کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



جدول ۳-۲ : ضریب پایایی سوالات پرسشنامه‌ ۱۱۰

جدول ۴-۱ : جدول فراوانی جنسیت پاسخ دهندگان ۱۱۵

جدول ۴-۲ : جدول فراوانی تحصیلات پاسخ دهندگان ۱۱۶

جدول ۴-۳ : جدول فراوانی سابقه خدمت پاسخ دهندگان ۱۱۷

جدول ۴-۴ : جدول فراوانی سن پاسخ دهندگان ۱۱۸

جدول ۴-۵ : جدول فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر دانش کارکنان ۱۲۰

جدول ۴-۶ : نتایج آزمون کولموگروف اسمیرونوف برای نمره متغیر دانش کارکنان ۱۲۱

جدول ۴-۷ : جدول فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر توانایی عقلانی کارکنان ۱۲۲

جدول ۴-۸ : نتایج آزمون کولموگروف اسمیرونوف برای نمره متغیر توانایی عقلانی کارکنان ۱۲۴

جدول ۴-۹ : جدول فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر سبک فکری کارکنان ۱۲۵

جدول ۴-۱۰ : نتایج آزمون کلموگروف اسمیرنف برای نمره متغیر سبک فکری کارکنان ۱۲۶

جدول ۴-۱۱ : جدول فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر انگیزه کارکنان ۱۲۷

جدول ۴-۱۲ : نتایج آزمون کولموگروف اسمیرونوف برای نمره متغیر انگیزه کارکنان ۱۲۹

جدول ۴-۱۳ : جدول فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر عوامل شخصیتی کارکنان ۱۳۰

جدول ۴-۱۴ : نتایج آزمون کولموگروف اسمیرونوف برای نمره متغیر عوامل شخصیتی کارکنان ۱۳۱

جدول ۴-۱۵ : جدول فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر عوامل محیطی ۱۳۲

جدول ۴-۱۶ : نتایج آزمون کولموگروف اسمیرونوف برای نمره متغیر عوامل محیطی ۱۳۴

جدول ۴-۱۷ : نتایج آزمون دوجمله‌ای برای فرضیه فرعی ۱ ۱۳۵

جدول ۴-۱۸ : نتایج آزمون دوجمله‌ای برای فرضیه فرعی ۲ ۱۳۶

جدول ۴-۱۹ : نتایج آزمون دوجمله‌ای برای فرضیه فرعی ۳ ۱۳۶

جدول ۴-۲۰ : نتایج آزمون دوجمله‌ای برای فرضیه فرعی ۴ ۱۳۷

جدول ۴-۲۱ : نتایج آزمون دوجمله‌ای برای فرضیه فرعی ۵ ۱۳۸

جدول ۴-۲۲ : نتایج آزمون دوجمله‌ای برای فرضیه فرعی ۶ ۱۳۹

جدول ۴-۲۳ : نتایج آزمون فریدمن برای فرضیه فرعی ۷ ۱۴۰

جدول ۴-۲۴ : نتایج آزمون کولموگروف اسمیرونوف برای نمره متغیر عوامل مؤثر بر خلاقیت کارکنان ۱۴۱

جدول ۴-۲۵ : نتایج آزمون دوجمله‌ای برای فرضیه اصلی ۱۴۲

جدول ۴-۲۶ : ماتریس تصمیم ۱۴۳

جدول ۴-۲۷ : ماتریس تصمیم بی‌مقیاس شده با روش نرم ۱۴۴

جدول ۴-۲۸ : ماتریس تصمیم بی‌مقیاس شده وزندار ۱۴۵

جدول ۴-۲۹ : جواب ایده‌آل و ضد ایده‌آل ۱۴۶

جدول ۴-۳۰ : فاصله گزینه‌ها از جواب ایده‌آل و ضد ایده‌آل ۱۴۷

جدول ۴-۳۱ : مقادیر شاخص شباهت برای گزینه‌ها ۱۴۸

جدول ۴-۳۲ : رتبه‌بندی گزینه‌ها ۱۴۹

جدول ۴-۳۳ : نتایج آزمون من ویتنی برای ادعای ۱ ۱۵۰

جدول ۴-۳۴ : نتایج آزمون کروسکال والیس برای ادعای ۲ ۱۵۲

جدول ۴-۳۵ : نتایج آزمون کروسکال والیس برای ادعای ۳ ۱۵۴

جدول ۴-۳۶ : نتایج آزمون کروسکال والیس برای ادعای ۴ ۱۵۶

جدول ۵-۱ : رتبه‌بندی گزینه‌ها ۱۵۶

فهرست نمودارها

عنوان صفحه

نمودار ۴-۱ : نمودار فراوانی جنسیت پاسخ دهندگان ۱۱۵

نمودار ۴-۲ : نمودار فراوانی تحصیلات پاسخ دهندگان ۱۱۶

نمودار ۴-۳ : نمودار فراوانی سابقه خدمت پاسخ دهندگان ۱۱۷

نمودار ۴-۴ : نمودار فراوانی سن پاسخ دهندگان ۱۱۸

نمودار ۴-۵ : نمودار درصد فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر دانش کارکنان ۱۲۰

نمودار ۴-۶ : نمودار درصد فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر توانایی عقلانی ۱۲۳

نمودار ۴-۷ : نمودار درصد فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر سبک فکری کارکنان ۱۲۵

نمودار ۴-۸ : نمودار درصد فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر انگیزه کارکنان ۱۲۸

