علاوه بر عناصر فوق، نگرش دارای سه ویژگی است: نخست اینکه هر نگرشی شامل یک شیء، شخص، رویداد، یا موقعیت است (موضوع نگرش). دوم آنکه نگرش­ها معمولاً ارزشیابانه­اند. و سوم آنکه نگرش­ها معمولاً دارای ثبات و دوام قابل توجهی­اند. وقتی ما بگوییم: من با هر کاری که فلانی بکند موافقم، این عبارت اولاً ‌در مورد یک شخص است، ثانیاًً جنبه ارزشیابانه دارد (با او موافقم)، و ثالثاً از این عبارت چنین برمی­آید که عقیده ما درباره او دارای ثبات نسبی است. از میان عناصر تشکیل دهنده، عنصر عاطفی و از میان ویژگی­ها، ویژگی ارزشیابی کردن، مهم­ترین مؤلفه­ های نگرش­ها را تشکیل می­ دهند.

بحث مربوط به نگرش­ها و چگونگی شکل­ گیری آن­ها، عناصر تشکیل دهنده آن­ها و تغییر نگرش­ها از جمله مباحث مهم و جالب روانشناسی اجتماعی است. نگرش­ها نقش مهمی در زندگی، اندیشه­ ها و رفتارهای فردی و اجتماعی ما دارند. افراد نسبت به موضوعات مختلف و دیگران دیدگاه­ های خاصی دارند که این دیدگاه ناشی از اطلاع آن­ها، احساس نسبت به آن­ها و تمایل به انجام عمل ‌در مورد آن­هاست، و همین دیدگاه در اغلب موارد تعیین کننده­ شیوه­ برخورد با آن اشیاء یا موضوعات و یا افراد است. نگرش یک دانش آموز نسبت به یک درس خاص ناشی از میزان اطلاع و آگاهی او از محتوای آن درس و اهمیت آن در زندگی واقعی و همچنین احساس او نسبت به آن درس ‌می‌باشد. در واقع نگرش­ها بخشی از انگیزه­ های افراد برای انجام اعمال خاصی را توجیه ‌می‌کنند.

بر اساس یکی از تعاریف نگرش، “نگرش یک حالت آمادگی روانی و عصبی است که از طریق تجربه­ سازمان یافته تأثیر هدایتی یا پویا بر پاسخ های فرد در برابر کلیه­ اشیاء یا موقعیت هایی که به آن مربوط می شود، دارد” (آلپورت ، ۱۹۳۵، به نقل از کریمی، ۱۳۷۳).

بیشتر روان شناسان اجتماعی بر روی یک تعریف سه عنصری نگرش اتفاق نظر دارند. عنصر اول عنصر شناختی است و شامل اعتقادات و باورهای شخص درباره یک شیء یا اندیشه است. افراد نسبت به پدیده ­ها و آنچه که پیرامون آن­ها است، دارای آگاهی­ها و اطلاعات متفاوتی بوده و به شیوه ­های مختلفی به پردازش می­پردازند و به ادراکات و شناخت­های متفاوتی از آن دست می‌یابند. همین ادراکات و شناخت­های مختلف است که عنصر شناختی نگرش آن­ها را تشکیل می‌دهد، و لذا افراد در مقایسه با یکدیگر نگرش­های متفاوتی نسبت به جهان پیرامون خود دارند.

عنصر دوم نگرش، عنصر احساسی یا عاطفی آن است. انسان­ها بر اساس باورها و اعتقادات خود نسبت به پدیده ­های مختلف در جهان پیرامون خود، دارای احساس­ها و عواطف گوناگونی هستند. دوستی و نفرت دو نمونه از عواطف و احساسات مثبت و منفی نگرش می­باشند.

سومین عنصر نگرش، عنصر رفتاری آن است. تمایل به عمل و آمادگی برای ‌پاسخ‌گویی‌ به شیوه­ای خاص، عنصر رفتاری نگرش محسوب می­ شود. فردی که نگرش مثبتی نسبت به یک شیء یا یک موضوع دارد، تمایل و آمادگی بیشتری دارد تا در همان زمینه­ مورد علاقه­ خود اقدامات و اعمالی را انجام دهد. به عنوان مثال دانش­آموزی که دارای یک نگرش قوی و مثبت نسبت به درس ریاضی یا علوم است، تمایل و آمادگی زیادی برای وارد شدن ‌به این حوزه ها و انجام فعالیت­هایی در این زمینه دارد.

