کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



پیکان­های سیاه نشان دهندۀ جهت جریان اصلی است. درحالی که پیکان­های سفید جریان­های بازگشتی، متناوب و تکرار پذیر را نشان می­دهد. این مدل همۀ مفاهیم دانش را در بر نمی­گیرد ولی رویکردی کلی به ساختار دانش دارد. بخش مربوط به"استفاده” در این مدل به بروندادهای سازمان محدود شده و پیشرفت­های رهایی بخش را شامل نمی­ شود. این عامل­ها می ­تواند به عنوان مکمل در نظرگرفته شود، نه این که جمع ناپذیر فرض شود. پیکان­های دوسویه نشان می­دهد مدیریت دانش فرآیندی ساده و خطی نیست. ساختار اجتماعی یکی از بخش­های اساسی مدیریت دانش است. عوامل مؤفقیت در این حوزه شناسایی آن چه را که در سازمان به عنوان دانش شناخته می شود و چگونگی رشد این دانش در سازمان و کارکنانش می­باشد. نوناکا و تاکائوچی این بخش از مدیریت دانش را “خلق دانش سازمانی” نامیدند. دو پارادایم متفاوت در رابطه با ساختار دانش وجود دارد. پارادایم نخست وجود دیدگاه عملی در رابطه با دانش یا دیدگاه “دانش در برابرحقیقت” است که در اینجا دانش به منزلۀ واقعیت و قوانین خردمندانه مطرح است. دوم این که آن چه مربوط به پارادایم اجتماعی ساختار دانش می­ شود می ­تواند براساس تعاملات کارکنان از نظر اجتماعی ساختار یابد. ساختار دانش از نظر پارادایم­های علمی و اجتماعی باید در تجسم یافتن و اشاعه دانش به عنوان بخشی از رویکرد مدیریت دانش در سازمان تلقی شود. بسیاری از سازمان­ها در تجسم و اشاعه دانش به دلیل این که فقط به رویکردهای پارادایم علمی توجه می­ کنند و به پارادایم ساختار دانش از نظر اجتماعی بی­توجه هستند دچار شکست می­شوند. (مک آدام و مک کریدی[۵۸]، ۱۹۹۹)
دراین مدل هدف اصلی مدیریت دانش “استفاده” است. دامرست استفاده را “تولیدارزش تجاری برای مشتری” توصیف کرده است. درحالی که ویلکنسون و ویلموت[۵۹] چنین استدلال کرده ­اند که روش­های بهبود تجارت باید توسعه یابد تا به اهداف پشتیبانی دو جانبه در رابطه با تجارت توسعه یافته و بهره وری کارکنان دست یابند. مدل اصلاح شده دامرست به عنوان مدلی مفید برای مطالعه و پیاده سازی مدیریت دانش در بخش­های خصوصی و عمومی می­باشد.(لی وجانگ وگول،۲۰۰۱)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۳-۳-۲) مدل­های دیگرمدیریت دانش
درجدول زیرخلاصه­ای از۲۶ مدل مدیریت دانش از سوی نویسندگان و مؤسسات مختلف در جهان آمده است و بدنبال آن به چند مدل دیگر از مدل­های مدیریت دانش به اختصار بیان می­گردد. نکته­ای که تقریباً در تمامی این مدل­ها به چشم می­خورد تأکید بر استفاده و به کارگیری دانش است و دیگر مراحل، به مثابه مقدمه­ای در ایجاد بستر­های لازم و مناسب برای به کارگیری دانش هستند. از این رو، در اجرای مدیریت دانش در سازمان، باید همواره این جهت گیری لحاظ شود.
جدول (۲-۲) مروری بر مدل های مدیریت دانش(افرازه،۱۳۸۴)
۲-۳-۳-۲-۱) مدل مارک­مک[۶۰]:
وی با همکاری دیگر اعضای کنسرسیوم بین المللی مدیریت دانش (۲۰۰۲) برای این نوع از مدیریت، چهار چوب فکری با نام ” دوره عمر دانش ” تعریف کرده که در آن، علاوه بر نظریه نوناکا و تاکائوچی (۱۹۹۵) بر نکته مهم دیگری نیز تأکید شده است: (احمدی و صالحی ، ۱۳۹۱، ص۱۴۷)
” دانش تنها پس از اینکه تولید شد، وجود دارد و بعد از آن می­توان آن را مهار، کدگذاری یا تسهیم نمود". بنابراین مارک­مک فرایند فرایند ایجاد دانش را به دو فرایند بزرگ یعنی تولید دانش و پیوسته کردن دانش تقسیم می کند: (احمدی و صالحی ،۱۳۹۱، ص۱۴۷)
تولید دانش: فرایندخلق دانش، سازمانی جدید است که به وسیله یادگیری گروهی، کسب دانش و اطلاعات و ارزیابی دانش انجام می­گیرد. این فرایند مترادف یادگیری سازمانی است.
پیوسته کردن دانش: از طریق برخی فعالیت­ها که پخش و تسهیم دانش را تجویز می­ کنند، انجام می­گیرد. این عمل کارهایی از قبیل پخش دانش (از طریق برنامه و غیره)، جستجو، تدریس، تسهیم و دیگر فعالیت­های اجتماعی که موجب برقراری ارتباط می­گردد را شامل می­ شود.
مک همچنین به دو موضوع ” عرضه ” و ” تقاضا ” نیز توجه دارد:
سمت عرضه: عمل مدیریت دانشی است که در هر صورت برای افزایش عرضه دانش موجود به همکاران یک شرکت طراحی می­ شود.(همان منبع، ص۱۴۸)
سمت تقاضا: بر روی عرضه دانش موجود به عده­ای از نیروی کار متمرکز شده و سعی در افزایش ظرفیت آنان جهت تولید دارد، به این ترتیب، مأموریت مدیریت دانش، این است که ظرفیت یک سازمان را جهت تقاضا برای دانش جدید بالا ببرد.(همان منبع، ص۱۴۸)
۲-۳-۳-۲-۲)مدل بک­من[۶۱]
بک­من (۱۹۹۹) هشت مرحله زیر را برای فرایند مدیریت دانش پیشنهاد داده است: (احمدی و صالحی، ۱۳۹۱، ص۱۴۸)
شناسایی کردن : تعیین صلاحیت­های درونی، منبع استراتژی، قلمرو دانش.
تسخیر کردن : رسمی کردن دانش موجود.
انتخاب کردن : تعیین ارتباط دانش، ارزش و دقت، رفع دانش­های ناسازگار.
ذخیره کردن : معرفی حافظه یکی شده در مخزن دانش با انواع الگوهای دانش.
پخش کردن : توزیع دانش برای استفاده کنندگان به طور خودکار بر پایه علاقه و کار و تشریک مساعی دانش در میان گروها.
به کار بردن : باز یافتن و استفاده دانش در تصمیم گیری­ها، حل مسائل، خودکار کردن و پشتیبانی کار و مددکاری شغل و آموزش.
ایجاد کردن : تولید دانش جدید در حین تحقیقات، تجربه کردن کار و فکر خلاق(همان منبع، ص۱۴۹).
تجارت کردن : فروش و معامله، توسعه و عرضه کردن دانش جدید به بازار در قالب محصولات خدمات.(همان منبع، ص۱۴۹).
۲-۳-۳-۲-۳)مدل ” هفت سی “
این مدل بر مبنای هفت واژه که حرف اول آنها “C” است بنا شده و از این رو مدل ” هفت سی ” لقب گرفته است. اجزای این مدل به همراه شرح هر یک در شکل نمایش داده شده است : (احمدی وصالحی، ۱۳۹۱، ص۱۴۹)
شکل( ۲-۷ )مدل هفت سی
۲-۳-۳-۲-۴)مدل بکوویتز[۶۲]:
اجزای فرایند مدیریت دانش ارائه شده از سوی بکوویتز شامل هفت عامل می باشد:
یافتن، بکارگیری، یادگیری، تسهیم، ارزیابی، ایجاد، نگهداری و حذف است که باید برای ایجاد بر پایۀ دانش به صورت یکپارچه مدیریت شوند(احمدی وصالحی، ۱۳۹۱، ص۱۵۰)
الف)یافتن : نکات اساسی که در یافتن اطلاعات درست، باید در زمان مناسب مدنظر قرار گیرند، عبارتنداز:
آیا همکاران می­توانند، نیازهای اطلاعاتی خود را فرموله کنند؟
آیا منابع وحاملان دانش مشخص­اند؟
آیا ابزار کمی و قواعد موجود از جستجوی اطلاعات حمایت می­ کنند؟
آیا شالودۀ ساختار دانشی، قابل فهم بوده و خوب ساماندهی شده ­اند؟
ب)بکارگیری : به این معنا است که بتوان خلاقانه و مشتری گرایانه، راه­ حل­های مناسب را به دست آورد. این امر از طریق پیشنهاد راه­های گوناگون برای استفاده از دانش­های بالقوه انجام می­ شود. نکاتی که باید برای تحقیق این موضوع مورد توجه قرارگیرد عبارتنداز:
جریان آزاد ایده­ ها در داخل سازمان
همکاری تنگاتنگ بخش­های مختلف سازمان
ایجاد مکان­های (مجازی / فیزیکی) آزاد برای تبادل دانش و بروز خلاقیت در سازمان.
پ)یادگیری : بررسی در خصوص یافتن دلایل مؤفقیت یا عدم مؤفقیت پروژه­ های انجام شده به منظور لحاظ کردن نتایج آن در پروژه­ های انجام شده به منظور لحاظ کردن نتایج آن در پروژه­ های آتی برای انجام اثربخش آنها. مواردی که در این زمینه باید مورد توجه قرارگیرند، عبارتند از(احمدی وصالحی، ۱۳۹۱، ص۱۵۱)
ایجاد این تفکر که یادگیری در سازمان، به استفاده اثربخش در عمل منجر شود.
در تمام سازمان، جمع­آوری تجربیات و آموخته ­ها به رسمیت شناخته شود.
ت)تسهیم : در این فرایند، همکاران دانش­های خود را به دیگران انتقال می­ دهند و این امر، موجب گسترش پایه­ های دانش سازمانی می­ شود. در این زمینه باید گفت، تبادل دانش در سازمان، به زمان و بسترسازی مناسب نیاز دارد، چرا که ممکن است، این حالت به دلایل گوناگون در برخی از همکاران، احساس خطر را برانگیزد. نکات اساسی در تبادل دانش، عبارتنداز(احمدی و صالحی، ۱۳۹۱، ص۱۵۱):
همکاران برانگیخته شوند و مایل باشند که دانش خود را ارائه دهند.
سیستم­ها وساختارها از فرایند انتقال دانش، حمایت کنند.
در تمام سازمان ، تبادل دانش رسمیت یافته و از آن حمایت شود.
ث)ارزیابی : در این فرایند باید دانش­های موجود و نیازهای فعلی و آتی دانش ارزیابی شوند. برای این کار لازم است، میزان رشد پایه های دانش و نیز دستاوردهای سرمایه گذاری مرتبط با آن اندازه ­گیری شود.
فاکتورهایی که امکان اندازه ­گیری پایه­ های دانش را ممکن می­سازند، عبارتند از: (احمدی و صالحی ، ۱۳۹۱، ص۱۵۲):
تأثیر دانش بر کارایی سازمانی به رسمیت شناخته شود و در تفکر استراتژیک سازمانی قرار گیرد.
انواع شاخص ­ها، معیارها و نکات اساسی در اندازه گیری ارزش دارایی سازمانی .
ج) ایجاد / نگهداری : باید دانش­های مهم و استراتژیکی در این فرایند توسعه یابند و دارایی­ های دانشی، نیز مورد توجه قرار گیرند. برای ایجاد و نگهداری دانش باید عوامل زیر فراهم باشد:
ایجاد بستر و ابزارهای مناسب برای نگهداری دانش و خلق دانش­های جدید.
روابط میان بخش­های مختلف به گونه ­ای طراحی و ایجاد شود تا هدف­های مدیریت دانش تحقق یابد.
سازمان به این معنا پی­ببرد که استفاده از دانش ارزشمند است و باید از آن نگهداری شده توسعه داده شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-22] [ 10:01:00 ب.ظ ]




در مجموع، می‌توان گفت توجه به کارکنان و در راس آن عملکرد شغلی آن‌ها به عنوان بزرگترین و مهم‌ترین سرمایه سازمان، پدیده‌ای است که در طول چند دهه اخیر رشد فراوانی داشته است. بسیاری از تحولات سال‌های کنونی که در قالب نامتمرکز کردن نظام مدیریت و کارگردانی، کاهش لایه‌های سازمانی، مشارکت کارکنان در فرایند تصمیم‌گیری و اموری از این دست پدید آمده‌اند، جملگی به این دلیل است که نگرش سازمان‌ها نسبت به نیروی کار دگرگون شده و کارکنان سازمان از تعریف کهنه و نارسای دوره پس از انقلاب صنعتی رها شده و با تعریف تازه “منابع پرارزش” شناخته می‌شوند. هم‌اکنون سازمان‌های صنعتی، بازرگانی و حتی خدماتی بیش از پیش برای بالا بردن درجه بهره‌وری خود به افزایش توان تخصصی، رضایت و دلبستگی منابع انسانی خود روی آورده‌اند و بهره‌وری را با بهبود بخشیدن به عملکرد شغلی و کیفیت زندگی شغلی آنان مربوط ساخته‌اند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در این مطالعه، عملکرد شغلی به معنای درجه‌ای است که کارکنان مشاغلی را که در یک شرایط کاری مشخص به آنان واگذار شده؛ انجام می‌دهند. بورمن بین عملکرد وظیفه‌ای و عملکرد زمینه‌ای تمایز قائل شده است. آن بخش از عملکرد که معمولاً در شرح شغل رسمی وجود دارد؛ “عملکرد وظیفه‌ای” نام دارد. عملکرد زمینه‌ای به صورت رفتاری که به اثربخشی سازمان از طریق تاًثیر بر زمینه‌های روانشناختی، اجتماعی و سازمانی کار کمک می‌کنند؛ تعریف می‌شود (Motowidlo, 2003). در این پژوهش، عملکرد شغلی در بعد وظیفه‌ای مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است.

بخش دوم: پیشینه پژوهش

با بررسی مقالات و پژوهش‌های مربوط به زمینه‌های مطالعاتی سرمایه انسانی، شایستگی‌محوری کارکنان و عملکرد شغلی می‌توان دریافت که در هر یک از آن‌ها به شکل مستقل پژوهش‌هایی صورت گرفته است، که در این میان سهم موضوع سرمایه انسانی بیشتر از دو موضوع دیگر است. اما در فرایند این پژوهش که فصل مشترک این سه زمینه است، کار پژوهشی خاصی که موضوع آن دربرگیرنده این سه زمینه باشد، در میان آثار علمی پیشین یافت نشد. حتی با جایگزینی موضوع کلی‌تر شایستگی‌محوری به جای شایستگی‌محوری کارکنان نیز این مشکل برطرف نشد. لذا برای بررسی پیشینه پژوهش به خلاصه‌ای از پژوهش‌هایی که موضوع آن‌ها مربوط به دو زمینه از سه زمینه نام برده شده است، اشاره می‌شود.

