کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



از طرف دیگر هم عوامل محیطی بیرون از انسان و هم عوامل شناختی درون او در کنترل رفتار مؤثر است. به طور دقیق تر، فرآیندهای شناختی، محیطی و رفتار شخص بر هم تاثیر و تاثر متقابل دارند و هیچ کدام از این سه جزء را نمی توان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیین کننده رفتار انسان به حساب آورد(بندورا[۳۹]،۱۹۷۷). به عبارت دیگر خصوصیات فردی و محیطی بر رفتار تاثیر می‌گذارند(گلنز و ویسوانت[۴۰]،۲۰۰۸) و فرایند انتخاب شغل، متغیرهای محیطی و رفتاری را تحت تاثیر قرار می‌دهد(روگر و کرید[۴۱]،۲۰۱۱). روانشناسان حرفه ای برای مدت طولانی مایل به دانستن این مطلب بودند که چگونه موقعیت ادراکات و تفاوت‌های فردی نتایج شغلی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و همچنین رابطه بین تفاوت های فردی، عوامل محیطی و رفتارها که با هم منافع و تمایل شغلی را توضیح می‌دهند چگونه است؟(کونکلین و همکاران[۴۲]،۲۰۱۲). به عبارت دیگر چگونه محیط شخصی و باورهای فرهنگی انتخاب شغل و توسعه شغلی را تحت تاثیر قرار می‌دهند (تنگ و رأس[۴۳]، ۲۰۰۷). از این رو از تئوری شغلی شناختی اجتماعی به عنوان تئوری دوم برای سنجش تمایل جوانان به اشتغال در حرفه کشاورزی استفاده شده است.

۱-۲۳-۲ تئوری رفتار برنامه ریزی شده [۴۴]

توسعه و آزمون تئوری عمل منطقی مبنی بر این فرض است که رفتارهای مورد مطالعه تحت کنترل بوده و کاملا ارادی هستند. ‌بنابرین‏ تئوری عمل منطقی تنها محدود به پیش‌بینی رفتارهای ارادی بود (آجزن،۱۹۹۹). در اوایل ۱۹۸۰ بود که بر این مدل انتقاداتی وارد شد و باعث شد تا برای حذف محدودیت های تئوری عمل منطقی تدبیری اندیشیده شود(یزدان پناه و همکاران[۴۵]، ۲۰۱۱). سپس آیزن در سال ۱۹۸۸ با توجه به محدودیت های مدل مذکور ‌در مورد رفتارهای غیر ارادی افراد، با اضافه کردن عامل کنترل رفتاری درک شده این مدل را توسعه داد و تئوری رفتار برنامه ریزی شده را ایجاد نمود.(یزدان پناه و همکاران[۴۶]، ۲۰۱۴). رابطه تمایل رفتاری با رفتار نشان می‌دهد، افراد تمایل دارند در رفتارهایی درگیر شوند که قصد انجام آن ها را دارند. ‌بنابرین‏ رفتار همیشه بعد از قصد رفتاری و متصل به آن است. این تئوری بر این فرض استوار است که رفتار منحصراً تحت کنترل تمایل رفتاری می‌باشد. در نتیجه بیشترین کاربرد این تئوری در رفتارهای ارادی (رفتارهایی که برای انجام شدن، تنها نیازمند اراده و تمایل فرد می‌باشند)(کانر و آرمیتاژ[۴۷]، ۱۹۹۸). تئوری رفتار برنامه ریزی شده یک تئوری شناختی اجتماعی است که به منظور درک و پیش‌بینی انجام یا عدم انجام رفتار انسان طراحی شده و تاثیر سه عامل نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درک شده بر قصد انجام رفتار را تعیین نمود (آجزن، ۱۹۹۹). به عبارت دیگر سه عامل مذکور مستقیما بر تمایل فرد تاثیر می‌گذارند تا یک رفتار را شکل دهند لذا تئوری رفتار برنامه ریزی شده می‌تواند یک تئوری مؤثر به منظور مطالعه و درک تمایل های رفتاری باشد(مورئان و همکاران[۴۸]،۲۰۱۱).

‌بنابرین‏ در ادامه تئوری رفتار برنامه ریزی شده تشریح شده است:

۱-۱-۲۳-۲ قصد یا تمایل[۴۹]

عامل اصلی تعیین رفتار در تئوری رفتار برنامه ریزی شده نیت فرد برای انجام آن رفتار است. نیات به عنوان عوامل انگیزشی هستند که رفتار را تحت تاثیر قرار می‌دهند. تمایلات نشان دهنده ی آن هستند که فرد چقدر تمایل دارد برای انجام رفتار تلاش کند. به عنوان یک قاعده ی کلی تمایل قوی تر برای انجام یک رفتار، بیشتر احتمال دارد عملی شود(آجزن، ۱۹۹۹). از این رو سازه تمایل دلالت بر میزان اشتیاق و راغب بودن افراد برای سعی و تلاش و برنامه ریزی برای انجام رفتار می‌باشد(کوک و فرینچ[۵۰]، ۲۰۰۸). تمایل به طور کامل واسطه ی اثرات نگرشی و هنجار ذهنی بر رفتار است( هفت و همکاران، ۲۰۰۰). به عقیده لنت و همکاران(۱۹۹۴) تئوری رفتار برنامه ریزی شده استدلال می‌کند که بهترین پیش‌بینی کننده رفتار قصد به انجام رفتار است. به طور مشابه، نظریه شغلی شناختی اجتماعی نشان می‌دهد که اهداف و مقاصد پیش‌بینی کننده مشارکت در فعالیت و رفتار هستند(زیکیک و ساک، ۲۰۰۹).

