظیر لطافت جسم‌یا نقصان عقل غلبه احساسات، قضاوت زنان ممنوع و غیر‌مجاز اعلام گردد. البته از نگاه دیگر، با توجه ‌به این که قضاوت از جمله کارهای دشوار است و در روایات نیز بر این مسئله تأکید شده است، می‌توان گفت که برداشتن مسئولیت آنان از دوش زنان، خدمتی ‌به این بخش از جامعه‌ انسانی است که آن‌ ها را با دشواری‌های منصب قضاوت، درگیر نکرده است.

      1. مرجعیت

یکی دیگر از مسائل مورد ابتلاء و محل بحث مسئله اجتهاد و مرجعیت می‌باشد، آنچه این جا بدان می‌پردازیم، اصل امکان اجتهاد و عدم آن در زنان نیست؛ چرا که این صرفاً‌یک مسئله علمی‌است و در مسائل علمی‌تفاوتی بین زن و مرد مگر در محدوده ساختار فیزیولوژی آن‌ ها نیست.زن ومرد در زمینه‌ی کسب کمالات و ارزش‌های مشترک هستند اصل مجتهد شدن و مجتهد پروردن کمالی علمی‌است که در این زمینه زنان همچون مردان می‌توانند با رعایت حدود اسلامی، به تحصیل علم بپردازند و به مراتب عالیه‌ی علم و فقاهت برسند و هیچ محدودیت و منعی برای ایشان وجود ندارد. بلکه در‌صدد بررسی ‌یکی از جنجالی‌ترین مباحث مطرح شده در جامعه‌ علمی‌و فقهی کنونی هستیم، مبنی بر این که: آیا مرجع تقلید حتماً باید مرد باشد،‌ یا اگر زنی نیز از شرایط مرجعیت برخوردار شد، می‌توان به عنوان مرجع تقلید از او تقلید کرد؟

با مروری بر منابع فقهی شیعه درمی ‌یابیم که بحث مرجعیت زنان در بین فقهای پیشین به صورت‌یک بحث اجتهادی و کارشناسانه مطرح نبوده و تنها در دهه های اخیر، تعدادی از فقها به بحث و اظهار نظر در این خصوص پرداخته‌اند؛ ‌بنابرین‏ در این مسئله جایی برای استناد به اجماع وجود ندارد و باید به ادله دیگر رجوع کرد. اما نکته مهمی‌که ما را از شرح تفضیلی این ادله در بحث کنونی بی نیاز می‌سازد، این است که حتی فقهای مخالف مرجعیت زن نیز مشروعیت آن را از نظر قواعد اولیه پذیرفته و اعتراف کرده‌اند که هیچ دلیل لفظی معتبری بر ممنوعیت وجود ندارد و مقتضای دلیل اصلی در باب تقلید،‌یعنی سیره‌ی عقلا در خصوص رجوع جاهل به عالم، این است که در احراز مرجعیت میان مرد و زن تفاوتی نباشد؛ همان گونه که اطلاق برخی آیات و روایات نیز موید جواز مرجعیت زنان است. آری، فقهای مخالف در مقابل این ادله به وجوهی استناد کرده‌اند که گذشته از ناتمام بودن، گاه با مفهوم خاصی از واژه‌ مرجعیت تکیه دارند؛ مفهومی‌که فقهای موافق به آن ناظر نیستند. قائلان ‌به این نظریه به سه دلیل: مذاق شارع، روایات و اولویت قطعیه استدلال کرده‌اند.

مذاق شارع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 11:07:00 ق.ظ ]




در فاز دوم ورود مجدد یا ترخیص، سازگاری یا انطباق بازندگی اجتماعی شامل یادگیری شناخت و آگاهی از مشکلات همراه باکار و روابط اجتماعی، توسعه و رشد یک شبکه روابط اجتماعی خوب و راهبردی و استفاده از اوقات فراغت و تفریحات است. تقویت و مهارت‌های زندگی روزانه شامل کارورزی و مهارت یافتن در موضوعاتی نظیر دخل‌وخرج، مهارت‌های فرزند پروری و بهداشت روانی است. حفظ هوشیاری و خردمندی در خارج از درمان اجتماع مدار شامل آموزش و مهارت‌آموزی ‌در زمینه سازش با اجتماع و مقابله با شرایط و برانگیزاننده های مصرف مواد و الکل است حضور در جلسات آموزشی برای حفظ و ارتقای تغییرات سبک زندگی شدیداًً تشویق می‌گردد (خزائلی، ۱۳۸۰).

