کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۲- «فرهان مقبوضه…»
فقها نیز تعریف های متفاوتی از قبض کرده اند و میان فقها در مورد مفهوم قبض و چگونگی تحقق آن اختلاف نظر وجود دارد که این اختلاف نظر ها به دلیل طبیعت اموال و اشیاء است که قبض در هر کدام اقتضای خاص خود را دارد. برخی از فقها آن را به معنای تخلیه [۵۲] و منظور از تخلیه یعنی برداشتن هرگونه مانعی که بر سرراه تصرف شخص وجود داردو عده ای دیگر به معنای نقل و تحویل گرفته اند.[۵۳]حضرت امام خمینی (ره) هم،قبض را در مال غیر منقول مانند خانه و مزرعه ،تخلیه آن دانسته اند که موجب استیلای مشتری بر مبیع گردد و در اموال منقول فرموده اند اینکه قبض آنها هم تخلیه می باشد یا گرفتن با دست مطلقاً یا بین انواع آنها تفصیل باشد چند قول است که بعید نیست در مقام وجوب تسلیم عوضین ،تخلیه کفایت کند. [۵۴]
در اصطلاح حقوقی قبض تحت تأثیر معنای فقهی خود قرار گرفته است . برخی از حقوق دانان آن را سلطه و استیلاء معنوی مشتری بر مبیع دانسته اند به گونه ای که هر وقت بخواهد عملاً در آن تصرف نماید و از آن منتفع شود بدون اینکه تصرف فعلی و مادی را ملاک بدانند.[۵۵] یعنی اگر بایع مبیعی راکه فروخته است بدون اینکه مشتری از این امر آگاه باشد آن را در منزل او قرار دهد تا زمانی که مشتری متوجه آن نشود قبض حاصل نشده است.بنابر تعریف دیگری قبض آخرین جزءعلت تامه عقد است و آن به اختیار گذاردن و تسلیط فعلی بر عین معین است که استیلاء بایع بر ثمن و تسلط مشتری بر چیزی که خریداری نموده است در قلمرو قبض قرار دارد.[۵۶]
قانون مدنی در ماده ۳۶۷ قبض را این گونه تعریف کرده اند :«…قبض عبارت است از استیلای مشتری بر مبیع..». استیلاء در این جا به معنای سلطه است که قابض بتواند در مال تصرف کند .استیلاء و سلطنت هر چیزی، بر حسب آن مال است و باید به گونه ای باشد که عرفاً در تحت سلطنت مشتری در بیاید و از آنجایی که این واژه نه حقیقت شرعی است و نه حقیقت متشرعه که بخواهیم آن را از نظر شرعی بیان کنیم ،داوری عرفی مورد پذیرش خواهد بود [۵۷]و همچنین قبض عملی مستقل است که نیاز به اذن فروشنده ندارد.پاره ای از استادان تسلیم و قبض را مترادف دانسته اند.[۵۸]در حالی که باتوجه به ماده ۳۶۷ می توان استنباط کرد که تسلیم و تسلم مترادف نیستند و دو عمل محسوب می شوند . یک عمل فروشنده در دادن مبیع ،تسلیم و تصرف خریدار بر مبیع تسلم نامیده می شود.در حقیقت در تسلیم،وظیفه فروشنده مسلط نمودن خریدار بر مبیع است ولی استیلاء و سلطه خریدار برمبیع قبض است .به بیان دیگر قبض و تسلیم دو جنبه گوناگون یک حقیقت است .قابل ذکر است که قبض با تصرف به معنای خاص یکی نیست و با یکدیگر تفاوت دارند.حقوق دانان تعاریف مختلفی از تصرف داده اند: برخی تصرف را سلطه معنوی و مادی انسانی دانسته اند که بالمباشره یا بواسطه در مقام اعمال حق مالکیت یا سایر حقوق عینی در یک شی مادی را دارا می باشد .[۵۹]
در تعریف دیگری تصرف را سلطه و اقتدار شخصی بلاواسطه یا باواسطه و قانونی بر شی ای که منفعت عقلایی داشته باشد دانسته اند.[۶۰] تصرف در اصطلاح حقوقی به اعمالی گفته می شود که شخص نسبت به اموال که در اختیارش قراردارد صورت می گیرد و اعم است از تصرفات مادی و فیزیکی مانند حفر چاه و احداث بنا و تصرفات حقوقی از قبیل بیع و اجاره و مانند آنها.[۶۱] در حالی که قبض استیلای عرفی بر مال است و ضرورتی ندارد که در همه جا مال به تصرف مادی شخص درآید تا قبض حاصل شود . حتی در مواردی ممکن است مالی به تصرف مادی شخص درآید ولی به دلیل عدم استیلای شخص بر آن قبض محقق نگردد.[۶۲]بنابراین رابطه بین قبض و تصرف ،عموم و خصوص من وجه است .مثلاً اگر بایع مبیع را ببرد و در منزل مشتری بگذارد بدون اینکه مشتری از این کار او اطلاع داشته باشد با این که عمل به نفع مشتری ،یک تصرف مادی است ولی خریدار هنوز آن را قبض ننموده است.[۶۳]حال اگر بایع مبیع را در مقابل منزل خریدار قرار دهد و با در آوردن زنگ منزل خریدار را از این امر آگاه کند ،عمل قبض در این جا صورت گرفته است.هرچند هنوز خریدار آن را تصرف نکرده باشد.پس در قبض نیازی به تصرف واقعی خریدار نیست بلکه رفع مانع برای خریدار که بتواند انحاء تصرفات و انتفاعات را از آن ببرد ،فراهم باشد کافی است و برای این آگاهی خریدار لازم است.[۶۴]
دانلود پروژه

گفتار دوم:ماهیت و مبنا تسلیم و تسلم

 

بند اول: ماهیت

در مورد ماهیت تسلیم و تسلم می توان گفت که اگر تسلیم و تسلم یک عمل حقوقی باشد به اراده تسلیم کننده و تسلم کننده نیاز دارد و بدون اراده و اجازه وی تسلیم محقق نمی شود. اما قانون مدنی این احتمال را از بین می برد .[۶۵]چون پس از عقد ، هریک از طرفین معامله،مالک آن چیزی می شود که در عوض تأدیه مال خود قبول کرده است .بنابراین اگر خریدار بعد از عقد ،مبیع را بدون آنکه فروشنده تسلیم او کند خود برداشت کند قبض مال محقق شده و اگر تلف شود از مال او تلف شده است و نمی تواند به این دلایل که چون بایع مبیع را به قبض او نداده است،تلف به عهده او خواهد بود و به فروشنده مراجعه کند.[۶۶] این در زمانی است که موضوع تسلیم عین معین باشد که برای قبض آن اذن بایع شرط نیست و جنبه طریقیت دارد و برای بدست آوردن چیزی است که به هریک از متبایعین به وسیله دیگری منتقل گردیده است.ولی در اعمالی که قبض شرط صحت می باشد مانند وقف،عمری،سکنی،حبس… ودراعمالی که قبض شرط لزوم می باشد مانند وصیت تملیکی و در جایی که قبض به عنوان عامل تعیین کننده مصداق مال کلی و تعیین مورد تعهد می باشد مانند بیع مال کلی ،در میان حقوق دانان اختلاف نظر وجود دارد .و برخی از حقوق دانان معتقدند که در این موارد ،قبض یک عمل حقوقی و ارادی است که برای تحقق آن نیاز به اذن شخص ناقل یا نماینده اش دارد به نحوی که اذن او به قصد اقباض مورد معامله باشد و در غیر این صورت قبض حاصل نخواهد شد.[۶۷]و برای تأیید نظر خود رای شماره ۲۶۶۱مورخ ۴/۱۲/۱۳۱۶شعبه دیوان عالی کشور را که مقرر می دارد :
«در قبض مبیع کلی و یا نشر در افراد معدود اجازه و تعیین فروشنده شرط است و در صورت امتناع او از تعیین باید به وسیله دادگاه الزام به تعیین شود» ذکر کرده اند. [۶۸]و بیان داشته اند که قبض دراین گونه موارد یک عمل حقوقی مستقل یک جانبه یعنی ایقاع محسوب می شود.اما این دلیل بر آن نیست که تسلیم در مبیع کلی عمل حقوقی است و به اذن بایع نیاز دارد. از طرف دیگر قبض مشتری نیز یک عمل حقوقی نیست و بدون اذن وی نیز محقق می شود.برخی از استادان حقوق معتقدند از آنجایی که برای قبض،اهلیت ایفاءکننده لازم است بنابراین قبض یک عمل حقوقی مستقل ایقاع است.[۶۹]
اما همانطور که قبلاً گفته شد لزوم تعیین مصداق از طرف متعهد،نباید این توهم را اجرا کند که تسلیم یا تأدیه یک عمل حقوقی است و قبض مشتری نیز یک عمل حقوقی نیست و بدون اذن وی نیز محقق می شود.بلکه چنان که برخی از استادان نیز گفته اند:«قبض عمل مستقل نیست و نیاز به اذن فروشنده ندارد.[۷۰]منتها برای این که خریدار بتواند مبیع را تصرف کند،باید فرد آن در خارج معین باشد .پس در فروش عین معین هرگاه فروشنده مانعی در راه تصرف خریدار ایجاد نکرده باشد ، او می تواند بدون اذن فروشنده مبیع را در اختیار بگیرد و همچنین در فرضی که مبیع کلی است . ولی فروشنده یا حادثه ای باید فرد آن را معین کرده باشد»[۷۱] .بنابراین می توانیم بگوییم که تسلیم و قبض نوعی اجرا و ایفاء است.[۷۲] که در زمره وقایع حقوقی قرار دارد و لزوم داشتن اهلیت برای فروشنده یا خریدار دلیل به عمل حقوقی مستقل قبض و تسلیم نیست . بلکه قانون گذار این قید را برای حمایت از افراد محجور قرارداده است.[۷۳]

بند دوم: مبنای تسلیم

در این که چرا باید فروشنده مبیع را به خریدار تسلیم و یا خریدار ثمن را به فروشنده تسلیم کند چندین احتمال وجود دارد.
۱- یک احتمال آن است که چون هرگاه مبیع عین معین باشد ،به موجب عقد ملکیت مبیع به مشتری منتقل می گردد .پس از عقد، بایع ملک دیگری را در تصرف دارد و از آنجایی که تصرف مال غیر نامشروع می باشد بایع باید آن را به مالکش بدهد.[۷۴]و نباید بدون اذن مالک (خریدار) آن را در تصرف خویش نگاه دارد.[۷۵]
۲- ممکن است گفته شود که لزوم تسلیم مبیع ،ناشی از التزام به انتقال مالکیت مبیع است .[۷۶]
۳- و یا اینکه ممکن است گفته شود الزام فروشنده به تسلیم مبیع ریشه قراردادی دارد به این صورت که ملزم بودن هریک از طرفین به تسلیم ،ناشی از شرط وتعهد ضمنی در عقد بیع ،که یک عقد معاوضی است ، می باشد. یعنی طرفین معامله علاوه بر آنکه عوضین را به یکدیگر تملیک می کنند در ضمن متعهد می شوند که آنچه را تملیک شده به منتقل الیه آن تسلیم نمایند.پس از نظر تحلیل حقوقی بیع عبارت است از تملیک مورد و تعهد به تسلیم آن.[۷۷]
قانون مدنی ملزم بودن بایع مبنی بر تسلیم مبیع را ناشی از آثار بیع صحیح تلقی کرده است . بنابراین الزام طرف معامله به تسلیم مورد معامله به دلیل ممنوع بودن تصرف در مال غیر نیست.[۷۸] بلکه ریشه قراردادی دارد و ناشی ازعقد بیع است و هدف نهایی از بیع این است که خریداربتواند در آن تصرف کند.
در تأیید این احتمال قسمت اخیر ماده ۳۴۸ قانون مدنی بیان داشته که اگر بایع قدرت بر تسلیم نداشته باشد ،بیع باطل است و این ماده نشان می دهد که بیع از لحاظ تحلیلی علاوه بر تملیک که به محض وقوع عقد به وجود می آید،شامل تعهد بر تسلیم نیز است. بنابراین اگر در عقد،تعهد به تسلیم تحقق نیابد ،اثری برآن مترتب نمی گردد.

بند سوم:تعهد به دادن اطلاعات لازم درباره مبیع

از آنجایی که تسلیم مفهومی عرفی و معنوی دارد و تسلیم تنها مفهوم مادی نیست ،بایع باید مبیع را به گونه ای در اختیار خریدار قرار دهد که بتواند از آن استفاده کند.بنابراین بایع باید اطلاعات لازم برای چگونگی بهره برداری از مبیع را به طور کامل در اختیار خریدار قرار دهد و تا قبل از آن تسلیم به طور کامل محقق نشده است .
البته تعهد به دادن این اطلاعات بستگی به مبیع دارد که دادگاه بایدتشخیص دهد که در آن مورد بدون دادن اطلاعات،تسلیم به مفهوم عرفی در آن انجام شده است یا نه؟و همچنین اگر بایع به طور ضمنی تعهداتی را بر عهده گرفته باشد آنها را نیز باید انجام دهد. و گرنه به عنوان مثال اگر بایع متعهد شده باشد که همه اطلاعات لازم درباره ی عیوب پنهان و آشکار مبیع را به اختیار خریدار قرار دهد و بایع به این تعهد خود عمل نکند نه تنها تسلیم را به طور کامل انجام نداده است اگر خسارتی هم به وجود آید،مسئول جبران آنها می باشد.البته گروهی از استادان حقوق [۷۹] مسئولیت فروشنده را در این باره قراردادی نشمرده اند و او را به استناد قاعده تسبیب[۸۰] مسئول دانسته اند.