۲-۱-۲۳-۲ نگرش[۵۱]

نگرش نسبت به رفتار اشاره دارد به درجه ای که یک فرد دارای ارزیابی مطلوب یا نامطلوب از رفتار مورد نظر است(نچیس[۵۲]، ۲۰۱۲). به عبارت دیگر، نگرش احساس کلی افراد ‌در مورد مطلوب بودن یا مطلوب نبودن یک موضوع یا رفتار خاص می‌باشد(الیسون[۵۳]، ۲۰۰۳) . همچنین نگرش فرد نسبت به پیامد آن رفتار، یعنی باور فرد ‌به این که آیا رفتار به پیامد مثبت یا منفی منجر می‌گردد(فوروارد[۵۴]،۲۰۰۶). در واقع نگرش، ارزشیابی مثبت یا منفی فرد به انجام یک رفتار است و میزان آن به سنجش اعتقاد فرد نسبت به نتایج یک رفتار و ارزیابی میزان مطلوبیت نتیجه آن رفتار تعیین می‌شود (ساترلند[۵۵]، ۲۰۱۱). نگرش به طور مستقیم رفتار را تعیین نمی‌کند بلکه به طور غیر مستقیم و از طریق تمایل رفتاری بر رفتار اثر دارد (بامبرگ و موزر، ۲۰۰۷). به عبارت دیگر نگرش در نوع رفتار انسان نقشی تعیین کننده دارد و تمایل و تصمیم انسان در انجام یا عدم انجام هر کاری بدان وابسته است (اسبورن و دیر، ۲۰۰۰).

۳-۱-۲۳-۲ هنجار ذهنی[۵۶]

در چارچوب تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده، مفهوم هنجار ذهنی در درجه اول فشار اجتماعی درک شده که افراد مرجع مهم، در انجام یا عدم انجام رفتار دارند، می‌باشد(بامبرگ و موزر، ۲۰۰۷) و اشاره به برداشت فرد از نظرات افراد مهم برای انجام یا عدم انجام رفتار است (دیبار[۵۷]، ۲۰۰۶). به عبارتی نشان‌دهنده میزان اهمیت به نظر سایر افراد درمورد رد یا پذیرش رفتار مورد نظر است(ساترلند، ۲۰۱۱). به طور کلی هنجارذهنی اشاره ‌به این مسئله دارد که فشارهای اجتماعی درک شده ممکن است باعث شود فردی رفتار خاصی را انجام دهد یا ندهد (چتزیسارانتیس[۵۸]،۲۰۱۱).

۴-۱-۲۳-۲ کنترل رفتاری درک شده[۵۹]

کنترل رفتار درک شده، نقش مهمی در تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده دارد؛ در واقع تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده با اضافه شدن کنترل رفتار درک شده است که از تئوری عمل منطقی متفاوت شده است (آجزن، ۱۹۹۹). سازه کنترل رفتاری درک شده به عنوان سومین عامل تعیین کننده قصد انجام رفتار به درک فرد از آسانی و سختی انجام رفتار مربوط است(هرناندز و مازون[۶۰]، ۲۰۰۷). به عبارت دیگر تخمین توانایی فرد برای انجام رفتار کنترل رفتار درک شده نامیده می‌شود(بامبرگ و موزر، ۲۰۰۷). همچنین باور به وجود یا عدم وجود فاکتورهایی که عملکرد رفتار را تسهیل می‌کند (ساترلند، ۲۰۱۱).

کنترل رفتاری درک شده در تئوری رفتار برنامه ریزی شده، ادراک از محدودیتهای درونی و بیرونی انجام رفتار را انعکاس می‌دهد(چتزیسارانتیس، ۲۰۱۱). همچنین می توان گفت کنترل رفتاری درک شده اشاره به درجه ای دارد که یک فرد احساس می‌کند انجام دادن یا ندادن یک رفتار تحت کنترل ارادی او می‌باشد .اگر افراد معتقد باشند که آن ها منابع یا فرصت هایی برای انجام دادن رفتار مورد نظر در اختیار ندارند، احتمال انجام رفتار مورد نظر کمتر خواهد شد حتی اگر افراد نسبت به انجام رفتارمورد نظر نگرش مثبتی داشته باشند، و یا اگر آن ها اعتقاد داشته باشند که افراد مهم دیگر انجام آن رفتار را تأیید می‌کنند(آجزن، ۱۹۹۹).

شکل۱-۲٫ تئوری رفتار برنامه ریزی شده(آجزن،۱۹۹۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 10:05:00 ق.ظ ]




در بررسی رابطه مذهبی و پاسخهای مقابله ای و سلامت روانی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد نشان داده شد که بین نگرش مذهبی و سلامت روانی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد که این امر حکایت از بالا بودن همیشگی اثرات مذهب و دین داری در مقابله با تنش‌های روحی روانی می‌باشد (نجفی، ۱۳۸۷).

نظریه پردازانی هم وجود دارند که راه رسیدن به شادکامی و خوشبختی روانشناختی را در پرتو توجه به ارزش‌ها و اهداف معنوی ،نیازهای بنیادی ،معنادار بودن و هدفمندی زندگی ،عشق و علایق دینی و الهی می دانند و شواهد تجربی آن ها حاکی از رابطه مثبت معنا دار بین نگرش دینی و شادکامی می‌باشد (یزدانی، ۱۳۸۲).

۲-۸- مروری بر مطالعات انجام شده خارجی :

مذب عامل مهم و نیرومندی برای تاب آوری است .انسان‌های با ایمان در رویاروئی با شرایط ناگوار توانایی قابل ملاحظه ای نشان میدهندو بسیاری از افراد مذهبی این احساس را دارند که ایمان در هنگام بحران به عنوان یک فرصت برای دستیابی به پیامدهای ارزشمند بیشتر به آن ها کمک خواهد کرد همچنین دیانت برای تنش‌های مهم زندگی تاب آوری و تحمل ایجاد می‌کند و در زمان‌های مختلف مذهب در کمک به انسان برای حفظ روابط با مقدسات مؤثر است و دیانت اجتماعی مثل حضور در کلیسا و تعامل با افراد مذهبی احتمال ابتلا به اضطراب فراگیر را کاهش داده و نیروی قدرتمندی برای تاب آوری در افراد ی که در زندگی تجارب آسیب زای زیادی را تجربه کرده اندایجاد می‌کند(کومینگز[۶۴]،۲۰۱۰).