۲-۵-۹- روش‌های درمان اجتماع مدار

در درمان اجتماع مدار همه فعالیت‌ها و تعاملات اجتماعی، باعث تسهیل بهبودی وزندگی درست می‌شود، بااین‌حال فعالیت‌های ساختار دار برنامه روزانه، به صورت روش در نظر گرفته می‌شود که به شیوه های خاص برای تأثیر روی فرد و کل اجتماع طراحی ‌شده است این روش‌ها را می‌توان برای انطباق با اهداف اولیه، به صورت زیر سازمان‌دهی کرد:

راهبردهای بالینی و اجتماعی تشدید اجتماعی و غیر درمانی آموزشی

مدل فیزیکی و اجتماعی درمان اجتماع مدار

مدل درمان درمان اجتماع مدار، در واقع محیط اجتماعی و روان‌شناختی آن است هر جز این محیط، درکی از دیدگاه درمان اجتماع مدار را نشان می‌دهد و هرکدام از این اجزا برای انتقال آموزه‌های اجتماعی و تشویق پیوند و تغییر خود مورداستفاده قرار می‌گیرد درمان اجتماع مدار هم ازلحاظ فیزیکی و هم ازلحاظ برنامه، طراحی ‌شده است تا تجربه مقیمان از اجتماع را در دوران اقامت، تقویت کند این تجربه از اجتماع است با همه ویژگی‌های امنیت، ثبات، پیش‌بینی، پذیرش و … که به‌تدریج تازه‌واردان را قادر می‌کند تا هویت قدیمی و روابط خود را بافرهنگ قدیمی مواد، کاهش دهند و آن‌ ها را با پیوندهای جدید با افراد، ارزش‌ها و سبک زندگی درمان اجتماع مدار جایگزین کنند. در هنگام ورود به درمان اجتماع مدار، هیچ‌کس احساس حبس شدن در یک مؤسسه‌، بیمارستان یا حتی برنامه درمانی ندارد. از دیدگاه انسان‌شناسی، محیط اجتماعی درمان اجتماع مدار، بیشتر به یک روستای زنده و فعال شبیه است. تا یک مؤسسه‌ یا شرکت خدماتی. از دیدگاه اجتماعی و روان‌شناختی می ­تواند درمان اجتماع مدار را از سایر موقعیت‌های آموزشی یا درمانی که محیط اجتماعی آن‌ ها، مدل درمانی است، جدا کرد. عناصر عمده این مدل، سازمان اجتماعی و روابط اجتماعی است که تنها برای یک هدف یعنی بازگرداندن مجدد فرد به جامعه به کار گرفته می‌شود. خود معتادان در حال بهبودی، سازمان اجتماعی درمان اجتماع مدار را رشد می‌دهند (ساکس، ۲۰۱۲)

فعالیت‌های راهبری اجتماعی و بالینی شامل تشویق‌ها و امتیازها، تنبیه‌ها، امنیت و خانه پایی است این فعالیت‌ها، امنیت فیزیکی و روان‌شناختی محیط را تضمین کرده و باعث زندگی منظم و خلاق می­ شود فعالیت‌های تشدید اجتماعی شدن شامل چند جلسه گسترده است. جلسه صبح گاهی، جلسه خانگی و جلسه عمومی (در صورت نیاز). این جلسات درک مثبت افراد از اجتماع را آسان می‌کنند ‌بنابرین‏ قابلیت آموزش و درمانی دارند. فعالیت‌های درمانی آموزشی، شامل گروه‌های مواجهه، وارسی و گروه‌های آموزشی است (علی پور ۱۳۸۸).

در دیدگاه درمان اجتماع مدار، تغییر کل فرد از تعامل مداوم میل فرد و اجتماع ناشی می‌شود. غلبه بر پیچیدگی کل وجود فرد، مستلزم یک توصیف چندبعدی از همان فرد در طول زمان است ویژگی‌های اجتماعی و روان‌شناختی فرد را می‌تواند ابعاد و حیطه‌های به‌هم‌پیوسته از رفتارها و نگرش‌ها، سازمان‌دهی کرد تا تصویر پویایی از تغییر فرد ترسیم کرد (های، ۲۰۱۵).

چهار بعد عمده تغییر، نمایانگر دیدگاه عینی اجتماع از تغییر فرد است و ابعاد عضو اجتماع و اجتماعی شدن به رشد اجتماعی فرد، به‌ویژه به عنوان عضوی از اجتماع درمان اجتماع مدار و به طور کل به عنوان ‌مشارکت کننده در یک اجتماع بزرگ‌تر اشاره دارد ابعاد رشدی و شناختی، به تکامل فرد به عنوان یک فردی بی‌همتا، برحسب رشد فردی شخصیت و عملکرد روان‌شناختی اشاره دارد. در فرایند تغییر، ابعاد به‌هم‌پیوسته‌اند و باهم همپوشی دارند و برخی شاخص‌های رفتاری به‌طورکلی عام هستند (دی لئون ترجمه ابراهیمی، ۱۳۸۱).

