کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



در این رویکرد هدف اصلی یافتن معنا در کار و محیط کا ری می باشد (کریشناکومار و نک، ۲۰۰۲ ؛ نایلور و دیگران، ۱۹۹۶؛نک و میلیمن،۱۹۹۴). برخی از پرسش های اگزیستانسیالیستی که در این رویکرد مطرح م یشود، عبارت است از:
چرا من کاری را انجام می دهم؟
معنا و مفهوم کار من چیست؟
این کار من را به کجا خواهد برد؟
دلیل وجود من در سازمان چیست؟
این پرسش ها در محیط کار برای افراد مطرح می شوند و پاسخ دادن به آن ها بسیار مهم است. افرادی که پاسخ این پرسش ها را بیابند، احساس معنای بیش تری خواهند داشت، رضایت و در نتیجه آن بهر ه وری و عملکرد آن ها نیز افزایش می یابد؛ ولی افرادی که در کار روزمره خود احساس معنا نکنند دچار« ضعف وجودی» خواهند شد، از خود بیگانه می شوند و این امر می تواند بهره وری و عملکرد آنان را بشدت کاهش دهد و موجب احساس ناکامی گردد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. رویکرد مخالفان معنویت:

در این رویکرد نسبت به معنویت و بویژه دین نگاهی کاملا منفی وجود دارد و گفته می شود که معنویت و دین هر دو ابزاری در دست مدیران و رهبران هستند تا از طریق آن پیروان یا زیردستان خود را استثمار نمایند. پست مدرن های شکاک چنین عقید های دارند (بوژ، ۲۰۰۰).
۲-۲-۸- رهبری معنوی
در سال های اخیر توجه رو به افزایشی در زمینه رهبری معنوی و منافع قابل توجه آن برای افراد، گرو هها، سازما نها و جوامع صورت گرفته است(ال ارکوبی، ۲۰۰۸). رهبری معنوی میتواند به عنوان یک سازه در حال ظهور در بافت گسترده تر معنویت در محیط کار دیده شود(فرای، ۲۰۱۱).
تا به امروز، تعریف فرای[۵۲] (۲۰۰۳) از رهبری معنوی ممکن است پیوند لازم بین تعریف رهبری و معنویت در محیط کار را فراهم کند(دنت و همکاران، ۲۰۰۵). فرای رهبری معنوی را به عنوان ارزش ها، نگر شها و رفتارهای لازم جهت انگیزش درونی خود و دیگران تعریف کرده است به طوریکه یک احساس بقای معنوی از طریق معناداری و عضویت ایجاد می شود(ریو، ۲۰۰۵). این امر مستلزم دو چیز است:

    1. خلق بینش و بصیرتی است که در آن رهبر و پیروان احساس معنا، هدفمندی و اهمیت می کنند.
    1. برقراری و خلق فرهنگ سازمانی بر مبنای ارزشهای عشق به همنوعان که به موجب آن رهبر و پیروان احساس عضویت، درک شدن، مورد قدردانی قرار گرفتن، مراقبت، توجه و تقدیر از خود و دیگران مینمایند(فرای، ۲۰۰۳) .تئوری رهبری معنوی درون یک مدل انگیزش درونی توسعه پیدا کرده و روی ویژگی هایی همچون امید، ایمان و نوع دوستی پایه گذاری شده است(فرناندو و همکاران، ۲۰۰۹). هدف از رهبری معنوی خلق چشم انداز و ارزش های متجانس در سطوح فردی، تیمی، سازمانی و در نهایت تقویت سطوح بالاتری از تعهد و بهره وری سازمانی می باشد.

رهبری معنوی بیشتر به عنوان یک پدیده در زمانی قابل مشاهده است که شخص در یک موقعیت رهبری مظهری از ارز شهای معنوی همچون صداقت، درستی و فروتنی می باشد و خود را به عنوان یک نمونه از شخصی که می تواند قابل اعتماد بوده و مورد تحسین قرار گیرد، نشان می دهد(ریو، ۲۰۰۵)رهبری معنوی با یادگیری و رشد مرتبط است، بنابراین برای سازمان هایی که تمایل به موفقیت و پیشرفت دارند، ضروری میباشد. رهبری معنوی سازمان از طریق رشد و یادگیری، در نهایت سازمان را به سمت بهبود مستمر در عملیات و همچنین محصولات و خدمات با کیفیت بالاتر حرکت میدهد و در نهایت منجر به سطح بالاتر رضایت مشتری و پس از آن عملکرد مالی بهتر می شود(فرای ۲۰۱۰). رهبران معنوی افراد تأثیرگذاری هستند که به تغییر شیوه هایی که دیگران میبینند و کارهایی که انجام می دهند، قادر هستند. آنها بر نگرشها و اعمال دیگران به منظور رسیدن به یک هدف مشترک که در نهایت به نفع کل گروه می باشد، تأثیر می گذارند(کروسمان، ۲۰۱۰). رهبری معنوی کارکنانی با دانش برای مشارکت در سازمان و با قدرت برای تصمیمگیری های مهم فراهم میکند، همچنین زمینهای برای کارکنان جهت دریافت عشق به نوع دوستی ایجاد می کند که به نوبه خود مبنایی برای انگیزش درونی از طریق امید/ ایمان در چشم انداز سازمان است(فرای و همکاران، ۲۰۱۰).

۲-۲-۹- ابعاد رهبری معنوی

فرای (۲۰۰۳) هفت بعد برای رهبری معنوی معرفی کرده که عبارتند از :

    1. چشم انداز[۵۳] : در دهه ۱۹۸۰ چشم انداز به عنوان یک موضوع مهم در ادبیات رهبری شناخته شده است، زیرا رهبران به دلیل رقابت شدید جهانی، کوتاه تر شدن چرخه های توسعه تکنولوژی و استراتژیهایی که به واسطه رقابت به سرعت در حال منسوخ شدن هستند، ملزم به توجه بیشتر به آینده سازمان ها می باشند. چشم انداز مقصد واحدهای سازمان و آرمانهای آنها را منعکس میکند، به کارها معنا میدهد و امید و ایمان را تشویق میکند. چشم انداز به تصویری از آینده به همراه تفسیری روشن از چرایی تلاش افراد برای خلق چنین آیندهای اشاره دارد(فرای و همکاران، ۲۰۱۰).
    1. عشق به همنوع:[۵۴] عشق به نوع دوستی واژهای است که اغلب با نیکوکاری مترادف است و از طریق ارزش هایی نظیر وفاداری، خیرخواهی، تشکر و قدردانی از خود و دیگران نمایان میگردد. در رهبری معنوی عشق به نوع دوستی عبارتست از حس تمامیت، هماهنگی، بهروزی و خوشبختی به واسطه توجه و مراقبت، دلواپسی و قدردانی از خود و دیگران (نورعلیزاده، ۱۳۸۷،ص ۱۰۵). عشق به همنوع یا نوع دوستی مجموعه ای از ارز شها، مفروضات و روش های تفکر از نظر اخلاقی درست میباشد که به وسیله اعضای گروه به اشتراک گذاشته شده و به اعضای جدید آموزش داده می شود(فرای و همکاران، ۲۰۱۰).
    1. امید/ ایمان:[۵۵] ایمان، اطمینان و یقین به چیزهایی که آرزویش را داریم و اعتماد به چیزهایی که دیده نمیشوند، می باشد. در حقیقت ایمان، اعتقاد و باور راسخ به چیزی است که برای اثباتش برهانی وجود ندارد و شواهد فیزیکی و مادی وجودش را ثابت نکرده است (فرای و همکاران، ۲۰۱۰). امید نیز شوق به چیزی است که انتظار داریم تحقق یابد. ایمان به امید حقیقت میبخشد. افراد دارای ایمان و امید از مقصدی که به سمت آن در حال حرکت هستند و نحوه رسیدن به آن بینش روشنی دارند و برای رسیدن به اهدافشان دوست دارند که با سختیها و ناملایمات مواجه شوند(نورعلیزاده، ۱۳۸۷). به طور کلی میتوان گفت که امید و ایمان منشأ این اعتقاد است که چشم انداز، اهداف و مأموریت سازمان با موفقیت تحقق خواهد یافت (همان).
    1. عضویت[۵۶] : عضویت دربرگیرنده ساختارهای فرهنگی و اجتماعی است که ما در آن غوطه ور هستیم. یک حس درک و قدردانی است که تا حد زیادی از روابط متقابل و ارتباطات از طریق تعامل اجتماعی و عضویت در گروه ها نشأت میگیرد (همان)
    1. معناداری[۵۷]معناداری اشاره دارد به تجربه متعالی یا اینکه چطور یک تفاوت از طریق خدمت به دیگران ایجاد کنیم و بدین طریق معنا و هدف در زندگی ایجاد می شود. مردم نه تنها شایستگی و کاردانی از طریق کارشان را جستجو می کنند، بلکه این حس که کار، معنا یا ارزش اجتماعی دارد را نیز جستجو می کنند(ففر، ۲۰۰۳).
    1. تعهد سازمانی:[۵۸] تعهد سازمانی یک نگرش و یک حالت روانی است که نشان دهنده عملکرد و دستیابی به اهداف آن داشته اند. تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه فعالیت در یک سازمان است (باقری و تولایی، ۱۳۸۹: ۷۴). بنابراین وفاداری به ارزشها و اهداف سازمان و همچنین احساس تعلق و وابستگی به ماندن در سازمان را تعهد سازمانی می نامند (موغلی و دیگران، ۱۳۸۰). در تعهد سازمانی، افراد با حس معناداری و عضویت به یکدیگر پیوند خورده و به سازمان وفادار میمانند و میخواهند در سازمانهایی که فرهنگهایی مبتنی بر ارزشها و عشق به نوع دوستی دارند ، باقی بمانند(فرای ۲۰۰۳).
    1. بهره وری و بهبود مستمر[۵۹] : بهره وری به کار هوشمندانه تعبیر شده است. این تعریف بیانگر آن است که کافی است سازمان هوشمندانه عمل کند و از منابع به گونه بهینه سود ببرد، این بهترین روش بهبود بهره وری است. بهبود مستمر یعنی در بهره وری به انتها نم یرسیم و با نوآوری همیشه راه های جدید را برای افزایش بهره وری میتوان یافت(اولیاء و دهستانی، ۱۳۸۵: ۲۶).

۲-۳- هویت سازمانی

۲-۳-۱- تعریف هویت سازمانی

از آنجا که هویت، نقشی کلیدی در تئوری سازی علوم اجتماعی بازی می کند؛ در دو دهه اخیر این مفهوم با عنوان “هویت سازمانی"، به ادبیات سازمانی نیز، راه یافته است (کورلی و همکاران، ۲۰۰۶). بطوری که بسیاری از مکاتب، پذیرفته اند، که این مفهوم، کلید فهم سازمان های مدرن است (داهلا، ۲۰۰۸). تعاریف هویت سازمانی معمولاً در دو غالب زیر عرضه می شود:
تعریف اولیه: درک مشترک کارکنان، در خصوص ماهیت سازمانی که به آن تعلق دارند؛ که ناشی از آگاهی آنان نسبت به سازمانشان است. در واقع این تعریف به درک مشترک اعضا اشاره دارد.
تعریف ثانویه: درک کارکنان، از سازمانشان در مقایسه با سازمان های دیگر. به گونه ای که سازمانِ خود را از دیگر سازمان ها، متمایز بدانند(فسنفلد،۲۰۱۱). که اشاره به آگاهی کارکنان از تعلق به سازمانی خاص در مقایسه با دیگر سازمان ها دارد(کورنلیسن، ۲۰۰۷). به عبارت دیگر، این تعریف، نه به درک مشترک اعضا، بلکه به درک آنها از تمایز سازمانشان با سازمان های دیگر، توجه دارد.
نکته لازم به ذکر آن است که، در رابطه با هویت سازمانی، تعاریف متعددی وجود دارد ، که این تعاریف، با همدیگر شباهت ها و تفاوت هایی دارند؛ با این وجود، اغلب تحقیقات در زمینه هویت سازمانی، به دیدگاه آلبرت و وتن(۱۹۸۵) و آشفورث و مایل(۱۹۸۹) اشاره دارند(راواسی و شولتز[۶۰]، ۲۰۰۶).
آلبرت و وتن (۱۹۸۵)چنین استدلال کردند که هویت سازمانی دربردارنده دو معناست: ۱) به عنوان یک مفهوم علمی که محققان جهت تعریف ویژگی های مشخصی از سازمان استفاده می کنند.
۲) به عنوان سؤالی “خودبازبینی کننده”[۶۱] که بوسیله آن، احساسی را نسبت به “آنچه ما هستیم"، ایجاد می کند. به عقیده آنها، هویت سازمانی، چه به صورت مفهوم علمی، و چه به صورت یک سؤال خود بازبینی کننده، باید، دارای سه معیار، باشد: محوریت[۶۲] ،تمایز[۶۳] ، تداوم[۶۴](هه وباروچ، ۲۰۰۹).
شایان ذکر است که مفهوم هویت سازمانی دربردارنده عناصر زیر است:
۱)در درون و هسته هویت سازمانی، معنای خود بازبینی قرار دارد. همه تعاریف ارئه شده از هویت سازمانی با یک سؤال “خود” بازبینی کننده” مشابه، سروکار دارد. این سؤال عبارت است از : ” ما چه کسانی هستیم[۶۵]؟ (هاچ و شولتز، ۲۰۰۲).
۲) هویت سازمانی، مربوط به بافت[۶۶] و ذاتاً تطبیقی است. بنابراین هویت سازمانی، با اقدام به مقایسه شباهت و تفاوت سازمان با سازمان های دیگر، آن را در فضای اجتماعی قرار می دهد.
۳) هویت سازمانی ساختاری، در سطح جمعی است(کورلی و همکاران،۲۰۰۶).
علاوه بر آنچه ذکر شد، برای درک این مفهوم، باید توجه کرد که هویت سازمانی متمایز از سازه هایی مانند، فرهنگ سازمانی، تصویر سازمانی[۶۷]، جو ارتباطات[۶۸] ، هویت شرکتی[۶۹] و … است. به عنوان مثال،مفهوم هویت شرکتی با هویت سازمانی، در هم پیچیده هستند؛ اما مفاهیم متفاوتی دارند (آلوسون و امپسون، ۲۰۰۸) و یا اینکه تصویر سازمانی به لحاظ کیفی، متمایز از هویت سازمانی است و تاثیری اساسی بر روی هویت سازمانی دارد(احمدی، ۲۰۰۵). از این رو، اگر چه مفهوم هویت سازمانی، غالباً با سازه هایی از جمله، فرهنگ، تصویر، چشم انداز، مأموریت، هویت شرکتی، بِرند شرکت و شهرت همپوشانی دارد؛ اما، از آنها متمایز است(راواسی و شولتز، ۲۰۰۶). در مجموع، هویت سازمانی، مبتنی بر تئوری هویت اجتماعی ساخته شده است و این تئوری، یک تئوری شناختی است؛ به طوری که اشخاص، خودشان را در طبقات اجتماعی دسته بندی می کنند(هیق، ۲۰۰۶).
شناخت هویت سازمانی و تلاش جهت توسعه و تقویت آن برای مدیران مهم است ؛ زیر ا هویت یابی افراد با سازمان سبب کاهش میزان ترک خدمت کارکنان می شود ، رفتارهای موافق و همسو با اهداف سازمان را افزایش می دهد و درنهایت موجب تحقق اهداف سازمان می شود. با وجود پژوهش های زیاد در رابطه با هویت سازمان ، دانش کمی در خصوص چگونگی شکل گیری و عوامل مؤثر بر ایجاد آن وجود دارد . مقاله حاضر قصد دارد تا ضمن بررسی مفهوم هویت سازمانی، عوامل مؤثر در شکل گیری آن را نیز بررسی کرده و رابطه هریک از آن ها با هویت سازمانی را ارزیابی کند. به طور کلی، نظریه های هویت به این موضوع اشاره دارند که افراد خود را توسط گروه های متفاوتی که در آن عضو هستند (گروه کاری، سازمان، شغل یا حرف ه…) به دیگران می شناسانند (السباچ و کرامر،۱۹۹۶). از دیدگاه جورج هربرت مید هر فرد، هویت یا خویشتن خود را از طریق ساماندهی نگر ش های فردی دیگران در قالب نگرش های سازمان یافته اجتماعی یا گروهی شکل می دهد. تاجفل با اتکا به این رهیافت ، هویت اجتماعی را با عضویت گروهی پیوند می زند و عضویت گروهی را متشکل از سه عنصر می داند؛ عنصر شناختی ، عنصر ارزشی و عنصر احساسی . بر این اساس ، هویت اجتماعی عبارت است از آن بخش از برداشت فرد از خود که از آگاهی او نسبت به عضویت در گروه (گروه های) اجتماعی سرچشمه می گیرد. بنابراین هویت اجتماعی را می توان نوعی خودشناسی فرد از خودش در برابر دیگران دانست(معینی علمداری،۱۳۸۳). فرد ممکن است همزمان هویت ملی ، مذهبی، قومی، طبقاتی و سیاسی داشته باشد ، این هویت ها ثابت و دست نخورده باقی نمی مانند و همواره در حال دگرگون شدن و باز سازی هستند و تمایل دارند دیده شوند و مورد تأیید قرار گیرند(بارتلز و همکاران، ۲۰۰۶).
مفهوم هویت سازمانی که در سال ۱۹۸۵ توسط آلبرت و وتن معرفی شد، شامل ویژگیهای یک سازمان است که اعضا آنها را به منزله ی ویژگی های هسته ای، منحصر به فرد و مستمر سازمان درک کرده اند(سیلینس، ۲۰۰۶) هویت سازمانی سعی در پاسخ به این سؤال دارد که “ما، به مثابه یک سازمان، چه کسانی هستیم؟"(همان). با توجه به مواجهه فزاینده سازمان ها ی کنونی با مسئله تغییر و به منظور اداره هرچه بهتر محیط پیچیده و متلاطمی که سازمان ها ناگزیر از فعالیت در آنند، ارائه تعریفی از هویت سازمانی مهم است. سازمان ها از طریق رفتارهای نمادین و زبانی در زمینه های خاص ، هویت خود را به وجود می آورند و آن را شکل می دهند. در چنین حالتی، هویت سازمان از طریق زبان و عمل بر اساس الگوهای فرهنگی سازمان، مانند لباس مخصوص سازمانی ، خط ایدئولوژیک سازمان ، مصنوعات ، آداب و رسوم و نظایر آن ایجاد می شود(دیفوس، ۲۰۰۰). هویت سازمانی، استراتژی را پیش می برد و اعضا را قادر می سازد، جهت گیری استراتژیک سازمان را انتخاب کرده، آن را بپذیرند و در برابر تغییرات محیطی توان پاسخگویی داشته باشند .
هویت، سازه ای اجتماعی است که به شکل"هویت نمایشی” از آن یاد می شود و برای مخاطبان گوناگون به طور آگاهانه انتخاب و نمایش داده می شود. در حوزه های بازاریابی و مدیریت نیز فعالیتهایی در زمینه هویت انجام شده و حرفهای ها با بحث در مورد تصویر و آوازه شرکت، آن را به ابزاری استراتژیک تبدیل کرده اند. در ابتدا این واژه محدود به آرم (لوگو) و دیگر عناصر طراحی بصری بود، اما به تدریج روابط و همه شکل های رفتار را در مواجهه با محیط بیرونی و بازار در بر گرفت. در تعاریف جدید ، بیشتر نویسندگان هویت شرکت را واقعیت بنگاه می دانند. یعنی هویت، واقعیت اصلی شرکت را به ذی نفعان معرفی می کند. آرم شرکت ها به منزله ی بخشی از فراگرد شکل دهی تصویر بیرونی شرکت که هدایت ادراک مشتریان از شرکت و مسایل مربوط به آن را در پی دارد، مد نظر قرار می گیرد. البته هویت فقط یک تصویر ارائه شده در قالب یک طرح بصری نیست ، بلکه به طور اساسی با این سؤال که “سازمان چیست؟، “مرتبط است(کل و براچ، ۲۰۰۶). اعضای سازمان هم هویت سازمانی را شکل داده و هم از آن شکل و قالب می پذیرند . این تضاد و دیالکتیک که در قلب نظریه هویت اجتماعی نهفته است ؛ منبعی است که از آن، مفهوم هویت سازمانی استخراج می شود(هاتچ و شولتز، ۲۰۰۲).
در شکل کلی، هویت شرکت با بهره گرفتن از علایم و نشانه های متفاوت به گروه های ذینفع ارائه می شود، از این رو مدیر اندیشمند باید از علایم و نشانه های هماهنگ ، به گونه ای استفاده کند تا پیام هایی هماهنگ و هدفدار برای ذینفعان ارسال شود (گل محمدی، ۱۳۸۳). هویت شرکتی به روشنی با مفهوم هویت سازمانی مرتبط می شود و پژوهشگران ، بر اهمیت هماهنگی بین هویت سازمانی (که توسط مدیران بیان شده و توسط کارکنان تجربه می شود ) با هویت شرکتی و وجهه بیرونی و تجاری شرکت (تصویری که افراد و گروه های بیرون از سازمان، از آن دارند) تأکید می کنند؛ زیرا زمانیکه این عناصر با هم، هم راستا نباشند، طیفی از پیامدهای نامساعد نظیر فقدان تعهد شغلی کارکنان، نارضایتی مشتری و تحلیل رفتگی کلی سازمان ، قابل پیشبینی است(کل و براچ، ۲۰۰۶).

