کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



از شرایط اساسی انتقال، شرایط شکلی مقرر در قانون تجارت(م۴۰) می‌باشد.این شرط شکلی، ثبت انتقال و امضای دفتر ثبت سهام شرکت می‌باشد. با بررسی قانون تجارت می‌توان ‌به این نتیجه رسید که قانون‌گذار، بیشتر به شرایط شکلی انتقال نظر دارد.

در صورتی که شرایط شکلی م ۴۰ رعایت نشود، انتقال سهام بین ناقل و منتقل‌الیه (اگر بر اساس اصول و قواعد عمومی قراردادها صحیح صورت گرفته باشد) صحیح است؛ ولی در صورتی که شرایط شکلی م ۴۰ رعایت نشده باشد، اثر انتقال نسبت به شرکت و اشخاص ثالث، عدم قابلیت استناد و بی‌اعتبار بودن انتقال است (اگر شرایط عمومی قراردادها نیز رعایت نشده باشد و عقد برحسب مورد غیرنافذ و یا باطل باشد، این حالت هم نسبت به ناقل و منتقل‌الیه قابل استناد و عقد بین این دو بر حسب مورد باطل و یا غیرنافذ است).

شرکت و اشخاص ثالث، شخصی که نام او در دفتر ثبت سهام شرکت، ثبت شده است (یعنی سهامدار سابق) را سهامدار می‌شناسد و نه منتقل‌الیه. ولی منتقل‌الیه می‌تواند الزام فروشنده‌ سهم را به امضای دفتر ثبت سهام با استناد به عقد منعقد شده بین خود و ناقل‌، از مراجع ذی‌صلاح بخواهد.

در نتیجه؛ نقل و انتقال، بدون رعایت شرایط شکلی گفته شده، برای شرکت و اشخاص ثالث فاقد اعتبار می‌باشد و قابلیت استناد ندارد، اما برای انتقال‌دهنده و منتقل‌الیه معتبر است؛ چون به موجب قرارداد، بین این دو شخص، انتقال صورت گرفته است و قانون اعتبار این قرارداد را به رسمیت شناخته و ماده ۴۰ نیز از چنین قراردادی سلب اعتبار نکرده است. در واقع انتقال بر مبنای قرارداد، صحیح است ولی بر مبنای قانون (با وجود عدم ثبت) همچنان انتقالی صورت نگرفته و تملیک برای ثالث ایجاد نشده است.

نتیجتا در انتقال سهام بانام هر نوع انتقال نسبت به ناقل و منتقل‌الیه صحیح و معتبر می‌باشد ولی عدم رعایت شرایط شکلی مقرر در م۴۰ یعنی عدم ثبت انتقال در دفتر ثبت شرکت موجب عدم قابلیت استناد آن نسبت به شرکت و اشخاص ثالث و در واقع موجب بی‌اعتباری انتقال می‌شود و برای این که منتقل‌الیه از حقوق مربوط به سهام استفاده کند باید نام او در دفتر ثبت، به عنوان سهامدار، قید شود و ترتیبی که در قانون مقرر شده رعایت شود. پس از شرایط اساسی انتقال سهام بانام، ثبت انتقال در دفتر ثبت است و در این صورت است که انتقال سندیت پیدا می‌کند.

نحوه انتقال در قانون مشخص شده ولی اساسنامه‌ی شرکت نیز اجازه دارد که تشریفات ثبت و انتقال را تعین کند که این امر به شیوه ثبت مقرر در قانون جنبه قانونی بیشتری می‌دهد.

امروزه ثبت انتقال سهام شرکت، رایانه‌ای شده است و نیاز به صرف هزینه و حضور مکرر برای ناقل و منتقل‌الیه نمی‌باشد و تنها صرف امضای اوراق انتقال و ارائه‌ آن به امور رایانه‌ شرکت، برای ثبت انتقال کافی است.

تشریفات و نحوه ثبت انتقال در صورتی که انتقال قهری باشد متفاوت از انتقال قراردادی است. انتقال قهری سهام در حالت‌های مختلفی پیش می‌آید‌، مثلا در اثر فوت سهامدار و انتقال به ورثه‌، در اثر ورشکستگی سهامدار‌، مصادره سهام یا توقیف و فروش سهام دراثر اجرای احکام قضایی و … .

م ۴۰ لایحه ناظر به انتقال قراردادی سهام است. همچنین تشریفات و نحوه ثبت انتقال در بورس با انتقال خارج از بورس نیز متفاوت است.

در انتقال در بورس، انتقال دهنده، اوراق درخواست فروش را به همراه وکالتنامه‌ای (باحق توکیل به غیر)، به کارگزارارائه می‌دهد تا حق امضاء اوراق ودفاتر مربوط به انتقال را داشته باشد. کارگزاران هم پس از فروش سهام با ظهرنویسی وکالتنامه، به نماینده و همچنین واسطه شرکت در بورس، وکالت در امضاء اوراق و دفاتر را شرکت می‌دهند. اگر سهام غیر قابل عرضه در بورس باشد، مثلاً سهام شرکت‌های سهامی خاص که در بورس پذیرفته نشده‌اند، نحوه ثبت و انتقال آن متفاوت با سهام قابل پذیرش در بورس است.

