۱-۲- مفاهیم
۱-۲-۱- معنای اسیر جنگی
در نگاه نخست در رابطه با اسیران جنگی چنین بنظر میرسد که هر فردی که به هر نحوی از انحاء در جنگ و برخوردهای نظامی دو قوا اسیر شود، جزء اسیران جنگی بحساب میآید. و این معنا بیارتباط با معنای اسیر از نظر لغت نیست که باید بررسی شود.
اسیر در لغت یعنی گرفتار، مقید، محبوس، دستگیر شده (دهخدا، ۱۳۴۷، ذیل واژه اسیر).
راغب اصفهانی نیز در کتاب معروفش مینویسد:”الاسر الشّد و القید. و سمی الاسیر بذلک لانه ماخوذ و مقید و ان لم یکن مشدودا”؛ “اسارت یعنی گرفتن و مقید کردن و بهمین جهت اسیر را اسیر میگویند که گرفتار و مقید است هرچند هم دست و پایش بسته نباشد” (راغب اصفهانی، ۱۳۶۲، ذیل واژه اسیر).
بنابراین لازم نیست حتما اسیر را به بسته شده با طناب یا چیز دیگری اطلاق کنیم چنانکه از کلمه شدّ یعنی بسته شدن بدست میآید و برخی نیز چنان گفتهاند.
در دائره المعارف قرن بیستم آمده است: «اسیر به دستگیر شده در جنگ گفته میشود با این حساب هرکسی، به هر نحوی در جنگ دستگیر شود، اسیر جنگی محسوب میشود» (وجدی، ۱۹۱۸م، ماده اسر).
اسیران جنگی، در فرهنگ اسلامی، عبارتند از مردان در پهنه نبرد که به طور زنده با پیروزی مسلمانان در دست ایشان اسیر شدهاند (حجازی، ۱۳۸۷، ص۱۰۷).
در کتاب لسان العرب آمده است: «الاسار یعنی ریسمان و ریسمان شانه بند نیز می باشد و از آنست که اسیر نام گرفته است و مردم قصیده ای را با ریسمان می بستند، پس هر گرفته شده را اسیر گفتند، هرچند آن را با ریسمان نبسته باشند، گفته می شود. جنگ اسیر «اسری و اساری» می باشد» (ابن منظور، ۱۴۰۵ق، ص۱۹).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
۱-۲-۲- منظور از اسیر، در عرف حقوق بین الملل
اسیر در عرف حقوقی و قوانین بین الملل با معنای لغوی آن و اصطلاح عام فرق میکند.
حقوق دانان بین الملل افراد خاصی را جزء اسیران جنگی بحساب میآورند، و در این باره میگویند که قرار داد ژنو که در ۱۲ اوت سال ۱۹۴۹ در ژنو منعقد شده توضیح داده است و اشخاص زیر را، اسیران جنگی میداند:
- اعضاء و افراد نیروهای مصلح، افراد چریک و دستههای داوطلب که در زمره نیروهای مزبور میباشند.
- پیکها و قاصدها و رسولانیکه علنا و آشکارا ماموریت خود را انجام میدهند.
- خلبانانی که مامور اکتشاف و ارتباط میباشند و کارکنان نیروی دریائی (و تجاری) از قبیل ناخدا و ملوان.
- روسای دولتها، وزراء و مستخدمین عالی رتبه کشور که بدون اجازه و جواز عبور در مناطق عبور کنند و دستگیر شوند.
- کسانیکه در معیت نیروهای مسلحاند (خبرنگاران،عکاسهای جراید یا کسانیکه آذوقه و مایحتاج اردو را تامین میکنند).
- اهالی اراضی اشغال نشدهایکه در موقع نزدیک شدن دشمن اسلحه بدست گرفته اند و برای مبارزه با خصم آماده شده و یا داخل در محاربه گردند (صدیق، ۱۳۴۲، ص۲۶).
و بطور کلی ماموران درجه اول ادارات و اشخاصی که وجود آنان در اردوی دشمن اسباب مخاطره برای دولت دستگیرکننده باشد (همان، ص۲۶).
به موجب مادّه ۴ عهدنامه سوّم ژنو و بند ۱ مادّه ۴۳ پروتکل شماره یک، اشخاص زیر در صورتیکه در حین مخاصمات مسلّحانه بینالمللی از سوی دشمن دستگیر شوند، اسیر جنگی به حساب میآیند:
-کلیّه اعضای نیروهای مسلّح منظّم و سازمان یافتهای که تابع یک قدرت رسمی باشند.