۲-۳-۲- ساخت و شکل گیری هویت

سازمان ها هویت خود را برای هر دو دسته مخاطبان داخلی و خارجی آشکار کرده وآن را مخابره می کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-22] [ 05:16:00 ب.ظ ]




در نانوفناوری نانو میله‌ها قطعاتی هستند با ابعاد یک تا صد نانومتر که در بسیاری موارد آن‌ها را با نانوسیم‌ها و یا نانولوله‌ها یکسان درنظر گرفته و مرز مشخصی برای آن‌ها قایل نمی‌شوند. نانو ذرات طلا میله ای شکل دو قله پلاسمونی دارند. یکی که حدود ۵۳۰ نانو متر است پلاسمون تقاطعی [۱۳] است و مربوط به ارتعاش الکترون ها اطراف محور کوچکتر میله است. دیگری که پیک قوی تری است و در طول موج بالاتری ایجاد می شود پلاسمون طولی [۱۴] است و مربوط به ارتعاش الکترون ها اطراف محور طولی نانو میله ها است.(شکل ۱-۹ ). محل این پیک با تغییر اندازه ذره تغییر می کند (شکل ۱-۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شکل ۱-۹ نوسان طولی و عرضی الکترون ها در نانو میله های فلزی
شکل ۱-۱۰ پیک جذبی مرئی فرا بنفش نانو میله های طلا با نسبت ابعادی مختلف[۲۷]
۱-۴- ۸ نانوسیم‌ها:
سیم به ساختاری گفته می‌شود که در جهت طولی گسترش ابعاد یافته و در دو بعد دیگر کاملاً محدود شده باشد سیم‌های نانو دارای ویژگی رسانش الکتریکی و امکان اعمال اختلاف پتانسیل می‌باشند که آن‌ها را برای کاربردهای الکتریکی و سنجش زیستی بسیار مناسب ساخته است. مثال‌هایی از کاربرد نانوسیم‌ها عبارتند از: وسایل مغناطیسی، حسگرهای شیمیایی و بیولوژیکی، نشانگرهای بیولوژیکی و اتصالات داخلی در نانوالکترونیک مانند اتصال دو قطعه‌ی ابر رسانای آلومینیومی که توسط نانوسیم نقره صورت می‌گیرد.
۱-۴-۹ نانومواد صفر بعدی:
نانوذرات یا نانومواد صفربعدی به گروهی از مواد نانوئی اتلاق می‌گردد که ابعاد آن‌ها در هر سه بعد نانوئی شده است. که خود مشتمل بر گروهای زیر می‌باشند.
۱-۴-۱۰ نقاط کوانتومی:
نقاط کوانتومی یا نانوکریستال‌ها در دسته‌ی نیمه‌رساناها جای می‌گیرند. نیمه‌‌رساناها اساس صنایع الکترونیک جدید هستند و در ابزارهایی مانند دیودهای نوری و رایانه‌های خانگی به کار گرفته می‌شوند. اهمیت نیمه‌رساناها در این است که رسانایی الکتریکی این مواد را می‌توان با محرک‌های خارجی مانند میدان الکتریکی یا تابش نور تغییر داد، تا حدی که از نارسانا به رسانا تبدیل شوند و مانند یک کلید عمل کنند. این خاصیت، نیمه‌رساناها را به یکی از اجزای حیاتی انواع مدارهای الکتریکی و ابزارهای نوری تبدیل کرده است. نقاط کوانتومی، به خاطر کوچک بودنشان، دسته‌ی منحصربه‌فردی از نیمه‌رساناها به شمار می‌روند. پهنای آن‌ها، بین ۲ تا ۱۰نانومتر، یعنی معادل کنار هم قرار گرفتن ۱۰ تا ۵۰ اتم است. در این ابعاد کوچک، مواد رفتار متفاوتی دارند و این رفتار متفاوت قابلیت‌های بی‌سابقه‌ای در کاربردهای علمی و فنی به نقاط کوانتومی می‌بخشد.
شکل ۱-۱۱ نانو ذرات کوانتومی بر پایه مواد نیمه رسانا
۱-۴-۱۱ نانوذرات لیپیدی:
نانو ذراتی هستند از جنس لیپید یا همان لیپوزوم در ابعاد نانو که در پزشکی و زیست‌شناسی جایگاه ویژه‌ای دارند
شکل ۱-۱۲ نانو ذرات لیپیدی
۱-۴-۱۲ نانوذرات پلیمری:
این نانوذرات از مونومرهای آلی تشکیل شده که پس از فرآوری، پلیمریزه شده و شکل خاصی را به خود می‌گیرند مانند کیتوسان‌ها که کاربرد زیادی در زیست‌شناسی نوین دارد. نانو ذرات پلیمری زیست سازگار معمولا شامل پلی لاکتیک اسید و یک کوپلیمر پلی اتیلن گلیکول و پلی لاکتیک اسید می باشند که برای انتقال پروتئین ها، ژن ها، واکسن ها و علی الخصوص داروهای ضد سرطان مورد بررسی قرار گرفته اند. در دهه های گذشته، برای آماده سازی نانو ذرات پلیمری، روش های زیادی مثل بخار حلال ارائه گردیده است. سطح استخوان طبیعی اغلب حاوی پهنای ۱۰۰ نانومتر است. اگر سطح یک پیوند استخوانی ساخته شده خیلی صاف باشد، بدن سعی می کند آن را رد کند، بنابراین تولید یک بافت فیبری پوشاننده سطح پیوند برای رفع مشکل صاف بودن سطح موثر است. این لایه باریک تمامی پیوند استخوانی را که ممکن است موجب سست شدن پیوند و تورم شود را کاهش می دهد. مشخصات با اندازه نانو می تواند به گرفتن سطح صاف کمک کند. این موضوع در تهیه پروتزهای لگن و زانو که از ذراتی با اندازه نانو بکار رفته است، استفاده شده که شانس پس زدن را همراه با تحریک تولید استئوبلاست ها[۱۵] را کاهش می دهد. استئوبلاست ها سلولهایی هستند که مسئول رشد شبکه استخوان است و در سطح پیشرفته استخوان در حال رشد شبکه استخوان است و در سطح پیشرفته استخوان در حال رشد مشاهده می شود. این اثر با مواد فلزی، سرامیکی و پلیمری نشان داده می شود. بیشتر از ۹۰ درصد سلول های استحوانی انسان حاصل از سوسپانسیون یا تعلیق به سطح فلز غیر مهندسی شده هستنند. استفاده از اندازه های نو، طراحی یک زانو و لگن جایگزین پایدارتر و مقاوم تر را ممکن می سازد و شانس سست شدن و یا پس زدن پیوند را کاهش می دهد. اما کاربرد این تکنیک ها با مشکلات گوناگونی که وجود دارد تا حدود زیادی محدود شده است. این مشکلات شامل کار با حلال های سمی، بازدهی کم نانو ذرات تشکیل شده و یا بعضی از نمکهای باقی مانده از لحاظ بیولوژیکی، سازگار نیستند می باشد.
برای تشکیل نانو ذرات حاوی دارو از این سیستم، حلال های ارگانیک محلول در آب نقش مهمی را ایفا می نمایند.
شکل ۱-۱۳ نانو ذرات پلیمری
۱-۵ نانو ذرات طلا:
طلا همواره یکی از عناصر مورد توجه بشر در طول تاریخ بوده است. اما در طول دهه گذشته با پیدایش و توسعه نانو فناوری توجه به این عنصر بسیار بیشتراز قبل شده است. نانو ذرات طلا دارای خواص متفاوتی نسبت به توده آن هستند[۱۱,۱۰] طلا در حالت توده زرد رنگ است اما فیلم نازک طلا آبی به نظر می رسد این رنگ آبی به طور پیوسته به نارنجی، بنفش، قرمز تغییر می کند، همچنان که اندازه ذرات و ضخامت فیلم کاهش می یابد[۹] نانو ذرات طلا پایداری زیادی از خود نشان می دهند و دارای خواص نوری بی نظیری هستند که وابسته به اندازه آن ها است. این خواص ویژه کاربرد آنها را در زمینه های گونانون افزایش داده است. نانو ذرات طلا باند جذبی قوی در ناحیه مرئی طیف الکترومغناطیس از خود نشان می دهند که نتیجه نوسان جمعی الکترون های هدایت فلزی در برخورد با نور می باشد. جدا از خصوصیات ذرات به صورت مجزا محیطی که ذرات فلزی در آن حل می شوند نیز در خواص نوری تاثیر گذار است. ضریب شکست محیط اطراف و متوسط فاصله بین نانو ذرات فلزی در محیط، خواص طیفی آن ها را تغییر می دهد[۱۲,۱۳]. یکی دیگر از محاسن نانو ذرات طلا به عنوان حاملین دارو در مقایسه با سایر نانو ساختارها قابلیت اتصال مستقیم این لیگاند ها به سادگی به نانو ذرات می باشد. حسن دیگر نانو ذرات طلا، همان طور که ذکر شد ، نانو ذرات فلزی این توانایی را دارند که اگر اکترونهای لایه والانس آنها تهییج شود از خود فوتون با طول موج در ناحیه مرئی صادر می کنند بنابراین اگر نانو ذرات طلا به همراه دارو(به عنوان حامل دارو) وارد بدن گردند در صورت استفاده از یک سیستم خارجی که به نوعی الکترونهای نانو ذرات را تهییج نماید، می توانند دیده شوند و در صورت دیده شدن توسط میدان مغناطیسی خارجی به عنصر مورد نظر که قرار است تحت درمان عامل درمانی مورد نظر قرار بگیرد هدایت گردنند. بنابراین همان طور که مشاهده می شود نانو ذرات طلا در مقایسه با سایر نانو ساختارها پتانسیل بیشتری را جهت بکارگیری به عنوان حاملین دارو و با هدف دارورسانی هدفمند دارا باشند.
به دلیل این خواص نوری بی نظیر آنها، کاربردهای متفاوتی در نانو الکترونیک شناسایی مولکولها، عکسبرداری، افزایش پاسخ ها در طیف سنجی، دارو رسانی، حسگرهای شیمیایی و بیولوژیکی و ….. پیدا کرده اند[۱۴,۱۵].
آسانترین و رایج ترین روش بکار رفته برای تهیه نانو ذرات طلا کاهش آبی HAuCl4 با سیترات سدیم در نقطه جوش است. استفاده از الکل، به عنوان احیاء کننده یا کاهش دهنده برای تولید نانو ذرات پلاتینیوم کنترل بر اندازه ذرات را ممکن می سازد. هر چه الکل بیشتر باشد ذرات بزرگتر تولید می شود که این مسئله دال بر میزان احیای سریعتر یون های [ptcl6] دارد که یک عامل مهم برای تولید ذرات کوچکتر است. ذرات ساخته شده با احیاء یا کاهش سیترات، تقریبا کره های تک بخشی یک اندازه ای است که با غلظت های استاندارد اولیه کنترل می شود(شکل۱-۳). آنها یک شارژ با سطح منفی در نتیجه یک پوشش سیترات با پیوند ضعیف دارند و به آسانی با نوار جذب پلاسمون مشخص می شوند(در حدود۵۲۰nmبرای ذرات۱۵نانومتری).
شکل ۱-۱۴ نانو ذرات طلا سنتز شده با سیترات
۱-۶ خواص نوری نانو ذرات طلا:
رنگ نانو ذرات فلزی را می توان با در نظر گرفتن جذب و پراکندگی نور از سطح نانو ذرات طلا بطور کمی توضیح داد. نانو ذرات کلوئیدی فلزی پیک جذبی قوی در ناحیه فرابنفش و مرئی از خود نشان می دهند که فلزات حالت توده چنین رفتاری را ندارند. برای درک بهتر این مطلب ابتدا باید با مفهوم پلاسمون آشنا شویم. پلاسمون وقتی بوجود می آید که تعداد زیادی از الکترون های متحرک مربوط به نانو ذره فلزی از حالت تعادل خارج شوند. نام این الکترون ها (به دلیل رفتار مشابه) از الکترون های موجود در پلاسمای گازی گرفته شده است. در واقع اگر ما طبق مدل drude_Lorentz این فلزات را شبیه پلاسمای در نظر بگیریم( به خاطر تعداد مساوی الکترونها با بار منفی و هسته های با بار مثبت) با برخورد تابش الکترو مغناطیس حرکت الکترونهای آزاد فلزی بوسیله میدان الکتریکی کنترل می شوند تا در یک فرکانس پلاسمائی خاص نسبت به یونهای مثبت ارتعاش کنند. ارتعاش این پلاسما کوانتیزه را پلاسمون گویند. رنگ نانو ذرات ناشی از نوسان جمعی الکترونهای نوار ظرفیت در برخورد با نور می باشد. که این پدیده رزونانس پلاسمون سطحی[۱۶](SPR) نامیده می شود. فرکانس نوسان برای نانو ذرات طلا در ناحیه مرئی می باشد که باعث به وجود آوردن طیف جذبی قوی در این ناحیه می شود همچنان که اندازه و شکل نانو ذرات تغییر می کند، پیک پلاسمون و رنگ آنها تغییر می کند [۱۶,۱۷].
ضریب خاموشی پیک جذبی رزونانس پلاسمونی نانو ذرات طلا در حدود۱۰۹cm m تا ۱۰۱۰ می باشد که در مقایسه با رنگ دانه های جذب کننده قوی از متیل رودامین ۶G [۱۷] و مالاشیت سبز [۱۸] سطح مقطع جذب نانو ذرات طلا۱۰۴ برابر بیشتر می باشد [۱۸].
۱-۷ انواع پلاسمون سطحی:
الف) پلاسمون سطحی آکوستیک [۱۹]که به دلیل کاربردهای کمی که در شیمی دارد به آن نمی پردازیم
ب) پلاسمون سطحی انتشاری [۲۰]ترکیب فوتون ها با پلاسمون سطح یک برانگیختگی الکترومغناطیسی روی سطح فلز ایجاد می کند که به عنوان پلاسمون سطحی قطبیده یا پلاسمون سطحی انتشار شناخته می شود [۱۹,۲۰] شکل۱-۱۱ نمایی از پلاسمون سطحی انتشار را نشان می دهد.
شکل ۱-۱۵ شمایی از پلاسمون سطحی انتشار
وقتی امواج الکترونی به صورت موج در سطح فلز حرکت می کند به طور متناوب نواحی با بار مثبت منفی ایجاد می کنند. میدان های الکتریکی که توسط این نواحی با بارهای مخالف ایجاد می شوند به صورت توانی از سطح فلز حذف می شود. برای فهم بهتر مطلب فرض کنید مقداری جلبک روی سطح آب در نزدیکی ساحل قرار داشته باشد.
امواج دریا که به سمت ساحل حرکت می کنند میدان الکتریکی و جلیک روی سطح آب الکترون ها هستند.
ج) پلاسمون سطحی مستقر: نوعی دیگر از پلاسمون است که مربوط به ارتعاش جمعی الکترون ها در حجم های کوچک مثل نانو ذرات فلزی است . برای اینکه این پدیده رخ دهد باید اندازه ذرات کوچکتر از طول موج نور الکترو مغناطیس برخوردی باشند[۲۱]. میدان الکتریکی موج الکترومغناطیس با جابه جایی الکترونه غیر مستقر یک دو قطبی الکتریکی روی سطح ذره القاء می کند که باعث القاء بار مخالف بر روی ذرات مجاور می شود. نتیجه پلاسمون سطحی مستقر، رزونانس پلاسمون سطحی مستقر(LSPR)[21] است که در واقع وقتی فرکانس نور ورودی به ذره، با ارتعاش دسته جمعی الکترون های باند هدایت آن ذره در رزونانس باشند، این پدیده روی می دهد در نتیجه نوسان الکترون های هدایت در برخورد با میدان الکتریکی تابش الکترومغناطیس برخوردی، پیک جذبی قوی در همان فرکانس حاصل می شود(شکل۱-۱۲) این پدیده به صورت شماتیک در شکل۱-۱۳ نشان داده شده است. فلزات با الکترون های آزاد( به طور عمدهAu و Ag و Cu) دارای رزونانس پلاسمونی در محدوده طیف مرئی هستند که باعث به وجود آمدن رنگ های شدیدی در آن ها می شود. نانو ذرات کشیده شده(بیضی و میله ای) دو باند پلاسمون مجزا نشان می دهند که مربوط به نوسات الکترون ها در راستای طول و عرض آن ها می باشد. بنابراین انحراف کمی از شکل کروی می تواند منجر به تغییر رنگ موثری شود.
شکل ۱-۱۶ طیف جذبی نانو ذرات کروی طلا
شکل ۱-۱۷ برهمکنش میدان الکتریکی اشعه الکترو مغناطیس با الکترون های نانو ذرات فلزی و رزونانس پلاسمون سطحی مستقر [۲۲]
در واقع پیک رزونانس پلاسمون نانو ذره شامل جذب و پخش می باشد که به طور کلی به عنوان پیک خاموشی[۲۲] شناخته می شود. سطح مقطع این دو پدیده بسته به اندازه و شکل نانو ذره متفاوت می باشد. نانو ذرات فلزی کوچک پیک جذبی قوی دارند و پخش آن ها قابل صرفنظر کردن است[۲۳]. هر چه قطر ذرات بیشتر شده سهم مربوط به پخش افزایش پیدا می کند. این ارتباط بین حجم ذرات و نسبت پخش به جذب، باعث انتخاب نانو ذرات برای کاربردهای خاص می شود. به عنوان مثال نانو ذرات بزرگتر برای تکنیک های عکسبرداری که بر اساس پخش نور هستند، مناسب ترند.
شکل ۱-۱۸ اثرات پراکندگی و جذب در مجموعه ای از نانو ذرات
۱-۸ محاسبات کمی خواص نوری نانو ذرات:
اولین محاسبات کمی درباره ویژگی های نوری ذرات فلزی توسط ماکسول [۲۳] و گارنت[۲۴] در سال ۱۹۰۴ میلادی انجام شد [۲۵] اما یکی از محدودیت های این تئوری در نظر نگرفتن اندازه ذرات در محاسبات بود تا اینکه در سال ۱۹۰۸ می [۲۵] تئوری خود را درباره ویژگی های نوری ذرات طلا منتشر کرد.این تئوری یک راه حل دقیق بر حل معادله میدان الکترومغناطیس ماکسول می باشد، و برای کلوئیدهای طلا در اندازه های مختلف کاربرد دارد. در این تئوری فرض می شود یک موج صفحه ای با ذرات کروی با شعاع R برخورد می کند و پاسخ نوری نانو ذرات فلزی مجموعه ای از ارتعاشات مغناطیسی و الکترونی آنها در نظر گرفته می شود. این پارامتر سطح مقطع خاموشی [۲۶] C extنامیده می شود. که در واقع مجموع سطح مقطع جذب [۲۷] و سطح مقطع پخش [۲۸] می باشد، به عبارت دیگر خاموشی کل مجموع پخش و جذب می باشد ( C exs = C abc + C sca )وقتی که قطر ذرات کروی خیلی کوچکتر از طول موج برخوردی باشد(λ>>R2) سطح مقطع پخش خیلی کوچک است و فقط سطح مقطع جذب(Cabc) در نظر گرفته می شود.
معادله ۱-۱ معروفترین فرم تئوری می برای ذرات کروی می باشد. در این معادله mε ثابت دی اکتریک محیط اطراف ذره و ۱ε و ۲ε هم به ترتیب ثابت دی الکتریک فرضی و واقعی ذره می باشد. با توجه به معادله ۱-۱ رزونانس وقتی اتفاق می افتد که شرایط ε۱=-۲ε برقرار باشد، که این پیک رزونانس پلاسمون سطحی علت رنگ نانو ذرات فلزی مختلف می باشد..
شکل ۱-۱۵ طیف خاموشی محاسبه شده برای نانو ذرات کروی طلا در اندازه های مختلف را با بهره گرفتن از تئوری می نشان می دهد پیک SPR آن ها در ناحیه ۵۲۰ نانومتر واقع شده است. همچنان که اندازه ذرات از ۵ تا ۱۰۰ نانومتر افزایش می یابد، پیک به طور آهسته به سمت ناحیه قرمز جابجا شده و پهن تر می شود. این پهن شدگی را می توان به افزایش خاموشی تابش برخوردی توسط ذرات بزرگتر نسبت داد.
این نکته قابل توجه است که موقعیت پیک SPR نانو ذرات طلا کروی به ثابت دی الکتریک محیط و اطراف وابسته است. بنابراین حلال های مختلف با جذب عامل پوشاننده بر روی سطح نانو ذرات ممکن است باعث تغییرات کمی در موقعیت پیک SPR شود. بعلاوه تجمع نانو ذرات طلا منجر به تغییر رنگ آن ها از قرمز به بنفش و تشکیل پیک جدیدی در طول موج بالاتر می شود که این به دلیل جفت شدن[۲۹] بین ذرات می باشد این تغییر رنگ برای ساخت حسگرهای رنگ سنجی مفید است.
شکل۱-۱۹ طیف خاموشی محاسبه شده بوسیله تئوری می برای نانو کره های طلا با قطر های مختلف از ۵ تا ۱۰۰ نانو متر [۲۷,۲۸]
همچنین تئوری می با افزایش اندازه نانو ذرات طلا سهم پلاسمون خطی مربوط به بخش افزایش پیدا می کند.(شکل۱-۱۶) پیک خاموشی جذب و بخش نانو ذرات کروی طلا در اندازه های مختلف را که با بهره گرفتن از تئوری می محاسبه شده است نشان می دهد. با افزایش قطر ذرات از ۲۰به۸۰ نانومتر سهم پلاسمون بخش افزایش می یابد این ارتباط بین اندازه ذرات و نسبت پخش به جذب، باعث انتخاب ذرات برای کاربردهای خاص می شود[۲۸].
شکل۱-۲۰ پیک های جذب(منحنی قرمز رنگ)، پخش (منحنی سیاه رنگ) و خاموشی(منحنی سبز رنگ) محاسبه شده با تئوری می برای نانو ذرات کروی طلا با قطرهای الف)nm20 ب) nm40 ج) nm80 ]28[
بزرگ شدن یک نانو ذره می تواند در محل صورت گیرد حتی بعد از اینکه ذره کلوئیدی در یک سطح ثابت شده باشد. در چینین حالتی، ماده شیشه ای کلوئیدی به یک محلول رسوب کننده طلا یا نقره معرفی می شود تا بدینوسیله نانو ذرهات چسبیده به سطح بزرگ شوند و یک روش کنترل بر اندازه و چگالی خود ارائه کنند. این ذرات پوسته هسته بطور وسیعی تحت بررسی قرار گرفتند زیرا خواص آنها می تواند متفاوت با خواص مواد هسته یا پوسته باشد. سنتز ذرات که کاربرد سطح را متحمل می شود به منظور کنترل نانو ذرات و ساخت معماری های اساسی مفید است. این کاربردی سازی سطح ذرات نانو را می توان در طول سنتز ذرات نانو با افزودن یک عامل مناسب به ظرف واکنش انجام داد. همانطوریکه ذرات نانو تشکیل می شوند، معرف کاربردی سازی سطح به ذرات نانو می چسبد که یک پایداری افزایشی را منتقل می کند و کنترل اضافی بر اندازه آنها اعمال می کند. احیای بروهیدریدی[۳۰] HAuCl4 در حضور تریموکسی سیلان[۳۱] یکی از نمونه احیا ها می باشد، احیا های دیگر بروهیدرید در حضور تیول ها که باعث تولید نانو ذراتی با یک کاربرد سطحی از آمین ها با اسید های کربوکسیل می باشد. در جایکه عامل کاربردی سطح قابل حل در آب نیست، یک سنتز دو مرحله ای را می توان در تدارک سطوح آلکانتیول با زنجیره بلند در کلوئید های طلا بکار برد[۳۹,۴۰]. عامل کاربردی سطح حتی به پیوند کووالانسی با ذرات نانو نیازی ندارد. ذرات نانو در حضور تثبیت کنند های دندریمریک[۴۱,۴۲] و پلیمریک[۴۳,۴۵] ساخته شده اند و در حفره های مایسل[۳۲] و پاشیدگی کلوئیدی و سیلیکاتی[۳۳] تشکیل شده اند نانو ذرات طلا یا نقره به کار رفته با دی سولفات جذب شده در حضور هیدرید سدیم تولید شده اند [۵۰]
۱-۹ پارامترهای موثر در طراحی نانو ذرات مغناطیسی:
طراحی و سنتز نانو ذرات نیازمند دانستن اصولی از طبیعت نانوساختارهاست. این ذرات به عنوان یک دارویی که به طرف بافت خاصی حرکت می کنند و ضرری برای بیمار ندارند و یا به عنوان عوامل کنتراست در تصویر برداری های پزشکی استفاده می شوند. در این بخش موانع فیزیولوژیکی که نانو ذرات مغناطیس با آنها مواجه هستند و تغییرات فیزیکی که برای بهبود عملکرد آنها در شرایط درون بدن اعمال می شود وپارامترهای مهم فیزیکی و فیزیولوژیکی در طراحی نانوذرات با کاربردهای زیستی را بررسی می کنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:16:00 ب.ظ ]




