۱۰- Helping Others

۱۱- Growing Stronger

۱۲- Acceptance

۱۳- Adaption

خانواده هایی که در این تحقیق شرکت کردند این حقیقت را بازگو می‌کردند که در زمان‌هایی هدفشان صرفا حفظ و ادامه‌ زندگی خانواده شان بود و به دنبال رشد و یادگیری مهارت‌های جدید نبودند در این مرحله آن‌ ها قادر به سازگاری با موقعیت جدیدشان در زندگی نبوده‌اند و فقط خواهان رویارویی با موقعیت جدید بدون تسلیم شدن در برابر آن بودند. سه عامل محافظتی مهم در این مرحله عبارتند از گرفتن انرژی، معنویت و حمایت اجتماعی که شامل راه‌هایی است که باعث جذب کمک از بیرون و همچنین اعضای خانواده از یکدیگر است.

مرحله دوم سازگاری

در این مرحله خانواده نیاز به ایجاد تغییراتی در نظام خود دارد تا با مشکلی که با آن رو به رو شده است سازگاری پیدا کند. سه عامل محافظتی که به طور ویژه مربوط ‌به این مرحله است عبارت است از انعطاف‌پذیری، تعیین حد و مرزها و گفتگو.

مرحله سوم پذیرش

در حالی که خانواده سازگاری با تغییرات جدید را یاد می‌گیرد‌ ‌به این نتیجه می‌رسد که مشکل و واقعیت زندگی جدید را بپذیرد. عواملی که باعث پذیرش می‌شود عبارتند از بینش، گفتگو و معنویت.

مرحله چهارم رشد یافتگی

خانواده های که قادر بودند سازگار شوند و موقعیت را پذیرش کنند در صورتی که در تلاش‌های خود در مواجهه با بحران معنی می‌یافتند، آن‌ ها به مهارت‌ها و قابلیت‌های جدیدی در این مرحله دست یافتند (کوهن و همکاران، ۲۰۰۲؛ نقل از فروغی، ۱۳۸۹).

مرحله پنجم کمک به دیگران

در مسیر تاب‌آوری خانواده ابتدا قادر به ادامه زندگی می‌شود، سپس با تغییرات خود را سازگار می‌کند، تغییرات را قبول می‌کند و در آن معنی می‌یابد، بعد از یافتن معنی و رشد خانواده در این مرحله، احساس نیاز به کمک به دیگران می‌کند که همان حمایت است. در مرحله حمایت اجتماعی خانواده به جای این که دریافت کننده کمک باشد نیاز به حمایت از دیگران را در خود احساس می‌کند، در این مرحله از حمایت اجتماعی خانواده با کمک دیگران به یکباره احساس نیرومندی و قوت می‌کند (کوهن و همکاران، ۲۰۰۲؛ نقل از فروغی، ۱۳۸۹).

۲-۳- گفتار سوم: غنی‌سازی ازدواج

برنامه غنی‌سازی زندگی زناشویی[۱۲۷] برنامه‌ای پربار برای بهبود ازدواج است، که برای اولین بار توسط اولسون[۱۲۸] در سال (۱۹۸۷) طراحی شده است. برنامه های غنی‌سازی ازدواج شامل: ۱- مواجهه ازدواج (یک برنامه پیشگیری مثبت در غنی‌سازی ازدواج) ۲- برنامه ارتباط بین زوجین ۳- برنامهRE برای ازدواج بهتر ۴- برنامه آموزش صمیمیت زوجین ۵- برنامه ارتقاء زوجین ۶- برنامه آماده‌سازی اولسون ۷- برنامه انجمن غنی‌سازی زوجین در ازدواج، می‌شود (اولسون، فورنیر و دراکمن[۱۲۹]، ۱۹۸۷). پژوهش حاضر شامل دو برنامه غنی‌سازی (۱٫ ارتقاء ارتباط ۲٫ آماده‌سازی اولسون) می‌باشد.