نمودار ۴-۹ : نمودار درصد فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر عوامل شخصیتی ۱۳۰

نمودار ۴-۱۰ : نمودار درصد فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر عوامل محیطی ۱۳۳

نمودار ۴-۱ : نمودار فراوانی جنسیت پاسخ دهندگان ۱۱۵

نمودار ۴-۲ : نمودار فراوانی تحصیلات پاسخ دهندگان ۱۱۶

نمودار ۴-۳ : نمودار فراوانی سابقه خدمت پاسخ دهندگان ۱۱۷

نمودار ۴-۴ : نمودار فراوانی سن پاسخ دهندگان ۱۱۸

نمودار ۴-۵ : نمودار درصد فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر دانش کارکنان ۱۲۰

نمودار ۴-۶ : نمودار درصد فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر توانایی عقلانی ۱۲۳

نمودار ۴-۷ : نمودار درصد فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر سبک فکری کارکنان ۱۲۵

نمودار ۴-۸ : نمودار درصد فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر انگیزه کارکنان ۱۲۸

نمودار ۴-۹ : نمودار درصد فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر عوامل شخصیتی ۱۳۰

نمودار ۴-۱۰ : نمودار درصد فراوانی پاسخ‌های پاسخ دهندگان به سوالات متغیر عوامل محیطی ۱۳۳

چکیده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 11:14:00 ق.ظ ]




پرداختن به اهداف تربیت در برنامه های غیر رسمی نسبت به سایر فعالیت های مساعدتر می‌باشد. ‌بنابرین‏ سرپرستان و مربیان در طراحی برنامه فعالیت های فوق شایسته است تحقق این اهداف را که شامل هدف های جسمانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، دینی، عاطفی و سیاسی است دنبال نمایند( ملکی، ۱۳۸۵). در کنار سایر اهداف به لزوم توجه به سیاست مدرسه محوری و اصل عدم تمرکز و تفویض اختیار به مدارس در برنامه ریزی و سازماندهی فعالیت ها وجه کرده که با توجه به شرایط مختلف هر منطقه و تفاوت های فردی دانش آموزان از اهداف کاربردی محسوب می شود( کریمی، ۱۳۸۴).

آثار مثبت فعالیت های فوق برنامه متععد است رشد روحی و روانی افراد، افزایش مسئولیت پذیری شخصی و کمک به افراد در جهت دستیابی به شخصیت مستقل، وحدت و اتحاد در جامعه و تکثرگرایی( سبحانی نژاد و همکاران، ۱۳۸۷). از جمله آن ها می‌باشد. « مشارکت دادن دانش آموزان در اداره امور اردوگاه ها، رقابت سالم ایجاد کردن بین آن ها، پرورش روحیه همکاری و تعاون از طریق تشویق بازی ها و فعالیت های جمعی و پرورشی، مهارت های همزیستی صلح آمیز از طریق آموزش، تحمل عقاید مخالف، از نقش های برجسته فعالیت های غیر رسمی اردوها در تربیت شهروندی است»( اسفندیاری، ۱۳۸۷). تربیت حقیقی را باید در این گونه برنامه ها و فعالیت ها جستجو کرد( شمشیری، ۱۳۸۷).

۲-۱-۱-۴٫ عناصر برنامه درسی

یک برنامه درسی از عناصر متفاوتی تشکیل می شود که نوع جهت گیری برنامه درسی تعیین کننده چگونگی اجرای برنامه درسی است( فتحی واجارگاه، ۱۳۸۸). اهمیت بررسی عناصر برنامه درسی از این جهت است که شناخت این عناصر موجب می شود تا متخصصان برنامه درسی بهتر بتوانند به طراحی برنامه درسی بپردازند. در حقیقت بین شناخت عناصر برنامه درسی و طراحی برنامه درسی رابطه تنگاتنگی وجود دارد.« برنامه ریزان قبل ازاینکه به شیوه های اجرایی و عملی بپردازند باید ‌در مورد عناصر برنامه ریزی تصمیم گیری کنند. در حوزه طراحی برنامه، عناصر تشکیل دهنده یک برنامه درسی مطرح می‌گردد و در حوزه برنامه ریزی درسی چگونگی کاربرد و اجرای این عناصر بیان می شود( فتحی واجارگاه، ۱۳۸۸). به عقیده مک نیل(۱۹۸۵) « عناصر برنامه درسی رشته‌های ساختار سازماندهی برنامه درسی هستند آن ها نیاز دارند که با هم برای سازماندهی برنامه درسی یافته شوند( پیری، ۱۳۸۸).

۲-۱-۱-۵٫ هدف ها در برنامه درسی

نخستین عنصر اصلی هدف است، بدون این عنصر جریان یادگیری باعث رشد جهت دار یادگیرنده نمی شود. هدف به قدری در برنامه درسی اهمیت دارد که بدون آن در هیچ یک از مراحل برنامه ریزی درسی نمی توان تصمیمی گرفت( ملکی، ۱۳۸۸). رضوی(۱۳۸۹) آن را قلب برنامه ریزی دانسته اند. اگر مؤلفه‌ ها را اجزای یادگیری بدانیم؛ هدف ها، حد یادگیری را تعیین می‌کنند. در واقع هدف مشخصی می‌کند که در هر حیطه یا زمینه، یادگیرنده تا چه حدی پیش رود. « بهترین شکل بیان هدف ها آن است که دو موضوع زیر را در بر گیرد:

    1. نوع رفتاری که باید در دانش آموز ایجاد و توسعه داده شود.

