۲-۵-۳-۴)برآورد خطر ذاتی:( IR )

خطر ذاتی یعنی آسیب پذیری مانده یک حساب یا گروهی از معاملات در مقابل اشتباهات یا ‌تحریف‌هایی که بتواند به تنهایی و یا در مجموع با اشتباهات و یا تحریفهای موجود در سایر مانده حساب‌ها یا ‌گروه‌های معاملات ، بااهمیت باشد، با فرض آنکه برای آن هیچ کنترل داخلی وجود نداشته باشد.

خطر ذاتی در دو سطح صورت‌های مالی ( یعنی در سطح واحد مورد رسیدگی) و مانده حساب‌ها و ‌گروه‌های معاملات برآورد می شود. حسابرس برای تدوین طرح کلی حسابرسی باید خطر ذاتی را در سطح صورت‌های مالی برآورد کند و برای تدوین برنامه حسابرسی، این برآورد را به مانده حسابهای بااهمیت یا ‌گروه‌های عمده معاملات ربط دهد. (دستورالعمل حسابرسی، ۱۳۸۵)

۲-۵-۳-۴-۱)سطح صورت‌های مالی:

در برآورد خطر ذاتی در سطح صورت‌های مالی که به عنوان یکی از اجزای مدل خطر در تهیه بودجه انجام کار مورد استفاده واقع می شود، موارد زیر مدنظر قرار می‌گیرد : (دستورالعمل حسابرسی، ۱۳۸۵)

    1. روش اداره واحد مورد رسیدگی ( تفویض مطلق اختیارات یا تفویض مناسب اختیارات)

    1. درستکاری و حسن شهرت مدیریت ارشد ( با در نظر گرفتن تحریفات کشف شده در حسابرسی سال‌های گذشته)

    1. تجربه ودانش( صلاحیت) مدیریت ارشد و میانی با درنظر گرفتن مهارت‌های عمومی مدیریت و حسابداری

    1. تغییرات مدیران و کارکنان ارشد طی دوره مورد رسیدگی.

    1. صلاحیت مدیران اجرایی و سرپرستان.

  1. فشارهای غیرعادی بر مدیران مانند:

    • فعالیت در صنعتی که بسیاری از مؤسسات در آن با شکست روبرویند( با تأکید بر سودآوری)

    • کمبود سرمایه لازم برای انجام عملیات.

    • تأکید بر تحصیل درآمدهای پیش‌بینی شده.

  • وابستگی مزایای مدیریت به نتایج عملکرد.

  1. نوع فعالیت تجاری واحد مورد رسیدگی مانند:

    • احتمال نابابی تکنولوژیکی محصولات و خدمات.

    • پیچیدگی ساختار سرمایه.

    • اهمیت اشخاص وابسته.

  • تعداد و پراکندگی جغرافیایی مراکز تولید و توزیع محصولات و ارائه خدمات.

  1. عوامل مؤثر بر صنعت واحد مورد رسیدگی، مانند:

    • شرایط اقتصادی و رقابتی موجود.

    • تغییرات در تکنولوژی.

    • تقاضا برای محصولات.

    • رویه های حسابداری خاص.

  • حساسیت نتایج عملیات نسبت به تغییرات در شرایط اقتصادی.

    1. مشکلات تداوم فعالیت

  1. رابطه حسابرس با واحد مورد رسیدگی، مانند:

    • حسابرسی نخستین یا تکرار مأموریتهای گذشته.

    • تضاد منافع با مسائل قانونی و استقلال حسابرس.

  • اظهارنظر حسابرس نسبت به صورت‌های مالی دوره گذشته.

  1. دولتی یا خصوصی بودن واحد مورد رسیدگی (از لحاظ تأکید بر سودآوری)

۲-۵-۳-۴-۲)سطح مانده حساب‌ها و ‌گروه‌های معاملات :

عامل اصلی تعیین کننده خطر ذاتی هر مانده حساب و گروه معاملات، میزان تحریف پذیری آن است بدون توجه به سیستم کنترل داخلی مربوط. این امر عمدتاًً به موارد زیر بستگی دارد: (دستورالعمل حسابرسی، ۱۳۸۵)

۱٫ ماهیت حساب موردنظر

    • سر‌فصل‌های صورت‌های مالی که احتمال تحریف دارد؛ مانند ‌سرفصل‌هایی از صورت‌های مالی که در دوره قبل به اصلاح نیاز داشته است یا ‌سرفصل‌هایی با ماهیت برآوردی.

    • پیچیدگی معاملات و دیگر رویدادهایی که ممکن است نیازمند استفاده از کار کارشناسان باشد.

