فارل[۱۲۲]، شاو[۱۲۳] و وبر[۱۲۴](۲۰۰۹) مطرح کردند که طرحوارهدرمانی به عنوان یک درمان مؤثر برای بهبود وضعیت سلامت روان مراجعان به کلینیک های بهداشت روان است.
لوبستل و همکاران (۲۰۰۷) در مطالعات خود رابطه بین ۱۴ سبک طرحواره و وضعیت روانشناختی دانشجویان مورد بررسی قرار دادند، نتایج حاکی از آن است که بین طرح واره های ناسازگار اولیه و وضعیت روانشناختی رابطه عکس و معناداری وجود داشته و هرچه شدت بروز طرحواره های ناسازگار اولیه بیشتر باشد، وضعیت روانشناختی فرد، حالت وخیم تری به خود خواهد داشت.
نورداهل[۱۲۵] ونیستر[۱۲۶](۲۰۰۵)اثر بخشی طرحوارهدرمانی برروی بیمارانی که دارای اختلال شخصیت مرزی هستند را مورد بررسی قرار دادند که نشان داد، رابطه معناداری بین طرحواره های ناسازگار اولیه و اختلال شخصیت مرزی وجود دارد.
پژوهشی نیز توسط استیلز[۱۲۷] (۲۰۰۴) با عنوان “طرحوارههای ناسازگار اولیه و صمیمیت در روابط عاشقانه بزرگسالی” در این زمینه انجام گرفت. یافته ها نشان داد که طرحواره ناسازگار “محرومیت هیجانی” پیشبینی کننده صمیمیت میباشد.
در طی ۵ دهه گذشته مفهوم پویای اتحاد درمانی[۱۲۸]در دیگر روشهای رواندرمانی ریشه دوانده است و منجر به مطالعاتی چند در مورد نقش اتحاد درمانی در فرایند درمان شده است. اصطلاحات اتحاد درمانی، اتحاد کاری[۱۲۹]و اتحاد کمک کننده[۱۳۰] در گذشته برای اشاره به جنبه ویژهای از اتحاد به طور کلی به کار رفته است. دو رویکرد درمانی که نقش عمدهای در تأکید بر اتحاد درمانی داشتند، رویکردهای روانتحلیلی و درمان مراجع محور بودند(هورواث[۱۳۱] و لوبرسکی[۱۳۲]، ۱۹۹۳). اتحاد درمانی را میتوان به عنوان کیفیت رابطه[۱۳۳] بین درمانگر و بیمار که منعکس کننده وظایف کار تیمی و توافقات شخصیشان است تعریف کرد. به طور مکرر اثبات شده است که کیفیت رابطه درمانی با تنایج مثبت در انواع مختلفی از رواندرمانیها مرتبط است (اسپینهون[۱۳۴]، گیسن- بلو[۱۳۵]، ون دیک[۱۳۶]، کویمان[۱۳۷] و آرنتز، ۲۰۰۷). ایجاد یک رابطه ایمن و اطمینان بخش[۱۳۸] اغلب اوقات انرژی و تعهدی را از جانب درمانگر برای اغلب بیماران شخصیت مرزی که تاریخچه طولانی از روابط غفلت، سوءاستفاده و بهره کشی را تجربه کرده اند، به بار میآورد. گفتن این موضوعات راحت است اما بعضی از این تجارب منفی به طور تأسف برانگیزی در رابطه با درمانگران یا دیگر متخصصان مراقبت بهداشتی میباشد. بنابرین درمانگر باید وقت و انرژی زیادی را برای ایجاد فضایی ایمن و اطمینان بخش صرف کند. این موضوع مهمی است که درمانگر دارای بردباری بسیار زیاد و همچنین دارای حمایت ، گروهی از همکارانش باشد.در مقایسه با دیگر رویکردهای رواندرمانی، طرحواره درمانی زمان و درگیری بسیار زیادی را میطلبد. درمانگر باید از یک طرف به طور غیرمعمولی با بیمارش ارتباط داشته باشد در حالی که در همان زمان توانش را برای تنظیم محدودیتها حفظ میکند. در ادامه یک مؤلفهی اساسی رابطه درمانی بین درمانگر و بیمار شرح داده میشود(آرنتز و ون گندرین، ۲۰۰۹).