گفتار سوم:کیفیت تسلیم

در مورد نحوه و چگونگی تسلیم باتوجه به انواع مبیع اختلاف نظر وجود دارد.مشهور فقهای امامیه [۸۱] و برخی از فقهای عامه [۸۲] در مورد چگونگی تسلیم و قبض اموال غیر منقول معتقدند که باید به صورت تخلیه باشد یعنی باید تمام موانع بین مبیع و مشتری برداشته و مشتری متمکن از آن شود.اما در مورد اموال منقول اختلاف نظر وجود دارد.برخی اعتقاد دارند که تسلیم اموال منقول مانند اموال غیر منقول باید به صورت تخلیه باشد.[۸۳] و عده ای معتعقدند در حیوان به نقل و در مکیل و موزون و معدود و قماش به قراردادن آن در دست حاصل می شود .[۸۴] قانون مدنی تشخیص کیفیت تسلیم را به عرف واگذار نموده است . و در ماده ۳۶۹ قانون مدنی می گوید:«تسلیم به اختلاف مبیع به کیفیات مختلف است و باید به نحوی باشد که عرفاً آن را تسلیم گویند.»
اگر موضوع تسلیم مال منقول باشد مثل کتاب ،اتومبیل،تسلیم مادی است و وقتی محقق می شود که بایع آنها را به دست خریدار بدهد و خریدار بتواند آن را بردارد و قبض کند و اگر مال غیر منقول باشد مانند خانه،زمین ،رفع ید از آن و دادن کلید به خریدار می باشد.
سوالی که مطرح می شود این است که اگر خانه بدون تخلیه اثاث آن تحویل داده شود و این چنین متعهد له خانه را تحویل بگیرد .آیا مشتری یا متعهد له خیار فسخ دارد یا باید برای تخلیه از راه دادگاه بایع را الزام به تخلیه کند؟قانون مدنی در این مورد ساکت است . در فقه امامیه [۸۵] حق خیار به متعهدله داده شده است اما با توجه به قانون مدنی در ماده ۲۳۸و۲۳۹ ابتدا به دادگاه مراجعه کرده و الزام متعهد به تخلیه را خواستار باشد و اگر الزام او ممکن نبوده و شخص دیگری هم نتوانست تخلیه را انجام دهد در این زمان برای متعهد له حق فسخ پدید می آید.[۸۶]
اگر مال عین معین باشد باید طوری تسلیم شود که متعهدله بتواند هرگونه انتفاع را که به او اجازه داده شده از مورد تعهد ببرد.اگر مورد تعهد ،حصه مشاع باشد تسلیم مورد تعهد باید با جلب اذن شریک باشد اما اگر بدون اذن او تسلیم کرد ،تعهد اجرا شده محسوب است اما از آنجایی که حقوق ثالث که شریک باشد ،تجاوز صورت می گیرد طبق قواعد مسئولیت مدنی باید عمل کرد.[۸۷] از دیدگاه عرف ،مبیع هنگامی تسلیم شده تلقی می شود و آثار تسلیم برآن مترتب می گردد که مشتری متمکن از انحاء تصرفات و انتفاعات باشد. بنابراین ممکن است مبیع در استیلای مشتری باشد ولی عرفاً این امر تسلیم تلقی نگردد.مانند آنکه مبیع تعدادی سکه طلا باشد که فروشنده آنها را هنگامی که خریدار در حال خواب و یا در حال مستی است در دست او بگذارد و یا اینکه فردی مبیع را در جلوی مغازه مشتری بگذارد ، بدون آنکه وی از آن مطلع گردد.
در حالت اول ،مشتری بر مبیع استیلاء دارد بدون آنکه از آن آگاه باشد و در حالت دوم ،نه استیلاء مادی دارد و نه مطلع است.این اعمال به جهت اینکه مشتری را متمکن از تصرف نمی سازد عرفاً تسلیم تلقی نمی گردد و آثار تسلیم برآن بار نمی شود.در بعضی از موارد ممکن است مشتری بدون اینکه بر مبیع استیلاء پیدا کند و یا حتی بدون اینکه از تسلیم مبیع آگاهی داشته باشد قابض تلقی گردد و ضمان معاوضی به او منتقل شود.مانند اینکه روزنامه یا مجله را هر روز صبح در جلوی منزل قرار دهند.این نوع تسلیم و نحوه ی آن بر اساس تراضی طرفین می باشد.
در صورتی که مبیع کلی باشد در هنگام تسلیم باید دارای همان جنس و وصف و ویژگی های مورد توافق طرفین باشد. [۸۸]فروشنده در تعیین مصداق آزاد است و لازم نیست که از جنس بسیار خوب باشد و همین طور نمی تواند از نوع پست و معیوب باشد بلکه باید مصداقی را انتخاب کند که متعارف باشد و عرفاً معیوب نباشد.البته تعیین فرد یا مصداق متعارف در زمانی است که طرفین در قرارداد وصف یا خصوصیات آن مال را معلوم نکرده باشند .در این زمان است که می تواند نوع معمولی و سالم را تأدیه کند. به عنوان مثال اگر فروشنده متعهد شده باشد که نوع برتر(اعلی) مبیع را تسلیم کند یا دارای وصف خاص باشد ،نمی تواند فرد متعارفی را تسلیم کند . تأدیه مال معیوب یا مال با کیفیت بسیار پایین موجب برائت متعهد نمی شود.

گفتار چهارم:اقسام تسلیم

با توجه به مواد قانون مدنی ،گاهی تسلیم مبیع ،تسلیم عملی می باشد و گاهی بدون اینکه مشتری برمبیع استیلاء پیدا کند ،قانون آن را در حکم تسلیم می داند.

بند اول:تسلیم عملی

با توجه به تعریف ارائه شده از تسلیم درماده ۳۶۷ قانون مدنی که همان تعریف تسلیم عملی می باشد مبنی بر اینکه تسلیم مبیع عملی است از طرف بایع ،که به موجب آن مشتری بر مبیع استیلاء می یابد به گونه ای که متمکن از انحاءتصرفات و انتفاعات باشد.منظور ازتصرف مشتری بر مبیع ،استیلای فیزیکی وی نیست بلکه باید بر آن آگاهی داشته باشد.به این ترتیب در تسلیم عملی باید دو عنصر مدنظر قرار گیرد:
مبیع تحت تصرف مشتری یا نماینده قانونی وی قرار گیرد.
قرار گرفتن مبیع تحت تصرف و استیلای مشتری یا نماینده قانونی او به این معنی است که او بتواند بدون اینکه رادع و مانع یا مزاحمی داشته باشد در هر زمانی که بخواهد از آن انتفاع ببرد. هر چند که مبیع تحت استیلای فیزیکی او نباشد. به عبارت دیگر ،مقصود این است که مبیع بالقوه در تصرف مادی مشتری باشد هر چند بالفعل در تصرف وی نباشد.و این استیلای مادی باید به گونه ای باشد که از ناحیه عرف مورد تأیید قرار گیرد.
۲- مشتری از قرار گرفتن مبیع در تصرف خود آگاهی داشته باشد.
همانطور که قبلاً گفته شد صرف استیلاء مشتری بر مبیع برای تحقق تسلیم کافی نیست و زمانی می توان گفت که مبیع تحت استیلاء مشتری است و یا زمانی مشتری عرفاً متمکن از تصرف و انتفاع از مبیع است که خریدار از اینکه مبیع تحت تصرف او قرار گرفته است مطلع شود. در این صورت است که عرفاً مبیع تسلیم شده تلقی می گردد. البته نحوه آگاهی مشتری بر حسب نوع مبیع و شرایط و اوضاع و احوال قرار داد و تراضی طرفین متفاوت است.ولی باید دانست که هرگاه این دو عنصروجود داشت ، تعهد بایع بر تسلیم مبیع اجرا شده تلقی می گردد.[۸۹]نکته دیگری که باید به آن توجه شود این است که در بعضی از موارد ، بایع یا نماینده قانونی او زمینه صوری تسلیم مبیع را برای خریدار یا نماینده او تدارک می بیند.ولی خریدار به علت یک اتفاق غیر قابل پیش بینی (به فرض فورس ماژور) یا به دلیل وجود مانع نتواند مبیع را تسلیم کند.در این صورت تسلیم طبق ماده ۳۶۷ قانون مدنی محقق نمی شود.زیرا در این وضعیت امکان هرگونه انتفاع و تصرف در مبیع برای خریدار منتفی است.بنابراین زمانی که دو عنصر مزبور به شکل واقعی با یکدیگر تلفیق شوند ،تسلیم به معنای واقعی بروز می کند.[۹۰]

بند دوم:تسلیم حکمی

نوع دیگر از تسلیم،تسلیم حکمی است.تسلیم حکمی یا به تراضی طرفین انجام یافته تلقی می شود یا اینکه بعد از بیع و قبل از تسلیم واقعی،شرایط خاصی به وجود می آید ،که التزام بایع مبنی بر تسلیم مبیع انجام یافته ،تلقی می گردد . تسلیم حکمی برخلاف تسلیم عملی با عمل مادی همراه نیست.تسلیم حکمی به شکل های مختلفی صورت می گیرد که در زیر به بررسی صورتهای مختلف این نوع تسلیم می پردازیم:
۱- تصرف سابق مشتری بر مبیع
قانون مدنی در ماده۳۷۳ بیان می دارد که اگر مبیع قبلاً در تصرف مشتری بوده باشد محتاج به قبض جدید نیست.پس هرگاه مبیع عین معین باشد و قبل از بیع مثلاً به عنوان عین مستاجره یا عاریه یا رهن و مانند آنها در تصرف مشتری باشد بعد از بیع نیاز به قبض جدید ندارد .
در این صورت تصرف مشتری بر مبیع که تا قبل از تشکیل عقد به صورت امانی بود ،بعد از آن به تصرف مالکانه تبدیل می شود.از دیدگاه فقهای امامیه ،در این که ید سابق مشتری بر مبیع ید امانی باشد بعد از بیع نیاز به قبض جدید ندارد مورد قبول است .اما اگر ید سابق مشتری بر مبیع به صورت امانی نباشد،در این مورد اختلاف نظر وجود دارد.
برخی از فقها گفته اند که برای رفع تحریم یا کراهت بیع قبل از قبض،اذن بایع برای تحقق قبض لازم است.اما در قانون مدنی ما با توجه به اطلاق ماده ۳۷۳ می توان گفت در عدم نیاز به تجدید قبض فرقی نمی کند که ید سابق مشتری بر مبیع ید امانی باشد یا ید غاصبانه.چنانچه مبیع عین معین باشد و قبل از بیع به عنوان عین مستاجره یا ودیعه و مانند آنها در تصرف مشتری باشد یا آنکه مشتری آن را به عدوان غصب کرده باشد درهر صورت نیاز به قبض مجدد مشتری نخواهد بود چون قبض دراین جا طریقیت دارد و قبض در آن شرط صحت عقد نمی باشد.
۱-۱ خرید مال صغیر توسط ولی
سوالی که مطرح می شود این است که اگر ولی قهری مال خود را به فرزندش بفروشد یا مال فرزندش را بخرد و اصالتاً و ولایتاً ایجاب و قبول را بگوید .در حالی که مبیع در تصرف اوست،آیا نیاز به قبض جدید هست و یا اینکه استدامه قبض سابق او برای تحقق قبض جدید کافی است؟
در این مورد باید بین موردی که مبیع عین معین است و موردی که مبیع کلی فی الذمه است تفکیک قائل شد. هرگاه مبیع عین معین باشد باتوجه به مطلق بودن ماده ۳۷۳ نیاز به قبض جدید و یا حتی قصد جدید نیست یعنی نیاز نیست قصد کند که از این پس قبض وی در مبیع قبض مالکانه می باشد.
ولی هرگاه مبیع کلی فی الذمه باشد باتوجه به اینکه تعیین مصداق برای تسلیم افراد معین ازآن باید همراه با قصد باشد پس برای تحقق قبض به قصد نیاز دارد . بنابراین هرگاه به مقدار مبیع از افراد مبیع کلی در ید ولی قهری باشد ،صرف استمرار قبض او دلالت بر تحقق قبض جدید ندارد .و اگر مبیع قبل از بیع تحت عنوان وصایت یا قیمومت تحت اختیار وصی یا قیم باشد و او با مجوز قانونی آن را برای خود بخرد نیاز ی به قبض جدید نخواهد بود.و همچنین این امر در صورتی که شخص وکیل در خرید و فروش و وکیل در قبض و اقباض مبیع باشد و مال موکل خود را که وکالتاً در قبض دارد به خود بفروشد مصداق دارد.
۲- ابقاء تصرف بایع برمبیع به وسیله مشتری
این در موردی است که بایع مبیع را بعد از عقد به علت دیگری غیر از ملکیت در تصرف داشته باشد مانند آنکه مشتری پس از عقد ،مبیع را به عقد اجاره یا عاریه یا ودیعه یا رهن و…در اختیار بایع قرار دهد.[۹۱] که در این صورت ،مبیع در تصرف بایع به عنوان قائم مقام مشتری باقی می ماند.و این امر به منزله این است که قبض مبیع محقق شده است .
بدیهی است پس از انعقاد یکی از عقود یاد شده، تصرف بایع بر مبیع اعتباراً تغییر پیدا می کند و به تصرف مستاجر بر عین مستاجره یا مستعیر بر مورد عاریه یا مستودع بر مورد ودیعه یا مرتهن بر رهن و مانند آنها تبدیل می شود و تغییر اعتباری برای تحقق قبض کافی است. همچنین است هرگاه مشتری عین مبیع را به سببی از اسباب ناقله قانونی مثلاً صلح،هبه و بیع(جدید) قبل از قبض به بایع منتقل کند.[۹۲]
همچنین تحویل صورتحساب یا بارنامه در حکم تسلیم کالا تلقی می شود .[۹۳] چنان که ماده ۵۳۲قانون تجارت مقرر می دارد اگر مال التجاره ای که برای تاجر ورشکسته حمل شده قبل از وصول از روی صورتحساب یا بارنامه ای که دارای امضاء ارسال کننده است به فروش رسیده و فروش صوری نباشد دعوی استرداد پذیرفته نمی شود والا موافق ماده ۵۲۹ قانون تجارت قابل استرداد است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-28] [ 05:15:00 ق.ظ ]




