کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



از آنجا که اکتساب ونگهداری مهارت های رفتاری و شناختی با سلامت روان شناختی انسان رابطه معناداری دارد ( ایدلسون و اپشتاین , ۱۹۸۲ ) , برنامه های آموزشی که معطوف ‌به این موارد هستند , احتمالاً به افزایش عملکرد فرد در خانواده و در نهایت افزایش کفایت عمومی انسان در موقعیت های زندگی منجر می‌شوند . با توجه ‌به این مطالب در پژوهش حاضر در صددیم تا دریابیم که آموزش های شناختی – رفتاری تا چه حد بر افزایش سطح رضامندی زناشویی زوجین تاثیر دارد . (آقا محمدی ، ۱۳۷۸ ).

در زمینه آموزش گروهی به زوجین و بررسی رضایت زناشویی آنان , کلی و استوارت [۴۳] در سال ۲۰۰۲ طی بررسی روی ۱۳۵ زوج که شوهران آن ها همگی معتاد به الکل ومواد مخدر بودند ‌به این نتیجه رسیدند که زوجینی که تحت درمان با روش BCT [۴۴] ( رفتار درمانی زوجین ) قرار گرفته بودند نسبت به زوجینی که تحت درمان با روش IBT [۴۵] ( درمان انفرادی ) بودند وضعیت بهتری داشتند . ضمناً آن ها ‌به این نتیجه رسیدند که زوجینی که تحت آموزش BCT قرار گرفتند رضایت زناشویی بالاتری نسبت به گروه دیگر داشتند .

در یک پژوهش ری[۴۶] ۱۹۸۸ عواملی که با رضامندی زناشویی در زوجینی که هر دو شاغل هستند را مورد بررسی قرار داد. ‌در مورد زنان رضامندی زناشویی ارتباط نزدیکی با رضامندی شغلی داشت برای مردان رضامندی زناشویی بادرگیری همسر با حرفه شوهر همبستگی بالایی نشان داد. مردان در این پژوهش جهت‌گیری نسبتا سنتی‌تری را نسبت به نقشهای جنسیتی و قدرت تصمیم‌گیری بالاتری را نشان دادند ( به نقل از حاجی ابول زاده ،۱۳۸۱ ) .

همچنین در سال ۱۹۹۴ کارلوس درانا [۴۷] اولین ارزیابی طولی [۴۸] ‌در مورد برنامه آموزشی زوجین را انجام داد . او می خواست بداند که دوره های آموزش روانی به چه میزان می‌تواند باعث تقویت صمیمیت شود . او ۱۳۷ زوج از ۵ شهر مختلف آمریکا را قبل از دوره آموزش , دقیقاً بعد از آن , و همچنین ۸-۶ ماه بعد از پایان دوره آموزش ارزیابی نمود . تحقیقات او نشان داد که این دوره ها تاثیر فوق العاده ای روی صمیمیت , تطابق زندگی زناشویی [۴۹] , رضایت زناشویی و همچنین کاهش تعارض و غم دارد .شش ماه بعد زوجین دستاوردهایی را در زمینه مشارکت [۵۰] , گوش دادن , احساس خوب , اعتماد , تعهد , مراقبت , تفاهم , محبت , تمایلات جنسی , تساوی و استقلال , تغییر رفتار و عشق , آگاهی از خویشتن و احساس خویشتن و در نهایت پیشرفت در ارتباطات دیگر را گزارش کردند . ( نقل از حافظ شعر باف، ۱۳۸۲) .

لین ترنر [۵۱] ( ۱۹۹۱ ) در شش کلاس آموزش زوجین که با شرکت ۸۸ نفر تشکیل داده بود ‌به این نتیجه رسید که صرف نظر از دین , وضعیت اقتصادی , درآمد خانواده و همچنین جنسیت هر فرد , آموزش ها باعث بالا رفتن رضایت زناشویی زوجین به میزان فوق العاده ای می شود ( به نقل از حاجی ابول زاده ،۱۳۸۱ ) .

تعداد معدودی از تحقیقات به بررسی ترکیب مداخلات رفتاری با شیوه های بازسازی شناختی پرداخته‌اند ( باکوم ، سیرز ، شر [۵۲] ، ۱۹۹۰ ) . نتایج این تحقیقات نشان داده است اگر چه آموزش های شناختی منجر به ایجاد تغییرات شناختی بیشتر و آموزش‌های رفتاری منجر به تغییر تعاملات می شود ، اما ترکیب آموزش رفتاری با شیوه های بازسازی شناختی به اندازه درمان رفتاری مؤثرند ( داتیلیو ، ۲۰۰۵ ) .

باکوم و همکاران ( ۱۹۹۰ ) ۶۰ زوج با مشکلات زناشویی را به صورت تصادفی در پنج گروه درمانی ، رفتار درمانی مشکلات زناشویی ، رفتار درمانی همراه با بازسازی شناختی ، رفتار درمانی همراه با آموزش آشکار سازی هیجانی و رفتار درمانی همراه با بازسازی شناختی و آموزش آشکار سازی هیجانی و با گروه کنترل لیست انتظار جایگزین کردند . در این تحقیق پیشرفت آزمودنی‌ها در همه ‌گروه‌های فعال درمانی به صورت معناداری بیش از گروه کنترل بود . مقایسه نتایج ‌گروه‌های فعال درمانی تفاوت معناداری نشان نداد . بررسی‌های پیگیری پایداری این تغییرات درمانی را تا ۶ ماه پس از پایان دوره درمان تأیید می‌کند .

