۱-۱-۵٫ شبهه قوشچی:
قوشچی در رد این استدلال مینویسد:
«اشاعره میتوانند بگویند که ما دلیلی را که شیعه برای علت نیاز به امام ذکر میکنند، قبول نداریم. ما برای وجوب نصب امام دلیل دیگری داریم و این دلیل نیز مستلزم عصمت امام نیست»[۳۸۴].
۲-۱-۵٫ پاسخ شبهه قوشچی:
در بخش نخست این تحقیق، شبهات قوشچی بر ادله وجوب امامت از منظر شیعه، به ویژه قاعده لطف پاسخ داده شد، از این رو شبهه وی در اینجا نیز پاسخ داده میشود.
-
- لازمه حافظ شریعت بودن امام، معصوم بودن او میباشد.
هیچ چیز در حفظ شریعت نمیتواند جایگزین امام شود. در این صورت اگر خطا بر او نیز جایز باشد، یقین و اطمینان برای تکالیف الاهی باقی نمیماند.
قوشچی در رد این دلیل میآورد:
«امام مستقلا و بذاته حافظ شریعت نیست، بلکه وی در حد مجتهد است که با اجتهاد خود با بهره گرفتن از کتاب و سنت و اجماع امت از شریعت محافظت میکند و اگر هم در اجتهاد خود به بیراهه رود، مجتهدین دیگر و امر به معروف کنندگان او را به مسیر صحیح بر میگردانند. در غیر این صورت نیز، شریعت قویم و استوار قابل نقض نیست»[۳۸۵].
۳-۱-۵٫ پاسخ شبهه قوشچی:
امام بذاته حافظ شریعت و حافظ کتاب و سنت است. او کتاب و سنت را به مردم میآموزد و آنها را به عمل به کتاب و سنت فرا میخواند و از تحریف کتاب و سنت جلوگیری میکند، همان گونه که پیامبر اکرم۶ این وظایف را به عهده داشت. کتاب و سنت به تنهایی نمیتوانند حافظ شریعت باشند، بلکه این دو نیازمند مبین هستند.
هم چنین جایگاه امام جایگاه یک مجتهد نیست، بلکه شأن او شأن نبی است و وظایف او را به عهده دارد.
اگر قرار است امام را آمرین به معروف و سایر مجتهدین از خطا و معصیت باز دارند، از کجا معلوم خود این آمرین و مجتهدین به بیراهه و خطا نروند!؟ چه کسی اینها را از خطا حفظ خواهد کرد و اجتهاد خود این افراد چه تضمینی وجود دارد که صحیح باشد و اگر اینها معصوم هستند، در واقع اینها شایستگی امامت را دارند و امام نیز باید از اینها اطاعت کند.
۳٫اگر امام معصوم نباشد و مرتکب خطایی گردد بر دیگران واجب است با وی مخالفت کنند و او را نهی از منکر نمایند. روشن است که این مخالفت با امر به اطاعت از او در آیه «أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الامر منکم» منافات و تضاد دارد. بنابر این، وجوب اطاعت مطلق از امام، معصوم بودن وی را اثبات میکند.
۴-۱-۵٫ سخن قوشچی
قوشچی در مقابل محقق میگوید:
«وجوب اطاعت از امام در مواردی است که آن مورد مخالف با شرع نباشد. اما در مواردی که امام مخالفت با شرع کند، نه تنها اطاعت امام در آن مورد جایز نیست، بلکه رد و باز داشتن او واجب است و اگر رد و انکار ممکن نبود از روی اضطرار باید سکوت نمود»[۳۸۶].
۵-۱-۵٫ پاسخ شبهه قوشچی:
مشخص کننده مخالف شرع از موافق شرع کیست؟! اگر مشخص کننده، خود غیر معصوم باشد این برگشت به اول است و اگر معصوم باشد پس او خود امام است.
۱٫اگر امام معصوم نباشد، نقض غرض لازم میآید، چون غرض از نصب امام اطاعت امت از اقوال و اعمال او میباشد و اگر او مرتکب معصیت شود، اطاعت و پیروی از او جایز نیست و چون نقض غرض باطل است، از این رو امام باید معصوم باشد.
قوشچی بر خلاف علامه حلی این دلیل را دلیل مستقل حساب نکرده و ادامه دلیل پیشین دانسته است.
۲٫وقوع معصیت از امام سبب انحطاط درجه او از درجه مردم عوام میشود، زیرا علم و معرفت امام از بقیه مردم بیشتر است با این اوصاف اگر مرتکب معصیت شود مقام وی از رعیت پایین تر خواهد بود و حال آن که درجه امام باید بالاتر از مردم باشد.