پژوهش‌های داخلی

    • حبیب الله جوانمرد و همکاران در سال ۱۳۸۹، در پژوهشی با عنوان “شاخص‌های موثر در سنجش سرمایه انسانی” عوامل و شاخص‌های مهم در سنجش سرمایه انسانی، میزان تاثیر هر عامل و شاخص بر سنجش سرمایه انسانی و در نهایت دسته‌بندی عوامل و شاخص‌ها را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش ابتدا با بهره گرفتن از تحلیل عاملی، عامل‌های موثر در سنجش سرمایه انسانی مشخص شده‌اند و سپس با بهره گرفتن از معادلات ساختاری، با در نظر گرفتن عوامل تعیین شده و بیست شاخص بیان شده، میزان اثر عوامل و شاخص‌ها بر سنجش سرمایه انسانی محاسبه شده است. نتایج نشان می‌دهد که شاخص‌های موثر بر سنجش سرمایه انسانی، به ترتیب اهمیت و میزان تاثیر عبارتند از: قابلیت رهبری و دانش مدیران، شایستگی کارکنان، توانمندی کارکنان و دانش شغلی کارکنان.
    • محمد دوستار و همکاران پژوهشی را با عنوان “بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد انسانی بانک صنعت و معدن استان تهران” در سال ۱۳۹۳ انجام دادند. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر ابعاد سرمایه انسانی بر ابعاد عملکرد کارکنان بانک صنعت و معدن استان تهران بوده است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه کارشناسان ستاد بانک صنعت و معدن استان تهران بوده است. برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه‌گیری تصادفی در جامعه آماری استفاده و حجم نمونه ۱۷۵ با بهره گرفتن از فرمول حجم نمونه تعیین شده است. جهت بررسی روایی پژوهش از روش سازه مبتنی بر تک بعدی بودن و با بهره گرفتن از روش‌های تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. پس از جمع‌ آوری داده‌ها و اطلاعات موجود با بهره گرفتن از فنون آمار استنباطی از آزمون معادلات ساختاری با بهره گرفتن از نرم‌افزار LISREL استفاده شده است و داده‌های جمع‌ آوری شده از طریق نرم‌افزار spss تحلیل شده است. در این پژوهش همه فرضیه‌ها مورد تایید قرار گرفته است.
    • علی اکبر افجه و همکاران در سال ۱۳۸۹، در پژوهشی با عنوان “بررسی تاثیر مدیریت سرمایه فکری بر عملکرد مالی سازمان” ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﮑﺮﻱ ﺑﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﻣﺎﻟﻲ ﺑﻬﻴﻨﻪ ﺩﺳﺖ ﻳﺎﻓﺖ، ﻣﻲ ﭘﺮﺩﺍﺯند. ﺩﺭ ﻭﺍﻗـﻊ ﭘﺎﺳﺨﻬﺎﻳﻲ ﮐـﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻬﺎ ﺑـﻪ ﻣﺤﻴﻂ ﺍﻣﺮﻭﺯﻱ ﮐﺴﺐ‌و‌کار ﻧﺸﺎﻥ داده‌اند، نشان می‌دهد ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﺎﻣﺸﻬﻮﺩﻱ ﺗﮑﻴﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻪ ﻗﺒﻼﹰ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﻮﺭﺩ توجه ﺑﻮﺩﻩ ﺍند. ﺍﻳﻦ ﭘـﮋﻭﻫﺶ ﺩﺭ ﮔـﺮﻭﻩ ﺻـﻨﻌﺘﻲ « ﺳﺪﻳﺪ» ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﮑﺮﻱ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻳـﮏ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻨﺠﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﻣﺎﻟﻲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺳﻮﺩﺁﻭﺭﻱ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻳﺎﻓﺘﻪ‌های ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻧﺸﺎﻥ می‌ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﻴﻦ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﮑﺮﻱ ﻭﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﻣﺎﻟﻲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻣﺜﺒﺘﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ؛ ﺑﻪ ﺻـﻮﺭﺕ ﺟﺰﺋـﻲ‌تر می‌توان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﻱ ﻭ تعهد، ﺭﺿﺎﻳﺖ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﻫﻤﺴﻮﻳﻲ ﺍﺭﺯﺷﻬﺎﻱ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻥ ﺑﺎ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺩﺍﻧﺶ، ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﺎﻻﻱ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﻭ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻣﺸﺘﺮﻱ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻧﺎﻣﺸﻬﻮﺩﻱ ﻫﺴـﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﺒﺐ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﻣﺎﻟﻲ ﺑﻬﻴﻨﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻲ‌شوند.
    • بهنام شهائی و همکاران در سال ۱۳۸۹ در پژوهشی کمی با عنوان “بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد شعب بانک سپه در تهران"، به بررسی تاثیر اجزای سرمایه فکری ﻣﺘﺸـﮑﻞ از ﺳـﺮﻣﺎﯾﻪ‌های اﻧﺴﺎﻧﯽ، ﺳﺎﺧﺘﺎری، و ﻣﺸﺘﺮی ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﯾﮏ ﺑﺎﻧﮏ دوﻟﺘﯽ ﻗﺪﯾﻤﯽ پرداختند. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﭘﮋوﻫﺶ از ﺗـﺄﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺖ اﺟﺰای ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻓﮑﺮی ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺷﻌﺐ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺰﺑﻮر ﺣﻤﺎﯾﺖﮐـﺮده و در اﯾﻦ ﻣﯿﺎن، ﺑﯿﺸـﺘﺮﯾن ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬاری ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻣﺸﺘﺮی اﺧﺘﺼﺎص دارد و ﺳـﺮﻣﺎﯾﻪ‌های ﺳـﺎﺧﺘﺎری و اﻧﺴـﺎﻧﯽ در ﺟﺎﯾﮕﺎه‌های ﺑﻌﺪی ﻗﺮار دارﻧﺪ. ﺑﻪ ﻋﻼوه، بهﻋﻨﻮان مهم‌ترین ﺳﻬﻢ ﻋﻠﻤﯽ ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، ﻣﺸـﺨﺺ ﺷـﺪه اﺳـﺖ ﮐـﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻣﺸﺘﺮی، ﻧﻘﺶ ﻣﯿﺎﻧﺠﯽ در راﺑﻄﻪ ﺳـﺮﻣﺎﯾﻪ‌های ﺳـﺎﺧﺘﺎری و اﻧﺴـﺎﻧﯽ ﺑـﺎ ﻋﻤﻠﮑـﺮد ﺳـﺎزﻣﺎﻧﯽ اﯾﻔـﺎ ﻣﯽ‌کند.
    • ویدا مجتهدزاده و همکاران در سال ۱۳۸۹، در پژوهشی با عنوان “رابطه سرمایه فکری (انسانی، مشتری و ساختاری) و عملکرد صنعت بیمه (از دیدگاه مدیران)” ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ راﺑﻄﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﻜﺮی و اﺟﺰای آن و عملکرد صنعت بیمه از دیدگاه مدیران می‌پردازد. نتایج نشان می‌دهد، سرمایه‌های فکری (انسانی، مشتری و ساختاری) در بررسی جداگانه و مستقل از یکدیگر، با عملکرد رابطه معنادار دارند؛ در حالیکه در بررسی همزمان صرفا رابطه سرمایه ساختاری و انسانی با عملکرد معنادار است.
    • ایمان صناعی و همکاران در سال ۱۳۹۱، در پژوهشی پیمایشی و توصیفی با عنوان “بررسی اثر شایستگی‌های محوری بر مزیت رقابتی و عملکرد سازمانی” به بررسی تأثیر شایستگی‌های محوری بر مزیت رقابتی و عملکرد سازمانی در میان شرکت‌های فعال در صنعت بیمه ایران پرداخته است. نتایج این پژوهش که همسو با پژوهش‌های پیشین در این حوزه است، حاکی از این است که شایستگی‌های محوری بر مزیت رقابتی و عملکرد سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد و در انتها نیز مزیت رقابتی بر عملکرد سازمانی اثر مستقیم معنادار و مثبت دارد.
    • نسرین ارشدی و همکاران در مقاله خود با عنوان “اثر مستقیم و غیرمستقیم خودارزشیابی‌های محوری بر خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و عملکرد شغلی” در سال ۱۳۹۱ به ﺑﺮرﺳﯽ راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﺧﻮدارزﺷﯿﺎﺑﯽ‌های ﻣﺤﻮری ﺑﺎ ﺧﺸﻨﻮدی ﺷﻐﻠﯽ، ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺷﻐﻠﯽ و ﺗﻌﻬﺪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و ﻧﯿﺰ ﻧﻘﺶ واﺳﻄﻪ‌ای ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ادراک از وﯾﮋﮔﯽ‌های ﺷﻐﻞ، ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزی ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، ﺟﻮ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و ﺗﻌﻬﺪ ﺑﻪ ﻫﺪف در اﯾﻦ رواﺑﻂ اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺖ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﮐﯽ از اﺛﺮ ﻣﺜﺒﺖ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺧﻮدارزﺷﯿﺎﺑﯽ‌های ﻣﺤﻮری ﺑﺮ ﺧﺸﻨﻮدی ﺷﻐﻠﯽ، ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺷﻐﻠﯽ و ﺗﻌﻬﺪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و اﺛﺮ ﻏﯿﺮﻣﺴﺘﻘﯿﻢ اﯾﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮ از ﻃﺮﯾﻖ ادراک از وﯾﮋﮔﯽ‌های ﺷﻐﻞ، ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزی ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و ﺟﻮ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺧﺸﻨﻮدی ﺷﻐﻠﯽ و ﺗﻌﻬﺪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﻮدﻧﺪ. ﺗﻌﻬﺪ ﺑﻪ ﻫﺪف ﻧﺘﻮاﻧﺴﺖ در راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﺧﻮدارزﺷﯿﺎﺑﯽ‌های ﻣﺤﻮری ﺑﺎ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺷﻐﻠﯽ ﻧﻘﺶ واﺳﻄﻪ اﯾﻔﺎ ﮐﻨﺪ. از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ اﻓﺮاد ﺑﺎ ﺧﻮدارزﺷﯿﺎﺑﯽ‌های ﻣﺤﻮری ﺑﺎﻻ، ﺧﺸﻨﻮدﺗﺮﻧﺪ، ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺑﺎﻻﺗﺮی دارﻧﺪ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﺸﺎن ﺗﻌﻬﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮی دارﻧﺪ و وﯾﮋﮔﯽ‌های ﺷﻐﻞ ﺧﻮﯾﺶ را ﻣﺜﺒﺖ ﺗﺮ ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، اﻧﺘﺨﺎب آﻧﺎن ﺗﻮﺳﻂ ﺳﺎزﻣﺎن در ﻓﺮاﯾﻨﺪ اﺳﺘﺨﺪام ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺴﯿﺎر ﺳﻮدﻣﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ.
    • هما غفوریان و همکاران در سال ۱۳۸۹ به بررسی رابطه بین تعارض و عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر پرداختند. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه نشان داد ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﻣﻴﺰان ﺗﻌﺎرض و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺷﻐﻠﻲ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﺎداری وﺟﻮد ﻧﺪارد و ﺑﻴﻦ ﻣﻴﺰان ﺗﻌﺎرض درک ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﻣﺮد و زن و ﻋﻤﻠﻜﺮد آﻧﻬﺎ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻣﻨﻔﻲ وﺟﻮد ﻧﺪارد و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﻴﻦ” ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﺗﻌﺎرض و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺷﻐﻠﻲ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﻣﺮد” ﺑﺎ” ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﺗﻌﺎرض و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺷﻐﻠﻲ ﻛﺎرﻛﻨﺎن زن تفاوت ﻣﻌﻨﺎداری وﺟﻮد ندارد و از ﻟﺤﺎظ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺷﻐﻠﻲ ﺑﻴﻦ و ﻛﺎرﻛﻨﺎن زن و ﻣﺮد و ﻣﻴﺰان ﺗﻌﺎرض درک ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ آﻧﻬﺎ ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﺎداری وﺟﻮد ﻧﺪارد.
    • علیرضا آقایوسفی و همکاران در پژوهشی با عنوان “رابطه بین عوامل شخصیتی و عملکرد شغلی مدیران شرکت‌های بیمه” در سال ۱۳۹۰ به بررسی رابطه بین ۵ عامل شخصیتی با عملکرد شغلی مدیران پرداختند. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و روسای شرکت‌های بیمه‌اند. برای تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام‌به‌گام استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد عملکرد شغلی همبستگی مثبت معناداری با عامل‌های برون‌گرایی، وظیفه‌شناسی، همسازی و گشودگی به تجربه و همبستگی منفی معناداری با نورزگرایی دارد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان می‌دهد، تنها پیش‌بینی کننده عملکرد شغلی از بین پنج عامل شخصیتی، برون‌گرایی و از بین مولفه‌های برون‌گرایی، جرات‌ورزی، دوستی و معاشرتی بودن است. این امر می‌تواند نشان دهنده اهمیت و تاثیر ساختار و فرهنگ سازمان‌های ایرانی و نیاز و ضرورت بالای این عامل در شغل مدیریت باشد. به طور کلی نتایج بدست آمده در این پژوهش، به فواید کاربرد مدل پنج عامل شخصیتی در انتصاب، ارتقا و آموزش مدیران اشاره دارد.
    • میر سپاسی و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی به بررسی رابطه رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی کارکنان شهرداری پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد رفتار شهروندی سازمانى اثر مثبت غیرمستقیم بر عملکرد شغلى کارکنان برجای گذاشته و اثر مستقیم مثبت را بر شاخص‌های شخصیتی دارد.

پژوهش‌های خارجی

    • بونتیس (۱۹۹۸)، اولین مطالعه را بر روی سرمایه فکری به عنوان یک مبنای عملکرد انجام داد. او در مطالعه مقدماتی خود، شواهدی تجربی بدست آورد که از این نظریه حمایت می‌کرد که سرمایه فکری بر عملکرد تاثیرگذار است. بونتیس در یک مطالعه بر روی کسب‌و‌کارهای مالزیایی به نتیجه مشابهی دست یافت و به این موضوع رسید که قدرت روابط میان مولفه‌های سرمایه فکری با توجه به صنعت می‌تواند متغیر باشد. لازم به ذکر است که هردو مطالعه‌ای که در بالا ذکر شد سرمایه فکری را درست مثل عملکرد یا شاخص‌های مشاهده شده اندازه‌گیری کرده‌اند.
    • ونگ و چنگ[۶۳] (۲۰۰۵) نشان دادند که مولفه‌های سرمایه فکری مستقیما بر عملکرد اثرگذارند به استثنای سرمایه انسانی که به صورت غیرمستقیم و از طریق دیگر مولفه‌های سرمایه فکری بر عملکرد اثرگذار است. همچنین آن‌ها وجود یک رابطه علت و معلولی را میان مولفه‌های سرمایه فکری نشان دادند.
    • بونتیس و همکارانش (۲۰۰۰) پژوهشی را با عنوان “بررسی رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد تجاری” در صنایع خدماتی و تولیدی کشور مالزی انجام دادند که این نتایج را به همراه داشت:

میان اجزای سرمایه فکری روابط متقابلی وجود دارد و این سرمایه‌ها بر عملکرد تجاری دارای اثرنسبتا متوسطی در حدود بیست تا سی درصد می‌باشند.

    • دناچن[۶۴] در پژوهش خود با عنوان “شایستگی‌های محوری و مدیریت عملکرد در کتابخانه‌های عمومی کانادا” که در سال ۲۰۰۵ با هدف ارائه فرایند مدیریت عملکرد و چارچوب شایستگی‌های محوری در کتابخانه‌های عمومی کانادا به انجام رسید به این نتیجه دست یافت که مهارت‌های ارتباطی، مهارت‌های فردی، خدمت مشتری‌گرا، مهارت‌های تحلیلی، پاسخگویی، سازگاری، شایستگی فنی، برنامه‌ریزی و مهارت‌های سازماندهی، دانش سازمان، خلاقیت/نوآوری و رهبری، شایستگی‌های محوری شناخته شده کتابخانه‌های عمومی می‌باشند که برای سنجش عملکرد برتر کارکنان در نظر گرفته می‌شوند.
    • چیانگ‌‌جو لیانگ و همکاران در سال ۲۰۱۳، در پژوهشی با عنوان “تأثیر شایستگی‌محوری بر عملکرد سازمانی در یک مرکز خرید فرودگاه” به بررسی روابط بین شایستگی‌محوری، سرمایه انسانی غیرقابل مشاهده و عملکرد سازمانی در یک مرکز خرید فرودگاه با بهره گرفتن از مصاحبه‌های شخصی و داده‌های ثانویه می‌پردازد. یافته‌ها نشان می‌دهند که متغیرهای شایستگی‌محوری با عملکرد سازمانی رابطه مثبت دارند. از دیدگاه موقعیت شغلی، شایستگی‌های محوری مدیریت و غیرمدیریت کارکنان اثرات متفاوتی بر روی عملکرد سازمانی دارند و شایستگی‌های محوری غیرمدیریت بزرگترین کمک را برای عملکرد مراکز خرید فراهم می‌آورد، در حالیکه شایستگی‌های محوری مدیریت تاثیری بر عملکرد مراکز خرید ندارند.
    • خلید حافظ و همکاران پژوهشی را در سال ۲۰۰۷ با عنوان ارزیابی شایستگی‌های محوری سازمانی و شایستگی‌های شخصی مرتبط با بهره گرفتن از فرایند تجزیه‌و‌تحلیل AHP، انجام دادند. این مقاله یک چارچوب یکپارچه را به منظور تعیین رابطه بین شایستگی‌های محوری سازمانی و شایستگی‌های شخصی مرتبط بیان می‌دارد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که توجه به راه‌ حل ‌های نوآورانه، شایستگی‌محوری سازمانی، مشتری ‌مداری و تیم‌گرایی مرتبط‌ترین شایستگی‌های شخصی می‌باشند.
    • بانی هانی و الهواری[۶۵] در سال ۲۰۰۹ در پژوهشی با عنوان “تاثیر شایستگی‌های محوری بر مزیت رقابتی: چالش استراتژیک” به بررسی تاثیر شایستگی‌های محوری بر مزیت رقابتی در صنعت بیمه اردن پرداختند. یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد که رابطه مثبت و معناداری بین شایستگی‌های محوری و مزیت رقابتی وجود دارد.