تابع تقاضای مارشال

۳-۳-۱-۱ تابع تقاضای هیکس: در این نوع تابع تقاضا، رابطه بین تقاضا و قیمت کالا مشخص می شود. معروفترین توابع تقاضای هیکس عبارتند از: تابع تقاضای خطی با فرم استاندارد و تابع تقاضای کاب-داگلاس با فرم استاندارد (که اعداد ثابت اند).

 

تقسیم بندی کالاها بر اساس کشش:

 

کشش، به درصد تغییرات دو متغیر نسبت به هم کشش می گویند.

(۴-۱)

کشش قیمتی تقاضا، درصد تغییرات مقدار تقاضای کالای x به ازای درصد تغییرات قیمت کالای x می باشد.

(۴-۲)
که علامت منفی، برای مثبت کردن کشش به کار می رود.
دانلود پروژه
اگر کالا با کشش است. در واقع این کالا نسبت به تغییرات قیمت، حساسیت نسبتا زیادی دارد و با افزایش قیمت، تقاضای آن با درصد بیشتری کم می شود. مثال آن، قیمت تلفن همراه است که درصد تغییرات تقاضای آن بیش از درصد تغییرات قیمت آن است. در واقع تقاضای تلفن همراه نسبت به قیمت آن حساس است.
اگر کالا کم کشش است.این کالا برعکس حالت قبل، حساسیت کمتری نسبت به تغییرات قیمت دارد و با افزایش قیمت آن، تقاضای آن تغییر چندانی نخواهد کرد.مثال معروف این کالا نمک خوراکی و یا نان است.
اگر کالا کشش واحد دارد. در این نوع کالا، درصد تغییرات قیمت و تغییرات تقاضا برابر است.بسیاری از کالاها دارای کششی نزدیک به واحد هستند.
اگر کالا کاملا بی کشش است. با افزایش بینهایت قیمت این کالا، تقاضای آن اصلا تغییر نخواهد کرد. جنین کالایی در عمل وجود ندارد هرچند در بازه ای از قیمت، کالاهای کم کشش ممکن است به کالای بی کشش تبدیل شوند.
اگر کالا کاملا باکشش است. در این کالا، با افزایش بسیار کم قیمت، تقاضای آن صفر می شود. از نظر اقتصادی چنین کالایی وجود خارجی ندارد اما در بررسی های اقتصادی و به صورت تئوریک، گاها مورد استفاده قرار می گیرد.
۳-۳-۱-۲ تابع تقاضای مارشال: که بیشتر در اقتصاد خرد کاربرد دارد و در آن درآمد مشتریان بر تقاضای آنان تاثیر دارد.

محاسبه کشش از طریق نمودار:

 

شکل ۳-۱ نمودار قیمت-تقاضا

کشش تابع تقاضای خطی در نقاط مختلف آن و برای هر قیمتی متفاوت است. در تابع کاب-داگلاس، کشش، مقداری ثابت و برابر توان قیمت است.
در این تحقیق ما بر روی توابع تقاضای هیکس تمرکز خواهیم کرد و به بررسی تغییر قیمت بر تقاضای مشتریان خواهیم پرداخت.

۳-۴ ساختار ریاضی مسئله ۱

 

۳-۴-۱ ساختار ریاضی مدل سنتی

هزینه های خرده فروش شامل، هزینه های سفارش دهی، نگهداری و خرید است . که در ادامه به شرح هریک خواهیم پرداخت.
تعداد دفعات باز پر سازی و دوره های زمانی ارسال کالا از هر تامین کننده برابر است با:
تقاضای هر مشتری که تابعی خطی از قیمت خرده فروشی می باشد برابر است با:
تابع درآمد خرده فروش برابر است با: کل تقاضای مشتریان در قیمت خرده فروشی، به ازای هر واحد کالا.
هزینه خرید کالا خرده فروش برابر است با: کل مقدار تقاضای خرده فروش در قیمت فروش هرتامین کننده به ازای هر واحد کالا.
هزینه نگهداری و سفارش دهی خرده فروش، برابر است با:
بنابراین تابع سود خالص خرده فروش برابر است با:
با جایگذاری رابطه (۱) در رابطه (۲) داریم:
خرده فروش برای حداکثر کردن سود خود، باید مقدار اقتصادی کالای ارسالی تامین کننده و مقدار قیمت بهینه خرده فروشی را تعیین کند. بنابراین از تابع سود خرده فروش نسبت به و مشتق گرفته می شود.
با جایگذاری رابطه (۴) در رابطه (۵) داریم:
با حل معادله در جه سوم فوق، مقدار اقتصادی کالا سفارش داده شده توسط خرده فروش در مدل سنتی بدست می آید و با جای گذاری مقدار حاصل شده، در رابطه (۴) مقدار قیمت بهینه خرده فروشی در حالت سنتی نیز محاسبه می شود.

۳-۴-۲ ساختار ریاضی مدلVMI

هزینه های خرده فروش شامل، هزینه های خرید و هزینه مربوط به اجرای سیستم VMI است . که در ادامه به شرح هریک خواهیم پرداخت.
تعداد دفعات باز پر سازی و دوره های زمانی ارسال کالا از هر تامین کننده برابر است با:
تقاضای هر مشتری که تابعی خطی از قیمت خرده فروشی می باشد برابر است با:
تابع درآمد خرده فروش برابر است با کل تقاضای مشتریان در قیمت خرده فروشی، با ازای هر واحد کالا.
هزینه خرید کالا برای خرده فروش برابر است با کل مقدار تقاضای خرده فروش در قیمت فروش هر تامین کننده به ازای هر واحد کالا.
هزینه مربوط به اجرای سیستم VMI برابر است با:
بنابراین تابع سود خالص خرده فروش برابر است با:
با جایگذاری رابطه (۶) در رابطه (۷ ) داریم:
حال به منظوره تعیین مقدار بهینه قیمت خرده فروشی از تابع سود خرده فروش، نسبت به مشتق گرفته میشود.
حال به منظوره محاسبه مقدار کالای ارسالی تامین کننده در هر بار باز پر سازی، باید سود تامین کننده بدست آورده شود.
طبق سیستم VMI هزینه هایی که تامین کننده شامل، هزینه های نگهداری، سفارش دهی است.
درآمد هر از تامین کننده شامل، درآمد حاصل از فروش کالاها و اجرای سیستم VMI است و به شرح زیر می باشند.
بنابراین سود هرتامین کننده برابراست با:
حال به منطوره بدست آوردن مقدار سفارش اقتصادی تامین کننده، باید از تابع سود تامین کننده نسبت به مشتق گرفته شود. بنابراین داریم :
باجایگذاری رابطه (۹ ) در رابطه (۱۱ ) داریم :
با حل معادله در جه سوم فوق، مقدار اقتصادی کالا سفارش داده شده توسط تامین کننده در مدل VMIبدست می آید و با جای گذاری مقدار حاصل شده، در رابطه (۹) مقدار قیمت بهینه خرده فروشی نیز محاسبه می شود.
از مقایسه روابط(۴) و (۹) در می یابیم که قیمت خرده فروش در مدل VMI کمتر و مساوی با حالت سنتی است، اگر روابط زیر برقرار باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:14:00 ق.ظ ]




مصرف نفت
بر اساس امار سال ۲۰۱۱ قطر روانه حدود۱۸۳۰۰۰بشکه نفت مصرف میکند .اگرچه این مقدار به نسبت تولید ناچیز میباشد ولی نشان دهنده رشد سه برابری مصرف نسبت به سال ۲۰۰۰ است برطبق پیش بینی ها قطر دربین سالهای ۲۰۱۰ تا۲۰۱۵ به طور متوسط حدود ۵درصدرشد مصرف انرژی خواهد داشت این افزایش به دلیل رشد اقتصادی وتقاضای بخش حمل ونقل میباشد( U.S. EIA 2013)
صادرات
قطر دارای سه پایانه اصلی صادرات به نامهای مسیعید،جزیره حالول وراس الفان است که راس الفان که در درجه برای صادرات LNG استفاده میشود .اکثریت قریب به اتفاق صادرات نفت قطربه کشورهای اسیایی است که ژاپن بزرگترین وارد کننده نفت قطر میباشد و کره جنوبی نیزبازارمناسبی برای واردات نفت قطر است(U.S. EIA 2013) براساس امارهای اوپک قطرتعداد ۶کشتی نفت کش با ظرفیت حمل ۵۲۸هزاربشکه را دارا میباشدOPEC Bulletin 2012))
پایان نامه - مقاله - پروژه
گازطبیعی
قطر دارای بزگترین میدان گازی مستقل در جهان میباشد وهمچنین بزرگترین صادرکننده گاز مایع طبیعی است با توجه به امارهای مجله نفت وگاز دردرماه ژانویه سال ۲۰۱۳ ذخایر اثبات شده گاز قطر۸۹۰حدود تریلیون فوت مکعب میباشد .قطر به تنهایی ۱۳ درصد از کل گاز جهان را دراختیار دارد که پس از روسیه وایران درمکان سوم دنیا میباشد .اکثریت گاز قطر ازمیدان بزرگ دریایی الشمال به دست می اید که مساحت ان تقریبا به اندازه خود کشور قطر میباشد .میدان الشمال درواقع بخشی از بزرگترین میدان گازطبیعی غیرمرتبط جهان است که با حوزه دریایی پارس جنوبی مشترک میباشد و منبع اصلی تولید گاز قطر است . این کشورهمچنین تولید گازطبیعی درکنارگاز مایع ومیعانات گازی را انجام میدهد براساس براوردهای EIAدرسال ۲۰۱۱تولید میعانات گازی وNGLقطر بیش از یک میلیون بشکه درروز خواهد بود که این رقم بیش ازتولید نفت خام این کشور خواهد بود.تحلیل گران تخمین میزنند که تولید میعانات گازی به تنهایی تا سال ۲۰۱۵ از نفت خام پیشی خواهد گرفت
بخش سازمانی گاز
شرکت نفت قطرللبترول نقش اصلی ومسلط را دربخش گاز قطر برعهده دارد وتمامی پروژه های بالا دستی وپائین دستی زیرنظر این شرکت به فعالیت خود ادامه میدهند .تمرکز قطر دربخش گاز برتوسعه وگسترش بخشها وپروژه های بزرگی است که به صادرات LNG وهمچنین صنایع پائین دستی که درزمینه گازطبیعی به عنوان یک ماده خام فعالیت میکنند معطوف میباشد .بنابراین شرکتهای نفتی بین المللی با تکنولوژِی ومتخصص همچون اکسون موبیل ،شل .توتال دراین پروژه های عظیم فعالیت دارند با این تفاسیر شرکت قطرللبترول اکثریت سها م را درپروژه های خود به ویژه دربخش LNG وشرکتها Qatargas وRASLFAN دارد . شرکت LNG مسئولیت حمل ونقل تمام بخش های بالا دستی وپائین دستی گازطبیعی وشرکت حمل ونقل گاز قطر به نام نقیلات مسئولیت حمل ونقل گازLNGرابرعهده دارد (. U.S. EIA 2013)
شرکت نقیلات بزرگترین سفارش دهنده تانکرهای ال ان جی دردنیابه شرکت های سامسونگ ودوو درکره جنوبی بوده است این تانکرها که موسوم به Q-max میباشند باطول۳۴۵ متر،عرض۵۳/۸وارتفاع۳۴/۷متردارای ظرفیت ۶۶هزارمترمکعب ال ان جی هستندکه اختصاصابرای شرکت نقیلات قطرطراحی شده اند وظرفیت انها ۸۰ درصد بیشترازتانکرهای موجوداست(ترابران،۱۳۹۰ص۸۴)
تولید ومصرف
قطرسیاست تولید وگسترش گازطبیعی را برای صادرات دنبال میکند .براساس براوردها ی EIA درسال ۲۰۱۱ قطر۲۰۰/۵ میلیارد فوت مکعب گازطبیعی تولید میکند که سه برابر مقداری است که در سال ۲۰۰۰تولید میکرد .همچنین این سازمان پیش بینی میکند که میزان مصرف گاز درسال۲۰۱۱ حدود ۶۹۰ میلیون فوت مکعب میباشد که به منظورمصرف در صنایع داخلی وپروژه گازمایع GTL و استفاده میشود همچنین بخش عمده ای از آن برای صادرات LNG مصرف میشود

