ب) مهارت ها ووظایف تشکیل دهنده شغل را توسعه می بخشند
ج) برای ابداع و نوآوری وخلاقیت، زمینه مساعد به وجود می آورد
د) کنترل بیشتری روی تصمیمات مربوط به کار اعمال می کند
هـ ) کارمند به جای یک قسمت از کار، یک کار کامل را انجام می دهد
و) رضایت مشتری را تأمین می کند
ز) زمینه جهت یابی بازار را فراهم می کند.(گودرزی، ۱۳۸۱، ص ۹۵)
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
۲-۱-۲۲- موانع موجود در سازمان ها جهت اجرای توانمندسازی:
اجرای عوامل توانمندسازی در سازمان ها بسیار مفید و باعث افزایش بهره وری سازمان و کارکنان می شود. لازمه اجرای این تکنیک، نیاز سازمان، پشتیبانی مدیران ارشد آن و همکاری با کارکنان و عوامل اجرایی در پیشبرد امور است. ازجمله موانع اجرای این عوامل عبارتند از:
۱- حاکم بودن ساختار رسمی و سلسله مراتبی؛
۲- پایین بودن اعتماد و اطمینان اعضای سازمان به یکدیگر؛
۳- نگرش نامناسب مدیران به کارکنان و سبک های مدیریت و رهبری نامناسب؛
۴- فقدان مهارت های لازم در کارکنان؛
۵- تفاوت زیاد بین افراد در سازمان و وجود سیستم های پرسنلی غیرهماهنگ؛
۶- تشنج و استرس در محیط کاری. (ارزقی رستمی، ۱۳۸۰، ص ۷۲).
۲-۱-۲۳-پیامد توانمندسازی:
توانمندسازی پیامدهای نگرشی و رفتاری خاصی برای سازمان ها به همراه دارد که بر توان آنها در عرصه رقابت خارجی میافزاید و در ذیل به آنها اشاره میشود(عابسی و ابطحی، ۸۶، ص۷۱)
۲-۱-۲۳-۱- پیامدهای نگرشی توانمندسازی:
کاهش فشار روحی ناشی از کار و افزایش رضایت شغلی، دو نتیجه نگرشی پس از توانمندسازی در محل کار است. میزان کم اختیار در طول کار روزانه با فشار ذهنی و افزایش بیماری مزمن، ارتباط دارد. تحقیقات نشان میدهد توانمندسازی موجب کاهش میزان بیماری، غیبت از کار، نقل وانتقالات و کاهش فشارهای عصبی و روحی یا استرس می گردد.(همان منبع)
۲-۱-۲۳-۱-۱- افزایش رضایت شغلی[۶۱] :
توماس و ولتهاوس(۱۹۹۰) دریافتند که سطوح بالای معنادار بودن و احساس شایستگی(کفایت نفس) از طریق ایجاد علاقه در افراد در مورد مشاغلشان، باعث افزایش رضایت شغلی خواهد شد و نیز اینکه آزادی عمل در شغل (حق تعیین سرنوشت)، از جمله عوامل انگیزاننده مورد نظر هرزبرگ است و نوعی پاداش درونی محسوب میشود. بنابراین همانگونه که هرزبرگ پیشبینی کرده بود، آزادی عمل منجر به افزایش رضایت شغلی خواهد شد. احساس مؤثر بودن نیز افزایش رضایت شغلی را در پی خواهد داشت؛ زیرا به اعتقاد آبرامسون[۶۲] عدم وجود احساس مؤثر بودن با ایجاد دلسردی در افراد برای شناسایی فرصت ها، کاهش انگیزش و ایجاد افسردگی به نارضایتی شغلی منجر میگردد. از سوی دیگر، افزایش رضایت شغلی به تعهد سازمانی قویتر در افراد میانجامد و از آنجا که افزایش رضایت شغلی در ارتباط مستقیم با کاهش جابهجایی کارکنان است، بنابراین انتظار میرود که توانمندسازی کارکنان، به کاهش جابهجایی آنان منجر شود.(همان منبع، ص۷۲)