بخش سوم: صنعت بیمه

بیمه را از دو زاویه می­توان تعریف کرد. در یک مفهوم ساده بیمه تأمینی است که توسط بیمه­گران در مقابل خسارت‌های مالی ارائه می­ شود. در مفهومی پیچیده ‌تر بیمه ابزاری است که توسط آن ریسک گروهی از افراد یا مؤسسات از پرداخت سهم الشرکه متعلقه در یک صندوق گرد آمده و از محل این صندوق خسارات جبران می‌گردد.
از نقطه نظر بیمه­‌گذاران، بیمه کانالی است برای انتقال خسارت و از دید بیمه­‌گران، بیمه ابزاری است برای پذیرش و ترکیب خسارات. وجه مشخصه بیمه به عنوان ابزاری برای انتقال خسارت، گرد ­آمدن و گروهی شدن ریسک­ها است. زیرا از طریق بیمه‌گر ریسک­های انفرادی ترکیب شده و به صورت جمعی درمی­آیند. پیدایش چنین ترکیبی باعث می‌شود تا ماهیت ریسک برای گروهی تغییر یافته و با تکیه بر قوانین آمار و ریاضی پیش­ بینی و تخمین خسارات منتظره امکان ­پذیر شود (مظلومی، ۱۳۶۷).
از ﻟﺤﺎظ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﯿﻤﻪ، ﺧﺪﻣﺘﯽ ارزﺷﻤﻨﺪ ﺑﻪﺷـﻤﺎر ﻣﯽرود. ﺑﯿﻤـﻪﮔـﺮان ﺳـﺎزوﮐﺎرﻫﺎی ﺗـﺴﻬﯿﻢ رﯾـﺴﮏ را ﺑـﺮای ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽآورﻧﺪ. آﻧﻬﺎ اﯾﻦ ﮐﺎر را از ﻃﺮﯾﻖ اراﺋﻪ ﻗﺮاردادﻫﺎﯾﯽ اﻧﺠﺎم ﻣﯽدﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺑـﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻧـﺸﺎن اﯾـﻦ اﺟـﺎزه را ﻣﯽدﻫﺪ ﺗﺎ در ﺳﻄﺤﯽ از ﻗﯿﻤﺖ، رﯾﺴﮏ ﻫﺎی ﺑﺰرگﺗﺮ را ﺑـﺎ رﯾﺴﮏﻫﺎی ﮐﻮﭼـﮏﺗـﺮ (و در ﺑﺮﺧـﯽ ﻣـﻮارد ﺑـﺎ اﻃﻤﯿﻨﺎن) ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ و ﻣﺒﺎدﻟﻪ ﮐﻨﻨﺪ. در واقع بیمه از دو جنبه، یکی از جنبه اقتصادی و دیگری از جنبه آرامش روحی و روانی در تمام طول زندگی یک فرد و یا یک خانواده می‌تواند نقش اساسی را ایفا نماید. در این صورت می‌توان به جایگاه واقعی بیمه و توسعه‌یافتگی دست یافت. صنعت بیمه به عنوان یک بخش خدماتی دارای نقشی جبران‌کننده و حمایتی در اقتصاد هر کشوری است. موفقیت این صنعت، انگیزه و محرکی برای دیگر صنایع است و موجب افزایش کارایی شرکت‌ها می‌شود و درواقع می‌توان مدعی بود که در سایه رقابت‌ها و تغییرات شدید در عرصه اقتصاد، حضور صنایع حمایتی کارا در آن عرصه یکی از مهمترین مزایای رقابتی کشورها به شمار می‌آید. ازآنجا که توسعه یافتگی کشور از اهداف اصلی در سند چشم انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران است، بنابراین صنعت بیمه، پشتوانه راسخی است که سهم قابل توجهی در تحقق این مهم خواهد داشت.
شرکت‌های بیمه به موجب ماهیت فعالیت‌شان از کانال‌های مهم پس‌انداز و در نتیجه نهادهای مهم و محوری مالی‌اند که در کنار دیگر نهادهای مالی در امر تهیه و تخصیص سرمایه و کمک به تامین مالی واحدهای اقتصادی کمک می‌کنند. رشد و توسعه صنعت بیمه و فعالیت‌های بیمه‌گری در کشور به طور طبیعی تابعی است از رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور، به گونه‌ای که هرچه بر میزان توسعه فعالیت‌های اقتصادی در کشور افزوده شود، بر گسترش فعالیت‌های بیمه‌ای نیز افزوده می‌شود، در واقع پیشرفت صنعت بیمه با توسعه اقتصادی کشور مقارن است. ترمیم وضع اقتصادی یک کشور، افزایش مبادلات، ترقی سطح زندگی و توسعه سرمایه‌گذاری، موجب پیشرفت صنعت بیمه در آن کشور شده و متقابلا پیشرفت و اشاعه بیمه نیز به بهبود وضع معیشت افراد کشور و حفظ ثروت ملی و تشکیل پس‌اندازهای بزرگ منجر می‌شود.
در ابتدا حضور شرکت‌های بیمه در بازار مالی اندک و اهمیت این موضوع نیز کم بود، اما به تدریج با گسترش حجم فعالیت‌های بیمه‌ای و میزان سرمایه و وجوه شرکت‌های بیمه، اهمیت حضور این شرکت‌ها در بازار سرمایه برای کل جامعه و برای خود شرکت‌های بیمه به عنوان یک مقوله مدیریتی افزایش بیشتری یافت. شرکت‌های بیمه علاوه بر تامین امنیت فعالیت‌های اقتصادی از طریق ارائه خدمات بیمه‌ای، با مشارکت و به‌کارگیری منابع مالی انباشته شده نزد خود در فواصل زمانی دریافت حق بیمه و پرداخت خسارت‌ها، به خصوص در بیمه‌های بلندمدت می‌توانند موجب تحرک، پویایی، رشد و توسعه بازارهای مالی شوند و منابع مالی شمار زیادی از فعالیت‌های اقتصادی و طرح‌های سرمایه‌گذاری در بخش‌های تولیدی را فراهم آورند.
بخش بیمه در ایران هنوز در مراحل اولیه توسعه است، این موقعیت را می‌توان با توجه به تعداد و مقیاس کوچک شرکت‌های بیمه ایرانی، سهم درآمدهای حق بیمه به کل تولید ناخالص داخلی و تنوع و کمیت محدود محصولات بیمه‌ای مشاهده نمود. بیمه، نقش مهم و حساسی در رشد و توسعه اقتصادی به خصوص در کشورهای در حال توسعه دارد. توجه به جایگاه و عوامل موثر بر آن و همچنین تاثیر انواع سیاست‌های اتخاذ شده در این بخش اثرات قابل ملاحظه‌ای بر اقتصاد کشور خواهد داشت. این صنعت به عنوان یکی از بخش‌های اقتصاد تحت تاثیر تحولات شرایط کسب‌و‌کار و تجارت قرار دارد و برای موفقیت خود نیازمند ارائه خدمات و پرداختن به کسب‌و‌کار بر مبنای الزامات جدید اقتصادی است.
امروزه وجود نیروی انسانی متخصص و کارآمد یا به عبارت دیگر سرمایه انسانی، زمینه توسعه فعالیت‌ها و تحول در صنعت بیمه را فراهم کرده است؛ به‌طوری‌که یکی از وجوه تمایز کشورهای پیشرفته از کشورهای در حال توسعه، میزان گسترش و نفوذ بیمه و پوشش خطرات بیمه‌ای از این طریق قلمداد می‌شود. درحال‌حاضر، در بسیاری از کشورها صنعت بیمه به یکی از بازوهای قوی مالی تبدیل شده است و تأثیر عمیقی بر امور اقتصادی آنها دارد، به‌طوری‌که وجود کارشناسانی که در زمینه‌های مختلف بیمه آموزش‌دیده و دارای تحصیلات عالی باشند برای پیشبرد اهداف این صنعت ضروری است. استخدام و حفظ افراد با استعداد در صنعت بیمه به یک ریسک تجاری تبدیل شده و سازمان‌های بیمه را در سراسر جهان به رقابت می‌طلبد، زیرا سرعت رشد و آهنگ تحول به کمیت و کیفیت نیروهای کارآمد بستگی دارد. تحصیل علم و دانش چه از طریق آموزش‌های آکادمیک (دبستان، دبیرستان و دانشگاه) و چه از طریق آموزش‌های ضمن کار و خدمت، سرمایه‌گذاری در سرمایه انسانی به‌شمار می‌آید.
در شرکت‌های بیمه نیز به دلیل تخصصی بودن مشاغل (اکچوئری، ارزیابی ریسک، تصفیه خسارت و …) وجود نیروی انسانی متخصص و کارآمد بیش از پیش اهمیت می‌یابد. این نیروی انسانی ماهر و توانمند است که قادر می‌باشد وظایف تخصصی خود را به بهترین شکل ممکن انجام داده و زمینه‌ساز هرگونه رشد و ترقی برای سازمان گردد. نیروی انسانی در صنعت بیمه از اولین لحظه شروع فرایند بیمه‌گری تا آخرین مرحله، حضور مداوم و فعال دارد. بررسی و ارزیابی ریسک مورد بیمه، اقدام به انعقاد قرارداد بیمه یا صدور بیمه نامه، ارائه خدمات جانبی و اطلاعات جهت پیشگیری از وقوع حوادث یا کاهش دامنه خطرات و سایر مراحل بازرسی و تعیین خسارت و پیگیری پرداخت خسارت یا سرمایه بیمه از جمله فعالیت‌هایی است که در فرایند سیستم بیمه‌ای و با حضور نیروی انسانی به انجام می‌رسد.
در جهان امروز، نیاز به داشتن کارکنانی با صلاحیت، به تأکید روزافزون بر آموزش منجر شده است. آموزش آکادمیک و دانش حرفه‌ای، هم برای اداره امور صنعت بیمه و هم برای اعتبار و مقبولیت آن در نزد عامه مردم ضروری است. داشتن دانش اساسی از اصول و عملیات بیمه و در کنار آن آموزش‌های فنی و حرفه‌ای، چارچوبی فراهم می‌آورد که به مدد آن می‌توان تحولات کنونی این صنعت خدماتی را با موفقیت پیش برد. صنعت بیمه به کارکنانی با مهارت‌های فنی بالا نیازمند است که دانشگاه‌ها و مدارس عالی، آنها را پرورش می‌دهند. واضح است که برنامه آموزشی دانشگاه‌ها به نحوی است که به آموزش ماهیت ریسک و چگونگی کار صنعت بیمه به جامعه کمک می‌کند. در مجموع اجرای موفق طرح تحول در صنعت بیمه کشور، درگرو تأمین نیروی انسانی مناسب و خلاق است. بنابراین لازم است علاوه ‌بر توانمندسازی کارکنان فعلی، کمبود نیروی انسانی از میان واجدان شرایط گزینش شده و شایسته‌ترین‌ها به خدمت صنعت بیمه درآیند. همچنین به نحو مطلوب از کارکنان نگه‌داری شده و با ایجاد جاذبه و انگیزه‌های شغلی و سازمانی زمینه‌های دلگرمی و تداوم همکاری آنها فراهم شود.

نتیجه‌گیری

تمام مطالعات پژوهشی بر یک چارچوب مفهومی استوار است که متغیر­های مورد نظر و روابط میان آن­ها را مشخص می­ کند. این چارچوب مفهومی[۶۶] که با عناوین دیگری همچون چارچوب نظری[۶۷]، نقشه ذهنی[۶۸]، و ابزار تحلیلی شناخته می­ شود، الگویی است که پژوهشگر بر اساس آن درباره روابط بین عواملی که در ایجاد مسأله مهم تشخیص داده شده‌اند، نظریه­پردازی می­ کند.
مدلی که در این پژوهش پیشنهاد می‌شود برگرفته از مدل چیانگ‌جو لیانگ[۶۹] می‌باشد. ضرورت وجود نیروی کار شایسته و ماهر در شرکت‌های خدماتی و به طور اخص در شرکت‌های بیمه بر کسی پوشیده نیست. با توجه به کمبود و در عین حال اهمیت استقرار نیروی کار شایسته در شرکت‌های بیمه، ضرورت استفاده از این مدل در شرکت‌های بیمه احساس می‌شود، به همین دلیل، این مدل مبنای فکری این مطالعه قرار گرفت. سرمایه انسانی شامل سه بعد سال‌های تجربه کاری، مهارت‌های حرفه‌ای و شایستگی‌های مرتبط با کار می باشد. شایستگی‌های محوری کارکنان شامل چهار بعد حسن‌نیت و قابلیت اطمینان، خدمت مشتری‌گرا، انگیزه پیشرفت و نوآوری می‌باشد و عملکرد شغلی در بعد وظیفه‌ای مورد بررسی قرار گرفته است. هم چنین باید گفت سطح تجزیه‌و‌تحلیل در این پژوهش فرد در نظر گرفته شده است. در ادامه به توضیح این ابعاد پرداخته می‌شود:

    • شاخص‌های کیفیت سرمایه انسانی
    • سال‌های تجربه کاری: سال‌های تجربه کاری در شرکت‌های بیمه.
    • مهارت‌های حرفه‌ای: سال‌های سابقه کار در همان سازمان (شرکت بیمه) در گذشته، پیاده‌سازی گروه آموزش شغلی در هر سال به منظور بهبود مهارت‌های حرفه‌ای.
    • شایستگی‌های مرتبط با کار: سال‌های تجربه کاری در گذشته مربوط به موقعیت‌های شغلی پیچیده کنونی.
    • شاخص‌های شایستگی‌محوری کارکنان (CC-NM)
  • حسن‌نیت و قابلیت اطمینان: پایبند به ارزش‌ها و داشتن یک ذهن باز به منظور گرفتن تصمیمات مشکل.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:58:00 ب.ظ ]