در تحقیقی که عنوان آن «بررسی و مقایسه اثر تمرینات پلایومتریک و با وزنه روی توان انفجاری پای دانشجویان» بود، از بین ۱۰ کلاس تربیت بدنی عمومی۱، تعداد ۳۶ دانشجوی غیرورزشکار به صورت تصادفی انتخاب و سپس به دو گروه تجربی پلایومتریک(۱۸نفر) و قدرتی با وزنه(۱۸ نفر) تقسیم شدند. از بین دانشجویان غیر تربیت بدنی و غیر ورزشکار که واحد تربیت بدنی عمومی انتخاب نکرده بودند و فعالیت ورزشی منظمی نیز در هفته نداشتند، تعداد ۱۸ نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. گروه‌های تجربی به مدت ۷ هفته و هفته‌ای دو جلسه و هرجلسه یک ساعت تمرینات پلایومتریک و یا قدرتی با وزنه انجام دادند. برنامه تمرینی پلایومتریک که با توالی دو جلسه در هفته انجام شد شامل تمرینات پرش جفتی به طرفین، تمرین پرش عمقی، تمرین پرش سرعتی با یک پا و تمرین پرش از روی مانع بود.
برنامه تمرینی گروه با وزنه که با توالی دو جلسه در هفته و روش هرمی انجام شد، شامل حرکات اسکات پا، پرس پا، بلند شدن روی پنجه پا در حالت ایستاده و حرکت پشت ران بود و گروه کنترل در طول این دوره تمرینی فعالیت ورزشی منظمی نداشتند و در تمرینات شرکت نکردند.
در ابتدا برای اندازه‌گیری توان انفجاری پا و نیروی گشتاوری عضلات بازکننده‌ی زانو پیش آزمونی به عمل آمد و پس از اجرای پروتکل تمرینی ۷ هفته‌ای، مجدداً از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. نتایج نشان داد که تمرینات قدرتی با وزنه و پلایومتریک روی متغیرهای توان انفجاری پا و گشتاوری عضلات تاکننده و بازکننده زانو تأثیر معنی‌داری داشتند ولی میان تأثیر این دو روش بر روی فاکتورهای فوق اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. بررسی یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد عواملی چون هماهنگی عصبی- عضلانی، بهبود فعالیت الکتریکی رفلکسی، افزایش سرعت انقباض و به‌کارگیری واحدهای حرکتی بیشتر، احتمالاً در افزایش فاکتورهای فوق تأثیر داشتند(۲۸).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