امروزه مذهب و معنویت و تأثیرات آن ها بر سلامت جسمانی و روانشناختی موضوع بسیاری از تحقیقات و فعالیت‌های بالینی است(میلر۲ ،۲۰۰۳ ،میلر و تورسن [۶۵]،۲۰۰۳ )ادبیات تحقیق شامل میزان قابل توجهی از پژوهشهائی است که نشان دهنده مذهب و معنویت با سلامت جسمانی و روانی هستند (کوئینگ ولارسون [۶۶] ،۲۰۰۱،لارسون ولارسون ۴ ۲۰۰۳، مک کالی و همکاران[۶۷]،۲۰۰۶،سیمپسون[۶۸]،نیومن®[۶۹]، وفوکوا[۷۰] ، ۲۰۰۷ ).

.بسیاری از این پژوهش‌ها اهمیت مذهب و معنویت را در فراهم کردن بافت ،معنا، و پرورش بهزیستی روانشناختی فرد نشان داده‌اند (ایمونس[۷۱] ۲۰۰۵ ، پارگامنت[۷۲]و ماهونی[۷۳] ،۲۰۰۵ ).

سسرو[۷۴] ، بدروسیان[۷۵]،فیونتس[۷۶]و برنستین [۷۷]در پژوهش‌های خود نشان دادند که کسانی که از اعتقادات مذ هبی قوی تری برخوردارند نسبت به مقابله با عوامل فشارزای روانی، شخصی و عملکرد تحصیلی از نیروی بیشتری برخوردارند و در رویاروئی با این عوامل فشارزا کمتر دچار افسردگی و دیگر بیماری‌ها می‌شوند.

دزوتر[۷۸]نشان داد که باور به اینکه خدائی هست که موقعیت‌ها را هدایت می‌کند و ناظر بر بندگان خویش است تا حد زیادی اضطراب را کاهش می‌دهد به طوری که اغلب افراد مؤمن رابطه خود را با خداوند مانند یک دوست بسیار صمیمی توصیف می‌کنند و معتقدند که می توان از طریق اتکا و توسل به خداوند موقعیتهای غیر قابل تحمل را به طریقی تحمل کرد(دزوتر،۲۰۰۶).

تحقیقاتی که ‌در مورد مقایسه سلامت روانی معلمان با دیگر ‌گروه‌های شغلی صورت گرفته است ، نتایج حاکی از آن است که خستگی مزمن ، اختلالات روانی ف افسردگی و اضطراب و نیز فرسودگی شغلی در معلمان نسبت به دیگر ‌گروه‌های شغلی بیشتر است و در میان مشغله های پر خطر ، معلمان سطوح بالائی از استرس شغلی را نشان می‌دهند . معلمان از طرفی یکی از اصلی ترین نیروهای تأثیر گذار در فرایند توسعه و پیشرفت هستند واز طرف دیگر به علت فعالیت‌های شدید و مشکلاتی که در مدرسه با مدیر ، والدین و دانش آموزان دارند و به خاطر زحمتهای فراوانی که در مدرسه برای کنترل رفتار آن ها می‌کنند دائما در تنش و اضطراب به سر می‌برند و باید با روش های مختلف و مؤثر مقابله ای بتوانند فشارهای ناشی از مدرسه و دانش آموزان را تحت کنترل درآورند (فینالی[۷۹] ،۲۰۰۷).

از دید روانشناسی اجتماعی ،هر فرد شاغل در هر حرفه با هر نقش اجتماعی که به عهده داشته باشد می‌تواند به نحوی در معرض استرس ناشی از محیط کار قرار گیرد ولی ماهیت بعضی از مشاغل ایجاب می‌کند که شاغلان آن بیشتر در معرض تنش شغلی قرار گیرند . از جمله در بیشتر حرفه های درمانی و آموزشی و تربیتی که دارای روابط انسانی هستند تنیدگی بیشتری در ارتباط با شغل وجود دارد و فشارهای روانی واسترس های ناشی از کار اگر بیش از حد طولانی مدت باشد می‌توانند باعث عوارض جسمی ، روانی ، ورفتاری شوند (سانتین[۸۰]،۲۰۱۰).

فرسودگی شغلی که از نظر معنا یک حالت خستگی بدنی ، هیجانی و ذهنی را در بر می‌گیرد عوارض متعددی برای فرد، خانواده، زندگی اجتماعی، سازمان و جامعه بر جای می‌گذارد .که از مهمترین این عوارض می‌توان غیبت و تأخیرهای متوالی، شکایات مختلف روان شناختی، کاهش کیفیت ارائه خدمات، تعارضات بین فردی و روحیه پایین کارکنان را نام برد . این عوارض با اختلال هائی چون خستگی بدنی، کسالت و بی خوابی، روی آوردن به مواد و مشکلات زناشوئی و بی تفاوتی و دلسردی و کاهش رضایت شغلی همراه است . فرسودگی شغلی نشانگانی است که تقریبا در هر گروه شغلی تجربه می شود ولی بیشتر در ‌گروه‌های شغلی پر تنش که خدمات مستقیم به مردم ارائه می‌دهند و روابط انسانی رو در رو دارند مانند پزشکان و پرستاران و معلمان تجربه می شود (آلپا رسالن[۸۱] ،۲۰۰۹).

