تعریف عملیاتی:نمره ای است که هر آزمودنی درخرده مقیاس حساسیت در روابط چک لیست SCL-90-R کسب خواهد کرد .
اضطراب
تعریف مفهومی: نوعی اختلال روانی است که در آن بی قراری حرکتی (لرزش، نا آرامی)، بیش فعالی (بالا رفتن ضربان قلب، تعریق) و بیمناکی دیده می شود (ابوالقاسمی و نریمانی، ۱۳۸۵).
تعریف عملیاتی: نمره ای است که هر آزمودنی در خرده مقیاس اضطراب چک لیست SCL-90-R کسب خواهد کرد .
افسردگی
تعریف مفهومی: حالتی است که با بی علاقه بودن نسبت به لذات زندگی و از دست دادن انرژی و شوق لازم برای ادامه زندگی، احساس درماندگی و ناامیدی همراه است (ابوالقاسمی و نریمانی، ۱۳۸۵).
تعریف عملیاتی: نمره ای است که هر آزمودنی در خرده مقیاس افسردگی چک لیست SCL-90-R کسب خواهد کرد.
خصومت
تعریف مفهومی: حالتی است که در آن افکار، اعمال و احساسات منفی و خشم ظاهر می شود (ابوالقاسمی و نریمانی، ۱۳۸۵).
تعریف عملیاتی: نمره ای است که هر آزمودنی در خرده مقیاس خصومت چک لیست SCL-90-R کسب خواهد کرد.
ترس مرضی
تعریف مفهومی: نوعی اختلال است که شخص مبتلا از شی یا وضعیت خاص به شدت و به طرز نامعقولی می ترسد (ابوالقاسمی و نریمانی، ۱۳۸۵).
تعریف عملیاتی: نمره ای است که هر آزمودنی در خرده مقیاس ترس مرضی چک لیست SCL-90-R کسب خواهد کرد.
افکار پارانوئیدی
تعریف مفهومی: نوعی اختلال روانی است که با سوءظن شدید همراه است (کاپلان و سادوک،۲۰۰۳).
تعریف عملیاتی: نمره ای است که هر آزمودنی در خرده مقیاس افکار پارانوئیدی چک لیست SCL-90-R کسب خواهد کرد.
روان پریشی
تعریف مفهومی: نوعی اختلال روانی است که شخص مبتلا، واقعیت را تحریف میکند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).
تعریف عملیاتی: نمره ای است که هر آزمودنی در خرده مقیاس روان پریشی چک لیست SCL-90-R کسب خواهد کرد.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۲-۱-اختلال استرس پس از سانحه
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)[10] عبارت است از مجموعه ای از علایم نوعی (سندروم) که در پی مواجهه با «حوادث آسیب زای زندگی» پیدا می شود؛ فرد به صورت ترس و درماندگی به این تجربه پاسخ میدهد، واقعه را دائما در ذهن خود مجسم میکند و در عین حال میخواهد از یادآوری آن اجتناب کند. کاگان[۱۱] معتقد است کودکانی که از لحاظ رفتاری دچار بازداری هستند ممکن است پس از حوادث تهدید کننده مستعد بروز اضطراب یا PTSD باشند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷).
انواع تجاربی که میتواند به اختلال استرس پس از سانحه، منجر شود عبارتند از: میدان جنگ، تجاوز جنسی یا فیزیکی، تصادفات جدی، بلایای طبیعی یا انسان ساخته، زندانی یا شکنجه شدن، مبتلا شدن به بیماری هایی که تهدیدکننده زندگی هستند (لیهی و هالند، ۲۰۰۰).
درDSM-IV در مورد PTSD مشخصا ذکر شده است که علایم تجربه مجدد، اجتناب و افزایش انگیختگی باید حداقل یک ماه طول کشیده باشد. طبق ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR در مورد PTSD بالینگر مجاز است معین کند که آیا اختلال حاد است یا مزمن. ملاک های تشخیصی DSM-IV برای این اختلال در جدول ۲-۱ ارائه شده است.
DSM-IV
الف ) فرد با هر دو شرط زیر در برابر واقعه ای آسیب زا ( تروماتیک ) قرار گرفته باشد :
-
- فرد با واقعه یا وقایعی رو به رو شده ، شاهد آن ها بوده یا به آن ها دچار شده باشد که متضمن مرگ واقعی یا خطر آن ، یا تهدید وحدت و یکپارچگی جسمی خودش یا دیگران ، بوده باشد .