میدان گازی الشمال
این میدان گازی درسال ۱۹۷۱ کشف شده وذخایر ان بیش از۹۰۰ تریلیون فوت مکعب براورد شده شده است . این میدان عظیم گازی حدود۶۰۰۰ هزارکیلومترمربع که معادل نصف کشورقطراست وسعت دارد .درسال۲۰۰۸ میزان تولید ان به ۲۷۶ میلیارد فوت مکعب گاز و ۸/۷ ملیون بشکه میعانات گازی رسید .خاطرنشان میشود که عملیات بهره برداری ازاین میدان درسال ۱۹۹۱ وبا اجرای پروژه مرحله اول ( آلفا ) که ازشرکتهای تابع قطرللبترول میباشد شروع شد که میانگین تولید این پروژه درسال ۲۰۰۸ به ۷۵۰ میلیون فوت مکعب گاز و۳۴ هزار بشکه میعانات گازی رسیداین حوزه گازی کلید گسترش وتوسعه گازطبیعی قطر است . این مجموعه تقریبا تمامی ذخایر گازی کشوررا در خود جای داده است درسال ۲۰۰۵ مقامات دولت قطر با اجرای پروژ های درصدد توسعه وبهره وری این میدان گازی برامدند که برنامه ریزی انها برای برای انجام این پروژه سال ۲۰۱۴اعلام شد که برطبق اطلاعات وزارت انرژی درسال ۲۰۱۰ این برنامه درموعد مقرر عملی نخواهد نشد ودستورات جدیدی برای برنامه ریزی وبه پایان رساندن ان انجام داد . پروژه گازبرزن که میزان ۶۰۰ میلیون فوت مکعب گاز درروز تولید میکند اخرین پروژه حوزه الشمال میباشد که باسرمایه گذاری ۹۰درصدی QP و۱۰ درصدی اکسون موبیل درحال انجام میباشد وپیش بینی میشود که درسال ۲۰۱۴- ۲۰۱۵ به بهره برداری برسد
برداشت قطر ازمیدان مشترک گازی پارس جنوبی
بررسی ها نشان میدهدکه قطری هابرمبنای قیمت کنونی نفت درحالی که ۱۰ سال زودتر ازایران به استخراج گازازپارس جنوبی اقدام کرده اند تا کنون بیش از ۵۰ میلیارد بیشتر ازایران ازمیادین مشترک گازبرداشت کرده اند .ولع این همسایه کوچک درسرمایه گذاری روی پرژه های گازی که ازقضا میادین انها باایران مشترک است پایانی ندارد .البته این ولع چندان هم بی نتیجه نبوده است وپس ازکنارزدن اندونزی ازسوی قطروتبدیل این کشوربه بزرگترین تولید کننده گازمایع درجهان درچند سال گذشته رویاهای این حاشیه نشین خلیج فارس همچنان ادامه دارد ودلارهای گازی به این رویاها جامه عمل وواقعیت میپوشاند .خبرگزاری سی ان ای قطرنیز درگزارشی اعلام کرد که تولیدات گازطبیعی مایع قطربا عملیاتی کردن دوخط تولید ۶و۷پروژه گاز قطرباظرفیت تولید ۷میلیون ۸۰۰هزارتن به رکورد ۷۷میلیون تن درسال رسیده است .این قطرحداکثرتاسال ۲۰۱۲به تولید ۷۷میلیون تن رسیده باشد . قطرازسال ۲۰۰۶باقدرت سالانه تولید ۲۰ تا۲۱میلیون تن تولیدات گازمایع را درحدود ۴۰۰درصد افزایش داده است . با این حال نکته اصلی ونگران کننده دراین بخش این است که قطرشریک عمده ایران درمیدان گازپارس جنوبی است که ۵۰ درصد مجموع ذخایر ایران را درخود جای داده است .همچنین باید گفت که کشورقطر برداشت گاز این حوزه مشترک را درسال ۱۹۹۰آغاز کرده است درحالیکه ایران درسال ۲۰۰۱ برای اولین بار از این میدان موفق به برداشت گازشد . حوزه گازی پارس جنوبی درفاصله ۱۰۰ کیلومتری ازساحل ایران درخلیج فارس وجود دارد و دارای مساحتی حدود۹۷۰۰ کیلومتر است که ۳۷۰۰ کیلومتران درابهای ایران قرار دارد . این حوزه عظیم گازی ۸ درصد ازگاز جهان را درخود دارد وسهم ایران از این حوزه عظیم حدود ۱۴۰۰۰ هزار تریلیون متر مکعب گاز است هرچند سهم ایران یک سوم ازحوزه گازی است ولی این سهم از نظرجغرافیایی است ومیزان برداشت دوطرف بستگی به میزان سرمایه گذاری و توان برداشت ازاین حوزه مشترک ومشاع دارد – قسمت تاسف بار تر این است که دراین تقسیم بندی طبیعت نیز به زیان ایران عمل میکند چرا به گفته برخی ازکارشناسان فشار گازی که درون زمین وجوددارد به گونه ای منفی به زیان ما عمل میکند وقطر هراندازه که مصرف میکند به دلیل شیب زمین ونیز فشارهای لایه های درونی زمین منابع نفت وگاز ایران نیز به سوی این کشور روان میشود . ایران با ذخیره گازی ۳۰ تریلیون مترمکعب بعد از روسیه دارای دومین ذخیره بزرگ جهان است اما به خاطر عدم پیشرفت درپروژه های تولید گاز هم اکنون قادربه صادرات مازادبرمصرف داخلی گاز نیست با این حال ودر مقایسه با ایران ، قطر معادل حدود ۱۶ فاز پارس جنوبی را به صورت کامل به مرحله تولید رسانده است و درسال ۲۰۰۹، ۵/۱۲ میلیارد فوت مکعب گاز این حوزه برداشت کرده است . با توجه به اظهارات رئیس کمسیون انرژی وقت مجلس ، اقای کاتوزیان نسبت به کندی پیشرفت پروژه های پارس جنوبی به علت عدم مشارکت شرکت های خارجی وتوان اندک شرکتهای داخلی دراین زمینه برداشت ازاین حوزه با مدت زمان طولانی تری اجام میشود که با توجه به برداشت مشترک از این حوزه کشور قطربا تکمیل پروژه هایش سهم بیشتری ازاین حوزه برداشت میکند که متاسفانه متوجه بخشهای ازسهم ایران نیز شده است . دروافع با وجود این پیش بینی ها ، ارزیابی ها نشان میدهد قطری ها با مبنای قیمت کنونی نفت درحالیکه ۱۰ سال زودتر ازایران به استخراج گاز از این حوزه اقدام کرده اند تا کنون توانسته اند بیش از ۵۰ میلیارد دلار بیشتر ازاین میدان مشترک برداشت کنند به نظر میرسد مجموع چنین عواملی سبب شد تا رویا ی ایران برای تبدیل به یک کشور بزرگ صادر کننده گاز مایع به تدریج کمرنگترشده تا جایی که احمد قلعه بانی مدیر عامل وقت شرکت ملی نفت ایران با اعلام اینکه طرح های تولید گاز مایع در شرایط کنونی برای ایران مقرون به صرفه نسیت عملا توقف تلاش ایران برای تولید گاز مایع را تایید کر ( ستصا، ۱۳۹۰صفحات ۶۴و۶۵و۶۶)
صادرات گاز
درسال ۲۰۱۱ قطربیش از۰۰ ۲/۴ میلیاردفوت مکعب گاز صادرکرده است که بیش از۸۰ درصد از ان LNG بود که دروحله اول به کشورهای اسیایی واروپایی صادرگردید .ایالات متحده امریکا با واردات ۹۰ میلیارد فوت مکعب LNG از قطر درسال ۲۰۱۱،( ۲۶) درصد از واردات LNGمورد نیاز خودش را ازقطر تامین میکند . وحدود ۶۸۰ میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی از طریق خط لوله دولفین به امارات متحده عربی وعمان صادر میشود .قطر در زمینه صادرات LNG رتبه نخست را درجهان دارد . درسال ۲۰۱۱قطر حدود۳/۶۰۰ میلیارد فوت مکعب LNG صادر کرد که کشورهای انگلستان،ژاپن،هند وکره - جنوبی عمده کشورهای وارد کننده LNGقطر میباشند .بازار اسیا مرکز اصلی واردات است که حدود۴۸درصد را به خود اختصاص داده اند. همچنین بازارهای اروپایی ازجمله بلژیک ،انگلستان واسپانیا ۴۲ درصدLNG از قطر وارد میکنند ( بورس کالا،۱۳۹۰ )
اگر چه قطر شروع به صادرات گاز طبیعی مایع(LNG ) در سال۱۹۹۷ نموده ولی تاکید دولت بر این بخش هم در شرایط قراردادهای سرمایه گذاری و هم جذب سرمایه گذاری خارجی به توسعه سریع ظرفیت گازLNG قطر کمک شایانی نموده است.
بخش گاز طبیعی مایعLNG کشور قطر توسط شرکت قطر گاز تحت کنترل می باشد که عملیات ۴ پروژه مهم در این بخش را به عهده دارد (قطرI-IV) و شرکت راس لافان (راس گاز) که عملیات ۳ پروژه مهم این بخش را به عهده دارد (راس گازI-III) . مالکیت ۷۰ درصد شرکت راس گاز توسط شرکت ملی نفت قطر و ۳۰ درصد ان توسط شرکت اکسون موبیل می باشد در حالی که کنسرسیوم قطر گاز شامل شرکت ملی نفت قطر، شرکت های نفتی توتال، اکسون موبیل، میتسویی ،ماروبنی، کنوکوفیلیپس و شل می باشد. اگرچه شرکت ملی نفت قطر حداقل ۶۵ درصد تمامی سرمایه گذاری های فوق را دارا می باشد اما هر سرمایه گذاری ساختار مالکیت جدا گانه ای دارد . شرکت های راس گاز و قطر گاز در حال حاضر دارای ۱۳ واحد تولیدی (ترن) فعال ، با ظرفیت مایع سازی گاز طبیعی مایع (LNG) به اندازه ۳۴۰۰ میلیارد فوت مکعب در سال (۶۹،۲ میلیون تن در سال) می باشند. پنج تا از این واحد های تولیدی (ترن) در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ اضافه گشته اند. راس گازIII ، واحد تولیدی شماره ۷ با ظرفیت مایع سازی ۳۸۰ میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی مایع(LNG) در سال (۷،۸ میلیون تن)،عملیات خود را در فوریه سال ۲۰۱۰ آغاز نمود. قطر گاز III، واحد تولیدی شماره ۶ در نوامبر سال ۲۰۱۰ با ظرفیت
مایع سازی یکسان به مدار تولید آمده است.واحد تولیدی با ظرفیت(۷،۸ میلیون تن)به عنوان یک واحد تولیدی بزرگ در نظر گرفته می شود و در حال حاضر بزرگترین اندازه در جهان می باشد.در مارس۲۰۱۲ ،کشور قطر مجموعه عظیم زیر بنایی گاز طبیعی مایع(LNG) را با افتتاح قطر گاز IV،واحدشماره ۷ با ظرفیت ۸۰ میلیارد فوت مکعب در سال (۷،۸ میلیون تن) تکمیل خواهد کرد که کل ظرفیت را به ۳۷۵۰میلیارد فوت مکعب(۷۷ میلیون تن در سال)خواد رساند.مقامات دولتی خاطر نشان کرده اند که هیچ گونه ساخت تاسیسات جدید گاز طبیعی مایع (LNG) در آینده ای نزدیک پیش بینی نمی کنندو هرگونه افزایش ظرفیت اضافی در نتیجه پیشرفت در تاسیسات موجود می باشد.اگرچه اکثر واحدهای تولیدی اضافه شده ی اخیر اساسا با قصد بازارهای آمریکا به عنوان بازارهدف اصلی می باشند . اما قیمت های پایین گازآمریکا به دلیل شیل های گاز موجب شده است کشور قطر انواع مختلف قرارداد را با کشور هایی به خصوص چین و هند دنبال کند . در ۱۰ ماهه اول سال ۲۰۱۰ ایالات متحده آمریکاتنها ۳۳ فوت مکعب گاز طبیعی مایع (LNG) از قطر وارد کرده است(. بورس کالا،۱۳۹۰)
طرح مایعات به گازGTL
تکنولوژی مایعات به گازیک فرایند پالایشی برای تبدیل گازطبیعی به سوخت های مایع همچون دیزل باسولفورکم ونفتا رامورداستفاده قرارمیدهد .قطریکی ازسه کشوری است که صاحب تاسیسات عملی GTLمیباشد.کارخانه ORyX/GTLقطر(شرکت ملی نفت قطر۵۱درصدوشرکت ساسول- شورون جی تی ال۴۹درصد)درسال ۲۰۰۷برمدارتولیدقرارگرفت امابه خاطرمشکلات اولیه تا اوایل سال ۲۰۰۹به صورت کامل عملیاتی نگردید. پروژه Oryx درظرفیت کامل خودتقریبا ۳۲۰ مبییون فوت مکعب گازطبیعی به عنوان خوراک ازمیدان الخلیج به منظورتولید۳۰۰۰۰بشکه جی تی ال رامورد استفاده قرارمیدهد. پروژه مروارید جی تی ال (شرکت ملی نفت قطر –شل)انتظار میرود ۱/۶ میلیارد فوت مکعب در روز گازطبیعی به عنوان خوراک به منظورتولید ۱۴۰هزار بشکه درروز محصولات GTL وهمچنین ۱۲۰هزاربشکه مایعات گازی مرتبط به LPG را موردمصرف قرار میدهد . شرکت شل اعلام کرده است که فازاول این کارخانه عملیات خود درسه ماهه اول سال ۲۰۱۱شروع خواهد کردوفاز دوم ان درنیمه اول سال ۲۰۱۲درودار تولیدقرارخواهد گرفت علاوه بر این پروژه مروارید بزرگترین کارخانه جی تی ال درجهان را دارا میباشد این پروژه اولین پروژه با عملیات منسجم جی تی ال خواهد بود بدین معنی که تولید صنایع گاز طبیعی بالادستی رابا کارخانه ساحلی تبدیلی هماهنگ ویکپارچه میکند(U.S. EIA 2013) عداد کشتی های حمل کننده گازقطر به ترتیب گاز LPG (8کشتی باظرفیت ۳۲۸هزارفوت مکعب) گازLNG(29کشتی باظرفیت۵/۶۱۰هزارفوت مکعب )وبه صورت کلی ۳۳کشتی باظرفیت حمل ۵/۹۳۸هزارفوت مکعب میباشد( OPEC Bulletin 2012)
پروژه دلفین
قطراجرا کننده پروژه خط لوله دلفین میباشد که شبکه گازی را بین قطر،امارات عربی وعمان به هم متصل میکند واولین خط لوله گازطبیعی دربین کشورهای حاشیه خلیج فارس به شمار میرود این خط لوله درحال حاضرروزانه حدود ۲ میلیارد فوت مکعب گازقطررابه خارج ازکشورصادر میکند اگرچه ظرفیت ان برای ۲/۳میلیارد فوت مکعب طراحی شده است . این پروژه باتوجه به تقاضای روبه رشد برای گازطبیعی درامارات درتلاش است که این نقیصه را جبران کند .( بورس کالا،۱۳۹۰)
سایر انرژی ها
بر اساس امارهای بریتیش پترولیوم درسال ۲۰۱۲ درصد استفاده کشور قطر از انرژی های دیگر همچون زغال سنگ،انرژی هسته ای،برق ابی،انرژی های تجدید پذیرصفر میباشد( (BP.ststistical review 2012
[۲۰]
سهم روز افزون توسعه گازی در قطر
قطر – بزرگترین صادر کننده ال ان جی در جهان - با برگزاری جشن بهره برداری از فازهای ۶ و ۷ تولیدال ان جی، دستیابی به ظرفیت تولید سالانه ۷۷ میلیون تُن از این فرآورده گازی را به جهانیان اعلام کرد.این جشن در شهر صنعتی رأس لافان - یکی از بزرگترین مراکز تولید ال ان جی قطر - برگزار شد و در طی آن، چشم انداز وضعیت قطر در بازار جهانی این سوخت، مورد بررسی مقامات صنعت انرژی این کشور و کارشناسان بازارهای جهانی قرار گرفت.
قطر با برخورداری از حدود ۲۵ تریلیون متر مکعب ذخایر اثبات شده گاز طبیعی دنیا در سال ۲۰۰۹ میلادی، سهمی معادل ۵/ ۱۳ درصد از مجموع ذخایر اثبات شده جهانی این حامل انرژی را به خود اختصاص داده است. بهره مندی از این حجم ذخایر،قطر را به سومین دارنده ذخایر عمده گاز طبیعی دردنیا تبدیل کرده است.تولید گاز قطر در سال ۲۰۰۹ میلادی رقمی معادل ۸۷ میلیارد متر مکعب بوده است و موجب شده این کشور به نهمین تولید کننده بزرگ گاز در دنیا و سومین تولید کننده بزرگ در خاورمیانه تبدیل شود. از این میزان تولید، حدود ۲۱ میلیارد متر مکعب آن در داخل قطر به مصارف مختلف رسیده و مابقی به صادرات گاز به بازارهای جهانی اختصاص یافته است.قطر با سرمایه گذار یهای انجام شده در زمینه تولید گاز طبیعی از میدان گنبد شمالی )مشترک با پارس جنوبی ایران( توانسته است جایگاه خود را در بازار جهانی گاز طی سال های اخیر تثبیت نماید. این کشور با مشارکت شرکت های بزرگ نفتی آمریکایی و اروپایی، فازهای متعددی را در زمینه توسعه میدان گازی گنبد شمالی تعریف کرده و به بهره برداری رسانده است. محصولات گازی این فازها به صادرات به امارات و اردن از طریق خط لوله، تولید محصولات پتروشیمی و فرآورد ههای گازی به خصوص ال ان جی و جی تی ال و صادرات آن به بازارهای عمده وارد کننده این محصولات اختصاص م ییابند.
موقعیت جغرافیایی قطر – بر خلاف کشورمان– امکان دسترسی زمینی به بازارهای عمده وارد کننده گاز طبیعی را محدود ساخته است. بر این اساس،دولت قطر طی سال های اخیر، رؤیای تبدیل شدن بهبزرگترین دارنده ظرفی تهای مایع سازی گاز طبیعی و جایگاه متناسب با آن را در بازار جهانی ال ان جی از طریق توسعه سریع میدان گازی گنبد شمالی و عقد قراردادهای متعدد با شرک تهای غربی و آسیایی برای احداث واحدهای مایع سازی گاز طبیعی دنبال کرده است که نتیجه آن، همین رکورد ۷۷ میلیون تُنی ظرفیت تولید ال ا نجی م یباشد.همه شرکای قطر صنعت ال ان جی در قطر عمدتاً توسط دو شرکت “قطر گاز” و “رأس لافان” )رأس گاز( مدیریت م یشود. گفتنی است ۷۰ درصد از مالکیت رأس گاز در اختیار شرکت نفت قطر و ۳۰ درصد آن در اختیار شرکت اکسان موبیل آمریکا است. از سوی دیگر، در شرکت قطر گاز کنسرسیومی مرکب از شرکت های نفت قطر،توتال فرانسه، میتسویی ژاپن، اکسان موبیل آمریکا،ماروبنی ژاپن، کانوکو فیلیپس آمریکا و شرکت چند ملیتی شِل در حال فعالیت است. این کنسرسیوم،مسؤولیت تمامی اجزای تولید و عرضه ال ان جی ازبخش بالا دستی تا بازاریابی، انتقال و فروش را برعهده دارد. همچنین مسؤولیت انتقال ال ا نجی تولیدی به عهده شرکت انتقال گاز قطر موسوم به “نخیلات"است.