در انتقالات قهری نیز ‌در مورد فوت سهامدار، وراث با ارائه گواهی انحصار‌ وراثت و مفاصا حساب مالیاتی نامشان در دفتر ثبت سهام شرکت به عنوان سهامدار ثبت می‌شود. درمورد اجرای احکام قضایی ارائه حکم قضایی از مرجع صلاحیتدار، برای ثبت انتقال در دفتر ثبت سهام کافی است.

ثبت انتقال سهام، انتقال را واجد آثار حقوقی می‌کند؛ زمانی که نام خریدار در دفتر ثبت سهام ثبت شد، حقوق و مزایای مالی و غیر مالی و تعهدات مربوط به سهام نیز به شخص منتقل می‌شود و منتقل‌الیه امکان بهره‌مندی از حقوق و مزایا را خواهد داشت و هم چنین در صورتی که تعهد پرداخت نسبت به سهام وجود داشته باشد، این تعهد نیز به منتقل‌الیه، انتقال می‌یابد.

زمانی که شرکت انجام تعهد مربوط به سهام یعنی پرداخت مابقی مبلغ سهام را بخواهد باید به مالک سهام رجوع کند و برای شناسایی سهامدار، باید به دفتر ثبت سهام رجوع کرد تا نام سهامدار مالک را شناسایی و انجام تعهد را از او بخواهد.

بر همین اساس است که امضاء اوراق انتقال و ارائه‌ آن ها به همراه ورقه سهم به منتقل‌الیه کافی برای استناد در برابر نیست و در واقع بعد از ثبت انتقال در دفتر ثبت سهام است که دارنده جدید سهام می‌تواند در برابر شرکت ادعای حقوق و مزایای مربوط به سهام را نماید. هرچند انتقال بدون ثبت در دفتر هم صحیح و در روابط بین متعاملین سهام قابل استناد است، ولی همان گونه که گفته شد در مقابل شرکت و اشخاص ثالث قابل استناد نمی‌باشد.

برای عدم مواجهه با این مشکلات بهتر است زودتر اقدام به ثبت انتقال نمود.

۳-۵-۲- انتقال سهام بی‌نام

قبل از این که اسناد در وجه حامل، در معاملات وارد شوند، انتقال اشیاء منقول با قبض و اقباض انجام می‌شد و انتقال اموال‌ غیر‌منقول با تشریفات معینی صورت می‌گرفت.

امروزه دارنده‌ی یک سهم بی‌نام دارای حقوقی است که شامل وجه نقد و مال منقول و طلب و … می‌باشد، ورقه‌ی سهم هم نماینده آن حقوق است و این سند، خاصیت مالکیت شیئ منقول بخود گرفته است.

‌به این جهت انتقال سهم بی‌نام، عینا تابع مقرراتی است که در قانون مدنی برای اشیاء منقول و مقررات خاصی که در باب پنجم قانون تجارت از ماده ۳۲۰ تا ۳۳۴ برای اسناد در وجه حامل مقرر شده، می‌باشد.. این مقررات چون کلی است، شامل سایر اسناد در وجه حامل از جمله سهام بی‌نام نیز می‌باشد.[۶۰]

این اسناد چون بی‌نام و درحکم اسناد در وجه حامل است، متصرف یا دارنده، مالک چنین سندی به شمار می‌رود مگر این که خلاف حکم مذبور به اثبات برسد.

بر حسب قواعد حاکم بر اسناد در وجه حامل، که انتقال آن ها با قبض و اقباض صورت می‌گیرد و هیچ تشریفات خاصی برای انتقال آن ها ضرورت ندارد؛ انتقال سهام بی نام نیز با قبض و اقباض صورت می‌گیرد و تشریفات دیگری ندارد..

ماده ۳۹ لایحه‌ی اصلاحی قانون تجارت ۱۳۴۷ نیز به همین نکته پرداخته است:

«سهم بی‌نام به صورت سند در وجه حامل تنظیم و ملک دارنده آن شناخته می‌شود، مگر خلاف آن ثابت گردد. نقل و انتقال این گونه سهام به قبض و اقباض به عمل می‌آید. گواهینامه‌ی موقت سهام بی‌نام درحکم سهام بی‌نام است و از لحاظ مالیات بر درآمد مشمول مقررات سهام بی‌نام می‌باشد».