مطالعات و تجربیات موجود نشان می‌دهد که درمان اجتماع مدار به عنوان یک رویکردی نظیر اجتماعی و روان‌شناختی برای تغییر افراد است. در این رویکرد تعامل مداوم میان فرد و اجتماع، به عنوان فرایند درمان تلقی می‌شود اما تا بااین‌حال، وضعیت روانی اجتماعی درمان اجتماع مدار، ماهیت کل گرایانه اختلال، پیچیدگی فرد و ویژگی‌های پویای بهبودی را توصیف می‌کند. در همه رویکردهای درمان اعتیاد، فرایند درمان به نحوه گسترده‌ای برحسب سه جز عمده مفهوم‌پردازی می‌شود:

اجزای درمان که شامل مداخلات یا خدمات ارائه شده جهت تغییر هستند، روش‌هایی که باعث تغییر می‌شوند و مکانیزم ها یا اصولی که تغییرات فردی را با اجزاء درمان پیوند می‌دهند (کلینکه، ترجمه محمدخانی، ۱۳۸۸).

۲-۵-۱۰- مقیمان در درمان اجتماع مدار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ق.ظ ]




اعمال روزانه ما از جمله خرید کالاها وخدمات گوناگون متاثر از عوامل مختلفی می‌باشد .شاخص های سبک زندگی که خود متاثر از باورها ،گرایش ها و نگرشهای افراد و جامعه ای که فرد در آن زندگی می‌کند ،است بر تصمیمات روزانه ما مؤثر هستند.خرید نیز یکی از اعمالی است که برای هر فردی در زندگی روزمره با دوره های زمانی متفاوت پیش می‌آید.

این تحقیق به دنبال ‌پاسخ‌گویی‌ ‌به این سوال است که تاثیر شاخص های سبک زندگی یعنی شاخص های مصرف،اوقات فراغت،ارزش ها وهویت بر قصد خرید پوشاک چیست ؟

۲-۱ ضرورت واهمیت مسئله:

الف- اهمیت و ضرورت نظری

۱٫ مقصود از رفتار خریدار مصرف کننده، رفتاری است که مصرف کننده نهایی به هنگام خرید دارد( یعنی افراد وخانوارهایی که کالاها وخدمات را برای مصرف شخصی خریداری می‌کنند). همه این مصرف کنندگان نهایی، درمجموع بازار مصرف را به وجود می آورند. بازار مصرف آمریکا در برگیرنده ۲۶۷ میلیون نفر است که ‌در سال‌ بیش از چند تریلیون دلار کالاها وخدمات مصرف می‌کنند واین بازار یکی از جذاب ترین بازارهای مصرف دنیا‌ است.بازار مصرف دنیا بیش از ۸/۵ میلیارد نفر را در برمی گیرد.در سراسر دنیا مصرف کنندگان از نظر سن،درآمد، سطح تحصیلات ‌و سلیقه بسیار متفاوتند. آن‌ ها انواع ‌و اقسام کالاها وخدمات خریداری می‌کنند. عوامل بسیار زیادی بر رفتار این جمعیت انبوه اثر می‌گذارد تا افراد از بین آن همه محصولات وخدمات ، اقلام خاصی را انتخاب و خریداری نمایند.

۲٫ معمولا هر مصرف کننده در روز خریدهای زیادی می‌کند و در این باره تصمیمات متعددی می‌گیرد. بیشتر شرکت هایی که درباره رفتار خرید مصرف کننده به تحقیق می پردازند، می کوشند درباره آنچه را که مصرف کنندگان می خرند، شیوه وتعداد خرید ، مکان خرید وعلت خرید پاسخهای مناسبی بیابند.بازاریابها می‌توانند برای یافتن پاسخهایی برای پرسش هایی که درباره نوع خرید ، مقدار و محل خرید مصرف کننده مطرح می‌شود، تحقیقات ‌و مطالعاتی بنمایند؛ ولی آگاهی یافتن از علتهای رفتار مصرف کننده یا خریدار چندان ساده نیست، اغلب این پاسخ‌ها در ذهن، فکر و مغز مصرف کننده وجود دارد.( کاتلر[۱] ، ۲۰۵)

۳٫ از عواملی که بر رفتار مصرف کننده اثر می­گذارند می توان به عوامل فرهنگی، اجتماعی، شخصی وروانی اشاره کرد که البته این اثر در قصد خرید که گامی پیش از رفتار خرید است نیز وجود دارد . شاخص های سبک زندگی از مقولاتی هستند که بر قصد خرید مؤثر هستند. خصوصاً از آنجایی که سبک زندگی برگرفته از ارزش ها و نمود رفتار افراد در زندگی می‌باشد .عوامل زیادی از جمله عوامل اقتصادی و طبقاتی، خلاقیت و شخصیت فردی، ساختارهای اجتماعی در تولید سبک زندگی نقش دارند.