-کلیّه اعضای نیروهای مسلّح غیر منظّم، ازجمله اعضای دستههای چریکی و پارتیزانی.
-اعضای نهضتهای پایداری سازمان یافتهای که در خارج یا در داخل کشور خود فعّالیّت دارند.
-نظامیانی که در یک کشور بیطرف بازداشت شدهاند، به شرطی که در آنجا وضعیّت مناسبتری نسبت به کشور متخاصم نداشته باشند.
-نظامیانی که از حیث امنیّتی از سوی کشور اشغالگر، به دلیل عضویّتشان در نیروهای مسلّح کشور اشغالی، توقیف شدهاند.
-اشخاصی که در سرزمینهای اشغالی، داوطلبانه در کنار دشمن سلاح در دست میگیرند، بدون اینکه فرصت متشکّل شدن به صورت ارتش منظّم را داشته باشند.
-خدمه کشتیهای بازرگانی یا ناوهای هوائی غیر نظامی.
-خبرنگاران جنگی.
-مددکاران بهداری و مذهبی(مادّه ۳۳ عهدنامه سوم به نقل از ضیائی بیگدلی، ۱۳۸۰، ص۴۹).
در مقابل، افراد زیر حقّ برخورداری از وضعیّت مربوط به اسیران جنگی را ندارند:
نظامیان مزدور، جاسوسان، خرابکاران، اتباع غیر نظامی دشمن نیز اسیر جنگی تلقّی نمیشوند.
در صورتیکه تردیدی در تعلّق شخص به طبقات مذکور باشد، دادگاه صلاحیّتدار وضعیّت او را دقیقا مشخّص خواهد نمود. تا زمان صدور حکم، شخص یاد شده از حمایت مقرّرات عهدنامه سوّم برخوردار خواهد بود (ماده ۵ به نقل از به نقل از ضیائی بیگدلی، ۱۳۸۰، ص۴۹).
۱-۲-۳- اسیر جنگی در اسلام
از تعبیر اسیر جنگی و انحصار اسیران جنگی در اینگونه افراد، در عرف بین الملل چنین برمیآید که آنان در صدد بیان تعریف در محدوده اسیران جنگی در قرون اخیر بودند که معمولا جنگها بوسیله ارتش و افراد نظامی و بصورت جنگ منظم یا نامنظم و پارتیزانی صورت میگیرد. نه معنای مطلق اسیران در جنگ قدیم و جدید یا اسیر از نظر لغت و عرف عام. پس این تعاریف نمیتواند شامل اسراء زمان صدر اسلام و قبل از آن و حتی بعد از آن در قرون وسطی گردد چون بسیاری از نظام ها و اقوام و ملل و مکتبها در گذشته دارای ارتش کلاسیک و جنگجویان بخصوص نبودند. بلکه همه افراد بالغی که میتوانستند اسلحه بگیرند جزء سپاه و نیروی جنگی محسوب میشدند (حسنی، ۱۳۶۹، ص۵۲).
بعلاوه در بسیاری از جنگها تمام قبایل از زن و کودک، پیر و جوان در صحنه جنگ یا پشت جبهه حضور داشتند و پس از شکست دستگیر میشدند و به عبارت دیگر جزء اسیران جنگی شمرده میشدند (همان، ص۵۳).
اسیران جنگی بمعنای عام همه کسانی است که در جنگ دستگیر میشدند چنانکه از دائره المعارف قرن بیستم یا از مفردات راغب بیان کردیم (راغب اصفهانی، ۱۳۶۲، ص۱۷).
قاموس قرآن نیز همین نکته را میرساند و اسیر را بمعنای مطلق گرفتار شده می داند (قرشی، ۱۳۸۰، ج۱، ص۸۱ کلمه اسر).
در کتاب تاریخ جنگهای پیامبر به همه آنانکه از یهود بنی قریظه گرفتار شده بودند اطلاق اسیر کردهاند و عملا در نظامهای جنگی سابق همین مفهوم عام از اسارت بدست میآمد و احکام اسیر نیز در همین زمینهها در فقه بحث میگردد (دامغانی، ۱۳۶۴، ج۱، ص۸۱).
در جنگ حنین نیز عملا چنین بود و زنان و مردان در میدان جنگ و… یکجا اسیر شدند و همه را در حکم اسیران جنگی آوردند ولی پیامبر(ص) پس از تقسیم غنائم بیش از شش هزار نفر از این اسیران را آزاد ساخت (ابن هشام، بی تا، ص ۹۰۰).