«آلن ای می کسکی»[۲۸] و همکاران (۱۹۹۴)، در تحقیقی که هدف از آن مطالعه و بررسی تأثیر ۱۲ هفته برنامه تمرینات مقاومتی در منزل برای افراد مسن با بهره گرفتن از باندهای الاستیک بود، ۶۲ نفر با میانگین سن(۷۱ سال) به طور تصادفی در دو گروه تمرینی الاستیکی[۲۹](E) (31=n) و غیر الاستیکی[۳۰](NE) (31=n) قرار گرفتند. قبل و بعد ازتمرین، تست ایزوکنتیک شامل خم شدن زانو، تست قدرت و انعطاف‌پذیری ران، زانو و مچ پا گرفته شد. گروه E سه بار در هفته به تمرینات الاستیک مقاومتی با بهره گرفتن از باندهای کشی پرداختند. در طی تمرینات مقاومتی افزایش قابل توجهی در حدود ۸۲%(۰۵/۰≥p) در فرم ایزوکنتیک زانو نشان داده شد. در عین حال تغییر معنی‌داری بین گروه‌های E و NE مشاهده نشد. این نتایج نشان می‌دهد که برنامه تمرینات مقاومتی در منزل با بهره گرفتن از باندهای الاستیک می‌تواند به عنوان یک وسیله عملی و مؤثر مقاومت در افراد بالای ۶۵ سال مفید باشد(۶۵).
در مطالعه «مایکل ای راجرز»[۳۱] و همکاران(۲۰۰۲)، با عنوان «اثر دمبل و تمرین باند الاستیک بر روی عملکرد فیزیکی زنان مسن آمریکایی آفریقایی تبار»، مشخص شد برنامه‌های ورزشی ارزان قیمت می‌تواند وسیله ای برای جلوگیری از کم تحرکی در این افراد باشد. ۲۲ زن سیاه پوست آمریکایی با سن ۶۲-۹۴ سال از یک مرکز ارشد در جامعه شهری ویچیتا انتخاب شدند. شانزده زن(با میانگین سن ۷۴ سال) (به مدت ۴ هفته ۳ روز در هفته) و ۶ نفر(میانگین سن ۷۴ تا ۷۸ سال) به عنوان گروه شاهد در تمرین شرکت کردند. تمرینات شامل تمرین‌های مبتنی بر صندلی با بهره گرفتن از باند الاستیک مقاومتی(بالا و پایین تنه) و دمبل(قسمت بالای بدن) بود. تمرین الاستیک باعث بهبود(۰۵/۰≥p) قدرت پایین تنه بدن حدود ۲۰% و ترکیبی از گروه‌های تمرین دمبل قدرت قسمت بالای بدن تا ۲۴ درصد بهبود یافته است. تغییری برای هر متغیر در گروه شاهد مشاهده نشد. این مطالعه نشان می‌دهد که ورزش با تجهیزات که هزینه کمی برای هر یک از شرکت‌کنندگان داشته است، عملکرد آنان را بهبود می‌بخشد و باعث تناسب اندام آن‌ها می‌شود(۷۵).
«برایان والاس»[۳۲] و همکاران(۲۰۰۶)، طی تحقیقی اثرات باند الاستیک را در افزایش قدرت در طی تمرینات برگشت اسکات، مورد مطالعه قرار دادند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر باندهای الاستیک بر اوج توان[۳۳](PP) و اوج نیرو[۳۴](PF) و اندازه توسعه نیرو[۳۵](RFD) در طی تمرینات اسکات پشت بود. ۱۰ آزمودنی(۴ زن و ۶ مرد با میانگین سنی ۵/۱ ± ۳/۲۱ سال) برای یک حرکت بیشینه ۱RM مورد آزمایش قرار گرفتند. آزمون در ۲ روز جداگانه با ۲ ست ۳ تکراری برای هر ورزشکار اجرا شد. آزمون ۶۰ و ۸۵ درصد ۱RM با و بدون باند الاستیک بعمل آمد. نتایج نشان داد که استفاده از باندهای الاستیک به همراه وزنه‌های آزاد می‌تواند به طور معنی‌داری(۰۵/۰≥p)PP و PF را طی تمرین اسکات بیشتر از مقاومت وزنه آزاد تنها، تحت شرایط معین افزایش دهد. هیچ اختلاف معنی‌داری در RFD طی وضعیت ۸۵ درصد یا هر متغیر اندازه‌گیری شده طی وضعیت ۶۰ درصد مشاهده نشد(۹۱).
«کوری آندرسون»[۳۶] و همکاران(۲۰۰۸)، اثر ترکیب الاستیک و مقاومت وزنه آزاد[۳۷](CR) بر قدرت و سازگاری‌های توان را به نسبت تمرین مقاومت وزنه آزاد[۳۸](FWR) ورزشکاران را مورد مطالعه قرار دادند. ۴۴ آزمودنی با سن ۱ ± ۲۰ سال و با تجربه ۲ ± ۴ سال، از تیم‌های بسکتبال مردان و تیم‌های کشتی و بسکتبال زنان و تیم هاکی دانشگاه Cornel تمرین داده شدند. آزمودنی‌ها بر طبق تیم طبقه‌بندی شدند، سپس به صورت تصادفی به دو گروه تجربی ۲۳ و کنترل ۲۱ نفر تقسیم شدند و به مدت ۷ هفته به تمرین پرداختند. قبل و بعد از تمرین توده بدون چربی بدن، اسکات پشت ۱RM، پرس سینه و توان اوج آزمودنی‌ها اندازه‌گیری شد. هم گروه کنترل و هم گروه تجربی حرکات مشخصی را اجرا کردند، با این تفاوت که گروه تجربی از ترکیب الاستیک و مقاومت وزنه آزاد(CR) برای اسکات پشت و پرس سینه و گروه کنترل از مقاومت وزنه آزاد تنها(FWR) استفاده کردند. CR با بهره گرفتن از یک ریسمان الاستیکی متصل به یک هالتر استاندارد با صفحات وزنه، اجرا شد.
آنالیز آماری داده‌ها، اختلاف بین گروهی معنی‌داری(۰۵/۰≥p) بعد از تمرین نشان داد. در مقایسه با گروه کنترل، پیشرفت و بهبود برای گروه تجربی تقریباً ۳ برابر بیشتر برای اسکات، ۲برابر بیشتر برای پرس سینه و تقریباً ۳ برابر بیشتر برای توان بود. تمرین با CR ممکن است از تمرین با FWR برای توسعه قدرت بالاتنه و پایین‌تنه در اشخاص با تمرین مقاومتی بهتر باشد. تمرین CR می‌تواند باعث معنی‌دار شدن سازگاری های عملکردی ورزشکاران با تجربه در کوتاه مدت باشد(۳۱).
«آندرا دایان»[۳۹] و همکاران(۲۰۱۰)، تأثیر تمرین مقاومتی با باند الاستیکی بر عملکرد عصبی- عضلانی در یک محیط شبیه‌سازی شده میکروگرانشی را مورد بررسی قرار دادند. تمرین مقاومتی در محیط کره زمین به افزایش قدرت و توان عضلات کمک می‌کند. حضور طولانی مدت در یک محیط بی وزنی باعث کاهش عملکرد عصبی- عضلانی می‌شود. هدف از این مطالعه این بود که آیا تمرین مقاومتی در محیط میکروگرانشی عملکرد عصبی- عضلانی را بهبود می‌بخشد؟
برای این منظور ۲۰ دانشجوی مرد به صورت تصادفی در دو گروه تجربی(۱۳ n= ) با میانگین سن ۲۰ سال، قد ۱۷۸ سانتیمتر و وزن ۷۷ کیلوگرم و گروه کنترل(۷ n= ) با میانگین سن ۲۱ سال، قد ۱۷۴ سانتیمتر و وزن ۷۳ کیلوگرم تقسیم شدند. آزمودنی‌های گروه تجربی به مدت ۹ هفته در یک محیط شبیه سازی شده میکروگرانشی در آزمایشگاه به تمرین مقاومتی با باند الاستیکی پرداختند و گروه کنترل در این مدت از هرگونه تمرینی خودداری نمودند. متغیر های جنبشی و حرکتی قبل و بعد از تمرین، با الکترومیوگرافی[۴۰] جمع‌ آوری شد. اندازه عضله از طریق اسکن DEXA به دست آمد، قدرت بیشینه از آزمون ۱RM و فعالیت عضلانی از طریق (EMG) مشخص شد.
نتایج نشان دادند، قدرت بیشینه در گروه تجربی افزایش معنی‌داری(۰۰۱/۰>P) داشته ولی در گروه کنترل تغییر معنی‌داری نداشته است. تغییرات گروه تجربی در حجم عضلانی نیز معنی‌دار بود. به نظر می‌رسد، استفاده از باند الاستیکی می‌تواند از تغییرات منفی عصبی- عضلانی ناشی از قرار گرفتن در یک محیط میکروگرانشی به مدت طولانی جلوگیری نماید(۴۰).
«جوی جوردن»[۴۱] و همکاران(۲۰۱۳)، تأثیر باندهای الاستیکی به عنوان جزئی از تمرین مقاومتی، روی برخی از عوامل تن‌سنجی را مورد بررسی قرار دادند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین مقاومتی با باند الاستیکی در چارچوب یک برنامه تمرینی دوره‌ای بود. به این منظور ۱۴ آزمودنی مرد بسکتبالیست به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. برای آزمودنی‌های گروه تجربی هر جلسه ۳۰% یک تکرار بیشینه در هر هفته به نسبت وزن آن‌ها مقاومت افزوده شد. قدرت، توان و ترکیب بدنی آزمودنی‌ها قبل و بعد از تمرین اندازه‌گیری شد. برای متغیرهای قدرت، توان و ترکیب بدنی تفاوت معنی‌داری بین گروهی مشاهده نشد. اما تغییرات درون گروهی معنی‌دار بود. این نتایج نشان داد، با بهره گرفتن از تمرین مقاومتی با باند الاستیکی به عنوان جزئی از برنامه تمرینی دوره‌ای می‌توان قدرت و توان را افزایش داد. بنابراین با اضافه کردن مقاومت به عنوان یک متغیر و افزایش آن در هر جلسه از تمرین هفتگی ممکن است عملکرد ورزشکاران را افزایش داد(۵۶).
«آتله سیترباکن»[۴۲]و همکاران(۲۰۱۴)، تأثیر جایگزینی تمرین مقاومتی با وزنه به تنهایی و تمرین مقاومتی با باند الاستیکی در حرکت اسکات برای فعال شدن عضله تنه را مورد بررسی قرار دادند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر اضافه کردن باندهای الاستیک در حرکت اسکات در فعال سازی عصبی- عضلانی عضلات تنه بود. برای این منظور۲۵ آزمودنی زن ورزشکار با حدوداً ۲ تا ۴ سال تجربه تمرین مقاومتی به طور تصادفی انتخاب شدند.
آزمودنی‌ها حداکثر ۶ تکرار حرکت اسکات را با و بدون باند الاستیک با شدت نسبی همسان در هر تمرین، انجام دادند. در هنگام وزنه آزاد حرکت اسکات با باند الاستیک، برخی از وزنه ها با دو باند الاستیکی که به پایین‌ترین بخش از حرکت اسکات متصل است، جایگزین شد. فعالیت الکترومیوگرافی از عضله اسپینای[۴۳]، مورب خارجی و راست شکمی قبل و بعد از تمرین اندازه‌گیری شد. در تمام مراحل تجزیه و تحلیل فعالیت الکترومیوگرافی برای هر دو روش با و بدون باند الاستیک(۷۸۲/۰ - ۱۱۲/۰ = P) را نشان دادند. در نتیجه، هیچ تأثیری در فعالیت عضلات تنه به وسیله جایگزینی تمرین مقاومتی با وزنه با باندهای الاستیکی در حرکت اسکات مشاهده نشد(۷۷).
«دیوید بلر»[۴۴] و همکاران(۲۰۱۱)، تأثیر تمرین ترکیبی الاستیک و وزنه آزاد را در پرس سینه مورد بررسی قرار دادند. ۱۱ آزمودنی مرد تحصیل کرده، تمرین پرس سینه نکرده بودند، به مدت ۱۳ هفته در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی‌ها برای اولین بار به تمرین پرس سینه پرداختند و اولین بار از آن‌ها آزمون ۱RM قدرت پایه بعمل آمد. سپس افراد به مدت ۳ هفته به تمرین پرس سینه پرداختند تا سازگاری‌های عصبی صورت گیرد. برای ۳ هفته دیگر گروه تجربی تمرین با ۸۵% وزنه آزاد و ۱۵% باند الاستیک انجام دادند. گروه کنترل ۱۰۰% با وزنه آزاد تمرین نمودند و سپس از هر دو گروه آزمون ۱RM دیگری از آن‌ها گرفته شد. سومین ۱RM پس از ۳ هفته دیگر تمرین و چهارمین ۱RM پس از ۳ هفته نهایی تمرین، آزمون گرفته شد. نتایج اثر متقابل تمرین ترکیبی باند الاستیک با وزنه آزاد را نشان داد و مشخص شد قدرت به صورت معنی‌داری(۰۵/۰> P) افزایش داشت. این نتایج نشان داد که ترکیب باند الاستیک با وزنه آزاد در پرس سینه یک روش مؤثر افزایش قدرت است(۳۴).
«مارک استیونسون»[۴۵] و همکاران(۲۰۱۰)، اثر حاد باند الاستیکی در طی حرکت اسکات را بر سرعت، توان و تولید نیرو مورد بررسی قرار دادند. استفاده از باندهای الاستیکی هنگام تمرین مقاومتی در افزایش پارامترهای مربوط به توان، سرعت و افزایش نیرو مؤثر است. هدف از این مطالعه بررسی اوج نیرو[۴۶](PF)، اوج قدرت(RFD) و اوج و میانگین سرعت، با و بدون باند الاستیک در طی حرکت اسکات بود.
۲۰ آزمودنی مرد داوطلب ورزشکار با میانگین سن ۲۶ سال، ۳ ست ۳ تکراری از حرکت اسکات را در دو روز متفاوت انجام دادند. یک روز بدون باند الاستیک، روز دیگر با باند الاستیک تمرین کردند. نتایج نشان داد که PF، RFD، اوج و میانگین سرعت به طور معنی‌داری(۰۵/۰> P) در گروه با باند الاستیک افزایش داشته است(۸۸).
«آنتونیو نوبرگا»[۴۷] و همکاران(۲۰۰۵)، رابطه بین تمرین مقاومتی و تمرین انعطاف‌پذیری در افراد سالم جوان را مورد بررسی قرار دادند. برای آزمایش این فرضیه که تمرین‌های خاص قدرت عضلانی و انعطاف‌پذیری را افزایش می‌دهد، ۴۳ جوان سالم، قبل و بعد از ۴ تمرین خاص به مدت ۱۲ هفته(۲ بار در هفته) مورد آزمایش قرار گرفتند. گروه a(13=n) فقط به تمرین مقاومتی پرداختند. گروه b(11=n) فقط به تمرین انعطاف‌پذیری پرداختند. گروهc(9=n) که هم به تمرین مقاومتی و هم انعطاف‌پذیری پرداختند و گروه d(10=n) که هیچ نوع تمرینی انجام ندادند. نتایج نشان داد، هیچ تغییری در قدرت وانعطاف‌پذیری گروه کنترل صورت نگرفت. قدرت عضلانی در گروه a بهبود یافت(۰۰۱/۰>P). در گروه c نیز قدرت عضلانی افزایش داشت(۰۳۲/۰=P). اما در گروه b تغییری در قدرت عضلانی مشاهده نشد(۶۱۰=P).
همچنین تجزیه وتحلیل داده‌ها مشخص کرد، انعطاف‌پذیری در گروه b و c افزایش معنی‌دار داشت(۰۰۱/۰>P) ولی در گروه a که تنها به تمرین مقاومتی پرداخته بودند، افزایش نداشت. می‌توان چنین نتیجه‌گیری نمود، تمرین مقاومتی به تنهایی در افراد جوان، انعطاف‌پذیری را افزایش نمی‌دهد. اما تمرین مقاومتی در ترکیب با تمرینات انعطاف‌پذیری، با افزایش دامنه حرکتی در طی تمرین، انعطاف‌پذیری را افزایش می‌دهد(۷۰).
«کریستوفر مک دونالد» و همکاران(۲۰۱۲)، تأثیر ۶ هفته تمرین سنتی مقاومتی، تمرین پلایومتریک و ترکیبی از هر دو را بر قدرت و عوامل تن سنجی مورد بررسی قرار دادند. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر ۶ هفته تمرین مقاومتی[۴۸](RT)، تمرین پلایومتریک[۴۹](PT) و ترکیبی[۵۰](CT)، بر قدرت پایین تنه و آنتروپومتری بود. ۳۰ مرد ورزشکار با سنین مختلف به یکی از سه روش مقاومتی، پلایومتریک و ترکیبی تمرین داده شدند. قبل، وسط و بعد از تمرینات عواملی چون قدرت اسکات، قدرت لیفت رومانیایی[۵۱](RDL)، قدرت ایستا[۵۲](SCR)، عضله چهارسر ران و عضله سه سر، شاخص توده بدن و درصد چربی اندازه‌گیری شد. رژیم غذایی آزمودنی‌ها طی این مطالعه کنترل نشد. یافته‌های آماری نشان داد، افزایش معنی‌داری در قدرت اسکات(۰۰۰/۰=P)، قدرت RDL(000/0=P) و قدرت SCR(000/0=P) برای تمام گروه‌ها حاصل شده است. همچنین تأثیر معنی‌داری بر روی اندازه عضله چهارسر ران(۰۰۱/۰=P)، عضله سه سر(۰۰۱/۰=P) و شاخص توده بدن و توده بدون چربی(۰۰۱/۰=P) مشاهده شد. نتایج نشان داد، منفعت تمرینات CT از تمرینات RT و PT بیشتر است و چون هیچ کاهشی در قدرت و عوامل تن‌سنجی نداشت، یک روش آموزش عملی و مناسب باشد(۶۱).
«خوان کولادو»[۵۳] و همکاران(۲۰۰۸)، تأثیر کوتاه‌مدت استفاده از تمرین مقاومتی با باند الاستیک در مقابل استفاده از وزنه برای زنان کم تحرک میانسال را مورد بررسی قرار دادند. این پژوهش به منظور تعیین اینکه آیا یک برنامه تمرینی مقاومتی با بهره گرفتن از باند الاستیکی[۵۴](EBs) همان اندازه بر روی ظرفیت و عملکرد بدن تأثیر دارد که همان برنامه تمرینی با بهره گرفتن از دستگاه وزنه [۵۵](WMs)؟
۴۵ داوطلب زن میانسال کم تحرک سالم به صورت تصادفی به ۳ گروه، کنترل(۱۰= n)، گروه الاستیک(۲۱=n) و گروه تمرین با دستگاه وزنه(۱۴=n)، تقسیم شدند و به تمرین پرداختند. گروه‌های تمرینی به مدت ۱۰ هفته(۲ بار در هفته) با یک برنامه استقامتی- عضلانی ولی با تجهیزات متفاوت تمرین کردند. نتایج برای هر دو گروه EBs و WMs، نشان‌دهنده کاهش معنی‌دار در توده چربی(۰۵/۰=P) و افزایش معنی‌دار در توده بدون چربی(۰۵/۰> P) بود. هیچ یک از متغیرها برای گروه کنترل تغییر معنی‌داری نشان داده نشد. این نتیجه که اگر از دستگاه به طور مستقل استفاده شود می‌تواند یک ابزار معتبر منجر به عملکرد بهتر باشد(۳۹).
«کامپانارت پادیت سائری»[۵۶] و همکاران(۲۰۱۴)، مقایسه تأثیر تمرین ترکیبی الاستیک با مقاومت وزنه آزاد و مقاومت وزنه آزاد به تنهایی در تولید نیرو و توان را مورد بررسی قرار دادند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر باندهای الاستیک متصل به یک هالتر بر اوج قدرت، حداکثر سرعت و اوج نیرو بود. ۶ وزنه‌بردار زن حرفه‌ای با مینگین سنی ۱۶سال، ۳ ست ۳ تکراری از مجموع ۹۰% ۱RM را انجام دادند. آزمایش در ۳ روز جداگانه انجام شد. روز اول بدون باند الاستیک و دو روز بعدی با دو باند الاستیکی با شرایط متفاوت(۲۰T و ۱۰T) وبه صورت تصادفی. در گروه بدون باند الاستیکی تمرین مقاومتی تنها با ورزنه هالتر انجام شد.
نتایج نشان داد، همه متغیر های اوج قدرت، حداکثر سرعت و اوج نیرو بین دو گروه ۱۰T و بدون باند الاستیک(۰۵/۰> P) و همچنین ۲۰T و بدون باند الاستیک(۰۵/۰> P) افزایش معنی‌داری داشتند. همچنین ملاحظه شد که اضافه کردن ۱۰% به ۹۰% ۱RM ، برای افزایش قدرت، نیرو و سرعت مؤثر است(۷۲).
«ساندر دارگو»[۵۷] و همکاران(۲۰۰۹)، تأثیر استفاده از برنامه تمرین مقاومتی در آمادگی جسمانی نوجوانان را مورد بررسی قرار دادند. برنامه تمرینی مقاومتی[۵۸](MRT)، یک جایگزین مناسب برای تمرین مقاومتی سنتی در کلاس تربیت بدنی نوجوانان است، که نیاز به حداقل تجهیزات دارد. هدف از این پژوهش ثبت تغییرات فیزیکی نوجوانان(۲۲۲=n) با بهره گرفتن از MRT در کلاس‌های تربیت بدنی در مدرسه بود. ۶ آزمون آمادگی جسمانی برای ارزیابی آمادگی قلبی- عروقی و عضلانی دانش آموزان انتخاب شد و آزمون skinfold برای ارزیابی ترکیب بدنی مورد استفاده قرار گرفت. آزمودنی‌ها به یک گروه کنترل(۱۲۹=n) و یک گروه تجربی که به تمرین MRT(63=n) و یک گروه تجربی دیگر که به تمرین ترکیبیMRT و استقامتی، قلبی- عروقی(۳۰=n) پرداختند، تقسیم شدند. پس از ۹ و ۱۸ هفته از گروه‌ها آزمون آمادگی جسمانی گرفته شد. در شروع پژوهش اختلاف معنی‌داری بین ۳ گروه برای بسیاری از عوامل وجود نداشت. پس از ۹ الی ۱۸ هفته در تمام ۶ مورد متغیرهای اندازه‌گیری آمادگی جسمانی در دو گروه تجربی به نسبت گروه کنترل پیشرفت بیشتری مشاهده شد. در هیچ یک از گروه‌ها بهبود معنی‌داری در ترکیب بدن رخ نداد. نتایج نشان داد، تمرین MRT برای نوجوانان در کلاس‌های تربیت بدنی جهت بهبود آمادگی جسمانی مؤثر است. پس از ۱۸ هفته نیز ترکیب تمرین MRT و تمرین‌های قلبی- عروقی به طور معنی‌داری در بهبود آمادگی جسمانی نوجوانان مؤثر بود ولی در ترکیب بدن آن‌ها بی اثر بود(۴۱).
«ساندر دارگو» و همکاران(۲۰۰۹)، تأثیر برنامه تمرینی در بهبود قدرت عضلانی و استقامتی را مورد بررسی قرار دادند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر برنامه تمرین مقاومتی MRT بر قدرت و استقامت عضلانی در مقایسه با کسانی است که از برنامه تمرینی یکسان مقاومت با وزنه استفاده می‌کنند، بود. ۸۴ دانشجوی سالم به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی(MRT) (53=n) با میانگین سنی ۲۵ سال، قد ۱۷۰ سانتیمتر، شاخص توده بدنی ۷۳ کیلوگرم و درصد چربی ۲۴% و گروه تمرینی[۵۹](WRT) (31=n) با میانگین سنی ۲۵ سال، قد ۱۶۹ سانتیمتر، شاخص توده بدنی ۷۵ کیلوگرم و درصد چربی ۲۴%، تقسیم شدند و به مدت ۱۴ هفته به تمرینات مخصوص خود پرداختند. قدرت عضلانی با بهره گرفتن از آزمون ۱RM، آزمون پرس سینه و اسکات مورد بررسی قرار گرفت. استقامت عضلانی از طریق آزمون حداکثر تعداد تکرار از مجموع ۷۰% ۱RM برای پرس سینه و اسکات انجام شد. هیچ تغییر معنی‌داری بین گروهی MRT و WRT بر پایه قدرت عضلانی(۲۲/۰<P ) و استقامت عضلانی(۰۹/۰<P ) مشاهده نشد. در سایر عوامل برنامه تمرینی ۱۴ هفته‌ای برای گروه MRT معنی‌دار(۰۰۱/۰>P) بود. بهبود قدرت و استقامت عضلانی پس از یک برنامه تمرینی MRT 14 هفته‌ای مشابه یک تمرین WRT بود. به نظر می‌رسد برنامه MRT که به خوبی طراحی شده باشد برای بهبود آمادگی عضلانی مؤثر است(۴۲).
«رابرت اسمیت»[۶۰] و همکاران(۲۰۱۴)، تأثیر تمرین مقاومتی دوره‌ای بر فوتبالیست‌های NCAA[61] در یک ترم تابستانی را مورد بررسی قرار دادند. هدف از این مطالعه بررسی اینکه آیا یک برنامه تمرینی مقاومتی(RT) به عنوان جزئی از یک برنامه عملکردی می‌تواند باعث نتیجه گیری ورزشکاران واجد شرایط در طی ترم باشد، بود. برای ای منظور ۶۰ فوتبالیست کالج NCAAدر ۳ گروه متفاوت به مدت ۱۰ هفته(۴ بار در هفته) به تمرین مقاومتی پرداختند. گروه تمرینی اول(۲۰= n) با میانگین سنی۱۸ سال، قد ۱۸۶ سانتیمتر، شاخص توده بدنی ۹۷ کیلوگرم و مدت بازی ۱ سال، با اولویت تمرینات مربوط به هایپرتروفی جهت بررسی شاخص توده بدنی، گروه تمرینی دوم(۲۰= n) با میانگین سنی ۲۰ سال، قد ۱۸۹ سانتیمتر، شاخص توده بدنی ۱۰۶ کیلوگرم و مدت بازی ۲ سال، با اولویت تمرینات مربوط به قدرت جهت بررسی افزایش قدرت و گروه تمرینی سوم(۲۰= n) با میانگین سنی ۲۱ سال، قد ۱۸۷ سانتیمتر، شاخص توده بدنی ۱۰۹ کیلوگرم و مدت بازی ۴ سال، با اولویت تمرینات مربوط به توان جهت بررسی افزایش توان، به تمرینات RT پرداختند. نتایج نشان داد، عوامل قدرت و توان در گروه اول افزایش معنی‌داری(۰۵/۰> P) داشت، ولی شاخص توده بدنی در این گروه افزایش معنی‌دار نداشت. همچنین قدرت و توان در گروه دوم و توان در گروه سوم افزایش معنی‌داری(۰۵/۰> P) داشت. شاخص توده بدنی در گروه‌های دوم و سوم نیز افزایش معنی‌دار داشت. افزایش قدرت و توان در گروه اول در زمان کوتاه‌تری به نسبت گروه‌های دوم و سوم به دست آمد که به نظر می‌رسد به دلیل سن کم تر آن‌ها باشد. نتایج این تحقیق نشان داد، یک برنامه تمرینی RT اولویت‌بندی شده می‌تواند نتایج مطلوبی از نظر عوامل مورد بررسی توان، قدرت و شاخص توده بدنی منجر شود(۸۶).
«تاد شیپه»[۶۲] و همکاران(۲۰۱۰)، معادلات پیش‌بینی تأثیر استفاده مشترک باند الاستیک و مقاومت وزنه آزاد در حرکات پرس سینه و اسکات را مورد بررسی قرار دادند. هدف از این مطالعه تعیین طول باند الاستیک برای تعیین میزان کشش و مقاومتی خواهد بود که به وزنه‌ای متصل است که در حرکات پرس سینه و اسکات مورد استفاده قرار می‌گیرد.
۵ باند الاستیک با ضخامت‌های متفاوت انتخاب شدند. به تدریج وزنه‌های مختلف به آن‌ها متصل شد، در حالی که میزان کشش هر باند بعد از اتصال به وزنه، ثبت شد. برای هر دو روش تمرین پرس سینه و اسکات میزان همبستگی ۹۶۲۳/۰ بود. این نتایج نشان داد بین نوع ورزش و ضخامت باند الاستیک انتخابی همبستگی وجود دارد(۸۵).
۲-۴- جمع‌بندی
دامنه استفاده از روش‌های مختلف تمرینی در ورزش بسیار گسترده است و استفاده از هر شیوه تمرینی اطلاعات خاص مربوط به آن تمرین را می‌طلبد و هر یک از روش‌های تمرینی برای تقویت فاکتورهای خاصی به کار گرفته می‌شوند. تا به امروز مطالعات زیادی برای یافتن روش تمرینی برای بهبود توان انفجاری، قدرت عضلانی، چابکی و انعطاف‌پذیری صورت گرفته است. بهره‌گیری از روش‌های تمرینی مناسب برای بهبود عوامل حرکتی و جسمانی مرتبط و مؤثر در ورزش‌ها دغدغه محققین، مربیان و ورزشکاران بوده است. این موضوع درخصوص برخی عوامل نظیر توان از دو فاکتور قدرت و سرعت بهره می‌برد، بیشتر به چشم می‌خورد. استفاده از برنامه تمرینی الاستیک مقاومتی برای تکواندوکاران یک روش تمرینی جدید محسوب می‌شود و قاعدتاً ابهامات بیشتری را نیز در خصوص میزان اثر آن بر بهبود عوامل مرتبط با تحقیقات دارا می‌باشد، از سوی دیگر مطالعات کمتری نیز در این خصوص بر روی تکواندوکاران نوجوان صورت گرفته است. بنابراین با توجه به مطالعات انجام شده و وجود اختلاف در نتایج گزارش شده پژوهش‌های اندک بر روی تکواندوکاران نوجوان، این موضوع همچنان جای بحث و بررسی دارد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی آثار برنامه تمرینی الاستیک مقاومتی بر برخی عوامل تن‌سنجی و فیزیولوژیکی تکواندوکاران نوجوان می‌باشد.
جدول ۲-۱- خلاصه پیشینه پژوهش