نکته ای که لازم است اشاره شود اینکه اگر چه عمده پژوهش های سبک زندگی درباره الگوهای مصرف ورفتارهای تفریح وفراغت می‌باشد، اما سبک زندگی منحصر ‌به این موارد نیست و می‌تواند شامل رفتارهای افراد در بخش های مختلف زندگی باشد.

ب- اهمیت و ضرورت عملی

در مجموع می توان از نظر کاربردی به موارد زیر در اهمیت این تحقیق اشاره کرد:

در هرعمل خرید، یک فرایند تصمیم گیری وجود دارد،فرایندی که طی آن خریدار تصمیم می‌گیرد چه نوع محصول یا خدماتی را خریداری نماید.(رسولی ،۱۳۸۲)اولین گام در این جریان نیاز مخاطب است.مخاطب برای رفع نیاز خود به جمع‌ آوری اطلاعات در خصوص نیازش می پردازد، اما باید گفت جمع‌ آوری اطلاعات بخشی از فرایند خرید می‌باشد و مرحله مهم تر اینکه فرد باید اطلاعات جمع‌ آوری شده را با معیارهایی بسنجد .

۱٫شاخص های سبک زندگی در واقع می‌توانند به عنوان معیارهایی برای افراد در تصمیم گیری خرید باشند.اینکه نگرش افراد نسبت ‌به این شاخص ها چگونه با شد کمک عمده ای در پیش‌بینی قصد خرید آن‌ ها از کالای مورد نظر می کند؛ البته عوامل زمینه ای دیگر را نیز نباید از نظر دور داشت و در صورت درنظر گرفتن همه موارد است که می توان تحلیل درستی از فرایند قصد خرید، خرید و پس از خرید توسط افراد جامعه نمود.

۲٫با تحلیل سبک های زندگی افراد، بازاریابان می ­توانند متناسب با نیازهای صحیح افراد به آن‌ ها کالا معرفی نمایند و نیازهای‌کاذب افراد را نیز به سمت مناسب جهت دهی نمایند.

۱-۳ هدف های تحقیق :

هدف اصلی:

سنجش تاثیر شاخص های سبک زندگی بر قصد خرید

اهداف فرعی:

– سنجش تاثیر نگرش به مصرف بر قصد خرید

– سنجش تاثیر ارزش‌ها بر قصد خرید

– سنجش تاثیر هویت بر قصد خرید

– سنجش تاثیراوقات فراغت بر قصد خرید

– سنجش تاثیر تبلیغات به عنوان متغیر تعدیل گر بین شاخص های سبک زندگی و قصد خرید.

۱-۴ فرضیه‌ها یا سؤال های تحقیق:

فرضیه اهم:

شاخص های سبک زندگی بر قصد خرید تاثیر دارد.

فرضیه های اخص:

۱- مصرف(الگوی مصرف) بر قصد خرید تاثیر دارد.

۲-ارزش ها(الگوی ارزشی) بر قصد خرید تاثیر دارد.

۳- هویت (الگوی هویتی)بر قصد خرید تاثیر دارد.

۴ -اوقات فراغت(الگوی فراغت) بر قصد خرید تاثیر دارد.

۵-متغیر تبلیغات رابطه بین شاخص های سبک زندگی و قصد خرید را تعدیل می کند.

۱-۵ تعریف عملیاتی واژگان کلیدی تحقیق :

نگرش: شیوه ای که مصرف کنندگان نسبت به جنبه خاصی از محیطشان، فکر ، احساس وعمل می‌کنند.(هاوکینز[۲]، بست و کانی، ۲۰۰۱)

نگرش را با ویژگی هایی چون جذابیت ،ارزشمند بودن،سودمند بودن ،مربوط بودن ،مورد نیاز بودن و… کالا می توان اندازه گرفت. در مدل ABC نگرش مبتنی بر سه جنبه شناختی ، احساسی و رفتاری ‌می‌باشد.

تبلیغات: نوعی از ارتباطات است که از سوی شخص حقیقی یا حقوقی معینی، با هدف معرفی ،جلب توجه ویا تشویق نسبت به کالا،خدمت ، نیاز،مؤسسه‌ و یا آموزه ای، با بهره گرفتن از وسایل گوناگون، خطاب به توده ،گروه یا فرد صورت می‌گیرد.(همایون،۲۶۳:۱۳۷۹)

سبک زندگی:شیوه زندگی قشرها،طبقات و ‌گروه‌های اجتماعی مختلف را در جامعه سبک زندگی می‌نامند.هر یک از قشرهای اجتماعی سبک زندگی ویژه با رویکردها و باورداشت های خاص خود را دارند. سبک زندگی، کارهای روزمره، عادات لباس پوشیدن، خوردن، شیوه روبه روشدن با دیگران، گذران اوقات فراغت وبه طور کلی چگونگی انتخاب های افراد را در برمی گیرد.(سازگارا،۱۳۸۲)