همچنین لارسون [۸۲]و همکاران نشان دادند که ایمان مذهبی ارتباط مستقیم با بهداشت روانی دارد و مکانیسم‌های سازگاری را افزایش می‌دهد. هارولد [۸۳]وهمکارانش نیز نشان دادند که دین می‌تواند نقش توانمند سازی را در گروه خاصی از افراد میانسال ایفا نموده طوری که بتوانند به صورت مؤثری بر ترس و فشارهای روانی غلبه کنند (هارولد، ۱۹۹۲).

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که باورهای مذهبی عمیق و انجام فعالیت‌های مذهبی حتی با مصرف الکل و مواد مخدر و استعمال دخانیات رابطه منفی دارد (رو و ونگ [۸۴]،۲۰۰۶،استوارت [۸۵]،۲۰۰۱).در یک مطالعه که پس از طبقه بندی گروه‌های سنی‌، جنسی و نژادی و همتاسازی سطح تحصیلات انجام شد مشخص شد که افراد با گرایش‌های مذهبی در هر روز به طور میانگین پنج نخ کمتر سیگار مصرف می‌کنند (گیلوم[۸۶] ،۲۰۰۶).

در پژوهش دیگری ارتباط بین نگرش های مذهبی و رفتارهای خطر ساز در جوانان بررسی شد و نتیجه گرفته شد که جوانان مذهبی به طور معنا داری رفتارهای خطر ساز مثل پرسه زدن در خیابان ،فعالیت‌های جنسی نامشروع، سیگار کشیدن و مصرف الکل را کم تر انجام می‌دهند (سینها، سنان و گلز[۸۷] ،۲۰۰۸ ).

در یک مطالعه دو سو کور ،دعا درمانی توأم با موسیقی درمانی ،تصویر سازی ذهنی و لمس جسمی بر روی بیماران قلبی با مذاهب سنتی مسیحی ،یهودی،مسلمان وبودائی مورد بررسی ومقایسه قرار گرفتکه نتایج نشان دادمداخلات فوق در کاهش علائم بیماری و کاهش مرگ ومیر بیماران حتی مذهب بودا که اعتقادی به خداوند ندارند مؤثر بوده است ‌و هیچ‌گونه تفاوت معنی داری بین چهار گروه مذهبی در این زمینه وجود نداشت)کورکوف[۸۸]، ۲۰۰۵).

کوئینگ[۸۹] و همکاران (۲۰۰۱) نشان دادند که اعتقادات مذهبی با افسردگی و خلق پایین مرتبط است. از لحاظ نظری گفته می شود چون مقابله های مذهبی منبع حمایت عاطفی، اجتماعی و امید هستند از این رو افرادی که از این مقابله ها در زندگی روزمره خود استفاده می‌کنند کمتر از دیگران دچار افسردگی و اضطراب می‌شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:05:00 ق.ظ ]




در اجاره اشخاص، موضوع عقد باید از هر حیث معلوم باشد و به صرف انعقاد عقد، مستأجر مالک عمل اجیر و اجیر مالک اجرت می‌گردد.

ماهیت استصناع در بدو امر به اجاره اشخاص بسیار نزدیک است بر اساس شرایط عمومی این عقد سفارش دهنده سازنده را اجیر می‌کند که مطابق ویژگی‌های مورد در خواستش مالی معین را بسازد. با این توضیح شکی نیست که عقد استصناع مستقل از اجاره نیست و باید تمامی شرایط و آثار مربوط به اجاره اشخاص بر آن بار شود. در این صورت به تبع اینکه سفارش دهنده به سبب اجاره، مالک عمل سازنده می‌شود، مال ساخته شده نیز ملک او خواهد بود امتیاز این توجیه مشخص شدن وجه ضمان سفارش دهنده نسبت به عمل سازنده در صورت بطلان عقد است؛ مال ساخته شده از آن سفارش دهنده خواهد بود و او ضامن اجرت عمل سازنده به اندازه متعارف (اجرت‌المثل) است که برابر با قیمت همان کالای ساخته شده می‌باشد. (هاشمی شاهرودی، همان، ص ۱۷)

با همه این توضیحات تطبیق استصناع بر اجاره صحیح نیست، زیرا درست است که اگر مستأجر، مالک مال اولیه باشد، مالک مال ساخته شده نیز خواهد بود، لیکن این حالت در اکثر موارد استصناع دیده نمی‌شود بلکه معمولاً در استصناع مال اولیه از آن اجیر است (احمد الرزقاء، ۱۹۹۹، ص ۱۵۳) که در این صورت طبق عقد اجاره نمی‌توان قائل به نقل ملکیت عین خارجی به مستأجر شد.

شاید بتوان نحوه تملک سفارش دهنده مستأجر مفروض را بر عین مال ساخته شده به یکی از دو حالت زیر تصور کرد:

حالت اول: عین مصنوع مانند نتیجه سازنده است یعنی همان طور که سفارش دهنده مالک عمل سازنده است به تبع آن مالک آنچه وی ساخته نیز خواهد بود لذا مطابق قاعده «تبعیت نماء از اصل» این عین نیز ملک کسی خواهد بود که مالک عمل بوده درست مثل شخصی که به تبع مالکیت منافع باغ، مالک نتایج درختان آن باغ و میوه های آن می‌شود و در این زمینه هیچ کس تردیدی به خود راه نمی‌دهد، اما این استدلال دارای اشکالی است این قاعده استنادی هیچ دلیل لفظی ندارد. زمانی می‌توان به یک قاعده این‌چنینی استناد کرد که دلیل لفظی برای آن موجود باشد و حال آنکه دلیل آن صرفاً سیره عملی عقلاست و البته شارع مقدس نیز در مواردی مثل ثمره درختان که یکی از دو مال در امتداد دیگری است آن را امضاء نموده است.(هاشمی شاهرودی، همان، ص ۱۸)

