کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۴- ارزش های اجتماعی نظام ارزشی مدیر با رشد اخلاقی دانش آموز رابطه دارد.
۵- ارزش های سیاسی نظام ارزشی مدیر با رشد اخلاقی دانش آموز رابطه ندارد.
۶- ارزش های مذهبی نظام ارزشی مدیر با رشد اخلاقی دانش آموز رابطه دارد.
-لطف آبادی( ۱۳۸۱) در تحقیقی با عنوان «چگونگی رشد اخلاقی، ارزشی و دینی در نوجوانی و جوانی» چنین بیان می‌دارد که: چگونگی رشد اخلاقی، ارزشی و دینی در نوجوانان و جوانان از موضوعات مهم روان شناسی رشد است که روان شناسان بزرگ درباره ی آن به تحقیق و نظریه پردازی پرداخته‌اند. این تحقیق تلاشی دیگر در این راستا است که می‌کوشد تا چگونگی رشد و پرورش اخلاقی و دینی نوجوانان و جوانان را هم بر پایه دانش روان شناسی رشد و هم با تکیه بر یافته‌های دانش روان شناسی تربیتی، تبیین نمایدو سعی آن بر این است که با نگرشی نو چگونگی رشد اخلاقی و ارزشی نوجوانان و جوانان را بررسی و نظریه تازه‌ای را در باب مراحل شکل گیری و رشد دینی ارائه دهد.
کیفیت تعامل اجتماعی با دیگران و پیام‌های اخلاقی که در این ارتباط‌ها به نوجوانان و جوانان داده
می‌شود بسیار قوی‌تر از آموزش‌های مستقیم اخلاقی است که معلم یا استاد در کلاس ارائه می‌کند.
برای آن که معلمان و والدین سهم مثبتی در رشد اخلاقی و دینی نوجوانان و جوانان داشته باشند باید روابط محترمانه‌ای را با آنان ایجاد کنند. نوجوانان و جوانان نیاز به راهنمایی دارند و این راهنمایی باید در جریان یک ارتباط متقابل محترمانه به آنان ارائه شود. چرا که رشد اخلاقی و دینی نه فقط ناشی از توانایی‌های فکری؛بلکه همچنین حاصل چگونگی روابط با والدین و مربیان و معلمان و همسالان و نوع ارزش های اجتماعی ـ فرهنگی و عاطفی است که در این ارتباط‌ها با نوجوانان و جوانان مبادله می‌شود. ترکیب پویای ویژگی‌های انگیزشی، شناختی، عاطفی، اجتماعی و فرهنگی باعث می‌شود وی پذیرای رفتار اخلاقی باشد، یعنی هم به ارزش های اخلاقی اولویت بدهد و هم به خداوند و جاودانگی خیر و فضیلت و ارزش انسانی خود و دیگران ایمان داشته باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

- طالبی (۱۳۸۰) در رساله‌ای تحت عنوان «بررسی تعارض بین ارزش های اخلاقی ،مذهبی و کنش‌های اجتماعی» نتایج تحقیق خود را چنین بیان می‌کند:
۱- بین کنش‌های اجتماعی و ارزش های اخلاقی مذهبی نوجوانان تعارض وجود دارد.
۲- در مورد ارزش های اخلاقی مذهبی عقیده جمعی وجود دارد، ۵/۹۸ درصد از نوجوانان ارزش های مذکور را قبول دارند.
۳- تغییرات تعارض بین کنش‌های اجتماعی و ارزش های اخلاقی مذهبی تحت تأثیر عوامل ذهنی
و عینی مختلفی قرار دارد.
۴- یافته‌ها نشان می‌دهد که نوجوانان ارزش های اخلاقی را می‌شناسند و می‌پذیرند پس تعارض بین کنش‌های اجتماعی و ارزش های اخلاقی نوجوانان پدیده‌ای اجتماعی است و تحت تأثیر عوامل اجتماعی است؛لذا برای بهبود وضع موجود باید زمینه‌ها و علل اجتماعی مؤثر بر موضوع اصلاح شوند.
شریفی (۱۳۸۲)در پژوهشی تحـت عنوان «بررسی سلسله مراتب ارزش های دانشجـویان وعوامل
اجتماعی موثر برآن» دستاوردهای تحقیق خود را چنین بیان می‌کند:
۱٫سلسلـه مراتـب ارزش های دانشجویان بر حسب اولویت به ترتیـب شامل ارزش های اجتماعی،
ارزش های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است.
۲٫سلسله مراتـب ارزش های دانشجـویان برحسب عضـویت در گروه‌های اجتـماعی تفـاوت نسبـی می‌پذیرد. همچنین مقایسه ارزش های همسان نشانگر آن است که برحسب عضویت یا عدم عضویت در گروه‌های مذهبی،در تمامی سطوح ارزش هابه جز ارزش های فرهنگی و در گروه‌های سیاسی در سطوح ارزش های اجتماعی و سیاسی ،تفاوت میانگین‌ها معنی‌دار است.
۳٫سلسله مراتب ارزش های دانشجویان برحسب میزان دینداری آن‌ها و والدینشان و میزان ارتباط یا علاقه مندی به گروه‌های مرجع متفاوت است.
سعیدی مقدم (۱۳۷۵) در طرح پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه بین ساخت تربیتی و مذهبی خانواده با ارزش های اخلاقی و نوجوانان شهر تهران» بیان می‌دارد که:
۱- پایبندی به ارزش های اخلاقی نوجوانان دختری که مادران مذهبی دارند بیشتر از نوجوانان دختری است که مادران غیر مذهبی دارند.
۲- در مسئولیت پذیری ،دو گروه از نوجوانان (دارای مادران مذهبی و غیر مذهبی) تفاوتی ندارند.
۳- احساس مسئولیت نوجوانان در رابطه با الگوهای خارج از خانواده مانند همسالان و معلمان از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است.
حسین زاده (۱۳۷۶) در تحقیقی با عنوان «بررسی شیوه‌های دعوت انبیاء الوالعزم در قرآن» چنین بیان می‌دارد که این تحقیق با توجه به اهمیت روشن در تحقق اهداف مبلغان، به بررسی شیوه‌های دعوت انبیاء الوالعزم در قرآن پرداخته است. در این زمینه به روش الگویی به عنوان مؤثرترین شیوه دعوت اشاره کرده و از روش‌های تحول شناختی و تحول عاطفی نیز یاد گردیده است.شیوه‌هایی که به عنوان شیوه‌های مرتبط به هم، در تبلیغ گفتاری قلمداد می‌شوند. اگر در مورد اشخاص، هیچ یک از راه‌های مورد بحث مؤثر واقع نشود، روش های قهر آمیز پیشنهاد می‌شود.
- حکیم زاده و موسوی (۱۳۸۷) در مقاله‌ای تحت عنوان «آموزش ارزش ها در محتوای کتاب درسی دینی دوره راهنمایی ـ بررسی وضعیت موجود و ارائه راه کارهایی برای وضعیت مطلوب» نتایج خود را چنین بیان کرده‌اند که در مجموع کتاب های درسی دینی دوره راهنمایی ارزش های اعتقادی ۴۳/۴۵ درصد، ارزش های عبادی ۹/۲۴ درصد، ارزش های اجتماعی ۵۱/۱۳ درصد، ارزش های اخلاقی ۲۸/۱۰ درصد و ارزش های اقتصادی اسلام ۸/۵ درصدِ کل ارزش ها را به خود اختصاص می‌دهند. نتایج به دست آمده از طریق آزمون های آماری نشان می‌دهد که کتاب‌های درسی از نظر توجه متوازن به حیطه‌های ارزشی با هم تفاوت معنی‌داری دارند و وضعیت کتاب‌های دینی از جامعیت و شمول مجموعه ارزش های اسلامی به دور است و لذا به بررسی و بازبینی مجدد کتاب‌های دینی پیشنهاد شده است.
لطف آبادی (۱۳۸۵) در مقاله‌ای تحت عنوان «آموزش شهروندی ملی و جهانی همراه با تحکیم هویت و نظام ارزشی دانش‌آموزان» چنین بیان می‌کند که اگر آموزش و پرورش ایران بخواهد هویت ملی و نظام ارزشی و مهارت‌های شهروندی کودکان و نوجوانان را تحکیم بخشد باید آنان را برای زندگی در عصر جهانی شدن در قرن حاضر آماده کند و این مستلزم تغییر نگرش آموزش و پرورش به برنامه‌های درسی و فعالیتهای کلاس و مدرسه در آموزش عمومی است. مطالعات این تحقیق نشان می‌دهد که درصد قابل توجهی از نوجوانان و جوانان ایرانی دچار ضعف‌های اساسی در هویت اجتماعی و مدنی و گرفتار نگرش‌های ضد اجتماعی و خلافکاری و روحیه سرکشی هستند؛ لذا آموزش حقوق و مسئولیت های محلی، مدنی و جهانی در جوانب گوناگون شهروندی در برنامه‌ها و فعالیت های کلاس و مدرسه وآموزش رفتارمبتنی بر تفکر درست و مسئولیت پذیری و تصمیم‌گیری اندیشمندانه ضرورت دارد.
