کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۲) مواد ۳۸۶ و ۳۸۱ قانون تجارت

قسمت اول) ماده ۳۸۶

در این ماده شرط تحدید مسئولیت بابت تلف یا گم شدن کالا معتبر شناخته شده است و این ماده اشعار می‌دارد: «اگر مال التجاره تلف یا گم شود، متصدی حمل و نقل مسئول قیمت آن خواهد بود، مگر اینکه ثابت نماید تلف یا گم شدن مربوط به جنس خود مال التجاره یا مستند به تقصیر ارسال کننده و یا مرسل الیه و یا ناشی از تعلیماتی بوده که هیچ متصدی مواظبتی نیز نمی توانست از آن جلوگیری نماید. قرارداد طرفین می‌تواند برای میزان خسارت، مبلغی کمتر یا زیادتر از قیمت مال التجاره معین نماید.» یکی از حقوق ‌دانان برجسته، اثر شرط تحدید مسئولیت را در این فرض، تنها جابجایی بار اثبات دانسته است و بیان نموده اند که متصدی حمل مسئول نیست مگر آنکه ارسال کننده (یا مرسل الیه) تقصیر او را به اثباب برساند؛[۲۰۳] شرط محدود کننده در صورت اثبات تقصیر متصدی هیچ اثری ندارد. در اینجا فرصت بحث درباره اثر شروط کاهش مسئولیت نیست؛ همین اندازه بگوییم که این عقیده به پیروی از رویه قضایی پیشین فرانسه ابراز شده است؛ رویه ای که نزدیک به نیم قرن درباره این شرط اجرا می شد. اما سال ها است که این رویه به واسطه تأثیر دکترین، متحول شده است؛ مدت ها است که به شرط عدم مسئولیت، اثر مقصود طرفین (برائت کامل) از مسئولیت داده می‌شود مگر آنکه متصدی حمل مرتکب یک تقصیر عمدی یا سنگین شده باشد. به علاوه رویه پیشین تنها ‌در مورد شرط عدم مسئولیت اعمال می شد نه شرط محدود کننده؛[۲۰۴] مع الوصف حقوقدان مذکور این راه حل را در فرض ماده ۳۸۶ که تنها از شرط محدود کننده سخن می‌گوید، اعمال ‌کرده‌است. به هر حال شرط محدود کننده مسئولیت متصدی در صورت تلف یا گم شدن کالا، متصدی را نسبت به مازاد مبلغ، به طور کامل از مسئولیت رها می‌سازد مگر آنکه او مرتکب یک تقصیر عمدی یا سنگین شده باشد یا احراز شود که قصد طرفین، تنها برداشتن تعهد ایمنی از دوش متصدی بوده است که در این صورت متصدی حمل در صورت ارتکاب تقصیر، مسئول است.[۲۰۵]

نکته دوم آنکه نباید از حکم ماده ۳۸۶ قانون تجارت چنین نتیجه گرفت که تنها شرط محدود کننده مسئولیت در قرارداد حمل معتبر است و نه شرط عدم مسئولیت؛ قانون‌گذار در مقام بیان این امر نبوده است؛ تنها خواسته است یادآور شود که مسئولیت متصدی بابت تلف کالا یا گم شدن آن در هر دو سوی مثبت و منفی، جنبه تکمیلی دارد؛ می توان بر آن افزود یا از آن کاست. از این دیدگاه حتی می توان گفت که شروط عدم مسئولیت را نیز به طور ضمنی معتبر شمرده است. اگر هم چنین نباشد، تنها می توان گفت که ماده ۳۸۶ حکمی ‌در مورد شرط عدم مسئولیت بابت تلف یا گم شدن کالا توسط متصدی ندارد. در این صورت درستی یا نادرستی آن تابع قواعد عمومی است و با توجه به آنچه پیشتر گفته شد[۲۰۶] و به ویژه آنچه در مباحث بعدی بیان می‌گردد، خواهیم دید که اصل، درستی این شروط است.