در ماده ۳۹ گواهینامه‌ی موقت سهام بی‌نام نیز ذکر شده و آن را در حکم سهام بی نام دانسته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 10:10:00 ق.ظ ]




تاثیر مذهب بر بهداشت جسمی و روانی. سلامتی دربردارنده مؤلفه‌ های عمر طولانی، شاد بودن، بهبود بیماری های حاد و بازگشت به سطح سلامت قبلی است. مذهب می‌تواند به عنوان یک نظام اجتماعی و پیچیده بر رفتار و بازخوردهای مهم از جمله برنامه ریزی خانواده، کار، سیاست و چگونگی تفسیر زندگی روزانه تاثیری فراوان داشته باشد. (آذربایجانی، ۱۳۸۳)

مذهب و مسائل اجتماعی. مذهب عامل مهمی در پیشگیری از گرایش به سمت بزهکاری است. (چادویک[۳۹]و تاپ[۴۰]، ۱۹۹۳) گرایش به مذهب و فعالیت های مذهبی در کاهش افکار خودکشی و اقدام به آن، مصرف مواد مخدر، رفتارهای جنسی پیش از موعد و بزهکاری تاثیر مثبت دارد. (دوناهو[۴۱]، ۱۹۹۵)

مذهب و تحول شخصیت. تحول شخصیت، بازخوردها و باورهای فرد درباره معنویت را نیز دربر می‌گیرد. (آدامز[۴۲]و دیگران، ۱۹۹۴) روی آوردهای تحولی بر این نکته تأکید می‌کنند که دین در مراحل مختلف زندگی به شکل خاص و متناسب با طراز تحول روانشناختی درک می‌گردد. (دادستان و همکاران، ۱۳۷۶)

تاثیر دین در زندگی انسان

احکام و دستورات مذهبی، نقش تعیین کننده و سازنده ای در تربیت و سازندگی انسان ایفا می‌کنند. به طور کلی دین درصدد تربیت و تعالی انسان در تمام شئون حیات مادی و معنوی است. اصول مذهبی در روند زندگی و عبادت خداوند به مثابه عامل بازدارنده از کجروی، انحرافات اجتماعی و اخلاقی و آلوده شدن به گناه عمل می‌کند. (سهرابی، ۱۳۶۹)

عقاید و ارزش های فرهنگی و مذهبی از عوامل اساسی در شکل دادن به رفتارهای فردی و حیات اجتماعی است زیرا رفتارهای انسان بر انگیزه هایی مبتنی است که در جهت رفع نیازهای او صورت می‌گیرد. ممکن است نیازها از نوع بدنی یا روانی باشند. نیازهای روانی از جمله نیازهای متعالی همچون گرایش به خیر و زیبایی، تعالی جویی، کمال طلبی و خداجویی است که می توان آن ها را از نیازهای فطری دانست. نیازهای روحی و فطری به انسان معنی، روح و اصالت می بخشند و از انگیزه هایی فعال تر و موثرتر سرچشمه می گیرند. وجود گرایش های درونی انسان به کمال طلبی و تعالی جویی و نیز وجود محدودیت ها، نقایص و کاستی هایی ناشی از واقعیت های زندگی، آدمی را به نیایش و پرستش فرا می‌خواند. (بحری، ۱۳۸۱) چنان که پرستش و نیایش را نیازی درونی می دانند و مهم تر اینکه احساس نیاز به حالات و رفتارهایی چون نیایش می‌ انجامد که در آرامش قلبی، سلامت روانی و رشد و کمال انسان نقش بسزا دارد. نویسنده مقاله “نیروی شفابخش ایمان” عقیده دارد:« در میان فرهنگ های گوناگون، صرف نظر از اعتقادات محلی و اعمال سنتی، مذهب در پیشبرد و تندرستی و تسکین اختلالات روانی جایگاه مهمی داشته است.» نویسنده این مقاله در بخش دیگری می نویسد:« هنگام وقوع استرس روانی، اعتقادات، عادات، سنن و همچنین مجموعه نهادهای مذهبی باعث ایجاد امنیت و اطمینان اساسی ای می‌شوند که به نجات و رهایی فرد کمک می‌کنند. فرد افسرده ممکن است دچار افکار خودکشی شود در حالی که نیرویی درونی مانع از انجام دادن این کار می شود.»

گرچه عقاید دینی و مذهبی به مثابه عوامل مؤثر در روان درمانی مورد توجه است ولی اهمیت و رسالت عمده مذاهب سازنده و ادیان توحیدی بویژه اسلام به تصویر مثبت و سازنده ای است که از جهان ترسیم می‌کنند و به معنا و هدف موجود در حیات و هستی بستگی دارد. همین جهان بینی سازنده و نگرش مثبت، نقش عمده ای در مقاوم ساختن انسان در برخورد با مشکلات زندگی و تحمل سختی ها دارد و در بهداشت روانی و رشد شخصیت و هدایت او عاملی اساسی به شمار می رود. تعالیم مذهبی همراه با چنین گرایش و نگرشی بر پایداری انسان می افزاید و به مقاومت وی در رویارویی با مشکلات زندگی منجر می شود.