Sig

شاهد

مداخله

مشارکت ورزشی اوقات فراغت

۵۱/۲ ±۲۱/۲۹

۵۸/۲ ±۲۱/۲۹

۰۱۷/۰-

۹۸۷/۰

فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱ مقدمه
در این فصل ابتدا خلاصه نتایج ارائه شده و سپس در بخش بحث و نتیجه گیری به مقایسه نتایج بدست آمده از تحقیق با سایر تحقیقات و همچنین توجیه علمی (با توجه به مبانی نظری) نتایج بدست آمده در تحقیق به همراه نتیجهگیری پرداخته شده است. با توجه به این که در هیچکدام از تحقیقات انجام شده مبنی بر تاثیر تمرین مقاومتی، از موسیقی به عنوان پس زمینه استفاده نشده و تمرین مقاومتی به صورت گروهی که در تحقیق حاضر انجام شده است نبوده است، بنابراین در این فصل به مقایسه نتایج این تحقیق با تحقیقات دیگری که از تمرین مقاومتی محض استفاده کرده اند،پرداخته شده است. در انتهای فصل نیز پیشنهادات پژوهشی و کاربردی تحقیق حاضر ارائه شده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-۲ خلاصه نتایج
هدف اصلی تحقیق حاضر تأثیر ۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر وضعیت تندرستی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک بر اساس الگوی ICF بوده است. این تحقیق از نوع آزمایشی، طرح تحقیق نیمه تجربی (از نوع پیش آزمون - پس آزمون) و روش تحقیق از نوع بالینی و پرسشنامه ای بوده است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه پسران و دختران فلج مغزی کلینک های کاردرمانی و مدارس استثنایی ابتدایی و راهنمایی استان البرز (مدارس باغچه بان، پارسی اربابی فرد، مرجویی، حضرت فاطمه، پویا و ایمان) را تشکیل داده اند. نمونه تحقیق حاضر را ۲۸ نفر از کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک که سن آن ها بین ۱۴-۸ سال بوده و توانایی راه رفتن به طور مستقل و اجرای دستورات ساده حرکتی داشته اند، تشکیل داده اند. افرادی که آماده همکاری داشته انتخاب شده و به صورت داوطلب و با اخذ رضایت نامه از والدین وارد مطالعه شده اند. پس از انجام یک مطالعه مقدماتی و همگن کردن آن ها از لحاظ قد، وزن، BMI، جنسیت، سیستم طبقه بندی کارکرد حرکتی درشت به طور تصادفی هدفمند به دو گروه مداخله (۱۴) و گروه شاهد (۱۴) تقسیم شده اند. پس از اندازه گیری های پایه، محقق کودکان را با نحوه چگونگی انجام برنامه تمرینی آشنا کرده و شرکت کننده ها توضیحاتی درباره نحوه چگونگی انجام برنامه تمرینی را به وسیله مربی دریافت کرده اند.گروه مداخله ۱۲ هفته برنامه تمرینی مقاومت فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی را (غیر از روز تعطیلات) برای ۳ زمان در هفته انجام داده که هر جلسه تمرین۶۰ -۵۰ دقیقه به طول انجامیده است. در همین راستا در تحقیق حاضر جهت سنجش قدرت عضلانی از آزمون قدرت عضلانی کارکردی (آزمون۳۰ ثانیه بالارفتن جانبی و۳۰ ثانیه ای نشستن به ایستادن)، جهت سنجش توانایی راه رفتن از آزمون های سنجش های توانایی راه رفتن (الف: آزمون ۱۰ متر راه رفتن به منظور ارزیابی سرعت راه رفتن خود انتخابی(۷۰)(۷۰)، ب: آزمون یک دقیقه راه رفتن سریع به منظور ارزیابی سرعت راه رفتن سریع و ج: آزمون زمانی پله به منظورارزیابی زمان بالا رفتن و پایین آمدن از ۴ پله)، جهت سنجش کارکرد حرکتی درشت از آزمون GMFM-66 (ابعاد D و E و مجموع D و E) و جهت سنجش مشارکت در فعالیت های ورزشی ورزشی از پرسشنامه CAPE (بعد شدت مشارکت) استفاده شده است. به منظور تحلیل اطلاعات از آزمونهای کولموگروف اسمیرونوف برای تعیین نرمال بودن داده ها، آزمون لِوِن (برای تعیین همگن بودن واریانسها)، آزمون تی مستقل (جهت بررسی اختلاف بینگروهها از نظر میانگین پیشآزمون متغیرهای مورد مطالعه)، آزمون تی مستقل (به منظور مقایسه اختلافات بینگروهی در مرحله پسآزمون) و آزمون t همبسته (به منظور مقایسه اختلاف میانگین پیشآزمون- پس آزمون هر گروه) در سطح معنا داری ۰۵/۰=p استفاده شده است. بر اساس نتایج آماری، گروه ها از نظر سن، وزن، قد، BMI، جنست، سطح کارکرد حرکتی درشت همگن بوده اند. ضمن این که نتایج بدست آمده اختلاف معناداری بین دو گروه را از نظر متغیرهای مورد مطالعه در پیشآزمون نشان نداده است.
۵-۳ بحث و نتیجه گیری
۵-۳-۱ فرضیه اول
۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر قدرت عضلانی کارکردی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
به منظور آزمون فرضیه اول، معناداری تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر قدرت عضلانی کارکردی در گروه مداخله (تجربی) و شاهد (بدون تمرین) به صورت مجزا بررسی شده است. نتایج حاصله از آزمون تی همبسته اختلاف معنا داری را بین پیش آزمون و پس آزمون میزان قدرت عضلانی (۳۰ ثانیه نشستن به ایستادن و ۳۰ ثانیه بالا رفتن جانبی) گروه مداخله نشان داده، در حالیکه این نتایج اختلاف معناداری را بین پیشآزمون و پسآزمون میزان قدرت عضلانی (۳۰ ثانیه نشستن به ایستادن و ۳۰ ثانیه بالا رفتن جانبی) گروه شاهد نشان نداده است. نتایج حاصله از آزمون تی مستقل نیز اختلاف معناداری را بین پس آزمون قدرت عضلانی دو گروه شاهد و مداخله نشان داده و گروه مداخله در هر دو خرده مقیاس قدرت عضلانی میانگین قدرت عضلانی بیشتری را نسبت به گروه شاهد نشان داده است. به عبارتی دیگر، میتوان اذعان نمود که اگر ملاک اختلافات درونگروهی به عنوان تأثیرگذاری در نظر گرفته شود در گروه تمرینی بهبود معناداری در میزان قدرت عضلانی ایجاد شده است ولی در گروه شاهد این تاثیر مشاهده نشده است. همچنین چنان چه مقایسه میانگین های پس آزمون دو گروه (بین گروهی) به عنوان ملاک تاثیر گذاری در نظر گرفته شود، با توجه به وجود اختلافات معنادار امتیازات پس آزمون گروه مداخله و شاهد باید اظهار داشت که اضافه نمودن تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر میزان قدرت عضلانی کودکان فلج مغزی اسپاستیک ۱۴-۸ سال تاثیر داشته است.
نتایج تحقیق حاضر در خصوص تأثیر تمرین مقاومتی بر قدرت عضلانی کودکان فلج مغزی از نظر نتایج درون گروهی و برون گروهی با تحقیقات بوید (۲۰۱۲)، اسکالتس و همکاران (۲۰۱۰، ۲۰۱۲)، لی و همکاران (۲۰۰۸)، اک و همکاران (۲۰۰۸)، مورتون و همکاران (۲۰۰۵)، جنی آلن و همکاران (۲۰۰۴)، اندرسون و همکاران (۲۰۰۳)، دهقان زاده و همکاران (۱۳۹۰)، باقری و همکاران (۱۳۸۸) و قدیری و همکاران (۱۳۸۷) همخوانی دارد. اگرچه در تحقیق جنی و آلن (۲۰۰۴) از مصاحبه به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده شده بود اما نتایج حاکی از بهبود افزایش ادراک قدرت عضلانی بوده است. همچنین در تحقیقات اک و همکاران (۲۰۰۸)، مورتون و همکاران (۲۰۰۵) و دهقان زاده و همکاران (۱۳۹۰) با توجه به این که گروه شاهد وجود نداشت، از نظر مداخله بین گروهی نمی توان همخوان بودن آن را مورد قضاوت قرار داد. اگرچه در تحقیقات بالا در برخی موارد از قدرت عضلات ایزومتریک (به وسیله داینامومتر دستی) و قدرت ایزوتونیک عضلات (به وسیله دستگاه بایودکس ایزوکینیتیک) به منظور سنجش قدرت عضلانی اندام های تحتانی استفاده شده است، ولی با این وجود نتایج معناداری را در قدرت عضلانی بین گروهی و درون گروهی گزارش کرده اند. در تحقیق حاضر با توجه به این که از آزمون های عملکردی قدرت عضلانی استفاده شده است، نتایج تحقیق با موارد تحقیق ذکر شده بالا همخوانی دارد. نتایج تحقیق حاضر نیز با تحقیقاتی که روی افراد بدون اختلال صورت گرفته بود، همخوان بوده است، مانند نتایج تحقیق لایت و همکاران (۲۰۰۰) که نشان دادند که ۱۳ هفته تمرین مقاومتی گروهی در افراد تمرین نکرده باعث بهبود قدرت عضلانی اندام تحتانی (تست ۶ تکرار بیشینه پرس نیمکت) این افراد می شود. تحقیق حاضر با تحقیقات بارود و همکاران (۲۰۰۹)، ریچموند و همکاران (۲۰۱۳) وکاروگوریس (۱۹۹۶) که در مورد افراد سالم (بدون اختلال) انجام شده و تاثیر موسیقی مهیج به عنوان پس زمینه در تمرین با وزنه را بر میزان قدرت عضلانی مورد بررسی قرار داده اند، همخوانی دارد.
نتایج تحقیق حاضر در خصوص تأثیر این نوع تمرین بر قدرت عضلانی کودکان فلج مغزی از نظر نتایج درون - گروهی و برون گروهی با تحقیق لیو و همکاران (۲۰۰۷) همخوانی ندارد. دلیل ناهمخوان بودن این تحقیق می توان در بسیاری از موارد ذکر شود. در مورد متغیرهای تمرینی می توان مطالعه لیو و همکاران (۲۰۰۷) را به دلیل عدم استفاده از متغیرهای تمرین متناسب مانند مدت ۶ هفته تمرین، شدت %۵۰ - ۲۰ تکرار بیشینه، استفاده از تمرین چند مفصله محض (فقط تمرین نشستن به ایستادن)، سن آزمودنی ها (که بعضی از آزمودنی ها کمتر از ۷ سال بودند) دانست که همه این ها مغایر با اصول تمرینات مقاومتی که در فصل دوم عنوان شده است، می باشد. با توجه به اصول تمرینات مقاومتی، این گونه تمرینات برای افراد بالای ۷ سال مناسبتر بوده و دوره و شدت تمرین باید به ترتیب بین ۲۰-۸ هفته و با %۸۵- ۳۵ تکرار بیشینه باشد. علاوه بر این ترکیب تمرینات تک مفصله و چند مفصله مناسبتر بوده و تمرینات چند مفصله محض شاید نتواند باعث بهبود قدرت عضلانی شود، زیرا ممکن است که عضلات ضعیف تر شده نتوانند به خوبی تقویت شوند (۲۹). بنابراین ما در این تحقیقاتی که انجام شده است نمی توانیم تمرین هایی که به طور مداوم یک گروه عضلانی خاص را در کودکان CP تقویت کند، شناسایی کنیم. همچنین در تحقیق لیو و همکاران از اصول ویژگی تمرین استفاده نشده است و بیشتر تمرینات آن ها بر عضلات اکستنسور متمرکز بوده که باعث محدودیت اثر بخشی این گونه تمرینات شده است. با توجه به موارد ذکر شده مشخص می شود که تمرین دارای شدت پایینی بوده است. آنچه که شواهد به نظر می رسد مدت تمرین باید به اندازه کافی طولانی و دارای شدت بالای مناسبی باشد تا امکان به حداکثر رساندن سازگاری عصبی و هایپرتروفی عضله ممکن شود (۲۹). از دلایل دیگر همخوان نبودن تحقیق حاضر با تحقیق لیو و همکاران احتمال” می تواند این باشد که در تحقیق لیو و همکاران محدودیت های محیطی (حمایت و پشتیبانی از افراد در تمرین، دسترسی به تمرینات مناسب، گروهی بودن تمرینات و ایجاد یک جو انگیزشی) در نظر گرفته نشده است و این محدودیت ها می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر پیامدهای حرکتی تاثیر بگذارد. عدم توجه به مساله انگیزشی کودکان و فراهم نکردن یک جو تمرین انگیزشی شاید باعث عدم مشارکت کامل آزمودنی به منظور انجام تمرینات و ایجاد خستگی از محیط تمرین و در نتیجه باعث عدم بهبود قدرت عضلانی شده باشد. در مقایسه با مبانی نظری می توان گفت که اکثر سازگاری های برجسته با تمرین قدرتی شامل افزایش در قدرت عضلانی و اندازه عضلانی (هایپرتروفی) می باشد. افزایش اولیه قدرت حاصل از از تمرین مقاومتی حاضر می تواند به دلیل فاکتورهای عصبی شلیک های عصبی (فراخوانی واحدهای حرکتی بیشتر، افزایش تواتر فراخوانی واحد های حرکتی بیشتر و همزمانی تحریک واحد های حرکتی به منظور افزایش پروتین های انقباضی باشد. بعد از ۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده، افزایش قدرت عضلانی می تواند به دلیل افزایش هایپرتروفی عضلانی (افزایش تعداد تارچه های عضلانی، افزایش در بستر مویرگی، تغییرات بیوشیمیایی در تارهای عضلانی، افزایش مقدار پروتیین عضله، افزایش در تعداد فیلامنت های آکتین و میوزین و افزایش در فعالیت آنزیم کراتین فسفات و گلیکولیتیک) باشد (۱۳۱،۲۹).
از دلایل دیگری که می توان به آن اشاره کرد این است که تمرینات مقاومتی گروهی که در این مطالعه استفاده شده است احتمالا” توانسته منجر به افزایش حمایت از طرف مربی و افزایش انگیزه به منظور افزایش قدرت عضلانی شود. با توجه یه این که در این تحقیق تمرین به صورت گروهی و با ضمیمه موسیقی مهیج در پس زمینه استفاده شده است، این نوع تمرین و این نوع موسیقی استفاده شده می تواند در مجموعه تمرینات گروهی باعث افزایش انگیزه شرکت کنندگان جهت دنبال کردن تمرین شود (۴۱،۴۰). با توجه به این موارد می توان یکی از دلایل افزایش قدرت عضلانی به استفاده از کمک های نیروزایی موسیقی مهیج در این نوع تمرینات اشاره کرد، زیرا موسیقیی که اثرات مثبت را تحریک و باعث افزایش لذت شود احتمالاً باعث افزایش سطح پایبندی (دنبال کردن) تمرین می شود (۱۴۴). به دلیل این که موسیقی می تواند باعث افزایش انگیختگی روانی- حرکتی، کاهش باریکه توجه و منحرف کردن توجه از احساس خستگی (کاهش درک خستگی) و افزایش جنبه های مثبت خلق و خو شود (۱۵۰،۱۴۹،۱۴۷)؛ پس احتمالاً می تواند بر روی قدرت عضلانی تاثیر بگذارد. می توان این نتایج را بر اساس مدل ICF مورد بحث قرار داد. بر طبق این مدل، ساختارها و کارکردهای بدنی که قدرت عضلانی نیز شامل این مولفه می شود تحت تاثیر عوامل محیطی و فردی قرار دارد. این مدل پیشنهاد می کند که درون این سیستم پویا تغییرات در هر منطقه از چارچوب ممکن است به طور بالقوه بر جنبه های دیگر سیستم اثر بگذارد (۱۱۳،۱۱۲). پس بر طبق این مدل می توان گفت که به احتمال قوی فراهم کردن یک منبع محیطی (دسترسی به فعالیت های جسمانی و تجهیزات و امکانات) که در این جا تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی می باشد توانسته بر روی عوامل فردی مانند انگیزش، لذت بردن از فعالیت کودکان فلج مغزی تاثیر گذاشته و این نیز به نوبه خود باعث بهبود قدرت عضلانی شده است.