- واکنش فرد به صورت ترس،درماندگی یا وحشت شدید بوده باشد.نکته: تظاهر این ملاک در اطفال ممکن است رفتار نابسامان یا توام با سرآسیمگی باشد .
ب ) فرد ، سانحه مذکور را دائما حداقل به یکی از اشکال زیر تجربه مجدد ( reexperience ) کند :
-
- یادآوری های عذاب آور ، مکرر و مزاحم ( intrusive ) واقعه از جمله به صورت تصورات ، فکر ، یا ادراک . نکته : تظاهر آن در بچه های کوچک ممکن است به صورت بازی هایی تکراری باشد که در آن ها مضمون سانحه آسیب زا یا جنبه هایی از آن به نمایش در میآیند .
-
- دیدن مکرر واقعه در رویا که باعث رنج و عذاب فرد می شود . نکته : تظاهر آن در بچه های کوچک ممکن است به صورت رویاهای وحشتناکی باشد که محتوای قابل شناسایی و مشخصی ندارند .
-
- عمل کردن یا احساس کردن به گونه ای که انگار واقعه دارد تکرار می شود ( از جمله احساس وقوع مجدد تجربه،خطای ادراکی،توهم و حمله های خطور خاطره[فلش بک] به صورت تجزیه ای که نمونه آن حمله هایی است که در حین بیدار شدن از خواب یا به هنگام مستی روی میدهد ) . نکته : در بچه های کوچک ممکن است به نمایش درآوردن آن آسیب خاص باشد .
-
- رنج و عذاب روانی شدید در مواجهه با اشارات و سرنخ های درونی یا بیرونی ای که شباهت یا رابطه ای نمادین با جنبه ای از حادثه آسیب زای مذکور دارند .
- پیدایش واکنش های جسمی در مواجهه با اشارات و سرنخ های درونی یا بیرونی ای که شباهت یا رابطه ای نمادین با جنبه ای از حادثه آسیب زای مذکور دارند .
پ ) اجتناب مستمر از محرک های مرتبط با آن واقعه آسیب زا و پیدایش کرختی ( numbness ) در کل واکنش های فرد ( که تا پیش از آسیب مذکور وجود نداشته است ) ، به طوری که وجود حداقل سه تا از موارد زیر نمایانگر آن باشد :
-
- کوشش برای اجتناب از افکار ، احساسات یا گفت و گوهای مرتبط با آسیب مذکور .
-
- کوشش برای اجتناب از فعالیت ها ، مکان ها یا اشخاصی که یادآور آسیب مذکورند .
-
- ناتوانی از به یادآوردن جنبه مهمی از آسیب مذکور .
-
- کم علاقگی چشمگیر یا کاهش قابل توجه در پرداختن به امور مهم .
-
- احساس دل گسستگی ( detachment ) یا غریبگی در میان دیگران .
-
- محدود شدن طیف حالات عاطفی ( مثلا ناتوانی از داشتن احساسات مهرآمیز ) .
- احساس بعید دانستن همه چیز ( مثلا انتظار ندارد شغلی داشته باشد ، ازدواجی بکند ، چندتایی بچه داشته باشد یا به اندازه یک آدم معمولی عمر کند ) .
ت ) علایم مستمر افزایش برانگیختگی ( که تا پیش از آسیب مذکور در کار نبوده است ) به طوری که وجود حداقل دو تا از موارد زیر نمایانگر آن است :
-
- اشکال در به خواب رفتن یا تداوم خواب .
-
- تحریک پذیری یا فوران خشم .
-
- دشواری تمرکز .
-
- گوش به زنگی مفرط ( hypervigilance ) .
- واکنش شدید از جا پریدن ( افزایش پاسخ یکه خوردن ) .
ث ) مدت اختلال ( یعنی مدت علایم ملاک های ب ، پ ، ت ) باید لااقل یک ماه باشد .
ج ) اختلال به لحاظ بالینی رنج و عذابی چشمگیر ایجاد کرده باشد و یا کارکردهای اجتماعی ، شغلی یا سایر حوزه های مهم کارکرد فرد را به نحو قابل توجهی مختل ساخته باشد .
معین کنید کدام دوره وجود دارد :
آخرین نظرات