مؤلف کتاب دین و روان می نویسد:« احساسات مذهبی در نزد هرکس که یافت شود نیروی روزافزونی در زندگی او وارد می‌کند. هنگامی که در نبرد زندگی، همه امیدها بر باد می رود، وقتی که دنیا به آدمی پشت می‌کند احساسات مذهبی در اندرون ما چنان شور و هیجانی برپا می‌سازد که ما را جوان می‌کند و زندگی درونی ما را که تیره و تار بود دگرگون می‌سازد.» علاوه بر تلقی مذهب به مثابه امری ضروری برای انسان، چنان که ویلیام جیمز معتقد است:« ما خواهیم دید که وضع بشری طوری است که شخص خود را مجبور می بیند به سمتی که آن را الوهیت[۴۳]می نامد، برود.» (جیمز به نقل از میرزابیگی، ۱۳۷۲، صص ۲۳-۲۰)

آذربایجانی در کتاب «تهیه و ساخت آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام»، کنش های اساسی دین یا به عبارت دیگر فواید و آثاری که به طور طبیعی بر دین ورزی و دینداری افراد مترتب می شود را در سه حوزه اساسی و مرتبط با یکدیگر مورد توجه قرار می‌دهد:

الف) حوزه شناختی. دین زندگی ما را در مجموعه هستی ممکن و مطبوع می‌سازد. گاه ممکن است آرمان ها، باورها و شناخت های ما با وضعیت عینی محیط زندگی تعارض پیدا کند که در چنین موقعیتی زندگی ناممکن می شود و یکی از این دو راه پیش روی آدمی قرار می‌گیرد: یا باید واقعیت را تغییر دهد یعنی عین را به گونه ای تغییر دهد که با ذهن وی موافق افتد یا باید ذهن را تغییر دهد و با عین همراه سازد. دین به عنوان دستگاهی از نمادهای مقدس، کار دوم را انجام می‌دهد. وقتی سازگاری حاصل شد، زندگی مطبوع و امکان پذیر می‌گردد.

میسیاک[۴۴] درباره ارزش دین برای انسان چنین می‌گوید:« دین انسان را به فلسفه حیات مسلح می‌کند و به عقل روشنگری می بخشد مانند قطب نما برای کشتی، دین اراده انسان را تقویت و به فرد کمک می‌کند تا به فرمان عقل گردن نهد…» (میسیاک به نقل از آلستون و همکاران، ترجمه براهنی، ۱۳۷۶)

ب) حوزه عاطفی. کنش اساسی در این بخش، رفع یا تخفیف درد و رنج آدمی در زمینه محدودیت هایش مانند ترس، تنهایی، افسردگی، ناکامی، بیماری، فقر و مرگ می‌باشد. از دیدگاه پل تیلیش (پروتستان) تناهی وجود آدمی است که او را به مسئله خدا سوق می‌دهد. وی اضطراب های وجودی عمده در انسان را اضطراب مرگ، اضطراب بی معنایی و اضطراب اخلاقی می‌داند.

« در حوزه عاطفی و احساسی، دین موضوعی برای تجربه های دینی به دست می‌دهد یا آدمیان را برمی انگیزد تا تجربه دینی به دست آورند.» (آذربایجانی، ۱۳۸۳، ص ۱۸)

ج) حوزه رفتاری و آمادگی برای عمل. مهم ترین کنش دین در این بخش “پشتیبانی از اخلاق” است. در عین حال که اخلاق از دین مستقل است ولی مورد تأیید و اهتمام دین است. پشتیبانی دین از اخلاق ‌به این معنا است که به آدمیان اطمینان خاطر می‌دهد که این اخلاق بر جای استوار تکیه زده است. ‌بنابرین‏ در عمل به آن و تبعیت از فرمان های آن جای نگرانی نیست.

« انسان معاصر با توجه به گستره قدرت و فناوری که در اختیار اوست به اخلاقی زیستن نیاز بیشتری دارد و به مجموعه ای از مقبولات و عقاید مابعدالطبیعی نیازمند است و دین می‌تواند این پیش فرض های لازم مابعدالطبیعی را در اختیار ما قرار دهد.» (آذربایجانی، ۱۳۸۳، ص ۱۹)

نظریات مختلف درمورد نقش مذهب درمورد بهداشت روانی

نظریه پارگامنت[۴۵]. پارگامنت از جمله پژوهشگرانی است که نظریه جامعی در زمینه مذهب در مقابله با عوامل فشارزا مطرح نموده است. به نظر وی مذهب از سه طریق می‌تواند در مقابله با فشارهای گوناگون روانی و محیطی مؤثر باشد که عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:10:00 ق.ظ ]





۲-۲۳-۸- تامین مالی از طریق فروش محصولات به هواداران


این روش امروزه برای باشگاه های بزرگ یکی از به یکی از بهترین روش‌ها تبدیل شده است. برای مثال فروش پیراهنهای ورزشی باشگاه ها به طرفداران. ویا فروش وسایل مصرفی و ورزشی که با علامت و طراحی آن باشگاه همراه است. مثلا باشگاه بایرن مونیخ دارای فروشگاه های زنجیره ای در کشور آلمان است که لوازم مصرفی، ورزشی و … (پیراهن ، لباسهای ورزشی، کیف، ساعت، جامدادی و …) ای که انحصارا برای طرفداران بایرن تولید می شود را بفروش می رسانند.بسته به نوع تولید کننده محصول، آن محصول قیمت گذاری می شود. برای مثال یک پیراهن بایرن که در فصل جاری توسط تیم استفاده می شود، چیزی حدود هفتاد هزار تومان قیمت دارد. این موضوع به دو دلیل است: یکی اینکه این پیراهن آدیداس است و دیگر اینکه با خرید این پیراهن هوادار به باشگاهش کمک می‌کند.(استوراد[۸۲]،۲۰۰۷: ۶۸)