به باور گیدنز شیوه زندگی مجموعه ای کم وبیش جامع از عملکردهاست که فرد آن‌ ها را به کار می‌گیرد چون نه تنها نیازهای جاری او را برآورده می‌سازند، بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران متجسم می‌سازد. (گیدنز[۳]،۱۲۰:۱۳۸۵)

هنجار(الگوی) مصرف: منظور از هنجار(الگوی) مصرف،معیارها و موازینی هستند که فرد ‌بر مبنای‌ آن ها، انتخاب ها وتصمیم های خود را در زمینه مصرف کالا، زمان ‌و مکان سازمان می‌دهد(سازگارا ،۱۳۸۲و چاوشیان ،۱۳۸۱). مصرف شامل دو دسته مصرف مادی ومصرف فرهنگی می‌باشد.

مصرف مادی شامل معرف های زیر می‌باشد:

ترجیحات غذا،پوشاک واولویت های هزینه ای دیگر غیر از مایحتاج.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ق.ظ ]




SWIFT راه مطمئنی برای تبادل انواع ‌پیغام‌ها، سفارش خرید، فروش رساندن ‌راهنمایی‌هایی جهت نحوه تحویل، ارسال یا موارد مشابه می‌باشد. هدف اولیه از ایجاد سوئیفت جایگزینی روش های ارتباطی غیر استاندارد کاغذی و یا انتقال پیام از طریق تلکس در سطح بین‌المللی با یک روش استاندارد جهانی بود. سوئیفت از بدو تأسیس تا به حال دچار تحول اساسی در روش‌ها و مکانیزم های مورد استفاده خود گردیده است (دلیجانی، ۱۳۸۷).

۲-۱۴-۲ مزایا و اهمیت سوئیفت (SWIFT)

امروزه اهمیت سوئیفت به حدی است که شاید بتوان گفت بدون سوئیفت مبادلات و نقل و انتقالات پول در سطح بین‌المللی امکان پذیر نیست و در صورت نبود سوئیفت تجارت بین‌المللی با مشکل جدی مواجه می‌شود. با توجه به اینکه امروزه اهمیت استفاده از ابزار فناوری اطلاعات و ارتباطات، در قالب مزایای امنیتی و سرعت آن سنجیده می‌شود و در اینجا از دو جهت مذکور (سرعت و امنیت) مزایای سوئیفت مورد بررسی قرار می‌گیرد.

از دیدگاه تخصصی مزایای سوئیفت را علاوه بر کاهش ریسک مدیریتی و بهبود اتوماسیون که تمام فناوریها و مؤسسات امروزه به دنبال آن هستند می‌توان به صورت زیر دسته بندی کرد.

۱- استاندارد بودن

قبل از راه اندازی این شبکه تبادل ‌پیغام‌های مالی توسط تلکس انجام می شد و ‌پیغام‌های مالی با بهره گرفتن از برداشت دریافت کننده از پیام تعبیر می‌شد. ولی اکنون با بهره گرفتن از استانداردهای سوئیفت تعبیر و تفسیر پیام‌های مالی کاملاً یکسان است.

۲- سرعت

با توجه به اینکه ‌پیغام‌ها از طریق شبکه ارسال می شود کمتر از چند ثانیه پس از ارسال، پیام گیرنده آن را دریافت خواهد کرد. این روش باعث تسریع در نقل و انتقال وجوه خواهد شد.

۳- قابلیت اطمینان

با عنایت به اینکه رمز نگاری و رمز گشایی، تماماً به وسیله شبکه انجام می پذیرد و کاربر نقشی در رمز نگاری و رمز گشایی آن ندارد در نتیجه، قابلیت اطمینان این شبکه برای کاربران آن رضایت بخش است و کاربران کاملاً، ‌به این شبکه اعتماد دارند.

۴- گستردگی

هم اکنون بالغ بر ۲۸۰۰ بانک (شامل ۱۵۰ بانک از آمریکا و بقیه از سایر کشورهای جهان) عضو سوئیفت هستند البته این تعداد علاوه بر سایر کاربران نظیر مؤسسات مالی (که تا سال ۲۰۰۰ بالغ بر ۶۰۰۰ مؤسسه مالی در ۱۷۸ کشور جهان بوده است) و همچنین دلالان سهام، مؤسسات مدیریت سرمایه گذاری، سازمان های سپرده گذاری سهام و … بوده است. در تأیید گستردگی آن لازم به ذکر است با توجه ‌به این که هم اکنون معاملات طلا هم از طریق این شبکه انجام می پذیرد این امر روند گسترش آن را سریعتر از پیش نموده است.