نویسنده - سال عنوان آزمودنی نتایج
جاکوبسن و ساندرس(۲۰۰۸) اثر تمرین مقاومتی الاستیکی(ERT) و تبدیل ضربه سرعتی خاص در تکواندو ۲۰ تکواندوکار نوجوان نتیجه‌گیری شد که گروهی که در تمرینات الاستیک مقاومتی شرکت کرده بودند در مقایسه با کسانی که تمرینات معمولی انجام می‌دادند ۷ درصد بیشتر بهبود عملکرد داشتند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:15:00 ب.ظ ]




در جامعه‌های باستانی، قدیمی‌ترین نوع روسپی‌گری شیوه‌ای بود که ارتباط نزدیک با مواضع اعتقادی داشت.  مثلا مردم مصر و بابل بر این باور بودند که رابطه جنسی با یک کشیش موجب نزدیک شدن به خدا می‌شود. در یونان باستان روسپیانی بودند که بدان‌ها “دوستان خوب” گفته می‌شد. روسپیانی که از طبقه بالای جامعه بودند و در مناطق مسکونی لوکس و مجلل متعلق به خود زندگی می‌کردند. در روم باستان روسپیان آزادی زیادی داشتند اما ملزم به پوشیدن لباس‌های متمایزی از دیگر شهروندان بودند و نیز مجبور بودند موهای خود را به رنگ بور یا قرمز در آورند. رومیان نیز مانند یونانیان توسل مردان را به روسپیان به سهولت می‌بخشودند. در هندوستان روسپی‌گری به‌طور کلی محدود به معابد بود. در معبد “راجه راجه” هندوستان، رسمی وجود داشت که به مرور ایام، جنبه تقدس پیدا کرد و آن رسمی بود که گاه و بیگاه، زنان متشخص، یکی از دختران خود را که بدان‌ها “دیوه داسی” می‌گفتند، وقف پیشه روسپی‌گری معابد می‌کردند. مسیحیان روسپی‌گری را عملی شیطانی می‌دانستند، چنانکه “سنت اگوستین” معتقد بود که بدترین کار‌ها نظیر هتک ناموس ناشی از آن است که روسپیان راهی برای ارضای شهوت خود پیدا نمی‌کنند[۲۲۳]. اسلام نیز دارای احکام فقهی محکمی در مخالفت با این پدیده می‌باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