بر اساس اطلاعات منتشر شده در سال۲۰۱۰ حدود ۷/ ۱۸ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی صادراتی قطر از طریق خطوط لوله به کشورهای امارات و عمان منتقل شده است. اما قطر نقش اصلی خود را در بازار جهانی گاز در حوزه صادرات ال ان جی دنبال می کند. این نقش از طریق صادرات حدود ۵۰ میلیارد متر مکعب ال ا نجی به حدود ۱۵کشور دنیا محقق شده است. نتیجه این مبادلات،سهم ۷/ ۷ درصدی این کشور از کل سهم تجارت جهانی گاز بوده است. این سهم در خصوص بازار صادرات خط لوله ای گاز طبیعی معادل ۹/ ۲ درصد و در بازار صادرات از طریق ال ان جی معادل ۳/ ۲۰ درصد می باشد. گفتنی است ژاپن ) ۸/ ۲۰ درصد(، کره جنوبی ) ۱۸/۸ درصد(، هند ) ۷/ ۱۶ درصد(، بلژیک ) ۲/ ۱۲درصد(، انگلستان ) ۶/ ۱۱ درصد(، اسپانیا ) ۱/ ۱۰ درصد(،تایوان و ایتالیا )هر کدام با ۱/ ۳ درصد(، چین ) ۱/ ۱درصد(، ایالات متحد ) ۷/ ۰ درصد(، ترکیه ) ۶/ ۰ درصد(،فرانسه و شیلی ) ۳/ ۰ درصد( و کانادا و مکزیک )هریک ۰/۲ درصد(، عمده ترین وارد کنندگان ال ان جی از قطر در سال ۲۰۰۹ بوده اند. برآوردها نشان می دهند تعداد کشورهای وارد کننده این فرآورده از قطر در سال ۲۰۱۰
به بیش از ۲۰ کشور بالغ شده اند.همچنین قطر برای نخستین بار در سال ۲۰۱۰محمول ههایی از ال ان جی تولیدی خود را به امارات عربی متحد صادر کرده است. این مبادله در پی بهره برداری از نخستین پایانه واردات ال ان جی امارات دراواسط دسامبر بین شرکت های قطر گاز و یک شرکت دولتی تأمین کننده گاز طبیعی و بهره بردار خطوط لوله انتقال گاز در امارات صورت گرفته است.توجه به تحولات مزبور به این دلیل جالب توجه است که تا سال ۱۹۹۶ میلادی، روند تولید و مصرف گاز طبیعی در قطر، با هم منطبق بوده و عملاً این کشور مازاد تولیدی برای صادرات در اختیار نداشته است. اما صنعت گاز قطر
توانسته است طی مدت ۱۴ سال، سهم ۱۵ درصدی را از بازار جهانی گاز طبیعی در اختیار بگیرد.
حوزه پارس شمالى، موتور محرکه توسعه اقتصادى قطر
منبع گاز طبیعى «الشمال» که باعث شده است قطر در زمره کشورهاى ثروتمند از نظر گاز قرار گیرد، در سال۱۹۷۱ کشف شد. ذخیره گازى این منبع ۵۰۰تریلیون مترمکعب است و بزرگترین منبع گازى مجزا و غیرمشترک در دنیا به شمار مى رود. اما ثروت اصلى قطر در میدان گازى پارس جنوبى، بزرگترین میدان کشف شده ذخایر گازى جهان است. نزدیک به هشت درصد گاز کشف شده جهان به تنهایى در این میدان قرار دارد. این میدان که بین ایران و قطر مشترک است،از سالها پیش توسط قطرى ها مورد بهره بردارى قرار گرفته است. حوادث سالهاى پس از انقلاب و جنگ و دوران سازندگى به ایرانى ها اجازه نداده بود که فکرى براى این میدان مشترک بکنند. در اواخر دهه۷۰ و اوایل دهه،۸۰ «بیژن زنگنه» وزیر نفت وقت، با امضاى قرارداد سرمایه گذارى با شرکت فرانسوى «توتال»، «پتروناس» مالزى و «گاز پروم» روسیه، گام اول را براى بهره بردارى از این حوزه مشترک برداشت.
این حوزه مشترک که صدها کیلومتر مربع وسعت دارد، با ۱۳تریلیون مترمکعب گاز و ۱۶میلیارد بشکه میعانات در ۱۰۵ کیلومترى منطقه «عسلویه»در جنوب «بوشهر» واقع شده است.
قطر در حال حاضر قراردادهاى متعددى براى فروش گاز مایع طبیعى به کشورهایى چون ژاپن، کره جنوبى و مؤسساتى از قبیل «ترکى پتاس»، مؤسسه نفت چین در «تایپه» و مجموعه «هندى السیار» بسته است و درصدد صدور گاز به پاکستان از طریق لوله مى باشد، شیخ امیدوار است که منابع حوزه پارس، موتور محرکه اقتصاد نوین قطر و تبدیل کردن این کشور به یکى از قطب هاى اقتصادى منطقه باشد.
آخرین وضعیت تولید گاز طبیعی ایران و قطر از میدان مشترک پارس جنوبی،گزارش اقتصاد انرژی ،شماره ۱۱۰ذی ماه ۱۳۸۷
تلاش قطر برای حضور در پروژ ههای بخش انرژی
از قطب جنوب تا اعماق جنگ لهای آمر کیای لاتین، قطر به دنبال سرمای هگذاری چند میلیارد دلاری در انواع پروژ ههای بخش انرژی است. هدف قطر از این تلاش متنو عسازی درآمد خود و حضور و دسترسی گسترده به امکانات بازار جهانی انرژی است. انگیزه و محرک این کشور برای گسترش فعالی تهای خود در سطح جهانی متاثر از چند عامل است. این عوامل عبارتند: از پیروی از یک سیاست خارجی منسجم و در عین حال انعطا فپذیر، پایان یافتن اجرای پروژ هها در بزرگترین میدان گازی خود و ضرورت دفاع از منافع اقتصادی در برابر نوسانات تقاضا و قیمت گازطبیعی در بازار جهانی.قطر با دستیابی به هدف تولید سالانه ۷۷ میلیون تن گا زطبیعی مایع شده ) LNG ( و احراز مقام اول جهانی در صادرات این محصول، اکنون درصدد سرمای هگذاری در کشورهایی چون روسیه و نیز در انواع صنایع مرتبط با انرژی در کشورهای دیگر و همچنین افزایش حجم سرمای هگذار یهای خود در بازارهای به شدّت مصرفی خاوردور است برخی تحلیلگران معتقدند که قطر از تلاش خود برای حضور در بازارهای بی نالمللی و ایجاد تنوع در سرمای هگذار یها نخواهد کاست زیرا تمام شواهد حاکی است که این کشور توقف اجرای پروژ ههای توسع های بر روی میدان گنبدشمالی خود را که با ایران مشترک است، ادامه خواهد داد. در همین ارتباط قطر اعلام نموده که تا سال ۲۰۱۳ این توقف ادامه خواهد داشت. قطر این توقف را در سال ۲۰۰۵ و از بیم وارد آمدن آسی بهای جبرا نناپذیر ناشی از تولید سریع به ذخیره گازی گنب دشمالی، اعمال نمود. (هرالد تریبون صص ۴۸ و ۴۹)
از آنجا که قطر از منابع و فرص تها کافی داخلی برای سرمای هگذار یهای وسیع و تولید برخوردار نیست. ناچار باید سرمای هگذاری در خارج از مرزهای ملی را دنبال کند و به همین سبب نیز علاقمند است که از یک بازیگری محلی تبدیل به بازیگری بزرگتر در بازار انرژی جهان شود و این انگیزه باعث شده که در پروژ ههای بالقو های که در روسیه استرالیا و چین در پیش روست حرفی برای گفتن داشته باشد.سیاست امروز قطر در مشارکت در پروژ ههای مختلف بخش انرژی جهان و همکار یهای آن با رقبا، بازتاب و نتیجه رو کیرد و روابط خوب دیپلماتیک در عرصه جهانی است. برای مثال قطر تمایل خود را برای مشارکت با شرکت روسی “نواتک” در پروژه تولید LNG منطقه قطبی “یامال” آشکارا اعلام نموده است. در صورت تحقق این مشارکت، این نخستین اقدام قطر برای برای تولید LNG در خارج از مرزهای ملی آن کشور است. سرمای هگذاری مشترک قطر و “نواتک” در این پروژه در زمانی این دو رقیب در بازارگازطبیعی را به کیدیگر نزدیک م یکند که روسیه در تلاش است با افزایش تولید و صادرات گاز، سهمی اساسی در بازارهای خاوردور به دست آورد و همزمان قطر نیز برای جلوگیری از افُت صادرات خود به ویژه با توجه به تغییروضعیت در بازار ایالات متحده آمر کیا ) که به واسطه توسعه تولید از شی لهای گازی بوجود آمد(، به رشد سهم خود در بازارهای خاور دور چشم دوخته است.
افزایش تولید گازطبیعی غیرمتعارف (unconventional gas ) در ایالا ت متحده امر کیا که بزرگترین مشتری قطر بوده است، موانعی را در راه تحقق اهداف گازی این کشور به وجود آورده است. از دیدگاه قطر بازار امر کیا بازار بسیار مطمئنی به شمار م یآمد و از این رو حتی ریسک سرمای هگذاری در یک ترمینال بازیابی گاز ( regasification ) در این کشور را متقبل شده بود. از سوی دیگر قطر اکنون برای حضور در بازارهای اروپا هم با روسیه به رقابت پرداخته است و این در حالی است که تقاضا در بازار اروپا نیز به علت بده یهای هنگفت و وضعیت بد اقتصادی کشورها در معرض تهدید است. با این که روسیه حضوری بسیار قوی در بازار گاز اروپا دارد رقابت قطر در این بازار را به وضوح احساس م یکنند. قطر همکاری نزد کیتر با رو سها را در جهت منافع خود ارزیابی م ینمایند و به این نتیجه دست یافته که بده بستان اطلاعات و آمار و تباد لنظر در اهداف راهبردی با روسیه که بخش بزرگی از بازار اروپا را به خود اختصاص داده است،مفید بوده و به نفع مصالح ملی قطر است.
روابط نزدیک قطر و روسیه از زمانی آغاز شد که شرکت گاز پروم روسیه اعلام کرد که قطر از این شرکت دعوت نموده که پس از پایان توقف عملیات در میدان گنب دشمالی، در صنایع LNG این کشور فعالانه مشارکت نماید و این در حالی است که هر دو کشور از اعضای اوپک گازی مستقر در شهر دوحه )پایتخت قطر( م یباشند. در این تشکل اعضا با تبادل اطلاعات بازار و پروژ هها، با کیدیگر همکاری م ینمایند. ب یتردید منافع ملی ایجاب م یکند که روسیه و قطر سیاس تهای گازی خود را به گون های با کیدیگر هماهنگ نمایند تا مانع افت قیمت گاز در بازارهای جهانی شوند )اتفاقی که در سال ۲۰۰۸ به علت رکود جهانی و تولید بیشتر گاز در ایالات متحده آمر کیا شاهد آن بودیم(. قطر تنها نگران رقابت با روسیه نیست بلکه افزایش توان صادراتی گازطبیعی مایع شده ) LNG ( استرالیا در یک دهه آینده، به عنوان جایگزین مناسبی برای گازطبیعی کشورهای منطقه خلیج فارس، موجب نگرانی این کشور شده است. رویارویی با این وضیعت ممکن است قطر را به سرمای هگذاری در صنایع گاز استرالیا نیز متمایل نماید.قطر در وضعیتی قرار دارد که باید در محدوده گزینه رقابت وحضور موثر در بازارهای گاز، راهبردی مناسب را برای خود طراحی کند. این دو گزینه شامل مشارکت و همکاری در پروژ ههای رقیب در کشورهای دیگر یا چش مپوشی از این امر است. اما ریسک سرمای هگذاری در پروژ ههای گازی کشورهای دیگر به مراتب کمتر ازاجرای پروژهای گازی جدید در داخل و اشباع بازار و به تبع آن افت قیم تها است.
از سوی دیگر برخی تحلیلگران معتقدند که کیی از انگیز ههای قطربرای حضور در پروژ ههای کشو رهای دیگر در برابر تعلیق سرمای هگذاری در گنب دشمالی، ایجاد روابط خوب با ایران است که به علت ادامه تحری مهای دست و پاگیر جهانی و مشکلات دسترسی به فناور یهای لازم، هنوز نتوانسته از این میدان گازی )پار سجنوبی( در اندازه مطلوب برداشت نماید. قطر و ایران چا ههای گازی خود را در یک مخزن حفر م یکنند ولی به عللی که به آن اشاره شد قطر توانسته است برداشتی به مراتب بیش از ایران داشته باشد. تحلیلگران معتقدند این شرایط و در عین حال اجرای بزرگترین پروژ ههای گازمایع شده ) LNG ( جهان توسط قطر، باید برای ایران که هنوز برداشتی در حد مطلوب ندارد وضعیتی نگرا نکننده به وجود آورده باشد. عل یالقاعده روابط خارجی ایران و کشورهای عرب جنوب خلی جفارس هم نباید کمک چندانی به بهبود این وضعیت نموده باشد به ویژه آن که اخیرا عربستا نسعودی و بحرین ایران را بدون در دست داشتن هرگونه دلیل و مدرک، به دست داشتن در جنب شهای مردمی کشورهای خود متهم م ینمایند. از این روست که این احتمال داده م یشود که ذخایر انرژی در خلی جفارس چندان مصون از درگیر یهای ناخواسته نباشد. به یاد داشته باشیم که عراق برداشت کویت از کیی از ذخایر مشترک مرزی را بهان های برای عملیات نظامی سال ۱۹۹۰ قرار داد. هر چند سابقه امر نشان م یدهد که فعلا” مشکل مشابهی بین ایران و قطر وجود ندارد و هر دو کشور همواره سعی نمود هاند روابط خوبی با کیدیگر داشته باشند، به ویژه آن که برای قطر داشتن روابط حسنه با ایران برای حفظ امنیت کشت یهای LNG آن در مسیر تنگه هرمز، واجد اهمیتی حیاتی است.
عد های از تحلیلگران معتقدند که قطر ضمن آن که علاقمند است در نقش کشوری صل حجو ظاهر شود از اهمیت برخورداری از نقش دیپلماتیک بارزتر در سطح بی نالمللی غافل نشده است. با این همه مشخص نیست که تا چه حد این تلاش ریشه در منافع اقتصادی و تا چه مقدار ریشه در مسایل سیاسی دارد. حضور سیاسی- اقتصادی قطر درلیبی، مشارکت در پروژ ههای برق شرکت “ایبرورولای “اسپانیا، حضوردر پروژ ههای انرژی بادی و بازار انرژی رو به رشد آمر کیا یلاتین وامضای توافقی با یک شرکت چینی و شل برای احداث یک مجتمع پتروشیمی و پالایشگاهی در چین، همگی از اهمیت پیگیری موازی و ترکیبی از انگیز ههای سیاسی و اقتصادی این کشور برای حضور در جامعه بی نالمللی حکایت میکند. (هرالد تریبون صص ۴۸ و ۴۹)
نقش گاز طبیعی در امنیت ملی قطر
رابطه تنگاتنگ انرژی و مسائل بین المللی در دو قرن گذشته پارادایم های بین المللی خاصی رابه وجود آورده و امنیت کشورها را در پیوندی تردیدناپذیر با مسائل بین المللی قرار داده است.انرژی و امنیت ملی دو مقوله به هم پیوسته قلمداد می شوند. در پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم، پارادایم جدیدی در مورد انرژی در حال شکل گیری است که متأثر از تحولات
فناوری و زیست محیطی و همچنین میزان دسترسی به منابع سوخت های فسیلی و تقاضای ۲۳/ جهانی است. در این بین سهم رو به رشد گاز طبیعی در سبد انرژی مصرفی جهان از ۷ درصد در سال ۲۰۱۱ به ۲۸ درصد در ۲۰۳۰ ، نشان دهنده اهمیت روزافزون گاز طبیعی است.پارادایم گاز طبیعی، مبتنی بر افول عصر نفت است و کشورها را در معرض یک انتخاب قرارداده است. ایران با داشتن دومین ذخایر گازی جهان، جایگاه مهمی در این فرایند دارد. از نظرتولید گاز طبیعی، جمهوری اسلامی ایران جایگاه معتبری در جهان دارد ولی به دلیل مصرف بی رویه داخلی و عادت مسرفانه در کلیه زمینه های صنعتی، خانگی، تجاری متأسفانه با توجه به تولید بیش از ۵۰۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی در روز در کشور، مقدار زیادی از آن به دلیل بالا بودن شدت انرژی هدرسوزی می شود. این ظرفیت عظیم به جای خود به قدرت سیاسی و اقتصادی مناسب تبدیل نشده است؛ بررسی های صورت گرفته در این تحقیق نشان می دهد به رغم سرمایه گذاری و توسعه صنعت گاز طبیعی در کشورهای اصلی رقیب ایران در این عرصه، یعنی قطر و روسیه، ایران اقدامی برای بهره برداری از این مزیت اقتصادی انجام نداده است. ( ترکان ،۱۳۹۳)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:14:00 ق.ظ ]