در طول سال ۲۰۰۰ از طریق شبکه سوئیفت بالغ بر ۲/۱ بیلیون پیغام مالی، منتقل شده و به طور متوسط روزانه ارزش ‌پیغام‌های مالی از طریق سوئیفت به تنهایی مبلغی بیش از ۵ تریلیون دلار آمریکا تخمین زده شده است. با اتخاذ سیاست افزایش خدمات برای کاربران در نقاط مختلف جهان پیش‌بینی می‌شود که این روند همچنان سیر صعودی داشته باشد.

۵- هزینه کم

خدمات سوئیفت باعث می‌شود هزینه نقل و انتقال مالی بسیار کاهش یابد. هم اکنون هزینه مخابره هر پیام سوئیفتی (هر ۳۲۵ حرف یا علامت[۷۲]) بر ایران حدود ۸ فرانک بلژیک برای هر پیام قابل کاهش می‌باشد این در حالی است که به استناد برآورد و نظریه کارشناسان فنی سوئیفت، هزینه سوئیفت کمتر از یک سوم هزینه مخابره پیام‌های مالی از طریق تلکس است.

۶- امنیت

با ملاحظه حجم زیاد تبادلات مالی، ارزی و سهام که امروزه در سطح جهانی صورت می پذیرد زیر ساختار اصلی این امور همواره به تأیید و تصدیق این ارتباطات از طریق یک مرجع معتبر (طرف سوم) نیازمند است. سوئیفت راه حل های متعددی به منظور تأیید و تصدیق پیامها به کاربران متعدد خود ارائه می‌دهد. با توجه به نقش بسیار مهم سوئیفت به عنوان مرکز پیغام رسانی برای اعضاء خود که می خواهند مبالغ زیادی از پول را رد و بدل کنند، امنیت درون شبکه نقش حائز اهمیت و تعیین کننده ای دارد. سوئیفت با بهره گرفتن از شبکه های اختصاصی خود و سیستم پیشرفته نرم افزاری و سخت افزاری تاکنون از عهده این عمل به خوبی برآمده است و تا به حال خبر یا گزارشی مبنی بر سوء استفاده از این شبکه دریافت و یا منتشر نشده است از طرف دیگر این اعتبار امنیتی وقتی بیشتر می‌شود که بدانیم این شبکه متعلق به کشور خاصی نیست و همه کشورها بسته به آمار پیام‌های وارده و صادره می‌توانند در این شبکه سهم داشته باشند (دلیجانی، ۱۳۸۷).

۲-۱۴-۳ کاربرد و کاربران سوئیفت

علاوه بر مواردی که به صورت گذرا در بخش‌های قبل مطرح شد. در این بخش ابتدا توضیحاتی پیرامون انواع خدمات بانکی که توسط سوئیفت در سراسر دنیا ارائه می‌شود داده شده سپس فهرستی از کاربران متفاوتی که بیشترین سهم را در استفاده از این شبکه دارا هستند ارائه می‌گردد خدماتی که توسط شبکه سوئیفت ارائه می‌شوند عبارتند از:

۱- حواله بانکی

۲- حواله های بدهکار و بستانکار

۳- صورت حسابهای بانکی

۴- معاملات و تبدیلات ارز

۵- بروات

۶- اعتبارات اسنادی

۷- معاملات سهام بین بانک‌ها

۸- گزارش مانده و تراز حساب‌ها

۹- تسویه حساب مبالغ کوچک و بزرگ

موضوع مهم دیگری که در بخش سوئیفت لازم است به آن اشاره شود، کاربران آن می‌باشد به همین منظور در ادامه توضیحات مختصری پیرامون کاربران سوئیفت ارائه می‌گردد. کاربران سوئیفت به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

۱- عضو (سهامدار)[۷۳]

اعضاء شامل بانک‌ها، دلالان واجد شرایط واسطه های معاملات بازرگانی و سهام مؤسسات سرمایه گذاری می‌باشند.

۲- عضو جزء[۷۴]

یک سازمان که واجد شرایط لازم جهت عضویت در سوئیفت می‌باشد و بیش از ۵۰٪ سهام آن به طور مستقیم و یا ۱۰۰٪ سهام آن به طور غیر مستقیم در اختیار یک عضو سوئیفت باشد، یک عضو جزء باید کاملاً تحت کنترل مدیریتی اعضاء باشند.

۳- شرکا [۷۵]

انواع شرکا شامل:

۱- دلالان و واسطه هایی که در زمینه سهام و اوراق و مسائل مالی مربوطه فعالیت دارند.