دورنا [۵۳] ( ۱۹۹۷ ) ، پژوهشی با عنوان افزایش صمیمیت زوجها با بهره گرفتن از برنامه PAIRS [۵۴] مبتنی بر رویکرد رفتاری – شناختی – هیجانی انجام داد . این مطالعه بر روی ۱۳۷ نفر مشتمل بر ۷۸ زن و شوهر و ۵۹ نفر ( بدون حضور همسرانشان ) ، اجرا و ۸ ماه بعد نتایج پیگیری شد . نتایج افزایش قابل ملاحظه ای در صمیمیت و سازگاری زناشویی نشان داد . شرکت کنندگان تغییرات مثبتی را در نزدیکی و صمیمیت ، درک متقابل ، سهیم شدن در احساسات مثبت و منفی یکدیگر و کاهش تعارضات را گزارش کردند ( به نقل از حاجی ابول زاده ) . مارکمن ، هالفورد ، کلین و استانلی [۵۵] ( ۲۰۰۳ ) ، در پژوهشی به بررسی تاثیر فنون رفتار درمانی ( آموزش حل مسئله ، ارتباط آموزی و بازسازی شناختی ) بر بروز درماندگی زناشویی و طلاق پرداختند . نتایج نشان داد که این مداخله ها در کاهش شیوع و بروز درماندگی زناشویی و طلاق مؤثر است .

تحقیقات نشان می‌دهند که به کارگیری تکنیک‌های رفتار درمانی ( آموزش حل مسئله و ارتباط آموزی ) بر پیشگیری از طلاق و افزایش رابطه تاثیر دارد . این برنامه به صورت گروهی و یا فردی برای همه زوجها خواه که تازه ازدواج کرده باشند ، خواه سالها از زندگی مشترکشان می گذرد ، مؤثر است ( سمپسون [۵۶] ، ۲۰۰۱ ؛ الون [۵۷] ، ۲۰۰۴ ) .

یاکوبسون[۵۸] و همکاران ( ۱۹۸۴ ) ، نتایج چهار تحقیق رفتار درمانی مشکلات زناشویی را ‌در مورد ۱۴۸ زوج بررسی کردند . تحلیل مجدد نتایج درمان نشان داد که پیشرفت بالینی ۷/۵۴ درصدی زوجها در مقابل پس رفت ۴/۵ درصدی آن ها معنادار است . در پایان دوره درمان ۳/۳۵ درصد زوجها هیچ گونه نشانه اختلال ارتباطی نداشتند . بررسی نتایج پیگیری پس از یک دوره شش ماهه نیز نشان داد که تغییرات مثبت درمانی در ۶۰ درصد زوجها پایدار مانده است ( بشارت ، ۱۳۸۰ ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 10:02:00 ب.ظ ]




    1. فرضیه‌ها و سوالات اصلی تحقیق

دو فرضیه اصلی مبنای شکل گیری این تحقیق را فراهم ساخته است؛

        • مدیریت یکپارچه اکوسیستم های آبی برای بهره برداری پایدار از منابع زیستی، نیازمند توانمندسازی کنوانسیون های زیست محیطی می‌باشد.

    • رشد بالقوه و بلند مدت اقتصاد ملی کشورها در گستره اکوسیستم های آبی، نیازمند حفاظت از منابع زیستی است که با ابزارهای حقوقی ملی و بین‌المللی تقویت می شود.

سوال اساسی که تحقیق حاضر در صدد ‌پاسخ‌گویی‌ به آن می‌باشد عبارت است از: چه اصول حقوقی در قلب کنوانسیون ها و معاهدات بین‌المللی زیست محیطی، بیش از همه مورد توجه مراجع صلاحیتدار دولت‌ها می‌باشند؟ جایگاه ملی و بین‌المللی اصول حقوقی مستخرج شده از کنوانسیون های زیست محیطی چگونه است؟ سوالات دیگری که در خلال پژوهش مطرح شدند، عبارت است از:

    • آیا در سیاست‌گذاری ها و قوانین ملی، به اصول توسعه پایدار که در کنوانسیون های بین‌المللی مورد تأکید قرار گرفته است، توجه گردیده است؟

    • توانمند سازی و ارتقای جایگاه حقوقی این کنوانسیون ها در سطح ملی و بین‌المللی با چه روش‌هایی تبیین می‌گردد؟

    • آیا توانمندسازی موافقتنامه ها و معاهدات بین‌المللی می‌تواند حفاظت از محیط زیست را در حوزه اکوسیستم های آبی اعم از دریاها و تالاب ها ارتقاء بخشد؟