قسمت دوم) ماده ۳۸۱

ماده ۳۸۱ قانون تجارت شرط عدم مسئولیت را – که از آن به «قید عدم مسئولیت» تعبیر ‌کرده‌است – در موردی که عدل بندی کالا عیب ظاهر داشته باشد، معتبر دانسته است. این ماده نیز مفهوم مخالف ندارد و بدین معنا نیست که شرط یا، به زبان قانون تجارت، «قید» عدم مسئولیت تنها در موردی معتبر است که عدل بندی عیب ظاهر داشته باشد. برای اثبات این امر، ناگزیر از بیان یک مقدمه کوتاه هستیم. ماده ۳۸۶ قانون تجارت مسئولیت متصدی حمل و نقل را، برخلاف قانون مدنی[۲۰۷]، با افزودن یک تعهد ایمنی، تعهد به نتیجه دانسته است؛ دیگر نه تنها اثبات تقصیر متصدی لازم نیست، از سوی او نیز اثبات بی تقصیری کافی نیست؛ برای رهایی از مسئولیت باید وجود یک علت خارجی را ثابت کند.[۲۰۸] ماده ۳۸۶ قانون تجارت این علت های خارجی را بر می شمارد: «… مگر اینکه ثابت نماید تلف یا گم شدن مربوط به جنس خود مال التجاره یا مستند به تقصیر ارسال کننده یا مرسل الیه یا ناشی از تعلیماتی بوده که یکی از آن ها داده‌اند و یا مربوط به حوادثی بوده که هیچ متصدی مواظبتی نمی توانست از آن ها جلوگیری کند.» بدین سان، این علت خارجی از جمله ممکن است تقصیر ارسال کننده باشد. یکی از روشن‌ترین تقصیرهای ارسال کننده، عدل بندی نامناسب و معیوب کالا است. متصدی حمل با اثبات اینکه ارسال کننده، کالا را به شیوه نامناسبی عدل بندی کرده بوده است، از مسئولیت رها می شود. اما ماده ۳۸۱ اشعار می‌دارد که اگر متصدی از این عدل بندی نامناسب آگاه باشد و با وجود این مال التجاره را قبول کند دیگر نمی تواند برای رهایی از مسئولیت به عدل بندی معیوب استناد کند. عدل بندی نامناسبی که متصدی از آن آگاه بوده است علت خارجی به شمار نمی رود. حتی اگر عبارت «عدل بندی عیب ظاهر داشته» را لزوماًً به معنی آگاهی متصدی از عیب عدل بندی در نظر نگیریم، باز هم می توان گفت عدم اطلاع او در شرایطی که یک فرد متعارف باید از این عیب بسته‌بندی آگاه می‌بود، خود یک تقصیر است. نتیجه در هر حال آن است که در صورتی که عدل بندی عیب ظاهر داشته باشد، آواری، ناشی از علت خارجی نخواهد بود و متصدی به حکم قواعد عمومی، مسئول است. آنچه ماده ۳۸۱ در مقام بیان آن است جز این نیست. اما البته می افزاید اگر می‌خواهد از مسئولیت رها شود، باید شرط عدم مسئولیت کند. اکنون باید از خود پرسید که اگر آنچه در این ماده ‌در مورد شرط عدم مسئولیت گفته شده است، مفهوم مخالف ندارد، چرا نباید حکم آن ‌در مورد اعتبار قید عدم مسئولیت به سایر موارد مسئولیت متصدی، توسعه یابد؟

بدین ترتیب به نظر می‌رسد با توجه به توضیحات فوق، از جمع ماده ۳۸۶ قانون تجارت (که قواعد مربوط به مسئولیت متصدی در صورت تلف یا گم شدن را در هر دو سو – افزایش و کاهش مسئولیت – تکمیلی می‌داند) و ماده ۳۸۱ همان قانون که شرط عدم مسئولیت را در صورتی که عدل بندی کالا، عیب ظاهری داشته باشد معتبر می‌شمارد، بدون آن‌که مفهوم مخالف داشته باشد، به آسانی می‌توان نتیجه گرفت که شروط کاهش مسئولیت (اعم از شرط محدود کننده و شرط ساقط کننده) دست کم ‌در مورد مسئولیت متصدی حمل و نقلی که تابع این قانون است، معتبرند.