- شاهد (۱۳۷۹) در تحقیقی با عنوان «نظام تربیتی و دگرگونی ارزش ها با اشاره به ویژگی مدرنیسم»، یعنی تغییر ارزش ها و باورها، به نگرانی نسل انقلاب از وضعیت نسل سوم اشاره کرده و با بررسی پاسخ‌ها به این پرسش‌ها که «دلیل نا مطلوب بودن وضع فرهنگی نسل سوم چیست؟» ناکارآمدی «نظام تربیتی» را پاسخ صحیح دانسته و در جهت تثبیت این پاسخ، به ویژگی‌های نظام تربیتی نا کارآمد اشاره می کند.
- بوستانی (۱۳۸۱) در تحقیقی با عنوان «تبیین دیدگاه‌های ارزش شناسی علامه طباطبایی (ره) و دلالت‌های آن بر تربیت اخلاقی (اهداف و محتوا)» چنین بیان می‌دارد که در دیدگاه ارزش شناسی علامه (ره) منبع ارزش ها خداوند است و ارزش های اخلاقی فطری می‌باشند. در بحث از زیبا شناسی علاّمه (ره) بر زیبایی‌های پایدار تأکید دارد. بر اساس یافته‌های تحقیق تربیت اخلاقی از دیدگاه علامه دارای رویکردی مطلق گرا، دارای خاستگاه الهی و بر جنبه‌های اجتماعی تأکید دارد. در مورد اهداف تربیت اخلاقی،« تقوی، حیات طیبه، سعادت، رضوان و ابتغا فی وجه الله» به عنوان اهداف تربیت اخلاقی از دیدگاه علاّمه (ره) مطرح شده است. ابتغا فی وجه الله هدف نهایی تربیت اخلاقی علاّمه (ره) می‌باشد.همچنین در زمینه محتوا ابتدا معیارهای انتخاب محتوا از دیدگاه علامه (ره) مطرح شده که عبارت است از انتخاب محتوا بر حسب سن و توان درک یاد گیرنده، براساس احساس نیاز و تناسب با فطـرت باشد. محتـوی تربیت اخلاقی نیز از دیـدگاه علامـه (ره)
شامل شناخت خدا ، شناخت فضایـل و رذایـل اخلاقی و نحوه تحقیق بخشیـدن به آن‌ها، آموزش
عادات اخلاقی نیک و معرفی الگوهای اخلاقی می‌باشد.
فرید (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان «اثر بخشی روش‌های آموزش مستقیم، آموزش شناختی اخلاق، شفاف سازی ارزش ها و تلفیقی بر قضاوت و رفتار اخلاقی دانش آموزان دختر و پسر پایه اول دبیرستان ناحیه ۴ تبریز» انجام داده است. آزمودنی‌های این پژوهش را ۲۴۴ نفر از دانش آموزان (۱۱۶ دختر و ۱۲۸ پسر) اول دبیرستانی ناحیه ۴ تبریز تشکیل می‌دهند. آزمودنی‌ها به شیوه تصادفی خوشه‌ای انتخاب شده‌اند؛ بدین صورت که از بین دبیرستانی‌هایی که دانش آموز اول دبیرستانی شدند یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه به تصادف انتخاب شدند و از هر مدرسه نیز ۵ کلاس به تصادف انتخاب شدند. هر کدام از کلاس‌ها یکی از روش‌های چهارگانه آموزش را دریافت کردند. یک کلاس از دختران و یک کلاس از پسران هم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون قضاوت اخلاقی DIT جیمز رست و چک لیست محقق ساخته رفتار اخلاقی استفاده شد .برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل کوواریانش و اندازه‌گیری‌های مکرر استفاده شد .نتایج تحقیق نشان داد که روش‌های آموزشی باعث افزایش قضاوت اخلاقی و رفتار اخلاقی دانش آموزان می‌شود. از بین روش‌های آموزشی، آموزش شناختی اخلاق بیشترین تأثیر را داشت، همچنین مشخص شد که تعامل روش و جنسیت در قضاوت اخلاقی معنی دار نیست؛ اما در رفتار اخلاقی معنی دار است. یافته دیگر پژوهش آن بود که آموزش توانست تفاوت‌های از قبل موجود قضاوت و رفتار اخلاقی را کاهش دهد و بالاخره تفاوت معنی داری در رفتار اخلاقی پس از آزمون و پی‌گیری دانش آموزان مشاهده شد.
-خسروی و باقری( ۱۳۸۷) در تحقیقی با عنوان راهنمای درونی کردن ارزش های اخلاقی از طریق برنامه درسی چنین می‌گویند: بحث درونی شدن ارزش ها بر اساس این پایه نظری انجام می‌شود که عمل آدمی بر مبنای سه گانه شناختی، گرایشی و ارادی شکل می‌گیرد. بنابراین، درونی شدن ارزش های اخلاقی به این معناست که مبانی شناختی، گرایشی و ارادی مناسب در مورد رفتارهای ارزشی، در درون فرد فراهم گردد. با نظر به مبنای شناختی رفتار اخلاقی، درونی کردن ارزش ها به معنای آن است که فرد، نسبت به ویژگی‌های رفتار مورد نظر، آگاهی یافته باشد و رفنار وی مبتنی بر آگاهی مزبور ظهور کند. هنگامی که ارتباط این بعد را با محور شیوه‌های تربیتی در نظر می‌گیریم، می‌توان از سه دسته روش‌های مستقیم، نیمه مستقیم و غیر مستقیم برای فراهم آوردن مبنای شناختی رفتار اخلاقی سخن گفت. در این جا، از روش «تبیین ارزش ها» به منزله روش مستقیم، از روش «بحث و گفتگو» به منزله روش نیمه مستقیم و از روش «الگوپردازی عملی» به منزله روش غیر مستقیم سخن گفته شده است. با نظر به مبنای گرایشی نسبت به رفتارها و هنجارهای اخلاقی نیز می‌توان از این شیوه‌های سه گانه استفاده کرد. در این مورد، از روش مستقیم تحت عنوان «تشویق رفتارهای ارزشی»، از روش نیمه مستقیم تحت عنوان «تأکید بر شخصیت‌های اخلاقی در قالب داستان گویی» و از روش غیر مستقیم تحت عنوان «الگوپردازی عملی» سخن به میان آمده است. سرانجام، برای فراهم آوردن مبنای ارادی ارزش ها نیز می‌توانیم از شیوه‌های مستقیم، نیمه مستقیم و غیر مستقیم استفاده کنیم. در اینجا از شیوه مستقیم تحت عنوان «توصیه به انجام رفتار ارزشی»، از شیوه نیمه مستقیم تحت عنوان «به کار گیری افراد در قالب طرح‌های اجتماعی اخلاقی» و از شیوه غیر مستقیم تحت عنوان «طرح و اقدام خودجوش دانش آموزان در فعالیت‌های اجتماعی» سخن گفته است.