  1. نوع محتوا یا جنبه هایی از زندگی که این رفتارها باید در آن به کار روند»( تایلر، ترجمه تقی پور ظهیر، ۱۳۸۱).

از نظر موسی پور(۱۳۸۲) برای انتخاب هدف های برنامه تربیت اصول و معیارهایی مطرح می شود. معنی دار، صریح و روشن، جامع، سازگار و هماهنگ با هم بودن، دارای تناسب با شرایط یادگیرنده و جامعه، دارای هماهنگی با ارزش های اجتماعی و سازگار با شرایط عملی فرایندهی تربیتی از جمله این معیارهاست.

۲-۱-۱-۶٫ برنامه درسی فوق برنامه

در میان اندیشمندان متخصص برنامه درسی به موضوع فعالیت های فوق برنامه کمتر پرداخته شده است. ضمن تأکید بر ضرورت و نیاز بررسی های عملی در این مقوله به نظر دو تن از متخصصان برنامه درسی اشاره می شود.

پوزنر(۱۹۹۵) در کتاب تجزیه و تحلیل برنامه درسی برای توضیح و تشریح بهتر مفهوم برنامه درسی پنج سطح برنامه درسی را تحت عنوان برنامه درسی رسمی، برنامه درسی اجرایی یا عملیاتی، برنامه درسی پنهان، برنامه درسی پوچ و برنامه درسی را معرفی می‌کند. پنجمین نوع برنامه درسی فوق برنامه است که پوزنر بر آن تأکید می‌کند. به رغم وی برنامه درسی فوق برنامه شامل کلیه تجربیات برنامه ریزی شده است که از حیطه موضوعات درسی مدرسه خارج است. این نوع برنامه درسی با عنایت به ماهیت داوطلبانه بودن آن و پاسخگو بودن آن در قبال علایق و رغبت های دانش آموزان، در نقطه مقابل برنامه درسی است اما دربسیاری از جهات مهم تر و موثرتر از آن می‌باشد. مثال هایی از این نوع برنامه درسی شامل بازی گروهی، آموزشش های هنری و مانند آن می‌باشد( فتحی واجارگاه، ۱۳۸۶).

به رغم پوزنر تمام پنج برنامه درسی نقش بارزی در تعلیم و تربیت دانش آموزان دارند. پیام عمده ای این طبقه بندی به برنامه ریزان درسی و معلمان آن است که هنگامی که می خواهند نسبت به بررسی و تجزیه و تحلیل برنامه درسی رسمی اقدام می‌کنند این سوال را به طور مداوم از خود بپرسند که چگونه چهار نوع دیگر برنامه درسی بر برنامه رسمی اثر می گذارنذ. چه اتفاقی برای برنامه درسی خواهد افتاد اگر ظان به همراه برنامه های درسی پنهان و فوق برنامه قوی اجرا گردد؟

مک لین(۱۹۹۹)، نیز پنج سطح برنامه درسی صریح، برنامه درسی ضمنی، تجربه به عنوان برنامه درسی، برنامه درسی پوچ و فوق برنامه برای برنامه درسی قائل است که فعالیت های فوق برنامه شامل تجربه اعم از طرح ریزی شده و نشده خارج از جلسه آموزش است و همه یادگیری های خارج از موقعیت بلافصل آموزش را در بر می‌گیرد و فراتر از توجه پوزنر به یادگیری طرح ریزی شده است. در این طبقه بندی، برنامه های درسی صریح، ضمنی، پوچ با محتوا و چیستی سروکار دارند. فوق برنامه ها با موقعیت یا مکان سر وکار دارند وتجربه، معظوف به چگونگی است( پارسا، ۱۳۸۵).

۲-۱-۱-۷٫ نظریه های مرتبط با فعالیت های فوق برنامه

نظریه های مختلفی با فعالیت های فوق برنامه مرتبط هستند. از جمله: نظریه مازلو، نظریه جبر متقابل بندورا، نظریه هوش عاطفی گلمن، مازلو نیازهای انسان را در پنج طبقه به صورت هرم زیر قرار می‌دهد. او معتقد است که نیازهای انسان از نیاطهای جسمی و مادی شروع و به نیازهای خودشناسی پایان می پذیرد. همچنین او معتقد است که: قوی ترین نیازها تعیین کننده رفتار آدمی هستند و وقتی که آن ها ارضا شدند از شدت می افتند و سایر نیازها به ترتیب قوی بودن آن ها جای نیاز ارضا شده قبلی را می‌گیرد( سیف، ۱۳۸۱).

بنورا(۱۹۸۶) می‌گوید که شخص، محیط و رفتار شخص بر هم تاثیر و تاثر متقابل دارند و هیچ کدام از این سه جزء را نمی توان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیین کننده رفتار انسان به حساب آورد. هوش عاطفی، مشتمل بر شناخت احساسات خویش و استفاده از آن برای اتخاذ تصمی های مناسب در زندگی است. توانایی اداره مطلوب خلق و خوی و وضع روانی و کنترل تکانش هاست. مهارت اجتماعی یعنی خوب تا کردن با مردم و کنترل هیجان های خویش در رابطه با دیگران و توانایی تشویق و هدایت آن ها‌ است( خجسته مهر و همکاران، ۱۳۹۱).