۳) مواد ۵۰۹ و ۵۱۷ قانون مدنی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 08:52:00 ب.ظ ]




کلیات تحقیق(شامل طرح تحقیق)

۱-۱- مقدمه:

اخلاق را مجموعه‌ای از صفات روحی و باطنی انسان تعریف کرده‌اند که به صورت اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی می‌شود، بروز ظاهری پیدا می‌کند و بدین سبب گفته می‌شود که اخلاق را از راه آثارش می‌توان تعریف کرد. استمرار یک نوع رفتار خاص، دلیل بر آن است که این رفتار یک ریشه درونی و باطنی در عمق جان و روح فرد یافته است که آن ریشه را خلق و اخلاق می‌نامند.دامنه اخلاق را در حد رفتارهای فردی تلقی می‌کنند، اما رفتارهای فردی وقتی که در سطح جامعه یا نهادهای اجتماعی تسری پیدا می‌کند و شیوع می‌یابد، به نوعی به اخلاق جمعی تبدیل می‌شود که ریشه‌اش در فرهنگ جامعه می‌دواند و خود نوعی وجه غالب می‌یابد که جامعه را با آن می‌توان شناخت(قراملکی[۱]، ۱۳۸۷). امروز در تجزیه و تحلیل رفتار سازمان ها، پرداختن به اخلاق و ارزش های اخلاقی یکی از الزامات است. نماد بیرونی سازمان ها را رفتارهای اخلاقی آن ها تشکیل می‌دهد که خود حاصل جمع ارزش های گوناگون اخلاقی است که در آن سازمان ها، ظهور و بروز یافته است.

در شرایط کنونی رعایت نشدن برخی معیارهای اخلاقی، نگرانیهای زیادی را در بخش‌های دولتی و غیردولتی به وجود آورده است. سقوط معیارهای رفتاری در بخش دولتی، پژوهشگران را واداشته تا در جستجوی مبناهای نظری در این رابطه بوده تا بتوانند مسیر مناسب اجرایی آن را فراهم سازند. لذا یکی از عمده ترین دغدغه های مدیران کارآمد در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بسترهای مناسب بـرای عوامل انسانی شاغل در تمام حرفه ها است تا آن ها با حس مسئولیت و تعهد کامل به مسایل در جامعه و حرفه خود به کار بپردازند و اصول اخلاقی حاکم بر شغل و حرفه خود را رعایت کنند.

بر اساس آنچه که گفته شد، اخلاق بر تعهد سازمانی و شغلی افراد تاثیرات بالقوه ای دارد و با کاهش فساد اداری راه را برای توسعه سلامت سازمانی هموار می‌سازد. ‌بنابرین‏ در تحقیق حاضر سعی بر آن است تا رابطه اخلاق سازمانی را بر تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه پیام نور شیرازمورد بررسی قرار دهد.

۱-۲- بیان مسئله:

با توجه به اینکه امروزه بسیاری از سازمان ها و شرکت ها در تلاشند تا به حداکثر بهره وری قابل حصول دست یابند، مهم است که مدیران درک بهتری از عوامل مؤثر برنگرشهای کارکنان و رفتار آنان داشته باشند. اهمیت روز افزون مسئله درک کارکنان و توجه به خواسته های آنان به جهت تقویت بازده رفتاری و روانی آنان باعث شده است که سازمان‌ها گزینه هایی(مثل تسهیم کارکنان در سود، وقت کاری شناور، شفافیت در برنامه ها و دستورالعمل ها و…) را به کارکنانشان ارائه نموده تا به کارکنان بگویند که نسبت به آن ها تعهد دارند. این گزینه های ارائه شده می‌تواند شکل دهنده ابعادی از جو سازمانی(مثل جو اخلاقی و جو حمایتی) باشد. ‌بنابرین‏ ارزیابی اینکه آیا این جو سازمانی به عنوان تعهد سازمان به فرد توانسته است در کارکنان نتایج مثبت روانی و رفتاری( مثل تعهد سازمانی) ایجاد نمایند یا خیر، مهم است.