در واقع در استصناع ماده مال ساخته شده زاییده عمل سازنده نیست تا بتوان گفت عمل سازنده باعث به وجود آمدن ماده اولیه گشته، به عبارت دیگر، بر خلاف ثمار ماده مال ساخته شده قبل از ساخت، ملک سازنده آن بوده سپس انتقال ملکیت آن از سازنده به سفارش دهنده به سبب ناقلی مثل عقد بیع نیاز دارد و حال آنکه این سبب در بحث ثمار وجود ندارد. از سوی دیگر تملیک ثمره در خت برای مالک منافع بر مبنای دیگری غیر از قاعده فوق استوار است و آن اینکه ثمره منفعت درخت نیز هست. ‌بنابرین‏ اجاره کردن درخت به معنای تملیک منافع آن است که ازجمله موارد منفعت ثمره آن است اما در استصناع عین مال ساخته شده نه منفعت عین دیگری است و نه منفعت عمل سازنده و آن چیزی که از طرف سازنده بر ماده اولیه وارد شده عملی است که باعث افزایش مالیت عین مال ساخته شده است لذا مال ساخته شده از جهت ماده چیزی جدای از ماده اولیه‌اش نیست.

حالت دوم: تملک ماده ساخته شده به طور ضمنی و به تبع تملک عمل سازنده حاصل می‌شود؛ بدین معنا که در عقد اجاره به طور ضمنی این شرط آمده که سازنده آن را به سفارش دهنده بدهد یعنی شرط می‌شود که مال مورد نظر پس از ساخته شدن به سفارش دهنده داده شود مانند نخ‌های که خیاط در دوختن لباس استفاده می‌کند اما این نیز پذیرفتنی نیست، زیرا تملک ضمنی ماده در مواردی مثل خیاطی درست است چرا که در این فرض: ماده نخ برای انجام کاری که بر روی مال غیر صورت می‌گیرد مستهلک می‌شود و وجود آن به صورت مستقل از آنچه از مال نزد اجیر موجود است باقی نمی‌ماند که به سبب ناقل دیگر نیاز باشد لذا تملک ضمنی مواد اولیه برای سفارش دهنده صحیح است.

بله اگر این مواد اولیه مستهلک نمی‌شد می‌توانستیم بگوییم که تملک آن به سبب ناقل دیگری غیر از اجاره به وکالت دادن به خیاط برای خرید، نیاز مند است که اگر چنین باشد سه عقد خواهیم داشت: وکالت، بیع و اجاره. مثل جایی که خیاط برای دوخت لباس به پارچه دیگری مثل آستر نیاز دارد و آن را به وکالت از سفارش دهنده و برای او می‌خرد. از سوی دیگر این تملک تبعی در موردی صحیح است که عین دیگری زاید بر عملی که اجیر روی مال مستأجر انجام داده وجود داشته باشد مثل آستر برای لباس، اما آنچه در استصناع مشاهده می‌شود. خلاف این است. (هاشمی شاهرودی، ۱۳۷۸، ص ۲۰)

در استصناع تمامی ماده اولیه مال ساخته شده از آن سازنده است و چیزی از آن را سفارش دهنده تهیه نمی‌کند زیرا اگر ماده اولیه را سفارش دهنده تهیه کند، قرار داد منعقده چیزی غیر از اجاره نخواهد بود لذا ساخت مال از مواد اولیه ای که خود سازنده در اختیار دارد مقدمه ساختن آن است و آن چیزی که سفارش دهنده به دنبال آن است عین مال ساخته شده است نه عملیات ساخت؛ مضافاً این که با قطع نظر از عین مال، عملیات ساخت آن هیچ مالیتی ندارد، ‌بنابرین‏ در اینجا دو مال وجود ندارد که یکی عمل سازنده و دیگری عین مال ساخته شده باشد به که فقط یک مال وجود دارد و آن‌هم مال ساخته‌شده است

اشکال دیگری به نظر می‌رسد این است که در استصناع مالکیت عین مال، از آن سفارش دهنده نیست ولی در اجاره اشخاص باید عین مال در مالکیت مستأجر باشد. اما پاسخ این است که در مواردی که مثلاً راننده ای با اتومبیل اش به اجاره گرفته می‌شود این خدمات است که خریداری می‌شود ولی عینی به دست نمی‌آید. اما اگر خدمات خریداری شده بر عین استوار شود و مالکش اجیر باشد، مستأجر هم مالک عمل می‌شود و هم در محصول حاصل شریک خواهد بود.

اشکال قابل طرح دیگر این است که لازمه این که استصناع یکی از اقسام اجاره باشد این است که در صورت تلف مال ساخته شده قبل از تحویل، تلف از مال سفارش دهنده باشد در حالی که این ‌امر بر خلاف ارتکاز عرفی است. یعنی در عرف، تلف آن قبل از تحویل آن، از مال سازنده است و پاسخ آن این است که اعتبار این‌گونه اعمال اجاره‌ای به تحویل مال است نه به‌مجرد ساخته‌شدن آن، ‌بنابرین‏ در صورت عدم تحویل مال، اجاره فسخ می‌شود.

بند سوم: استصناع و عقد جعاله

جعاله در ماده ۵۶۱ قانون مدنی اینگونه آمده است «جعاله عبارت است از التزام شخصی به ادای اجرت معلوم در مقابل عملی» جعاله بر دو قسم است: جعاله عام که در آن، ایجاب به طرفیت عموم است و هر کس نتیجه معلوم را به دست بیاورد شایسته جعل است و جعاله خاص که مخاطب آن شخصی خاص است و شخصیت عامل در آن مهم است.

در جعاله عام پس از انجام عمل مستحق دریافت عوض می‌شود و بر خلاف شرایط صحت اجاره اشخاص مثل تعیین عامل، نوع عمل، مدت زمان اجاره و عوض جزء شرایط صحت عقد است در آن شرط نیست چون مقصود اصلی جاعل که ملتزم به پرداخت اجرت است نتیجه کار است نه چگونگی یا مدت زمان انجام کار.