۲-۳-۱- رویکردها و برنامه های پیشگیری

در گذشته درمانگران به پیشگیری علاقه و تعهد کمتری نشان می‌دادند، اما اخیراً به امکان پیشگیری از درماندگی زناشویی توجه بیشتری شده است. رویکردهای پیشگیری بر زوج‌هایی تمرکز دارند که هنوز مشکلات رابطه‌ای عمده‌ای را تجربه نکرده‌اند. برنامه های پیشگیری بیشتر برالگوهای روانی آموزشی و مهارت و شایستگی مبتنی هستند و بر توانمندی‌ها و سلامتی زوج توجه دارند. اگرچه این رویکردها از عوامل مخاطره‌انگیزی همچون سبک‌های ارتباطی نادرست، الگوهای تعاملی آسیب‌زا ونگرش‌های منفی غافل نیستند، اما بیشتر تاکیدشان بر رشد نگرش‌های مثبت و رضایتبخش دوسویه، سبک‌های ارتباط و الگوهای صمیمیت است. به عبارت دیگر رویکردهای درمانی اغلب بر الگوهای طبی مبتنی هستند و عموما به زوج‌ها با دید و نگرش آسیبی نگاه می‌کنند، در حالی که رویکرد‌های پیشگیری این گونه نیستند. به علاوه بیشتر برنامه های پیشگیری دارای اجزاء زیر هستند. آن ها آموزشی، مبنی بر تجربه، دارای ساخت، دارای برنامه، محدود به زمان، مثبت نگر، معمولا اقتصادی و دارای ساخت و دارای جهت‌گیری گروهی می‌باشد. در حالی که مدل‌های درمانی دارای ساخت کمتر، برنامه‌ریزی کمتر، جنبه آموزشی کمتر، مثبت نگری کمتر، بدون محدودیت زمانی و از نظر هزینه نیز بالا هستند (گینزبرگ[۱۳۰]، ۲۰۰۰؛ نقل از عیسی نژاد، ۱۳۸۷). علی رغم تفاوت‌های موجود بین پیشگیری و درمان، طی دو دهه گذشته مرزهای بین این دو نوع مداخله تا حدودی از بین رفته است. تاثیر مدل‌های روانی-آموزشی در درمان و حوزه های بهداشت روانی، تمرکز بر مداخله‌هایی که از نظر هزینه مقرون به صرفه بوده و دارای کارایی باشند و رشد درمان‌های کوتاه مدت، در کمرنگ شدن مرزهای این دو حوزه مؤثر بوده‌اند. امروز استفاده از مدل‌های درمانی در مداخله‌های پیشگیری و کاربرد مدل‌های پیشگیری در زمینه درمان رواج بیشتری یافته است. ‌بنابرین‏ می‌توان گفت که مشخص کردن مرز بین پیشگیریی، توانگر‌سازی و درمان تا حدودی غیر ممکن است (برگر و هنا[۱۳۱]، ۱۹۹۹).

پیشگیری شامل هر نوع رویکرد، طریقه یا روش است که برای اصلاح شایستگی و عملکرد بین فردی برای افراد در اینجا به ویژه همسران، طراحی می‌شود.

به طور کلی سه سطح پیشگیری وجود دارد که به شرح هر کدام پرداخته می‌شود:

پیشگیری اولیه به مداخله‌های اطلاق می‌شود که از طریق آن به زوج‌ها کمک می‌شود تا دچار درماندگی نشوند. این نوع مداخله‌ها منابعی را برای زوج‌ها فراعم می‌کنند که از طریق آن از به وجود آمدن مشکل جلوگیری می‌شود. در بیشتر موارد جهت‌گیری این نوع مداخله‌ها به دوره های انتقالی و چرخه‌های زندگی زناشویی است (به عنوان مثال، آشنا شدن، ازدواج، تولد اولین فرزند و غیره). در جریان این دوره های حساس، استرس در حد بالا است و برای اینکه زوج‌ها به طور مؤثر وارد روابط شوند به راهبردهای مقابله‌ای اثربخش‌تری نیاز دارند و برنامه های پیشگیری اولیه به همین منطور تهیه می‌شوند.

پیشگیری سطح دوم، برای افرادی که با توجه به مشکلات ارتباطی در معرض خطر بیشتری هستند، به کار گرفته می‌شود. این زوج‌ها در معرض آسیب با بهره گرفتن از روش‌های ارزیابی و تشخیص منظم شناسایی می‌شوند. هدف پیشگیری سطح دوم عبارت است ازتمرکز بر مشکلات رابطه‌ای و تلاش برای کاهش شدت خطر وآسیب‌های آن.

پیشگیری سطح سوم، برای زوج‌های است که قبلا مشکلات شدیدی را تجربه کرده‌اند و این مداخله‌ها به منظور کاهش احتمال بازگشت آن ها می‌باشد. واضح است که این زوج‌ها احتمال عود دارند (ادیتال و لوی[۱۳۲]، ۲۰۰۵؛ نقل از عیسی نژاد، ۱۳۸۷).

برگر و‌هانا (۱۹۹۹) اهداف سه سطح پیشگیری را در ارتباط زوج‌ها به صورت زیر مشخص ‌کرده‌است.

پیشگیری اول: این برنامه ها بر کمک کردن به زوج‌ها در جهت رویارویی با مسائل طبیعی زندگی، همچون دوره های انتقالی زندگی تأکید دارند.

پیشگیری دوم: این برنامه ها برای پیشگیری از نارضایتی آینده یا از دست دادن رابطه دلخواه، همچون مهربانی و صمیمیت، طراحی می‌شوند.

پیشگیری سوم: این برنامه ها به زوج‌هایی که مشکلات جدی دارند کمک می‌کند تا از زوال رابطه و یا جدایی زناشویی جلوگیری کنند.

۲-۳-۲- برنامه ارتقاء ارتباط[۱۳۳]

۲-۳-۲-۱- تاریخچه غنی‌سازی روابط

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...