۲-۲٫ بخش دوم: پیشینه مبانی خودکارآمدی تحصیلی

۲-۲-۱- خودکارآمدی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:13:00 ق.ظ ]




احتیـاط‌: تهیه‌کنندگان‌ صورت‌های‌ مالی‌ درعین‌ حال‌ باید با ابهاماتی‌ که‌ به گونه‌ای‌ اجتناب‌ناپذیر بربسیاری‌ رویدادها و شرایط‌ سایه‌افکنده‌ برخورد کنند. نمونه‌ این‌ ابهامات‌ عبارت‌ است‌ از قابلیت‌ وصول‌ مطالبات‌، عمر مفید احتمالی‌ دارایی‌های‌ ثابت‌ مشهود و تعداد و میزان‌ ادعاهای‌ احتمالی‌ مربوط‌ به‌ ضمانت‌ کالای‌ فروش‌ رفته‌. چنین‌ مواردی‌ با رعایت‌ احتیاط‌ در تهیه‌ صورت‌های‌ مالی‌ و همراه‌ با افشای‌ ماهیت‌ و میزان‌ آن ها شناسایی‌ می‌شود. احتیاط‌ عبارت‌ است‌ از کاربرد درجه‌ای‌ از مراقبت‌ که‌ در اعمال‌ قضاوت‌ برای‌ انجام‌ براورد در شرایط‌ ابهام‌ مورد نیاز است‌ به گونه‌ای‌ که‌ درآمدها یا داراییها بیشتر از واقع‌ و هزینه ها یا بدهیها کمتر از واقع‌ ارائه‌ نشود . اعمال‌ احتیاط‌ نباید منجر به‌ ایجاد اندوخته‌های‌ پنهانی‌ یا ذخایر غیر ضروری‌ گردد یاداراییها و درآمدها را عمداً کمتر از واقع‌ و بدهیها و هزینه ها را عمداً بیشتر از واقع‌ نشان‌ دهد زیرا این‌ امر موجب‌ نقض‌ بی‌طرفی‌ است‌ و بر قابلیت‌ اتکای‌ اطلاعات‌ مالی‌ اثر می‌گذارد(همان منبع).

کامل‌ بودن‌: اطلاعات‌ مندرج‌ در صورت‌های‌ مالی‌ باید با توجه‌ به‌ کیفیت‌ اهمیت‌ و ملاحظات‌ مربوط‌ به‌ فزونی‌ منافع‌ برهزینه‌ تهیه‌ و ارائـه‌ آن‌، کامل‌ باشد. حذف‌ بخشی‌ از اطلاعات‌ ممکن‌ است‌ باعث‌ شود که‌ اطلاعات‌ نادرست‌ یا گمراه‌کننده‌ شود و لذا قابل‌ اتکا نباشد و از ‌مربوط بودن‌‌ آن‌ کاسته‌ شود(همان منبع).

خصوصیات‌ کیفی اصلی‌ مرتبط‌ با ارائـه‌ اطلاعات‌

۲-۱) قابل‌ مقایسه‌ بودن‌: استفاده‌ کنندگان‌ صورت‌های‌ مالی‌ باید بتوانند صورت‌های‌ مالی‌ واحد تجاری‌ را طی‌ زمان‌ جهت‌ تشخیص‌ روند تغییرات‌ در وضعیت‌ مالی‌، عملکرد مالی‌ وانعطاف‌پذیری‌ مالی‌ واحد تجاری‌ مقایسه‌ نمایند. استفاده‌ کنندگان‌ همچنین‌ باید بتوانند صورت‌های‌ مالی‌ واحدهای‌ تجاری‌ مختلف‌ را مقایسه‌ کنند تا وضعیت‌ مالی‌، عملکرد مالی‌ و انعطاف‌پذیری‌ مالی‌ آن ها را نسبت‌ به‌ یکدیگر بسنجند. بدین‌ترتیب‌ ضرورت‌ دارد اثرات‌ معاملات‌ و سایر رویدادهای‌ مشابه‌ در داخل‌ واحد تجاری‌ و در طول‌ زمان‌ برای‌ آن‌ واحد تجاری‌ با ثبات‌ رویه‌اندازه‌گیری‌ و ارائه‌ شود و بین‌ واحدهای‌ تجاری‌ مختلف‌ نیز هماهنگی‌ رویه‌ در باب‌ اندازه‌گیری‌ و ارائه‌ موضوعات‌ مشابه‌ رعایت‌ گردد(همان منبع).

قابل‌ مقایسه‌ بودن‌ مستلزم‌ این‌ امر است‌ که‌ اندازه‌گیری‌ و ارائه‌ اثرات‌ مالی‌ معاملات‌ و سایر رویدادهای‌ مشابه‌ در هر دوره‌ حسابداری‌ و از یک‌ دوره‌ به‌ دوره‌ بعد با ثبات‌ رویه‌ انجام‌ گیرد و همچنین‌ هماهنگی‌ رویه‌ توسط‌ واحدهای‌ تجاری‌ مختلف‌ حفظ‌ شود. اگرچه‌ برای‌ نیل‌ به‌ قابل‌ مقایسه‌بودن‌، ثبات‌ رویه‌ لازم‌ است‌ اما همیشه‌ به‌ خودی‌ خود کافی‌ نیست‌. به طور مثال‌ در دوران‌ تورمی‌ هرگاه‌ دو واحد تجاری‌ که‌ شرایط‌ اقتصادی‌ و عملکرد آن ها عیناً مشابه‌ است‌ از مبنای‌ بهای‌ تمام‌ شده‌ تاریخی‌ برای‌ اندازه‌گیری‌ داراییها استفاده‌ کنند، درصورت‌ تحصیل‌ دارایی‌های‌ خود در زمان‌های‌ مختلف‌ نتایج‌ متفاوتی‌ را گزارش‌ خواهند کرد.