    • آیا با تکیه بر اصول حقوقی حاکم بر کنوانسیون های بین‌المللی محیط زیست، می توان امیدوار بود که بتوان از خطرات توسعه و صنعتی شدن بی رویه جلوگیری نمود؟

  • آیا کنوانسیون های بین‌المللی زیست محیطی در حقوق محیط زیست ایران (حقوق داخلی) به کار گرفته شده و مورد توجه واقع شده است؟

مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق

فصل دوم

  1. مروری تاریخی بر حفاظت از محیط زیست آبی در پرتو حقوق بین‌الملل

    1. نگاه اجمالی

بحث ‌در مورد حمایت از محیط زیست دریاها و اقیانوس‌ها در حقوق بین‌الملل، موضوع نسبتاً جدیدی محسوب می‌شود. در واقع در همین قرن بیستم بود که انسان به اهمیت محیط زیست و پیوستگی تمام اجزای آن به یکدیگر پی برد. پر واضح است که از این دیدگاه، هوا، اقیانوس‌ها، رودخانه‌ها و حیات‌وحش نمی‌توانند ‌بر اساس مرزهای موجود به اجزای جداگانه و منفک تقسیم شوند. آلودگی و دیگر صدمات زیست‌محیطی قطع نظر از حاکمیت دولت‌ها و حدود و ثغور آن پدید می‌آید و مفید این معنا است که حمایت از محیط زیست باید لزوماًً بین‌المللی باشد. در سال ۱۹۲۶ میلادی، کنفرانس بین‌المللی به دعوت ایالات متحده آمریکا تشکیل شد تا کنوانسیونی را برای محدود نمودن تخلیه نفت و گاز در دریا تشکیل دهد، اما این کنفرانس راه به‌ جایی نبرد. چند سال بعد در ۱۹۳۵، تحت توجهات جامعهٔ ملل، پیش‌نویس دیگری در همان مورد تهیه شد که با استقبال دولت‌ها مواجه نشد. جای بسی تأسف است که زمانی حمایت بین‌المللی از محیط زیست دریایی مورد توجه واقع شد که سوانح و تصادفات دریایی تأثیرات سوء بسیاری را بر محیط زیست دریایی گذاشتند. در واقع، حوادث تلخ زیست‌محیطی محرک اصلی نهضت حفاظت از محیط زیست دریایی بوده‌اند. مرگ جانداران دریایی در ابعادی گسترده در نتیجهٔ نشت نفت خام از کشتی ”توری کانیون“ در ۱۹۶۷، تخریب و آلودگی سواحل و آب‌های کانال “سانتاباربارا” بر اثر نشت نفت از سکوی نفتی کمپانی یونیون در اوایل ۱۹۶۹، تصادم میان کشتی پاسیفیک گلوری و آلجرو در اکتبر ۱۹۷۰، قضیهٔ کشتی المپیک براوری در ژانویه ۱۹۷۶، سانحهٔ کشتی آموکوکدیزد در مارس ۱۹۷۸ و آلودگی وسیع سواحل فرانسه بر اثر آن، دولت‌ها را بر آن داشت که از سرسختی دست برداشته و به سوی اتخاذ تدابیر بین‌المللی مناسب برای مبارزه با آلودگی گام بردارند؛ به‌ویژه آنکه با تشکیل کنفرانس جهانی استکهلم (ژوئن ۱۹۷۲) نگرش جدیدی ‌در مورد محیط زیست به نام حقوق بشر ایجاد شد. ضرورت اقدام بین‌المللی مؤثر و دقیق در حفاظت از محیط زیست دریایی، با سانحهٔ کشتی توری کانیون احساس شد. نفتکش لیبریایی توری کانیون در ۱۸ مارس ۱۹۶۷ در آب‌های آزاد مجاور سواحل انگلستان به یک تخته سنگ برخورد کرد و این امر سبب شد که مقدار زیادی از نفت کشتی به دریا ریخته شود. دولت انگلیس برای جلوگیری از آلودگی بیشتر تصمیم گرفت کشتی مذکور را بمباران کند و با آتش زدن بقیهٔ محمولهٔ نفتکش از گسترش میزان آلودگی بکاهد. بعد از این حادثه نامناسب بودن اقدامات بازدارنده و قوانین ‌در مورد مسئولیت حمل و نقل دریایی مطرح شد. دولت بریتانیا با دعاوی سیاسی درصدد فائق آمدن بر خسارات قابل توجهی که برای اشخاص خصوصی و مؤسسات دولتی پیش آمده بود، داشت. از این‌رو آن دولت از کشورها درخواست کرد که برای رسیدگی ‌به این مسئله سازمان بین‌الدولی مشورتی دریایی (ایمکو) تشکیل جلسه دهد. همچنین بعد از این سانحه، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ دسامبر ۱۹۶۸، قطعنامهٔ ۲۴۱۴ ‌در مورد همکاری بین‌المللی در مسائل مربوط به دریاها و اقیانوس‌ها را تصویب نمود و از کشورهای عضو و سازمان‌های بین‌المللی دعوت نمود که روند اتخاذ موافقنامه‌های بین‌المللی مؤثر در جلوگیری و کنترل آلودگی دریایی را بهبود بخشند. در ۲۱ دسامبر همان سال، مجمع عمومی از دبیرکل درخواست نمود که آلودگی دریاها را به‌دلیل گسترش استفاده از بستر دریاها مورد مطالعه قرار دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ب.ظ ]