رویکرد شهرداری منطقه ۲۲ در رسیدگی موثر به آسیب های اجتماعی با تاکید بر تقویت برنامه های کارآفرینی همچون برنامه راهبری امور متکدیان و بی خانمان تبیین و به اجرا درآمده است. در راستای توانمندسازی کودکان در معرض آسیب اجتماعی اقداماتی نظیر بر گزاری جلسات آموزشی، شناسائی کودکان بی بضاعت و کمک به آن ها با مشارکت خیرین و همچنین مشاوره اجتماعی به انجاکم رسیده که شامل ۱۳۰۰ خدمت در سال ۱۳۹۰ و شامل ۱۷۰۰ خدمت در سال ۱۳۹۱ بوده است. فعالیت های اموزشی سطح منطقه در جهت ارتقای فرهنگی و توسعه اجتماعی، افزایش توانمندی شهروندان برای بهره گیری از خدمات اجتماعی، ایجاد شور و نشاط در آنان و الگوسازی شهروندی اجرا شده است. در این ارتباط، اداره آموزش های شهروندی بر اساس حیطه شناختی اقشار مختلف و آشناسازی شهروندان، اقدام به برپایی ایستگاه های شهروندی در مدخل ورودی مترو، میادین و مهم ترین میادین سطح منطقه نموده و اقداماتی فرهنگی در این زمینه به انجام رسانده است. به برخی ازکارهای اجتماعی و فرهنگی در منطقه ۲۲ می توان اشاره کرد:
پایان نامه - مقاله - پروژه
ایجاد خانه تسنیم در سرای محله : خانه تسنیم، تشکلی مردمی، داوطلبانه و زیر مجموعه سرای محله است و به معنی اعتلاء و بلندی و نام چشمه ای در بهشت است که به منظور توانمندسازی و ارتقای قابلیت های بانوان، ترویح سبک زندگی اسلامی- ایرانی، حمایت از نهاد خانواده و تحکیم ان، اشاعه و ترویج فرهنگ ایثار و یکدلی و زمینه سازی برای مشارکت اجتماعی بانوان مطابق با سیاست های کلان فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران و در چارچوب مقررات و تشکیلات سرای محله و رویکرد محله محوری، با همکاری و همیاری بانوان و ذینفعان محلی حوزه بانوان فعالیت می نماید.
اهم اهداف خانه تسنیم:
ایجاد فرصت مناسب برای ارتقای توانمندی های بانوان
توسعه، ترویج و تحکیم و تعالی خانواده و سبک زندگی اسلامی- ایرانی
جلب رضایت تشکل ها و کانون های همیاری اجتماعی بانوان
ساماندهی و ارتقای توانمندهای کانون ها و گروه های همیاری اجتماعی بانوان در محلات
زمینه سازی برای توسعه مشارکت های اجتماعی بانوان
ارتقای سلامت شهروندی و ترویج سبک زندگی سالم:
توسعه سلامت شهروندی و ترویج زندگی سالم به عنوان اصلی اساسی در مجموعه برنامه های اجتماعی فرهنگی شهرداری منطقه ۲۲ مبنای انجام اقداماتی نهادین و توسعه برنامه های عملیاتی متنوع شده است در سال ۹۲-۹۱، شکل گیری ۱۰ شورای سلامت محله عضویت ۷۰ نفر در شبکه سلامت یاران و آموزش شهروندان در حوزه سلامت بوده است.
جدول شماره ۳-۱۰: آمار فعالیت های شهرداری منطقه ۲۲ در حوزه سلامت، ۱۳۹۲- ۱۳۹۰

