۲- زنان سرپرست خانوار که معمولاً سرپرستی فرزندان خود را برعهده دارند و گاهی نیز از والدین سالخورده یا سایر اعضای خانواده سرپرستی میکنند.
هر چند در تعریف مرکز آمار ایران در واژه «سرپرست خانوار»، «جنسیت» مشخص نیست، امّا عواملی چند باعث میشود که مردان، سرپرست خانوار شمرده شوند. بهعبارت دیگر علیرغم نامشخص بودن جنسیت در این تعریف، در تصور عموم مردم، مرد، سرپرست خانواده است؛ هر چند در خانوادههایی که به علل گوناگونی نظیر بیماری یا زندانی بودن، اعتیاد، بیکاری و مهاجرت، مرد در خانه حضور فعالی ندارد، این تصور مانع میشود تا سرپرست واقعی خانواده معرفی شود. در حالی که در چنین خانوادههایی، زنان نانآور خانواده هستند، ولی در آمارهای رسمی این تعداد لحاظ نمیشوند.
براساس تعریف دیگری خانوادهها به دو گروه بزرگ تقسیم میشوند:
۱- خانوارهایی که سرپرستی آنان با هنجارها و ارزشهای مرسوم در جامعه تعیین میشود. مانند زنان بیوه، مطلقه، هرگز ازدواج نکرده یا رها شده.
۲- خانوارهایی که سرپرستی آنها با نشانههای واقعی یعنی مدیریت روزانه خانه تعیین میشود. معمولاً یک مرد غیرفعال وجود دارد که به ظاهر رئیس خانواده است، امّا به دلایل متفاوت قادر به اداره مالی و عاطفی خانواده نیست (cf. chat, 1989) .
در واقع از میان خانوارهای ذیل، درصد قابل توجهی از آنها به وسیله زنان اداره میشوند، در صورتی که در سرشماری، زنان مدیر خانوارهای ذیل به حساب نمیآیند:
در خانوارهایی که مردان سرپرست خانوار، بیکار هستند.
در خانوارهایی که سرپرست مرد به طور موقت در خانواده حضور ندارد (زندانی، متواری و…)
در خانوارهایی که مردان سرپرست خانوار، سالمند یا از کار افتاده هستند.
در خانوارهای مهاجر افغانی (که سرپرست مرد در آنها حضور دائم ندارد).
همچنین زنان خودسرپرست که به دلایل مختلف نظیر جدایی و طلاق به خانهپدری بازگشتهاند و دخترانی که در خانهپدری سکونت دارند، ولی ازدواج نکردهاند (شاغل هستند) نیز در سرشماریهای رسمی انجام شده محاسبه نمیشوند (فروزان، بیگلریان، ۱۳۸۲: ص ۳۸).
آمار زنان سرپرست خانوار
بررسی آماری در سایر کشورها
به طور کلی ۳۷ درصد از خانوارهای جهان را زنان سرپرستی میکنند. (مطیع، ۱۳۷۸: ص۳) و بالغ بر ۷۰ درصد از خانوارهای تک نفره یا به عبارتی خودسرپرست در جهان، توسط زنان و ۳۰ درصد توسط مردان اداره میشود (الحداد، ۲۰۰۳: ص۹).
با توجه به آمار ثبت شده از منابع رسمی، زنان سرپرست خانوار در دنیا ۴۲/۹ درصد کل خانوارها را تشکیل میدهند. در اروپا و آمریکا ۲۰-۱۵ درصد، آفریقا و جنوب آسیا ۳۰ درصد، یمن ۲۲ درصد، لبنان ۱۲ درصد و سودان ۶۶ درصد از خانوارها توسط زنان سرپرستی میشوند. (همان). زنان در مصر ۴۹ درصد جمعیت را تشکیـل میدهـند و ۲۰ درصـد از خانـوارهـای مصـری توسـط زنان سرپرستی میشوند ( P.200، ۲۰۰۳، albayan ).
مطالعات بهداشتی و جمعیتشناختی سازمان ملل حاکی از آن است که آمریکای لاتین و برخی از کشورهای واقع در منطقه صحرای آفریقا شاهد کمترین تفاوتها در زمینه تعیین جنسیت سرپرست خانواده براساس اندازه خانواده هستند (به طور میانگین سرپرستی خانواده پنج نفره با مردان و چهار نفره با زنان). براساس مطالعات، این تفاوتها در برخی کشورهای شمال آفریقا و آسیای غربی مشهودتر است (به طور میانگین سرپرستی خانواده شش نفره با مردان و چهار نفره با زنان). همچنین بررسیهای انجام شده در سه کشور از چهار کشور واقع در آسیای غربی و شمال آفریقا نشان میدهد که بالغ بر ۸۰ درصد زنان سرپرست خانواده، جدا از همسر خود زندگی میکنند، طلاق گرفته یا بیوهاند.