۵-۳-۲ فرضیه دوم
۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر توانایی راه رفتن کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
به منظور آزمون فرضیه دوم، معناداری تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر توانایی راه رفتن در گروه مداخله (تجربی) و شاهد (بدون تمرین) به صورت مجزا بررسی شده است. نتایج حاصله از آزمون تی همبسته اختلاف معناداری را بین پیشآزمون و پس آزمون میزان توانایی راه رفتن (سرعت راه رفتن خودانتخابی، سرعت راه رفتن سریع و زمان بالا رفتن از پله) گروه مداخله نشان داده است، در حالیکه این نتایج اختلاف معناداری را بین پیشآزمون و پسآزمون میزان توانایی راه رفتن (سرعت راه رفتن خودانتخابی، سرعت راه رفتن سریع و زمان بالا رفتن از پله) گروه شاهد نشان نداده است. نتایج حاصله از آزمون تی مستقل اختلاف معناداری را بین پس آزمون توانایی راه رفتن دو گروه شاهد و مداخله نشان داده و گروه مداخله در هر سه خرده مقیاس توانایی راه رفتن میانگین سرعت راه رفتن بیشتری را نسبت به گروه شاهد نشان داده است. به عبارتی دیگر، میتوان اذعان نمود که اگر ملاک اختلافات درونگروهی به عنوان تأثیرگذاری در نظر گرفته شود در گروه تمرینی بهبود معناداری در میزان توانایی راه رفتن ایجاد شده ولی در گروه شاهد این تاثیر مشاهده نشده است. همچنین چنان چه مقایسه میانگین های پس آزمون دو گروه (بین گروهی) به عنوان ملاک تاثیر گذاری در نظر گرفته شود، با توجه به وجود اختلافات معنادار امتیازات پس آزمون گروه مداخله و شاهد باید اظهار داشت که اضافه نمودن تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر میزان توانایی راه رفتن کودکان فلج مغزی اسپاستیک ۱۴-۸ سال تاثیر داشته است.
نتایج تحقیق حاضر در خصوص تاثیر تمرین مقاومتی بر توانایی راه رفتن با نتایج تحقیق مورتون و همکاران (۲۰۰۵)، اندرسون و همکاران (۲۰۰۳) ولی و همکاران (۲۰۰۷). دلیل تاثیر گذار بودن تمرین در تحقیق اندرسون و همکاران بر روی قدرت عضلانی می تواند به دلیل ویژگی های شرکت کننده ها مانند توانایی راه رفتن مستقل اما با بهره گرفتن از وسایل کمکی (GMFM II-III) باشد، زیرا که این گونه تمرینات برای افرادی که قدرت عضلانی ضعیفتری دارند مناسب تر می باشد. از دلایل دیگر تاثیرگذاری را می توان دوره تمرینی مناسب (۱۰ هفته)، استفاده از دستگاه ها و وزنه های تمرینی مناسب و همچنین ویژگی تمرینی مناسب برای اندام های تحتانی تفسیر کرد. تاثیر گذار بودن تمرین مقاومتی بر روی توانایی راه رفتن در تحقیق لی و همکاران (۲۰۰۷) احتمالا” می تواند به دلیل ویژگی های شرکت کنندگان مانند توانایی راه رفتن مستقل با بهره گرفتن از وسایل کمکی (GMFM II-III)، ویژگی های تمرینی مناسب مانند استفاده از تمرینات ایزوتونیک، ایزوکینیتیک و تمرینات با وزنه باشد. در مورد نتایج مورتون و همکاران (۲۰۰۵) می توان به این اشاره کرد به دلیل این که گروه شاهد وجود نداشته نمی توان به اثرات بین گروهی تمرین پی برد. نتایج تحقیق حاضر در خصوص تاثیر تمرین مقاومتی بر توانایی راه رفتن با نتایج تحقیق بوید (۲۰۱۲)، اسکالتس و همکاران (۲۰۱۲، ۲۰۱۰)، اک و همکاران ۲۰۰۸)، پاتیکاس و همکاران (۲۰۰۶)، آنگر و همکاران (۲۰۰۶) و جنی و آلن (۲۰۰۴) همخوانی ندارد. دلیل ناهمخوانی با تحقیق پاتیکاس و همکاران (۲۰۰۶) می تواند به دلیل عدم نظارت کافی از سوی آزمون گران بر شرکت کنندگان موجود در خانه و عدم نظارت کافی بر فراوانی و شدت تمرین باشد. همچنین با توجه به طولانی مدت دوره تمرین (۹ ماه) به احتمال زیاد انگیزه شرکت کنندگان جهت ادامه تمرینات کاهش یافته است. علاوه بر این استفاده بیشتر از تمرینات چند مفصله و تمرینات با سطوح پایین کنترل حرکت که امکان انتقال به تکالیف کارکردی مانند راه رفتن و قدم زدن نمی دهد باعث عدم تاثیرگذاری این گونه تمرینات شده است. زیرا استفاده از تمرینات چند مفصله باعث شده که استفاده بزرگتر از بار به منظور افزایش شدت تمرینی محدود شود.
همخوان نبودن تحقیق حاضر با تحقیق و آنگر و همکاران (۲۰۰۶) را می توان به احتمال زیاد به دلیل شدت ناکافی تمرین، مدت (دوره) کوتاه تمرین و نبود مطلوبیت تمرینات باشد. زیرا در این تحقیقات تمرین با اصول تمرینات مقاومتی فزاینده اجرا نشده و تمریناتی انجام شده روی عضلات ضعیف شده به خوبی متمرکز نبوده است. عدم همخوانی نتایج تحقیق حاضر با نتایج تحقیق اسکالتس و همکاران (۲۰۱۲) مبنی براثر بخش نبودن تمرین قدرتی بر توانایی راه رفتن نمی تواند به وسیله همه محدودیت هایی که برای تحقیقات بالا ذکر شد، باشد، زیرا تمرین برای افزایش قدرت عضلانی مطابق با دستورالعمل های تمرین قدرتی بوده است. برای مثال، کودکان به مدت کافی (۱۲هفته) با بار ۱۲- ۸ تکرار که می تواند قبل از خستگی عضلانی تکمیل شود، تمرین کرده و تمرین از مطلوبیت خوبی برخوردار بوده است. از دلایل اثر بخش نبودن تاثیر این تمرین در تحقیق اسکالتس و همکاران (۲۰۱۲) می تواند به دلیل نبود ویژگی تمرینی مناسب با تمرین ویژه تکلیف راه رفتن باشد که ممکن است باعث محدودیت اثربخشی این برنامه تمرینی شود، زیرا در این مطالعه ما نمی توانیم اصول ویژگی تمرین با توجه به توانایی راه رفتن را مشاهده کنیم. همچنین در این مطالعه پروتکل تمرینی بر بهبود تقویت عضلات اکستنسور بوده و بر عضلات فلکسور تمرکز نداشته است. بر اساس مبانی نظری می توان گفت وقتی که دو کودک منابع یکسان و وضعیت های مشابه (مانند دایپلژی متوسط) داشته باشند اما به دلیل این که آن ها در مجموعه های محیطی متفاوتی قرار داشته اند، می توانند پیامدهای حرکتی متفاوتی داشته باشند. از دلایل دیگر همخوان نبودن تحقیق حاضر با تحقیقات بالا می توان این ادعا باشد که در این تحقیقات یک جو انگیزشی و لذت بخش جهت مشارکت کامل آزمودنی ها به منظور انجام تمرینات فراهم نشده و احتمالاً خستگی آزمودنی از محیط تمرین باعث عدم بهبود توانایی راه رفتن شده است. نتایج تحقیق حاضر را می توان از نظر مبانی نظری مورد بحث قرار داد. در تحقیق حاضر توانایی راه رفتن به این دلیل به عنوان اندازه گیری انتخاب شده بود که که برای زندگی روزانه کودکان فلج مغزی مهم می باشد. با توجه به این که چندین مطالعه یک ارتباط مقطعی معناداری بین قدرت عضلانی و توانایی راه رفتن را گزارش کرده اند (۹،۵)، پس می توان این احتمال را داد که بهبود کافی قدرت عضلانی که در این تحقیق صورت گرفته توانسته منجر به بهبود توانایی راه رفتن شود. نتایج تحقیق را می توان نیز با بهره گرفتن از مبانی نظری تمرین گروهی مورد بحث قرار داد. سطوح بالای لذت و بهبود کلی احساس خوب بودن، بهبود در عملکرد ورزش های دیگر و فعالیت های تمرینی و قدرت عضلانی به دنبال تمرینات مقاومتی گروهی گزارش شده است. این گونه تمرینات با توجه به این که می تواند باعث ایجاد انگیزه و لذت از محیط تمرینی شود، می تواند بر روی مشارکت کامل این افراد در تمرین تاثیر بسزایی بگذارد (۴۰) . با توجه به این که موسیقی به طور وسیعی همراه با تمرین و فعالیت ورزشی استفاده می شود و در این تحقیق نیز از موسیقی مهیج استفاده شده است؛ پس به منظورارتقای وضعیت روحی روانی شرکت کنندگان، ایجاد یک محیط لذت بخش، حفظ انگیزه و مقاومت در برابر خستگی روحی ممکن است استفاده از موسیقی مهیج باعث تسهیل عملکرد بدنی و ورزشی شود (محمد زاده و همکاران). اسکینر و دیگر تحلیل گران رفتاری نظریه ای را توسعه داده اند که رفتار فرد با عوامل بیرونی مانند محیط فرد تحت تاثیر قرار می گیرد. درک فشار به عنوان شدت ذهنی تلاش ، ناراحتی فشار (زحمت فشار) و یا خستگی که در طی تمرین تجربه می شود، تعریف می شود. درک فشار به وسیله موقعیتی که تمرین در آن تمرین می شود و به وسیله ویژگی تمرین کننده تحت تاثیر قرار گیرد. عوامل موقعیتی و ویژگی مانند سطح انگیزش و تمرکز توجه می تواند بر درک فشار در طول تمرین اثر گذاشته و مقداری از تمرین که می تواند قابل تحمل یا شیوه ای که آن لذت بخش شود را تحت تاثیر قرار دهد. استفاده از موسیقی به منظور تغییر زمینه ای که کار جسمانی یا تمرین در آن انجام می شود ممکن است یک راه مثبت حیاتی تاثیرگذار بر ویژگی های فردی و در نتیجه افزایش لذت تجربه تمرینی باشد. پس به احتمال زیاد تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی توانسته احساس های شرکت کنندگان را برانگیزد و خود این عامل بر روی مشارکت آن ها جهت انجام تمرینات اثر گذار باشد. پس می توان این نتیجه را گرفت که همه این عوامل بر بهبود عملکرد حرکتی راه رفتن کودکان فلج مغزی موثر بوده است. این نتایج نیز با مدل ICF همخوانی دارد؛ در مدل ICF، محدودیت فعالیت (برای مثال توانایی راه رفتن) به عنوان تعامل پویا بین فرد و محیط همچنین به عنوان نتیجه از سلامت یا اختلال در عملکرد بدن و ساختار (ضعف عضلانی)، تفسیر می شود (۱۱۳،۱۱۲). اختلالات ثانویه در کارکردها و ساختارهای بدن که در بیشتر اوقات توسعه می یابند، گمان می رود که به تغییرات در کارکرد حرکتی نوجوان و بزرگسالان با cp کمک کند. پس می توان با توجه به مبانی نظری این نتیجه را گرفت که عوامل فردی و محیطی در این تحقیق توانسته بر روی قدرت عضلانی تاثیر گذاشته و آن هم به نوبه خود باعث بهبود توانایی راه رفتن شده است.
۵-۳-۳ فرضیه سوم
۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
به منظور آزمون فرضیه ۳، معناداری تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر کارکرد حرکتی درشت در گروه مداخله (تجربی) و شاهد (بدون تمرین) به صورت مجزا بررسی شده است. نتایج حاصله از آزمون تی همبسته اختلاف معنا داری را بین پیشآزمون و پس آزمون کارکرد حرکتی درشت (بعد D ، E و مجموع D و E) گروه مداخله نشان داد، در حالیکه این نتایج اختلاف معنا داری را بین پیشآزمون و پسآزمون کارکرد حرکتی درشت (بعد D ، E و مجموع D و E) گروه شاهد نشان نداده است. نتایج حاصله از آزمون تی مستقل نیز اختلاف معناداری را بین پس آزمون کارکرد حرکتی درشت دو گروه شاهد و مداخله نشان داده و گروه مداخله در هر سه سه بعد کارکرد حرکتی درشت میانگین امتیاز کارکرد حرکتی بیشتری را نسبت به گروه شاهد نشان داده است. به عبارتی دیگر، میتوان اذعان نمود که اگر ملاک اختلافات درونگروهی به عنوان تأثیرگذاری در نظر گرفته شود در گروه تمرینی بهبود معنا داری در میزان کارکرد حرکتی ایجاد شده است ولی در گروه شاهد این تاثیر مشاهده نشده است. همچنین چنان چه مقایسه میانگین های پس آزمون دو گروه (بین گروهی) به عنوان ملاک تاثیر گذاری در نظر گرفته شود، با توجه به وجود اختلافات معنادار امتیازات پس آزمون گروه مداخله و شاهد باید اذعان داشت که اضافه نمودن تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر میزان کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک ۱۴-۸ سال تاثیر داشته اشت.
نتایج تحقیق حاضر در خصوص تاثیر تمرین مقاومتی بر کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی با نتایج تحقیقات لی و همکاران (۲۰۰۸)، لیو و همکاران (۲۰۰۷) و اندرسون و همکاران(۲۰۰۳)، باقری و همکاران (۱۳۸۸)، غدیری و همکاران (۱۳۸۶) و از نظر درون گروهی با تحقیق اک و همکاران (۲۰۰۸)، مورتون و همکاران (۲۰۰۵) و دهقان زاده و همکاران (۱۳۹۰) همخوانی دارد. دلیل تاثیر گذار بودن تمرین در تحقیق اندرسون و همکاران بر قدرت عضلانی می تواند به دلیل ویژگی های آزمودنی ها مانند سن (۴۴-۲۳ سال) و توانایی راه رفتن مستقل اما با بهره گرفتن از وسایل کمکی (GMFM I-III) باشد، زیرا که این گونه تمرینات برای افرادی که قدرت عضلانی ضعیفتری دارند مناسب تر می باشد. از دلایل دیگر تاثیرگذاری را می توان دوره تمرینی مناسب (۱۰ هفته) و استفاده از دستگاه ها، وزنه های تمرینی و ویژگی تمرینی مناسب برای اندام های تحتانی مناسب تفسیر کرد. تاثیر گذار بودن تمرین مقاومتی بر روی کارکرد حرکتی درشت در تحقیق لی و همکاران (۲۰۰۷) می تواند به دلیل ویژگی های شرکت کنندگان مانند توانایی راه رفتن مستقل با بهره گرفتن از وسایل کمکی (GMFM II-III)، ویژگی های تمرینی مناسب مانند استفاده از تمرینات ایزوتونیک، ایزوکینیتیک و تمرینات با وزنه باشد.