۲-۴٫ چکیده انجام شده در خارج از ایران:
- شاملی(۱۹۹۹) در رساله ای تحت عنوان «در تکاپوی رسیدن به مدلی از توسعه فرهنگ و ارزش های اسلامی» جستاری در نظریه پیشنهادی علامه متفکر شهید آیت الله سید محمد باقر صدر (رحمه الله)»بیان میدارد که توسعه و سامان دهی تحول اجتماعی دغدغه مشترک تمامی ملت های توسعه یافته و در حال توسعه است. محقق چنین بیان می دارد که: شهید صدر (رحمه الله) طی پردازش عناصر متعدد نظریه خود می‌کوشد جهت گیری بحث توسعه را از شکل «اجتماعی – کلان» به «فردی – خرد» بودن مبدل سازد. یک الگوی اسلامی توسعه از نگاه شهید صدر (رحمه‌الله) پیش و بیش از هر چیز مدلی برای توسعه نظام ارزشی انسان هاست. وی بر این باور است که در یک جامعه دینی توسعه فرهنگ و ارزش ها باید خاکریز اول هر نوع توسعه و سامان دهی اجتماعی باشد .چرا که ،چنین جوامعی ملاک نهایی توسعه را قرب الی الله از مسیر التزام به احکام و سیستم ارزشی و اعتقادی اسلام می‌دانند؛ لذا آموزش و پرورش ارزش ها زمانی در یک جامعه اسلامی موثر و مفید می‌افتد که دنبال کننده راهکارها در نظام تعلیم و تربیت نبوی باشد. به نظر شهید صدر(رحمه الله) انبیاء در نظام آموزش و پرورش خود در تلاشند که به انسان‌ها بیاموزند برای رسیدن به قرب اللهی، چگونه خود را توسعه و تکامل دهند؟ وی در مدل ابتکاری خود توسعه اقتصادی را قبل از استقرار عدالت اجتماعی ناممکن می‌داند و استقرار عدالت اجتماعی را نیز قبل از هر چیز حاصل توسعه فرهنگ وارزش ها عنوان می‌کند که این نیز نتیجه حل درست و کامل تنازع درونی ارزش ها در انسان است. (در هم تنیدگی جهاد اکبر و جهاد اصغر)
- زارعان (۱۹۹۹) در پایان نامه‌ای تحت عنوان «تحول ارزشی در سیستم آموزش و پرورش ایران پس از انقلاب اسلامی ۱۳۷۵» چنین بیان می کند: فرهنگ که می‌توان آن را مجموعه‌ای از آداب و رسوم ارزش ها و روش‌های جاری یک جامعه در ابعاد گوناگون آن تعریف کرد از نکات مثبت و منفی فراوانی برخوردار است که معمولاً این نکات از دید کسانی که در خود مجموعه زندگی می‌کنند پوشیده مانده و لذا اقدام کمتری از سوی عموم مردم آن جامعه برای استفاده بهتر از آن «در جهت نکات مثبت» و اصلاح آن در«جهت نکات منفی» صورت می‌گیرد. اما به هر حال هیچ فرهنگی در جهان از دید ناظران بیرونی و گاه چشمان بیدار داخلی که معمولا اندکند مخفی نمی‌ماند. فرهنگ ایرانی نیز از این قائده مستثنی نیست. در این پایان نامه، نویسنده در ابتدا درباره ورود اسلام به ایران و نفوذ آن دراین فرهنگ بحث می‌کند و ورود به این بحث را زمینه‌ای برای مقایسه مقایسه نظام آموزشی قبل و بعد از انقلاب و اهداف و سیاست‌های آن‌ها مساله فاصله‌گیری یا نزدیکی به فرهنگ اسلامی- ایرانی به عنوان یک معیار مورد ارزیابی قرار می‌دهد و یکی از ویژگی‌های موفق آموزش پرورش ایران را، هماهنگی آن با اصل کلی فرهنگ حاکم میداند. محقق عنوان می‌کند که سعی در فاصله گرفتن از ارزش های فرهنگی جدای از مثبت یا منفی بودن این فاصله گیری می‌تواند عامل مشکل ساز در موفقیت سیستم آموزشی و یا شکست آن باشد؛اما در مقابل، هماهنگی جامعه با ارزش های اصیل جامعه می‌تواند بر رشد و بالندگی امر آموزش بیافزاید.
جمع بندی:
اگر چه تحقیقات انجام شده ، به طور مستقیم به موضوع تحقیق حاضر اشاره ای ندارند،اما در غالب آن ها به تاثیر نظام ارزشی برجنبه های مختلف و رابطه رشد اخلاقی و عوامل خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی بر شکل گیری نظام ارزشی افراداشاره شده است که هرکدام به نوعی می توانند از جوانب مختلف درآموزش ارزش ها قابل تامل باشند .رحیمی نژاد (۱۳۸۵)به تاثیر ارزشی های نظری ،اجتماعی و مذهبی مدیران بر رشد اخلاقی دانش آموزان اشاره نموده است و با تحقیق حاضر از این جهت همسو است که به نقش پذیری و الگو پذیری نوجوانان از بزرگترها به ویژه اولیاءمدارس اشاره داردولذااز این ویژگی می توان در امر آموزش استفاده کرد. لطف آبادی(۱۳۸۱)در بررسی چگونگی رشد اخلاقی ،ارزشی و دینی نوجوانان و جوانان ،کیفیت تعامل اجتماعی با دیگران را قوی تر از آموزش های مستقیم اخلاقی می داند و لذا برای آموزش کودکان ونوجوانان ،وجود رابطه ای محترمانه و دوستانه را حائز اهمیت می داند و در این راستا می توانددرامرآموزش ارزش ها به محقق ایده بدهد.طالبی (۱۳۸۰)تعارض بین کنش های اجتماعی و ارزش های اخلاقی و رفتار اخلاقی را ناشی از عوامل و علل اجتماعی می داند و بهبود وضع موجود را منوط به اصلاح این عوامل می داند و از این جهت می تواند برای تحقیق حاضر حائز اهمیت باشد که عوامل اجتماعی می توانند بر امر آموزش ارزش ها نیز موثر باشند ولذا زمینه سازی و بستر سازی اجتماعی می تواند از عوامل موفقیت فرایند آموزش ارزش ها باشد.شریفی (۱۳۸۲)سلسله مراتب ارزش های دانشجویان را با عضویت آن ها در گرو ه های مذهبی و میزان دین داری آن ها و والدینشان مرتبط می داند و این تحقیق از این جهت با تحقیق حاضر مرتبط است که به نقش گروه همسالان و والدین در شکل گیری نظام ارزشی نوجوانان و جوانان اشاره دارد و در امر آموزش ارزش ها باید مورد توجه قرار گیرد.سعیدی مقدم (۱۳۷۵)هم، در تحقیق خود به همین نکته اذعان دارد و به رابطه مستقیم ساخت تربیتی و مذهبی خانواده با ارزش های اخلاقی نوجوانان اشاره می کند.حسین زاده (۱۳۷۶)از روش الگویی و روش تحول شناختی و عاطفی و روش های قهر آمیز به عنوان روش های دعوت پیامبران الوالعزم یاد کرده است که از این روش ها می توان در جهت آموزش ارزش ها الهام گرفت.حکیم زاده و موسوی(بی تا)با بررسی محتوا های کتاب های درس دینی به دور بودن این کتاب ها از جامعیت و شمول ارزش های اسلامی اشاره نموده است و لذا لزوم تحقیقی در رابطه با آموزش ارزش ها را بیشتر نمایان می کند.شاهد (۱۳۷۹)نیز دلیل نا مطلوب بودن وضع فرهنگی نسل سوم را ناکارآمدی نظام تربیتی می داند و لذا می توان اذعان داشت که نظام تربیتی موثر می تواند در ساخت نظام فرهنگی موثر باشد ودر راستای این تحقیق لزوم آموزش ارزش ها بیشتر نمایان می شود.بوستانی (۱۳۸۱)، فرید (۱۳۸۹)،فرید (۱۳۸۹)و لطف آبادی (۱۳۸۵)، به ترتیب بر این باورند که «آموزش »درافزایش قضاوت اخلاقی و رفتار اخلاقی ، در تغییر و اصلاح رفتار نسل جوان ودرایجاد موقعیت و شرایط بهتر و مساعد تر تاثیر مستقیم دارد و لذااز این جهت با تحقیق حاضر (که در آن محقق به لزو م آموزش ارزش ها و شناخت روش هایی در جهت ارائه مناسب و کارآمد فرایندآموزش برای ایجاد جامعه ای سالم پی برده است) همسوهستند .تحقیق خسروی و باقری (۱۳۸۷) از جهت ارائه سه روش« تبیین ارزش ها ،بحث و گفتگو والگوپردازی عملی در جهت درونی کردن ارزش ها» از سایر تحقیقات به تحقیق حاضر نزدیک تر است؛زیرا آموزش ارزش ها خود وسیله ای در جهت درونی کردن ارزش هاست. شاملی (۱۹۹۹)توسعه فرهنگ و ارزش های دینی را خاکریز اول هر نوع توسعه سامان دهی اجتماعی می داند و زارعان (۱۹۹۹) به این نتیجه رسیده است که هماهنگی با ارزش های اصیل جامعه می تواند بر رشد و بالندگی امر آموزش بیافزایدویکی از عوامل موفقیت آموزش و پرورش ایران راهماهنگی آن با اصل کلی فرهنگ حاکم بر جامعه می داند .دو تحقیق حاضر به حیاتی بودن و لزوم وجود زمینه وبستری مناسب به عنوان عاملی موثر در آموزش ارزش ها اذعان دارندو از این جهت با تحقیق حاضر همسو هستند.با بررسی و مرور تحقیقات گذشته ، می توان ملاحظه کرد که اگر چه تحقیقات یاد شده، هر کدام به نوعی از جهت بررسی عوامل موثر در آموزش ارزش ها با تحقیق حاضر ارتباط دارند ؛اما هیچ کدام به موضوع تحقیق حاضر یعنی روش شناسی آموزش ارزش ها نپرداخته اند و فقدان و ضرورت تحقیق حاضر در میان تحقیقات انجام شده به خوبی مشهود است.
فصل سوم
نکات مرتبط با
آموزش دهنده
یا مربی
۳-۱٫مقدمه :
مبحث ارزش ها جز اصول اساسی در تشکیل ساختار شخصیت و همچنین سعادت و شقاوت دنیوی و اخروی متربیان می‌باشد و از طرفی شخصیت مربی دارای چنان اثر عمیق و پایداری در افکار و قلوب متربیان است که خصوصاً در سنین پایین به عنوان معیاری در ذهن آن‌ها باقی خواهد ماند.