۲- مبادله گرهای ارزی برای سهام، اوراق قرضه و ابزارهای مالی و مرتبط

۳- مؤسسات سپرده گذرای و تسویه (نقل و انتقال بانکی) مرکزی

۴- دلالان (صرافان) پول

۵- شرکت‌های خدماتی امانات

۶- تسهیل کنندگان فرعی امانات و سرویس‌های ذینفع

۷- سازمان نمایندگی- انتقال و ثبت کننده

۸- شرکت کنندگان چکهای مسافرتی

۹- صادر کنندگان چکهای مسافرتی

۱۰- مؤسسات تجاری

۱۱- ارائه کنندگان خدمات تصدیق معاملات تجاری الکترونیکی ایمن

۱۲- دفاتر نمایندگی

۱۳- مؤسسات مالی غیر سهامی

۱۴- نمایندگی های ارائه دهنده سیستم های مخفی امن

۱۵- زیر ساختهای بازار سهام

۱۶- اعضای اداره کنندگان ‌گروه‌های استفاده کننده

۱۷- مؤسسات مدیریت سرمایه گذاری (دلیجانی، ۱۳۸۷)

۲-۱۴-۴ ساز و کار عمل سوئیفت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:06:00 ق.ظ ]




بخش دوم: فرق شرط با اعلامیه.

‌در مورد تفاوت حق شرط (Rezervation) با اعلامیه (Declaration) کمیته حقوق بشر تعاریف خاصی ارائه ننموده و حتی در نظریه ی تفسیری خود به دشواری این تفکیک اعتراف نموده است. شرط، بیانیه ای یک جانبه است unilateral statement که به موجب آن کشوری در تعهدات قراردادی معاهده ی مشمول شرط نسبت به خود اصلاح و تغییراتی انجام داده و یا خود را نسبت به برخی تعهدات مذکور در معاهده پایبند نمی بیند. این بیانیه می‌تواند در هنگام الحاق و یا در صورتی که معاهده اجازه دهد پس از الحاق صادر شود.

بر اساس نظر کمیته در صورتی که بیانیه ی کشوری صرف نظر از نام و عنوانی که ‌ممکن‌است بر آن اطلاق شده باشد در پی استثناء و یا ایجاد تغییرات و اصلاحات در تاثیر حقوقی معاهده ای بر آن کشور باشد می‌تواند به آن شرط اطلاق نماید. کمیته ی حقوق بشر در تبیین مفهوم شرط دقیقاً همان تعریف ماده ی ۲ کنوانسیون ۱۹۶۹ حقوق معاهدات وین را به کار گرفته است. کنوانسیون وین شرط را به عنوان بیانیه ای یک جانبه که به منظور ایجاد اصلاح و تغییرات tomodify و یا استثناء کردن to exclude کشوری از برخی تعهدات قراردادی معاهده ای که شرط بر آن وارد شده، به شمارآورده است. کنوانسیون مذکور نحوه ی تنظیم و عبارت بندی و یا عنوانی و نامی که برای این بیانیه انتخاب شده باشد مؤثر در مفهوم نمی داند. بلکه، نتیجه ی مدلول آن بیانیه را ملاک قرار داده از نقطه نظر کمیته حقوق بشراعلامیه های تفسیری با چنین هدف و مقصودی ارائه شده است و مفاد آن بیانگر چنین مدلولی نیست. اگر بیانیه و شرط وارده تنها بیانگراستنباط و فهم یک ‌کشور از عبارات و مقررات معاهده بوده و در پی استثناء تاثیرات حقوقی معاهده بر آن کشور و یا ایجاد اصلاح و تغییراتی نسبت ‌به این تاثیرات حقوقی نباشد، چنین بیانیه ای در واقع یک شرط به شمار نمی آید.[۱۶]

۱ـ حق شرط دارای خصوصیات ویژه ای است که، اعلامیه ی تفسیری دارای آن ها نیست. حق شرط در کلیه ی معاهدات قابل اعمال نیست. ولی ‌ممکن‌است اعلامیه ی تفسیری نسبت به آن معاهدات مجاز شناخته باشد.

۲ـ اعلامیه تفسیری یک عمل یک جانبه بدون اثر و اعتبارمتقابل است. به عبارت دیگر اعلامیه ی تفسیری فاقد هر گونه الزام حقوقی برای دیگر کشورهای معاهده است. ازاین رو در روابط بین دو کشور صادرکننده ی اعلامیه و دیگر کشورهای متعاهد قابلیت استفاده نخواهد داشت. ‌اما اگر حق شرط حتی از سوی یک کشور هم مورد پذیرش قرار گیرد، میان آن کشور و کشور واضع حق شرط رابطه ی قراردادی در حدود همان حق شرط برقرارمی شود و در نتیجه میان آن دو تاثیر متقابل خواهد داشت. این اثر حق شرط بدان دلیل است که، حق شرط یک عمل حقوقی یک جانبه است که به محض آنکه از طرف کشور مقابل مورد پذیرش قرارگرفت به یک عمل حقوقی دوجانبه تبدیل می شود.

