۲-۶-۳-۳- تأثیر مدرسه و محیط آموزشی در بزهکاری اطفال و نوجوانان
بعد از خانواده دومین محیطی که در شکل دهی شخصیت اطفال و نوجوانان تأثیر بسزایی دارد مدرسه است. کودکی که در سن ۷ سالگی وارد مدرسه می شود و در این محیط تعلیمات لازم را می بیند همچنین محیط مدرسه در شکل دهی شخصیت کودکان نقش بسزایی دارد گذشته از نقش دوستان کودک در مدارس باید به نقش آموزگار توجه خاص شود زیرا بسیاری از انسانهای بزرگ که در عرصه های جهانی به مقام و منزلت فراوانی دست یافتند مطمئناً دارای معلمین بزرگ بودند و عکس این قضیه نیز صادق است که در صورتی که آموزگار به درستی در راه تربیت کودک قدم بر ندارد مطمئناً کودک دچار انحرافات گوناگون خواهد شد. ریشه موفقیت کودک در محیط مدرسه بستگی خیلی زیادی به آموزگار دارد که به اخلاق و دانش ارزش زیادی قائل می شود. اساس و پایه ی بسیاری از انحرافات را باید در همین مدرسه جستجو کرد همان طور که دیده شده است بسیاری از مجرمان بزرگ در زمان کودکی علل و عوامل مختلف در محیط آموزش آن ها را یک مجرم حرفه ای در سنین بزرگسالی به بار آورده است . نا کار آمدی آموزگار ، تبعیض و بی عدالتی میان دانش آموزان و تقسیم آن ها به گروههای دانش آموزان قوی و دانش آموزان ضعیف و اهانت و تحقیر به آن ها و سرکوفت زدن به کودکان که آن ها در محیط مدرسه ضعیف هستند و دیگران از آن ها پیشی گرفته اند از عواملی است که کودک از مدرسه دلسرد شده و میل و رغبتی به درس خواندن پیدا نمی کند و همیشه از محیط مدرسه و آموزگار و دانش و علم نفرت پیدا میکند. در نتیجه زمینه برای ارتکاب انواع انحرافات و جرمهای حتی بزرگ فراهم می شود و مدرسه ی خوب شخصیتی مثبت به دانش آموز می بخشد و مدرسه ی بد شخصیت بد. موضوع دیگری که درباره محیط مدرسه به آن اشاره کرد گروه دوستان در مدرسه است. مدرسه اولین محیطی است که کودکان در آن برای خود دوست انتخاب میکنند از این رو رفتار ها و حتی گفتارهای دوستان بر روی آن ها تأثیر میگذارد و طبق تحقیقات انجام شده تأثیر گروه دوستان در مدرسه بیشتر از خانواده است و در این میان اگر رفتار دوستان دارای انحراف باشد و رفتاری صحیح نداشته باشد بدون شک باعث انحراف اطفال و نوجوانان می شود. بر اساس تحقیقات دکتر ساران در سالهای ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۵ با بهره گرفتن از مدارک موجود در اداره امنیت استانبول در رابطه با کودکان زیر ۱۸ سال انجام داد مشخص شد که ۳۶۹۰ کودک بزهکار علتی که باعث انحراف و در نهایت بزهکاری آن ها شده است مدرسه و دوستان موجود در مدرسه بر روی آن ها تأثیر گذاشته اند.
فصل سوم : تعیین سن مسئولیت کیفری
۳-۱- مقدمه
بی تردید تعیین سن مسئولیت کیفری از محورهای اساسی حقوق کیفری اطفال تلقی می شود. اهمیت این امر از آنجا ناشی می شود که با رسیدن به این مرحله نوجوان بزهکار در معرض همان مجازاتی است که بزرگسالان در صورت ارتکاب بزه آن را تحمل خواهند کرد. بر مبنای چنین شرایطی قانون گذاران اکثر کشورهای سنی را نصاب مسئولیت کیفری قرار دادهاند که با رسیدن به آن نوجوان به نوعی بلوغ جسمی و فکری میرسد که عرفاً مقارن با سن پذیرش مسئولیت اجتماعی محسوب می شود. اکثر کشورهای جهان با لحاظ چنین ملاحظاتی ۱۸ سالگی را نصاب مسئولیت کیفری تعیین کردهاند. جالب اینکه متأثر از مطالعات و تحقیقات انجام شده و با توجه به لزوم حمایت از جوانان تا رسیدن به سن پختگی برخی کشورها تدابیر تربیتی، حمایتی، کیفری و حتی مراجع و تشکیلات اختصاصی اطفال را به جوانان ۲۰ تا ۲۱ سال نیز قابل تسری دانسته اند و برخی نیز این سن را به ۲۵ سالگی ارتقاء دادهاند. با این حال در برخی از کشورها که در اقلیت قرار دارند سن مسئولیت کیفری اطفال ، پایین تر از نصاب جهانی تعیین شده است. کشور فنلاند، یونان و لهستان ۱۷ سالگی و پرتغال رومانی و تونس ۱۶ سالگی را پیشبینی کردهاند. با این وصف در این ممالک مراجع قضایی با تمسک به مکانیسم های قانونی در تعیین تدابیر قضایی تمام ملاحظات تربیتی، حمایتی و شرایط نوجوان را مورد توجه قرار داده در نتیجه کیفرهای قانونی بسیار منعطف نسبت به آن ها اعمال میکنند.
ایران تنها کشوری است که سن مسئولیت کیفری را بر اساس بلوغ جنسی برای دختران ۹ و پسران ۱۵ سال قمری تعیین کرده و در نتیجه جز در جرائم تعزیری و باز دارنده، در سایر جرایم همان مجازاتی نسبت به این اطفال تازه بالغ اعمال می شود که نسبت به بزرگسالان اجرا می شود.
۳-۲- درجات مختلف مسئولیت
میدانیم که مکتب کلاسیک حقوق جزا بر دو اصل «اراده آزاد و مسئولیت کیفری» بنا شده است.پس برای اینکه بتوان کسی را مسئول دانست. منطقاً باید بتوان خطا یا تقصیری را به او نسبت داد.
آخرین نظرات