سپردن وظیفه‌ی آموزش و تعلیم ارزش ها به هر کسی شایسته و بایسته نیست. فردی را می‌طلبد که از جمیع جهات خود مجهز به ارزش های والای انسانی باشد. این شخص بایستی از چنان ویژگی‌هایی برخوردار باشد تا لیاقت عهده‌دار شدن چنین وظیفه‌ی خطیری را دارا باشد. در قداست منزلت مربی و معلم همین بس که هر جا ارزش و فضیلتی موج می‌زند، قطعاً ریشه در کلام و بیان مربی یا معلم دلسوز دارد و چه بسیارند بزرگان و دانشمندان متدینی که مسیر نورانی و معنوی علم را با هدایت و روشنگری مربی و معلم آگاه و خردمند پیموده و به قله‌های رفیع علم و معنویت نائل آمده‌اند. مسلماً تنها، کسی می‌تواند مربی انسان باشد که خود، انسانی کامل و واصل به درجات عالی انسانیت باشد.
تأثیر استاد و نوع ارزش ها، نگرش‌ها و جهان‌بینی و ایدئولوژی او در شاگردان بر کسی پوشیده نیست. تجربه نشان داده که شاگردان هر اندازه هم که مقاومت کنند نمی‌توانند از تأثیرگذاری آشکار و نهان استادان در روند زندگی خود مصون شوند به همین دلیل است که انتخاب استاد و معلمی شایسته و وارسته همواره مورد توجه و تأکید فراوان اولیاء دین است(شریفی، ۴۸:۱۳۸۷) . با توجه به اهمیت نقش مربی در آموزش ارزش ها در این فصل به بیان نکات مرتبط باآموزش دهنده یا مربی که وظیفه آموزش ارزش ها را به عهده دارد پرداخته می‌شود.
۳-۲٫نکات مرتبط باآموزش دهنده یا مربی:
۳-۲-۱٫ تزکیه:
لازم است که مربی آموزش ارزش ها به ویژه ارزش های دینی و اخلاقی، از لحاظ تزکیه نفس در مرتبه‌ی بالایی قرار داشته باشد، لذا بر وی واجب است که قبل از اقدام به آموزش دیگران، به تزکیه نفس خویش پرداخته و از جمیع جهات خود را شایسته‌ی مقام تربیتِ دیگران سازد؛ زیرا شیطان همواره در کمین انسان است تا از ظریف‌ترین و باریک ‌ترین راه ممکن در نفس نفوذکرده
و آنرا مورد حمله و تخریب قرار دهد؛ پس لازم است تا مرتباً از نفس خود مراقبت نماید و اعمال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-22] [ 09:56:00 ب.ظ ]




TEMED 10%

۱۰۰ میکرولیتر

تهیه این ژل نیز مثل ژل تحتانی بوده و تا قبل از اضافه نمودن تمد به خوبی مخلوط و گازگیری
می گردد. همچنین تمد در هنگام مصرف ژل اضافه م یشود.
نمونه های کونژوگه و اگزوتوکسین در چاهک ها ریخته شد و الکتروفورز در ۶۰ میلی ولت برای ۵/۳ ساعت ( تا ۳۰ دقیقه بعد از خروج برمو فنل بلو از انتهای ژل) ادامه یافت. پس از اتمام الکتروفورز ژل جدا و رنگ آمیزی گردید.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۱۶-۶-رنگ آمیزی ژل پلی آکریل آمید
پس از انجام الکتروفورز به منظور دیدن باندهای پروتئینی، ژل را رنگ آمیزی نمودیم . برای رنگ آمیزی ژل از روش رنگ آمیزی کوما سی بلو استفاده گردید . در این روش ثبات رنگ طولانی مدت بوده و نگهداری ژل رنگ شده آسانتر است.
۳-۱۶-۷- محلول­های مورد نیاز
١- محلول رنگ
۲/۰ گرم کوماسی بلوR250 (سیگما) در ۴۰ میلی لیتر متانول (مرک) حل گردید؛ سپس ۱۰ میلی لیتر اسیداستیک گلایسیال(مرک) و ۵۰ میلی لیتر آب مقطر افزوده شد . پس از مخلوط کردن در ظرف شیشه ای در ۴ درجه سانتی گراد نگهداری می گردد.
٢ - محلول رنگ بر
به ۴٠٠ میلی لیتر متانول، ١٠٠ میلی لیتر اسید استیک گلایسیال و ۵٠٠ میلی لیتر آب مقطر اضافه گردید. پس از مخلوط کردن در شیشه در دار نگه داری می شود.
٣- محلول نگهداری ژل
۷۰ میلی لیترمیلی لیتر اسید استیک گلایسیال با ١٠ میلی لیتر متانول مخلوط گردید و سپس حجم آن با آب مقطر به ١٠٠ میلی لیتر رسید.
۳-۱۶-۸- روش رنگ آمیزی
١- ژل در داخل ظرف رنگ قرار گرفت؛ سپس مقداری رنگ به آن اضافه گردید و مدت ١٠ تا ١۵ دقیقه روی شیکر قرار داده شد.
٢- رنگ را خارج نموده و سپس با آب مقطر ژل را شستشو دادیم.
٣- ژل در داخل محلول رنگ بر، روی شیکر قرار گرفت و با شفاف شدن زمینه ژل باندهای
پروتئینی نمایان شدند.
۴- در مرحله آخر ژل در محلول نگهدارنده قرار داده شد.
۳-۱۷- آزمون بررسی فعالیت باکتریسیدالی سرم حیوان ایمیون (SBA[104])
۳-۱۷-۱- اصول آزمون SBA
واکسن های موفق بر علیه پاتوژنهای خارج سلولی سبب القاء زیر کلاس های متعدد IgG در مقابل اپی توپهای سطحی و قابل دسترس باکتری می شوند. اما در مورد باکتریهای داخل سلولی همه زیر کلاس های IgG خاصیت حفاظتی در برابر عفونت ناشی از این باکتریها را نداشته و توانایی کشندگی وابسته به کمپلمان را ندارند. به همین دلیل تست ارزیابی فعالیت باکتریسیدالی سرم در این گروه از اهمیت زیادی برخوردار است. مکانیسم تست بر مبنای اثرات کشندگی آنتی بادی القایی در خلال سیر طبیعی عفونت یا بعد از انجام واکسیناسیون پایه ریزی شده است. این آزمون به بررسی خاصیت کشندگی آنتی بادیهای ایجاد شده با واسطه فاکتورهای کمپلمان در شرایط خارج بدن ۱ می پردازد.آنتی بادیهای باکتریسیدالی با فعال کردن مسیر آبشاری کمپلمان، سبب ایجاد کمپلکس تهاجم غشایی شده و در نهایت باعث لیز باکتری می شوند.
۳-۱۷-۲- مواد مورد نیاز برای آزمون SBA Serum Bactericidal Assay)) :
۱- با بهره گرفتن از لوله مک فارلند از کشت ۱۸ ساعته همو فیلوس آنفولانزای تیپ b سوسپانسیون باکتریایی حاوی CFU/ml103تهیه می گردد.
۲- سرم حیوان ایمن شده
سرم های به دست آمده از مراحل مختلف تزریق را در C°۵۶ به مدت نیم ساعت در بن ماری غیر فعال می نماییم.
۳- منبع کمپلمان خارجی
برای منبع کمپلمان خارجی در آزمون از سرم خون نوزاد خرگوش ۳ هفته ای استفاده می نماییم. به همین دلیل در شرایط کاملا استریل از قلب نوزاد خرگوش خون گیری انجام شد و سرم خون حیوان بعد از جدا سازی در C°۲۰- تا زمان انجام آزمون نگهداری گردید.
۴- میکروپلیت
در این آزمون از میکروپلیت های استریل ۹۶ خانه ای با انتهای U شکل استفاده گردید.