آن موردی که ظاهراًً بر استصناع قابل تطبیق است جعاله خاص است در این حالت جاعل از عامل درخواست می‌کند که کاری را با موضوع ساخت یک مال معلوم، برای وی انجام دهد اما این تطبیق اشکالاتی دارد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:05:00 ق.ظ ]




بر اساس آنچه آمد، به نظر این دسته از فقها، سرقت رایانه ای مصداق سرقت حدی است و در صورت وجود همه ی شرایط حد قطع اجرا می شود. در اثبات این نظریه می توان به دو دلیل اشاره نمود: یکی انطباق تعریف سرقت رایانه ای با تعریف سرقت حدی و دیگری انطباق شرایط سرقت حدی با سرقت رایانه ای که در ذیل ‌به این دو مورد خواهیم پرداخت.

‌در مورد انطباق این دو تعریف می توان چنین گفت:

سرقت حدی عبارت است از ربودن مال غیر به طور پنهانی. سرقت رایانه ای نیز این است که، کاربری بدون اجازه با بهره گرفتن از کامپیوتر و اینترنت، قفل قسمت مربوطه را می شکند و وارد سایت یا کامپیوتر دیگران می شود و داده های ارزشمندی را به کامپیوتر خود یا شخص مورد نظری منتقل می‌کند. این دو تعریف با توجه به اطلاق آیه ی ۳۸ سوره ی مائده و مالیّت داشتن داده ها و اطلاعات رایانه ای یکی هستند.( شکستن قفل درتعریف بیان شده برای سرقت رایانه ای ‌به این معنی نیست که اگر قفلی شکسته نشود سرقت نیست. در آن صورت مطابق تعریف ماده ی ۷۴۰ ق.م.ا.س سرقت تعزیری است.)

در آیه ی ۳۸ سوره ی مائده دو واژه ی «السّارق و السّارقه» آمده است، که در همان معنای لغوی و عرفی خویش یعنی دزدیدن اموال دیگران، به کار رفته و مؤید آن، نظرات علمای ادبیات عرب و مفسّرین قرآنی است در معنایی که از این دو واژه ارائه کرده‌اند.(راغب اصفهانی، بی تا،.۲۳۷؛ طبرسی، بی تا،۱۹۱) معنای ارائه شده هیچ تعارضی با مفهوم قرآنی آن ندارد، ضمن آن که معنای آن را عرف مردم زمان نزول آیه می فهمیدند و مفهوم آن برای آن ها شناخته شده بود. با این وجود در روایتی از محمد بن مسلم نقل شده که امام صادق (ع) فرمودند: « سارق کسی است که از مسلمانی چیزی که مواظبت کرده و حفظ شده است را بدزدد.» ( حر عاملی، بی تا،۴۸۳) تعریف مذبور برای سرقت رایانه ای نیز منطبق است، به علاوه این که در تعریف سرقت حدی، قیدی نیامده تا سرقت رایانه ای از آن خارج شود.

افزون بر آنچه گفته شد، آن چیزی که در سرقت مورد نهی می‌باشد، نفس و اصل ربایش مال غیر است، که این عمل ممکن است به شیوه های گوناگون و متعددی صورت گیرد. ولی در اصل سرقت تغییر ایجاد نمی کند؛ یعنی ماهیت جدیدی ایجاد نمی شود. بلکه تنها شیوه ی تحقق جرم تغییر می‌کند.

مسأله ی دیگر در تعریف سرقت، عنصر مال بودن عین مسروقه است، که پیش از این در این مورد صحبت کردیم و گفتیم که داده های رایانه ای دارای تمامی ویژگی اموال هستند. امروزه در عرف مردم( چنان که آمد) داده ها و اطلاعات رایانه ای در مصادیقِ متعددِ آن، مال محسوب می‌شوند. دارای ویژگی ارزش اقتصادی هستند؛ زیرا هم قابل خرید و فروش و مبادله اند و هم عرف عقلا به آن رغبت نشان می‌دهند و مطلوب آنان است. رافع نیاز های مادی و معنوی انسان ها هستند و…. ‌بنابرین‏ آنچه در سرقت رایانه ای به سرقت می رود همانند سرقت سنتی، مالیّت داشته و مشمول سرقت حدی می شود.

در رابطه با انطباق شرایط سرقت حدی با سرقت رایانه ای نیز ذیلاً مطالبی را بیان می‌کنیم:

شرایط سرقت حدی غالباً به گونه ای است که با نوع رایانه ای آن تعارضی ندارد و همه ی آن شرایط به نوعی در سرقت رایانه ای نیز موجود است. گفتیم که بعضی از این شرایط مثل بلوغ، عقل و علم به سارق بر می‌گردد.(طباطبایی،۱۴۱۲ ه.ق،۱۵۱) که بدیهی است و اصلاً ارتباطی با اینترنت و رایانه ها ندارند. برخی دیگر به مسروق بر می‌گردد که باز بخش اعظم آن اعم بوده و اختصاص به غیر اینترنت ندارد، مثل این که گفته شده شیء سرقت شده متعلق به دیگری باشد، مال مشترک نباشد، محترم باشد و مانند آن. ( بهوتی،۱۴۱۸ ه.ق، ۱۶۳؛ علامه حلّی،۱۴۱۷ ه.ق،۲۲۷) .