 

ردیف عنوان برنامه واحد تعداد
۱ نهادسازی برنامه های بهداشت و سلامت محلی تشکیل شورای سلامت محله شورا ۱۰
شبکه سلامت یاران محله نفر ۷۰
پزشک محله نفر ۱۴۰
ارتقای بهداشت و ایمنی مساجد باب ۲۶
۲ سلامت اجتماعی کانون سالمند (۱۲۳۱ عضو) باب ۹
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:13:00 ق.ظ ]




توسعه مسیر شغلی[۴۰]: در این پژوهش منظور از توسعه مسیر شغلی؛ نمره‌ای است که هر یک از آزمودنی‌ها از پاسخگویی به گویه ­های (۲۲-۲۱-۲۰-۱۹-۱۸-۱۷) در پرسشنامه­ توسعه حرفه­ای نوا(۲۰۰۸) کسب می­ کنند.
توسعه روابط بین فردی[۴۱]: در این پژوهش منظور از توسعه روابط بین فردی، نمره‌ای است که هر یک از آزمودنی‌ها از پاسخگویی به گویه ­های (۲۶-۲۵-۲۴-۲۳) در پرسشنامه­ توسعه حرفه­ای نوا(۲۰۰۸) کسب می­ کنند.
ارتباطات[۴۲]: در این پژوهش منظور از ارتباطات؛ نمره‌ای است که هر یک ازآزمودنی‌ها از پاسخگویی به گویه ­های (۳۰-۲۹-۲۸-۲۷) در پرسشنامه­ توسعه حرفه ای نوا(۲۰۰۸) به دست آورند.

فصل دوم : مبانی نظری و
پیشینه پژوهش
فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه پژو
۱-۲ . مقدمه
دانشگاه یک‌ نهاد انسان محور است و زمینه­ ساز پرورش نیروی انسانی ماهر و توانای کشور است. دانشگاه کار تعلیم و تربیت نسل آینده و نقش بنیادی و کلیدی در میزان موفقیت سازمان­ها را بر عهده دارد. در این راستا متغیر مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان نقش به سزایی در میزان موفقیت این نهاد خواهد داشت (گودرزی و همکاران، ۴۸:۱۳۸۹). با توجه به اینکه امروزه فعالیت­های سازمان­ها و تاثیرات آن بر ذی نفعان مختلف اهمیتی روز افزون یافته است، عملکرد اجتماعی و مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان­ها بر عملکرد جامعه، تاثیرات بزرگی دارد (البرزی و یزدان شناس، ۱۵۵:۱۳۷۹). و ازطرفی موجودیت یک سازمان در گرو افرادی است که برای تأمین هدفی مشترک دور هم جمع می­شوند که برای موفقیت در محیط کاری و چالش­هایی که سازمان­ها با آن روبه رو هستند تشکیل تیم­های کاری موثر و کار تیمی برای مقابله با چالش­هایی که سازمان­ها در محیط­های کسب و کار با آن روبرو هستند، ضرورتی انکارناپذیر است(لحافی و همکاران، ۱۵:۱۳۹۰).
پایان نامه - مقاله - پروژه
در محیط رقابتی سازمان­ها و به خصوص دانشگاه­ها، مهمترین و اصلی ترین عامل رشد و توسعه و پیشرفت فراگیر، نیروی انسانی است که اهمیت آن برای مدیران آشکار است، چرا که هر سازمانی با نیروی انسانی ایجاد و بدون آن هیچ سازمانی قادر به ادامه حیات نخواهد بود، زیرا عمده منابع هر سازمانی برای بقا، منابع انسانی، مالی و فنی آن است که مسلمًًًًًًٌٌٍُآ سرمایه انسانی تعیین کننده سمت و سوی دیگر سرمایه­ها است و با توانایی های خود و با برنامه ریًزی، دیگر منابع خود را به خدمت می گیرند (اردلان و همکاران، ۲:۱۳۹۳). بنابراین می توان به ارائه راهبردهایی در زمینه افزایش توسعه حرفه­ای اعضای هیأت علمی، ماندگاری و کاهش خروج کارکنان و تکیه بر عامل انسانی به عنوان منبع راهبردهای سازمان پرداخت. در چنین شرایطی دانشگاه­ها و مراکز آموزش عالی به عنوان سازمان­های پیچیده­ای هستند که نقش­ها و وظایف پیچیده­ای چون ارتقای دانش، انتقال دانش، تربیت نیروی انسانی فرهیخته(توسعه یافته)، ماهر و متخصص مورد نیاز جامعه و همچنین تحقیق و تتبع و ارائه خدمات علمی و فنی هر کشوری را به عهده دارند، با توجه به نقش حیاتی اعضای هیأت علمی در دانشگاه و مؤثر بودن متغیرهای مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان، کارتیمی و توسعه حرفه ای کارکنان؛ در این فصل به تشریح مبانی نظری و پیشینه­ی پژوهشی پرداخته شده است. هدف از طرح مبانی نظری، مطرح نمودن چارچوب فکری برای پژوهش است. در بخش مبانی نظری، ابتدا در قسمت اول، مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان و سپس در قسمت دوم، کارتیمی و در قسمت سوم توسعه حرفه­ای کارکنان مورد بررسی قرار گرفته است. در قسمت چهارم و قسمت پنجم به ترتیب به بیان پیشینه­ی پژوهش و تحقیقات انجام گرفته در داخل و خارج کشور، در قسمت ششم ارتباط بین سه متغیر مورد مطالعه در این پژوهش مورد بحث قرار گرفته ودر قسمت هفتم به جمع­بندی مبانی نظری تحقیقات انجام شده پرداخته شده است.
قسمت اول: مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان
۲-۲٫تعریف مسؤولیت­پذیری
مسؤولیت­پذیری به تنهایی اشاره به حس وظیفه شناسی، پاسخگو بودن و تعهد دارد (آقابخشی، ۷:۱۳۷۹). واژه مسؤولیت در رشته فلسفه، جامعه شناسی، حقوق و روانشناسی به کار رفته است. در این رابطه جان استوارت میل[۴۳]، از فیلسوفانی است که در مقاله خود با عنوان «در مورد آزادی» از این واژه استفاده کرده است و در ادامه ماکس وبر[۴۴] با مطرح کردن واژه «اخلاق مسؤولیت» زمینه ورود این واژه به جامعه شناسی را فراهم نموده(بیرهورف[۴۵]، ۱۳۸۷: ۲۳۱). در حوزه ارتباطات بین افراد و سازمان ها، مسؤولیت پذیری به پاسخگویی دلالت دارد ؛ پاسخی که چیزی بیش از فرافکنی است، مثلاً پاسخ هایی مانند این روش کار ما است یا عوامل بازار هیچ انتخابی را برای ما باقی نمی گذارند چیزی بیش از توجیه کار نیست(فیشر ونیجهوف، ۲۰۰۵ :۱۵۷). مسؤولیت­پذیری افراد و سازمان­ها درهر جامعه ای، یکی از ارزش های آن جامعه محسوب می شود و از شاخص­ های مهم سلامت روان محسوب می­ شود (مهدوی و همکاران، ۱۱۸:۱۳۸۹). مسؤولیت پذیری به معنی متعلق بودن انتخاب­ها به خودمان و برخورد صادقانه با آزادی است. شامل ملاحظه کردن دیگران و سرزنش نکردن آنان بابت مشکلات شخصی نیز می­باشد ( شارف[۴۶]، ۱۲۷:۱۹۹۶). گروه کار ایالت کالیفرنیا به منظور تعریف مسئولیت­ پذیری با عنایت به عزت نفس بیان نموده که مسئولیت پذیری همان قدردانی از ارزش و اهمیت شخصی و داشتن شخصیت پاسخگو برای خود، و عمل مسئولانه، در ارتباط با سایرین است (فرهادی، ۱۶:۱۳۸۳). دیویس مسؤولیت پذیری اجتماعی را به عنوان آن نوع تصمیمات و اقدامات سازمان ها توصیف کرد که به دلایلی فراسوی منافع مستقیم اقتصادی یا فنی اتخاذ می شوند (دیویس، ۱۹۶۰: ۷۲ ).