۳-۱۷-۳-روش انجام آزمون
ابتدا از سویه هموفیلوس آنفولانزای تیپ b در یک لوله کشت داده و ۲۴ ساعت در دمای ٣٧ درجه سانتیگراد انکوبه می کنیم. پس از این مدت، لوله را با سرم فیزیولوژی شستشو داده و مایع غلیظ را به رقت لوله ٣ مک فارلند می رسانیم. محلول DPBS، سرم بچه خرگوش غیر فعال شده ، ۵۰ میکرولیتر سوسپانسیون باکتریایی حاوی CFU/ml103 و در چاهک اول از میکروپلیت ٩۶ خانه λ ١٠٠ سرم غلیظ تزریق نوبت اول را ریخته و آن را در خانه های بعدی از رقت تا رقت می رسانیم. در ردیف بعدی و در خانه اول سرم غلیظ نوبت دوم را ریخته و در خانه های بعدی تا رقت می رسانیم.کنترل های زیر را نیز در نظر می گیریم :
۱- کنترل مثبت : ۵۰ لاندا سرم غیرفعال منفی (روز صفر)، ۵۰ لاندا بافر DPBS+ 50 لاندا سوسپانسیون باکتری + ۵۰ لاندا سرم بچه خرگوش
۲- کنترل باکتریایی : ۱۰۰ لاندا تامپون DPBS +50 لاندا سرم بچه خرگوش + ۵۰ لاندا سوسپانسیون باکتریائی Cfu/ml103
۳- کنترل سلولی: ۵۰ میکرولیتر منبع کمپلمان خارجی غیر فعال + ۵۰ میکرولیتر سوسپانسیون باکتریایی Cfu/ml103، ۵۰ میکرولیتر تامپون DPBS
۴- کنترل کمپلمان فعال : ۵۰ لاندا سرم نوزاد خرگوش (فعال) + ۱۰۰ لاندا تامپون DPBS+ 50 لاندا سوسپانسیون باکتریائی
۵- کنترل کمپلمان غیرفعال:
۵۰ لاندا سرم نوزاد خرگوش غیرفعال +۱۰۰ لاندا تامپون DPBS +50 لاندا سوسپانسیون باکتریائی

۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ب.ظ ]




همانطور که در فصل قبل نیز بیان شد؛ تمکین عام عبارت است از اینکه زن در منزلی که شوهر تعیین نموده، سکنی نماید، با او خوشروئی نماید ، در ادارۀ خانواده، معاون و یاور همسر خود باشد و این مفهوم، یک رفتار مستمر را می طلبد و با یک یا چند بار، محقق نمی شود. در مقابل، تمکین خاص، به معنای نزدیکی کردن و همبستر شدن با شوهر است که با یکبار نزدیکی این امر محقق می شود.[۸۱]
برخی از فقها[۸۲]و حقوقدانان، معتقدند که حق حبس مهریه، صرفا ً ناظر به خودداری از همخوابگی با شوهر است و شامل وظایفی نظیر حسن معاشرت یا زندگی زیر یک سقف با شوهر نمی باشد.[۸۳] این دسته معتقدند که بر خلاف ظاهر ماده، سابقۀ تاریخی وضع این ماده و قرینۀ موجود در مادۀ ۱۰۸۶ نشاندهندۀ آن است که قانونگذار، این ماده را شامل تمکین خاص دانسته است. در مادۀ ۱۰۸۶ قانون مدنی، چنین مقرر گردیده است : «اگر زن قبل از اخذ مهر، به اختیار خود به ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود، نمی تواند از حکم مادۀ قبل استفاده کند. معذالک حقی که برای مطالبۀ مهر دارد، ساقط نخواهد شد.» استدلال دیگری که طرفداران این دسته، آن را مطرح می نمایند، آن است که حق حبس در نکاح، یک قاعدۀ استثنائی و خلاف اصل است و نمی توان آن را به موارد مشکوک تسری داد.[۸۴]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در مقابل برخی دیگر از حقوقدانان و فقها، معتقدند که این حق شامل تمام وظایف زن می شود وحتی زن می تواند به اقامتگاه شوهر نیز نرود.[۸۵] از نظر این دسته، متن ماده، ناظر به کلیۀ وظایف بوده و شامل تمکین عام نیز می باشد. از طرف دیگر، جداکردن وظایف زناشوئی از یکدیگر بسیار دشوار می باشد. چگونه زنی می تواند در منزل مشترک با شوهر زندگی نماید اما از همبستر شدن شوهر با خود جلوگیری نماید.
نکتۀ مهم دیگر آن است که حق حبس در دو مورد از بین می رود:
۱ – در جائیکه مهر، حال نباشد و طرفین، برای ادای آن، اجلی معین کرده باشند.
این موضوع در قسمت اخیر مادۀ ۱۰۸۵ قانون مدنی، مورد اشاره قرار گرفته است: «… مشروط بر اینکه مهر او حال باشد….» . بنابراین وقتی زن به مؤجّل بودن مهر، رضایت می دهد، بدان معنا ست که از حق حبس خویش گذشت می نماید. شرط عند الاستطاعه بودن مهریه که در نکاحنامه های جدید آمده است، ناظر به همین مطلب است. مطلب در خصوص این قسمت، فراوان است لیکن از آنجائیکه این بحث به موضوع پایان نامه حاضر، ارتباطی ندارد، از تفصیل در خصوص آن خودداری می شود.
۲ – در جائیکه زن به اختیار خود، اقدام به انجام وظایف زناشوئی در قبال شوهر نموده باشد.
در این حالت زن به میل و ارادۀ خود، راضی به این اقدام گردیده و دیگر نمی تواند از حق حبس خویش استفاده نماید . مادۀ ۱۰۸۶ قانون مدنی چنین اشعار می دارد : « اگر زن قبل از اخذ مهر، به اختیار خود، به ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد، قیام نمود، دیگر نمی تواند از حکم مادۀ قبل استفاده کند.».
این موضوع نزد فقها محل اختلاف است. به عبارت دیگر برخی از فقها، معتقدند که زن می تواند حتی پس از نزدیکی نیز از حق حبس خویش استفاده نماید. دلیل و استدلال این گروه، آن است که منفعت ناشی از همبستر شدن با یک زن، یک منفعت آنی نیست و در طول زمان، مستمر می باشد و نمی توان با یکبار نزدیکی، قائل به این موضوع شد که کل این منفعت، به مرد، داده شده است.[۸۶] در مقابل مشهور، معتقدند که وطی در نکاح، به منزلۀ قبض در سایر معاوضات بوده و لذا با نزدیکی، مهر استقرار و حق حبس از بین می رود[۸۷] و قانونگذارایران، در این اختلاف، نظر مشهور فقها را پذیرفته است.
بنابراین به عنوان نتیجۀ این بند می توان گفت؛ اثر زناشوئی در موضوع حق حبس، اسقاط این حق و الزام زن به تمکین خاص و عام در مقابل شوهر، می باشد.
بند دوم : مهر المسمی
مهری را که ضمن عقد یا پس از آن، به تراضی طرفین یا شخص ثالثی، معین می شود، در اصطلاح حقوق، مهر المسمی می دانند.[۸۸] مطابق مادۀ ۱۰۸۰ قانون مدنی، تعیین مقدار مهریه، به تراضی طرفین بستگی دارد. زن و شوهر می توانند این تصمیم را با همدیگر اخذ نمایند یا با توافق به عهدۀ زن یا شوهر یا شخص ثالثی قرار گیرد. در صورتیکه این اختیار بر عهدۀ شوهر یا ثالث گذاشته شود، در انتخاب و میزان، آزادند، اما اگر این اختیار بر عهدۀ زن گذاشته شود، به تصریح مادۀ ۱۰۹۰ قانون مدنی، نمی تواند برای خود بیشتر از مهر المثل، تعیین نماید.
در صورتیکه ثالث، از قبول این وظیفه، امتناع نماید یا قبل از تعیین فوت نماید یا مجنون شود، اختیار تعیین مهر با دادگاه است. دادگاه در این مورد، مهر المسمی را به میزان مهر المثل تعیین می نماید، اما این امر تأثیری در تغییر ماهیت مهر المسمی ندارد. به عبارت دیگر؛ مهری که توسط دادگاه تعیین می گردد، از لحاظ مقدار، مانند مهرالمثل است، لیکن از باب ماهیت، همانند مهرالمسمی می باشد. بنابراین اگر طلاق پیش از نزدیکی واقع شود، زن مستحق نصف مهر خواهد بود.[۸۹] در حالیکه اگر آن را از لحاظ ماهیتی، همانند مهر المثل قلمداد نماییم، در صورت طلاق قبل ازنزدیکی، چیزی به زن تعلق نمی گرفت ، زیرا همانند آنچه که برخی از حقوقدانان، معتقدند؛ چنین نکاحی، را نباید در حکم ازدواجی دانست که در آن مهر تعیین نشده است، زیرا طرفین توافق کرده اند که زن مستحق مهر المسمی است.[۹۰] حتی می توان پا را فراتر از این مقدار نهاد و بیان نمود که در این حالت زن می تواند از حق حبس خویش نیز استفاده نموده و از نزدیکی با شوهرش خودداری نماید.
اما سئوالی که در این قسمت مطرح می شود، آن است که اثر زناشوئی بر مالکیت مهریه، چیست؟
در خصوص این موضوع، اختلاف عقیده وجود دارد:
برخی معتقدند که به مجرد عقد نکاح، زن مالک تمام مهر می شود و می تواند هر گونه تصرفی در آن بنماید. بنابراین حتی می تواند قبل از نزدیکی، کل مهریۀ خویش را مطالبه نماید و از حق حبس خویش نیز استفاده نماید و در صورتیکه کل مهر خود را گرفته باشد، باید از شوهر تمکین نماید و اگر بعد از دریافت کل مهریه و قبل از تمکین از شوهرش، طلاق واقع گردد، باید نیمی از آن را به شوهر باز گرداند. این نظر، نظر مشهور فقها و حقوقدانان بوده و قانون مدنی ما نیز از این نظر تبعیت نموده است.
