-تحریک حس کنجکاوی یادگیرنده.
۴-اضطراب: منظور از اضطراب نوعی حالات هیجانی ناخوشایند و مبهم است که با پریشانی، وحشت، هراس، تپش قلب، تعرق، سردرد، بیقراری، تکرار ادرار و تشویش همراه است. وجود اندکی اضطراب درانسان به عنوان یک حالت عاطفی و هیجانی نه تنها طبیعی است، بلکه فقدان کامل آن می تواند مشکلاتی را پدید آورد. یکی از دلایل اساسی افت تحصیلی دانشجویان و دانش آموزان، اضطراب امتحان است که در برخی از مطالعات سهمی در حدود پانزده تا بیست درصد داشته است. دانشجویی که اضطراب امتحان دارد، در هنگام امتحان به جای آنکه وقت و تمرکز خود را صرف پاسخدادن به سؤالات امتحان کند با افکار نامربوط و ناخوشایند که در آن هنگام در مورد امتحان و پیامدهای منفی آن گریبانگیرش شده کلنجار میرود. روشهای پیشگیری از اضطراب امتحان:
-ارزیابی واقعبینانه و بدون اغراق از امتحان
-قرار ندادن اضطراب امتحان در مدار توجه
-رفتارهای سازنده مثل مشورت و تمرین
– ایجاد شایستگی برای غلبه بر اضطراب امتحان از طریق حساسیتزدایی منظم
– ایجاد شایستگی برای غلبه بر اضطراب امتحان از طریق حساسیتزدایی منظم
– برطرف کردن محرکهای نامطلوب در زمان امتحان
-خودرهنمون بودن
۵-روش مطالعه: یکی از دلایل افت تحصیلی برخی از دانشجویان این است که شیوه مطالعه آن ها بر طبق روش و اصول صحیح نیست و نه اینکه لزوماً کم مطالعه میکنند(سایت اینترنتی باشگاه اندیشه).
۶-هوش: هوش هر فرد را میتوان به دو نوع هوش عمومی و اختصاصی تقسیم کرد و هوش عمومی نوعی توانایی است که در اغلب فعالیتهای انسان خود را نشان میدهد. هوش اختصاصی استعداد و توانایی خاصی است که فرد در یک یا چند زمینه خاص دارد. مطالعات مختلف نشان داده است که درصد بسیار اندکی (بین ده تا پانزده درصد) از موارد افت تحصیلی علت ناتوانی ذهنی و عدم کشش فرد است. امروزه دیگر ان اهمیتی را که در گذشته به هوش داده میشد، داده نمی شود و آن چه مهم است صفاتی چون تحمل و بردباری، پشتکار داشتن، اعتماد به نفس و از شکست نهراسیدن است. هم وراثت و هم محیط عوامل تعیین کننده مهمی در توانایی هوش هستند. وراثت دامنه یا حداقل و حداکثر هوش فرد را مشخص می کند در حالی که محیط تعیین می کند فرد در کجای این دامنه است. مثلا وراثت تعیین می کند که بهره هوش یک شخص بین هشتاد تا صد و ده باشد حال اگر این فرد در محیط غنی و قوی و سرشار از محرک بزرگ شده باشد دارای بهره هوشی صد و ده خواهد بود (از آن بیشتر نخواهد بود) و اگر در محیطی بسیار فقیر هم بزرگ شده باشد دارای بهره هوشی هشتاد خواهد بود (کمتر از آن نخواهد بود) اکثر ما متاسفانه به خاطر شرایط محیطی از آن حداقل دامنه بهره هوشی که وراثت مشخص کردهاست استفاده میکنیم. سالیان متمادی تصور میشد که میزان هوش یک شخص در طول زندگی ثابت باقی میماند اما اکنون مشخص شده است که نمرات آزمونهای هوش که در کودکی به دست میآیند شاخص های معتبری از کارکرد هوش در نوجوانی یا بزرگسالی نیستند (بلوم[۶۹]، ۱۹۶۴؛ به نقل از بیابانگرد، ۱۳۷۸).