۲-۲۳-۸-۱- تامین مالی از طریق فروش پیراهن بازیکنان فوتبال

واقعیت این است که در اقتصاد صنعت فوتبال، علاوه بر تولیدکنندگان ، لوازم ورزشی ، باشگاه ها نیز درآمدهای قابل توجهی از محل فروش این لوازم ، به ویژه پیراهن بازیکنان کسب می‌کنند و بخشی ‌از درآمد آنان در کنار سایر محصولات فرعی ‌به این امر اختصاص دارد.خرید و فروش پیراهن های بازیکنان تیم ملی و باشگاه ها تحولات جالبی را در صنعت پوشاک به وجود آورده است .(کاظم،۱۳۸۱: ۲۷)

۲-۲۳-۹- تامین مالی از طریق مدارس فوتبال و آموزشگاه های ورزشی

باشگاه های بزرگ و دارای هوادار زیاد معمولا دارای مدارس و آموزشگاه های ورزشی هستند. معمولا هزینه های ورود ‌به این مدارس و آموزشگاه ها زیاد است. البته این موضوع به نام و اعتبار باشگاه نیز بستگی دارد.(استوارد، ۲۰۰۷: ۶۹)

۲-۲۳-۱۰- تامین مالی از طریق خرید و فروش بازیکنان ( نقل و انتقالات ) و چالش های پیش رو

یکی از مهم ترین مبالغ تامین کننده ی درآمد باشگاه ها از طریق خرید و فروش بازیکنان صورت می‌گیرد.این مسئله در صنعت فوتبال به قدری حائز اهمیت است که در بور سهای لندن و نیویورک ، شاخص بورسی ویژه ای برای باشگاه های برتر اروپایی ایجاد ‌کرده‌است و سرمایه گذاران در این بخش که غالبا هوادران تیم هستند، تغییرات و نوسانات ارزش سهام باشگاه ها را دنبال می‌کنند. برای نمونه هنگامی که یک نشریه شناخته شده ی فوتبال در اروپا دنبال می‌کنند.برای نمونه هنگامی که یک نشریه ی شناخته شده ی فوتبال در اروپا از پیوستن «رونالدو» آقای گل جام جهانی ۲۰۰۲ به تیم رئال مادرید خبر داد ، آن روز سهام باشگاه رئال مادرید در بورس اسپانیا ده درصد افزایش قیمت پیدا کرد و یا ارزش سهام باشگاه « آث میلان» پس از عقد قرار داد با « ریوالدو» دیگر برزیلی صاحب نام در فوتبال، رو به فزونی گذاشت(کاظم ، ۱۳۸۱: ۴۴)

بدین ترتیب ، بازیکنان هر باشگاه به عنوان سرمایه های آن باشگاه به حساب می‌آیند و بسیاری از باشگاه ها، بیش از هفتاد درصد درآمدشان را ‌به این بخش اختصاص می‌دهند.دستمزد بازیکنان ، اصلی ترین بخش هزینه های آن هاست. ‌بنابرین‏ دغدغه ی اصلی مدیران باشگاه ها، هدایت صحیح و درست منابع مالی باشگاه در جهت خرید و فروش بازیکنان است. در حال حاضر فوتبالیست ها و باشگاه های فوتبال با ارقام بزرگ پول سروکار دارند.

«زین الدین زیدان» قبل از بازی های جام جهانی ۲۰۰۲ توانسته بود بزرگ ترین مبلغ انتقال را در تاریخ فوتبال به خود اختصاص دهد، در این مبادله باشگاه رئال حاضر شده بود برای وی مبلغ ۵/۶۴ میلیون دلار به باشگاه یوونتوس پرداخت کند که حدس زده می شود هفته ای یکصد و پنجاه هزار دلار مالیات این قرار داد باشد.

به ثمر رساندن هشت گل توسط « رونالد» در رقابت های جام جهانی ۲۰۰۲، درآمد سالیانه ی این ملی پوش برزیلی را تا سقف ۸/۱۰ میلیون دلار افزایش داد.(کاظم ، ۱۳۸۱: ۴۵) درحال حاضر لیست دوازده بازیکن گران قیمت جهان به بیش از چهارصد میلیون دلار رسیده است و این موضوع نگرانی بسیاری از مدیران ، باشگاه ها را به دنبال داشته است. آن ها می‌گویند اگر چه در چارچوب چنین خرید و فروشی ، باشگاه ها به ظاهر، سود قابل توجهی به دست خواهند آورد، اما بهتر است در جست و جوی افتخارات برای تیم ، تداوم فعالیت باشگاه را به جهت خرید گران قیمت بازیکنان به خطر نیندازیم. (کاظم ، ۱۳۸۱: ۴۶)

۲-۲۳-۱۱- تامین مالی از طریق فروش بلیت (ورودی ها)