هیچ دلیل یگانه‌ای نمی‌تواند روسپی‌گری را تبیین کند. جامعه‌شناسی انحرافات به پدیده فحشا (روسپی‌گری) به‌عنوان ناهنجاری اجتماعی نگریسته و علل آن را در، اختلال در نظام اجتماعی و گسیختگی‌های موجود در سازمان‌ها، نهادها و گروه‌های اجتماعی جستجو می‌کند. برخی از عوامل موثر بر پدیده روسپی‌گری زنان به این شرح است:
۱- دسترسی نداشتن به فرصت‌ها برای اشتغال در مشاغل مشروع.
۲- عدم کسب شایستگی‌ها و بسندگی‌های لازم برای انجام کارهایی که بتواند نیازها و انتظارات مادی زنان را تامین نماید.
۳- نبود یک سازمان تامین اجتماعی که زنان آسیب دیده و بی‌سرپرست یا فاقد منابع مالی را پوشش دهد.
۴- ناسازگاری زناشویی و مشکلات در روابط اجتماعی درون خانواده و عدم حمایت‌های روانی-اجتماعی از طرف همسر. زنان در چنین شرایطی در جستجوی جایگزین‌هایی به‌عنوان شبکه حمایت اجتماعی می‌باشند.
۵- انتخاب فحشا توسط زنان به ‌عنوان راهبردی برای استقلال.
۶- طغیان اجتماعی زنان علیه نظام مردسالار و پاسخ به سلطه مردان.
۷- کاهش کارایی برخی از نهادها، سازمان‌ها و گروه‌های اجتماعی نظیر خانواده، شبکه خویشاوندی و همسایگی به‌عنوان نیروهای غیررسمی کنترل اجتماعی.
۸- جامعه‌پذیری و تجربیات اجتماعی تضعیف‌شده یا معیوب در جهت کسب مهارت‌های اجتماعی و زندگی.
۹- مشکلات در ملاک‌های همسرگزینی و احساس عدم رضایت زنان از همسرانشان در هنگام انتخاب همسر و تحمیلی دانستن آن[۲۲۴].
۱۰- وجود محل‌های فاسد و افراد فاسد در جامعه.
۱۱- برخی علل فردی مانند: وابستگی شدید به مادر و فقدان روابط محبت‌آمیز با پدر، جنون یا عقده روسپی‌گری، جاه‌طلبی و داشتن رویاهای شهرت، ثروت و قدرت و عشق به تجمل، دارا بودن منش ناثابت و کودکانه و سردمزاجی جنسی، تنبلی، عدم مهارت در کار، کم‌هوشی و ضعف مبانی عقلی، کمی سطح فکر و دانش عمومی[۲۲۵].
همچنین میان روسپی‌گری دختران جوان با زنان بزرگسال تفاوت ماهیتی وجود دارد، فحشای زنان بنابر قواعد و کلیشه‌ها به‌دلیل نیاز اقتصادی است، اما فحشای دختران ماهیتی واکنشی دارد که حاصل وجود ناهنجاری در تربیت اجتماعی است و در این شرایط، گرایش ذهنی و عاطفی این گروه به سمت ارضای نیازهای لذت‌جویانه جهت می‌یابد[۲۲۶]. انگیزه روسپی‌گری زنان طبقات بالا و پایین جامعه نیز متفاوت است. زنان روسپی در طبقه بالا و مرفه جامعه نه‌تنها این عمل را برای ارضای خواسته‌های جنسی خویش انجام می‌دهند، بلکه روسپی‌گری تفننی را تجدد یا تمدن می‌نامند و به آن فخر می‌فروشند، اما زنان روسپی طبقه پایین اجتماع، بیشتر به‌دلیل فقر نسبی اقتصادی و به اجبار دست به این عمل می‌زنند[۲۲۷].
عوامل موثر در تقاضای جنسی مردان نیز، خارج از چارچوب‌های تعیین‌شده اجتماعی نیز عبارت‌اند از: تغییر و رشد ناگهانی پایگاه اجتماعی، کم‌رنگ شدن عواطف زنان نسبت به همسر پس از تولد اولین فرزند، مشاهده زنان در خارج از منزل و مقایسه آنان با همسر نامرتب خود، سردمزاجی بسیاری از زنان، هوس‌رانی مرد یا تنبیه همسر (زن) از طریق بی‌توجهی[۲۲۸].
در قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز از یک‌سو تعریفی برای روسپی‌گری ارائه نشده است و قوانین موجود صرفا احکامی درباره زنان دارند، از سوی دیگر اگر قوادها (کارفرمایان و دلالان روسپی‌گری) دستگیر شوند مجازاتشان حداکثر ۷۵ ضربه تازیانه می‌باشد. حال آنکه مجازات زن روسپی در صورتی که شوهر نداشته باشد، صد ضربه تازیانه و اگر شوهر داشته باشد سنگسار است. این در حالی است که اگر شوهر وی کار قوادی و یا هدایت زن را به روسپی‌گری داشته باشد، تنها جریمه او ۷۵ ضربه شلاق است[۲۲۹].
جرم‌زدایی از روسپی‌گری گرچه موجب کاهش آثار و تبعات منفی و مخرب آن بر تمام جامعه می‌شود لکن ناخواسته پیامد‌های زیر را می‌تواند به ‌دنبال داشته باشد:
۱- شکل‌گیری سازمان‌های مجرمانه مخفی و غیرقابل کنترل روسپی‌گری که مشمول قانون مالیات هم نمی‌گردند.
۲- جرم نشناختن روسپی‌گری موجب اشاعه آن در اماکن عمومی شده (چون محل شناخته‌شده‌ای نمی‌تواند داشته باشد) و نه‌تنها چهره زشتی به جامعه می‌دهد، بلکه امنیت و آسایش زنان و مردان سالم و عفیف را نیز به خطر می‌اندازد.
۳- با عدم نظارت دولت بر روسپی‌گری (به‌دلیل جرم ندانستن آن) سلامت جنسی و بهداشتی جامعه به‌شدت در معرض خطر قرار می‌گیرد.
از طرفی برخی جوامع که پدیده روسپی‌گری و فحشا را دارای کارکرد‌هایی برای جامعه می‌دانند، فوایدی از این قبیل برای آن قایلند: استغنای جنسی افرادی که قادر یا حاضر به همسرگزینی نمی‌باشند و استغنای جنسی موقت جهانگردان، ملوانان و کسانی که دور از خانواده به سر می‌برند. البته از هم پاشیدگی خانواده‌ها مهم‌ترین خطری است که در این دیدگاه مورد غفلت قرار می‌گیرد[۲۳۰]، علاوه‌ بر اینکه این پدیده می‌تواند باعث افزایش بیماری‌های مراقبتی مثل ایدز، کم شدن آمار ازدواج، افزایش طلاق، تولد کودکان خیابانی و افزایش سقط جنین باشد.
آنچه در این گفتار لازم است به آن پرداخته شود این موضوع است که آیا قانونگذار در قوانین جزایی ایران برای کنترل این پدیده شوم و مجرمانه عنوان خاص یا مناسبی در نظرگرفته است یا خیر؟ واقعیت امر این است که علی‌رغم اشراف قانونگذار به این موضوع و با وجود تعدیل و تغییرهایی که به فراخور امر و مقتضیات زمان در قوانین سابق یا جدید ترتیب داده هیچ گاه نگاه اصولی درجهت کنترل دقیق وکارآمد اینگونه جرایم نداشته است و به همان قالب سنتی ومسبوق اکتفا نموده درحالیکه پدیده روسپیگری سوا از ماهیت روانشناختی موضوع،بعنوان یکی ازمعضلات اجتماعی دستگاه‌های متولی پیشگیری درحوزه سیاست جنایی را با چالش روبرو کرده است سوال این است آیا مقررات ماده۲۴۳ از قانون مجازات اسلامی در باب قوادی و یا ماده ۶۳۹ از همین قانون دربرگیرنده عنوانی مطلوب برای مجازات روسپیگری می‌باشد؟
در مورد اول قطعا بر روسپی عنوان قواد صدق نمی‌کند چرا که قواد جمع کننده و بعبارتی دلال وقوع جرم زنا یا لواط می‌باشد درحالیکه روسپی خودمرتکب جرم اصلی است در مورد دوم روسپیگری مصادیق ماده ۶۳۹ از قانون مجازات اسلامی را نیز دربر نمی‌گیرد در تشویق کردن مردم به فساد و فحشا هرچند روسپی می‌تواند به عنوان عامل نقش ایفا کند واقع این است که دراین حالت بعنوان روسپی مجازات نمی‌شود بلکه باید عنصر مادی جرم تشویق به فساد و فحشا محقق گردد لذا باعنوان مجرمانه‌ای مواجه می‌شویم که با وجود شیوع و ضرورت مجازات و در قالب عنوانی خاص و متناسب از توجه فنی به آن غفلت شده است.
در این گفتار موضوع این است که محاکم مواجه با افرادی می‌شوندکه بکرات به اتهام جرایم منافی عفت غالبا دون زنا در برابر قاضی قرارگرفته و همگان ازوضعیت مشارالیها اطلاع دارند و نهایتا براساس نقص قانون و بلحاظ عدم عنوانی خاص ومتناسب در قانون منتهی می‌شود به شدت عمل محکه و آن هم باتعیین ۹۹ ضربه شلاق تعزیری و به استناد ماده ۶۳۷ از قانون مجازات اسلامی همین مقدار و تمام. درحالیکه چنین مجرمانی بلحاظ نهادینه شدن این پدیده مجرمانه در آنها ابایی ندارند که در جهت رسیدن به مطامع غالبا مالی خود مجددا درد شلاق تعزیری را بارها و بارها تحمل کنند و افراد بیشتری را به جرگه فساد دلالت نمایند و هیچ گاه با وجود تفاسیر متعدد و برداشت‌های گاها شخصی محاکم از سرناچاری و بی‌قانونی مفسد شناخته نشوند چرا که همین عنوان نیز در قانون تعریف مشخصی ندارد و قواعد بسیاری چون تدرا الحدود بالشبهات باعث شده که توسل به آنچه که تصدیق یقینی نیست بسی گران آید.
نکته دیگری که در این مقوله شایسته بیان است توجه به نوع مجازات براساس دید سزادهی و در نگاه دیگر رویکرد به مجازاتی عدالت محوراست با این تفسیرکه روسپی صرفنظر از عللی که در فوق بیان شد از ارتکاب جرم اهدافی را دنبال می‌کند گاهی اقدام او در جهت انتقام گیری و به خطر انداختن حیثیت افرادی خاص و وسیله اخاذی قرار دادن است گاها بطور مستقیم منفعت طلبی و کسب درآمد مقصود و مطلوب اوست و گاهی خودبزه دیده و قربانی باندهای مخوف می‌باشد بیان این شقوق ازاین حیث اهمیت دارد که قانونگذار آگاه می‌بایست با در نظرگرفتن اوضاع و احوال پدیده مجرمانه بعنوان طببیبی حاذق چاره کار را بیابد واین نسخه گاهی مجازات صرف است گاهی الزام به درمان وزمانی نیز حمایت از روسپی بعنوان بزه دیده بزهکار لذا شاید در بادی امر مساله ساده جلوه نماید ولی واقعیت این است که رسالتی بس دشوار است و تنها محاکمی که از نزدیک با اینگونه جرایم سروکار دارند عمق چالش در این حوزه را احساس نمودند.
نمونه‌ای از پرونده دادگستری
در پرونده کلاسه ۶۷مامورین درزمان دستگیری عده‌ای از مزاحمین برای نوامیس مردم در خانه‌ای تیمی حسب گزارش مواجه با تعدادی افرادباسابقه شرارت، توزیع مواد مخدر شیشه، زنا، لواط، در پرونده‌های متعدد، می‌گردند در همین خصوص تعدادی دختران جوان که با این افراد همکاری می‌کردند و در زمان دستگیری دراتاقهای جداگانه ای ضمن مصرف شیشه با افرادی غالبا از قشرمرفه مشغول عمل منافی عفت بودند دستگیر وبه دادسرا دلالت می‌گردند پرونده به بازپرس ارجاع و آنچه در پرونده بیش از همه نظر را معطوف می‌دارد اظهارت احدی از خانمهای دستگیر شده در پرونده است: اینجانبه ز- ا متولد سال ۱۳۷۲ هستم دارای ۷فقره سابقه رابطه نامشروع می‌باشم پدرم را ندیدم ومادرم نیز به همراه دوخواهردیگرم با ناپدری ام زندگی می‌کنند اعتیاد به شیشه دارم در جواب سوال بازپرس عنوان می‌دارد مدت یکماه است که از شوهر معتادم جداشدم وچون کسی مرا قبول نمی‌کرد به سفارش یکی از دوستانم به این خانه رفتم و در این مدت روزانه تعدادی افراد که نمی‌شناختم با من عمل منافی عفت انجام دادند چون خماربودم به خاطرندارم درچه حد بوده است فکرکنم دخول صورت می گرفت فقط می‌خواستم زودترکارش تمام شود و برود و محسن-ن برای هر نفر هشت هزار تومان بعلاوه خرج عملم را می‌داد هیچ احساسی نسبت به هیچکدام نداشتم همه آنها اشغال بودند. بازپرس سوال می‌کند چرا با این همه سابقه اصلاح نشدید؟ آقای قاضی دیگر برایم مهم نیست دستم را ببینید همه این سوختگی‌ها را این افراد زمان نزدیکی با من با فندک انجام دادند و خودم متوجه نشدم کسی ندارم که منتظر من باشد مرا اعدام کنید!
در ادامه دادستان مشخصا برای این متهمه به اتهام عمل منافی عفت و دایرکردن مکان فساد و فحشا درخواست کیفر می کند پرونده در دادگاه مطرح و دادگاه اینطور انشا رای می کند درخصوص اتهام خانم ز- ادایربه عمل منافی عفت با توجه به تحقیقات معموله اقرارمقرون به واقع متهمه در دادسرا ودادگاه وی را به تحمل نودونه ضربه شلاق تعزیری محکوم و در مورد دایرکردن مکان فساد و فحشا با توجه به اینکه منزل متعلق به شخص دیگری بوده و عنصر مادی لازم برای این جرم وجود ندارد حکم برائت متهمه در این خصوص صادرمی‌شود بدیهی است که این حکم برای این متهم نه جنبه ارعابی دارد و نه کمکی به حل اساسی این پدیده می کند از سویی این شخص خودبزه دیده نیزمی‌باشداینجاست که قانونگذار لازم است این جرم را تحت عنوان خاص و مناسب با بیان شقوق مختلف و در نظرگرفتن مجازات مناسب و کارآمد برای هرشق بانگاهی عدالت محور جرم انگاری نماید. علاوه بر آن اجرای دقیق قانون موجود توسط مجریان مجرب و مخصوص، چیزی شبیه پلیس قضایی سابق که آموزش‎های لازم و خاص را دیده باشند و از تعهد و تخصص لازم برخوردار باشند؛ از رشد روسپیگری تا حد زیادی می‌کاهد. ناگفته پیداست که این به معنای برخورد خشن و بی‌حساب و به دنبال آن تغییر منطقه جغرافیایی و احیاناً استراتژیک دست‌اندرکاران این پدیده شوم نمی‌باشد، که محدوده کاری خود را از محله‌ای به محلی‌ دیگر و از شهری به شهر دیگر منتقل کنند. اجرای قانون موجود نیز ظرافت‌های خاص خود را می‌طلبد، به عنوان مثال مجریان طرح علاوه بر تعهد لازم برای اجرا، نیازمند آموزش دروسی از فقه و حقوق در مباحث مربوطه، همچنین گذراندن واحدهایی از دروس جامعه‌شناسی و روان‌شناسی می‌باشند. به هر حال توجه به این نکته ضروری است که در مواجهه با این مشکل با طیفی از معضلات روبرو بوده، که هرکدام از آنها نیازمند برخوردهای متفاوتی است. لذا از یک سو برخورد فرهنگی همراه با سیاست‌های پیشگیرانه باید تقویت گردد و از سوی دیگر احتیاج به برخوردهای قانونی متناسب با شعاع تخریبی آن می‌باشد. بنابراین باید برای حفظ سلامت و کیان جامعه و ریشه‌کنی فسادی که در حال متلاشی نمودن جامعه است، تمام دست‌اندکاران اعم از دایرکنندگان مراکز فساد و فحشا، سوداگران و قاچاقچیان زنان و دختران به اشد مجازات برسند.
گفتار دوم: جرم جنسی عقیم
جرم وقتی عقیم است که مجرم به واسطۀ عدم مهارت یا بی‌کفایتی یا بی‌فکری خود یا یک علت اتفاقی غیرقابل پیش ‌بینی نتیجه‌ای از عمل خویش نمی‌گیرد. در این مورد مقتضیاتی که به وجود آمده‌اند مستقل از ارادۀ فاعل هستند. مثلاً بزهکار تیری به قصد کشتن دیگری رها کرده ولی تیر به دلیل عدم مهارت یا بی‌کفایتی یا علت اتفاقی غیر قابل پیش ‌بینی به خطا رفته و به هدف اصابت نکرده است در اینجا فرد مجرم با وجود تهیه مقدمات و تیراندازی و انجام کلیه عملیات در مسیر مجرمانه نتوانسته به نتیجه نهایی که همان کشتن فرد منظور است، دست یابد به این عمل جرم عقیم گویند[۲۳۱].
در قانون مجازات اسلامی جرم عقیم پیش بینی نشده است مادۀ ۴۱ قانون مذکور در مورد شروع به جرم است. باتوجه به این ماده مجازات جرم عقیم و در حدی متصور است که مقدار عملیات انجام شده، همانند شروع به جرم، جرم باشد[۲۳۲].
بحثی که دراینجا مطرح می‌شود اینست که آیا قانونگذار بمانند آنچه در مورد سایر جرایم عقیم به سکوت اکتفا نموده در جرایم جنسی عقیم نیز با این درجه اهمیت می‌بایست عمومات را ملاک قرار می‌داد یا طرحی نو ارائه می‌کرد؟ آیا نیاز نبود عنوان خاص مجرمانه‌ای را در نظر بگیرد؟
در موارد متعددی درزمان رسیدگی محاکم به شکایت شخصی که خود یا منسوبین تحت ولایت یا قیمومت او مورد تعرض قرار گرفته‌اند برمی‌خوریم ولی متاسفانه چون عنوان خاص و متناسب قانونی وجود ندارد با عدم پاسخگویی مواجه می‌شوند.
در یک مورد عملی مطرح در دادگستری شاکی شکایت نموده که وی چوپان گوسفندانش در صحرا بوده که به موتورسواری با دو سرنشین برخورد می‌کند که آنها با دیدن وی از موتور پیاده و ابتدا از وی آدرس یکی از اهالی محل را می‌پرسند وسپس می‌بینند که او تنهاست با صحبتهای نامربوطی از او می‌خواهند که لخت شود و وقتی با ممانعت روبرو می‌شوند شاکی را تهدید که ناچارا وی تن به خواسته آنها می‌دهد اما قبل از اینکه موفق به عمل شنیعی گردند با مقاومت او دیگر چوپانان سررسیده وآن افراد موفق به انجام عمل شوم خود نمی‌شوند و متواری می‌گردند که با شکایت شاکی و شناسایی متهمین از طریق اهالی محل آنها دستگیر و به مراجع قضایی تحویل می‌شوند در این پرونده آنچه حائزاهمیت است اینست که تنها اتهام تهدید موضوع ماده ۶۶۹ از قانون مجازات اسلامی تفهیم می‌شود[۲۳۳].
سوال اینست که آیا مطلوب و مقصود اینگونه متهمین تهدید شاکی بوده است یا منظور دیگری را مدنظر داشتند؟ بدیهی است که مقصود آنها وقوع جرمی بوده است غیر از آنچه مورد تفهیم و انتساب اتهام قرار گرفتند و آنچه تفهیم گردیده درواقع حتی تحت شروع به جرم نیز قابل تصور نیست و به بعنوان مقدمات اولیه و در جهت تدارک وقوع جرم است درحالیکه در مرحله بعدی مجنی علیه را لخت نمودند و اساسا در کلیت جرم محتمل‌الوقوع هیچ سنخیتی بین مقصود عقیم مانده با اتهام تفهیمی وجود ندارد در حالیکه سوا از تهدید جرمی علیه تمامیت جسمانی و حیثیت افراد به وقوع پیوسته و لازم بود قانونگذار عنوان شایسته و متناسب قانونی در این خصوص درنظر می‌گرفت.
شاید متبادر به ذهن باشدکه متهمین علاوه بر تهدید مرتکب جرم فعل حرام گردیده‌اند، انتقاد اینست که چرا دستگاه قضایی بواسطه عام الشمول نبودن قوانین بایدبرای ترسیم یک سیاست جنایی مبتنی بر پیشگیری اصلاح و درمان و مجازات متمسک به عناوین موسع و غالبا غیرمربوط شود درحالیکه به لحاظ روانشناختی نیز اگر به عمل اینگونه متهمین توجه شود خسارت روحی و روانی وارده توسط آنها بمراتب سنگین‌تر از آن می‌باشد که اقدام آنها فقط یک جرم تهدید ساده یا ارتکاب فعل حرام تلقی شود ناگفته نماند اگر بزه دیده یک زن بود باز قانونگذار حرف چندانی برای گفتن نداشت و تنها شاید یک بزه مزاحمت برای بانوان اضافه می‌شد آنچه در ماده ۶۱۸[۲۳۴] از قانون مجازات اسلامی در نظرگرفته شده است درحالیکه این مجازات‌ها متناسب با عمل ارتکابی متهمین نیست و تصور اقدام متهمین برای هرکس به مراتب بنحوی چندش‌آور و ترسناک باشد، که وجدان آگاه آنها این قبیل مجازاتهای خرد را برای اینگونه متهمین پذیرا نباشد بهتر بود قانونگذار بصرف قصد ارتکاب جرم جنسی با هرگونه نمود ظاهری بنحوی که مجنی علیه اقدام و قصد مرتکب را دریابد و برای وی تشویش ذهنی ایجاد کند هرچند جرم عقیم بماند تحت عنوان بسزایی جرم‌انگاری و مجازات نماید.
گفتار سوم: تعدیات جنسی به اطفال و افراد صغیر
شاید در بادی امر ارائه تعریفی از کودک، ساده و غیر غامض به نظر آید لیکن در قالب مباحث حقوقی و با در نظر گرفتن قواعد شرعی و قوانین داخلی و بین‌المللی ارائه تعریفی از کودک مشکل خواهد بود.
در حقوق داخلی ایران و مستنبط از قوانین و مقررات موجود، طفولیت نقطه مقابل بلوغ است و طفل در مقابل بالغ قرار می‌گیرد. به عبارتی دیگر در حقوق ایران افراد انسانی به لحاظ سنّی به دو دسته کلی طفل و بالغ تقسیم می‌گردند و یا صغیراند یا کبیر.
با وصفی که قانون جدید مجازات به استثنای ماده ۸۸ آنهم تلویحا تعریفی از طفل ارائه نکرده است مطابق تبصره ۱ ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی سابق و تبصره ۱ ماده ۲۱۹ قانون آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری منظور از طفل را کسی دانسته که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد. ملاحظه می‌گردد که در هر دو تبصره مواد مذکور طفل به معنی صغیر و در مقابل بالغ قرار گرفته است. تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی مقرر می‌دارد: «سن بلوغ در پسر ۱۵ سال تمام قمری و در دختر ۹ سال تمام قمری است.» که در محاسبه آن به سال شمسی سن بلوغ پسر ۱۴ سال و ۷ ماه و در خصوص دختر ۸ سال و ۹ ماه خواهد بود که ملاحظه می‌گردد نه در قانون مجازات و نه در قانون مدنی، طفل تعریف واحدی ندارد و تعریف طفل بر حسب جنسیت او تفاوت پیدا می‌کند.
اما نکته قابل توجه آن است که آیا هر فرد بالغی بزرگسال نیز هست یا خیر؟ و به عبارتی دیگر آیا بلوغ مساوی با بزرگسالی است؟ همچنین آیا میان طفل و کودک به لحاظ منطقی رابطه تساوی برقرار است یا عموم و خصوص مطلق؟ اگر بلوغ مساوی با بزرگسالی باشد در این صورت رسیدن به سن بلوغ مساوی است با ورود به بزرگسالی و همچنین اگر بین طفل و کودک رابطه تساوی برقرار باشد؛ در این صورت کودک هر فرد انسانی ذکور زیر ۱۵ سال تمام قمری و هر فرد اناث زیر ۹ سال تمام قمری است که پس از رسیدن به این سن دیگر کودک محسوب نشده و بزرگسال خواهد بود. لیکن چنانچه بلوغ مساوی با بزرگسالی نباشد و بین کودک و طفل رابطه عموم و خصوص مطلق برقرار باشد در این صورت باید گفت هر طفلی کودک است لیکن برخی کودکان طفل هستند و برخی کودکان طفل نیستند.
در این صورت با توجه به تعریفی که در قوانین داخلی ایران از طفل ارائه شده، باید گفت طفل هر فرد انسانی است که به سن بلوغ شرعی نرسیده باشد لیکن این امر به معنی خاتمه دوران کودکی و ورود به بزرگسالی نیست. نگاهی دقیقتر به دو مقوله مذکور مؤید آن خواهد بود که در حقوق ایران، طفل و کودک را نمی‌توان یکسان فرض کرد و تعریف واحدی از آن ارائه داد؛ چرا که طفل فردی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده ولی کودک فردی است که به رشد عقلی و دماغی دست نیافته است به عبارتی دیگر کودکی ضرورتاً به معنی عدم وصول به سن بلوغ نیست بلکه کودکی به معنی عدم وصول به سن رشد و تکمیل قوای عقلی است از این رو همچنانکه طفولیت نقطه مقابل بلوغ است کودکی نیز نقطه مقابل بزرگسالی است که مقنن ایرانی نیز در عمل چنین تفکیکی را با تعیین آستانه‌های سنی مختلف برای برخورداری از حقوق و تکالیف اجتماعی مورد پذیرش قرار داده است.
ماده یک کنوانسیون حقوق کودک در تعریف کودک اشعار داشته: «از نظر این کنوانسیون منظور از کودک افراد انسانی زیر ۱۸ سال است…» که صرفنظر از پذیرش یا عدم پذیرش این تعریف در حقوق داخلی باید گفت که هر فرد انسانی زیر ۱۸ سال اعم از اینکه بالغ باشد یا خیر، کودک محسوب شده و پس از رسیدن به سن ۱۸ سال تمام که مساوی با تکمیل قوای عقلی فرد است بزرگسال محسوب می‌گردد. از نظر حقوقی نیز کودک به فردی اطلاق می‌گردد که از نظر سنی به نمو جسمی و روحی لازم برای زندگی اجتماعی نرسیده و از رشد عقلی و فکری لازم نیز برخوردار نباشد.
یکی دیگر از مسایل بغرنج و بسیار پیچیده تجاوزات جنسی به کودکان و خردسالان است طبق آمارهای تکان دهنده متاسفانه اکثر این تجاوزات در کودکان توسط محارم مثل پدر، برادر، عمو، دایی و.. یا والدین ناتنی و نهایتا فامیل درجه سه یا بیشتر انجام می‌شود در کنار این آمار هسنتد افراد شیاد و شرور بیماری که به علل مختلف به آزار جنسی کودکان می‌پردازند.
اگر موضوع کودک آزاری جنسی کودکان تا کنون کمتر مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است نه بخاطر کم اهمیت یا بی‌اهمیت بودن موضوع، و نه به جهت قلّت موارد اتفاق افتاده کودک آزاری جنسی است، بلکه متاسفانه این موارد در حال حاضر کراراً واقع می‌شود و ضمانت اجرای موثر و کافی برای مجازات و تنبیه مرتکبان نیز وجود ندارد، لیکن عدم طرح و پرداخت به این معضل بزرگ فرهنگی و اجتماعی بدین خاطر است که از نظر سنّتی و فرهنگی، این موضوع بصورت یک موضوع دورازذهن بشمار می‌رود و تمایلی به صحبت در مورد آن وجود ندارد اما واقع اینست که این پدیده شوم دور از ذهن نبوده و روزبه‌روز بر اینگونه جرایم افزوده می‌شود همانطورکه بیان شد یکی از موارد بعنوان چالش عدم ضمانت اجرای موثر و کافی برای مجازات و تنبیه مرتکبان می‌باشد که این ناشی از عدم پیش بینی عنوان خاص و متناسب در قانون است هرچند قانون مجازات اسلامی مباحثی را تلویحا به این موضوع اختصاص داده اما فی‌الواقع عنوان خاصی رادرنظرنگرفته است شاید متبادر به ذهن گردد که طبق قانون خاص مربوط به کودک آزاری این مباحث پیش ‌بینی شده اما مقصود این است که قانونگذار مشخصا به فراخور بیان در قانون مجازات اسلامی توجهی خاص به بزه تعدی جنسی به کودکان ننموده است.[۲۳۵]
چالش دیگرآنست که درماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی[۲۳۶] انواع زنای مشمول حداعدام را بیان کرده ومشخص ننموده که فرض زنای با محارم شامل زنای با افراد غیربالغ نیز می‌گردد یا خیر با توجه به اینکه شرط اثبات حد را بلوغ دانسته است. درحالیکه بیشترین آمار تعدیات به اطفال توسط والدین گزارش شده است.
تنها موردی که قانونگذار در این خصوص شاید بتوان گفت به آن توجه نموده بودآنهم درقانون سابق در بحث لواط شخص بالغ با نابالغ است که فاعل کشته می‌شود و مفعول اگر مکره نباشد تا۷۴ ضربه شلاق تعزیری محکوم می‌شود[۲۳۷]. سوال اینجاست که اگر نابالغ اغفال شده باشد تکلیف چیست؟ آیا علی‌رغم طفل بودن مجنی علیه و فریب خوردن باید مجازات شلاق براو بار نمود.
همین غفلت قانونگذاردربحث مساحقه که یک طرف آن طفل اغفال شده باشد نیزوجود داردوعملا محاکم را در رویارویی با اینگونه جرایم و تععین مجازات متناسب با چالش روبرو می‌کند.
در یک مورد عملی دردادگستری ولی طفل مورد تعرض اینگونه شکایت می‌کند که فرزندش برای خریدن بستنی از خانه خارج شده وتوسط ب- الف مورد تعرض قرارمی‌گیرد بنحوی که هم اکنون برای فرزندش مشکلات روحی و روانی ایجاد شده وحتی قادربه رفتن به مدرسه نیست دادگاه در جهت مزید اطلاع از طفل می‌خواهد ماجرا را توضیح دهد که با همکاری همراهان مطلب رااینطور عنوان می‌کند: جهت خرید بستنی به مغازه نزدیک خانه مراجعه می‌کند و در دادگاه با خطاب قرار دادن متهم می‌گوید: او به من گفت بیا دوچرخه سواری کنیم و مرا سوار دوچرخه کرد و دائم به پاهایم دست می‌زد و صورتم را فشار می‌داد بعد مرا به خانه خودشان برد و به من می‌گفت….را بمکم بعد هم روی من… کرد برای این متهم که حادثه در زمان دادگاه‌های عام بوده آدم‌ربایی تفهیم وبراین اساس محکوم می‌شود ودر مورد تجاوز و وقوع عمل لواط یا تفخیذ حکم برائت صادرمی‌گردد فقط به این علت که متهم عملی مطابق آنچه در قانون قیدشده را مرتکب نشده است. شاید در این موضوع تصمیم دادگاه درست بوده چرا که با آوردن شرط علن و در مرعی و منظر عموم موضوع بنحوی حتی مشمول ماده ۶۱۹[۲۳۸] و۶۳۸[۲۳۹] از قانون مجازات اسلامی نیز نمی‌گردد.
روشن است که قانونگذار می‌بایست درمورد اطفال با لحاظ شرایط روحی وروانی و آسیب وارده به آنها بواسطه وقوع جرم دربحث جرایم جنسی بنحو شایسته ای اتخاذ تصمیم نمایدوراه مفربر اینگونه مجرمین خطرناک را ببندد وسوا از جرایم ارتکابی دیگر برای این موضوع مجازات را تشدید و حداقل اینکه با اینگونه مجرمین بعنوان بیمارانی ملزم به درمان با ضمانت اجرا رفتارکند.
گفتار چهارم: خیانت به همسر
یکی از مقولاتی که علی رغم اهمیت آن دربحث جرایم جنسی کمتربه آن پرداخته می‌شود موضوع خیانت به همسر است.این مهم شیرازه بسیاری از کانونهای خانوادگی را به هم ریخته وکودکانی غالبا بی‌سرپرست را روانه اجتماع کرده و تبعات آن چه بسا شدیدتر و جدی‌تر باشد آن زمانی که حقد ایجاد شده جرایم خشنی چون قتل و معضل چندش‌آوری چون اسیدپاشی را ایجاد کرده است. کم نیست چنین حوادثی، و با کمی کنکاش در صفحه حوادث روزنامه‌ها و مجلات به وفور مطالبی مرتبط که ردپایی از خیانت یکی از زوجین در آن نمود دارد دیده می‌شود آنچه در حوادث قابل بررسی جرم‌شناسانه می‌باشد، اقدامات بزه دیده است صرفنظر از مواردی که ارتباط با یک رابطه ساده شروع و با سطح آگاهی طرفین نسبت به خلقیات طرف مقابل گاها منجربه فاصله‌گیری و عشق یکطرفه می‌گردد و این آغاز مشکل است بسیاری از موارد افراد متاهل به هر دلیل با وجود علقه‌ای نیم بند قلوب خودرا مامن عشقهایی کاذب و فریبنده و مخفی قرار داده تا به عشقی تمام وکمال دست یابند اما به قیمت وتاوانی بس گزاف، دراین مقال باتوجه به آگاهی به وجه‌های نامشروع و ناهنجار این گونه ارتباطات درصدد نیستیم که مباحث گفتار تنها به تبعات و آثار شوم خیانت به همسر اختصاص یابد بلکه برآنیم بگوییم قانونگذارعلی‌رغم اهمیت موضوع عنوانی خاص و متناسب را پیش‌بینی نکرده است هرچند به نظربرسد تفکیک محصن از غیر محصن در مجازات و در جرم حدی زنا خود گویای توجه قانونگذار به این موضوع است لکن این بحث مطرح می‌شود که رویه قضایی در جرایم دون زنا چیست آیا زمانی که یک مرد یا زن متاهل مدت زمان مدیدی کانون خانواده را بسخره گرفته و ظالمانه مظلومی را پایبند عشقی دروغین نموده واو را امیدوار کرده وبه یکباره با کشف موضوع خنجری برروح و روان طرف مقابل که عشقی صادقانه داشته وارد می‌آورد، تنها مستحق ۹۹ ضربه شلاق تعزیری است[۲۴۰]. به عقیده نگارنده این جرم سوا از اینکه جنبه حق الهی دارد بزهی خصوصی با قایل شدن شان برای شاکی خصوصی می‌باشد لذا قانونگذار عملا رویه قضایی را با چالش و معضل مواجه کرده شاید تحلیل شود این موضوع می‌تواند از موارد اثبات عسروحرج و راهی برای جدایی زوجین باشد آیا با این راهکارمشکل حل خواهدشد؟ از سویی زمانی که خائن به همسر زوجه باشد تکلیف چیست؟ بنظر می‌رسد قانونگذار می‌بایست برای این طیف جرایم عنوان خاص ومتناسب درنظر می‌گرفت هم بلحاظ جنبه پیشگیرانه از جرم وهم بلحاظ رعایت عدالت وانصاف در موردی عملی گزارش مامورین کلانتری ۱۲ حکایت دارد یک مورد درگیری در مطب پزشکی رخ داده و مصدومین حادثه که پزشک ومنشی مطب می‌باشد به پزشکی قانونی معرفی و ضارب تحت نظر قرار دارد پرونده به دادسرا ارسال شکات نیز حاضر و متهم تحت نظر نیز اعزام می‌شود بازپرس از شکات می‌خواهد که شکایت خود را مطرح نمایند ومتفق القول اعلام می‌دارند ساعت حدودا ۹ شب سه شنبه درحالیکه مطب درحال تعطیلی بود و به انجام امورات مطب مشغول بودیم شخصی دیوانه‌وار درب مطب را کوبیده که به محض گشودن درب متهم بدون دلیل شرعی وقانونی آنهارا مورد ضرب و جرح قرار داده است. متهم در جواب بازپرس عنوان می‌دارد آیا اگرکسی ناموس‌پرست باشد مستحق غل و زنجیراست؟ در ادامه متهم اینطور عنوان می‌دارد اینجانب از ابتدا راضی نبودم این خانم در مطب این آقا که پسرخاله‌اش است کارکند و اصلا رضایت به کار او نداشتم چون احتیاجی نداریم در شب حادثه به خانه مراجعه کردم با غیبت همسرم مواجه شدم لذا به مطب مراجعه کردم درب مطب قفل بود ازیکی از رهگذران خواستم درب مطب را بکوبد و او این کاررا انجام داد این آقای دکترپشت درب آمد و گفت مطب تعطیل است بنده درب را هل دادم وبه اوگفتم خانم من کجاست گفت خانمت اینجا نیست برای دیدن اتاقها با مقاومت روبرو شدم درب یکی اتاقهای مطب را باز کردم دیدم همسرم سرلخت با آرایشی غلیظ که هیچگاه او را تا بحال به اینصورت ندیده بودم با لباسی زننده در اتاق بود باید چکار می‌کردم این خانم جوانی من را تباه کرده و مرا گرفتار عشقی دروغین نموده است حاضرم افرادی را که آنها را با آن وضع دیده اند حاظر کنم بازپرس با توجه به اعلام شکایت زوج در شعبه‌ای دیگر و ادغام هر دو پرونده و رسیدگی در یک شعبه بلحاظ ارتباط موضوع دستور تحقیق از مطلعین را صادر و اظهارات زوج مورد تایید قرارمی‌گیرد و نهایتا برای شکات به اتهام برقراری رابطه نامشروع و برای متهم به اتهام ایراد ضرب و جرح کیفرخواست صادر می‌شود و دادگاه مشخصا در بحث رابطه نامشروع هر کدام از متهمین را به ۶۰ ضربه شلاق تعزیری محکوم می‌کند زوج طی لایحه اعتراضیه‌ای نه به محکومیت خودش بلکه به مقدار مجازات تعیینی برای شکات اعتراض می‌کند و در قسمتی از لایحه اعتراضیه خود اینطور عنوان می‌دارد آیا مجازات همسری خائن که آبرو و حیثیت مرا برده و پنج سال مرا بازی داده همین مجازات است پس بهتر است هر کسی خودش عدالت را اجرا کند! رای مزبور در دادگاه تجدیدنظر تایید اما حادثه دلخراش دیگری رخ می‌دهد و این بار زوج با چاقو زوجه را از ناحیه طحال مورد جرح قرار می‌دهد و پروندهای دیگری در این خصوص در شعب دادسرا مطرح می‌شودکه بیان جزییات موجب اطناب است سوال این است که آیا قانونگذار نمی‌بایست درموارد جرایم جنسی که منجر به خیانت به همسرمی‌باشد عنوان خاصی در نظر می‌گرفت وحداقل باهمین عنوان خاص مجازات تادیبی متناسب چون حبس لحاظ می‌نمود تا طرفین را به اندیشه وادارد و فرصت تصمیم گیری عجولانه از آنها گرفته شود و مهمتر از آن مجازات با جرم ارتکابی تناسب داشته باشد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:15:00 ب.ظ ]