موضوع هتک حرز که به عنوان یکی از شرایط سرقت حدی مطرح است، در سرقت رایانه ای نیز با شکستن قفل سایت یا قسمت رمزگذاری شده، تحقق پیدا می‌کند. به نظر فقها برای حرز از نظر شرعی تعریفی وجود ندارد، از این رو لازم است برای تشخیص آن به عرف مراجعه کرد.( کاری که قبلاً انجام دادیم) به همین خاطر است که فقها در تبیین حرز بیشتر به ذکر مصادیق پرداخته‌اند تا بتوانند مقصود خودشان را از آنچه که استنباط کرده‌اند، بیان کنند؛ مثل گذاردن قفل، درست کردن دیوار در اطراف مال، دفن کردن در آبادی. (شهید ثانی،بی تا،.۲۲۴) در فضای مجازی، قسمت های رمزگذاری شده حرز داده های رایانه ای هستند؛ یعنی در حقیقت موضع و مکان اطلاعات رایانه ای، قسمت های رمزگذاری شده است. از طرفی دیگر با توجه به ملاکی که اکثر فقها ارائه داده‌اند و تشخیص حرز را به عرف واگذار کرده‌اند، می توان گفت: که دریافت کدرمز و به اجرا در آوردن آن و وارد شدن به قسمت مورد نظر، همان هتک حرز محسوب می شود، که اصطلاحاً به آن شکستن قفل می‌گویند. اگر کسی مرتکب چنین عملی گردد، عنوان سارق بر او بار می شود.

به عنوان مثال کارگردانی را در نظر بگیرید که فیلمی را پس از چند سال زحمت و تلاش تهیه کرده و به قصد اکران آن بر روی پرده ی سینما، آن را در سایت خویش نگهداری نماید. اما قبل از نمایش سارقی قفل سایت را بشکند و تمام آثار هنری او را که هنوز به بازار عرضه نشده است برباید. بدون تردید عمل چنین کسی عرفاً مصداق بارز هتک حرز است و عنوان سارق بر او بار می‌گردد.

نتیجه گیری

در پایان، پس از بررسی موارد مختلف در ارتباط با سرقت رایانه ای نتیجه ی کار به شرح ذیل ارائه می شود:

اولین سوال این پژوهش این بود که آیا داده های رایانه ای مال محسوب می‌شوند؟ درفرضیه ی مطرح شده برای این سوال نیز بیان کردیم که، داده های رایانه ای از مصادیق اموال محسوب می‌شوند. این فرضیه ‌به این دلیل که، داده های رایانه ای دارای تمامی ویژگی هایی که در کتب معتبر فقهی و حقوقی و همچنین عرف برای مال مطرح می‌کنند، هستند و همچنین عرف نیز این داده ها را مال می‌داند، در زمره ی اموال قرار می گیرند به اثبات رسید.

سوال دوم این پژوهش این بود که، آیا در فضای رایانه ای حرز وجود دارد؟ درفرضیه ی مطرح شده برای این سوال نیز بیان کردیم که، درفضای رایانه ای حرز وجود دارد. این فرضیه ‌به این دلیل که، قانون‌گذار معتقد است مال باید در محل مناسب برای نگهداری آن محافظت شود و به نظر اکثریت فقها و حقوق ‌دانان تشخیص مناسب بودن مکان با عرف است، رایانه نیز مکان مناسبی برای نگهداری داده های رایانه ای از دستبرد می‌باشد که هم عرف آن را می پذیرد و هم این محل دارای تمامی ویژگی های مربوط به حرز می‌باشد به اثبات رسید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:05:00 ق.ظ ]




دیدگاه یادگیری اجتماعی معتقد است که عوامل محیطی، اکتساب ونگهداری رفتارهای پرخاشگرانه را کنترل می‌کند(کریمی، ۱۳۷۵).طبق این دیدگاه رفتارهای پرخاشگرانه اصولاَدر اثر مشاهده دیگران کسب می شود(گنجی ،۱۳۷۵). عده ای از صاحب‌نظران نیز به نقش بسیار مهم رسانه های گروهی در آموزش پرخاشگری اشاره می‌کنند( گنجی،۱۳۷۵).

نظریه خبرپردازی اجتماعی:

یکی از نظریه های موجود در زمینۀ پرخاشگری، نظریه خبرپردازی اجتماعی می‌باشد. طبق این نظریه پردازش اطلاعات اجتماعی عملکرد گام‌های متوالی پردازش می‌باشد ‌و پردازش ماهرانه در هرگام موجب عملکرد شایسته در موقعیت خاص می شود در حالی که پردازش ناقص یا سودار منجر به رفتاراجتماعی منحرف(پرخاشگری)می شود. یک حوزۀ مرتبط با موضوع فوق در خصوص پردازش اطلاعات، بر نقش اسنادهای ایجاد شده درقبال رویدادها متمرکز است. تحقیقات نشان داده است که کودکان پرخاشگر در پاسخ به موقعیتهای تحریک آمیز مبهم اسنادهای خصمانۀ سودار نشان می‌دهند(کریک وداج[۵۰]،۱۹۹۴،به نقل از مشهدی وایروانی،۱۳۷۹).

دیدگاه های نظری درباره ماهیت پرخاشگری متفاوتند وبرمؤلفه های آموخته شده یا آموخته شده تعیین کننده های درونی یا بیرونی،فرایندهای عاطفی یا شناختی تأکید می‌کنند. بدین ترتیب درمورد پاسخ به پرسش‌های اصلی مانند چگونگی اکتساب، حفظ وتنظیم گرایش‌های پرخاشگرانه وشیوه به راه افتادن وبرانگیخته شدن اعمال پرخاشگرانه اتفاق نظروجودندارد(دادستان،۱۳۸۶ ).

رویکرد روانپویشی :

هسته مرکزی نظریه فروید درباره ذهن انسان، غریزه های زیستی هستد. این دو غریزه عبارتند ار غریزه زندگی ‌و غریزه مرگ، که غریزه ویرانگر وپرخاشگر است وهدفش از بین بردن زندگی است. تبیین فروید از اختلال سلوک، اختلال شخصیت ضد اجتماعی اوافسردگی برپایه فرامن استوار است.به اعتقاد او فرامن ضعیف با اختلال‌های سلوکی وپرخاشگری وفرامن بسیار قوی و افراطی نیز از طریق ایجاد احساس گناه با افسردگی ارتباط دارد(کاکاوند،۱۳۸۲).