برخی دیگر نیز بر این عقیده هستند که مالکیت زن در زمان قبل از نزدیکی، تنها بر نیمی از مهر مستقر می شود و او تا قبل از نزدیکی، فقط می تواند نصف مهر خود را از شوهر مطالبه نماید.[۹۱] البته این نظر با نظر مشهور فقها و حق حبس مقرر در قانون مدنی، کاملا ًمغایرت دارد.
مادۀ ۱۰۹۲ قانون مدنی در تأیید این نظر چنین مشعر می دارد : «هر گاه شوهر قبل از نزدیکی، زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر نصف مهر را قبلا ً داده باشد، حق دارد مازاد از نصف را عینا ًیا قیمتا ًًیا مثلا ًاسترداد کند.»
برخی نیز بر این عقیده می باشند که مالکیت زن، نسبت به نصف مهریه، قبل از نزدیکی، یک مالکیت مشاع و متزلزل بوده و با تحقق نزدیکی پایدار می شود.[۹۲]
بنابراین از جمع این دو ماده می توان نتیجه گرفت که به مجرد عقد نکاح، زن مالک تمام مهر می گردد و مالکیت او بر نیمی از این مهر، متزلزل بوده و با نزدیکی، این مالکیت، کاملاً مستقر می شود. حکم مادۀ ۱۰۹۲، مخصوص طلاق قبل از نزدیکی است و به عقیدۀ برخی از حقوقدانان، احکام مربوط به فسخ نکاح و فوت را شامل نمی باشد. در فسخ نکاح که صراحت قانونی وجود دارد و در قسمت فسخ نکاح در خصوص وضعیت مهریۀ زوجه، بدان پرداخته خواهد شد. لیکن در قسمت فوت، صراحت قانونی وجود ندارد و مجال برای اختلاف نظر، فراهم است. مشهور فقهای امامیه، معتقدند که اگر زوج یا زوجه، قبل از نزدیکی بمیرند، تمامی مهرالمسمی، به نفع زوجه، مستقر می شود.[۹۳] اما فقهای معاصر مانند امام خمینی معتقدند که : «اگر یکی از زوجین، قبل از نزدیکی بمیرد، اقوی آن است که همانند مورد طلاق، مهرالمسمی، تنصیف گردد، خصوصا ً موردی که زوجه فوت کند و زوج زنده باشد، ولی احتیاط آن است که میانشان، مصالحه شود، خصوصا ًدر صورت موت زوج».[۹۴]
سئوال دیگری که در این قسمت باید بدان اشاره شود، آن است که اگر زن، به اجبار و اکراه، از شوهرش تمکین خاص نموده باشد، قبل از اینکه مهریۀ خویش را کامل بگیرد، آیا می تواند پس از رفع اکراه، خواهان اعمال حق حبس خویش تا دریافت کامل مهریۀ خویش باشد یا خیر؟
در جواب مثبت به این سئوال، به سه استدلال می توان استناد کرد :
۱ – اسقاط حق، یا ارادی است و یا به حکم قانون، بنابراین اگر کسی، به اجبار و اکراه، وادار به انجام کاری گردید، مسلماً، شرعا ً و عقلاً، حق او ساقط نخواهد شد.
۲ – در اکراه، موجبی برای سقوط حق وجود ندارد و چون به وجود حق سابق، شک نمودیم، با توسل به اصل استصحاب، بقاء حق سابق را ثابت می نمائیم.
۳ – در مادۀ ۱۰۸۶ قانون مدنی، صراحتا ًبه واژۀ اختیار، اشاره شده است و از مفهوم مخالف این ماده در می یابیم که اگر زنی بر خلاف میل و اراده اش، وادار به همبستر شدن با همسرش گردید، حق حبس او ساقط نمی شود.[۹۵]
سئوال دیگری که در این قسمت مطرح می شود، آن است که اگر زن، قبل از دریافت کل مهریه اش، حاضر به تمکین از شوهرش باشد، لیکن شوهر او بواسطۀ بیماری یا مسافرت یا زندان، نتواند با او همبستر شود، حق حبس زن ساقط می شود؟
فقها در این خصوص، دچار اختلاف هستند:
عده ای بر این باورند که آنچه حق حبس زن را از بین می برد، وقوع نزدیکی و دخول است، بنابراین اعلام زن مبنی بر تمایل به تمکین، حق حبس او را ساقط نمی نماید.[۹۶]
عده ای دیگر معتقدند که همین مقدار که زنی حاضر به تمکین می شود، کافی است، زیرا او با این عمل، حق حبس خویش را اسقاط می نماید و در ادله، سقوط این حق، معلق بر وقوع نزدیکی نشده است.[۹۷] برخی از حقوقدانان ایران نیز با تأیید این نظر معتقدند که این نظر با ظاهر مادۀ ۱۰۸۶ قانون مدنی و استثنائی بودن حق حبس و محدودیت قلمرو شمول آن، سازگاری بیشتری دارد.[۹۸]
بند سوم : مهر المثل
مهر المثل، مهری است که به موجب قرارداد، تعیین نشده، بلکه بر حسب عرف و عادت و با توجه به وضع زن از لحاظ سن و زیبائی، تحصیلات، موقعیت خانوادگی و اجتماعی و امثالهم و با در نظر گرفتن مقتضیات زمان و مکان معین می گردد.(مادۀ ۱۰۹۱ قانون مدنی)[۹۹]
در موارد ذیل، به زن مهرالمثل تعلق می گیرد :
۱ – مادۀ ۱۰۸۷ قانون مدنی : هر گاه مهر در عقد تعیین نشده باشد و قبل از آنکه بر مهر معین تراضی شود، بین زوجین، نزدیکی واقع شود.
۲ – مادۀ ۱۰۸۷ قانون مدنی : هر گاه عدم مهر، در عقد شرط شده باشد و قبل از تراضی بر مهر، نزدیکی صورت پذیرد.
۳ – مادۀ ۱۱۰۰ قانون مدنی : هر گاه توافق طرفین دربارۀ مهر المسمی به جهتی باطل باشد، به عنوان مثال؛ مال تعیین شده برای مهر المسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد.
با توجه به ظاهر این ماده، ممکن است این توهم به ذهن متبادر شود که در این حالت، نزدیکی شرط نبوده و صرف بطلان مهر، کافی است. اما این توهم اشتباه می باشد، زیرا بر مبنای نظر اکثر فقهای امامیه، نزدیکی شرط استحقاق مهر المثل است.[۱۰۰]
۴ – مادۀ ۱۰۹۹ قانون مدنی : هر گاه نکاح ، باطل و زن، جاهل به بطلان بوده و نزدیکی هم واقع شده باشد.
سئوالی که در این قسمت مطرح می شود، آن است که مهرالمثل بر مبنای مقتضیات کدام زمان، در نظر گرفته می شود؟ سه زمان مطرح می شود؛ زمان عقد[۱۰۱]، زمان نزدیکی و حداکثر مبلغ میان عقد و نزدیکی. صاحب جواهر عقیده دارد که در روز دخول است که مهر المثل در ذمۀ شوهر ثابت می شود، پس قیمت همان روز باید ملاک عمل قرار گیرد.[۱۰۲] آنچه نصوص، دلالت بر آن دارد، آن است که زوجه از زمان عقد مالک تمام مهر می شود اما در جائیکه مهریه در ضمن عقد، بیان نشده و قبال از تراضی و توافق، نزدیکی صورت گرفته باشد، دلیلی بر مالکیت زوجه از زمان عقد وجود ندارد و این نزدیکی است که زوجه را مستحق دریافت مهر المثل می نماید. مادۀ ۱۰۸۲ ظهور در مهرالمسمی دارد و ذیل مادۀ ۱۰۸۷ قانون مدنی، نزدیکی قبل از تعیین مهر را موجب مهرالمثل دانسته است. [۱۰۳]
نکتۀ دیگری که در این قسمت باید به آن اشاره شود، آن است که اگر در عقد مهر معین نشده باشد یا عدم مهر در عقد شرط شده باشد، آیا زن می تواند تا زمانیکه مهر برای او تعیین و به او تسلیم نشده، از نزدیکی و زناشوئی با شوهر خویش، خودداری نماید؟
در خصوص این موضوع میان حقوقدانان، اختلاف نظر وجود دارد:
* برخی بر این باورند که در این موارد، به زن مهر المثل تعلق می گیرد و شرط تعلق مهر المثل به زن، وقوع نزدیکی است نه انعقاد عقد نکاح. از طرف دیگر، بر مبنای قواعد عمومی معاوضه، حق حبس، برای حقی ایجاد می شود که قابل مطالبه باشد. حق زن بر مهر المثل منوط به وقوع نزدیکی با شوهر است و زن تا زمانیکه این شرط محقق نشود، حقی بر مهر المثل نمی یابد تا بتواند برای اخذ آن، از حق حبس خویش استفاده نماید.[۱۰۴]
البته در خصوص این نظر باید گفت که اگر طرفدار آن دسته از فقهائی باشیم که وقوع یک بار نزدیکی را عاملی برای اسقاط حق حبس زن نمی دانند و معتقدند که بعد از آن نیز زن می تواند از حق حبس خویش استفاده نماید، پاسخ به سئوال مانحن فیه، متفاوت است، چراکه با وقوع نزدیکی، زن مستحق مهر المثل می گردد و پس از این مرحله می تواند از تمکین امتناع نماید تا کل مهرالمثل خویش را دریافت دارد. البته این نظر در میان مشهور فقها و حقوقدانان جائی ندارد.
