کلید واژه:آموزش گروهی ابراز وجود،اضطراب،پرخاشگری ،فرسودگی شغلی.
فصل نخست
کلیات پژوهش
۱-۱-مقدمه
زندگی امروزی بشرروز به روزپیچیده ترمی شودوخطرات متعددی تندرستی وزندگی انسانهاراتهدیدمی کند.رفتارها،عادات وروش زندگی ازاهمیت بسیاری برخوردار است.
شکی نیست که اکثربیماری ها علاوه برعلل بیولوژیکی،دارای علل اقتصادی،اجتماعی ورفتاری نیزمی باشندازاین رو،نقش مهارت های فردی وارتباطی، به همراه مهارت های خلاقیت وگفتگودرزندگی وعصرحاضربیشتراحساس می شود(فولادی،۱۳۸۳، به نقل از معتمدین ،۱۳۸۴).
متخصصان علوم رفتاری معتقدند ،یکی از موثرترین برنامه هایی که به افراد کمک میکند تا زندگی بهتر وسالم تری داشته باشند،برنامه آموزش مهارتهای زندگی است. هدف ازاین برنامه کمک به افراد جهت شناخت هر چه بهتر خود ، برقراری روابط بین فردی مناسب و مؤثر ، کنترل هیجانات ، مدیریت داشتن بر شرایط تنش زاوحل کردن هرچه بهتر مسائل ومشکلات افراد است.در سایه تامین چنین هدفی، تواناییهای روانی- اجتماعی افرادافزایش پیدا می کندو با ارتقای توانای های روانی- اجتماعی افراد یک جامعه می توان سطح بهداشت روان را درآن جامعه بالا بردوازبروز آسیب های اجتماعی پیشگیری کرد . برای ایجادوافزایش تواناییهای روانی – اجتماعی وارتقاء سطح سلامت ، آموزش هر یک از این حوزه ها ضروری است . تحقیقات نشان داده است اگر ما دانش و اطلاعات لازم را در اختیار افراد قرار دهیم وموقعیت هایی را به وجود آوریم که طی آن افراد بتوانند آموخته های خود را به صورت عملی تجربه کنند، آن گاه این دانش و ارزش ونگرش به توانای های بالفعل تبدیل خواهد شد.این توانمندی به افراد کمک می کندتابداننددرهرموقعیت چه کاری بایدانجام دهندوچگونه بایدآن را انجام دهند(سلطانی، ۱۳۸۷).
درعصر کنونی دوتغییر عمده فرهنگی درجوامع مختلف به وجود آمده است:یکی این که ارتباطات شخصی نسبت به گذشته ارزش بیشتری یافته وبه صورت یک منبع اصلی خود ارزشمندی ورضایت از زندگی درآمده است ودیگرآن که دامنه رفتارقابل قبول اجتماعی به طورقابل توجه ی گسترش یافته است.درچارچوب این زمینه فرهنگی،علاقه به جرات آموزی،نه به صورتی که حالت زودگذر،بلکه ضرورت آن به شکلی که شیوه مؤثر دائمی احساس می شود.جرئت آموزی برخی ازنیاز های فرهنگی قوی وفراگیرراارضامی کندودوهدف عمده دارد:یکی کاهش اضطراب اجتماعی ودیگری کسب مهارتهای اجتماعی(رحیمی و همکاران ،۱۳۸۵). با توجه به اینکه انسان موجودی اجتماعی است همواره سعی می کندتا مهارت هایی جهت تسهیل روابط خود با دیگران کسب نماید.آموزش ابرازوجودروشی است که درآن رفتارهای مناسب اجتماعی برای ابرازوبیان احساسات،نگرشهااوآرزوها،نقطه نظرات و علایق به افرادآموخته می شوندتابتوانندبه راحتی وبدون ترس و نگرانی ،باورها،احساسات وعواطف خود را ابراز کنند. ابراز وجود،کارکردی فردی است که به سازگاری در تعامل اجتماعی کمک میکند. کنش ناموفق در ابراز وجود، بر اضطراب ،افسردگی و اختلالات شخصیتی می افزاید(میچی[۱]،۲۰۰۴).بنابرین جرئت ورزی عملکردی است که دارای جنبههای شناختی،هیجانی ورفتاری است ونمایانگرتوانمندی فرددر برخوردمؤثرباخواسته های محیطی میباشد.فردی که دارای جرئت ورزی مناسب است نه تنها در مواجهه بامشکلات وعوامل تنش زارویارویی بهتری دارد،بلکه به جهت رفتارموفقیت آمیز در برخورد با این عوامل ،ارزیابی شناختی مثبت تری ازخودداشته وبه تبع آن هیجان هاوعواطف مثبت تری را نیز تجربه می کند(پرازلی[۲] و همکاران،۲۰۰۲).
به نظرمی رسد افرادی که ازقاطعیت بالایی برخوردار نیستند،به طور ضمنی شخصیت مضطرب نیزپیدا میکنند فرد به علت عدم جرئت ورزی مطلوب به دلیل ترس از دست دادن دوستان و احترام، قادر نیست احساساتش یا اختلاف نظرهایش را به زبان آورد، بنابرین به دلیل ترس ازطرد شدن و ترس از ارزشیابی منفی مضطرب می شوندبه طوری که درمطالعات ارتباط نسبتاً قوی، معکوس ومعناداری را بین اضطراب تحصیلی وقاطعیت نشان داده شده است(شریفی راد و همکاران،۱۳۹۰). شرقی(۱۳۸۳)دریافت که آموزش ابراز وجود باعث افزایش ابرازوجود،کاهش اضطراب اجتماعی،پرخاشگری وافسردگی می شود.
محیط بشر شامل عوامل فیزیکی،اجتماعی و روانی است که هر کدام در وضعیت سلامتی بشر نقش مهمی دارند .یکی از عوامل تنید گی زا در انسان،محیط کار وی است که میتواند دیگر حیطه های زندگی اورا تحت تأثیر قرار دهد .قسمت عمده ای اززندگی روزانه ی هر شخص صرف اشتغال به کار می شود.اداره اطلاعات آمریکا بیان داشته است که در میان مشاغل، مشاغل بهداشتی-درمانی با بالاترین میزان آسیبهای شغلی و از جمله فرسودگی شغلی همراه هستند (خدابخش ومنصوری، ۱۳۸۹).در این پژوهش تاثیر آموزش گروهی ابراز وجود بر کاهش اضطراب ،پرخاشگری وفرسودگی شغلی کارکنان مدنظر میباشد.
۲-۱-بیان مسئله
مهارت های زندگی عبارتند از: مجموعه ای از توانایی ها که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورند، این توانایی ها فرد را قادر میسازند که مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران با خواست ها ، انتظارات و مشکلات روزانه ، به ویژه در روابط بین فردی به شکل مؤثری روبه رو شود. انسان در تعاملات حیاتی خود با محیط اجتماعی واجد صفاتی خاص می شود. مهم ترین تأثیراتی که محیط زندگی بر رفتار به جای میگذارد از طریق احساسات و عواطف است و همین ها است که نگرش آدمی را تحت تأثیر قرار داده، تغییراتی اساسی را رقم خواهد زد و نهایتاً”در این تعاملات ،آدمی تجربیاتی را کسب میکند که پس از تکرار و تمرین رفتارها، مهارت هایی را به وجود می آورد (نوری قاسم آبادی، ۱۳۷۹).
آخرین نظرات