یکی از مهمترین پیامدهای مطلوب رفتاری برای هر سازمانی بی شک تعهد سازمانی کارکنان آن سازمان می‌باشد. حجم وسیع فساد های اداری گزارش شده، غیبت ها، ترک خدمت، عدم رعایت مقررات سازمانی و وجود عارضه های سازمانی بسیار، همه و همه اشاره ‌به این دارد که تعهد کارکنان به سازمان تاثیر بسیار زیادی را بر حفظ دارایی‌های سازمان و به طور کلی بر موفقیت سازمان دارد. به همین دلیل، بحث تعهد سازمانی نیز در مطالعات اخیر محققان داخلی و خارجی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. تعهد سازمانی تحت عنوان حالتی روانی تعریف شده است که کارمند را به سازمان متصل ساخته و احتمال ترک شغل را در آن کاهش می‌دهد(آلن و می یر[۲] ،۱۹۹۰). در یک نگاه کلی بایستی عنوان نمود که سهم پژوهش های انجام شده در کشورمان در رابطه با تاثیر متغیر های سازمانی بر تعهد سازمانی بسیار کم است وحجم عمده ای از پژوهش های موجود در زمینه تعهد سازمانی ‌بر تاثیر و رابطه متغیر های فردی مرتبط و یا مؤثر بر تعهد سازمانی متمرکز شده اند و شاید اساسی ترین ویژگی های فردی سهیم در شکل گیری تعهد سازمانی متغیرهایی همچون حیطه کنترل ( روتر[۳]،۱۹۹۶) یا سبک وابستگی(بولبی[۴]،۱۹۶۹) باشند و تحقیقات در زمینه تاثیر مؤلفه‌ های اخلاق سازمانی بر پیامد های رفتاری کارکنان(مثل تعهد سازمانی) کم است..

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ب.ظ ]




    1. – Trudel. G ↑

    1. -Gelder, Mayou & Geddes ↑

    1. -sexology ↑

    1. -kamasutra. ↑

    1. – Quvjyn Ridley ↑

    1. – Saykl ↑

    1. – Duits, van Oirschot ↑

    1. -Fredri Creek ↑

    1. – Stone ↑

    1. – Abraham ↑

    1. -Wabs ↑

    1. – Erik Erikson ↑

    1. – Alfred Adler ↑

    1. – Bandura ↑

    1. – Srbyn ↑

    1. – Asyrafkyn ↑

    1. – Elizabeth Jane He ↑

    1. – Mc Ydr ↑

    1. – Nancy Good ↑

    1. -Olson,D.H.,Russell,C.S.,Sprenkle,D.H. ↑

    1. -L Abate,l.,Mchenry,S. ↑

    1. -Frits Perls ↑

    1. -Ruesch ↑

    1. -Florentine Nicclo Machiaveli ↑

    1. -Double bind ↑

    1. -Bateson,G.,Jackson,D.D.,Haley,J.Weakland,j. ↑

    1. -Grinker ↑

    1. -Satir ↑

    1. -Waltz lawick ↑

    1. -Explicit,Implicit ↑

    1. -Berne ↑

    1. -Transactioral analysis ↑

    1. -Turkweitz ↑

    1. -Yong long ↑

    1. -Oliver & Miller ↑

    1. -Berg & Groce ↑

    1. -Miller ↑

    1. -Van gelisti & Alexander ↑

    1. -Caughlin & Huston ↑

    1. – couple commrnication programe ↑

    1. – Howard & Markman ↑

    1. – Bary ↑

    1. – cole ↑

    1. – Pataki & Finkel ↑

    1. -Hansson & Lumdbland ↑

    1. – Gottman & Karkoff ↑

    1. – Schiling ↑

    1. – Christensen & Layer & Heavey ↑

    1. – Baucom ↑

    1. -Caughlin & Huston ↑

    1. – Nakotery & Rogers ↑

    1. – Markman ↑

    1. – Burleson ↑

    1. – Herbert, K. ↑

    1. -Kotrla, Dyer & Stelzer ↑

    1. -Brezsnyak & Whisman ↑

    1. – Nichols ↑

    1. – Slosarz ↑

    1. -Byers ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ب.ظ ]




۲ـ۵ـ۱ـ سیستم اطلاعات مدیریت و نقش‌های مدیران

در سازمان‌های امروزی نقش‌های مدیران نسبت به گذشته پیچیده تر گردیده است. مک لئود (۱۹۹۰) به نقل از مینتزبرگ[۹۲]، اظهار می‌دارد که “اطلاعات در سازمان به طور مستمر جریان پیدا می‌کند و مدیر نقش‌های مختلفی که ایفا می‌کند عامل اصلی ایجاد تسهیل جریانی اطلاعاتی است، این نقش‌ها به طور کلی به سه دسته تقسیم می‌شوند: ۱٫ نقش ارتباطی (تعاملی) ۲٫ نقش اطلاعاتی و ۳٫ نقش تصمیم گیری” (ص ۵۵).