نتایج تحقیق حاضر در خصوص تاثیر تمرین مقاومتی بر کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی با نتایج تحقیقات بوید (۲۰۱۲) و اسکالتس و همکاران (۲۰۱۰) که نشان دادند ۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر کارکرد حرکتی درشت ( ابعاد D و E) کودکان فلج مغزی تاثیر ندارد، همخوانی ندارد. در خصوص عدم همخوانی با مطالعه اسکالتس و همکاران (۲۰۱۲) می توان گفت که مقدار قدرت عضلانی افزایش یافته در اثر تمرین به منظور بهبود کارکرد حرکتی درشت کافی نبود که بتواند بر کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی تاثیرگذار باشد. بنابراین به منظور بهبود توانایی کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی به قدرت عضلانی بالاتری نیاز می باشد. همچنین می توان این ادعا را عنوان کرد که تعداد عضلاتی که به منظور تقویت به کار گرفته شده محدود بوده و اصول ویژگی تمرین رعایت نشده است. بنابراین به منظور بهبود کارکرد حرکتی درشت به تعداد عضلات بیشتری به منظور تقویت نیاز می باشد. همچنین می توان گفت که از دلایل دیگر تاثیرگذاری تمرین بر کارکرد حرکتی درشت به دلیل عدم استفاده از ترکیب تمرینات تک مفصله و چند مفصله بوده است. ضعف عضلانی اغلب منجر به مشکلات و دشواری هایی در راه رفتن مانند سرعت راه رفتن، استقامت راه رفتن یا بالا رفتن از پله ها می شود. کودکان مبتلا به فلج مغزی نسبت به کودکان سالم دارای عضلات کوتاهتر (۱۰۸) و ضعیفتری می باشند (۱۰۹) و قدرت عضلات با الگوی گام برداشتن و عملکرد حرکتی ارتباط دارد (۴). پس تقویت عضله می تواند بر بهبود مهارت های کارکردی کودکان فلج مغزی تاثیر بگذارد. در مورد تمرینات گروهی می توان این را اذعان کرد که تغییرات مثبت در امتیازهای روانشناختی مانند تعاملات اجتماعی به وسیله این تمرینات احتمالاً یک محیط لذت بخش و انگیزشی را فراهم می کند که تشویق و حمایت نسبت به برنامه تمرینی را فراهم می کند. تغییر در سطوح لذت و انگیزش کودکان می تواند باعث بهبود عملکرد ورزشی و فعالیت های تمرینی تمرینی شود. در مورد مقایسه با مبانی نظری می توان این را عنوان کرد که نتایج تحقیق حاضر با مدل ICF همخوانی دارد. در مدل ICF، محدودیت فعالیت (برای مثال کارکرد حرکتی درشت) به عنوان تعامل پویا بین فرد و محیط همچنین به عنوان نتیجه از سلامت یا اختلال در عملکرد بدن و ساختار (ضعف عضلانی) مشاهده می شود (۱۱۳،۱۱۲) که می توان گفت که بهبود قدرت عضلانی در این مطالعه توانسته منجر به بهبود کارکرد حرکتی درشت شود.
۵-۴-۴ فرضیه چهارم
۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر سطح مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
به منظور آزمون فرضیه ۴، معناداری تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر سطح مشارکت ورزشی در گروه مداخله (تجربی) و شاهد (بدون تمرین) به صورت مجزا بررسی شده است. نتایج حاصله از آزمون تی همبسته اختلاف معناداری را بین پیشآزمون و پس آزمون سطح مشارکت ورزشی (شدت مشارکت) گروه مداخله نشان داده است، در حالیکه این نتایج اختلاف معناداری را بین پیشآزمون و پسآزمون سطح مشارکت ورزشی گروه شاهد نشان نداده است. نتایج حاصله از آزمون تی مستقل نیز اختلاف معناداری را بین پس آزمون سطح مشارکت ورزشی دو گروه شاهد و مداخله نشان نداده و گروه مداخله میانگین سطح مشارکت ورزشی بیشتری را نسبت به گروه شاهد نشان نداده است. به عبارتی دیگر، میتوان اذعان نمود که اگر ملاک اختلافات درونگروهی به عنوان تأثیرگذاری در نظر گرفته شود در گروه تمرینی بهبود معناداری در سطح مشارکت ورزشی ایجاد شده ولی در گروه شاهد این تاثیر مشاهده نشده است. همچنین چنان چه مقایسه میانگین های پس آزمون دو گروه (بین گروهی) به عنوان ملاک تاثیر گذاری در نظر گرفته شود، با توجه به وجود عدم وجود اختلافات معنادار امتیازات پس آزمون گروه مداخله و شاهد باید اذعان داشت که اضافه نمودن تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی به احتمال زیاد بر سطح مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی اسپاستیک ۱۴-۸ سال تاثیر نداشته است.
نتایج تحقیق حاضر در خصوص تاثیر تمرین مقاومتی بر مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی با نتایج تحقیقات اسکالتس و همکاران (۲۰۱۲) همخوانی دارد که نشان دادند ۱۲ هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر مشارکت ورزشی کودکان فلج مغزی اسپاستیک تاثیر ندارد. با توجه به این که فقط یک مطالعه به بررسی اثر تمرینات مقاومتی بر مشارکت ورزشی کودکان فلج مغزی پرداخته است، مطالعه ای در مورد عدم همخوانی با نتایج تحقیق حاضر وجود ندارد. طبقه بندی بین المللی عملکرد سازمان جهانی بهداشت، معلولیت و سلامتی (ICF) کارکرد انسان را با توجه به کارکرد بدن و ساختار (کارکردهای فیزیولوژیکی و بخش های آناتومیکی)، فعالیت (اجرای یک تکلیف و یا عمل) و مشارکت (درگیری در موقعیت های زندگی) توصیف می کند. درون این چارچوب دو عامل محیطی و فردی به عنوان عوامل زمینه ای ممکن است بر وضعیت (کارکردها و ساختارهای بدن، فعالیت و مشارکت) اثرگذار باشد (۱۱۳،۱۱۲). با وجود این که تمرین مقاومتی فزاینده با ضمیمه موسیقیایی بر ابعاد کارکرد و ساختار بدن و فعالیت تاثیر گذار بوده ولی بر مشارکت ورزشی این کودکان تاثیرگذار نبوده است. از دلایل اثر بخش نبودن این گونه تمرینات بر مشارکت ورزشی این کودکان می توان به این اشاره کرد که مشارکت یک ساختار پیچیده است و احتمالاً توسط عوامل گوناگونی تحت تاثیر قرار می گیرد. در دوران کودکی و نوجوانی یک سری از عناصر فردی و محیطی احتمالاً سطوح مشارکت را تحت تاثیر قرار می دهند. ویژگی های فردی، نگرش ها و عوامل زمینه ای ممکن است از همه مهمتر باشند.کینگ و همکاران (۲۰۰۳) در مدل نظری خود نشان داده اند که از عوامل تعیین کننده مشارکت ورزشی کودکان فلج مغزی شامل کودک، خانواده و عوامل زمینه ای می باشد(۱۹۷). تحقیقات بیشتر توسط این گروه این مدل را آزمایش کرده اند و نشان داده اند عوامل مرتبط با کودک مانند کارکرد حرکتی درشت کودک، جنس و عوامل خانوادگی مانند مانند جهت گیری فعالیت، وضعیت اجتماعی - اقتصادی و سطح آموزشی والدین سطح مشارکت در فعالیت های اوقات فراغت را پیش بینی می کند(۱۹۸). می توان به این اشاره کرد که هر دو ویژگی درونی (خود ادراکی، انگیزش ، اولویت های فردی و ….) نوجوانان و عوامل محیط بیرونی (مرتبط با خانواده و محیط مانند حمایت های اجتماعی و موانع محیطی و …) تعیین کننده مشارکت در انواع فعالیت های اوقات فراغت نوجوانان با CP می باشد. پس به منظور تاثیر این گونه تمرینات بر مشارکت ورزشی اوقات فراغت این کودکان باید بسیاری از عوامل بالا را در نظر گرفت.
۵-۴ نتیجه گیری
لذت بودن از برنامه های تمرین بسیار مهم است، به دلیل این که باعث بهبود پایداری و دنبال کردن تمرین می شود. ویژگی ارزشمند این برنامه تمرین مقاومتی که منجر به احساس لذت و انگیزش شده، استفاده از برنامه مقاومتی به صورت گروهی و با ضمیمه موسیقیایی بوده است. شرکت کنندگان از از حمایت ها و دوستی های به وجود آمده به وسیله دیگر اعضای گروه در تمرین لذت برده بودند و برای آن ها ایجاد این روابط، ارزشمند به حساب آمده است. این نتایج با شواهدی که نشان داده اند حمایت اجتماعی با بهبود دنبال کردن و پایداری در تمرین در افراد با ناتوانی و همچنین دیگر جمعیت ها همراه می باشد، همخوانی دارد.
به طور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان داده اضافه نمودن تمرینات مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر بهبود قدرت عضلانی اندام های تحتانی کودکان فلج مغزی اسپاستیک سطح GMFSC I-III تاثیر دارد. همچنین نتایج این مطالعه نشان داده این گونه تمرینات توانایی راه رفتن و کارکرد حرکتی درشت این کودکان را بهبود می بخشد و می تواند باعث بهبود عملکرد حرکتی شود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که این گونه تمرینات بر مشارکت ورزشی کودکان فلج مغزی تاثیر ندارد ( تاثیر کم) و مشارکت ممکن است تحت تاثیر عوامل گوناگونی و نه تنها تمرین قرار گیرد. در کل می توان گفت به دلیل اختلال در سازگاری عصبی نسبت به تمرین مقاومتی، ممکن است اثرات این گونه تمرینات بر قدرت عضله در کودکان و نوجوانان Cp نسبت به هم نوعان سالم خود کمتر باشد. تا وقتی که سازگاری عصبی - عضلانی نسبت به تمرین مقاومتی در کودکان و نوجوانان فلج مغزی شناخته شده است، با این وجود هیچ دلیل اولیه وجود ندارد برنامه های تمرین مقاومتی را از برنامه های تمرینی و توانبخشی کودکان CP اسپاستیک حذف نمود. در پایان می توان این نتیجه را گرفت اگر کودکان توانایی راه رفتن مستقل و توانایی دنبال کردن دستورات کلامی (آموزش پذیری) را داشته باشند از این گونه تمرینات می توانند بهره کافی را ببرند.
۵-۵ پیشنهادهای برخاسته از تحقیق
۵-۵-۱ پیشنهادهای کاربردی
در پایان می توان این را عنوان کرد که تعاملات اجتماعی فراهم آمده به وسیله کلاس های تمرینات مقاومتی گروهی یک محیط لذت بخش و انگیزشی را به وجود می آورد که افراد را جهت دنبال کردن برنامه تمرینی تشویق می کند. جو اجتماعی مثبت جلسات تمرینات مقاومتی گروهی احتمالاً منجر به افزایش لذت و بهبود دنبال کردن تمرین می شود که این منجر به فواید طولانی مدت تندرستی و آمادگی جسمانی می شود. با توجه به این که انگیزش یک شاخص تعیین کننده حیاتی پیامدها و موفقیت های تلاش های بازتوانی می باشد، بنابراین می توان گفت که فراهم کردن یک محیطی که باعث کمک و افزایش انگیزش به منظور درگیری درهرکدام از کارهای درمانی (بازتوانی) یا فعالیت های معنی دار روزانه شود احتمالاً می تواند باعث بهبود وضعیت تندرستی کودکان فلج مغزی شود. پس پیشنهادات کاربردی این تحقیق را می توان در سه مورد زیر خلاصه کرد
افزودن تمرین های مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی به برنامه های توانبخشی و کاردرمانی کودکان فلج مغزی اسپاستیک که توانایی راه رفتن مستقل را دارند جهت بهبود محدودیت های ناشی از این عارضه مانند قدرت عضلانی، توانایی راه رفتن و کارکردهای حرکتی درشت کودکان فلج مغزی اسپاستیک توصیه می شود.
با توجه به این که تمرین مقاومتی فزاینده گروهی بر مشارکت ورزشی کودکان فلج مغزی تاثیر گذار نیست ( تاثیر کم)، بنابراین توصیه میشود صرفا” به شرکت دادن این کودکان به منظور بهبود مشارکت ورزشی این کودکان نباید بسنده کرد و باید عوامل فردی و محدودیت های محیطی را نیز جهت تسهیل مشارکت ورزشی در فعالیت های اوقات فراغت کودکان فلج مغزی در نظر گرفت.
به منظور روشن شدن و پی بردن به اثرات واقعی تمرینات ورزشی مقاومتی فزاینده بر تقویت عضلانی، توانایی راه رفتن و کارکرد های حرکتی درشت شناسایی دستورات تمرینی مانند مدت، شدت، حجم و تواتر تمرین بر اساس دستورالعمل اصول تمرینات مقاومتی به منظور گنجاندن این گونه تمرینات در برنامه های ورزشی و نوتوانی کودکان CP توصیه می شود.
۵-۵-۲ پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده
با توجه به اینکه در تحقیق حاضر تنها تاثیر یک تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر متغیرهای مورد نظر مورد سنجش قرار گرفته بود، در تحقیقات بعدی مقایسه میزان تاثیرگذاری این گونه تمرینات با تمریناتی که از شیوه جو انگیزشی استفاده نکرده اند، پیشنهاد می شود.
توجه به این که تمرینات مقاومتی گروهی می تواند به صورت مربی محور یا دانش آموز محور انجام شود، در تحقیقات بعدی مقایسه این دو شیوه تمرینی بر بهبود قدرت عضلانی و کارکردهای حرکتی پیشنهاد می شود.
در تحقیقات بعدی نیز تاثیر تمرین های مقاومتی فزاینده گروهی بر تغییر در سطوح طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت (GMFCS) پیشنهاد می شود.
با توجه توجه به این که تمرینات مقاومتی می تواند به شیوه های مختلفی اجرا شود، در تحقیقات بعدی مقایسه روش های گوناگون تمرینات گروهی مانند تمرینات پلیومتریک و تمرینات صرف با وزنه پیشنهاد می شود.
در تحقیقات بعدی تاثیر تمرینات مقاومتی گروهی بر قدرت عضلات اندام فوقانی و تحتانی و فعالیت های روزمره کودکان فلج مغزی پیشنهاد می شود.
در تحقیقات بعدی تاثیر تمرینات مقاومتی گروهی بر میزان اسپاستی و دامنه حرکتی اندام های فوقانی و تحتانی کودکان فلج مغزی پیشنهاد می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:58:00 ب.ظ ]