بر اساس تحقیقات بینالمللی ۶۰درصد زنان در جهان نانآور خانهاند و مطالعات آماری اخیر در دنیا نشانگر افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار است.
در اروپای غربی نیز درصد خانوادههای زن سرپرست به کل خانوادهها ۳۱ درصد است که ۱۸ تا ۲۵ درصد از خانوادههای فقیر زن سرپرست هستند. این درصد در ایرلند ۴۰ و در کانادا ۵۰ درصد است. در کشورهای در حال توسعه هم بین ۲۰ تا ۵۰ درصد کل خانوادهها به وسیله زنان اداره میشود.
بررسی آماری در ایران
جمعیت و سن
با تعریف مرکز آمار ایران و براساس سرشماری سال ۱۳۷۵ در ایران، ۲۴/۹ درصد خانوارها، دارای سرپرست زن بودهاند که معادل یک میلیون و سی و هفت هزار خانوار میباشد. در حالی که این تعداد در سال ۱۳۵۵، برابر با ۸۰۰ هزار خانوار بوده است. از نظر جمعیتی، نسبت جمعیت تحت سرپرستی زنان ۲/۵ درصد بوده است که از نظر سن متوسط سنی زنان سرپرست خانوار شهری ۵/۵۴ و روستایی ۱/۵۴ سال است.
تحصیلات و تأهل
در میان زنان سرپرست خانوار شـهری ۶/۴۳ درصد باسوادند که این نسبت در نقاط روسـتایی ۸/۱۶ درصد است. از نظر وضعیت زناشویی ۹/۱۸ درصد زنان سرپرست خانوار شهری دارای همسر هستند که این نسبت در نقاط روستایی ۲/۲۶ درصد بوده است. نسبت افراد بیهمسر بر اثر طلاق و فوت در بین زنان سرپرست خانوار به ترتیب در نقاط شهری ۱/۵ و ۴/۷۱ درصد بوده است و این میزان در میان زنان روستایی به ترتیب ۳/۲ و ۹/۶۸ درصد بوده است.
نرخ اشتغال
میزان اشتغال در جمعیت فعال از نظر اقتصادی برای زنان سرپرست خانوار شهری و روستایی به ترتیب ۰/۹۶ و ۴/۹۷ درصد اسـت. مقایـسه نـرخ اشتغـال به کار در میان زنان سرپرست خانوار با کل زنان کشور (۱/۸ درصد شهری و۷/۱۰ درصد روستایی) نشاندهنده بالاتر بودن نرخ اشتغال زنان سرپرست خانوار نسبت به کل زنان است که میتواند به دلیل شرایط زندگی آنان و ضرورت پاسخگویی به نیازهای اعضای خانوار باشد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
منبع درآمدی
در جامعه شهری ۴/۳۱ درصد و در جامعه روستایی ۲/۴۴ درصد زنان سرپرست خانوار دارای منابع درآمدی مستقل هستند و سایر زنان به طور عمده از طریق کمک سایر اعضای خانوار یا کمکهای اتفاقی، امور اقتصادی خانوار را هدایت میکنند. به عبارت دیگر بیش از ۶۰ درصد خانوارهای دارای سرپرست زن به درآمدهای شغلی خود یا سایر اعضای خانوار متکی نیستند و از سایر منابع، معیشت خانوار را تأمین میکنند.
نوع شغل
از لحاظ نوع اشتغال زنان سرپرست خانوار در نقاط شهری، بیشترین نسبت شاغلان در گروه شغلی و تخصصی، تکنسین و دستیار (۶/۲۸ درصد) است. پس از آن، گروه شغلی مربوط به صنعتگران و کارکنـان مربوطـه (۱/۱۸ درصد)، سپس گروه شغلی مشاغل خدماتی و فروشندگان (۷/۱۲ درصد) و در آخر کارگران ساده (۳/۱۲ درصد) بیشترین مشاغل آنان را تشکیـل مـیدهنـد. ۵/۴۸ درصد زنان روستایی سرپرست خانوار جزء کارکنان ماهر گروه کشاورزی هستند و ۵/۱۸ درصد از آنان جزء گروه صنعتگران و کارکنان مشاغل میباشند. از مجموع زنان شاغل سرپرست خانوار در نقاط شهری، به دلیل ثبات نسبی و وجود برخی مقررات حمایتی، ۱/۵۰ درصد زنان در بخش عمومی و ۵/۴۶ درصد در بخش خصوصی اشتغال دارند، در حالی که تنها ۱/۱۶ درصد زنان روستایی سرپرست خانوار در بخش دولتی فعال هستند و ۳/۸۱ درصد آنان در بخش خصوصی و در مشاغل کشاورزی، صنایع دستی و نظایر آن فعالیت میکنند.