۷-توجه: برای به خاطر سپردن هر مطلبی اولین شرط ، توجه به آن مطلب است. در واقع اشکال بسیاری از افراد که از ضعف حافظه گله میکنند از ضعف توجه و تمرکز است نه ضعف حافظه. هر چه بیشتر به چیزی توجه کنیم از مجموعه حواس بیشتر استفاده شده درک و فهم و بازیابی آن از حافظه آسانتر خواهد بود. بین نگاه کردن و توجه کردن باید تمیز قائل شد. توجه عملی ارادی است در حالی که نگاه کردن غیر ارادی است. افرادی که از ضعف حافظه گله دارند به محرکها نگاه میکنند نه توجه.
۸-برنامه ریزی: مراد از برنامه ریزی پیوسته درس خواندن نیست بلکه طبق برنامه و ضوابط درس خواندن و حتی تفریح کردن است. برنامه ریزی زمانی تاثیر بیشتری دارد که یادگیرنده این کار را با انگیزه درونی انجام دهد.توجه به تفاوتهای فردی و شرایط زندگی افراد در برنامه ریزی آموزشی بسیار مهم است.
۹-جنسیت: طباطبایی یزدی (۱۳۶۶) در مطالعه خود دریافته است که دختران در علم ادبی و پسران در علوم ریاضی و فنی توانایی بهتری دارند. همچنین طبق گزارشهای وزارت آموزش و پرورش میزان مردودی پسران بیشتر از دختران است.
۱۰-عوامل جسمانی: بیماریهای جسمی، نقص در رشد و تکامل بدن و از همه مهمتر بعضی از غدد مترشحه داخلی تاثیر مهمی در رشد ذهنی افراد دارد. بیماریهایی مانند گواتر، صرع ، تومورهای مغزی و … می توانند بر پیشرفت تحصیلی اثر بگذارند. نقصهای بدنی بیشتر آنهایی هستند که با بینایی، شنوایی و گویایی سروکار دارند. خوشبختانه نقصهای بینایی با مراجعه به هستند که با بینایی، شنوایی و گویایی سروکار دارند. خوشبختانه نقصهای بینایی با مراجعه به پزشک رفع می شود. اما نابینایان در کلاسهای ویژه و به وسیله خط بریل آموزش میبینند. کودکان ناشنوا به ویژه در درس قرائت و آموختن زبان خارجی عقبماندگی پیدا میکنند.اغلب این مشکل را میتوان با سمعک درمان کرد (میلانیفر، ۱۳۸۴).
۱۱-شرایط عاطفی و روانی: شرایط عاطفی و روانی را میتوان به عنوان اصلیترین عامل پیشرفت یا افت تحصیلی دانست. بسیاری از دانشجویان با اینکه از بهره هوشی بالاتر از سطح متوسط و ظرفیت یادگیری قابل ملاحظهای برخوردارند اما صرفا به دلایلی از قبیل فقر عاطفی، انگیزه ناکافی، عدم پشتکار، فقدان اعتماد به نفس، عدم کفایت در ابراز وجود، کمی احساس خودارزشمندی، کمرویی، نداشتن نگرشی مثبت و قوی برای زندگی و تعارض روانی و غیره دچار بیاشتهایی تحصیلی شده نمی توانند پیشرفت تحصیلی مطلوب داشته باشند. این دانشجویان نیازمند تقویت اعتماد به نفس، بالا بردن انگیزه و شناخت درمانی هستند.
۱۲-غیبت از کلاس: غیبت از کلاس باعث می شود اولا دانشجو از توضیح بسیاری از دروس محروم شود و نتواند به صورت خودخوان نیز آن ها را جبران کند و ثانیاً باعث می شود تا استاد به تدریج نگرش منفی و نامطلوب نسبت به دانشجو پیدا کند که خود این نگرش می تواند باعث افت تحصیلی دانشجو شود. (خادمی، و نوشادی، ۱۳۸۵).
آخرین نظرات