-
. تا سال ۲۰۰۶ فقط ۱۶۰ مورد از مرز دریایی بین کشورها رسما مورد توافق قرار گرفته است.Peter D. Cameron, “The Rule of Engagement: Developing cross-border Petroleum Deposits the North Sea and Caribbean, ILCQ, vol. 55, July 2006, p. 564.در منبع زیر به نقل از گزارش دبیرکل ملل متحد تعداد حدود مرز دریای توافق شده را ۱۰۰ مورد اعلام میکند.
Freeman Kendall “Oil and Gas Deposist at International Boundaries: New Way for Government and Oil Gas Companies”, March 2006, p, 6, Footnote 2, <www.kendallfreeman.com> ↑
-
- . Raniner Lagoni “Oil and Gas Desposits across National Frontiers” ۷۳ AJIL 1979, p. 233; and David M. Ong “Joint Development of Common Offshore Oli and Gas Deposits “Mere” State Practice or Customary International Law?”, AJIL, vol. 93, 1999, p.773.آنچه در این مطالعه مهم است تعداد قابل ملاحظه موافقت نامه هایی میباشد که در آن ها شرط یافت شدن مخزن مشترک یا مخزن فرامرزی گاز قید شده است و دولت های طرف مواقفت نامه را ملزم به همکاری و یافتن موثرترین راه های بهره برداری و تقسیم منافع حاصل از این قبیل منابع مشترک کردهاست. علیرغم تنوع و تفاوت در عبارت پردازی شرط گفته شده، یک نوع وحدت معنایی در تمام آن ها وجود دارد که دولت ها را از بهره برداری یکجانبه منع کرده و به مذاکره و همکاری و دستیابی به موافقت نامه بهره برداری مؤثر و کارآمد متعهد میکند. این قبیل موافقت نامه ها از حیث تنوع و توزیع جغرافیایی در همه قارّه های جهان دیده میشوند و همه کشورهای شمال و جنوب و اعضای شورای امنیت را دربر میگیرد. موافقت نامه هایی که در آن ها شرط گفته شده گنجانده شده بین کشورهای ایالات متحده آمریکا، روسیه، فرانسه، بریتانیا، آلمان، ژاپن، کانادا، استرالیا، ونزوئلا، نیجریه، ایران، اندونزی، تایلند، مالزی، سوئد، دانمارک، گینه و … با همسایگانشان منعقد شده است. ↑
-
. پروفسور برانلی در کلاس درس خود تحت عنوان حقوق بین الملل و منابع طبیعی در آکادمی لاهه به سال ۱۹۷۴ clause type مندرچ در ماده ۴ موافقت نامه تحدید حدود فلات قاره انگلستان- نروژ را به عنوان مدال یا الگو از بین مدل های دیگر بهره برداری مربوط به منابع مشترک معرفی میکند و میگوید بهره بردرای از کانسارهای مشترک.“may occordance with treaty arrangements”و همچنین اضافه میکند که:
“ the practice wich is developing is to creat a practical regime of joint exploitation for such resources …”
Jean- pierre bouvet, op.cit., p. 366. ↑
-
- . این ماده عینا یا با تغییر خیلی مختصر در عبارات ماده ۴ موافقت نامه تایلند و ویتنام مصوب ۱۹۹۷ و بسیاری دیگر از موافقت نامه های دو جانبه تحدید حدود مرزی آمده است. ↑
-
- . ایرا با کشورهای جنوبی خلیج فارس موافقت نامه های تحدید حدود مرز دریایی منعقد کردهاست که متضمن قیدی مشابه است. در این زمینه می توانید به نک به: مجموعه توافقنامه های تشریفاتی ایران و سایر کشورها، اداره کل قوانین و مقررات ریاست جمهوری، جلد اول، صص ۱۶۷، ۱۹۶، ۲۴۱ و ۲۷۰٫ و مجموعه معاهدات دوجانبه معتبر دولت ایران تا سال ۱۳۴۹، انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۴۹، صص ۵۲-۵۳٫ ↑
-