مقام و اختیار

سعی و قانونی «مدیر»

نقش های متقابل شخصی

ـ رئیس تشریفاتی

ـ رهبر

ـ رابط

نقش های اطلاعاتی

ـ گیرنده

ـ نشر دهنده

ـ سخنگو

نقش های تصمیم گیری

ـ سوداگری

ـ مشکل گشایی

ـ تخصیص دهنده منابع

ـ مذاکره کننده

شکل ۲ ـ ۵ : سیستم اطلاعات مدیران و نقش‌های مدیران

منبع : «هامپتون »[۹۳]، ۱۹۸۶، ص ۲۳٫

۲ـ۵ـ۲ـ دانش مدیریت

امروزه واژه دانش برای تشریح دو نوع دانش که در استفاده از رایانه نقش کلیدی دارند به کار می‌رود.

الف ـ سواد کامپیوتری[۹۴]

منظور از سواد کامپیوتری، آشنایی با کامپیوتر و اصطلاحات کامپیوتری می‌باشد. رضائیان (۱۳۸۵) عقیده دارد که “دانش کار با رایانه، سواد کار با رایانه نامیده می‎شد، این دانش شامل شناخت واژگان رایانه، شناسایی قوت‌آموزش‌ها و ضعف‎های رایانه، توان استفاده از رایانه و مانند آن است” (ص ۹) .

ب ـ سواد اطلاعاتی[۹۵]

صرافی زاده و پناهی (۱۳۸۴) عقیده دازند که : “سواد اطلاعاتی یعنی آشنایی با نحوه استفاده از اطلاعات در هر مرحله از فرایند حل مسئله یعنی اینکه مدیر بداند اطلاعات از کجا فراهم می‌شود و چگونه باید آن را با همکاری دیگران مورد استفاده قرار دهد” (ص ۳۸). رضائیان (۱۳۸۵) به نقل از مک لئود اظهار می‌دارد که “سواد استفاده از اطلاعات وابسته به سواد رایانه نیست. مدیری ممکن است استفاده از اطلاعات را داشته باشد ولی سواد استفاده از رایانه را نداشته باشد. مطلوب آن است که مدیر هر دو سواد را توأماً داشته باشد” (ص ۹). ‌بنابرین‏ مدیران امروز در مواجهه با سیستم‌های اطلاعاتی دارای نقش‎های گوناگونی هشتند و نیازمند دانش و مهارت‌های خاص
می‌باشند.

۲ـ۶ـ نقش کامپیوتر در سیستم اطلاعات مدیریت

در سال‌های اخیر کامپیوتر به عنوان جزء لاینفکی از سیستم‌های اطلاعاتی در مؤسسات و شرکت‌های بازرگانی و سایر سازمان‌های دولتی و خصوصی مطرح شده اند. برای خیلی‌ها این سوال مطرح است که چرا این همه تمایل برای استفاده از کامپیوتر در سیستم‌های اطلاعاتی وجود دارد؟ برین (۱۹۸۸) علت الزامی‌بودن کامپیوتر برای پردازش داده ها را به شرح زیر بیان می‌کند:

۱ـ سازمان‌ها روز به روز از نظر وسعت، حوزه عملیات و پیچیدگی وظایف در حال رشد هستند و لذا مجبورند که خدمات و محصولات بیشتری تولید کنند و از نظر نیروی انسانی نیز پرسنل بیشتری به کار می‌گیرند و به همین دلیل نیاز بیشتری به اطلاعات دارند.

۲ ـ مدیران و دیگر کسانی که برای انجام امور و تصمیم‌گیری‌ها تقاضای مستمر برای انواع اطلاعات دارند، می‌خواهند که این اطلاعات به طور منظم، دقیق، به موقع و مناسب با نیاز آنان تهیه و ارئه شود (ص ۳۲).

۲ـ ۷ ـ ویژگی‌های استثنایی کامپیوتر

“کامپیوتر عبارت است از وسیله ای که می‌تواند یک سری دستورالعمل را دریافت، پردازش، ذخیره و نتیجه را ارائه نماید” (صرافی زاده و پناهی، ۱۳۸۴، ص ۸۵). کامپیوتر دارای ویژگی‌هایی باشد که به دلیل این ویژگی‌ها به عنوان یک ابزار با کارایی استثنایی و منحصر به فرد در کلیه ابعاد زندگی مدرن رسوخ پیدا ‌کرده‌است. گلیسون و چودهاری[۹۶] (۲۰۰۲) بیان می‌کند که:

ویژگی‌های خاصی که باعث اهمیت روزافزون کامپیوتر گردیده است عبارتند از:

۱٫ سرعت : کامپیوتر می‌توانند هزاران دستور را در هر ثانیه اجراء نمایند و ‌بنابرین‏ کاری که کامپیوتر در چند دقیقه انجام می‎دهد ممکن است کار چند سال نیروی انسانی باشد. این مزیت به سیستم اطلاعاتی اجازه می‌دهد که اطلاعات را در زمان مناسب برای مدیران فراهم سازد. البته باید توجه داشت که برنامه ریزی صحیح و انتخاب سخت افزار و نرم افزار مناسب شرط اصلی بهره گیری از سرعت کامپیوتر است.