یکی دیگر ‌ از پیش‌ شرطهای‌ قابل‌ مقایسه‌بودن‌، افشای‌ رویه‌های‌ حسابداری‌ به کار رفته‌ در تهیه‌ صورت‌های‌ مالی‌ و همچنین‌ افشای‌ هر گونه‌ تغییرات‌ در آن‌ رویه‌ها و اثرات‌ چنین‌ تغییراتی‌ می‌باشد. استفاده‌ کنندگان‌ باید قادر باشند تفاوت‌ بین‌ رویه‌های‌ حسابداری‌ برای‌ معاملات‌ و سایر رویدادهای‌ مشابه‌ را که‌ توسط‌ یک‌ واحد تجاری‌ طی‌ دوره های‌ مختلف‌ به کار گرفته‌ شده‌ و رویه‌هایی‌ را که‌ توسط‌ واحدهای‌ تجاری‌ مختلف‌ اتخاذ شده‌ است‌، تشخیص‌ دهند.

۲-۲) قابل‌ فهم‌ بودن‌: یک‌ خصوصیت‌ کیفی‌ مهم‌ اطلاعات‌ مندرج‌ در صورت‌های‌ مالی‌ این‌ است‌ که‌ به‌ آسانی‌ برای‌ استفاده‌ کنندگان‌ قابل‌ درک‌ باشد. احراز این ویژگی مستلزم رعایت خصوصیات زیر می‌باشد:

ادغام‌ و طبقه‌بندی‌ اطلاعات‌: یک‌ عامل‌ مهم‌ در قابل‌ فهم‌ بودن‌ اطلاعات‌ مالی‌ نحوه‌ ارائـه‌ آن ها‌ است‌. برای‌ اینکه‌ ارائـه‌ اطلاعات‌ مالی‌ قابل‌ فهم‌ باشد لازم‌ است‌ که‌ اقلام‌ به‌نحوی‌ مناسب‌ در یکدیگر ادغام‌ و طبقه‌بندی‌ شود (استاندارهای حسابداری ایران، ۱۳۸۸).

توان‌ استفاده‌ کنندگان:‌ صورت‌های‌ مالی‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌ استفاده‌ کنندگان‌ مختلفی‌ که‌ از درجات‌ مختلف‌ آگاهی‌ از فعالیت‌های‌ تجاری‌ و اقتصادی‌ و نحوه‌ حسابداری‌ برخوردارند، تهیه‌ می‌شود. معهذا اطلاعات‌ مالی‌ عموماً ‌بر اساس‌ این‌ فرض‌ که‌ استفاده‌ کنندگان‌ از آگاهی‌ معقولی‌ ‌در مورد فعالیت‌های‌ تجاری‌ و اقتصادی‌ و نحوه‌ حسابداری‌ برخوردارند و اینکه‌ مایل‌ به‌ مطالعه‌ اطلاعات‌ با تلاش‌ معقولی‌ هستند، تهیه‌ می‌شود. درعین‌حال‌، اطلاعات‌ پیچیده‌ای‌ که‌ جهت‌ رفع‌ نیازهای‌ تصمیم‌گیری‌ اقتصادی‌ مربوط‌ تلقی‌ می‌شود نباید به‌ بهانه‌ مشکل‌بودن‌ درک‌ آن‌ توسط‌ برخی‌ استفاده‌ کنندگان‌ از صورت‌های‌ مالی‌ حذف‌ شود، گرچه‌ این‌ گونه‌ اطلاعات‌ نیز باید حتی‌المقدور به‌ گونه‌ای‌ ساده‌ ارائه‌ شود (همان منبع).

نظارت بر سیاست‌های گزارشگری مالی و افشای اجباری

توسعه اقتصادی عموماً با گسترش مالکیت در بین توده مردم و جذب سرمایه های کوچک و سرگردان محقق می‌شود. یکی از دلایل افشای اجباری پیامد‌های برون سازمانی آن است. این پیامد‌ها زمانی به دست می‌آید که ارزش اجتماعی و فردی اطلاعات متفاوت باشد. در چنین شرایطی آن گروه از شرکت‌ها که به ارزیابی هزینه منفعت اطلاعات از جهت فردی می‌پردازند از دید جامعه٬ اطلاعات را در سطح بهینه افشا نمی‌کنند. تحت بعضی از شرایط انتقال اطلاعات از سرمایه گذاران آگاه به سوی سرمایه گذاران ناآگاه از طریق وضع یکسری مقررات افشای عمومی موجب ایجاد بهینگی پاره تو خواهد شد. یعنی برخی از سرمایه گذاران وضعیت بهتری خواهند داشت در حالی که به دلیل افزایش فرصت‌های معامله و توزیع ریسک وضع شخص دیگری بدتر نخواهد شد. البته ممکن است که برخی از مقررات افشا منجر به ضعف توزیع مجدد رفاه شود یعنی برخی از سهام‌داران به هزینه سایرین منتفع شوند ولی باید ‌به این نکته توجه داشت که حتی اگر در برخی موارد چنین اتفاقی بیفتد احتمال سقوط بازار سرمایه در نتیجه عدم تقارن اطلاعات مقررات افشا را توجیه می‌کند. هدف مقررات بحث شده در اینجا حمایت از بازار سرمایه است. سقوط بازار معمولاً زیان‌بار تر از برخی موارد عدم توزیع مجدد ثروت خواهد بود. اگر چه ممکن است راهکارهای کاراتری برای دست‌یابی به اطلاعات متقارن وجود داشته باشد، مثلاً افشای اختیاری اطلاعات توسط مدیریت که در نتیجه آن اطلاعات درون سازمانی در اختیار افراد برون سازمانی قرار می‌گیرد و از عدم تقارن اطلاعات کاسته می‌شود(دیدگاه حامیان عدم نظارت از طریق تئوری علامت دهی و نمایندگی[۲]). لیکن انگیزه های شخصی مدیریت ممکن است افشای اطلاعات را در سطح غیر بهینه قرار دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:13:00 ق.ظ ]