- . در این زمینه می توان به وجود بیش از ۳۰ معاهده دوجانبه بین دولت ها اشاره کرد که برای دستیابی به اطلاعاتی در مورد آن ها می توان به سایت زیر مراجعه کرد:http://www.un.org/Desptes/los/LEGISLATIONANDTREATIES/regionlist.htm
http://www. Barrowscompany.net/ctocs/jdz ↑
- . در این زمینه می توان به وجود بیش از ۳۰ معاهده دوجانبه بین دولت ها اشاره کرد که برای دستیابی به اطلاعاتی در مورد آن ها می توان به سایت زیر مراجعه کرد:http://www.un.org/Desptes/los/LEGISLATIONANDTREATIES/regionlist.htm
-
- . North Sea Continental Shelf Cases (F.R.G. v.Denmark and F.R. v.Netherland) 1969 ICJ Rep., para. 22. ↑
-
- . در این مواقع چنان که دولت های ذینفع توافق کنند مرز دو کشور به صورت چند خطی تعیین می شود و محدوده میان خطوط گفته شده در قالب های ناحیه توسعه مشترک یا منطقه مدیریت توسعه اشتراکی به موجب توافقنامه مورد بهره برداری قرار میگیرد. این ترتیب میتواند تا زمانی که دو دولت به موافقت نامه نهایی تحدید حدود برسند، ادامه یابد. نمونه های ژاپن/ کره جنوبی، مالزی/ تایلند و فرانسه/اسپانیا از این دست میباشد. در این موارد تأکید می شود که منطقه توسعه اشتراکی در ادعاهای دو کشور در مورد حاکمیت بر منطقه و در هنگام مذاکره برای تحدید حدود نهایی به هیچ وجه تاثیری ندارد و آن را متاثر نمی سازد. ↑
-
- . Alberto Szekely “US Mexico Transe-Boundary Resources Issuse.The International Law of Submarine Trans-Boundary Hydorcarbon Resources: Behavior Legal Limits to and Experience for Gulf of Mexico”, ۲۶ Natural Resources Journal, 1986 Fall, p. 736. ↑
-
. دو نمونه آموزنده در این زمینه وجود دارد که یکی مربوط به روابط مکزیک و آمریکا و دیگری راجع به ژاپن و چین است. این موضوع در مقالات بسیاری مورد توجه قرار گرفته است که از آن جمله می توان به مقالات زری اشاره کرد.Szekely, op. Cit., pp. 766-778Alberto Szekely and other, “Transboundary Hydrocarbon Resources: The Puerto Vallarta Draft Treaty” ۳۱ Natural Resources Journal,1991 summer,pp.611-612.
Selig S. Harrison, Sea med Petroleum in Northeast Asia: Conflict or Cooperation?, Woodrow Wilson International Center for Scholars, 2006, pp. 3-5
Peter D. Comeron, op. Cit., p. 559. ↑
-
- . Peter D. Comeron, op. Cit., p. 577. ↑
-
- . Ibid, pp. 570-572. ↑
-
- . Selig S. Harrison, op. Cit., p. 12. ↑
-
- . در این قضیه دیوان بینالمللی دادگستری به منابع نفت وگاز مشترک به عنوان اوضاع مؤثر در تحدید حدود توجه دارد ولی مشخص نکرد که مرادش از منابع نفت و گاز، چاه های حفر شده میباشد یا مخزن نفت.Alberto Szekely, op. Cit, pp. 752-753.دیوان در قضیه اختلاف دریایی کامرون و نیجریه اعلام رکد که به مؤثر بودن عملیات نفتی در قضیه حاظر به عنوان عاملی که باید تحدید حدود در نظر گرفته شود، اعتقاد ندارد. ↑
-
- . Barbara Kwiatkowska, “The Eritrea—Yeman Arbitration Ocean Development & International Law,2001, p.34. ↑
-
- . R. Lagoni, op. cit., p. 217. ↑
-
- . Daviad M. Ong, op. cit,. p.771; and Rainer Lagoni, op. cit., p. 216. ↑
-
- . R. Lagoni, op. cit., p. 217. ↑
-
- . Ibid, p. 217. ↑
-
- . Nicollas Jan Schrijver, po. Cit., p. 1. ↑
آخرین نظرات