۲٫ دقت : کامپیوترها می‌توانند مقادیر زیادی از داده ها را به دقت و بدون اشتباه پردازش نمایند.

۳٫ قابلیت اطمینان : میزان دقتی که در کامپیوترها وجود دارد موجب می‌شود که درجه اطمینان نسبت به نتایج پردازش داده ها زیاد باشد.

۴٫ اقتصادی بودن : کامپیوترها اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرند در مقایسه با سیستم‌های دستی مقرون به صرفه هستند (ص ۲۲ و ۲۳).

۲ـ۷ ـ۱ـ مدل عمومی‌یک سیستم کامپیوتر

در اواخر دهه ۱۹۴۰ جان وان نیومن[۹۷] و همکارانش شرحی از معماری داخلی یک کامپیوتر الکترونیکی ایده آل ارائه دادند که از آن تاریخ تاکنون اغلب کامپیوترها بر مبنای این معماری طراحی می‌گردند. واحدهای تشکیل دهنده ی این معماری عبارتند از: یک واحد انجام محاسبات، واحد کنترل عملیات، حافظه جهت نگهداری
داده ها، برنامه و واحدهای ورودی و خروجی.

حافظه جانبی

ـ دیسک مغناطیسی

ـ نوار مغناطیسی

ـ دیسک نوری

ابزارهای ارتباطی

پردازنده مرکزی CPU[98]

ـ واحد محاسباتی/ منطقی

ـ واحد کنترل

ـ واحد محاسباتی/ منطقی

ـ واحد کنترل

حافظه اصلی

ابزارهای خروجی

ـ چاپگر

ـ ترمینال‌های نمایش تصویری

ـ پلاتر

ـ ابزارهای خروجی صوتی

ـ میکرو فیلم/ میکروفیش

ابزارهای ورودی

ـ صفحه کلید

ـ ماوس

ـ اسکنر دیجیتالی

ـ میکروفون

ـ ابزارهای ورودی صوتی

شکل ۲ ـ ۶ : مدل عمومی‌یک کامپیوتر

منبع: «صرافی زاده» و «پناهی»، ۱۳۸۴، ص ۸۷

۲ـ۸ـ تفاوت بین کامپیوتر و سیستم‌های اطلاعاتی

مدیسون و پارنتون[۹۹] (۱۹۹۶) عقیده دارند که “گرچه سیستم‌های اطلاعاتی متکی به کامپیوتر، از تکنولوژی

کامپیوتر جهت پردازش داده های خام[۱۰۰] به اطلاعات معنی دار[۱۰۱] استفاده می‌کنند، تفاوتی روشن بین یک کامپیوتر و برنامه کامپیوتری در یک سو و یک سیستم اطلاعاتی در سوی دیگر وجود دارد” (ص ۱۱).

کامپیوترهای الکترونیکی و برنامه های نرم افزاری مرتبط، ابزارها و مواد سیستم‌های اطلاعاتی هستند. کامیپوتر ابزاری برای ذخیره سازی و پردازش داده ها فراهم می‌آورند. برنامه های کاربردی یا نرم افزار، دسته ای از ابزارهای عملیاتی هستند که فرایند پردازش در کامپیوتر را هدایت و کنترل می‌نمایند. “آگاهی از طرز کار کامپیوتر و برنامه های کامپیوتری جهت طراحی راه حل‌هایی برای مشکلات سازمانی مهم است اما جایگاه آن ها در سیستم‌های اطلاعاتی دقیقاً به عنوان یک جزء از سیستم مطرح می‌باشد” (دیرال[۱۰۲]، ۱۹۷۵، ص ۱۰). ‌بنابرین‏، کامپیوتر و برنامه ها، در سیستم‌های اطلاعاتی مانند چکش و میخ در ساختن یک خانه می‌باشند. اما آن ها به تنهایی قادر به تولید اطلاعات برای یک سازمان نیستند، بلکه جزئی از سیستم اطلاعات مدیریت محسوب می‌گردند.