پیشینه‌ نظریه‌ی فیض را در نظریه‌ی بهره‌مندی افلاطون و آرای غنوصیان (گنوسیست‌ها) فلوطرخوس و فیلون یهودی دانسته‌اند، اما بی‌گمان توفیق طرح مدون و روشن آن نصیب نوافلاطونیان و در رأس آن‌ها فلوطین و پس از او پروکلس شده است.
بسیاری از فلاسفه‌ی مسیحی، مسلمانان و یهودی نظریه‌ی فیض را تلقی به قبول و آن را با آرای خود تکمیل و تعدیل کرده‌اند. از مسلمانان فارابی، ابن‌سینا، خواجه‌طوسی و صدرالمتالهین و از مسیحیان اسکات اریگنا، آکویناس و مایستر اکهارت با صبغه‌ای از نظریه‌ی بهره‌مندی افلاطون و از یهودیان ابن‌میمون و صاحب کتاب زهر آن را پذیرفته‌اند. اگرچه برخی دیگر نظیر ابن‌رشد و نیز غالب متکلمان، نظیر غزالی و غالب اشاعره به آن سخت تافته‌اند.
این نظریه سیر تکمیلی خود را به تدریج در فلسفه‌‌ی اسلامی طی نموده و به جواب‌های شایسته و قابل قبولی در برابر شبهات گوناگون دست یافته است که در این میان ابن‌سینا و به‌ خصوص صدرالمتالهین سهم به‌سزایی را در تبیین فلسفی این مسئله داشته‌اند. لذا شایسته است دیدگاه هریک در این مسئله بررسی و مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. برای دست یافتن به این مقصود باید ببینیم فلاسفه‌ی موردنظر تا چه حد در این‌نظریه از فلاسفه و مکاتب فکری فلاسفه‌ی گذشته متاثر بوده‌اند و درچه زمینه‌هایی مطالب ابتکاری ارائه نموده‌اند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