ساعات کار و هزینه خانوار
در مورد ساعات کار هفتگی سرپرست شاغل در شغل اصلی ۹/۵۵ درصد از خانـوارهای دارای سرپرسـت زن در نـقاط شهری و ۱/۶۳ درصد در نـقاط روستایی، کـمتر از ۴۲ ساعت در هفته کار میکنند که در مقایـسه با مردان در نـقاط شـهری (۲/۲۵ درصد) و نقاط روستایی (۳۳ درصد) میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که دستیابی به شغل مناسب، کمتر در اختیار زنان سرپرست خانوار است و ایشان بیشتر در مشاغل پارهوقت که مشکل عدم ثبات شغلی یا کمی درآمد دارند، مشغول به کار میباشند. ۷/۲۰ درصد زنان سرپرست در نقاط شهری و ۳/۱۵ درصد در نقاط روستایی، کار خود را در سن ۳۰ سالگی یا بیشتر شروع کردهاند که اغلب امکان استخدام و استفاده از مزایای اداری را ندارند.
تئوریها و مبانی نظری
نظریات اسلام
در دیدگاه اسلام، زن و شوهر در همه امور خانوادگی و روابط بین خویش، از حقوق همسان و برابری برخوردارند، جز اینکه مرد در مدیریت و سرپرستی خانواده و سر و سامان بخشیدن به امر همسر خویش، دارای تکلیفی افزونتر است. مرد به سبب پرداخت مهریه، تحمل هزینه زندگی، دفاع از خانواده و مسئولیت زندگی مشترک، از حق سرپرستی بهرهمند است. البته این سرپرستی نشانه تقرب بیشتر مرد نزد خداوند نیست، زیرا زن و مرد از ریشه واحدی آفریده شدهاند و هر یک میتوانند با تقوا و ایمان به خداوند نزدیک شوند. قرآن کریم دلایل سرپرستی مردان را اینگونه بیان میدارد:
«الرجالُ قوامون علی النساء» ترجمه آیه چنین است: «مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است، بهواسطه آن برتری که خدا بعضی را بر بعضی مقرر داشته و هم به واسطه آن که مردان از مال خود باید به زن نفقه دهند، پس زنان شایسته و مطیع در غیبت مردان حافظ حقوق شوهران میباشند و آنچه را که خدا به حفظ آن امر فرموده نگهدارند و…»
مسئله سرپرستی و مدیریت، مسئلهای اساسی و مهم در جامعه بشری است و یکی از تفاوتهای حقوقی زن و مرد در مدیریت است. قرآن کریم مدیریت خانواده را به عهده مردان گذاشته و زنان را در سایر مسئولیتهای عظیم خانواده یعنی تربیت نسل و ایجاد آرامش و حرکت تکاملی مشمول نموده است.
در آیه ششم سوره تحریم آمده است: «ای کسانیکه ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتش نگاهدارید، چنان آتشی که مردم و سنگ خارا آتش افروز اوست و….»
درخصوص لزوم تأمین مخارج زندگی توسط مرد خداوند در قرآن کریم میفرماید: «هر جا که خود سکونت گزینید آنها را نیز به قدر توانایی خود مسکن دهید. به آنان ضرر نزنید تا برآنها تنگ آید و اگر آبستن بودند نفقهشان را بدهید تا وضع حمل کنند و اگر فرزندان شما را شیر میدهند، مزدشان را بدهید و به وجهی نیکو با یکدیگر توافق کنید…» ( سوره طلاق، آیه ۶).
همچنین راوی میگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: «پرداخت نفقه چه کسی بر انسان واجب و الزامی است؟ فرمود: پدر و مادر، فرزند و همسر» (بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۷۴).