  • مسأله ی پیچیدگی ارزیابی، که محصول تغییرات پویایی است که در حین رشد افر اد در سالیان خدمت به وجود می آید.
      • مسأله ی تدوین استانداردهایی برای ارزیابی عملکرد(میشایی،۲۰۰۸)

    ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برای دست یابی به سلامت و ایمنی، باید هزینه کرد. سازمان هایی که حوادث کمتری دارند ، هزینه های برنامه های ثابت آموزشی، امدادی، تجهیزات و تحقیقات در زمینه ی سلامت و امنیت را می پردازند و از این نگاه ساده انگارانه که نهایتا در محیط های خطرزا حوادث رخ خواهند داد اجتناب می کنند و مسؤولیت مدیریتی خود را فراموش نمی کنند
یکی از محورهایی که در نظام نگه داری منابع انسانی ، مورد توجه و دقت قرار می گیرد، بهداشت یا سلامت روان و تن انسان ها است. “در مدیریت منابع انسانی سلامتی کارکنان از آن جهت مهم است که اصولاً شخص سالم، شخصی است که از نقطه نظر خود و دیگران با محیط اطراف اعم از محیط خانوادگی، اجتماعی و کاری سازگار خواهد شد . شخص سالم ، معمولا زندگی را رضایت بخش و خوش آیند درمی یابد و شیوه ی زندگی او چنان است که می کوشد آن را برای خود و دیگران شیرین سازد. بنابراین، داشتن کارکنان سالم در سازمان باعث خواهد شد که محیط کاری، شاداب، سرزنده ی پرتحرک و ثمر بخش باشد و رسیدن به هدف های سازمان و مدیریت و کارکنان آسان تر گردد
سازمان ها علاوه بر توجه به موضوع ایمنی ، شرایطی است که » . بهداشت و سلامتی، باید به موضوع ایمنی کارکنان دقت داشته باشند کارکنان را از عوامل مضری که می توانند سلامت آنان را به خطر اندازند ، مصون می دارد.(جیمز،۲۰۰۸)
مسؤولیت عمده ی ایمن سازی محیط کار، به عهده ی مدیران سطوح بالای سازمان و به ویژه مدیران منابع انسانی است. البته اهمیت همکاری کارکنان را نیز در این باره نمی توان نادیده گرفت. برای کاهش حوادث، باید عوامل حادثه آفرین در محیط کار مورد شناسایی قرار گیرد .
به طور کلی، می توان گفت که سوانح محیط های کاری و ریشه های وقوع آن به عوامل مختلفی بستگی دارد که عبارتند از:
الف- رفتار کارکنان، ب- شرایط فیزیکی نامطلوب محیط کاری پ - ابزارهای غیر استاندارد و یا فرسوده و یا تلفیقی از این عوامل بستگی دارد
برنامه های بیمه و بازنشستگی به منظور ایجاد امنیت در امر سلامت و تأمین معاش و زندگی مستخدم و خانواده اش در زمان بیماری، بی کاری، پیری و از کارافتادگی و بالا خره سفر آخرت تهیه و اجرا می شود. این امور ، تأثیر به سزایی در ایجاد امنیت شغلی و در نهایت حفظ و نگه داری کارکنان توانمند در سازمان دارند(سید جوادین،۱۳۸۱).
۲-۲۴ پیشینه پژوهش
هرکسون[۹۲] وهمکاران(۲۰۱۲) تحقیقی با هدف تعیین اهمیت نسبی عوامل شخصی و شغلی در رابطه با جابجایی شغلی در حرفه فیزیوتراپی انجام داده اند.دراین تحقیق یک پرسشنامه نظر سنجی به یک نمونه کشوری شامل ۸۲۰ فیزیوتراپ پست شده است و ۵۶۷ (%۶۹) پاسخ در تحلیل داده مورد استفاده قرار گرفته است. دو مورد از مهمترین دلایل برای ترک شغل میل به دنبال کردن حوزه ای متفاوت از فیزیوتراپی و حقوق ناکافی برای برآورده کردن نیازهای مالی بودند تفاوتهای معناداری در اهمیت نسبی عوامل گردش شغلی در زمانی که نمونه مطابق با سطح مسطح تحصیلات فیزیوتراپی درصد زمانی که مستقیماً صرف مراقبت از بیمار می شود سالهایی که فرد در حرفه فیزیوتراپی گذرانده است و جنسیت فرد نیز در جابجایی شغلی نقش داشته است(هرکسون وهمکاران،۱۴۶۵،۲۰۱۲).
استیون [۹۳]و جان (۲۰۰۸)مطالعه ای را برای ارزیابی وجوه رضایت شغلی و و قصد جابجایی وجابجایی شغلی درشرکتهای توسعه نرم افزار انجام داده اند،آنها نه وجه رضایت شغلی را در نظر گرفتند تا تاثیر آن را روی قصد جابجایی مشاهده کنند قصد جابجایی یک همبستگی منفی با تمام وجوه رضایت شغلی نشان داد: دستمزد (۴۸۶/۰ –= r 001/0 < p) ترفیع (۴۶۳/۰ –= r 001/0 < p) سرپرستی (۵۱۲/۰ –= r 003/0 < p) کارکنان (۳۱۱/۰ –= r 000/0 < p) ماهیت کار (۳۷۵/۰ –= r 000/0 < p) ارتباطات (۵۲۶/۰ –= r 001/0 < p).
یلماز[۹۴] ( ۲۰۰۸ ) در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی در مدارس ابتدایی ترکیه »به نتایج زیر دست یافته است .بین اعتماد سازمانی و ابعاد تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد .نتایج پژوهش نشا ن داد در سازمان هایی که در آن اعتماد حاکم است می توان فضای باز ، کارمندان مسئول، بهره وری و تعهد به سازمان ، فرهنگ سازش ، کار گروهی ، رضایت شغلی بالا و مشارکت در تصمیم گیری را مشاهده کرد(یلماز،۲۰۰۸)
والدمن [۹۵]و همکاران (۲۰۰۴) در مطالعه ای هزینه های جابجایی را برای چندی گروه بندی شغلی در یک تسهیلات پزشکی آموزشی دربخش جنوب غربی آمریکا برآوردکرد ه اند. روش شناسی آنها شامل برآورد هزینه بهره وری کاهش یافته می باشد. ائتلاف پرسنل مراقبت بهداشتی (که شامل یک تعداد کارکنان مراقبتی مستقیم است) هزینه میانگین ۲۳۰۷ دلار برای استخدام و کارآموزی بوده است. بهره وری از دست رفته ۴۰۶۱ تا ۱۰۷۰۹ دلار دیگر به هزینه جابجایی اضافه کرده است. و یک برآورد حداقل ۴۳۶۸ دلار را برای میانگین هزینه های جابجایی کل حاصل کرد. در این مطالعه در میان تمام مقوله های شغلی از پزشکان گرفته تا پرسنل پشتیبانی هزینه های بهره وری کاهش یافته بر هزینه های مستقیم مرتبط با استخدام و کارآموزش که راحت تر قابل اندازه گیری هستند.می چربیدند(والدمن .همکاران،۲۰۰۴).
مطالعه کوه[۹۶]و گووه (۱۹۹۵) که در سنگاپور انجام شده است تاثیرات انواع مختلف رضایت شغلی را روی قصد جابجایی مورد پژوهش قرار داده است. آنها رضایت شغلی را به هشت مقوله طبقه بندی کردند؛ سرپرستی، هویت شرکتی، نوع کار، میزان کار، شرایط فیزیکی کار، همکاران، پاداشهای مالی و آینده حرفه ای اما سه محدودیت عمده درمطالعه آنها وجود دارد. اولا آنها تعهد سازمانی (هویت شرکتی) را تحت مقوله رضایت شغلی قرار دادند. به این ترتیب یافته های انها تاثیرات رضایت شغلی و تعهد سازمانی را ترکیب کرده اند. مساله عمده دوم مطالعه انها این است که بعضی از شاخص های اندازه گیری آنها پایایی پایین و در حد ۴۳% دارند. پایایی های پایین مقیاسهایشان را تردید آمیز می سازند. محدودیت عمده آخر مطالعه انها مربوط به تصمیم پذیری یافته هاشان است. مولفان کارکنان اداری غیر مدیریتی در صنعت بانکداری را بررسی کردند که یک گروه بسیار منتخب از کارکنان هستند(کوه و گووه،۱۹۹۵).
ساعتچی وهمکاران (۱۳۹۰) تحقیقی با هدف بررسی ارتباط انگیزش شغلی مدیران ، رضایت شغلی و تعهد سازمانی دبیران مدارس متوسطه ی شهرستان مرودشت انجام گرفته است . جامعه ی آماری شامل تمامی مدیران و دبیران دبیرستان های شهرستان مرودشت است . بر اساس جدول مورگان ۵۰نفراز مدیران و ۲۵۰نفر از دبیران به شیوه ی تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند . برای گردآوری داده ها از ۳پرسشنامه انگیزه ی شغلی مدیران ، رضایت شغلی و تعهدسازمانی استفاده شد. داده های جمع آوری شده از راه آزمون های همبستگی پیرسون ، آزمون t و رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت . نتایج بدست آمده نشان داد که بین متغیرهای سه گانه ی انگیزش شغلی مدیران ، رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان رابطه ای معنادار وجود ندارد.
رجایی پور وبهرامی (۱۳۸۷)تحقیقی به منظور بررسی رابطه شفافیت نقش و تعهد شغلی کارکنان دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شده است. برای انجام این مطالعه توصیفی-تحلیلی ۱۴۴ نفر با بهره گرفتن از روش طبقه ای تصادفی از بین کلیه کارکنان دانشکده های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (۴۰۱ نفر) انتخاب شدند. اطلاعات با بهره گرفتن از دو پرسشنامه ی شفافیت نقش و تعهد شغلی جمع آوری گردید. روایی پرسشنامه ها با روش روایی محتوا و پایایی آنها با روش ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. داده ها با بهره گرفتن از آزمون های آماری t تک متغیره، ضریب همبستگی پیرسون و t2 هتلینگ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش میانگین نمرات حاصل از پرسشنامه شفافیت نقش (۵۲/۰±۷۶/۲) و تعهد شغلی (۴۱/۰±۳۹/۳) بالاتر از حدمتوسط بود (۰۱/۰>P). میزان شفافیت نقش و تعهد شغلی کارکنان بالاتر از حد متوسط و رابطه بین آن دونیز معنی دار و مثبت بود (۳۱/۰=r). بین شفافیت نقش با کلیه ابعاد چهارگانه تعهد شغلی(وابستگی حرفه¬ای،‌ وابستگی سازمانی،‌ پایبندی به ارزش های کار و مشارکت شغلی) ارتباط معنی دار و مثبت مشاهده شد (۰۵/۰> P)( رجایی پور وبهرامی ،۳۰،۱۳۸۷).
شهبازی وهمکاران(۱۳۹۰) تحقیقی با هدف بررسی عوامل مؤثر بر ترک خدمت کارکنان با تاکید بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی انجام گرفته است .عوامل مؤثر بر ترک خدمت کارکنان عبارتند از: رضایت شغلی، فرصت محیطی، درگیری شغلی، استقلال، استرس شغلی، پرداخت، تعهد سازمانی، عدالت توزیعی، فرصت های ترفیعی و حمایت اجتماعی. این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی می باشد در بخش اول رضایت شغلی و عوامل مؤثر بر آن تشریح شده است، در ادامه تعهد سازمانی و عوامل تاثیرگذار بر آن بیان گردیده است. در قسمت سوم ترک خدمت کارکنان مورد بررسی قرار گرفته و نظریه معروف مبلی بیان شده است ،ونتایج نشان میدهد که رضایت شغلی بر کاهش ترک خدمت کارکنان وافزایش تعهد سازمانی تأثیر دارد(شهبازی وهمکاران،۱۳۹۰)
بنی طبا وهمکاران(۱۳۸۸) تحقیقی با هدف بررسی وضعیت اعتماد درون سازمانی و تعهد شغلی مدیران دبیرستان های شهر اصفهان با بهره گرفتن از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی انجام شده است.ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه تعهد شغلی بلاو شامل ۴۰گویه و پرسشنامه محقق ساخته اعتماد با ۳۰ گویه بسته بوده است. نتایج ویژگی های جمعیت شناختی نشان داد که بین مولفه های تعهد شغلی در مدیران بر حسب سن و ناحیه محل خدمت در سطح ۰,۰۱≥p و بر حسب رشته در سطح ۰,۰۵ ≥p تفاوت معناداری وجود دارد . اما بر حسب جنسیت، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معناداری در سطح ۰,۰۵ p ≤مشاهده نگردید. نتیجه دیگر پژوهش نشان دهنده آن بود که بین اعتماد درون سازمانی در دبیران بر حسب جنسیت، مدرک، سابقه خدمت، سن و ناحیه محل خدمت تفاوت معناداری در سطح۰,۰۵ ≥p وجود ندارد(بنی طبا وهمکاران،۶۸،۱۳۸۸)
بافرانی (۱۳۸۷) تحقیقی با هدف ، بررسی رابطه بین امنیت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان دانشگاههای پیام نور استان اصفهان در سال ۱۳۸۷انجام گرفته است،روش پژوهش با توجه به ماهیت تحقیق ، توصیفی از نوع همبستگی بوده است . جامعه آماری شامل ۶۷۴ نفر از کارمندان دانشگاههای پیام نور بود که از این تعداد ۱۲۲ نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند . ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه ۳۸ سوالی امنیت شغلی و ۲۴ سوالی تعهد سازمانی بود که به ترتیب با ضریب اعتبار (۹۶/۰) و (۹۵/۰) مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش در سطح آمار توصیفی از فراوانی ، درصد ، میانگین و انحراف معیار و سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون ، تحلیل واریانس، آزمون t مستقل ، آزمون شفه استفاده شده است .نتایج پژوهش نشان داد: ۱) بین امنیت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان رابطه دارد . ۲) بین مولفه های امنیت شغلی و مؤلفه های تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.۳) بین امنیت شغلی با مولفه های تعهد سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد .۴) بین میزان امنیت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان با جنسیت و تأهل رابطه معنی‌دار وجود ندارد. ۵) بین میزان امنیت و تعهد کارکنان بر حسب سن ، سطح تحصیلات و وضعیت استخدام تفاوت وجود دارد. به عبارت دیگر بیشترین میزان تعهد سازمانی و امنیت شغلی در کارکنان ۴۰ سال به بالا دیده شد همچنین بیشترین میزان تعهد سازمانی و امنیت شغلی مربوط به کارکنان با مدرک تحصیلی فوق لیسانس وبالاتر بود وکارکنان رسمی نیز دارای بیشترین میزان تعهد سازمانی و امنیت شغلی بودند(بافرانی ،۳،۱۳۸۷)
امیدی ارجنکی (۱۳۸۷) تحقیقی با هدف ، تعیین رابطه بین ویژگی های شغلی با تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی کارکنان انجام گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر نیز، کلیه ی کارکنان شرکت پتروشیمی اصفهان بود که در سال ۱۳۸۷ مشغول به کار بودند واز این تعداد، ۱۵۱ نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. روش تحقیق استفاده شده، توصیفی از نوع رابطه ای بوده است. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش، از پرسشنامه های ویژگی های شغلی سیمز، اسزیلاگی و کلر(۱۹۷۶)، تعهد سازمانی آلن و مایر(۱۹۹۱) و دلبستگی شغلی کانونگو(۱۹۸۲)، استفاده شده است. داده های حاصل با بهره گرفتن از روش های آماری تحلیل مانوای تک گروهی و تحلیل رگرسیون چندگانه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در نهایت نتایج ذیل به دست آمد: بین ویژگی های شغلی با تعهد سازمانی، دلبستگی شغلی، تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری کارکنان، رابطه معنادار وجود دارد (۰۵/۰>p). به علاوه، نشان داده شد که ویژگی شغلی استقلال و روابط دوستانه، با ابعاد تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی رابطه معنادار دارند (۰۵/۰>p). همچنین در این پژوهش، ابعاد سه گانه ی تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی در سه گروه کاری عملیاتی، پشتیبانی و ستادی، با بهره گرفتن از روش تحلیل واریانس یک راهه، مورد مقایسه قرار گرفتند و نتایج ذیل به دست آمد: بین گروه های کاری، در بُعد تعهد عاطفی و تعهد هنجاری، تفاوت معنادار وجود دارد (۰۱/۰>p). بین گروه کاری عملیاتی با پشتیبانی، در بُعد تعهد عاطفی ، تفاوت معنادار وجود دارد (۰۵/۰>p). - بین گروه های کاری عملیاتی با پشتیبانی و عملیاتی با ستادی، در بُعد تعهد هنجاری تفاوت معنادار وجود دارد (۰۵/۰>p )( امیدی ارجنکی ،۱۳۸۷).
نوروزی(۱۳۸۷) تحقیقی به بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و تمایل به ترک خدمت کارکنان موسسه منهدسین مشاور ساحل( آزمون مدل می یر و آلن)پرداخته است. هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و تمایل به ترک خدمت کارکنان می باشد. بدین منظور از پرسشنامه تعهد سازمانی ( آلن و می یر، ۱۹۹۰) و تمایل به ترک خدمت کارکنان( لیونز، ۱۹۷۱و مبلی وهورنر، ۱۹۷۸) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان دفتر مرکزی موسسه مهندسین مشاور ساحل واقع در شهر تهران به تعداد ۲۶۲ نفر می باشد که با بهره گرفتن از فرمول تعیین حجم نمونه ، تعداد ۱۰۲ نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های همبستگی، میانگین دو جامعه و میانگین چند جامعه استفاده شده است. پس ازجمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها ، نتایج تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات بدست آمده با بهره گرفتن از روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت نتایج زیر بدست آمد: بین ابعاد عاطفی و تکلیفی تعهد سازمانی با تمایل به ترک خدمت کارکنان رابطه معنا دار وجود دارد ولی بین تعهد مستمر و تمایل به ترک خدمت رابطه معنا دار مشاهده نشد. همچنین بین تعهد مستمر مدیران و کارکنان حوزه های ستاد و صف سازمان تفاوت معنا دار مشاهده شد. علاوه بر این بین تعهد مستمرسطوح مختلف تحصیلی کارکنان حوزه صف نیز تفاوت معنا دار مشاهده شد .
سیدکلالی(۱۳۹۰ )درتحقیق خود به ارائه یک سیستم پشتیبانی از تصمیم فازی برای بررسی میزان تمایل کارکنان به ترک خدمت در صنعت ارتباطات سیار ایران پرداخته است. هدف پژوهش حاضر ارائه یک سیستم استنباط فازی (FIS) برای بررسی ترک خدمت در میان دانشگران متخصص اطلاعات و ارتباطات در صنعت ارتباطات همراه کشور ایران است. به این منظور پس از بررسی ادبیات موضوع و اخذ نظر خبرگان، با بهره گرفتن از تحلیل‌های آماری، یازده متغیر سن، سطح تحصیلات، تصدی سازمانی، جنسیت، حقوق، ابهام نقش، تنوع وظیفه، رضایت شغلی، گزینه‌های شغلی، رئیس بد و عدالت در پاداش به عنوان ورودی‌های مدل تعریف شدند و قوانین استنباط نیز براساس روش‌هایی نظیر نقشه‌های شناختی فازی و گروه کانونی تدوین گردید. مدل حاصل شده امکان پیش‌بینی ترک خدمت را به ازای ورودی‌های مختلف امکان‌پذیر می‌سازد. با این وصف مدیران و برنامه‌ریزان سازمانی می‌توانند از سیستم استنباط فازی ترک خدمت، به منظور پشتیبانی تصمیم‌گیری و تهیه استراتژی‌ها و برنامه‌های نگهداری استفاده نمایند.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱ مقدمه
تحقیق که بر حقیقت یابی تأکید دارد عبارت است از یک عمل منظم که در نتیجه آن پاسخهایی برای سؤال مورد نظر و مطرح شده در موضوع تحقیق بدست می آید (نادری و سیف نراقی، ۱۳۸۸) و از نظر روش شناسی، عبارت است از کاربرد روش های علمی در حل یک مسأله یا پاسخگویی به یک سؤال (دلاور، ۱۳۸۳). محقق با انجام این فعالیت منظم که بر بنیاد تجزیه و تحلیل یک یا چند فرض درباره چگونگی روابط بین تعدادی متغیر بنا شده است، بر آن است که افکار و عقاید ذهنی را در برابر واقعیات عینی آزمایش کند (نادری و سیف نراقی، ۱۳۸۸).
با این وجود تعاریف ساده تری نیز می توان ارائه داد. با مراجعه به لغتنامه واژه تحقیق به معنی جستجو و بررسی جامع و یا بررسی در جزئیات است. لغتنامه تزاروس[۹۷] برای واژه تحقیق معنی در جستجوی حقیقت، اطلاعات و یا دانش بودن را ارائه می دهد. بنابراین تحقیق می تواند تحت عبارت جستجو در جزئیات برای یافتن حقیقت تعریف شود. در این فصل ابتدا به روش انجام تحقیق و دلایل انتخاب آن پرداخته و توضیحاتی پیرامون جامعه آماری و روش نمونه گیری و حجم نمونه ارائه خواهد شد. سپس در مورد ابزار گردآوری داده ها، مقیاس و طیف ابزار اندازه گیری و روایی و پایایی بحث شده و در پایان فصل درباره روش های آماری که برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفته اند و اجرای پژوهش، توضیحاتی داده خواهد شد.
۳-۲ روش تحقیق
پژوهشگر پس از تعیین و تنظیم موضوع تحقیق باید در فکر انتخاب روش تحقیق باشد. هدف از ا نتخاب روش تحقیق آن است که محقق مشخص نماید، چه شیوه و روشی را اتخاذ کند تا او را هرچه دقیقتر، آسانتر، سریع تر و ارزانتر در دستیابی به پاسخ یا پاسخ هایی برای پرسش یا پرسشهای تحقیقی مورد نظر کمک کند (نادری و سیف نراقی، ۱۳۸۸). روش، شیوه پیش رفتن به سوی یک هدف است (کیوی و کامپنهود، ۱۳۸۵)، و هر پژوهشگر پس از تعیین و تنظیم موضوع باید در اندیشه گزینش روش پژوهش باشد، چر ا که روش تحقیق جز روش کشف قوانین و یا نیل به حقیقت نیست (فرشادگهر و شهیدی، ۱۳۸۱).
تحقیقات را بر اساس معیارها و مبناهای مختلفی می توان دسته بندی کرد. این معیارها و مبناها شرایطی را فراهم می کند که بتوان بر اساس آنها تحقیقات را طبقه بندی کرد. به طور کلی می توان گفت مفیدترین طرح طبقه بندی انواع تحقیق، حالتی است که در آن دسته بندی ها به حداقل و تفاوتها به حداکثر برسد (خاکی، ۱۳۸۷). تحقیقات علمی بر اساس دو مبنا یعنی هدف و ماهیت، و روش تقسیم بندی می شوند.
۳-۳جامعه آماری تحقیق
از جامعه تعاریف متعددی به عمل آمده است. گروهی از افراد که یک یا چند صفت مشترک دارند، و این صفت یا صفات مورد توجه محقق می باشند (بست، ۱۳۶۹؛ ظهوری، ۱۳۸۷). یا جامعه ممکن است همه افراد، یک نوع خاص و یا عده محدودتری از همان گروه را شامل شود (ظهوری، ۱۳۸۷).
با توجه به تعریف، یک جامعه آماری عبارت است از مجموعه ای از افراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند. معمولاً در هر پژوهش، جامعه مورد بررسی یک جامعه آماری است که پژوهشگر مایل است درباره صفت (صفتهای) متغیر واحدهای آن به مطالعه بپردازد (سرمد و دیگران، ۱۳۷۷).
جامعه آماری این تحقیق، کارکنان شرکت نفت در شهرهای منتخب (اصفهان، یزد، کرمان، تربت حیدریه،مشهد ،بندرعباس ) می باشد.
۳-۴ روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه
نمونه، زیرمجموعه ای است از جامعه که اعضای آن را بخشی از افراد جامعه اصلی تشکیل میدهند (ظهوری، ۱۳۸۷). نمونه، اطلاعاتی را ارائه می کند که بر اساس آن می توان در مورد خصوصیات جامعه قضاوت کرد (همان منبع، ۱۰۰ ). نمونه عبارت است از مجموعه ای از نشانه ها که از یک قسمت، یک گروه یا جامعه ای بزرگتر انتخاب می شود، بطوریکه این مجموعه معرف کیفیات و ویژگیهای آن قسمت، گروه یا جامعه بزرگتر باشد (نادری و سیف نراقی، ۱۳۸۸).در تحقیق حاضر تعداد ۱۳۷ نفر از کارکنان شرکت پخش فراورده های نفتی با تحصیلات لیسانس و فوق لیسانس است. علت اینکه جامعه آماری، با تحصیلات لیسانس و فوق لیسانس انتخاب شده، توجه به تحصیلات و تجارب آنها بوده است. برای بدست آوردن حجم نمونه از فرمول تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران به شرح زیر استفاده گردید .که در آن p و q برابر ۵/۰ و e برابر با ۰۹۵/۰ در نظر گرفته شده است، بنابراین داریم:
۳-۵ روشها و ابزار گردآوری داده ها
ابزار سنجش و گردآوری وسایلی هستند که محقق به کمک آنها می تواند اطلاعات مورد نیاز را برای تجزیه و تحلیل و بررسی پدیده مورد مطالعه و نهایتاً کشف حقیقت گردآوری نماید. این ابزارها نقش ظرفهایی را بازی می کنند که مظروف متناسب با خود را می توانند جای دهند؛ بنابراین باید به گونهای طراحی و سازمان داده شوند که بتوانند مظروف مورد نظر را که همان اطلاعات مربوط به اندازه گیری و سنجش متغیرهای مورد مطالعه است، به نحو مطلوب جمع آوری نمایند (حافظنیا، ۱۳۷۷). روش های موجود جهت جمع آوری اطلاعات عبارتند از:
الف) مشاهده، ب) مصاحبه، ج) پرسشنامه، د) بررسی اسناد و مدارک (آرشیو- کتابخانه) (خلیلی شورینی، ۱۳۷۵).
برای هر روشی ابزار متناسب با آن روش وجود دارد. ابزارهایی که محققان علوم انسانی برای گردآوری اطلاعات تاکنون توانسته اند ابداع نمایند عبارت است از: پرسشنامه، کارت مصاحبه، کارت مشاهده، آزمون، فیش، فرمها و نظایر آنها (حافظنیا، ۱۳۷۷). روش گردآوری داده ها در این تحقیق تلفیقی از روش کتابخانه ای و پرسشنامه و مصاحبه می باشد بدین صورت که با بهره گرفتن از مطالعات موجود در زمینه ترک خدمت کارکنان و مدل های یاد شده در فصل پیشین و مصاحبه با افراد خبره متغیرها و معیارهای موثر بر کاهش ترک خدکت استخراج شد.
۳-۶ اعتبار و پایایی ابزار سنجش
برای آنکه بتوان به نتایج اندازه گیری اطمینان نمود و به عبارت ساده، ادعا نمود که داده های حاصل از اندازه گیری، قابل اطمینان هستند، اندازه گیری باید دارای دو خصوصیت اعتبار[۹۸] و پایایی[۹۹] باشد. این دو مفهوم، ابتدا برای تست های روانشناسی، آزمونهای مهارت و استعداد و توانایی های انجام شغل در امور استخدامی، به کار رفت و بعدها، کاربردش به سایر موارد تعمیم یافت (ظهوری، ۱۳۷۸).
برای بررسی همبستگی بین نتایج دو مرحله نظرسنجی، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. مقدار r به دست آمده برای هرکدام از عوامل با توجه به معیارهای انگیزشی در کاهش ترک خدمت در جدول زیر آمده است.