جمع بندی
طرحواره ساختاری شناختی به منظور میرسند، رمز گردانی و ارزیابی محرکی است که موجود زنده در معرض آن قرار گرفته است. بر اساس ماتریس طرحوارهها، فرد قادر می شود تا وضعیت خود را در ارتباط با زمان و مکان تعیین و تجربه های خود را به روش معنی داری طبقه بندی و تفسیر کند. بک و همکاران معتقدند که در حیطه آسیب شناسی روانی، واژه طرحواره ساختارهایی شامل محتوای شخصی سازی شده با ویژگیهای فردی هستند که در اثر اختلالهایی، از جمله افسردگی، اضطراب، حمله های هراس و وسواس ها فعال میشوند. از طرفی مطالعات روان تحلیلگری نشان داده است که افسردگی، پیامد ثانویه ای از تجربه خشم به درون برگشته شده ای است که افراد را درگیر خود میکند. بنابرین با نشانه گرفتن آن زیرساخت های شناختی که خشم را از بیرون به درون بر می گرداند، میتواند زمینه ساز سلامت روانی فرد را فراهم آورد.
فصل سوم: روش پژوهش
طرح پژوهش
نوع مطالعه حاضر از نوع مداخله ای و شبه آزمایشی است. نمونه گیری به صورت در دسترس بود. این مطالعه بر روی افرادی که دارای تشخیص اختلال افسردگی هستند، صورت گرفت. ملاکهای شمول این پژوهش عبارتند از کلیه دانشجویانی که دارای تشخیص اختلال افسردگی هستند. شرکت کنندگان این پژوهش دارای نمره افسردگی بک در بازه ۲۹-۴(افسردگی خفیف تا متوسط) بودند. شرکت کنندگان تشخیص بالینی دیگری نداشتند و دامنه سنی بین ۲۰ تا ۲۸ سال بود. ملاکهای منع ورود این پژوهش گرفتن نمره بالاتر از ۲۸ و یا کمتر از ۵(افسردگی شدید یا خفیف) بود. همچنین شرکت کنندگانی که اختلال همبود با افسردگی داشتند، وارد پژوهش نشدند.
شرکت کنندگان
جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان افسرده مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی دانشگاه فردوسی در بازه زمانی مهر تا دی ۱۳۹۳ و نمونه آن را دانشجویانی که به طور داوطلبانه وارد طرح پژوهش شدند، تشکیل میدهد. نمونه آماری مورد نظر طرح پژوهش حاضر شامل ۳۰ نفر است. نمونه گیری به شیوه در دسترس صورت گرفت.
ابزار گردآوری داده ها
پرسشنامه افسردگی بک
آزمون افسردگی بک یکی از معمول ترین مقیاس های اندازه گیری افسردگی است که توسط بک . همکارانش(۱۹۶۱) تهیه شد(مارنات، ۱۳۸۴). این آزمون در سال ۱۹۷۱ مورد تجدید نظر قرار گرفت و انتشار آن در سال ۱۹۷۸ صورت گرفت(شریفی، ۱۳۷۵). پرسشنامه بک دارای دو فرم بلند و کوتاه است. فرم بلند دارای ۲۱ ماده است و فرم کوتاه ۱۳ ماده دارد. در این تحقیق فرم بلند مورد استفاده قرار میگیرد.
روایی و اعتبار آزمون افسردگی بک در موارد متعددی گزارش شده است. بک و همکاران(۱۹۸۸) اعتبار همسانی درونی این مقیاس را بین ۰٫۷۳تا ۰٫۹۲ گزارش کرده اند. آنها پایایی مشابهی را برای فرم کوتاه یافتهاند. گروث – مارنات(۱۹۹۷) ضرایب اعتبار بازآزمایی آزمون افسردگی بک را بر حسب فاصله بین دفعات اجرا و نوع جمعیت ۰٫۴۸ تا۰٫۸۶ یافتهاند. گرین و همکاران(۲۰۰۱) ضریب آلفا را ۰٫۹۲ گزارش کرده اند. روایی همزمان با درجه بندی های بالینی برای بیماران روانپزشکی ضرایب همبستگی از متوسط تا بالا(۰٫۵۵ تا ۰٫۹۶) نشان داده است(گروث – مارنات، ۱۹۹۷).
پاسخ به هر سوال از ۴ گزینه تشکیل شده است که از ۰ تا ۳ نمره گذاری می شود. نمره ۰ تا ۴ گویای هیچ یا خفیف افسردگی، ۴ تا ۱۳ گویای افسردگی خفیف، نمره ۱۴ تا ۲۸ افسردگی متوسط و ۲۸ به بالا نشان دهنده افسردگی شدید میباشد(بک و همکاران، ۱۹۹۶).
پرسشنامه خشم سرکوب شده
برای این مؤلفه، دو خرده مقیاس mmpi، یعنی خصومت(HO) و مهار افراطی خصومت(H-O) استفاده شد. نمره گذاری مؤلفه های این شاخص مطابق با نمره گذاری پرسشنامه MMPI است، بدین صورت که پاسخ بلی، نمره ۱ و پاسخ خیر نمره ۰ را به خود اختصاص میدهد. در نهایت با جمع نمرات، میانگین شاخص توصیفی آن بر اساس جدول T، به دست میآید.
آخرین نظرات