با توجه به توصیفی که از عناصر سه­ گانه شناختی، عاطفی و رفتاری نگرش به عمل آمد، ‌می‌توان ‌به این جمع ­بندی دست یافت که در شکل دادن به نگرش­های افراد ‌می‌توان روی هر یک از عناصر سه گانه­ی فوق تأکید نمود. به عنوان مثال با ارائه­ آگاهی­ های صحیح و منطقی از موضوعات مختلف درسی و روشن ساختن کاربرد و ارزش واقعی آنان در زندگی و هم چنین درگیر ساختن دانش ­آموزان در فعالیت­های نظری و عملی دروس آموزشگاهی و تغییر احساس­ها و عواطف آنان نسبت به مدرسه و یادگیری­های مدرسه­ای، زمینه­ ایجاد نگرش­های مثبت و سازنده را در آن­ها فراهم نمود و ‌به این ترتیب تأثیر مثبت متغیر نگرش را در پیشرفت تحصیلی به بالاترین سطح خود رساند.

روی هم رفته تعریف سه عنصری نگرش تعریفی است که بیشتر روی آن اتفاق نظر دارند.

عنصر شناختی شامل اعتقادات و باورهای شخص درباره یک شیء یا اندیشه است. عنصر احساسی یا عاطفی آن است که معمولاً نوعی احساس عاطفی است که با باورهای ما پیوند دارد، و عنصر تمایل به عمل،‌ به آمادگی برای ‌پاسخ‌گویی‌ به شیوه­ای خاص اطلاق می­ شود. به عنوان مثال، نگرش یک شخص نسبت به یک شخصیت سیاسی ممکن است حاوی این شناخت باشد که او یک شخصیت سیاسی است، مرد است، بخش احساسی آن این است که شخص شیفته طریق سخنرانی آن شخصیت سیاسی است که بسیار جذاب سخن می­گوید و شنوندگان خود را مسحور می­ کند. بخش رفتاری این نگرش آن است که شخص همواره آماده ملاقات و مشتاق حضور در جلسات سخنرانی آن شخصیت سیاسی است.

۲-۱-۵- نگرش اینترنتی

در چند دهه گذشته، رایانه ­ها به یک بخش اساسی محیط­های کاری و آموزشی تبدیل ‌شده‌اند. بخش قابل توجهی از پژوهش­ها و نظریات به ارزیابی و تحقیق در چگونگی سازگاری دانشجویان و نیروی کار با رایانه و فن آوری اطلاع رسانی پرداخته­اند و برخی از شواهد نشانگر آن است که دانشجویان و کارکنانی که تجربه کار با رایانه داشته اند، تأثیر قابل توجهی در کارایی بالای محیط­های رایانه­ای دارند.

یکی از الگو­های مفهومی برای بررسی ادراکات و نگرش کاربران در خصوص فن آوری­های اطلاعاتی و اینترنت “الگوی سه حلقه­ای استفاده از فن آوری[۵۴]” (لیاو، ۲۰۰۴؛ به نقل از نقوی، ۱۳۸۶). این الگو برآمده از الگوی دیگری به نام ” الگوی پذیرش فن آوری” است که به عنوان یکی از نظریات مطرح در زمینه نظر سنجی درباره نگرش کاربران به فن آوری­های اطلاعاتی محسوب می­ شود. در این الگو دو متغیر اساسی وجود دارد : احساس مفید بودن رایانه و احساس سهولت استفاده از رایانه. دو زمینه قابل توجه برای استفاده از نظام های رایانه­ای و فن آوری اطلاعات آن است که افراد، مفید بودن استفاده از رایانه را ادراک کنند و امکان استفاده آسان از رایانه در افراد احساس شود. دو زمینه مذکور موجب افزایش نگرش مثبت نسبت به رایانه و همچنین باعث تمایل رفتاری به استفاده از رایانه می­گردد و در نهایت موجب استفاده عملی از رایانه می­ شود. بر اساس الگوی مذکور یکی از عوامل مؤثر که موجب استفاده از فن آوری رایانه می­ شود، نگرش­های افراد به رایانه ‌می‌باشد. این دو نگرش در مجموع تعیین کننده قصد نو نیت یک فرد در استفاده از فن آوری است. اما بر اساس “الگوی سه حلقه­ای” طرز نگرش فرد به فن آوری اطلاعاتی از سه حلقه تبعیت می­ کند: حلقه مربوط به تجربه فرد و کیفیت نظام، حلقه احساسی شناختی و حلقه قصد و نیت رفتاری. حلقه اول (تجربه فرد و کیفیت نظام) بر عناصر شناختی و احساسی، حلقه دوم (حلقه احساس و شناختی) بر چگونگی تغییر قصد رفتاری افراد اثر می­ گذارد و حلقه آخر (قصد و نیت رفتاری) قصد فرد را برای به کارگیری فن آوری پیش ­بینی می­ کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...