فروید[۵۱](۱۹۲۰)، درچارچوب جدید کشاننده ها وپرخاشگری ها را همچون نمود ونشانه ای از کشاننده مرگ یا گرایش به خود تخریب گری معرفی می کند. غریزه ای که به وسیله غریزه زندگی به سوی موضوع های جهان بیرونی که رغبت های حیاتی را مورد تهدید قرار می‌دهد، جهت می‌یابد. اگر این جهت گیری به سطوح انرژی پرخاشگرانه را به سطح قابل توجهی کاهش دهد، می توان آن را به یک(دریچه اطمینان ) تشبیه کرد. به عبارت دیگر در صورتی که رفتارپرخاشگرانه بتواند به شکل غیر مخرب وبا اعمال پرخاشگرانه مورد پذیرش جامعه مانند برخی ورزشها در آید، احتمال خشونت نیز کاهش می‌یابد. در حالی که کوشش در راه خنثی سازی غریزه پرخاشگرانه آن را به انحراف می کشاند وبه درونی شدن آن می‌ انجامد وبالقوه به خشونت، قتل یا خودکشی منجر
می شود (کوتاش، ۱۹۷۸، به نقل از مصائبی، ۱۳۸۷). ‌به این ترتیب اصل بنیادی الگوی غریزی مفهوم (پالایش) به معنای تخلیه تنش پرخاشگرانه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم آن است ومبین دیدگاه متداولی است که حذف خشم را ناسالم ورقابتهای شدید را وسیله ای برای تعدیل احساسات پرخاشگرانه می‌داند.اگرچه بسیاری از روان تحلیلگران مفهوم اخیر را نمی پذیرند، اما وجود غریزه پرخاشگری را باور دارند. تجلیات غریزی فقط در برگیرنده رفتارهای تخریب گر نیستند، بلکه پرخاشگری خیالبافانه، خصومتهای بین گروهی وپرخاشگری علیه خود را نیز شامل می شود(به نقل از دادستان،۱۳۸۶).

پرخاشگری از دیدگاه پژوهش‌های رفتاری:

رفتارشناسان پرخاشگری را در چهارچوب وسیعتر، نظریه تکامل مورد توجه قرار دادند. آن ها می پرسند مفهوم واکنش‌های رفتارهای پرخاشگرانه چیست وچرا موجودات پتانسیل پرخاشگری دارند. اهمیت پرخاشگری برای دفاع از حیات وطول بقا ‌بر کسی پوشیده نیست. موجودات با پرخاشگری از قلمروی خویش و بچه های خود دفاع می‌کنند. علاوه بر این، با پرخاشگری موقعیت اجتماعی خودرا برای حفظ امتیاز به دست آوردن غذای بیشتر وپناهگاه بهتر در درون گروه تثبیت می‌کنند. ‌بنابرین‏ طبق نظر پژوهشگران رفتاری، پرخاشگری یه کشانندۀ مهم زندگی است نه یک کشانندۀ ویران کننده. به اعتقاد فروید، با توجه به اینکه پرخاشگری شانس زندگی را زیاد می‌کند، موجوداتی که پرخاشگری آن ها بیشتر است، شانس بقای نسل آن ها افزایش می‌یابد.که باعث آمادگی پرخاشگری پایدار می شود. در نتیجه پرخاشگری یک حالت تحریک درونی می‌گردد.

به عقیدۀ هورنای، پرخاشگری وسیله ای است که آدمی برای حفظ ‌و حراست به کار می‌برد.اگر جوانان در خانه ای بزرگ شوند که امنیت، احترام، اعتماد حاکم باشد، دچار پرخاشگری نخواهند شد(والاس[۵۲]،۲۰۰۰).

نظریۀ واکنش به رویداد آزارنده:

این نظریه نشان می‌دهد که رویارویی باوقایع آزارنده منجر به اثرات منفی می شود واین احساسات به نوبۀ خود وبه صورت مختار گرایش به سمت پرخاشگری ویا فرار و گریز را فعال می‌کند و به همان نسبت عکس العملهای فیزیولوژیایی وافکار یاخاطره ها با این تجربه ها ارتباط دارند. ‌بنابرین‏ پرخاشگری آشکار به عوامل گوناگونی ‌و ازجمله درجۀ بالای افکار وشناخت ها بستگی دارد(شهریاری،۱۳۷۶).

رقابت وپرخاشگری:

رقابت نیز می‌تواند ناکام کننده باشد. چرا که غالباٌ تنها یکی ازدو رقابت کننده، برنده می‌شوند وهر طرف ، دیگری را تهدید به شکست می‌کند و شکست فیزیکی ناکامی قابل پیش‌بینی است. (ترون براین)عقیده دارد رقیب، حتی ممکن است به طور عال سد راه تلاش‌های آدم شود ویا دست کم به پرخاشگری جزئی می‌ انجامد.برخلاف نظر فروید و لورنز ودیگران، رقابت عملاٌ ممکن است بسیار بیشتر، پرخاشگری آفرین باشد. تازمینه ساز تخلیۀ انرژی پرخاشگرانه گردند، زیرا غالباٌ رقابت به معنای آن است که بازنده ای درکل خواهد بود(خداپناهی،۱۳۸۰).

تهییج ‌و تحریک وپرخاشگری:

بر اساس بحث‌های قبلی، اگر بازیکنی در حالت تهیج یا تحریک زیاد قرار گرفته ومحرکهای مربوط به پرخاشگری نیز در محیط ورزش وجود داشته باشد، به احتمال قوی پاسخ پرخاشگرانه بروز خواهد کرد. ورزشکارانی که در حالاتی از تحریک یا تهییج زیاد قرار دارند، تحت چنین شرایطی خشونت مربی ورفتارهای نامعقول تماشاگران نیز می‌تواند باعث بروز رفتارپرخاشگری از سوی بازیکن شود(رحمانی نیا،۱۳۸۰).

درد وپرخاشگری:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:05:00 ق.ظ ]