انگیزش بیرونی به آن دسته از انگیزههایی گفته می شود که منبع و کانون اثربخش آن ها در محیط فرد قرار داردو به عنوان یک عامل بیرونی فرد را ترغیب به انجام فعالیتی خاص می کند. به عبارت دیگر، انگیزش بیرونی حالتی است که در نتیجه محرکهای بیرونی در فرد شکل میگیرد و موجب تقویت رفتار میگردد. برخی از این محرکها عبارتنداز: محرکهای مالی، قدرت و شهرت، نشانها یا مدالها، تقویتهای کلاسی و شرایط و امکانات بهتر برای کار. رشد و تقویت این انگیزه ها چنانچه حساب شده و به موقع نباشد می تواند موجب تضعیف انگیزشهای درونی گردد. پاداشهایی که فرد در قبال انجام فعالیتهای مبتنی بر این انگیزه ها دریافت میدارد، پاداشهای بیرونی هستند. این پاداشها اغلب پاداشهایی ملموس و همگانی هستند. فرد با پیش بینی و آگاهی از احتمال دریافت این پاداشها رفتارهای خود را سازمان میبخشد و بسته به شدت تمایلی که این پاداشها در وی ایجاد می کند فعالیت خود را تا رسیدن به آن تداوم میبخشد. این پاداشها هرچند ممکن است جنبه های فردی بر اساس نیازهای فردی داشته باشند، اما اغلب مبتنی بر نیازهای همگانی هستند، مثل افزایش حقوق(شیخالاسلامی و رضویه، ۱۳۸۴).
انگیزش درونی به مواردی اطلاق می شود که پاداش مورد انتظار فرد در قبال رفتاری معین یک منبع درونی است، یعنی فرد جهت رسیدن به تقویتهای درونی عمل ویژهای را انجام میدهد، هر چند این عوامل درونی با عوامل بیرونی همخوانی داشته باشند یا نداشته باشند و حتی موجب تنبیه فرد شوند. انگیزش بیرونی زمانی معنی پیدا می کند که منبع تقویتکننده رفتار یا منبع پاداش دهنده یک عامل بیرونی است. به عبارتی، فرد برای رسیدن به یک حالت یا شرایط معین بیرونی رفتاری را انجام می دهند. برخی صاحبنظران معتقدند که انواع انگیزه و پراکندگی آن در میان افراد، تحت تاثیر عوامل فرهنگی و اقتصادی قرار دارد. مثلاً در یک نظام سرمایهداری، افراد به احتمال زیاد برای کسب منافع مالی بیشتر و بیشتر (انگیزه بیرونی) به فعالیت های شغلی و تحصیلی می پردازند(والراند، ۲۰۰۴).
انگیزه دانش آموزان همیشه توسط برخی از انواع پاداشها هدایت می شود. پژوهشهای مختلفی که طی دهههای اخیر صورت گرفته نشان داده است که برخی عوامل موقعیتی، بر انگیزه درونی تأثیر منفی دارند، از جمله: پاداشها، قیدها و مرزها، تهدیدها و نظارت.
انگیزش اجتماعی
آن دسته از انگیزههایی را شامل میشوند که با محرکات اجتماعی ارتباط بیشتری مییابند و زمانی معنی پیدا میکنند که فرد و رفتارهای او را درون اجتماعی که در آن زندگی می کند مورد بررسی قرار دهیم. از جمله این انگیزه ها انگیزه پیوندجویی، انگیزه قدرت، انگیزه مقامجویی را میتوان نام برد. توانایی ما در مشارکت و تعامل با دیگران به شیوه های پیچیده که همراه با فواید متقابل است، تنها از خصوصیات انسان اندیشهورز است و این توانایی به طور عمده از انگیزه های اجتماعی نشأت میگیرد (فرگاس[۳۰] و همکاران،۵:۲۰۰۵). انگیزههایی مانند با دیگران بودن، جلب ستایش دیگران، تفریح کردن با دیگران، رقابت با دیگران، کسب عزت نفس ازطریق معاشرت با دیگران، همه به نوعی به آمیزش و ارتباط با دیگران نیازمند است. هر انگیزهای که به نحوی با دیگران در ارتباط باشد را انگیزه اجتماعی میگوییم. این نوع انگیزه ها را نمی توان بر مبنای انگیزه گرسنگی، یا میل جنسی و یا حتی انگیزه پویایی توجیه کرد (مورای[۳۱]،۱۵۸:۱۹۶۴). یادگیری و آموزش در یک زمینه اجتماعی، یعنی در کلاس درس رخ میدهد. هم تأیید معلم و هم تأیید همسالان، انگیزه های اجتماعی مهمی برای اغلب شاگردان است. در سالهای ابتدایی، شاگردان برای جلب رضایت والدین، بیش از همسالان انگیزه دارند اما در دوران نوجوانی همرنگی با همسالان به همرنگی با والدین غلبه می کند (برنت[۳۲]،۱۹۷۹، به نقل از سانتراک،۶۱۰:۲۰۰۱). یادگیری و آموزش در یک زمینه اجتماعی رخ میدهد. از نظریات انگیزش اجتماعی میتوان به گونه ای استفاده کرد که موجب افزایش پیشرفت دانش آموزان شود. البته پیشرفت بر حسب مهارت های اجتماعی، تنها هدف تعلیم و تربیت نیست. احترام به خود و مهارت هایی اجتماعی به عنوان عامل پیش شرطی که موجب افزایش مهارت های شناختی می شود، اهمیت دارند (بال[۳۳]:۱۷۲:۱۹۹۴).
انگیزه های هوشیار در مقابل انگیزه های ناهوشیار
انگیزه های هوشیار عموماً در حیطه هوشیاری فرد عمل میکنند و فرد از آنها آگاهی دارد و از ریشه رفتارهای مرتبط با آن ها آگاه است، اما انگیزه های ناهوشیار عمدتاًً خارج از حوزه اراده و آگاهی فرد عمل کرده و رفتار فرد را جهت می دهند. بنا به تئوری روانکاوی، انگیزه ناهوشیار انگیزهای است که فرد خود آن را نهی کردهاست و در نتیجه هوشیاری آن را نادیده میگیرد. این انگیزه غریزی، سائق، آرزو یا میلی است که به واسطه مکانیزم دفاعی سرکوبی به سطح ناهوشیار رانده شده است. اما این رانده شدن نیروی آنها را کاهش نداده و اغلب به صورتی بر رفتارهای فرد تأثیر میگذارند. فروید انگیزه های یک نقاش برای نقاشی و یک جراح برای جراحی را انگیزه های ناهوشیار میداند(قربانی، ۱۳۸۷: ۹۵).
انگیزه پیشرفت
آخرین نظرات