۲ -۸- ۱- جایگاه سیستم‌های اطلاعات مدیریت، به ‌عنوان یک سیستم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ب.ظ ]




    1. Council Regulation (EC) No 4/2009 of 18 December 2008 on jurisdiction, applicable law, recognition and enforcement of decisions and cooperation in matters relating to maintenance obligationshttp://eur-lex.europa.eu/LexUriServ/LexUriServ.do?uri=OJ:L:2009:007:0001:01:EN:HTML

    1. Case C-281/02, Owusu v. N.B. Jackson, 2005 E.C.R. I-1383 ↑

    1. Kono, Toshiyuki and Jurcys, Paulius, p7. ↑

      1. در بند ۱ ماده ۲۰۶ اصول الی اینچنین آمده است : دادگاهی که حسب اقامتگاه خوانده،به مسئله رسیدگی می‌کند می‌تواند به سایر خواندها هم رسیدگی کند به شرط اینکه موضوعات از چنان اهمیتی برخوردار باشند که رسیدگی توامان ارجح بر تعارضی باشد که ممکن است از نتیجه آرا پیش می‌آید، البته در هر صورت، باید رابطه مستقیم و اساسی و قابل پیش‌بینی بین این کشور با سایر خوانده هایی که در کشورهای دیگر مقیمند احراز شود وکشور دیگری که در کل به آن قضیه نزدیک تر است موجود نباشد که در این صورت دادگاه آن کشور صالح به رسیدگی است.حسب بند ۴ همین ماده در صورتی که دادگاه دارای صلاحیت رسیدگی شناخته شد،نسبت به تمامی ضررهای وارده در هر کجا که واقع شده باشد، می‌تواند رسیدگی نماید.در بند ۱ ماده ۲۰۸ اصول تلفیقی گفته شده: درمورد تعدد خوانده که در کشورهای مختلف سکونت دارند، دادگاهی که به مورد یکی از آن ها می‌تواند رسیدگی نماید نیست به سایرین هم حق رسیدگی دارد، البته به شرط اینکه این کار برای جلوگیری از ریسکی که ممکن است از عدم مطابقت نهایی آرا محتملاً ایجاد می شود لازم باشد. در بند ۲ هم بیان داشته : که این امر در صورتی که توافقی فیمابین طرفین باشد اجرا نمی گردد.اصول ژاپن ‌به این مبحث اشاره نکرده است و در قسمت دادرسی های موازی در ماده۱۱۰ احکامی را ذکر کرده که در این مورد هم تا حدودی کاربرد دارد. ↑

    1. risk of incompatible judgments. ↑

    1. A person who is one of a number of defendants may also be sued in the courts of the State where any of the defendants is habitually resident, provided…. ↑

    1. اصول الی در بند ۲ ماده ۲۱۲ دادگاه را در ذی صلاح دانستن خود نسبت به دعاوی اضافه ای غیر مرتبط با مالیکت فکری برحذر دانسته است، و در بند ۳ از رد دعاوی اضافه ای که صرفا بر مبنای قانون خارجی طرح شده است(و بر اساس قانون داخلی چنین حکمی وجود ندارد) برحذر دانسته است ↑

    1. Same situation of law and fact. ↑

    1. Disputes involve essentially the same factual situation. ↑

    1. Involve essentially the same legal situation. ↑

    1. Involve essentially the same legal situation. ↑

    1. Disputes involve essentially the same factual situation. ↑

    1. دادگاه می‌تواند دخالت شخص ثالثی را که در ارتباط با موضوع دادرسی،دارای منافع اساسی می‌باشد،در صورتی که احراز نماید موجب به تأخیر انداختن دادرسی و ابهام آن نمی شود، اجازه نماید. ↑

    1. ECJ, Case C-539/03 Roche Nederland BV and Others v. Frederick Primus and Milton Goldenberg [2006]ECR I-6535, para. 41. ↑

    1. در اصول دیگر در قالب دعوای متقابل یا دعوای اضافی می توان ‌به این موارد پرداخت. ↑