افزایش رضایت شغلی به لحاظ روحی و روانی نیز در کارکنان مؤثر است. فردی که از شغل خود رضایت داشته و با فراغ بال و آسودگی خاطر بر سر کار خود حاضر میشود، مسلماً آرامش روحی لازم برای انجام کار خود به بهترین نحو را داراست لذا احساس توانمندی نموده و سلامت روانی وی نیز تأمین گشته است. (همان منبع)
۲-۱-۲۳-۱- ۲- کاهش فشار روحی[۶۳]:
توانمندسازی میتواند از طریق افزایش معنادار بودن، شایستگی و آزادی عمل(حق تعیین سرنوشت) باعث کاهش فشار روحی یا استرس شغلی گردد. ماتسن[۶۴] و ایوان[۶۵] سویچ دریافتند که آزادی عمل، امکان کنترل افراد بر برخی از عوامل بالقوه استرس زا را فراهم میآورد و به کاهش استرس در افراد می انجامد. همچنین، غنیسازی شغلی در برنامه های توانمندسازی، موجب کاهش استرس شغلی در سازمان میگردد.(همان منبع، ص۷۳)
۲-۱-۲۳-۲- پیامدهای رفتاری توانمندسازی:
بر طبق تحقیقات دسی و ریان[۶۶] (۱۹۸۹) آزادی عمل کارکنان در شغلشان به واکنش سریع آنان در برابر موانع و مشکلات میانجامد. علاوه بر این، ارتباط آزادی عمل شغلی با اثربخشی (بهبود عملکرد) از جنبه های شناختی و انگیزشی تأیید شده است. نظریهپردازان رویکرد شناختی بر این باورند از آنجا که کارکنان نسبت به رؤسایشان از دانش و اطلاعات کامل تری در مورد کار خود برخوردارند، لذا در موقعیت بهتری برای برنامه ریزی کاری، شناخت موانع و حل آنها برای دستیابی به عملکرد بهتر قرار دارند.(همان منبع)
۲-۲- بخش دوم، فناوری اطلاعات و ارتباطات
۲-۲-۱- مفهوم فناوری:
تکنولوژی از دو لغت یونانی techne و logia تشکیل شده است که اولی به معنی هنر و مهارت و دومی به معنی علم و دانش است. تاکنون تعاریف متفاوتی از فناوری ارائه شده اند که از آن جمله می توان گفت فناوری یعنی:
– کاربرد منظم معلومات علمی و دیگر آگاهی های نظام یافته برای انجام وظایف عملی.
– کلیه دانش ها، فرایندها، ابزارها، روش ها و سیستم های به کار رفته در ساخت محصولات و ارائه خدمات. (فتحیان و مهدوی نور، ۱۳۹۱، صص ۵-۴)
علاوه بر این، یونیدو[۶۷] فناوری را کاربرد علوم در صنایع با بهره گرفتن از رویه ها و مطالعات منظم می داند. علاوه بر این فرهنگ لاروس نیز فناوری را مطالعه ابزارها، شیوه ها و روش های مورد انتظار و مورد استفاده در حوزه های گوناگون صنعت تعریف می کند. (همان منبع)
– فناوری آمیخته ای از دانش و ذوق هنری بشری در پدیده های تکوین یافته او برای مرتفع نمودن نیازش دانست. (علی احمدی، ۱۳۸۳، ص ۷۹)
– فناوری عبارت است از کاربرد علم در اهداف عملی زندگی انسان یا به عبارت دیگر تفسیر و تسلط بر محیط انسانی است (همان منبع)