برخی دیگر از حقوقدانان، معتقدند که اگر زن به نکاح بدون مهر نیز رضایت داده باشد، می تواند از حق حبس خویش استفاده نماید.[۱۰۵]
بند چهارم : مهر المتعه
مهری است که در نکاح مفوضه البضع، شوی به زن مطلقۀ خود که با او نزدیکی نکرده، می دهد و آنرا متعه هم گفته اند.[۱۰۶] مهر المتعه یا متعه، در اصطلاح حقوقی، مالی است که شوهر در صورت وقوع طلاق قبل از نزدیکی و تعیین مهر، به تناسب وضع اقتصادی خود، به زن می دهد.[۱۰۷] نکاح مفوضه البضع، به فتح (واو) و کسر آن: زوجه را در عقد نکاحی که دائم بوده و مهر ذکر نشده باشد یا شرط عدم مهر شده باشد، مفوضه البضع نامند.[۱۰۸] مادۀ ۱۰۹۳ قانون مدنی در خصوص این نوع از مهریه، چنین مقرر داشته است : «هر گاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر، زن خود را طلاق دهد، زن مستحق مهر المتعه است.»
بنابراین همانطورکه از متن مادۀ فوق الذکر، بر می آید، عدم وقوع نزدیکی، سبب استحقاق مهر المتعه می باشد. بنابراین، در صورت وقوع نزدیکی، مهر المتعه مندرج در این ماده، شامل زوجه نمی شود و باید مهر المثل دریافت دارد.
بند پنجم : وضعیت مهریۀ زوجۀ منقطعه
زوجۀ منقطعه، زنی است که به نکاح موقت، به زوجیت همسرش درآمده است. در این نکاح، بر خلاف نکاح دائم، مهریه، نقش اساسی را ایفا می نماید، به نحوی که عدم ذکر مهر در عقد، موجب بطلان آن می شود. (مادۀ ۱۰۹۵ قانون مدنی). مهری که برای این زن در نظر گرفته می شود، در عوض انتفاع از اوست و برخی از حقوقدانان، چنین زنی را به منزلۀ مستأجره می دانند.[۱۰۹]
در خصوص مهریۀ این دسته از زنان، نکات ذیل، قابل توجه می باشد :
۱ – مهر و میزان آن، باید دقیقا ًمعین و معلوم گردد، در غیر این صورت، به تصریح مادۀ فوق الذکر، نکاح باطل است. بنابراین مهر المتعه و مهرالمثل در نکاح موقت، راه ندارد. اما در خصوص مهر المثل، یک استثناء وجود دارد و آن در موردی است که نکاح، باطل و زن، جاهل به فساد آن باشد. در این صورت، به تصریح مادۀ ۱۰۹۹ همین قانون، زن پس از نزدیکی، مستحق مهرالمثل می گردد.
۲ – اما در خصوص مهرالمسمی تعیین شده در این نوع از نکاح باید گفت:
اولا ً: به موجب مادۀ ۱۰۹۶ قانون مدنی، فوت زن در اثناء مدت و عدم نزدیکی شوهر تا آخر مدت با زن، سبب سقوط مهریه نمی گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ب.ظ ]




۴-۱۱- روش جمع‌ آوری داده‌ها و اطلاعات
تحلیل محتوای کیفی عموماً با مرور گسترده‌ی منابع آغاز نمی‌شود. علت این امر آن است که اولاً مرور منابع به پژوهشگر اطلاعات و دیدگاه‌هایی می‌دهد که می‌تواند در نحوه‌ی کار او تأثیرگذار باشد. از این رو در تحقیقات کیفی مرور منابع به مرحله‌ی بعد از تحلیل داده‌ها موکول می‌شود، زیرا هدف تحقیق نشان دادن تناسب بین یافته‌ها و دانسته‌های قبلی به خوانندگان تحقیق است (ادیب‌حاج‌باقری و همکاران، ۱۳۸۶: ۳۲).
برای جمع‌ آوری اطلاعات و داده‌ها جهت بررسی فیلم‌ها، مسأله‌ی تعیین مقوله‌ها حائز اهمیت است، زیرا وجود شاخص‌هایی برای دسته‌بندی داده‌ها ضرورت دارد تا بتوان درمورد آن‌ها تصمیم‌گیری کرد. از آن‌جا که شیوه‌ی مورد نظر برای تحلیل محتوای فیلم‌ها شیوه‌ی استقرایی است، محقق بدون داشتن شاخص یا تعیین مقوله به مشاهده می‌پردازد و مقوله‌ها را از مشاهده‌ی مستقیم فیلم‌ها به‌دست می‌آورد. بنابراین به وسیله‌ی واحدهای تحلیل، کار جمع‌ آوری داده‌ها آغاز می‌گردد. در مرحله‌ی بعد داده‌ها کدگذاری می‌گردند. کدهایی که به داده‌ها داده می‌شود از خود فیلم‌ها گرفته می‌شوند. پس از این‌که مجموعه‌ای از کدها برداشت شد نوبت به مفهوم‌سازی می‌رسد که در سطحی انتزاعی‌تر از مرحله‌ی کدگذاری، کدهای هر دسته ذیل مفاهیم ساخته‌شده گروه‌بندی می‌شود. مفاهیم را می‌توان از درون کدها استخراج کرد و هم برای ساختنشان از مفاهیم نظری بهره گرفت.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در مرحله‌ی بعد با توجه به مفاهیم به‌دست آمده تعدادی مقوله استخراج می‌شود که این مقوله‌ها مبنای تحلیل و نتیجه‌گیری قرار خواهند گرفت. این مقوله‌ها نسبت به مفاهیم از سطحی انتزاعی‌تر برخوردارند و تقریباً نسبت مستقیمی با فیلم‌ها ندارند. از این رو در ساختن آن‌ها صرفاً باید از مفاهیم نظری استفاده کرد. نکته‌ی مهم این است که تمام مقوله­ها باید به نظریه یا نظریه‌هایی وفادار باشند که ارتباط منطقی با هم و با متن دارند. این نظریه‌ها برای تحلیل متن بسیار مهم هستند.
در مرحله‌ی پایانی محقق با در دست داشتن تعدادی مقوله که دارای سازوکارهای نظری هستند، به تحلیل و نتیجه‌گیری می‌پردازد. در این پژوهش پرسش‌هایی مطرح شده که با توجه به مقوله‌های استخراج باید در صدد پاسخ‌گویی به آن‌ها برآمد. در واقع این بخش از کار نتیجه‌گیری، با تمرکز بر پاسخ‌گویی به پرسش‌های ابتدایی پژوهش انجام گرفت.
۴-۱۲- روایی[۱۳۲] و پایایی[۱۳۳]
در این پژوهش معیار تعیین روایی، صوری[۱۳۴] بوده است. میزان توافق متخصصان یک امر را در مورد یک شاخص یا معیار، روایی صوری می‌نامند. روایی صوری را می‌توان ناشی از میزان توافق چند متخصص دانست (باب‌الحوائجی، ۱۳۷۶). برای این کار فیلم‌ها به اتفاق استاد راهنما مورد بررسی قرار گرفته‌اند. پس از مشخص شدن مقوله‌ها، آن‌ها در اختیار استاد راهنما قرار داده شده و بعد از اعمال اصلاحاتی در مقوله‌ها، جمع‌بندی نهایی انجام شده است.
پایایی مقوله بستگی به توانایی تحلیل‌گر در تنظیم مقوله‌هایی دارد که شواهد تجربی به اندازه‌ی کافی روشن باشد، به‌طوری که داوران با صلاحیت به اندازه‌ی کافی در این مورد تعلق یا عدم تعلق مجموعه‌ای خاص به مقوله‌های موردنظر توافق داشته باشند (هولستی، ۱۳۸۰: ۲۱۰و ۲۱۱). پایایی داده‌ها مستلزم آن است که دست کم دو کدگذار به‌طور مستقل رشته‌ بزرگ ممکنی از واحدهای ضبط را با اصطلاحات مشترکی توصیف کنند. این اصطلاحات می‌توانند مقوله‌های توصیفی، گونه‌های عددی متغیر یا طرح‌های طبقه‌بندی پیچیده باشند. پایایی تابع همخوانی‌ای است که کدگذاران در مقوله‌بندی واحدها پیدا کرده‌اند (کریپندورف، ۱۳۸۳: ۱۸۰). در این پژوهش، پس از مشاهده‌ی‌ فیلم‌ها و کدگذاری داده‌های به‌دست آمده از تصاویر و دیالوگ‌های فیلم، به اتفاق استاد راهنما، کدهای برداشته شده با هم مقایسه گردید. در پایان توافقی که از مقوله‌بندی‌ها حاصل شده، پایایی این پژوهش را ممکن کرده است.