۳-۲٫ تعریف مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان
مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان بر گرفته از انتظارات جامعه از سازمان­ها برای کسب و کار و اتخاذ رفتار مناسب کسب و کار و نتایج مناسب است (وود[۴۷]، ۷۱۰:۱۹۹۱). برخی از جامعه­شناسان مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان را به عنوان یک شکل از مشروعیت و یک مدل کسب و کار در مقابل قدرت مهار نشدنی سازمان­ها وشرکت­های بزرگ تعریف کرده ­اند (شامیر[۴۸]، ۲۰۱۱). استوارت و سالمون[۴۹] (۱۹۹۷) مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان را شیوه­ای ازمدیریت تعریف کردند که طبق آن سازمان­ها فعالیت هایی را انجام می دهند که اثر مثبتی بر جامعه و ترفیع کالاهای عمومی داشته باشد. در واقع نگرش استوارت و سالمون(۱۹۹۷) بر این مبنا بود که خواهان حذف آثار منفی سازمان بر جامعه هستند وسعی بر آن داشتند که بتوانند تغیر نگرش و رفتار مصرف کنندگان را در پی­داشته باشد (رویایی، مهر دوست، ۴۷:۱۳۸۸). درک فرنچ و هینر ساورد[۵۰](۱۹۹۲)؛ مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان را این چنین تعریف می­ کنند که وظیفه ­ای است بر عهده موسسات خصوصی، این بدین معنا است که تاثیر سوئی بر زندگی اجتماعی که در آن کار می کند، نگذارند. دیویس[۵۱] (۱۹۶۰) مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان را به عنوان آن نوع تصمیمات و اقدامات سازمان­ها توصیف کرد که به دلایلی فراسوی منافع مستقیم اقتصادی یا فنی اتخاذ می­شوند(یزدان شناس، ایزدی، ۱۲:۱۳۸۵).
خوری و همکاران[۵۲](۱۹۹۵) مروجان نقش سهامدارن در حمایت از کارکنان و اجتماع؛ مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان را چنین تعریف می­ کنند؛ مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان ارتباط مسؤولیت­پذیرانه شرکت با کلیه ذی­نفعان­شان می باشد، که این شامل مشتریان، کارکنان، صاحبان یا سرمایه گذارن، دولت، تأمین کنندگان و رقبا هم می­ شود عناصر مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان شامل سرمایه گذازی در توسعه جامعه، روابط کارکنان، ایجاد و نگهداری اشتغال، نظارت زیست محیطی وعملکرد مالی می­ شود (تقوی، حقیقی کفاش، ۱۰:۱۳۹۰). لرنر و فریکل[۵۳](۱۹۸۸) در یک تعریف کلی تر، مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان به عنوان روش هایی تعریف می­ شود که در آن یک کسب و کار به دنبال همسو کردن ارزش­ها و رفتار خود با ارزش و رفتار ذی­نفعان مختلف خود است (کاتریج و همکاران[۵۴]، ۷۲۷:۲۰۰۹). در سال ۱۹۷۱ کمیته توسعه
اقتصادی در تعریفی مشابه، مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان را به صورت زیر تشریح نمود: امروزه روشن است که مفهوم تعامل بین جامعه و تجارت و کسب و کار به طرق گوناگون در حال تغییر است . کسب و کار باید مسؤولیت های گسترده تری را در خصوص جامعه نسبت به قبل بپذیرد و بایستی محدوده گسترده تری از ارزش های انسانی را مورد نظر داشته باشد(کمیسیون توسعه اقتصادی، ۵:۱۹۷۱)
۴-۲٫ تاریخچه مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان
نگرش و نظریات مربوط به مسؤولیت­پذیری اجتماعی­سازمان سابقه چندانی ندارد. قبل از سال­های حدود ۱۸۰۰، هنجارها و نگرش­های اجتماعی، اثر بسیار کمی براعمال مدیریت داشته است در دهه آخر قرن نوزدهم در زمانی که سازمان­ها و شرکت­های بزرگ و عظیم در حال شکل گیری بودند و صنایع بزرگ، روز به روز قوی­تر می شدند، توجه جامعه به ضرورت­های مسؤولیت­پذیری سازمان ها بیشتر معطوف گردید. در ابتدای قرن حاضر، بسیاری از صاحب نظران نیاز به مسؤولیت­پذیری­اجتماعی سازمان را مورد تاکید قرار دادند. و بالاخره در ۱۹۱۹ محققان رشته بازرگانی برای اولین بار هشدار داده­اند که اگر بنگاهای اقتصادی در خصوص انجام مسؤولیت­پذیری خود اهمال کاری کنند جامعه بایستی به هر نحو ممکن اختیارات آنها را در خصوص فعالیت های اقتصادی شان سلب کرده وکنترل آنها در دست گیرد. از اوایل دهه۱۹۲۰ سایر محققین مدیریت در نوشته های خود به مسؤولیت­پذیری بنگاهای­اقتصادی تاکید کردند (الوانی، قاسمی، ۷۸:۱۳۷۷). تفکر جدید پیرامون سازمان­ها ومسؤولیت ­پذیری اجتماعی آنها توسط بوون[۵۵] در سال ۱۹۵۳ مطرح گردید، وی مسؤولیت جدیدی را برای شرکت و مدیران بیان کرد. در دهه ۱۹۶۰ برای اولین بار مسائل سیاسی در مقررات گزارش شرکت­ها در نظر گرفته شد. این تحولات باعث ظهور مسؤولیت پذیری سازمان در اوائل دهه ۱۹۷۰ شد در دهه۱۹۷۰ تغیرات مهمی در قوانین کار کشورهایی همچون انگلستان وآمریکا در جهت افزایش قدرت کارکنان واتحادیه­های کارگری به وجود آمد. در این دهه ارتباطات میان کارکنان وکار فرمایان بهبود یافت. در دهه ۱۹۷۰ شرکت های انگلیسی گزارش­هایی درزمینه مسؤولیت­پذیری خود منتشر کردند که می توان از جمله آنها به گزارش در مورد مشتریان و اجتماع­ که بیشتر توسط بخش دولتی انگلستان منشتر می گردید. گزارش مربوط به کارکنان که شامل حسابداری منابع انسانی می­شد و گزارش در مورد محیط زیست اشاره کرد. ­دهه ۱۹۸۰­ و۱۹۹۰ مسائل محیطی مورد توجه دولتمردان قرارگرفت (پوردهقان، حمیدیان پور، ۱۶:۱۳۹۱).
موضوع مسؤولیت­ پذیری اجتماعی در سازمان­ها در دهه آغازین قرن بیستم و هنگامی که شرکت هایی همچون فورد و کارینج[۵۶] شروع به ایجاد موسسات غیر انتفاعی در جهت توسعه اجتماعی نمودند باز می­گردد. تکلیف اجتماعی شرکت ها در دهه های پنجاه و شصت میلادی مورد توجه بیشتری واقع گردید هنگامی که شرکت ها با سولاتی در زمینه نقش خود در جامعه مواجه شدند و چندین تئوری در این زمینه در این دهه ارائه گردید (برجی[۵۷]، ۳۹۳:۲۰۰۸). قدیمی­ترین توجهات مدرن به مسؤولیت­پذیری در سازمان­های مربوط به دهه ۱۹۵۳ می­باشد که آربوون[۵۸] در کتاب (مسؤولیت ­های اجتماعی تجاری) یک تعریف اولیه از مسؤولیت­پذیری فراهم کرد؛ تعهدات کسب و کار و افراد تجاری به پیگیری آن دسته از سیاست­ها، تصمیم گیری­ها و فعالیت هایی که از نظر اهداف و ارزش­های جامعه مطلوب هستند. نظریه مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان شکل گیری خود را مرهون یک اقدام ابتکاری در آمریکا، کمیسیون آزادی مطبوعات است. این کمیسیون برای یافتن راحل­های پیرامون چند معضل اساسی شکل گرفته بود:
۱٫ بازارآزاد نتوانسته بود وعده مطبوعات آزاد را جامه عمل بپوشاند و منافعی را که جامعه انتظار داشت، عاید آن کند .
۲٫ پیشرفت فناورانه و تجاری مطبوعات منجر به کاهش امکان دسترسی افراد و گروه های گوناگون شده و کیفیت عملکرد مطبوعات در زمینه پاسخ گویی به نیازهای اطلاعاتی، اجتماعی، اخلاقی جامعه را پایین آورده است.
۳٫ ظهور رسانه­های نو و به ظاهر قدرتمند رادیو و تلویزیون نیاز به نوعی کنترل عمومی و ایجاد مسؤولیت پذیری را برای آن ابزارهایی که مناسب مطبوعات دیرینه و حرفه ای چاپی بودند، آشکار کرده است (مک کوایل[۵۹]، ۱۶۳۹). شکل گیری مسؤولیت اجتماعی در سازمان­ها به واسطه منطق دیالکتیک نظریه لیبرالی بود اولین نتیجه نظریه مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمانی این بود که کارکنان سازمان به وسیله اصول اخلاقی آموزش­های حرفه­ای و فضای خود تنظیمی به وضع حرفه­ای ارتقا داده شدند (بورق[۶۰]، ۶۶:۲۰۰۰).
۵-۲٫ انواع مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان
موسسات بازرگانی در جامعه­ای کار می­ کنند که آن جامعه برای آنها فرصت­های مختلفی را ایجاد کرده است که آنها به کسب سود می­پردازند، در عوض سازمان­های مذکور باید متعهد باشند که نیازها و خواسته­ های جامعه را برآورده کنند، این تعهد را مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان می­نامند (چانگ[۶۱]، ۱۹۸۸ :۲۹۴). در یک دسته بندی کلی می­توان مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمانی در سازمان را به انواع زیر تقسیم بندی کرد:
۱-۵-۲٫ مسؤولیت­پذیری در برابر خود
در این منظر هرفردی یا سازمانی لازم است تا نسبت به سلامت روح و جسم خود ارزش قائل شده و نسبت به آن مسئول باشد. این بعد از مسؤولیت­پذیری بیشتر مورد مطالعه روانشناسان و دانشمندان علوم سلامت است. مسئله اصلی در این نوع مسؤولیت­پذیری سلامت و منفعت فردی است (خوشبین و همکاران، ۲۱۵:۱۳۹۱).
۲-۵-۲٫ مسؤولیت­پذیری در برابر دیگران
انسان به عنوان موجودی اجتماعی در زندگی جمعی خویش در برابر دیگران مسئول است و می بایست برای حقوق دیگران احترام قائل شود. دیگرانی که در نوع خاص و عام قابل تفکیک می­باشند. مسؤولیت­پذیری خاص ناظر بر تعهد و مسؤولیت در قبال دیگرانی است که کنشگر رابطه عاطفی با آنها دارد مانند پدر، مادر. اما مسؤولیت پذیری عام به دیگری عام اشاره دارد که رابطه کنشگر با آنها قرار دادی و غیر عاطفی است.
۳-۵-۲٫ مسؤولیت­پذیری در قابل طبیعت و محیط زیست
محیط زیست و عناصر تشکیل دهنده آن چون منابع آبی، خاکی، هوای سالم، و غیره همگی متعلق به همه انسان ها هستند و از این رو احساس مسؤولیت و تعهد نسبت به سالم نگه داشتن آن ها برای همگان ضروری است.
۴-۵-۲ . مسؤولیت­پذیری در برابرخدا
غالباً مباحث این بعد از مسؤولیت­پذیری اجتماعی حوضه مطالعاتی معارف و الهیات می­باشد. از این نوع مسؤولیت­پذیری می توان به عنوان مسؤولیت پذیری الهی نام برد (خوشبین و همکاران، ۲۱۸:۱۳۹۱). بررسی و تحلیل مسؤولیت­پذیری اجتماعی از منظر جامعه شناسی در سه سطح خرد، میانی و کلان قابل مطالعه می باشد. در سطح خرد مسؤولیت پذیری به عنوان احساس تعهد و کنشی که تک تک افراد در قالب نقش های خود نسبت به یکدیگر دارند، در بر گرفته می شود. مسؤولیت پذیری جوانان در سطح خرد می باشد. در سطح میانی مسؤولیت پذیری در ارتباط با گروه، سازمان و مانند آن مطرح می گردد. در سطح کلان نیز مسؤولیت­پذیری­دولت ملت­ها در نظام جهانی مطرح می گردد (اسکلر و میلر[۶۲]، ۲۰۱۰: ۴۸۶-۴۷۵، ترجمه خوشبین ­و طالبی، ۲۲۰:۱۳۹۱).
۶-۲٫ آثار مثبت رعایت مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان بر عملکرد و موفقیت سازمان
مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان نیز از راه افزایش مشروعیت سازمان و اقدامات آن، التزام اخلاقی درتوجه به اهمیت ذی‌نفعان، افزایش درآمد، سودآوری و بهبود مزیت رقابتی، و…، توفیق سازمانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در ادامه به تشریح این آثار مثبت رعایت مسؤولیت­پذیری اجتمای سازمان و شواهد موید آن می پردازیم (رحمانسرشت و همکاران، ۳:۱۳۸۹).
۱-۶-۲٫ افزایش مشروعیت سازمان و اقدامات­آن
امروزه در شرایط جهانی شدن و شبکه‌های گسترده اطلاعاتی از سازمان­ها، انتظار می‌رود در برابر مسائل محیط زیست، رعایت منافع جامعه، حقوق اقلیت­ها و … حساسیت داشته، واکنش نشان دهند. به علاوه این شبکه گسترده، تمام فعالیت­های سازمان­ها را زیرنظر دارد و به راحتی می‌تواند از راه انجمن­ها و مجامع مختلف، چهره سازمان­ها را در انظار عمومی خراب کند، بنابراین سازمان­ها ناچار به انجام اقدامات وسیع و گسترده برای جلب افکار عمومی هستند که وجه غالب آنها نشان دادن وجهه اخلاقی کارهای سازمان است. گفتنی است که هر چه سازمان­ها بزرگتر باشند، باید حساسیت آن­ها هم نسبت به این مسائل بیشتر باشد(باسکلی[۶۳]، ۲۰۰۱٫ ترجمه پارسائیان و اعرابی، ۲۳:۱۳۷۴).
۲-۶-۲٫ التزام اخلاقی در توجه به اهمیت ذی‌نفعان
علاوه بر سهامداران، گروه ­های دیگری نیز وجود دارند که از اقدامات سازمان تأثیر می‌پذیرند و دارای منافع مشروعی از سازمان‌اند. ازجمله این گروه­ ها می‌توان به مشتریان، تامین­کنندگان مواد اولیه، دولت و جامعه اشاره کرد .
۳-۶-۲٫ افزایش درآمد، سودآوری و بهبود مزیت رقابتی
توجه به تمام افراد و گروه­هایی که ذی‌نفع هستند، میزان سود شرکت­ها را در بلند مدت افزایش خواهد داد، زیرا موجب انگیزش نیروی انسانی، افزایش حسن نیت اجتماعی و اعتماد مردم به یکدیگر و نیز کاهش جریمه‌ها می‌شود. دیوید[۶۴] براین باور است که: «روز به روز باور سازمان­ها در این مورد راسخ‌­تر می‌شود که ترویج اصول اخلاقی و تقویت فرهنگ مسؤولیت پذیری در سازمان موجب ایجاد مزیت­های استراتژیک خواهد شد (ترجمه اعرابی و پارسائیان، ۶۰:۱۳۹۳). مسؤولیت­پذیری، مزایای بیشماری برای یک سازمان در پی دارد از جمله:
۱٫ ترغیب به تصمیم گیری آگاهانه بر اساس شناخت بهتراز انتظارات و توقعات جامعه، فرصت های مرتبط با مسؤولیت­پذیری (نظیر مدیریت بهترخطرات و تهدیدهای قانونی) وتهدیدها و خطرات مرتبط با عدم مسؤولیت پذیری.
۲٫ بهبود اقدامات مدیریت بحران در سازمان.
۳٫ افزایش شهرت سازمان و افزایش اعتماد عمومی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:12:00 ق.ظ ]