در این راستا جهان سوم در تدوین، تصویب و حتی اجرای این اعلامیه نقشی نداشتهاند و بلکه این اعلامیه را تامین کننده منافع غربیان و از طرفی یک نوع سلطه برای استعمار جدید میدانند چون از دیدگاه آن ها ملاحظات قابل توجهی در تدوین و اجرا آن رعایت نشده، بنابرین نمیتواند خیلی کارساز باشد.
در زمان تصویب اعلامیه(۱۹۴۸) از میان ۵۸ عضو وقت سازمان که اعلامیه را امضاء کردند ۴۸ کشور غربی بودند. مبانی حقوق بشر در عصر حاضر، بویژه بعد از اینکه در میثاقها و اعلامیههای مشخصی چون اعلامیه حقوق بشر فرانسه، آمریکا، انگلستان، اروپا و اعلامیه جهانی حقوق بشر تبلور یافت، از بالاترین مراجع برای قانونگذاری، سیاستمداران و دست اندرکاران امور اخلاقی و تربیتی به حساب می آید. پذیرفتن بالادستی و حاکمیت مبانی حقوق بشر، اکنون یک اصل اساسی و حتی شرطی برای همنوایی با تمدن و بهره مندی از برکتهای مشروعیت بینالمللی است. این اعلامیه در ذات خود پیامد و ثمره فلسفی خردگرا و مبادی قانون طبیعی و نتیجه جنگهای ویرانگر میان عقل و دین در غرب است.
در فصل اول این پژوهش سعی بر بررسی مفهوم حقوق بشر و در ادامه تاریخچهای از آن داریم. این نوشتار از سه بخش تشکیل شده است. بخش اول شامل معنا و مفهوم حقوق بشر میباشد، در بخش دوم به ارائه تاریخچهای از نظام بینالمللی حقوق بشر خواهیم پرداخت که در نهایت منجر به اعلامیه جهانی حقوق بشر شده است و در بخش سوم تاریخچهای از حقوق بشر در اسلام را بیان میکنیم.
بخش اول: معنا و مفهوم حقوق بشر
در بخش اول این نوشتار که شروع پژوهش حاضر میباشد، در ابتدا به تبیین مفهوم حقوق بشر پرداخته و در ادامه به موضوعاتی مانند تعریف، ماهیت، فرهنگ، قرائت حقوق بشر و ارزشهای حقوق بشری خواهیم پرداخت و در نهایت نسبت مدرنیسیم و حقوق بشر مطرح می شود.
گفتار اول: معنای حقوق بشر
در این گفتار به بررسی معنای حقوق بشر در یک نگاه کلی و در نگاه اسلام می پردازیم.
۱– معنای حقوق بشر در نگاه کلی
در یک معنا حقوق بشر به معنای آن است که فرد حق دارد حکمرانی خوب و روشی برای بهبود رشد با توجه به توسعه پایدار و ریشه کنی فقر و توزیع عادلانه منافع داشته باشد.(زنجانی و توکلی،۶۲،۱۳۸۶) در این تعریف بیشتر جنبه منافع اقتصادی در نظر گرفته شده است و معنای حقوق بشر بیشتر با برقرای عدالت در توزیع منافع اقتصادی به ذهن متبادر می شود. حقوق بشر یعنی آن که جان و مال آدمی، آزاد باشد و او بتواند به زبان قلم با دیگران سخن بگوید. حقوق بشر در معنایی دیگر، یعنی آن که نتوان کسی را بدون حضور یک هیئت منصفه متشکل از افراد مستقل به مجازات محکوم کرد، و نیز یعنی آنکه محکومیت کیفری برحسب مقررات قانونی صورت گیرد، یعنی اینکه انسان بتواند با آرامش خاطر به هر دین که خود برمی گزیند متدین گردد.(موحد،۳۹،۱۳۸۱)