بر اساس اظهارات فوق کمال گرایی[۵] عبارت است از مجموعه ای از معیارهای بسیار بالا برای عملکرد که با خود ارزیابی های منفی، انتقاد و سرزنش خود همراه است(ابوالقاسمی، احمدی و کیامرثی،۱۳۸۶؛ به نقل از فاتحی، عبدخدایی و پورغلامی، ۱۳۹۱) و می‌تواند با حرمت خود پایین در ارتباط باشد.

به نظر هویت و فلت[۶] (۱۹۹۱؛ به نقل از رایس و همکاران، ۲۰۰۳؛ به نقل از عبد خدایی و همکاران،۱۳۹۰) کمال گرایی دارای سه مؤلفه‌ است که به عنوان سه بعد کمال گرایی تعریف می شود. کمال گرایی خویشتن مدار[۷]، کمال گرایی دیگر مدار[۸] و کمال گرایی جامعه مدار[۹]. این ابعاد به صورت صفات شخصیتی در افراد تثبیت می‌شوند. کمال گرایی خود مدار به معنای کوشش فرد برای دستیابی به خویشتن کامل با توجه به معیارهای افراطی و دقیق برای خود و ارزشیابی سخت گیرانه و اطمینان بخش از رفتار خود و سانسور رفتارهای شخصی می‌باشد کمال گرایی دیگر مدار، بیانگر تمایل به داشتن انتظارات افراطی و ارزشیابی انتقادی از دیگران است (مانند سرزنش کردن دیگران، وضع معیارهای غیر واقعی برای سایرین و ارزیابی سخت گیرانه از کارکرد آنان) و شامل توقعات و باورهایی درباره توانایی دیگران مانند گرایش های کمال گرایانه والدین برای فرزندانشان می‌باشد. و کمال گرایی جامعه مدار شامل عقیده یا ادراک افراد دال بر این مطلب است که افراد مهم زندگی‌شان معیارهای غیر واقعی برای آن ها وضع می‌کنند، آن را به سختی ارزیابی می‌کنند و آن ها را برای کامل بودن تحت فشار قرار می‌دهند. و تنها زمانی راضی خواهندشد که انتظارات آن ها برآورده شود.

خود از معدود مفاهیم مورد علاقه تمامی انسان‌هاست و بررسی آن تحت عناوین متفاوتی مانند آگاهی نسبت به خود، هدایت خود[۱۰]، تحقق خود[۱۱]، حرمت خود[۱۲] انجام شده است. در این بین حرمت خود بنیادی ترین مفهومی است که زمینه اصلی پژوهش ها را به خود اختصاص داده است ‌(لیندنفیلد[۱۳]، ۱۹۹۹؛ به نقل از ‌نجفی، دهشیری، شیخی و دبیری ،۱۳۹۰). براون[۱۴] و همکاران (۲۰۰۱؛ به نقل از نجفی و همکاران،۱۳۹۰) نیز از حرمت خود به عنوان یکی از مهمترین و پرکاربردترین سازه‌های روان‌شناختی مورد توجه روان شناسی یاد می‌کنند.

تفردی و ساوان[۱۵] (۲۰۰۱؛ به نقل از نجفی و همکاران،۱۳۹۰) ابعاد اصلی تشکیل دهنده حرمت خود را در چارچوب دو مؤلفه‌ احترام و علاقمندی قابل تمایز می دانند. این محققان نشان داده‌اند که حرمت خود کلی در دو سطح صلاحیت خود و علاقه به خود متمایز می شود. صلاحیت خود نوعی تجربه شخصی ارزشنمد است که در آن فرد خود را عامل عمل احساس می‌کند. علاقه به خود به عنوان بعد دیگر حرمت خود نیز شرایط تجربه مفیدی را برای فرد به عنوان یک موجود اجتماعی فراهم می آورد.حرمت خود آسیب دیده تحمل شرایط دشوار زندگی را غیر ممکن می‌سازد و پیامد های روانی و جسمانی زیادی به بار می آورد.

محققان در حوزه کمال گرایی سعی کرده‌اند ارتباط کمال گرایی را با پدیده‌های روانشناختی مختلف از جمله حرمت خود را مورد بررسی قرار دهند. تاثیر متقابل حرمت خود و تجربه های موفقیت و شکست در زمینه ای مختلف آموزشی و غیر آموزشی، در پژوهش‌های مختلف بررسی و تأیید شده است (پوپ[۱۶]، ۱۹۸۹؛ فرانکن[۱۷]، ۱۹۹۵؛ ‌لیری[۱۸] و همکاران،‌۱۹۹۵؛ ‌به نقل از بشارت، ۱۳۸۳). لینارز و لیستر[۱۹] (۲۰۰۶؛ به نقل از بختیار پور و همکاران، ۱۳۹۰) در پژوهشی به بررسی رابطه عملکرد تحصیلی و کمال گرایی پرداختند. نتایج حاکی ازآن است که عملکرد تحصیلی همبستگی قوی با نمره های کمال گرایی داشت.