یکی دیگر از منابع کسب درآمد توسط تیمها و باشگاه های ورزشی، فروش بلیت دیدارها است. این روش یکی از کلاسیک ترین ‌روش‌هاست که البته نسبت به روش های دیگر ممکن است سودی آنچنانی نداشته باشد.معمولا با وجود حامی مالی، باشگاه ها بدون آنکه مبلغی پرداخت کنند دارای استادیوم می‌شوند. در آمد حاصل از فروش بلیت بسته به نوع شراکت باشگاه و حامی، بین تیمها و حامیان تقسیم می شود.(استوراد[۸۳]،۲۰۰۷: ۵۴)

تا پایان ۱۹۵۰ درآمد های حاصل از فروش بلیت و امتیازنامه ها بیش از ۹۲ درصد درآمد تیم های حرفه ای را تشکیل می‌داد.( پارکز،ترجمه احسانی ، ۱۳۸۲: ۱۷۰)

۲-۲۴- تاثیر مسابقات جام جهانی بر تامین مالی باشگاه های فوتبال

البته درباره ی فعالیت های اقتصادی برگزاری مسابقات جام جهانی با ارقام خاص دیگری نیز مواجه هستیم که قابلیت تحلیل های اقتصادی و اثرگذاری آن ها در عرصه های
فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد و ما را با واقعیت های صنعت فوتبال به عنوان یک پدیده ی مردمی در جهان امروز آشنا نماید.

برای مثال پخش مستقیم مسابقات جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۰۲ در بیش از دویست کشور جهان انجام پذیرفت و بیش از پانصد میلیون نفر از طریق پخش زنده ی تلویزیونی شاهد مراسم افتتاحیه ی این بازی ها بودند.در بررسی های آماری مشخص گردید که حدود سه میلیارد نفر مراسم و دیدار افتتاحیه این رویداد ورزشی را از گیرنده های صوتی و تصویری دریافت کرده‌اند و در نهایت برای ۶۴ دیداری که در طول یک ماه بازی های جام جهانی برگزار گردید ، ۴۲ میلیارد تماشاگر تلویزیونی در سراسر جهان تخمین زده شده است.

۲-۲۵- تاثیر ورزش فوتبال بر دولت ها

ابعاد اقتصادی صنعت فوتبال تنها به حضور فوتبال در بورس و یا در بورس بودن فوتبال نیست، بلکه دولت ها نیز از مزایای آن بهره مند می‌شوند. وزیر ورزش ترکیه درباره نقش فوتبال در اقتصاد امروز می‌گوید:

دولت ما برای شناسایی خود در جهان باید میلیون دلار خرج می کرد،اما تیم فوتبال ما بدون صرف هزینه ی نه چندان زیاد از پس این کاربرآمد. (استوراد[۸۴]، ۲۰۰۷: ۴۱)

۲-۲۶- قوانین کلی ‌در مورد تامین مالی باشگاه های فوتبال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:10:00 ق.ظ ]




گروه تربیت بدنی۴۲۴/۱۱نا معلوم۳۵۵۳/۳کل۱۲۱۰۰

جدول ۴-۲ نشان می‌دهد که، ۴/۵ درصد از نمونه ها در گروه فنی و مهندسی، ۴/۱۴ درصد در گروه علوم پایه، ۵۱ درصد در گروه علوم انسانی، ۴/۱۴ درصد در گروه هنر و ۴/۱۱ درصد در گروه تربیت بدنی تحصیل می‌کنند.

جدول ۴-۳ توزیع فراوانی نمونه ها بر اساس سن

سن

فراوانی

درصد

۱۸-۲۰

۷۹

۶/۲۱

۲۰-۳۰

۲۶۲

۴/۷۱

۳۰-۴۰

۱۷

۶/۴

نا معلوم

۹

۵/۲

کل

۳۶۷

۱۰۰

همان گونه جدول ۴-۳ نشان می‌دهد، ۶/۲۱ درصد نمونه ها در بازه ی سنی ۱۸-۲۰سال، ۴/۷۱ درصد در بازه ی سنی ۲۰-۳۰ سال و ۶/۴ در صد در بازه ی سنی ۳۰-۴۰ سال قرار دارند.

۴-۳- تحلیل توصیفی داده ها

اطلاعات توصیفی گروه نمونه شامل کمترین، بیشترین، میانگین و انحراف استاندارد هریک از متغیرهای مورد مطالعه و خرده مقیاس های آن ها در جدول های زیر نشان داده شده است.