قوشچی بر این استدلال اشکالی نگرفته است.
۲-۵٫ فصل نوزدهم:
افضلیت و نصب
یکی از اوصافی که به نظر امامیه وجود آن در امام ضرورت دارد، افضلیت است. محقق طوسی در تلخیص المحصل هشت صفت را در امام لازم دانسته است که چهارمین آن افضلیت میباشد.
«و رابعتها کونه افضل من کل واحد من رعیته و أشجع و أسخی و بالجمله أکمل فی کل ما یعد من الکمالات لانه مقدم علیهم و تقدیم الرجل علی من هو أکمل منه قبیح عقلا»[۳۸۷].
چهارمین صفت لازم در امام افضل بودن او بر تمام افراد جامعه است. امام باید شجاع ترین و سخاوتمند ترین و خلاصه کاملترین فرد جامعه در همه کمالات به شمار آید، زیرا امام میخواهد پیشوای دیگران باشد و بر آنها مقدم گردد و عقل تقدیم و پیشوایی غیر افضل را بر افضل قبیح میشمارد.
اهل سنت درباره این شرط اختلاف دارند:
ابوبکر باقلانی از متکلمین اشعری افضلیت را از شرایط امام میداند، ولی معتقد است که هر گاه انتخاب امام افضل به اختلاف میان مسلمانان منجر شود، امامت مفضول جایز خواهد بود[۳۸۸].
تفتازانی قول باقلانی را به اکثریت اشاعره نسبت داده است. در شرح المقاصد آورده است:
«بسیاری از اهل سنت و کثیری از فرق دیگر بر این باور هستند واجب است، افضل مردم امام باشد مگر این که در نصب آن هرج و فتنه ایجاد شود»[۳۸۹].
فضایلی که برای حضرت علیA و جود دارد برای احدی از صحابه وجود ندارد.این فضایل اثبات میکند، حضرت علیA صلاحیت امامت و خلافت را دارند و از سوی دیگر غیر او نه تنها این فضایل را ندارند و در نتیجه علیA از آنها افضل است، بلکه مطاعن و ضعفهایی در منابع خود اهل سنت از آنها نقل شده است که صلاحیت آنها را برای امام جماعت منتفی میکند، چه رسد به امامت و خلافت مسلمین.
بنابر این چون خلافت مفضول عقلا قبیح است، خلافت غیر علیA جایز نیست.
۱-۲-۵٫ سخن قوشچی:
قوشچی در رد این استدلال میگوید: «اجیب بمنع المقدمات»[۳۹۰]؛ یعنی این که هر دو مقدمه این استدلال مردود است. این که علیA از سایر مردم افضل است و هم چنین این قاعده که امامت مفضول عقلا قبیح است، مورد تردید قوشچی است.
۲-۲-۵٫ پاسخ:
با توجه به مطاعنی که برای خلفای ثلاثه و فضایلی که برای حضرت علیA ذکر شد که خود قوشچی نیز به این فضایل معترف است و هم چنین فضایلی که برای خلفای ثلاثه مطرح کردهاند، رد شد افضلیت حضرت علیA اثبات میگردد و تقدیم مفضول بر افضل عقلا و نقلا مردود است.
۳-۲-۵٫ نصب:
یکی دیگر از بحثهای کلیدی و اختلاف انگیز بین شیعه و اهل سنت، بحث روش تعیین امام میباشد. عبد الرزاق لاهیجی در موارد اختلاف مذاهب اسلامی در باب امامت، میگوید: «هفتم از مواضع اختلاف، «ما به ینعقد الامامه» است؛ یعنی امامت به چه چیز منعقد میشود»[۳۹۱].
برخی از متکلمین این بحث را در ذیل مبحث اوصاف و شرایط امام مطرح کردهاند.ابن میثم بحرانی در باب شرایط امام، چهار شرط را معتبر میداند که سه مورد آن عبارت هستند از: عصمت، افضلیت، عالم بودن به همه دین؛ چهارمی را «فی السبب الذی یتعین به الامام »[۳۹۲] یعنی «راه تعیین امام» قرار داده است. شیخ طوسی نیز منصوص بودن را یکی از اوصاف لازم در امام میداند.
۱-۳-۲-۵٫ دیدگاه اشاعره
در بین اهل سنت عموما و اشاعره خصوصا در باب روش تعیین امام، نظر واحدی که بر آن اتفاق نظر نیز باشد، دیده نمیشود.
آخرین نظرات