همچنین امام صادق(ع) در تفسیر آیه «و من قدر علیه رزق فلینفق ممّا آتاه الله»
فرمود: «هرگاه مرد نفقه خود را به میزانی که برای او کفایت کند، بپردازد و نیز پوشاک وی را فراهم نماید، وظیفهاش را در مسئولیت اقتصاد خانواده انجـام داده وگـرنه آن دو از هـم جـدا میگـردند» (همان، ص ۷).
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «کسی که برای روزی حلال خانوادهاش تلاش کند، مانند کسی است که در راه خدا جهاد کرده است» (بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۱۰۳).
همچنین امام رضا(ع) میفرمایند: اگر زن نیازمند شود برعهده مرد است که نیاز او را برطرف ساخته و نفقهاش را بدهد؛ امّا اگر مرد نیازمند گشت برعهده زن نیست که او را تأمین کند یا اگر محتاج و نیازمند شود هزینه و نفقه او را بپردازد. به همین دلیل ارث مردان دو برابر زنان است و این سخن خداوند نیز از همین جا نشأت میگیرد که میفرماید: مردان کارگزار و سرپرست زنانند، از آن روی که برخی را بر برخی فزونی و برتری داده و بدان سبب که مردان از مال خود به زنان نفقه دهند (داوودی، ۱۳۸۴: صص ۲۸۴-۲۵۱).
از نظر قوانین و مقررات حقوقی اسلام، زن وظیفهای در تأمین نیازهای اقتصادی خانواده ندارد و میتواند درآمد فعالیتهای خود را صرف امور شخصی خود یا پسانداز نماید. در این رابطه خداوند در قرآن کریم میفرماید: «… للنّساء نصیب ممّا اکتسبن …» (سوره نساء، آیه ۳۲). «… زنان را از آنچه بدست میآورند نصیبی است…»
بنابراین زن در سرپرستی خانواده نیز وظیفهای ندارد و اگر این امور را عهدهدار میشود عملی پرمشقت است که از روی فداکاری، احسان و تبرع انجام میدهد و اسلام نمیپسندد که زنان را موظف به آن نماید.
به طور کلی در دیدگاه اسلام، مسئولیتهای مهم زن، تربیت نسل انسانی (فرزندان)، گرم نگهداشتن محیط خانه و فراهمسازی رشد و شکوفایی فضایل اخلاقی در خانواده است. ساختار جسمی و روحی زن با این مسئولیت مهم و ظریف تناسب دارد. درگیری و خشونت، ورود به چالشهای اجتماعی و حضور در نبردهای سیاسی با آنچه که خداوند در سرنوشت و طبیعت او قرار داده است، همخوانی کمتری دارد. حال اگر زنانی که به دلایل مختلف علاوه برمسئولیتهای فرزندپروری مجبور شدهاند که به تنهایی نقش اقتصادی خانواده را بر دوش کشیده و جای خالی پدر را نیز در خانواده پرکنند، گرفتار تعدد نقش خواهند شد که بنابر نظر فوق احتمالاً تعارض بین این نقشها بوجود خواهد آمد و اگر قوانینی در جامعه نباشد تا از آنها حمایت نماید و از تعارض نقشهای آنان بکاهد مشکلات جدی برای این دسته از خانوادهها بوجود خواهد آمد.
در مورد تفاوت بین زن و مرد در دیه و قصاص هم که از احکام ثابت اسلام بوده و قابل تغییر نیست، حکومت اسلامی در مقابل زنان سرپرست خانوار، مکلف به جبران خسارت میباشد و لازم است با توجه به این دو اصل از احکام اسلام درباره زنان شاغلی که درآمد خود را در اداره زندگی مشترک هزینه میکنند، به ویژه زنانی که سرپرستی خانواده را عهدهدار هستند، تجدیدنظر نماید، زیرا با فوت زنان نانآور، اقتصاد خانواده آسیب دیده و اداره امور زندگی دچار اختلال و بحران میگردد.
نظریههای روانشناسی
روانشناسان معتقدند یکی از عمدهترین منابع استرس برای زنان، بهویژه زنان سرپرست خانواده ایفای نقشهای متعدد در زمان واحد است. عمدهترین نقش پذیرفته شده برای مردان نقش نانآوری خانواده است و استرسهای مربوط به نقش در مردان معمولاً وابسته به نقشهای شغلی آنان است. زنان سرپرست خانواده هم باید اداره امور اقتصادی را بر عهده داشته و استرسهای مربوط به شغل و حرفه و تنظیم درآمد را تجربه کنند و هم استرسهای نقش والدینی، تربیتی و حمایتی از فرزندان (cf. Branon, 1999).
آخرین نظرات