    1. Counterclaim ↑

    1. اصول الی در بند ۱ ماده ۲۱۲ اظهار داشته : دادگاه می‌تواند به دفاعیات و ادعاهای طرفین که با دعوای اصلی دارای وحد منشا و وحدت علت می‌باشند، رسیدگی نماید به شرط این که حسب مقررات داخلی صلاحیت موضوعی داشته و بر اساس این اصول دارای صلایحت شخصی (مبتنی بر اقامتگاه ) باشد.اصول ژاپن در بند ۱ ماده ۱۱۰ اظهار داشته : دادگاهی که به موضوعی رسیدگی می‌کند می‌تواند به دعاوی متقابلی که مابین همان اشخاص است و با دعوای اصلی مرتبط است رسیدگی کند و در بند ۲ به فرضی پرداخته است که چند دعوا علیه چند خوانده یا به وسیله چند خوانده مطرح شده باشد، در این فرض در صورتی که دعاوی با هم مرتبط باشند، دادگاهی که به یکی از آن ها رسیدگی می‌کند،می‌تواند به بقیه هم رسیدگی نماید البته به شرطی که، اگر این کار مستلزم دعوت خواندگان متعدد باشد، در صورتی می توان قائل به آن بود که نوعاً با توجه به موضوع آن،صلاحیت قضایی دادگاه آن کشور برای خوانده ها قابل پیش‌بینی می بود. ↑

    1. ECJ, Case C-4/03 GesellschaftfürAntriebstechnikmbH& Co. KG (GAT) v. Lamellen und Kupplungsbau ↑

    1. Gat ↑

    1. Iuk ↑

    1. Kono, Toshiyuki and Jurcys, Paulius, p9. ↑

    1. مولایی، یوسف، پیشین، صفحه ۱۲۳٫ ↑

    1. مقصودی رضا، پیشین، صفحه۱۴۷٫ ↑

    1. ماده ۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸ و ماده ۴۷ چارتر حقوق اساسی اتحادیه اروپا ۲۰۰۰ ↑

    1. تقریبا در هیچ جای اصول ماکس پلانک بجز این ماده به مقررات کنوانسیون های مالکیت فکری اشاره نشده است، اما در این ماده به وضوح اگر چه تلویحا به حق تقدمی که در کنوانسیون پاریس مقرر شده است توجه گردیده. ↑

    1. حسب آنچه درماده بند ۴ ماده ۱۰۱ اصول الی آمده است حقوق ثبت شده در صورتی که به وسیله کشور صالح اعطا شود معتبر است و در بند ۲ ماده ۲۱۱ همین اصول ‌به این مورد اشاره شده است که صلاحیت قضایی درمورد اعتبار حقوق ثبت شده،درغیر کشوری که در آن ثبت شده صر فا برای حل دعوا فیمابین طرفین مجاز است.بند ۱ ماده ۲۰۹ اصول تلفیقی ‌به این امر اینگونه پرداخته است که ‌هر دعوایی که از ثبت و ابطال حق مالکیت فکری ناشی شود در صلاحیت انحصاری دادگاه کشوری است که در آن به ثبت رسیده است.

      در بند ۲ ماده ۲۰۹ اصول تلفیقی ‌به این امر اشاره شده است که در فرض طرح شدن موضوعاتی داخل در صلاحیت انحصاری به عنوان امر ثانویه در دادرسی(طاری) می توان به موضوع در همان دادگاه رسیدگی کرد با این شرط که نسبت به قضایای بعدی موثرنباشد (محدود به همان دعوا باشد ).

      اصول ژاپن هم در بندهای ثلاثه ماده ۱۰۳ ‌به این موضوع پرداخته وهمان حکم را اعلام کرده با این تفاوت که در بند ۲ صلاحیت رسیدیگی ‌به این مورد را انحصاری ندانسته و در صورتی که زمینه لازم برای به رسمیت شناختن رأی‌ صادره، در کشوری که اصالتاً صلاحیت دار است وجود داشته باشد سایر دادگاه ها هم می‌توانند در این مورد رسیدگی نمایند و البته در بند ۳ چنین رأی‌ را صرفا ‌در مورد طرفین نافذ دانسته است. ↑

    1. Case 28882 {1983}ecr 3663. ↑

    1. Case 28882 {1983}ecr 3663. ↑

    1. James j. Fawcettpaultorremans ,OP.CIT ,p6-36. ↑

    1. Ibid,p6-36. ↑

    1. Jurisdiction simpliciter. ↑

    1. forum nonconveniens. ↑

    1. Subject-matter jurisdiction. ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ب.ظ ]