این دیدگاه عمومی، تقریباً به همه اسناد بین‌المللی ذی‌ربط، از جمله کنوانسیون نیویورک ۱۹۵۸ به عنوان جهان شمول ترین عهدنامه موجود در زمینه حقوق خصوصی بین‌المللی راه یافته و صریحاً در قسمت «هـ» از بند یک ماده پنج آن به عنوان یکی از مبانی امتناع از شناسایی و اجرای رأی‌ داوری خارجی، احصا گردیده است.

محققان تصریح کرده‌اند که ابطال رأی‌ در کشور مبدأ به عنوان دلیلی برای ردّ اجرای رأی‌، تقریباً همیشه بر پایه قواعد و مبانی عمومی حقوق، در کشورهای تابع حقوق روم پذیرفته شده است و حتی برخی از کشورها از آن تفسیر وسیع به عمل آورده‌اند. مثلاً وقتی دادرس دادگاه کانتون وُد سوئیس در دعوای اس. ای. ای. ای. علیه یوگسلاوی رأی‌ داوری صادره را رأی‌ داوری به مفهوم مطروحه در قانون آیین دادرسی مدنی کانتون مذبور تلقی نمی‌کند و به تبع، از ثبت و صدور دستور اجرای آن امتناع می وزرد، دیوان عالی هلند، عمل استرداد رأی‌ داوری به مودع و عدم ثبت و صدور اجرائیه را در حکم تصمیم به ابطال رأی‌ توسط دادگاه سوئیسی تلقی و درخواست اجرای آن را ردّ می‌کند.[۶۷]

۲-۴-۳- نظارت قضایی در کشور محل اجرای رأی‌

۲-۴-۳-۱- نقض حدود اختیارات قضایی

عدالت داوری بر روی قرارداد داوری بنیان نهاده شده است و این امر به طور طبیعی مقتضی نتایج ذیل است:

اول باید یک قرارداد داوری معتبر (واحد شرایط صحت قرارداد) وجود داشته باشد، تا اساساً بتوان برای داور یا دیوان داوری تصور صلاحیت رسیدگی را نمود؛

دوم قلمرو قرارداد مذبور که در واقع حدود صلاحیت داوران را تعیین می‌کند، از لحاظ شخصی و موضوعی باید به نحوی که خواهد آمد، دقیقاً رعایت شده باشد و داوران از حدود صلاحیت خویش تجاوز نکرده باشند؛

سوم علاوه بر رعایت قلمرو شخصی و موضوعی قرارداد داوری و عدم نقض حدود صلاحیت، ‌در مورد ترکیب دیوان داوری و نیز آیین داوری (نحوه عمل داوران در رسیدگی به اختلاف) باید علی‌الاصول، از مفاد توافق طرفین عدول نشده باشد. نقض هر یک از موارد فوق، نقض حدود اختیارات قضائی توسط داوران محسوب و از مبانی ردّ درخواست اجرای رأی‌ است.

با توجه به مراتب فوق، مطالب این مبحث طی سه بند مورد بحث قرار می‌گیرند:

الف) عدم اعتبار قرارداد داوری

قرارداد داوری نیز مانند سایر قراردادها در صورتی معتبر است که متضمن شرایط صحت قرارداد یعنی قصد و رضا و اهلیت طرفین، قابل داوری بودن موضوع دعوی، شرایط شکلی و تشریفات لازم باشد. به علاوه ، در برخی نظام‌های حقوقی که پیش‌بینی قرارداد داوری به صورت یک شرط ضمن قرارداد اصلی – که علی‌الاصول ناظر به اختلافات آتی است – منع گردیده است، این ممنوعیت نیز باید لحاظ گردد گرچه محدودیت مذبور به موجب عمده معاهدات بین‌المللی ناظر به موضوع، از بین رفته و غالب نظام‌های حقوقی که حاوی چنین منعی بوده‌اند هم، در اصلاحات صورت گرفته نسبت به قوانین داوری خود، این منع را برداشته‌اند.