با توجه به اینکه حدود یک سوم جمعیت کشور ها را دانش آموزان تشکیل می‌دهند و مسئله پیشرفت تحصیلی دغدغه مهمی در ارزیابی تحصیلی به شمار می رود، بررسی رابطه متغیرهای مختلف با آن ضروری به نظر می‌رسد. در ادبیات پژوهشی بر ارتباط حرمت خود با عملکرد تحصیلی، موفقیت شغلی، افت تحصیلی، رفتارهای ضد اجتماعی روابط بین فردی و سلامت روانی، افسردگی، خودکشی، تصمیم گیری اخلاقی تأکیدشده است و پژوهشگران بر تأثیر حرمت خود بر تمامی موارد ذکر شده توافق دارند و به عنوان یک عامل مهم در سلامت روانی افراد خصوصاًً جوانان مد نظر قرار می‌دهند(فراقر و همکاران،۲۰۰۵؛ نلسون و همکاران،۲۰۰۶؛ هریس و همکاران، ۲۰۰۷؛ بپی، ۲۰۰۶؛ به نقل از ترقی جاه، ۱۳۸۶). همچنین کوپر اسمیت (۱۹۶۹؛ پوپ، آلیس، میچل و ادوارد، ۱۹۸۹؛ به نقل از مهرابی زاده هنرمند و همکاران، ۱۳۸۶) در پژوهشی ارتباط مثبت بین حرمت خود و عملکرد تحصیلی را تأیید ‌کرده‌است.

استامپ و پارکر[۲۰] (۲۰۰۰ ؛ به نقل از اکبری، ۱۳۸۸) مطرح نمودند که کمال گرایی ناسالم با حرمت خود پایین ارتباط دارد. رایس[۲۱] و همکاران (۱۹۹۸؛‌ به نقل از اکبری، ۱۳۸۸) در تحقیقات به بررسی رابطه کمال گرایی و متغییر های عزت نفس و کمال گرایی منفی با افسردگی ارتباط دارد.

همان گونه که گفته شد به نظر می‌رسد، کمال‌گرایی و حرمت خود با هم رابطه دارند، لذا هدف از انجام پژوهش حاضر این است که به بررسی رابطه بین کمال گرایی و حرمت خود با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر و دختر دبیرستانی که در سال تحصیلی ۹۲-۹۳ مشغول به تحصیل هستند، پرداخته شود.

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ب.ظ ]




۴۲/۱۲Z

۸۲/۳۴۶/۱۱سلسله مراتب نیازها۳۶/۵۳۹/۱۷انگیزش – سلامت

برای شناسایی تفاوت بین میانگین های مربوط به عوامل محتوایی انگیزش از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد (جدول۸) بر اساس آزمون بونفرونی:

بین میانگین نظریه انگیزش – بهداشت با میانگین های مربوط به نظریه های نیازهای سه گانه، سلسله مراتب نیازها، عزت نفس و  تفاوت معنادار دارد.

بین میانگین نظریه نیازهای سه گانه با میانگین های مربوط به نظریه های انگیزش – بهداشت، سلسله مراتب نیازها و  تفاوت معنادار دارد.

بین میانگین نظریه سلسله مراتب نیازها با میانگین های مربوط به نظریه های انگیزش – بهداشت، نیازهای سه گانه، عزت نفس و نظریه  تفاوت معنادار دارد.

بین میانگین نظریه عزت نفس با میانگین های مربوط به نظریه های انگیزش – بهداشت، سلسله مراتب نیازها و  تفاوت معنادار دارد.

بین میانگین نظریه  با میانگین های مربوط به نظریه های انگیزش – بهداشت، نیازهای سه گانه، سلسله مراتب نیازها و عزت نفس تفاوت معنادار دارد.