    • میزان قضاوت به کار رفته در تعیین مانده حساب‌ها ( برآوردی یا قطعی بودن ).

    • زیان پذیری یا احتمال سوء استفاده از داراییها؛ برای مثال دارایی‌های باارزش بالا و قابلیت نقل و انتقال بسیار مانند وجوه نقد.

    • تکمیل شدن معاملات غیرعادی و پیچیده، به ویژه در اواخر دوره مالی.

    • معاملات نیازمند پردازشهای خارج از روال عادی.

  • حسابهای متأثر از معاملات با اشخاص وابسته.

۲٫ خطر ذاتی در سطح صورت‌های مالی واحد مورد رسیدگی.

‌در مورد خطر ذاتی هر مانده حساب با توجه به خطر ذاتی در سطح صورت‌های مالی به شرح زیر عمل می شود:

۱٫ چنانچه خطر ذاتی مانده هرحساب بیش از خطر ذاتی در سطح صورت‌های مالی باشد، خطر ذاتی مانده حساب انتخاب می شود.

۲٫ . چنانچه خطر ذاتی مانده هرحساب کمتر از خطر ذاتی در سطح صورت‌های مالی باشد، میانگین آن دو به عنوان خطر ذاتی مانده حساب درنظر گرفته می شود.

۲-۵-۳-۵)شناخت اولیه از سیستم کنترل داخلی و برآورد اولیه از خطر کنترل: ( CR )

حسابرس باید از سیستم‌های حسابداری و کنترل داخلی چنان شناختی به دست آورد که برای برنامه ریزی حسابرسی و تدوین رویکرد مؤثر حسابرسی، کافی باشد. حسابرس برای برآورد خطر حسابرسی و طراحی روش های حسابرسی به منظور حصول اطمینان از کاهش خطر به سطحی پایین که قابل قبول نیز باشد باید از قضاوت حرفه ای خود استفاده کند.

شناخت اولیه از سیستم کنترل داخلی و برآورد اولیه از خطر کنترل با هدف های زیر انجام می شود: (دستورالعمل حسابرسی، ۱۳۸۵)

  1. تشخیص “قابل حسابرسی بودن” صورت‌های مالی

حسابرس برای حصول اطمینان از در دسترس بودن شواهد کافی و قابل قبول به عنوان پشتوانه مانده های منعکس در صورت‌های مالی باید اطلاعاتی درباره سیستم حسابداری و کنترل داخلی و نیز نوع و ماهیت اسناد و مدارک حسابداری کسب کند. سوابق حسابداری، مهمترین منبع کسب شواهد حسابرسی در رابطه با ‌هدف‌های‌ حسابرسی است و هنگامی که حسابرس صورت‌های مالی را غیرقابل حسابرسی تشخیص دهد، ضمن طرح موضوع با بالاترین رده ذیصلاح در واحد مورد رسیدگی باید کناره گیری از کار یا اعلام نوع اظهارنظر حرفه ای ( عدم اظهارنظر ) را به واحد مورد رسیدگی مدنظر قرار دهد.

  1. تدوین استراتژی حسابرسی

شناخت اولیه از سیستم کنترل داخلی، حسابرس را در تدوین استراتژی حسابرسی ( چگونگی قابلیت اتکا بر سیستم کنترل داخلی ) و طراحی نوع و ماهیت، زمان بندی اجرا و حدود آزمون‌های حسابرسی یاری می رساند.

  1. تعیین خطر عدم کشف برنامه ریزی شده

اطلاعات کسب شده درباره سیستم کنترل داخلی و برآورد اولیه از خطر کنترل در مرحله برنامه ریزی، یکی از عوامل مؤثر در تعیین خطر عدم کشف و در نتیجه، حجم عملیات( بودجه انجام کار ) با بهره گرفتن از مدل خطر حسابرسی است.

شناخت اولیه از سیستم کنترل داخلی در مرحله برنامه ریزی شامل کسب اطلاعات کلی درباره موضوعات زیر است:

    • محیط کنترلی

    • روش های کنترل

    • نظارت

    • ‌گروه‌های عمده معاملات و نحوه تصویب، پردازش، ثبت و گزارشگری آن ها.

  • نوع و ماهیت و میزان اسناد و مدارک حسابداری.

۲-۵-۳-۵-۱)روش های کسب شناخت از سیستم کنترل داخلی در مرحله برنامه ریزی:

کسب شناخت از سیستم کنترل داخلی در مرحله برنامه ریزی با بهره گرفتن از روش های زیر صورت می‌گیرد:

(دستورالعمل حسابرسی، ۱۳۸۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...