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:58:00 ب.ظ ]




این رساله با توجه به احساس نیازی که در این زمینه می شد اقدام به بررسی مقالات دهخدا در چرند و پرند کرده و در یک مقدمه و هفت فصل گرد آوری شده است .
در فصل اول : نگارنده کلیّات طرح را که مشتمل بر پیکره بندی تحقیق است ارائه داده و به ترتیب هدف تحقیق، روش تحقیق و پیشینه ی تحقیق را مشخص کرده است .
فصل دوم: به طور اجمال نگاهی به آثار و افکار دهخدا انداخته است.
در فصل سوم: دهخدا و اوضاع و احوال سیاسی زمان او .
در فصل چهارم: طنز و نقد و بررسی آن در مجوعه ی مقالات چرند و پرند پرداخته است.
در فصل پنجم: مقاله نویسی در روزنامه ها و مجلات و تاثیر آنها بر جامعه مورد بررسی قرار گرفته است .
در فصل ششم : ضمن بیان نمونه هایی از چرند و پرند به ویژگی های نثر دهخدا دراثر مذکور پرداخته شده است.
در فصل هفتم : که فصل نتیجه گیری است آراء پژوهنده و یافته های تحقیق ارائه گردیده و نگارنده نظریات خود را که نتیجه ی بررسی است بیان کرده است.
فصل اول
کلیات
۱-۱٫هدف تحقیق:
هدف از این تحقیق، نقد و بررسی شیوه های طنز در مجموعه مقالات چرند و پرند و غنی تر کردن آثار انتقادی،به ویژه نقدهایی است که درباره ی طنز نویسی در مقالات دهخدا به کار رفته و نمودن راهی است برای کسانی که می خواهند به نکته های تازه ای در باب فهم عمیق تر آثار طنز آمیز و انتقادی دست یابند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-۲٫روش تحقیق :
این تحقیق به روش کتاب خانه ای است. و نگارنده کوشیده است برای شناخت دقیق تر و جزیی تر علامه علی اکبر دهخدا ، رفتار، گفتار، کردار، طنز، مقالات و آثار او را مورد پژوهش قرار دهد. و با توجه به آثار مختلف به نقد و بررسی طنز در مجموعه مقالات چرند و پرند بپردازد .
پیشینه ی تحقیق :
درباره ی علامه علی اکبر دهخدا و سیر و حوادث زندگی پر ماجرای او از نظر تاریخی تاکنون آثار گوناگونی پدید آمده است . از جمله : تاریخ مشروطه ی ایران از احمد کسروی که در خصوص اوضاع و احوال زمان دهخدا و مسائل روزمره و مسائل داخلی کشور سخن به میان می آورد ، از صبا تا نیما از آرین یور در مورد زندگی نامه دهخدا و چگونگی روزگار و آثار و افکار و مسائل سیاسی زمان او بحث می کند ، قصه نویسی از دکتر رضا براهنی در خصوص طنز ومقایسه ای بین طنز عبید با دهخدا و روزنامه ها و قصه ها به بحث وگفتگو می پردازد و حاج زین العابدین مراغه ای در خصوص مسائل اقتصادی و مادی و ظلم و بیدادگری زمان و دهخدا سخنی به میان آورده است و همین طور ، تاریخ ادبیات فارسی از برتلس ، آندر یوگنی یویج ، مجله ها ، ماهنامه ها و غیره .
بنا براین در این تحقیق تنها به اثار و افکاری اشاره می شود که رویکرد ادبی به این موضوع داشته باشد . در خصوص نقد و بررسی شیوه های طنز نویسی دهخدا در مجموعه مقالات چرند و پرند تاکنون کاری انجام نگرفته است و تنها در بعضی از مجله ها و ماهنامه ها و کتاب ها فقط در خصوص طنز و مقالات دهخدا توضیحاتی داده شده ، اما ضمن ارج نهادن به کار آنها باید گفت : این تحقیق در نوع خود تازه ترین کاری است که به طور گسترده به نقد و بررسی طنز در مقالات چرند و پرند پرداخته است .
فصل دوم:
دهخدا، آثار و افکار او
۲-۱٫ دهخدا
علامه علی اکبر دهخدا درحدود سال۱۲۹۷هجری قمری (۱۲۵۶هجری شمسی) در تهران محله ی سنگلج؛ محل فعلی “پارک شهر” به دنیا آمد. پدردهخداخان باباخان ازملاکین متوسط قزوین بود. درباره ی خانواده ی دهخدا جز اینکه یک خواهر و دو برادر به نام های یحیی خان و ابراهیم خان داشته چیزی نمی دانم دهخدا نه ساله بودکه پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی مادرخود به تحصیل پرداخت و تحت تعلیم شیخ غلام حسین بروجردی که ازفضلای بزرگ عصربود به فراگیری زبان عربی و معارف اسلامی پرداخت. این استاد نقش موثری در پرورش اندیشه ی دهخدا داشت، بطوری که دهخداخود معتقد بود که هر چه دارد بر اثرتعلیم آن بزرگ مرد است .گذشته ازاین از محضرآیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی نیزسود فراوان برد و پس از افتتاح مدرسه ی سیاسی درتهران ، دهخدا در آن مدرسه به تحصیل پرداخت و زبان فرانسه را نیز آموخت
( آرین یور، ۱۳۵۱، ۷۸- ۷۷)
نظری به زندگی نامه استاد علی اکبر دهخدا نشان می دهد که وی از خردسالی تا واپسین روزهای حیات ، حوادث عظیم و درشت بسیار دیده و رنج و راحت به یک اندازه نداشته است .
رفتن سایه ی پدر از کودکی ، تیمار داری مادر بینا ومهربان ، مراقبت و راهبری استادان دلسوز و دل آگاه ؛ یک زمان از آموختن نیاسودن ، تلاش در آغاز جوانی برای گذران و معاش خانواده تحت تکفل ، رو آوردن به نویسندگی و در افتادن با زورمندان استبداد پیشه ، محاکمه وتطمیع و تهدید و تبعید شدن و وطن دردیار غربت سرکردن و پس از بازگشت به وطن هنوز از گزند حوادث دمی نیاسودن باز متواری شدن و مهاجرت کردن این همه نیمی از عمر استاد علی اکبر دهخدا است.
استاد علی اکبر دهخدا درزندگی مادی وسعتی نداشت ، گشاده دست و بی تکلف بود و گاه بخشش تا حد ایثار داشت . شک را بزرگترین حربه ای می دانست که خداوند به بشر داده است . معتقد بود که در همه چیز و همه کار نخست باید شک و تردید به کار برد تا به حققیت رسید. می گفت: هر چیزی که در آن « اگر و مگر » و کش و تردید به کار رود از حقیقت خالی است زیرا جایی که حقیقت باشد در آن تردید و « اگر و مگر » راهی ندارد . از شک به حقیقت رسیدن هنر استاد علی اکبر دهخدا بود.
و بعدهاکه معاون الدوله غفاری به سفارت ایران در کشورهای حوزه ی بالکان منسوب شد دهخدا با وی به اروپا رفت و دو سال در اروپا و بیشتردر وین پایتخت اتریش زیست و زبان فرانسه را کامل تر فراگرفت و بادانش های جدید آشنایی یافت. یادگیری زبان فرانسه راهی بود برای آشنایی بیشتر دهخدا با دنیای پیشرفته ی عصرخود.
بازگشت دهخدا به ایران همزمان با آغاز مشروطیت بود و از همین جا تجربه ی بزرگ زندگیش آغاز شد.با سری پرشوربه آزادیخواهان پیوست و در سال ۱۳۲۴ هجری قمری به استخدام اداره ی شوسه ی خراسان درآمد که انین الضرب مهدوی آن را اداره می کرد امّا در این شغل تنها شش ماه دوام آورد و از آن کار کناره گرفت ، و به روزنامه نگاری و مقاله نویسی ( در پشتیبانی و پیشرفت مشروطه طلبان و آزادیخواهان) روی آورد.
دراوایل سال ۱۳۲۵میرزاقاسم خان تبریزی (که بعدهابه صوراسرافیل معروف شد)به مشروطه خواهان پیوست و در اندیشه ی تاسیس یک روزنامه به همراهی میرزا جهانگیرخان شیرازی برآمد، میرزاجهان گیرخان نیز از آزادیخواهان بنام ایران و مردی پرکاروزحمت کش و سرسخت بود و تمام سعیش براین بودکه خیانت رجال حکومت و بند و بست آنان را با عمّال بیگانه فاش وآنان را رسوا سازد و بنا براین همیشه منفور محافل ارتجاعی بود.
( آرین پور ؛ ۱۳۵۱: ۸۰- ۷۷)
با اوج گرفتن مبارزات آزادی خواهان بر ضد حکومت وقت روزنامه صور اسرافیل که روزنامه ای بود جهت ابراز عقاید و نظریات آنها در معرض خطر و توقیف قرارگرفت در این بین برای علی اکبر دهخدا مشکلات فراوانی بوجود می آمد و به هر طریقی که ممکن بود توانست خود را از این مشکلات و مصائب برهاند .
از اهم این مشکلات یکی اینکه محمد علی شاه با فرستادن پول و هدیه می خواست او را از جرگه ی مبارزان خارج سازد و به دربار بکشاند امّا علاّمه علی اکبر دهخدا به هیچ عنوان زیر بار نمی رفت. ( دهخدا؛ ۱۳۵۵:۱۶-۱۴)
دیگر تهدید شدن به مرگ است از طرف حاکم گیلان که دهخدا توانست با زیرکی خاص از این بلا خود را نجات دهد. یکی دیگر تهمتی است که از طرف طلاب وقت در اعتراض به بعضی مقالات وی در روزنامه ی صور اسرافیل صورت گرفته بعد موضوع را در مجلس پی گیری می کنند و سرانجام علاّمه علی اکبر دهخدا از بند تهمت رهایی می یابد . درباره ی این تهمت خودش می گوید : در یکی از شماره های صور اسرافیل مقاله ی تندی بر ضد روحانیون نوشته بود . جمعی از آخوندهای مفسدجو طباطبایی را ملاقات کرده و او را بر ضد نویسندگان آن مقاله خشمگین می کنند وبه او می گویند که مندرجات مقاله ی صور اسرافیل بر خلاف موازین شرع مبین وتوهین به دین اسلام است . مرحوم طباطبایی که گاهی عصبانی می شد ، به قول معروف از کوره در می رفت به بهبهانی می گوید آقا شما مقاله ی صور اسرافیل را خوانده اید، بهبهانی با خونسردی جواب می دهد، بلی، طباطبایی با عصبانیت می گوید نویسندگان این مقاله کافرند و به اسلام توهین کرده اند و واجب القتلند. این خبر به محمد علی شاه می رسد و او که آرزومند بود نفاقی مابین مشروطه خواهان پیش بیاید وبه مقصود نهایی خود نزدیکتر شود یک دسته سوار در حدود دویست نفر برای محافظت اداره و مدیران و کارکنان روزنامه ی صور اسرفیل که در خیابان علاء الدوله بود می فرستند . عده ی زیادی سوار دو طرف خیابان و مقابل اداره روزنامه صف می کشند و صاحب منصب آنها طرف علی اکبر دهخدا و میرزا جهانگیر خان رفته و می گوید: چون اعلی حضرت استنباط کرده اند که جان شما در خطر است ما را برای حفاظت جان شما فرسناده اند و ما در اختیار شما هستیم و منتظر اوامر شما می باشیم . جهانگیر خان و علامه علی اکبر دهخدا به او جواب می دهند که ما مشروطه خواه و مطیع قانون هستیم و هر تصمیمی را که مجلس شورای ملی بگیرد و لو حکم قتل ما باشد با کمال میل استقبال می کنیم و از لطف شما ممنون هستیم تشریف ببرید و به شاه عرض نمایید ، پنج تومان که تنها دارایی روزنامه بود و می خواستند با آن پول کاغذ روزنامه بخرند به صاحب منصب داده و گفتند چون سواره ها شناخته شده اند این پول را برای خوردن چای میان آنان تقسیم کنید .
«خبر گفتگوی جهانگیر خان و علامه علی اکبر دهخدا با صاحب منصب مذکور به گوش مرحوم طباطبایی می رسد و آن سید خوش فطرت چنان متاسف می شود که مدتی گریه می کند و حس قانون دوستی آنها را تقدیر می کند و می گوید : تا ایران این گونه مردمان را دارد هرگز نخواهد مرد، و مشروطه جاویدان خواهد ماند . علامه علی اکبر دهخدا مبارزات خود را همراه دیگر مبارزان راه آزادی و مشروطیت ادامه می دهد. » ( دهخدا ، ۱۳۵۵: ۶۶- ۶۴)
۲-۲٫آثار و افکار دهخدا:
علامه علی اکبر دهخدا علاوه بر مقالات سیاسی و انتقادی در چرند و پرند و کتاب های امثال و حکم و لغت نامه که از خود بر جای گذاشت ، در ترجمه ی کتب مهم فرانسوی نظیر « روح القوانین » منتسکیو و « عظمت و انحطاط روم » تالیف « گیبسن » نیز تصحیح دیوان های شعرای بزرگ مانند حافظ و سید حسن غزنوی و ناصر خسرو رنج ها بر خود هموار ساخت و از همه بیشتر در تهیه وتدوین و تکمیل لغتنامه زحمت کشید . اینک برای نمونه از شعر دهخدا یکی از بندهای مسمط معروف پنج بندی او را که دهخدا در اثر دیدن همکار جوان مقتولش میرزاجهانگیرخان در خواب پس از بیداری از آن خواب آشفته در سویس سروده نقل می کنیم :

«ای مرغ سحر چو این شب تار بگذاشت ز سر سیاه کاری
وز نغمه ی روح بخش اسحار رفت از سر خفتگان خماری
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:57:00 ب.ظ ]