جدول۸: تفاوت میانگین های عوامل محتوایی انگیزش

سطح معناداری
انحراف استاندارد
تفاوت میانگین ها
ابعاد
عوامل

۰۰۰۱/۰

۲۸/۰

۹۹/۸

نیازهای سه گانه

انگیزش – بهداشت

۰۰۰۱/۰

۲۴/۰

۹۳/۵

سلسله مراتب نیازها

۰۰۰۱/۰

۲۹/۰

۰۱/۹

عزت نفس

۰۰۰۱/۰

۲۷/۰

۹۷/۴

Z

۰۰۰۱/۰

۲۸/۰

۹۹/۸-

انگیزش – بهداشت

نیازهای سه گانه

۰۰۰۱/۰

۲۱/۰

۰۵/۳-

سلسله مراتب نیازها

۰/۱

۱۷/۰

۰۲/۰-

عزت نفس

۰۰۰۱/۰

۲۶/۰

۰۱/۴-

Z

۰۰۰۱/۰

۲۴/۰

۹/۵-

انگیزش – بهداشت

سلسله مراتب نیازها

۰۰۰۱/۰

۲۱/۰

۰/۳

سلسله مراتب نیازها

۰۰۰۱/۰

۱۹/۰

۰/۳

عزت نفس

۰۰۰۱/۰

۲۰/۰

۹۵/۰-

Z

۰۰۰۱/۰

۲۹/۰

۰۱/۹-

انگیزش – بهداشت

عزت نفس

۰/۱

۱۷/۰

۲۵/۰-

نیازهای سه گانه

۰۰۰۱/۰

۱۹/۰

۰۸/۳-

سلسله مراتب نیازها

۰۰۰۱/۰

۲۳/۰

۰۴/۴-

Z

۰۰۰۱/۰

۲۷/۰

۹/۴-

انگیزش – بهداشت

Z

۰۰۰۱/۰

۲۶/۰

۰۱/۴-

نیازهای سه گانه

۰۰۰۱/۰

۲۰/۰

۹۵/۰

سلسله مراتب نیازها

۰۰۰۱/۰

۲۳/۰

۰۴/۴

عزت نفس

در مجموع این یافته نشان می‌دهد که بین میزان تأثیر عوامل محتوایی در انگیزش کارکنان تفاوت وجود دارد. تأثیر همه ی آن ها به یک اندازه نیست و هر کدام از آن ها تأثیر متفاوتی در انگیزش کارکنان دارند که با بهره گرفتن از آزمون تعقیبی بونفرونی میزان تفاوت آن ها نشان داده شده است.

پرسش ۲- آیا تفاوت معناداری بین میزان تأثیر عوامل فرایندی در انگیزش کارکنان وجود دارد ؟

به منظور پاسخ­دهی ‌به این پرسش، از روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده گردید که نتایج آن در جدول شماره (۱۰) ارائه شده است. در این جدول ملاحظه می­ شود که بیشترین میانگین مربوط به عامل اسناد با میانگین ۶۴/۸ و کمترین آن مربوط به عامل ارزیابی شناختی با میانگین ۶۳/۳ می‌باشد که بر اساس f به دست آمده در درجه آزادی ۱ و ۲۷۷ این تفاوت معنادار می‌باشد.

جدول ۹: مقایسه میزان تأثیر عوامل فرایندی در انگیزش کارکنان

سطح معناداری
درجه آزادی
fمقدار
انحراف استاندارد
میانگین
عوامل

۰۰۰۱/۰

۱

و

۲۷۷

۸/۲۴۴

۴۳/۲

۵۹/۵

ارزش انتظار

۹۷/۳

۱۶/۷

برابری

۹۸/۲

۳۹/۵

تعیین هدف

۰۱/۳

۶۴/۸

اسناد

۹۱/۱

۰۵/۴

تقویت

۶۹/۱

۰۴/۴

یادگیری اجتماعی

۸۶/۱

۶۳/۳

ارزیابی شناختی

برای شناسایی تفاوت بین میانگین های مربوط به عوامل محتوایی انگیزش از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد (جدول ۱۰) بر اساس آزمون بونفرونی:

بین میانگین نظریه ارزش انتظار با میانگین های مربوط به نظریه های برابری، تعیین هدف، اسناد، تقویت، یادگیری و ارزیابی شناختی تفاوت معنادار دارد .

بین میانگین نظریه ارزش انتظار با میانگین های مربوط به نظریه تعیین هدف تفاوت میانگین معنادار ندارد. نظریه برابری با نظریه های ارزش انتظار، تعیین هدف، اسناد، تقویت، یادگیری و ارزیابی شناختی تفاوت معنادار دارد.

بین میانگین نظریه تعیین هدف با میانگین های مربوط به نظریه های برابری، اسناد، تقویت، یادگیری و ارزیابی شناختی تفاوت معنادار دارد.

بین میانگین نظریه تعیین هدف با میانگین های مربوط به نظریه ارزش انتظار تفاوت میانگین معنادار ندارد. نظریه اسناد با نظریه های ارزش انتظار، برابری، تعیین هدف، تقویت، یادگیری و ارزیابی شناختی تقاوت معنادار دارد .

بین میانگین نظریه تقویت با میانگین های مربوط به نظریه های ارزش انتظار، برابری، تعیین هدف، اسناد و ارزیابی شناختی تفاوت معنادار دارد.

بین میانگین نظریه یادگیری با میانگین های مربوط به نظریه های ارزش انتظار، برابری، تعیین هدف، اسناد و ارزیابی شناختی تفاوت معنادار دارد.

بین میانگین نظریه ارزیابی شناختی با میانگین های مربوط به نظریه های ارزش انتظار، برابری، تعیین هدف، اسناد، تقویت و یادگیری تفاوت معنادار دارد.

جدول ۱۰: اختلاف میانگین بین عوامل فرایندی انگیزش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ب.ظ ]




    1. قاسمی، ن، تابستان ۱۳۷۴، اقدامات تامینی و تربیتی در حقوق کیفری ایران، نشر میزان، تهران.

    1. کریمی، ی، ۱۳۷۴، ، روانشناسی شخصیت، نوسا، تهران.