در کتب فقهی ما نیز وقتیکه بحث اسیر مطرح میشود بهمین معنای عام توجه میشود یعنی مطلق آنان که در جنگ دستگیر و گرفتار میشوند خواه نظامیان و جنگجویان رسمی یا همراه آنان و … خواه دستگیر و بسته شوند و در مکانی زندانی گردند یا نه. همچنین در اصطلاح روایات ما و حتی در احکام اسیر در مواردی به زندانیان و… اسیر گفته میشود ولی مسلم است که به آنان نمیتوان اسیر جنگی گفت مگر آنکه در میدان جنگ گرفتار و دستگیر شوند (حسنی، ۱۳۶۹، ص۵۲).
« اسیر، از ریشه « اسر» به معنی به چنگ آوردن و به دست اوردن و گرفتن است، اسیر دشمنی است که در حال جنگ یا پس از جنگ گرفتار میشود. در اسلام گفتهاند مراد از اسیر جنگی عبارت است از همان کسی که از اهل دارالحرب گرفتار مسلمین شده است» (طباطبایی، ۱۳۶۰، جلد ۳۱، ص۳۵۷).
در فقه اسلامی به دشمنان جنگجویی که علیه اسلام حمله اسلحه کرده و قادر بر جنگ بوده و به دست مجاهدان دستگیر میشوند اطلاق میشود، خواه آن افراد نیروی اصلی باشند یا داوطلبانه یا با پول اجیر شده یا جاسوس باشند و کسانی که توان حمل اسلحه نداشته باشند مانند راهبان، کشاورزان، زنان و…. از این تعریف خارج اند. البته فقها با توجه به جنس اسیر در لفظ آن تفاوت قائل شدهاند. چنانچه به کودکان و زنان «سبی» و به ناتوانان و پیران«عَجَزه» و به مردان بالغ «اسیر» میگویند. در فقه اسلامی به وحدت سازماندهی، فرماندهی و انتظامی داخلی چنان که در تعریف اسیر در حقوق بینالملل به آن اهمیت داده شده است، توجهی نشده است (سابق، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۲۹، ابن قدامه، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۳۷۳؛ ماوردی، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲؛ زحیلی، ۱۴۱۲ق، ص۴۱۷).
۱-۳- تاریخچه وضعیت اسیر جنگی
۱-۳-۱- سیر تاریخی اسیر جنگی در قرون وسطی
در دوران باستان و قرون وسطی، اسیر جنگی معنی و مفهوم امروزی را نداشت. اسیران جنگی و یا به طور کلی شکست خوردگان در جنگ، محکوم به قتل یا بردگی بودند. بردگی اسیران بدین گونه بود که آنان از لحاظ جانی و مالی در اختیار شخص اسیر کننده و یا مقامات نظامی کشور اسیر کننده محسوب میشدند و ایشان میتوانستند به هر نحو که مایل بودند با آنان رفتار نمایند. یونانیان حتی خشونت و بی رحمی را تا آنجا کشاندند که در مواردی اسیران را کور میکردند. در این دوران، نمونه های از باز خرید اسیران، مخصوصاًٌ شاهزادگان دیده می شود که تصویب آن معمولاً در انحصار پادشاه بود (ضیایی بیگدلی، ۱۳۸۸، ص۱۶۶).
دایره المعارف قرن بیستم میگوید: اسیر در نزد اقوام و ملتهای وحشی از هیچ نوع رحمت و شفقتی برخوردار نبود، و مستحق هر گونه عذاب و شکنجه بوده است گوئی اسیر فقط برای انتقامجویی خلق شده بود اورا تا سرحد مرگ چوب میزدند و با روغن داغ و آهن گداخته و مثله کردن، بسیخ کشیدن و سوزاندن و بدار آویختن شکنجه میشد (وجدی، ۱۹۱۸م، ج۱، ص۲۷۸).
وجدی میافزاید: اسیر در نزد یونانیان و رومیان از هیچ نوع حقوقی انسانی برخوردار نبود. می زدند، و اهانت میکردند، و همانند حیوانات از آنان بار و کار کشیده میشد و اگر کشته می شد هیچکس مطالبه خون نمیکرد، حتی حکومت اعتراض نمینمود. گرچه در قرون اخیر قوانینی در این باره وضع شده است ولی به حدی نبود که برای آنان ارزش و اعتبار انسانی قائل ود و اسیر همواره انسان مجرد از حقوق انسانی در برابر ارباب و هیئت حاکمه و اجتماع بود (همان).
آخرین نظرات