فصل پنجم
تجزیه و تحلیل داده‌ها
۵-۱- مقدمه
از آن‌جا که شیوه‌ی مورد نظر برای تحلیل محتوای فیلم‌ها شیوه‌ی استقرایی بوده است، بدون داشتن شاخص یا تعیین مقوله به مشاهده پرداخته شده و مقوله‌ها از مشاهده‌ی مستقیم فیلم‌ها به‌دست آمده است. بنابراین به وسیله‌ی واحدهای تحلیل یعنی شخصیت‌های زن نقش اول فیلم‌ها، با توجه به تصاویر و دیالوگ‌های موجود در فیلم کار جمع‌ آوری داده‌ها آغاز گردیه است. در مرحله‌ی بعد داده‌ها کدگذاری شده است. کدهایی که به داده‌ها داده شده، از فیلم‌ها گرفته شده است. پس از این‌که مجموعه‌ای از کدها برداشت شد، نوبت به مفهوم‌سازی رسید که در سطحی انتزاعی‌تر از مرحله‌ی کدگذاری، کدهای هر دسته ذیل مفاهیم ساخته‌شده، گروه‌بندی شده‌ و مفاهیم از درون کدها استخراج شده‌اند. در مرحله‌ی بعد با توجه به مفاهیم به‌دست آمده تعدادی مقوله استخراج شده که این مقوله‌ها مبنای تحلیل و نتیجه‌گیری قرار گرفته‌اند. این مقوله‌ها نسبت به مفاهیم از سطحی انتزاعی‌تر برخوردار بوده و تقریباً نسبت مستقیمی با فیلم‌ها نداشته‌اند. از این رو در ساختن آن‌ها صرفاً از مفاهیم نظری استفاده شده است. این مقوله‌ها بیان‌گر ابعاد بررسی فیلم‌ها هستند که در این جا سه سطح ساختاری، فردی و داستانی را نشان می‌دهند. در مرحله‌ی پایانی با در دست داشتن تعدادی مقوله که دارای سازوکارهای نظری هستند، به تحلیل و نتیجه‌گیری پرداخته شده است. در نهایت، با توجه به مقوله‌های استخراج شده که ذیل دستگاه نظری ساخته شده‌اند، پاسخگویی به پرسش‌های تحقیق انجام گردیده است.
در این پژوهش، هفده فیلم سینمایی داریوش مهرجویی مطابق ترتیب زمانی مرتب شده و در پنج دوره‌ طبقه‌بندی شده‌اند. در دوره‌‌ی اول از آن‌جا که تعداد فیلم‌‌‍‌ها کم بوده است، دهه‌‌های چهل و پنجاه تحت عنوان دوره‌ی پیش از انقلاب مورد بررسی قرار گرفته است. دهه هفتاد نیز به علت کثرت و تنوع زیاد آثار در دو دوره‌ی مجزای نیمه‌ی اول و نیمه‌ی دوم قرار داده شده است. از آن‌جا که در سال نود تنها یک فیلم مورد مطالعه قرار گرفته، جهت پرهیز از هرگونه سوءتعبیر، در دوره‌ی دهه هشتاد بررسی شده است.

    جدول ۵-۱- طبقه‎بندی فیلم‌ها
شماره فیلم سال شخصیت دوره
۱ گاو ۱۳۴۸ زن‌مش‌حسن پیش از انقلاب
۲ آقای‌هالو ۱۳۴۹ مهری
۳ پستچی ۱۳۵۱ منیر
۴ دایره‌ی مینا ۱۳۵۳
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ب.ظ ]




پیوست‌ها:

پیوست A: لم‌ITO: (ITO’S Lemma)
در ریاضی، لم ITO برای محاسبه دیفرانسیل یک تابع با فرایند تصادفی به کار می‌رود. این روش برای محاسبه بخش تصادفی قاعده زنجیره‌ای به کار می‌رود و یکی از بهترین روشها با بهره گرفتن از بسط تیلور بدون از دست دادن عبارات درجه دوم مرتبط با تغییرات اجزای تصادفی است. این لم به طور وسیع در مالیه به روش ریاضی به کار می‌رود. بدون پرداختن به اثبات این قضیه، لم ITO به صورت زیر است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اگر فرض کنیم که St یک متغیر تصادفی باشد که از حرکت براونی تبعیت می‌کند، در این صورت بر طبق لم ITO داریم:
معادله (A-1)
در ذیل ساده‌ترین شکل لمITO برای یک فرایند رانش-انتشار ارائه می‌گردد. رابطه زیر که یک حرکت براونی را نشان می‌دهد در نظر گرفته می‌شود:
(A-2)رابطه
که dBt دیفرانسیل دارای حرکت براونی است.
اگر X را یک متغیر تصادفی در نظر بگیریم برای توابع قابل دیفرانسیل گیری از مرتبه دوم داریم:
لم ITO از این قرار است.
معادله (A-3)
در سطر آخر عبارت فوق اولین پرانتز به عنوان پارامتر رانش (DRIFT) به شمار می‌رود که در رابطه (۱) به صورت μ در نظر گرفته شده است و  به عنوان پارامتر نوسان در نظر گرفته می‌شود.
کاربرد لم ITO برای حرکت براونی:
اگر فرض شود که S از حرکت بروانی با نوسان σ و رانش μ پیروی می کند، با بهره گرفتن از لم ITO،  برای حرکت براونی داریم:
(A-4) معادله
رابطه فوق حرکت براونی را بر اساس مقادر رانش در طول زمان و نوسانات تبدیل کرده است که در محاسبه نااطمینانی و رابطه آن با بازده دارای کار برد است.
از طرف دیگراین عبارت نشان می‌دهد که:
(معادله ۵) log(St) = log(S0) + σBt +(μ - σ۲/۲)t
در اینجا Log در پایه e در نظر گرفته شده است. اگر طرفین معادله را در توان e قرار دهیم، مقدار St به دست می‌آید.
(معادله ۶)
که نشان دهنده حرکت براونی است
پیوست C: اثبات رابطه (۵۳-۳):
یک سبد دارایی را در زمان t با شرایط زیر در نظر میگیریم:
یک اختیار سرمایه‌گذاری که به اندازه  ارزش دارد و قابل تقسیم به n قسمت کوچک است. در این صورت ارزش سبد دارایی برابر  است.عایدی کل حاصل از نگهداری این سبد دارایی در طول یک زمان بسیار کوتاه (dt) برابر است با:
(C-1)
با توجه به اینکه V(t) دارای حرکت براونی است، طبق معادله (A-4) دیفرانسیل رابطه فوق به صورت زیر خواهد بود.
(C-2)
در رابطه فوق از لم ITO برای دیفرانسیل گرفتن از عبارت اول استفاده شده است و به جای دیفرانسیل عبارت دوم (  ) رابطه (۴۸-۳) جایگزین شده است.
با جایگزاری معادله (۵۰-۳) در معادله فوق داریم:
(C-3)
با جایگزین کردن  در رابطه (C-3) داریم:
(C-4)
در معادله فوق عبارت دوم ریسک غیر سیستماتیک را نشان می‌دهد که در طول زمان تغییر نمی‌کند (به dt وابسته نیست). فقط ریسک سیستماتیک (عبارت اول) از طریق متنوع ساختن سبد دارایی قابل کاهش است و به زمان وابسته است. از این رو برای اجتناب از ریسک باید عبارت اول برابر با نرخ بدون ریسک دارایی ® باشد. بنابراین باید ارزش انتظاری بنگاه منهای عایدی حاصل از ریسک غیر سیستماتیک برابر با تغییرات ارزش بنگاه با لحاظ ریسک سیستماتیک باشد. یعنی:

که عبارت دوم ارزش بازاری سرمایه‌ بدون ریسک سیستماتیک را نشان می‌دهد. با حذف dt از طرفین معادله و ساده سازی آن داریم و با در نظر گرفتن  داریم:

بنابراین برای اینکه ارزش سبد دارایی بتواند هزینه ریسک سیستماتیک را پوشش دهد، عبارت فوق باید برقرار باشد. این معادله در معادله (۵۳-۳) جهت یافتن زمان مناسب برای سرمایه‌گذاری به کار گرفته شده است.
پیوست D: داده‌های تحقیق:
پیوست D-1 : داده‌های ریسک سیاسی در ایران
پیوست D-2: شاخص‌های نااطمینانی اقتصادی در ایران
پیوست E:
کشورهای مورد بررسی در مدل تخمین PANEL DATA:
پیوست F: نتایج تفصیلی تخمین مدل‌های تحقیق: (Panel DATA)
F-1: خروجی مدل بررسی شاخص کلی سیاسی-اجتماعی در کشورهای در حال توسعه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ب.ظ ]