    1. کی نیا، م، ۱۳۶۹، مبانی جرم شناسی، تهران.

    1. گنجی، ح، ۱۳۹۱، روانشناسی عمومی، ساوالان.

    1. محسنی، م، ۱۳۸۲، دوره حقوق جزای عمومی (مسئولیت کیفری)، گنج دانش، تهران.

    1. محسنی، م، ۱۳۸۲، کلیات حقوق جزا، گنج دانش، تهران، جلد اول.

    1. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، آذر ماه۱۳۹۲، قانون مجازات اسلامی، معاونت تدوین، تفتیح و استناد قوانین و مقررات.

    1. منصور، ج، ۱۳۸۷، قانون مجازات اسلامی، نشر دیدار، تهران.

    1. نجفی ت، ۱۳۹۰، جرم شناسی، آموزش و سنجش، تهران.

    1. نوربها، ر، ۱۳۷۷، زمینه جرم شناسی، گنج دانش، تهران.

    1. نوربها، ر، ۱۳۷۸، زمینه حقوق جزای عمومی، دادآفرین، تهران.

  1. یزدیان جعفری، ج، زمستان ۸۵، اصل فردی کردن مجازات ها، تقنینی فاحش یا عدالتی عادلانه، فقه و حقوق، شماره ۱۱، ص ۵۵٫

۲-۲ مقالات و پایان نامه ها

    1. ابراهیمی، ش، تابستان ۱۳۹۱، بازپروری عادلانه مجرمان، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره ۳٫

    1. اسماعیلیان، ش، ۱۵/۷/۹۲ لزوم تشکیل پرونده شخصیتی متهم، روزنامه شرق، شماره ۱۸۵۱، ص ۱۲، موجود در پایگاه www.magiran.com.

    1. اشرافی، ا، پرونده شخصیت حلقه ای مفقود در فرایند دادرسی کیفری، مقاله، موجود در پایگاه www.irannamaye.ir.

    1. الهام، غ، و ف، محمدی مغانجوقی، ۱۳۹۱، مجازات متناسب از دیدگاه نظریه های بازدارندگی، ‌فصل‌نامه حقوق، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۳، تهران، موجود در پایگاه noormags.com.

    1. حاجی ده آبادی، ا، ۱۳/۳/۹۲، نوع ومقدار تعزیرات دست قاضی هرج و مرج می شود، روزنامه اعتماد، شماره ۲۶۹۴، موجود در پایگاه www.magiran.com.

    1. حافظی، گ، ۲۹/۷/۸۹، ضرورت پرونده شخصیت مجرمان، روزنامه ایران، مقاله، موجود در پایگاه dadparvar.ir.

    1. حجت الاسلام والمسلمین امینی، ع، بهار ۱۳۸۹، ‌فصل‌نامه تخصصی فقه و مبانی حقوق اسلامی، شماره ۱۹، تهران، موجود در پایگاه noormags.com.

    1. حسینی، س م، بهار ۱۳۸۷، حدود و تعزیرات (قلمرو، انواع، احکام)، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ‌فصل‌نامه حقوق، شماره ۱، تهران.

    1. دستورالعمل ساماندهی زندانیان و کاهش جمعیت و کیفری زندانها، ۱/۴/۹۲، شماره ۱۰۰/۱۶۸۷۱/۹۰۰ موجود در پایگاه www.dadiran.ir.

    1. رضایی، ع ا، نیمسال ۹۲-۹۱، مصادیق قاعده تعزیر در منابع فقهی و روایی فریقین (اعم از شیعه و سنی)، موجود در پایگاه www.ishu.edu.af.

    1. زمانی، پ، مردادماه ۱۳۹۲، شناسایی پرونده شخصیت مجرم، موجود در پایگاه peymanlaw.blogfa.com.

    1. زیدبهرامی، ا، ۲۱/۵/۹۲، قانون جدید مجازات اسلامی و پرونده شخصیت، روزنامه قانون، موجود درپایگاه www.ghanoondaily.ir.

    1. صادقی نیا، و،مجله دادگستری، شماره ۳٫

    1. صانعی، پ، عوامل مؤثر بر شخصیت قاضی، مجله کانون وکلا دادگستری، موجود در پایگاهnoormags.ir.

    1. صفوی، س ح، اردیبهشت ۱۳۸۹، اصل تناسب مجازات در سیاست جنایی قضایی ایران، حقوق شماره ۷۹، موجود در پایگاه www.normags.com.

    1. عینی نجف آبادی، م، و م ج، حبیب زاده، زمستان ۱۳۷۶، موجبات اجرای تعزیر از نظر فقهی و حقوق کیفری ایران، مقاله شماره ۵، موجود در پایگاه clr.modares.ac.ir.

    1. فضعلی، م، ۱۳۸۷، بررسی مفهوم بازدارنده با نگرش به مروز رمان، نشریه حقوق، شماره ۵۳، موجود در پایگاه noormags.com.

    1. قربان نیا، ن، فلسفه مجازات ها در فقه کیفری اسلام، دانشگاه مفید قم، مقاله موجود در پایگاه noormags.com.