البته دلیل انتخاب ابن‌سینا و صدرالمتالهین در بررسی تطبیقی حاضر در بحث فیض، علاوه بر عمق و غنای فلسفی این دو متفکر، این است که ابن‌سینا معمولاً به‌عنوان نماینده‌ی مکتب مشاء اسلامی محسوب می‌شود و صدرالمتالهین نیز موسس و نماینده‌ی حکمت متعالیه به حساب می‌آید که با بررسی نظریات این دو فیلسوف به‌طور غیرمستقیم دیدگاه تابعان و پیروان این دو مکتب نیز بررسی می‌شود. با توجه به این مطلب در تفسیر و توضیح بیشتر دیدگا‌ه‌های ابن‌سینا و صدرالمتالهین درباب موضوع مورد نظر، از نظریات پیروان، شارحین و حاشیه‌نویسان بر آثار این دو فیلسوف از جمله خواجه‌نصیرالدین‌ طوسی، استاد مطهری، علامه طباطبایی، آیت‌الله جوادی‌آملی و آیت‌الله مصباح‌یزدی و سیدجلال‌الدین آشتیانی و … در این اثر استفاده خواهد شد.
ب ) ‌اهمیت و ضرورت پژوهش
پژوهش درباره‌ی موضوع مورد بحث یعنی بررسی تطبیقی مسئله‌ی فیض از دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا از این جهت اهمیت دارد که مشاهده می‌شود از جانب مسلک‌های متفاوت اعتقادی اعتراضات و اشکالاتی بر نظریه‌ی فیض و نحوه‌ی ارتباط بین مبدأ متعال با ماسوای او وارد می‌شود. از متکلمان که در سودای تکفیر فلاسفه این نظریه را هدف انتقادات خود قرار داده‌اند تا فلاسفه‌ای که به هدف تصحیح و پالایش روش موروث از ارسطو بدین نظر تاخته‌اند و یا عرفایی که آن را با وحدت شخصی وجود ناسازگار می‌یابند و دین‌دارانی که آن را مغایر آموزه‌های مذهبی در باب خلقت و آفرینش دانسته‌اند تا ماده‌گرایانی که این نظریه را (در کنار نظریه‌ی خلق از عدم) به عنوان امور غیرعقلی ارزیابی کرده و در صدد حذف و طرد آن برآمده‌اند، هر یک طیفی از منتقدان نظریه‌ی فیض را تشکیل می‌دهند.
لذا برای پرهیز از اشکالات و پاسخ‌گویی بدان ها، بررسی دیدگاه‌های فلاسفه‌ی اسلامی از جمله ابن‌سینا (که از نمایندگان مهم مکتب مشاء در جهان اسلام محسوب می‌شود) و صدرالمتالهین (که موسس حکمت متعالیه می‌باشد) که نظریه‌ی فیض در فلسفه‌ آن ها رفته رفته سیر تکمیلی خود را طی نموده و به ویژه نظریه‌ی فیض صدرا که در جواب گویی به شبهات کارآتر شده است ضرورت پیدا می‌کند.
البته انگیزه‌ی حکما و اندیشمندان ابتدا برای پرهیز از اشکالات وارد بر نظریه‌ی حدوث عالم و ازلی بودن مبدأ و نیز نظریه‌ی ازلی بودن ماده و جهان بود که به نظریه‌ی فارابی که موسس نظریه‌ی صدور و فیض در فلسفه‌ اسلامی بود روی آوردند و این عقیده را به منظور توجیه صحیح آفرینش عالم برگزیدند، زیرا فارابی متوجه شده بود که در پرتو این نظریه خدا و کمال او، بلندی مرتبه و مقام او که در دین هم بر آن تصریح شده بود حفظ می‌گردد و اشکالاتی چون پیدایش کثرت از وحدت از خداوند سبحان و هم‌چنین ارتباط حادث با قدیم، مادی با مجرد و … به وجود نیامده و همه‌ی این اشکالات حل و فصل می‌شود.
ابن‌سینا نیز که به مانند فارابی به جمع و اتفاق میان دین و فلسفه اهتمام بسیار داشت، با نیروی علم و ایمان به حل این مشکل همت نهاد، در حالی‌که به عقاید اسلاف یونانی و اسلامی خود توجه داشت نه از نظرات فلاسفه‌ی یونانی کاملاً تبعیت کرد، و نه یکباره تسلیم عقاید متکلمین گردید، بلکه در نظریه‌ی ارسطو تغییراتی داده، با توجه به مبانی فلسفی و اصول و مبادی اسلامی توجیه و تبیین صدور موجودات از صانع جهان پرداخته و نظریه‌ی خود را در این زمینه اظهار نموده است.
نظریه‌ی فیض پس از فارابی و ابن‌سینا در عالم اسلام رشد و گسترش پیدا کرد که قائلان به این نظریه با بررسی و تلاش در جهت پاسخ به انتقادات، بر غنای تعقلی و استدلالی آن افزوده و موجب تعمیق و تحکیم پایه‌های این نظریه شده‌اند. این آموزه‌ها مراحل پختگی خود را در حکمت متعالیه به دست آورده و به جواب‌های شایسته دست یافته است این جواب‌ها متکی بر مبانی وجودشناسی پی‌ریزی شده‌اند که به مراتب از طرح آغازین نظریه و پایه‌های آن به وسیله‌ی فلوطین فراتر رفته و می‌توان گفت این نظریه در حکمت متعالیه به دلیل ابتناء بر مبانی و اصولی چون اصالت وجود و تشکیک در مراتب و مظاهر آن، حرکت جوهری ، امکان فقری، وجود ربطی و اضافه‌ی اشراقی و … اغلب شبهات را حل و فصل کرده است.
بنابراین، وجود این بحث‌ها راجع به نظریه‌ی فیض در بین اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان همگی نشان از اهمیت هرچه بیشتر این موضوع در طول تاریخ فلسفه دارد. بدین جهت لازم است کارهای بیشتری در این زمینه به خصوص در حیطه‌ی فلسفه‌ اسلامی صورت پذیرد تا ابداعات و نوآوری‌های این فلاسفه نیز در مقایسه با فلاسفه‌ی یونانی مشخص شود و بر این نکته تاکید شود که برخلاف عقاید برخی مورخان فلسفه، فلاسفه‌ی اسلامی در مسئله‌ی فیض (و مسائل فلسفی دیگر) مقلّد محض نظام‌های فکری یونانیان نبوده‌اند. بدین جهت، تحقیق حاضر تا حدی در راستای چنین هدفی شکل خواهد گرفت چرا که هدف از تنظیم آن تبیین نظریه‌ی فیض و بررسی تطبیقی آن در فلسفه‌ ابن‌سینا و ملاصدرا است که البته هدف اصلی نشان دادن اشتراکات و اختلافات این دو فیلسوف در نظریه‌ی مزبور می‌باشد که با برآورده شدن این هدف، هدف اولیه نیز محقق می‌شود. با توجه به این مطلب، پژوهش حاضر به بررسی تطورات و تغییرات صورت گرفته در نظریه‌ی فیض ابن‌سینا توسط ملاصدرا و ابداعات خود صدرا در این زمینه اشاره خواهد داشت. هم‌چنین در طول این تحقیق تفاوت فهم این دو فیلسوف از هم در نظریه‌ی مزبور و توالی و فروعات آن مشخص شده و هم‌چنین میزان تاثیر‌گذاری ابن‌سینا بر تفکر ملاصدرا و تاثیر‌پذیری صدرا از دیگر مکاتب اشراقی و عرفانی و آموزه‌های دینی در نظریه‌ی مزبور و توابع آن و نیز میزان تاثیرپذیری ابن‌سینا از مکاتب فکری قبل از خود از جمله نظام فکری ارسطو و نوافلاطونیان در زمینه‌ی صدور کثرت از وحدت از جمله مسائلی هستند که نگارنده در تحقیق حاضر به بحث و بررسی درباره‌ی آن‌ها خواهد پرداخت.
ج) بیان فرضیات و سؤالات تحقیق
فرضیاتی که در رابطه با موضوع پژوهش می‌تواند مطرح شود، عبارت اند از:

    • ابن سینا و صدرالمتالهین هر یک با توجه به مبانی و اصول فلسفی خاص خود، به تبیین مسئله فیض و فاعلیت وجودی و خالقیت واجب نسبت به ممکنات پرداختند به طوری که در فلسفه‌ یونان از آن خبری نبوده است.
    • ابن سینا در طرح نظریه‌ی فیض به دلیل قائل شدن به تباین بین علت و معلول و استقلال آن دو نسبت به هم به عناصری چون وجود رابطی، اضافه‌ی مقولی و امکان ماهوی که به دلیل رسوخ لحاظ استقلالی به ماهیت در باب علیت رخ داده، تکیه دارد اما صدرالمتالهین در این زمینه با تکیه بر عناصری چون وجود رابط، اضافه‌ی اشراقی و امکان وجودی و فقری در پرتو نظریه‌ی انحصار جعل به وجود نظریه‌ی خاصی در باب مسئله‌ی فیض ارائه می‌دهد که در نهایت منجر به طرح نظریه‌ی تجلی و ظهور در دیدگاه نهایی او می‌شود.
    • در سلسله‌ی صدور کثرت از وحدت، ابن‌سینا با تأثر از نظام ارسطویی و نوافلاطونی، نظام سلسله مراتب صدوری و عقول ده گانه را برای پیدایش نظام هستی ترسیم می‌کند اما صدرالمتالهین در این مسئله سلسله مراتب وجودی و نظریه‌ی فیض منبسط را برای پیدایش هستی ترسیم می‌کند که برگرفته از آثار عرفاست اما صدرا به گونه‌ای فلسفی از آن بحث می‌کند.

با توجه به فرضیات گفته شده تحقیقات و مطالب رساله در پی پاسخ‌گویی به سه پرسش اصلی است:

    • «فیض» در نزد ابن‌سینا و صدرالمتالهین به چه معنا بوده و اصول و مبانی هر یک در این مسئله چیست؟
    • تفاوت فهم ابن‌سینا و صدرالمتالهین در مسئله‌ی فیض در چه مولفه‌ها و عناصری است؟
    • در مسئله‌ی صدور کثرت از وحدت هر یک از دو فیلسوف تا چه میزان از آراء و مبانی گذشتگان بهره جسته‌اند؟
    1. روش تحقیق

روش این تحقیق روش توصیفی ـ تحلیلی می‌باشد. در این روش عناصر و مطالب مورد نظر گرد آوری و طبقه‌بندی شده و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. بنابراین، ابتدا به شناخت مسئله و تعریف آن، تدوین فرضیه، تنظیم و طبقه‌بندی اطلاعات، تجزیه و تحلیل و سپس به نتیجه‌گیری می‌پردازد؛ یعنی مطابق فرآیندی منظم پیش می‌رود.
هـ) ادبیات یا پیشینه‌ تحقیق
با توجه به بررسی‌های انجام شده در زمینه‌ی پیشینه و سوابق موضوع مورد نظر؛ «یعنی بررسی تطبیقی مسئله‌ی فیض از دیدگاه ابن‌سینا و صدرالمتالهین» تا به حال تحقیقی تحت این عنوان انجام نشده است.
اما از جمله آثاری که می‌تواند با موضوع مورد نظر مرتبط باشد و نگارنده نیز در نگارش رساله‌ی خود از آن‌ها استفاده کرده می‌توان به کتاب«فیض و فاعلیت وجودی از فلوطین تا صدرالمتالهین» اثر سعید رحیمیان اشاره کرد. در این کتاب، نویسنده دیدگاه فلوطین و صدرالمتالهین را در مسئله‌ی فیض و فاعلیت وجودی و اشتراکات و اختلافات این دو را از هم مشخص نموده است.
هم‌چنین تاثیرپذیری یا عدم تاثیرپذیری صدرا و فیلسوفان اسلامی را از مکتب فکری فلوطین و به‌ خصوص کتاب اثولوجیا مورد تحقیق و ارزیابی قرار داده ‌است.
آن‌چه اثر حاضر را از کتاب فوق‌الذکر کاملاً متمایز می‌سازد برجسته ساختن تمایلات عرفانی صدرالمتالهین و تاثیرپذیری وی در این مسئله از مکتب عرفاست، که کار بدیعی در این زمینه محسوب می‌شود.
علاوه بر اثر مذکور، می‌توان به کتاب«تبیین فلسفی وحی از فارابی تا ملاصدرا» اثر موسی ملایری اشاره کرد. آن‌چه در این کتاب برای نگارنده‌ی رساله مورد توجه بوده، تصریح بر ارتباط مسئله‌ی وحی از جهت هستی‌شناختی با مباحث واسطه‌های فیض، سلسله‌ی عقول و نفوس فلکی و نحوه‌ی علم آن‌ها به حوادث ارضی و سماوی بوده است که نویسنده‌ی کتاب فوق در این زمینه به دیدگاه ابن‌سینا و صدرالمتالهین اشاره نموده و آن‌ها را باهم مقایسه کرده است. هم‌چنین در این کتاب دیدگاه فلاسفه‌ی فوق در زمینه‌ی اتحاد و اتصال نفس با عقل فعال مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته است.
هم‌چنین پایان‌نامه‌ای با عنوان «مطالعه‌ی تطبیقی مسئله‌ی صدور کثرت از وحدت از دیدگاه ابن‌سینا، سهروردی، صدرالمتالهین» نوشته‌ی باقر حسین‌لو، به راهنمایی دکتر احمد بهشتی در دانشگاه تربیت مدرس موجود است. در این اثر راه‌حل ابن‌سینا، سهروردی و صدرالمتالهین در مسئله‌ی صدور کثرت از وحدت ارائه شده و اختلافات و اشتراکات هریک در این زمینه توسط نگارنده رساله‌ی فوق‌الذکر مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است.
دو مقاله از دکتر عین‌الله خادمی با عناوین «تاثرات ملاصدرا از مکتب اشراقی در بحث نظام فیض» چاپ شده در شماره‌ی چهل‌وچهار خردنامه‌ی ‌صدرا و «چگونگی پیدایش کثیر از واحد (نظام فیض) از نظر عرفان» چاپ شده در شماره‌ی چهلم خردنامه‌ی صدرا، در این زمینه موجود است. نویسنده در این مقالات، چنا‌ن‌چه از عناوین آن‌ها پیداست تاثیرپذیری صدرالمتالهین را در مسئله‌ی فیض از مکتب اشراقی و عرفانی بیان نموده ‌است.
البته علاوه بر موارد ذکر شده، مقالات دیگری نیز مرتبط با موضوع مورد بحث موجود بوده که نگارنده در بخش کتاب‌نامه و کتاب‌شناسی به آن‌ها اشاره خواهد کرد.
«و من‌الله ‌التوفیق»
نو نیز وریا این فلاسفه نیز در متعالیغازین نظریه و پایه های آن به وسیله فلوط
بخش اول
بیان مفاهیم و سیر تاریخی
نظریه‌ی فیض
فصل اول
بیان مفاهیم
مقدمه
در رساله‌ی مورد بحث که نگارنده درصدد تقریر دیدگاه‌های ابن‌سینا و ملاصدرا در باب مسئله‌ی فیض و صدور است، شایسته است قبل از هر چیز به تعریف و توضیح اهم مسائل، مفاهیم و واژه‌هایی که در تبیین مسئله‌ی فیض ضروری‌اند پرداخته تا از این طریق دیدگاه روشن‌تری نسبت به مباحث مطرح شده در رساله داشته باشیم.
فیض
الف) فیض در لغت: فیض معادل (emanation) در زبان انگلیسی و معادل آپوراین واکلامسیس در زبان یونانی است. این واژه در زبان فارسی به معانی گوناگونی به کار رفته است. در لغت نامه‌ی دهخدا فیض به معانی زیر به کار رفته است: بسیار شدن آب چندان‌که روان گردد، پر شدن ظرف، آشکار کردن راز، روان شدن اشک، ریزش، جوشش، بخشش، عطا، لطف و ….(دهخدا، ۱۳۳۰، ج۳۱، ص۳۶۲-۳۶۳) سجادی در این زمینه در فرهنگ اصطلاحات فلسفی و عرفانی خود می‌گوید: فیض در لغت به معنی ریزش و اعطا کردن و باران آمده است. (سجادی، ۱۳۶۰، ص۱۸۵؛ ۱۳۶۱، ص۴۵۳)
هم‌چنین در فرهنگ فلسفی ذیل واژه‌ی فیض می‌خوانیم: فیض یعنی زیادی آب، می‌گویند آب فایض شد؛ یعنی آن‌قدر زیادتر شد که از محل خود جاری شد. چشم فایض شد؛ یعنی اشک آن جاری شد. این لفظ را مجازاً به جریان امور معنوی اطلاق کرده‌اند. مثلا گفته می‌شود: خیر فایض شد؛ یعنی پراکنده و منتشر شد. انسان فیاض یعنی بسیار بخشنده. (صلیبا، ۱۳۸۵، ص۵۰۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:14:00 ب.ظ ]