۳-۱-۲-۵- حمایت از تحصیلات دختران در مدارس حرفه ای:
آموزش حرفه ای به دختران و زنان جوان راه کار بسیار مؤثری است که تحت تاثیر آن ممکن است چرخه خشونت پیرامو نشان بشکند. آن ها با کسب آموزش حرفه ای تبدیل به نیروهای کارآمدی می شوندکه در بازار کار مورد استقبال قرار می گیرند. (مانند خیاطی و بافتنی و مانند آن) بنابرین، یک راه کار مؤثر برای تغییر چهره خانگی زنان این است که اولاً بر تعداد مدارس حرفه ای دخترانه در سطح کشور افزوده شود و ثانیاً دختران بر حسب ذوق و سلیقه خود حق داشته باشند حرفه مورد علاقشان را بیاموزند. اگر مردم به تغییر نقش ها خو بگیرند و زنان را در باز ار کار در حرفه های گوناگون فعال و موفق ببینند ، به تدریج
کلیشه های جنسیتی از ذهنیت جامعه پاک می شود و اراده دو جنس اعتبار و ارزش یکسانی مییابند.
۳-۱-۲-۶- تحت تاثیر قرار دادن وجدان پزشکی:
خشونت علیه زنان که گاهی با درمان سرپایی ظاهراًً قربانی مداوا می شود، عوارض بهداشتی در پی دارد. بنابرین موضوع در خور آن است که با تحت تاثیر قرار دادن وجدان پزشکی همچون یک راه کار پیشنهاد بشود. در نخستین مرحله، آموزش پرستاران و رشد روانی ـ اجتماعی آن ها ضروری است. پرستاران در بیشتر موارد قربانیان سو رفتار را پانسمان میکنند. بنابرین آموزش آن ها برای گرد آوری شواهد و مدارک در مورد جراحات میتواند در مرحله ای که سو رفتار تبدیل به پرونده جزائی می شود، به نفع قربانی مورد استفاده قرار گیرد.
۳-۲- تغییر مردان:
در تبیین راهکارهای مربوط به جلب همکاری مردان این مسئله حائز اهمیت است که به اشکال مختلف میتواند صورت گیرد مانند تبلیغات رسانه های گروهی، آموزش پسران قبل از اینکه خانواده تشکیل دهند و یا تعلیم کودکان پسر در محیط خانواده نسبت به این مسئله که نسبت به دختران و زنان رجحان ندارند و باید در تمامی مراحل زندگی با آن ها همکاری و مشارکت داشته باشند.
۳-۲-۱- تشویق مردان به همکاری:
این درجه از مشارکت سبب می شود که مردان نیز با مشکلات خاص زنان در امر فعالیت های خانگی بیشتر آشنا شده و در مذاکرات خانوادگی به آن ها بها دهند. مردانی که این مشکلات را نمی شناسند، اغلب کار زن در خانه و همزیستی با کودک ار دست کم می گیرند.
۳-۲-۲- برنامه های درمانی برای مردان خشن:
می توان با بهره گرفتن از کارشناسان ورزیده مردان را زیر پوشش برنامه های در مانی خاص قرار دادو آن ها را با چرخه خشونت آشنا کرد. در مواردی که ضمن مشاوره، امکانات مناسبی به دست می آاید تا مرد نیز زن قربانی خشونت را همراهی کند.
۳-۳- تغییرات قانونی:
با اینکه هیچ الگویی وجود ندارد که موجب از بین رفتن تمام اشکال خشونت علیه زنان در تمام جوامع گردد، البته روش های ترکیبی منسجمی را که به این معضل و مشکل کمک کنند می توان به وجود آورد.
۳-۳-۱- تأسيس دادگا ه های ویژه:
برپایی دادگاه های ویژه که به پرونده های مربوط به نقض حقوق زنان رسیدگی کند، کنترل خشونت علیه زنان را ممکن میسازد. این راه کار که در دراز مدت شیوه های اجرای قانون را نسبت به دعاوی خاص زنان در سایر نهادهای قضایی تغییر میدهد ضرورتی است که امروزه به خوبی حس می شود.