– فناوری عامل تبدل منابع طبیعی، سرمایه و نیروی انسانی به کالا و خدمات است که عناصر متشکله یا ارکان آن عبارتند از: سخت افزار، انسان افزار یا نیروی انسانی متخصص، فناوری متبلور در اسناد و مدارک یا اطلاعات و سازمان ها یا نهاد افزار. (همان منبع)
سخت افزار تجهیزات فیزیکی است که جهت فعالیت های ورود، پردازش و خروج در یک سیستم اطلاعاتی مورد استفاده قرار می گیرد. سخت افزار موارد زیر را شامل می شود: کـامپیوترها با اندازه ها و شکل های مختلف؛ و دستگاه های ارتبـاطی که کامپیوترها را بـه یـکدیگر متصل می سازند. (لاودن، ۱۳۸۹، ص۱۹)
۲-۲-۲- اجزای فناوری:
معمولا به فناوری به عنوان سخت افزار، یعنی ماشین آلات و تجهیزات می نگرند در حالی که فناوری بسیار فراتر از سخت افزار است و می تواند به چهارجزء اصلی (شکل۲-۱) تقسیم شود که عبارتند از:
شکل (۲-۱) اجزای فناوری (فتحیان، مهدی نور، ۱۳۸۵، ص۵)
الف) فن افزار[۶۸]
ب) انسان افزار[۶۹]
ج) اطلاعات افزار[۷۰]
د) سازمان افزار[۷۱]
مطابق شکل (۲-۱)، فناوری سیستمی است که با دریافت ورودی های مورد نیاز و با بهره گیری از چهار جزء پیش گفته محصولات یا خدمات مطلوب را ارائه می دهد. ناگفته نماند که برخی از صاحب نظران تقسیم بندی های دیگری را برای فناوری ارائه داده اند. برای مثال، زلنی[۷۲] فناوری را به سه جزء تفکیک می کند که عبارتند از: سخت افزار، نرم افزار و مغزافزار. (فتحیان، مهدی نور، ۱۳۸۵، صص ۶-۵)
۲-۲-۳- طبقه بندی فناوری:
فناوری ها را می توان به انواع زیر دسته بندی کرد.
۱– فناوری جدید[۷۳]
۲- فناوری نوظهور[۷۴]
۳- فناوری پیشرفته[۷۵]
۴- فناوری سنتی[۷۶]
۵- فناوری متوسط [۷۷]
۶- فناوری مناسب[۷۸]
۷- فناوری مستند شده در مقابل فناوری پنهان.(فتحیان، مهدی نور، ۱۳۸۵، صص ۷-۶)
۲-۲-۴- مدیریت فناوری:
مدیریت فناوری به سرعت تغییر برای هر سازمانی مهم است. تغییرات فناوری اطلاعات، مانند ظهور رایانه های شخصی، شبکه های مشتری/ سرویس دهنده و اینترنت و اینترانت ها، به سرعت و شدت روی داده اند، و انتظار می رود در آینده ادامه یابند. پیشرفت های فناوری سیستم های اطلاعاتی تاثیر عمده ای بر عملیات، هزینه ها ، مدیریت محیط کار، و موقعیت رقابتی بسیاری سازمان های داشته و خواهد داشت. (ابراین، ۱۳۸۶، ص ۴۱۱)
از این رو، تمام فناوری های اطلاعاتی باید به عنوان یک شالوده فناوری برای یکپارچه سازی کاربردهای درونی با مرتبط با بیرون کسب و کار مدیریت شوند. این فناوری ها عبارتند از اینترنت، اینترانت ها، و انواع فناوری های تجارت و همکاری الکترونیک، و نیز نرم افزارهای یکپارچه سازمان برای مدیریت ارتباط با مشتری، برنامه ریزی منابع سازمان و مدیریت زنجیره تامین. در بسیاری از شرکت ها، مدیریت فناوری یکی از مسئولیت های اولیه معاون فناوری سازمان (CTO) می باشد، کسی که مسوول برنامه ریزی و بکارگیری تمام فناوری اطلاعات است. (همان منبع)
آخرین نظرات