حقوق بشر در معنای مدرن و مدون آن، خاستگاهی مشخصا غیر دینی دارد با این حال روا و شایسته نیست که صرفا با توجه به این خاستگاه از مفهوم والای آن صرفنظر کرده و اهمیت آن را نادیده بگیریم. ادیان و مشخصا دین اسلام به جنبه های متعددی از آدمی توجه دارد و هر چند قابلیت های آدمی را فراتر از نگرشهای اومانیستی بر میشمارد با این حال هنجارها و ارزشهایی را که برای بشر از بدو تولدش ضروری دانسته می شود، نفینکرده بلکه بدانها نیز نیز اعتبار و ارزشی والا میبخشد.(نصیری و مکارم،۱۳۹۲،۱۴۳) از آنجایی که بشر چند بعدی است بهتر آن است که تمامی ابعادش در نظر گرفته شود، و برای تک تک آن ها ارزشی والا قائل باشیم. با کنکاشی در نظام حقوقی اسلام در مییابیم که همه این ابعاد دارای اهمیت میباشند و در این دین آسمانی ضوابطی برای آن ها برنامه ریزی شده است. اما سئوالی اینجا مطرح است مبنی بر اینکه تحقق و اجرای حقوق بشر در اسلام در مقایسه با التزامهای معمول و متداول در فرهنگهای حقوقی از چه امتیاز و مزیتی برخوردار است؟
اسلام علاوه بر سازوکارها و روندهای بیرونی برای تحقق و اجرای حقوق بشر با ارائه تصویری فرا زمینی از رابطه انسان با همنوعانش که همه را در ارتباط با خداوند میبیند پشتوانه و ضمانت اجرایی درونی و معنوی نیز برای انسانها در باره حقوق بشر ایجاد می کند. با بیان کردن معنای حقوق بشر در اسلام بیشتر با واقعیتهای این مسئله آشنا میشویم:
۲– معنای حقوق بشر در اسلام
در رویکرد اسلامی، حقوق جزیی از پیکره دین و دارای پیوند بسیار عمیقی و ناگسستنی با دین است. قرآن کریم، زمینه های اجتماعی حاکمیت یک نظام حقوقی را به عنوان فلسفه تشریع دین و بعثت انبیاء مطرح می کند که خود بیانگر جایگاه نظام حقوقی در اسلام است. گویا رسالت اصلی این دین الهی، تحقق بخشیدن حاکمیت نظام حقوقی آن در جامعه بشری میباشد. این دین الهی منزلت ممتازی برای انسان قائل است و همه نعمتهای جهان را در راستای نیل به کمال انسانی، مسخر انسان قرار داده است.
حقوق بشر در جوامع اسلامی علاوه برآنکه در قالب قوانین و مقررات مدونی سر لوحه اعمال و رفتارها و تعاملات افراد قرار میگیرد، از این قابلیت و ظرفیت هم برخوردار است که با تکیه بر آموزهها و باورهای اعتقادی و دینی افراد، از ضمانت اجرایی بیش از آن چیزی برخوردار میباشد که در جوامع غیر دینی و مشخصا غیر اسلامی دیده می شود.(نصیری و مکارم،۱۳۹۲،۱۴۷)
آنچه حقوق بشر را دارای موقعیت و وضعیتی منحصر به فرد میسازد این است که این حقوق همان گونه که از عنوان آن بر می آید امری است مربوط به وجه بشری انسان و اینکه آدمی فارغ از تمام قید و بندهایی که او را به ناچار در موقعیتها و شرایط مختلف اجتماعی و فرهنگی در بر میگیرد، دارای حقوقی است که باید رعایت گردند.
اهمیت حقوق بشر تا بدان جاست که امروزه هیچ کشور و واحد سیاسی نمیتواند با استناد به حاکمیتش در قلمرو مرزهای ملی به توجیه نقض مواردی از حقوق بشر بپردازد.
گفتاردوم: تعریف حقوق بشر
در این گفتار برای درک بیشتر مفهوم حقوق بشر به ارائه تعاریفی از این مفهوم از دیدگاه های مختلف میپردازیم.
۱– تعریف حقوق بشر از منظر بین الملل
آخرین نظرات