۳-۳-۲- تشکیل گرو ه های زنان برای بررسی مواد قانونی:
دختران و زنان جوانی که در رشته حقوق درس خوانده اند، میتوانند به تشکیل این گروه ها اقدام کنند و به بررسی مواد و تبصره های قوانین بپردازند. آن ها با تقسیم کار و ایجاد حوزه های تخصصی در مورد بررسی قوانین جزایی و مدنی و غیره خواهند توانست علاوه بر انتشار مشکلات قانونی، راه حل هایی را نیز ارائه دهند.
۳-۳-۳- تعلیم وکلا و قضات و قانون گذاران:
ایجاد رابطه و داشتن فعالیت بین فعالین حقوق زن وتشکل های رسمی و غیر رسمی برای مهار خشونت که میتواند در این زمینه مؤثر واقع شود. چنانچه آن ها بتوانند در این زمینه فعال شده و با وکلا و قضات و قانون گذاران رابطه برقرار کنند، زمینههای مناسبی برای مهار خشونت فراهم می شود.
۳-۴- چند وظیفه برای کنترل خشونت علیه زنان:
به طور کلی مجموعه راهبردها و اقداماتی که دولتها در نظام های حقوقی مختلف در جهت مقابله با خشونت علیه زنان و کاهش موارد آن و محدود ساختن آن و بالاخره ریشه کنی آن اعمال اتخاذ کردهاند در چند زمینه مورد بحث قرار میگیرد.
۳-۴-۱- قانون گذاری و اصلاح قوانین
نیاز به تصویب قوانین و رویداد خاصی که راه حل های جبرانی مشخصی داشته و در مورد جرایم بین اشخاصی که در درون خانواده با همدیگر روابط صمیمی دارند، بیشتر مؤثر واقع شود احساس می شود. امروزه بسیاری از نظام های حقوقی اهمیت حمایت از زنان قربانی و خشونت های خانگی و در نتیجه مجازات مرتکبان آن خشونت ها را مورد شناسایی و توجه قرار دادهاند. قوانین قدرتمند به عنوان سرمایه ای ارزشمند برای حمایت از زنان در مقابل خشونت محسوب میشوند. «در انجام اصلاحات قانونی سه وظیفه باید انجام شود» (مولاوردی، ۱۳۸۵، ۲۲۲ ص)
-
- تغییر قوانین به نحوی که زنانی را که در دام روابط سوءاستفاده گرایانه افتاده اند حفاظت کند.
-
- برداشتن سدهای مجازات مرتکبین خشونت.
- حذف جنبههای تبعیض قوانین.
۳-۴-۲- احکام حمایتی:
در بسیاری از نظام های قضایی قانون گذار، به نوعی از حکم دادگاهی اشاره شده است که حکم یا دستور یا امریه حمایتی نامیده می شود. نظام های قانون گذار احکام حمایتی را به عنوان راه هایی همراه یا جانشین راه حل های کیفری به کار میبرند. این احکام در جزئیات متفاوت هستند ، اما در کل قاضی را مجاز
میسازد تا مثلاً مرد را مجبور به ترک خانه کند حتی زمانی که خانه متعلق به اوست یا بعضی از این احکام از شوهر می خواهند که از زن حمایت مالی کند و یا بعضی از این احکام از شوهر می خواهند که از مشاوره و یا مددکاری استفاده کنند. تمام این احکام آسایش زن را در شرایطی که شوهر مرتکب خشونت جسمانی شده فراهم میسازند.
۳-۴-۳- جبران خسارت از طریق مدنی:
علاوه بر قوانین کیفری می توان به قوانین مدنی در رابطه با خشونت علیه زنان اشاره کرد. مانند: آسودگی از قید ازدواج ویا دریافت غرامت و…
۳-۴-۴- ابتکارات دولت ها:
برخورد های اولیه با مسأله خشونت تقریبا در تمام سطوح جامعه صورت گرفته است وآگاه سازی در این زمینه با تلاش صدها سازمان زنان در گوشه و کنار دنیا به عمل آمده است و در اکثر جوامع به دنبال آگاه سازی های فزاینده ای در زمینه بحث خشونت علیه زنان هستند و مشخص میکنند که به چه چیزهایی
می توان در حد وسیع دست یافت.
-
- گروههای حمایتی که در آن زنان بتوانند تجربه هایشان را به اشتراک بگذارند.
-
- دوره های آموزش والدین غیرخشن وحل نزاع ها برای بالغین وکودکان.
آخرین نظرات