    1. قویدل، م ح، ۱۳۸۹، حبس در پرتو اهداف وویژگی ها کیفر، ماهنامه دادرسی، شماره ۷۹، موجود در پایگاه www.noormags.com.

    1. کاتینگهام، ج، ترجمه ظفری، م ر، پاییز ۱۳۷۶، فلسفه مجازات، نشریه فلسفه و کلام، شماره ۱۲، تهران، موجود در پایگاه noormags.com.

    1. محمدی، ح، ۱۳۸۶، بررسی ماهیت مجازات تعزیری و بازدارنده، اشتراک یاافتراق، مجله حقوقی عدالت آرا شماره ۶ و ۷، موجود در پایگاه noormags.com.

    1. مرادی رمضانی، ک، خرداد ۱۳۹۰، طبقه بندی مجازات‌ها، موجود در پایگاه kazmlaw.blogfa.com.

    1. مکارم شیرازی، ن، ۱۳۸۲، تعزیر و گستره آن، کتابخانه مدرسه فقهات، موجود در پایگاه www.libeshia.ir.

    1. مهراء، ن، ۱۳۸۶، کیفر و چگونگی تعیین آن در فرایند کیفری انگلستان (با تکیه بر کارکردهای کیفر)، مجلات تحقیقات حقوقی شماره۴۵٫

  1. محمودی، غ، ۱۳۸۷، فردی کردن مجازات ها و آثار آن در جلوگیری از تکرار جرایم، اراک، پایان نامه.

۶۱٫نظریه مشورتی، شماره ۲۳۹۱/۷ اداره کل حقوقی و تدوین قوانین قوه قضاییه.

    1. – ابراهیمی، ا، ۱۳۸۹، پرونده شخصیت در فرایند کیفری ایران (مطالعه کاربردی)، فکرسازان، ص ۲۷٫ ↑

    1. – ابراهیمی، ۱، همان منبع، ص ۲۸٫ ↑

    1. – دهخدا، ع ا، ۱۳۷۳، لغت نامه، ذیل واژه شخصیت، دانشگاه تهران، جلد ۵٫ ↑

    1. – سیاسی، ع ا، ۱۳۷۶، علم النفس باروانشناسی، دانشگاه تهران، ص ۴۸۴٫ ↑

    1. – ابراهیمی، ا، ۱۳۸۹، پرونده شخصیت در فرایند کیفری ایران (مطالعه کاربردی)، فکرسازان، ص ۳۴٫ ↑

    1. – طریقتی، ش، ۱۳۸۲، مقدمه ای بر روانشناسی و روانپزشکی کیفری، نشر دادگستر، تهران، ص ۳۹؛ الطافی، د، ۱۳۸۳، جرم شناسی (جبر روانی)، رودکی، تهران، ص ۱۲۳٫ ↑

    1. – ابراهیمی ، ا ، ۱۳۸۹ ، همان منبع ص ۳۵ ↑

    1. – ابراهیمی ، ا، ۱۳۸۹ ، همان منبع ص ۳۶ ↑

    1. ۳۶ – ابراهیمی ، ا، ۱۳۸۹ ، همان منبع ص ↑

    1. – محمودی، غ، ۱۳۸۷، فردی کردن مجازات ها و آثار آن در جلوگیری از تکرار جرایم، اراک، پایان نامه. ↑

    1. – سیاسی، ع ا، ۱۳۸۴، نظریه های مربوط به شخصیت، دانشگاه تهران، ص ۱۰٫ ↑

    1. – محمودی، غ، همان منبع، ص ۸۴٫ ↑

    1. – روانشناس مشهور آمریکایی که در زمینه شخصیت انسان مطالعات گرانبهایی را انجام داده است. ↑

    1. – الطافی، ر، ۱۳۸۳، جرم شناسی (جبر روانی)، رودکی، تهران، ص ۱۲۳٫ ↑

    1. – سیاسی، ع ا، ۱۳۸۴، نظریه های مربوط به شخصیت، دانشگاه تهران، ص ۱۸۵٫ ↑

    1. – صانعی، پ، عوامل مؤثر بر شخصیت قاضی، مجله کانون وکلا دادگستری، ص ۳۷، موجود در پایگاه noormags. ↑

    1. – محمودی، غ، ۱۳۸۷، همان منبع، ص ۸۵٫ ↑

    1. – ابراهیمی، ا، ۱۳۸۹، همان منبع، ص ۴۲-۴۱٫ ↑

    1. – محمودی، غ، ۱۳۸۷، همان منبع، ص ۸۱٫ ↑

    1. – میکروسفالی عارضه ای است که در آن اندازه جمجمه کوچکتر از اندازه طبیعی است (اندازه طبیعی جمجمه ۵۷-۶۲ سانتیمتر است که درافراد مبتلا ‌به این عارضه اندازه آن ۴۲ سانتیمتر می‌باشد). ↑

    1. – عظیمی، س، ۱۳۸۷، مباحث اساسی روانشناسی (رفتارشناسی)، نشر صفار، تهران، ص ۹۸٫ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ب.ظ ]