جدول ۴-۴- شاخص های توصیفی خرده مقیاس های سبک زندگی اسلامی در بین دانشجویان دانشگاه الزهرا (س) در سال تحصیلی ۱۳۹۳-۱۳۹۴

میانگین

انحراف استاندارد

کجی

کشیدگی

کمترین

بیشترین

باورها

۱۱/۳۶

۹۷/۳

۱۱/۰

۸۸/۰

۲۳

۵۰

اجتماعی

۵۵/۴۵

۴۱/۵

۱۲/۰-

۱۲/۰-

۳۰

۶۰

عبادی

۴۴/۲۰

۲۷/۴

۱۸/۲

۷۱/۲۰

۸

۶۰

اخلاق

۷۷/۷۶

۶۱/۱۰

۰۲۵/۰

۳۴/۰-

۵۰

۱۰۴

مالی

۱۴/۷۰

۴۶/۸

۲/۰

۱۴/۰-

۵۲

۹۴

خانواده

۴۶/۵۸

۳۳/۹

۵۴/۰-

۲۳/۰

۲۷

۸۰

سلامت

۶۴/۲۶

۲۲/۴

۳۸/۰-

۲۲/۰

۱۲

۳۶

تفکر

۱۴/۲۵

۲۶/۴

۰۵/۰-

۰۷/۰

۱۰

۳۶

امنیتی

۹۵/۱۸

۳۴/۳

۷۴/۰

۳/۲

۱۲

۳۸

زمان شناسی

۴۲/۱۹

۷۲/۳

۲۴/۰-

۱۴/۰-

۸

۲۸

سبک زندگی اسلامی

۴۱/۳۹۶

۵۹/۳۶

۲۴/۰

۰۴/۰

۳۰۸

۵۰۶

    1. Adler ↑

    1. World Health Organization ↑

    1. Kerr ↑

    1. Clockhon ↑

    1. Bourdieu ↑

    1. Max Weber ↑

    1. Schultz ↑

    1. Creative Self ↑

    1. Plasker ↑

    1. Dominant ↑

    1. Ruling ↑

    1. Getting ↑

    1. Avoiding ↑

    1. Socially Useful ↑

    1. Rollo May ↑

    1. Neurotic anxiety ↑

    1. Death Anxiety ↑

    1. Meaninglessness Anxiety ↑

    1. Condemnation Anxiety ↑

    1. Neurotic ↑

    1. Psychotic ↑

    1. Tillich ↑

    1. Terror Management Theory ↑

    1. Green berg ↑

    1. Soloman ↑

    1. Kierkegaard, S. ↑

    1. Nietzsche, F. ↑

    1. Yalom ↑

    1. Beker, E. ↑

    1. Proximal ↑

    1. Distal ↑

    1. Denial ↑

    1. Rejection ↑

    1. Delay ↑

    1. Distraction ↑

    1. Psychoanalysis ↑

    1. Regret Theory ↑

    1. Tomer & Grafton ↑

    1. Goodman ↑

    1. Eros ↑

    1. Self-regection ↑

    1. Yalom ↑

    1. Specialness ↑

    1. The belief in the existence of on ultimate rescure ↑

    1. Personal omnipotent servant ↑

    1. Obsequiousness ↑

    1. Walter mischel ↑

    1. Seldon ↑

    1. Pettigrew ↑

    1. Jung ↑

    1. Frommc ↑

    1. Behaviorism ↑

    1. Contingencies of reinforcment ↑

    1. Humanism ↑

    1. Maslow ↑

    1. Rogers ↑

    1. May ↑

    1. Frankl ↑

    1. Phenomenology ↑

    1. Self-actualization ↑

    1. Social learning ↑

    1. Albert Bandura ↑

    1. Type theories ↑

    1. Kertchmer ↑

    1. Culture pattern theries ↑

    1. Hans,J.Eysenck ↑

    1. Interactionism ↑

    1. Predispositions ↑

    1. Trait theories ↑

    1. Five-factor model of personality ↑

    1. Bakker ↑

    1. Korukonda ↑

    1. Suhail & Akram ↑

    1. Cicirelli ↑

    1. Ellison ↑

    1. Levin ↑

    1. Mc Cullough, Tsang & Brion ↑

    1. Hill TM ↑

    1. Mon H ↑

    1. Shyh Shin Wong ↑

    1. Thomas Olsen Gramstad, Rolf Gjestad and Brit Haver ↑

    1. Peter Hills ↑

    1. Shakel ford ↑

    1. Besser ↑

    1. Goets ↑

    1. Hayes & Joseoh ↑

    1. Watson & Hubbard ↑

    1. Malouf, Schutte, Bhullar & Rook ↑

    1. ILST ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:10:00 ق.ظ ]




اما مهمترین وظیفه کمیسیون را می‌توان مربوط به اقدامات حمایتی آن دانست. در این راستا، دریافت شکایات و اقدام ‌در مورد آن ها مطابق با مقررات منشور از جمله مهمترین اقدامات حمایتی در حمایت از اجرای حقوق به رسمیت شناخته شده در منشور آفریقایی حقوق بشر و ملت‌ها محسوب می‌شود.

در کنار این دو وظیفه اساسی، کمیسیون آفریقایی دارای وظایف دیگری نیز می‌باشد که از جمله مهمترین آن ها می‌توان به وظیفه تفسیر تمامی مقررات منشور آفریقایی و انجام سایر وظایفی که مجمع سران کشورها و دولت‌ها به آن ارجاع می‌نمایند اشاره نمود.