۳ـ اعلامیه ی تفسیر ی در بسیاری موارد خط مشی و مواضع یک کشور را مشخص می‌سازد و معمولاً دارای جنبه ی سیاسی است. در صورتی که اعلامیه ی حق شرط برای تحدید یا گسترش مفاد معاهده که جنبه ی حقوقی دارد استفاده می شود که، درصدد تغییر شمول مقررات معاهده نسبت به کشور شرط کننده است.[۱۷]

به نظر می‌رسد، حق شرط وارد بر معاهده، دارای نوعی آمریت می‌باشد و تمام کشورها ملزم هستند در همان حدود و راستا نسبت به آن حق شرط عمل نمایند و در واقع نوعی مقررات و موازین در معاهده است که حقوق کشور شرط گذار را کاسته یا می افزاید. ولی اعلامیه ی تفسیری جنبه ی امری نداشته و فاقد هر گونه الزامات حقوقی است و فقط نشانگر اهداف اساسی و بنیادین آن کشور نسبت به سایر کشورها در عرصه ی سیاست جهانی می‌باشد. ارزش حقوقی و سیاسی حق شرط در تمامی متون معاهدات بین‌المللی به وضوح قابل مشاهده است و در واقع می توان به صراحت اذعان نمود که، جنبه ی اصلی و سازنده در تمامی معاهدات دارد. چه بسا همین امر سبب شده تا حق شرط جنبه ی الزامی و آمره در تعهدات و موافقت نامه ها را به خود بگیرد.

گفتار ششم: پذیرش حق شرط ‌و اعتراض به آن.

وقتی حق شرطی نسبت به معاهده ای اعلام می شود، کشورها آزادند که آن حق شرط را بپذیرند یا نسبت به آن اعتراض کرده و آن را رد نمایند که پذیرش آن نیز می‌تواند به دو صورت ضمنی یا صریح صورت گیرد. دادگاه داوری در رأی‌ مورخ ۳۰ ژوئن ۱۹۷۷ در قضیه ی تحدید حدود فلات قاره در دریای ایرواز Iroise در دعوی فرانسه علیه انگلستان ‌در مورد ماده ی ۱۲ عهدنامه ۱۹۵۸ ژنو در زمینه ی فلات قاره چنین اعلام نمود مقرراتی که به طور کلی حق شرط را مجاز می‌دارد به کشورها ی طرف معاهده آزادی انشاء یارد آن داده می شود سکوت به معنی پذیرش ضمنی است اما این اعتراض و پذیرش در همه ی موارد یکسان نیست. به علاوه نحوه ی پذیرش ‌و اعتراض آن تابع آئین خاصی است.[۱۸]

مسئله ای که در اینجا مطرح می شود آن است که، اگر حق شرطی اعلام شد سه حالت پدید می‌آید. برخی کشورها آن را می‌پذیرند برخی کشورهای دیگر نظری ممتنع خواهند داشت، ولی برخی دیگر نسبت به آن حق شرط معترض خواهند بود. نمی توان گفت که، حق شرط نسبت به آن گروه معترض اجرا و اعمال نخواهد شد و این مسئله تفکیک پذیر و تجزیه پذیر نیست چرا که باعث به وجود آمدن مشکلات بسیار و سبب ناکاراّمدی سازمان های بین الملل خواهد شد.

به موجب بند ۴: ماده ی ۲۰ کنوانسیون وین، می توان به نکات زیر و برای تصدیق و روشن شدن عبارات فوق اشاره نمود:

الف) قبولی حق شرط از جانب طرف دیگر معاهده: کشور انشاکننده ی حق شرط را در مقابل کشور پذیرنده ی طرف معاهده قرار می‌دهد. مشروط ‌به این که، معاهده برای این کشورها لازم الاجرا شود.

ب) اعتراض به حق شرط از جانب کشور دیگر متعاهد، مانع اجرای معاهده میان کشور اعتراض کننده و کشورانشاء کننده حق شرط نخواهد بود. مگر آنکه اعتراض کننده قصد مخالفت خود را با صراحت و قاطعیت بیان کند.[۱۹]

به نظر می‌رسد باید کشورها، با ارائه ی دلایل قانع کننده نسبت به حق شرط، مانع از اجرای آن نشوند. زیرا فقط در آن صورت است که، از هرج و مرج میان کشورها نسبت ‌به این شروط وارد بر معاهده می توان پیش گیری نمود.

بخش اول: شرایط پذیرش حق شرط.

برای اینکه شرط مطرح شده مورد پذیرش و قبولی تمامی اعضاء قرارگیرد باید شرایط خاصی داشته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:06:00 ق.ظ ]