به هر حال، دادگاهی که به هدف اجرای رأی‌ داوری، می‌خواهد بر قرارداد داوری از لحاظ تامین شرایط صحت مورد اشاره، اعمال نظارت قضائی نماید، باید در درجه اول، قانون قابل اعمال نسبت به موضوعات مذبور را تعیین کند. اجمالاً می‌توان گفت که ‌در مورد آرای مشمول کنوانسیون‌های مربوطه، نسبت به موافقت نامه داوری به طور کلی و یا نسبت به شرط صحت متنازع فیه، به طور خاص، قابل اعمال اعلام شده است. مثلاً قسمت «الف» از بند یک ماده پنج کنوانسیون نیویورک، در مقام بیان یکی از مبانی امتناع از اجرا، قانون قابل اعمال نسبت به اهلیت طرفین و موافقت نامه داوری را این گونه مشخص می‌کند: « … الف) طرفین موافقت نامه داوری مورد اشاره در ماده دوم، طبق قانون قابل اعمال نسبت به ایشان به جهتی فاقد اهلیت بوده و یا اینکه موافقت نامه مذبور حسب قانونی که طبق توافق طرفین بر آن حاکم است یا در فقدان هر گونه قرینه‌ای بر توافق طرفین نسبت به قانون حاکم، حسب قانون کشوری که رأی‌ داوری در آنجا صادر شده است، فاقد اعتبار است… » بدین ترتیب، بر اساس این مقرره، کنوانسیون نیویورک مسئله قانون حاکم بر اهلیت را به طور کلی به نظام‌های حقوقی ملی سپرده است و قانون قابل اعمال نسبت به موافقت نامه داوری را در وهله اول قانون منتخب طرفین و در سکوت ایشان قانون محل صدور رأی‌ دانسته است. این شیوه عمل، اداره داوری تجاری بین‌المللی را ساده‌تر می‌سازد، زیرا در فرض سکوت طرفین، قانون حاکم بر آیین داوری و قانون حاکم بر موافقت نامه داوری، به موجب کنوانسیون نیویورک ، یکسان است و وحدت قواعد که امری مطلوب است، تا حد امکان تامین شده است.[۶۸]

‌در مورد آرایی که مشمول معاهدات بین‌المللی مانند کنوانسیون نیویورک نیست، دادرس اعمال کننده نظارت قضائی، بی تردید، جهت یافتن قانون حاکم بر موافقت نامه و یا برخی شرایط صحت آن که وضعیت ویژه‌ای دارد، مانند شرط اهلیت، به قواعد حل تعارض کشور خود مراجعه خواهد نمود. از این لحاظ ممکن است دیدگاه‌های نظام‌های حقوقی مختلف، متفاوت گردد.

به هر تقدیر، در ذیل بحث‌انگیزترین و مهم‌ترین شرایط صحت قرارداد داوری و ثاثیر آن بر اجرای رأی‌ داوری، مورد مطالعه قرار می‌گیرد:

۱- عدم اهلیت

عدم اهلیت طرفین قرارداد داوری یا یکی از آنان، مانند هر قرارداد دیگری، موجب بی اعتباری آن می‌گردد و از آنجا که نتیجه اصلی قرارداد داوری ایجاد صلاحیت برای مرجع داوری جهت رسیدگی به اختلافات موضوع قرارداد است ، بی اعتباری قرارداد مذبور، موجب فقدان این اثر و مانع از پیدایش صلاحیت رسیدگی برای داوری و به تبع، از جمله علل ردّ درخواست اجرای رایی است که توسط مرجع فاقد صلاحیت صادر گردیده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:12:00 ق.ظ ]




درمان REBT فرضیه های اساسی خود را دارد که در آن دلایل اصلی عواطف سالم و ناسالم، مثبت و منفی عبارت است از عقاید و افکار غیر منطقی شما درمورد وقایع زندگی تان. به گفته دیگر، احساسات و رفتارهای شما به میزان زیادی نتیجه عقاید منطقی و غیر منطقی تان درباره یک اتفاق است.

از نظر الیس نگرانی موجود در اضطراب، افسردگی و خشم تقریباً همیشه از افکار غیر منطقی ناشی می شود. در عین حال که الیس قویاً بر نقش تفکر به عنوان پدیدآورنده اصلی عاطفه و رفتار تأکید دارد ولی بر این مسئله نیز باور دارد که همه سه شکل تجارب انسانی (تفکر، رفتار، عاطفه) به طرز نزدیکی با یکدیگر مرتبط بوده و هیچ کدام از آن ها بدون دوتای دیگر وجود نخواهد داشت.

اگر انسان ها در یک زمین لرزه گرفتار شوند و یا طی تغییرات هورمونی قوی دارای ناراحتی و نگرانی شوند، احتمالاً وقایع بیرونی و فرآیندهای فیزیکی شان به طرز شدیدی آن ها را به سمت خلق افکار غیر منطقی سوق خواهد داد… این افکار نیز به نوبه خود به ایجاد احساساتی از قبیل افسردگی و یا حتی خشم کمک کرده و یا به آن ها می افزاید. (برنارد، ۲۰۱۱، ص ۲۲)

هنگامی که افراد فقط به بینش عقلانی دارند، اغلب به یک باور سطحی و موقتی دست یافته اند اما زمانی که به بینش عاطفی دست یابند به یک باور عمیق و مداوم خواهند رسید، به همین دلیل می‌توانند احساس بهتری داشته و به طرز مناسب تری رفتار کنند. الیس تأکید دارد که فقط از طریق کار و تمرین مداوم هم در زمان حال و هم در آینده است که می توان علیه باورهای غیر منطقی خود فکر، احساس و عمل کرد. (برنارد، ۲۰۱۱، ص ۳۴)

رابطه ی میان میزان عمل به باورهای دینی با میزان سازگاری

همان گونه که آمد، سازگاری به فرایندی اطلاق می شود که طی آن شخص برای رفع نیازها و احتیاجات زیستی، روانشناختی و اجتماعی خود، با محیط پیرامون به توافق و هماهنگی رسیده است. آرای و نظراتی که بدان ها اشاره شد بر این نکته تأکید می‌کنند که عوامل متعددی بر سازگاری اثر می‌گذارند و میزان سازگاری انسان را با محیط خود افزایش و یا کاهش می‌دهد. سازگاری با محیط علاوه بر این که تنگناهای زندگی و حتی به خطر افتادن بقا را کاهش می‌دهد، با سلامت روان آدمی رابطه ی مستقیم دارد. بدین معنا که افرادی که با محیط خود سازگارند در نسبت با کسانی که ناسازگارند، از روان سالم تری برخوردارند. انسان ناسازگار در پریشانی و درماندگی دست و پا می زند و میزان رضایتش از شرایط زندگی و اجتماعی که در آن زندگی می‌کند کم است. از این رو ترس و نومیدی و اضطراب، سلامت روانیش را با خطر مواجه می‌کند.

باورهای دینی و عمل به آن ها مستقیم و غیر مستقیم، بر سازگاری افراد با محیط اجتماعی و زندگی (محیط بیرونی) و حتی سازگاری با خویشتن و محیط درونی اثر می‌گذارد. عمل به باورهای دینی (عبادات) به ویژه اعمالی که به نحو جمعی و در قالب مناسک و شعایر جمعی برگزار می شود، به شکل گیری هویت اجتماعی و احساس تعلق به جمع کمک می‌کند. احساس تعلق و دریافت حمایت های عاطفی از سوی کسانی که شبیه به هم زندگی می‌کنند و دارای هویت مشترک هستند، تسهیل در روابط با سایرین و سازگاری با محیط منتهی گردد. پیوند جویی که از طریق شرکت در اعمال اجتماعی مذهبی به دست می‌آید از جهات مختلف به ادغام میان فردی و مقبولیت اجتماعی می‌ انجامد. عمل جمعی باورهای دینی در شکل مناسک، اشتراک اجتماعی و وحدت میان افراد را افزایش می‌دهد. “به نظر دورکیم، همین مناسک است که احساسات مذهبی را ایجاد، تقویت و تجدید می‌کند و حس وابستگی به یک قدرت خارجی روحانی و اخلاقی را که در واقع همان جامعه است، تشدید می کند. همین مناسک و ماهیت جمعی چنین گردهمایی ها است که این همه شور و شوق بر می انگیزاند….. بدین سان مناسک، همبستگی و انسجام اجتماعی را ایجاد و حفظ می گند.”( همیلتون،ترجمهثلاثی،۱۳۷۷)

از آن جا که ما انسان ها نمی توانیم بدون دیگران به سر می بریم. بودن و زایش ما مرهون ارتباط و وابستگی متقابل است و در سراسر زندگی خود ناگزیریم که با دیگران در پیوند و رابط متقابل باشیم. ‌بنابرین‏ حضور در اعمال جمعی دینی شیوه ای مناسب و مؤثر در پیوند با جامعه تلقی می شود. شرکت فرد در مناسک جمعی و عمل به باورهای دینی خود سبب می‌گردد که روحیه ی احساس تعلق به اجتماع و هم سرنوشتی با کسانی که با آن ها در یک محیط جغرافیایی زندگی می‌کند، پرورش یابد. همین احساس تعلق و خویشاوندی دینی با سایرین نیز در نهایت به سازگاری و هماهنگی با آن ها منجر می‌گردد. عمل به باورهای دینی، سبب جذب احترام و حمایت از سوی کسانی می شود که با آن ها باورهای مشترکی دارد. ‌بنابرین‏ حس مشترک و خوشایند آشنایی با دیگران، حمایت ها و همدلی های اجتماعی ناشی از عمل جمعی دینی به سلامت و آرامش روانی فرد یاری می رساند و در هماهنگی فرد با دیگران نقش مؤثری را بازی می‌کند. به گفته ی لامزون[۵۴] و ویلسون[۵۵] دین ابزاری قدرتمند است که مردم از طریق آن در قبیله ذوب می‌گردند و به لحاظ روانی نیرومند می‌شوند. کارکرد ارتباطی دین باعث شده است تا کسانی دین را در وهله ی اول، نه امری ایدئولوژیک بلکه امری ارتباطی و میان فردی تلقی نمایند(اسپیلکا، ترجمه دهقانی، ۱۳۹۰) و بر نقش سازگاری فرد با جامعه تأکید کنند. از این رو بخش بزرگی از نیازهای عاطفی خود را در همین اجتماعات سامان بخشد.

نه تنها عمل به باورهای دینی و بالاخص عمل مشترک و جمعی که در صورت مناسک ظاهر می شود ارتباط با دیگران را آسان تر کرده و آثار مثبت زیستن سازگارانه با دیگران را افزایش می‌دهد، بلکه عمل به باورهای دینی (تقیدات مذهبی) می‌تواند آدمی را نیز با خویشتن سازگارتر نماید. باورهای دینی و عمل به آن ها، سبب ایجاد و تقویت تعلق اجتماعی می‌گردد، هم چنین سبب پیوندی گسترده میان آدمی و خالق او و پیوند میان عالم فیزیک و متافیزیک می شود. همان گونه که شخص مومن در حضور جمع مؤمنان و مناسک دینی، به احساس خوش آشنایی و محیط مانوس و مشترک می‌رسد، همان گونه نیز با عمل به عبادات و شرکت در مراسم جمعی، خود را در این عالم آشنا می‌یابد. دین و باورهای دینی، احساس منفی ناامن بودن این جهان و حس تنها ماندن و غریب بودن در این عالم را می زداید. از این رو سازگاری عاطفی را تقویت می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:12:00 ق.ظ ]