همچنین کمیسیون آفریقایی دارای اختیاراتی در راستای انجام وظایف خود می‌باشد. انتخاب نحوه و روش انجام تحقیقات، ارسال گزارش به مجمع سران کشورها و دولت‌ها، کسب اطلاعات از دبیر کل سازمان وحدت آفریقا یا هر فرد صلاحیت‌دار از جمله اختیارات این کمیسیون می‌باشد.

کمیسیون آفریقایی حقوق بشر صلاحیت رسیدگی شکایات دولت‌های عضو علیه یکدیگر، و شکایات افراد خصوصی و حتی گروه ها و سازمان‌های غیر دولتی علیه دولت‌های عضو، نسبت به مورد نقض حقوق بشر را دارا می‌باشد. [۴۷]

کمیسیون آسیایی حقوق بشر: به دلیل پیچیدگی‌های منطقه‌ای، سطوح مختلف توسعه و تنوع فرهنگی در آسیا و نیز تفاوت بین نوع نظام‌های سیاسی و نگرش حکومتی نسبت ‌به این موضوع و همچنین وسعت زیاد منطقه ، ابعاد ایجاد یک مکانیسم منطقه‌ای که همۀ منطقه راپوشش بدهد را با مشکلات و چالش‌هایی روبه‌رو ساخته است. ‌بنابرین‏ همه جای منطقۀ آسیا به طور یکنواخت در زمینۀ حقوق بشر عمل ننموده اند و بیشترین اقدام در مناطق جنوب و جنوب شرقی و غربی آسیا انجام گرفته است.

منشور حقوق بشر آسیایی، اولین سند در تاریخ حقوق بشر در آسیاست. این سند اهمیت زیادی در سوق دادن کشورهای آسیایی به سوی حمایت و ارتقای حقوق بشر دارد.

با توجه به اینکه بسیاری از موارد نقض حقوق بشر در آسیا همانند خشونت علیۀ زنان و کودکان در حال گسترش است تدوین منشور حقوق بشر و ایجاد ضمانت های اجرایی آن همچون دیگر مناطق دنیا ضروری به نظر می‌رسد.

سند منشور حقوق بشر آسیایی بر کلیت، عینیت و غیرگزینشی بودن و پرهیز از کاربرد معیارهای دوگانه و سیاسی سازی در تحقق حقوق بشر تأکید دارد. کشورهای عضوAAPP با رعایت اصول احترام به حاکمیت ملی ، تمامیت ارضی ، عدم دخالت در امور داخلی کشورها و عدم استفاده از حقوق بشر به عنوان ابزار فشار سیاسی موافقت کردند. آن ها تشخیص دادند که پارلمان ها به عنوان دارندگان صلاحیت برای کنترل قدرت دولتی و نیز نمایندگان اراده و خواست مردم، نقش حیاتی و مسئولیت خاصی در ارتقای حقوق بشر در هر کشور دارند. این نقش از طریق نظارت بر عملکرد دولت و دیگر سازمان های دولتی در زمینۀ رعایت و گسترش همکاری های بین‌المللی در زمینۀ حقوق بشر از طریق تأیید و تصویب رفتارهای بین‌المللی ایفا می شود

یکی از مسائل و موانع منشور، مفهوم «ارزش های آسیایی»و تأثیر آن ها بر حقوق بشر است که اغلب اوقات در منطقۀ جنوب شرقی آسیا استفاده می شود. زیرا کشورهای آسیایی، حقوق بشری را که می‌تواند در زمینۀ آسیایی تحقق یابد متفاوت از حقوق بشر در زمینۀ جهانی که اعلامیۀ جهانی حقوق بشر مبتنی بر آن است، می دانند. و ماهاتیر محمد نخست وزیر وقت مالزی از طرفداران دیدگاه ارزش های آسیایی است.

با توجه به اینکه طرفداران ارزش های آسیایی تفاسیر متفاوتی از این ارزش ها ارائه می‌کنند. برای مثال در حالی که طبق دیدگاه لی کواینیو ارزش های آسیایی بر مبنای عقاید کنفوسیوسی است، ماهاتیر محمد آن ها را به سان ارزش های اسلامی می بیند. گذشته از این، تفاوت‌های فرهنگی بسیار زیادی در مناطق استعماری آسیا در دو جنگ جهانی وجود دارد. فقط در جنوب شرقی آسیا ، کشور فیلیپین با اکثریت کاتولیک و تأثیرپذیری زیاد از غرب وجود دارد؛ تایلند ، لائوس و کامبوج پیوندهای مذهبی و فرهنگی بسیار قوی با هند دارند و تایوان نیز همچون غرب به دموکراسی و صنعتی شدن دست یافته است.

‌بنابرین‏ از این دیدگاه فرهنگ‌ها ، ادیان و نظامهای سیاسی متعدد در منطقۀ آسیا نمی توانند زیر چتر واحدی قرار گیرند. بسیاری از نواحی آسیا درگیر سطوح مختلفی از تنش و درگیری هستند یا به بلوک های سیاسی و اقتصادی مجزای از یکدیگر تقسیم شده اند. ‌بنابرین‏ تعریف آسیا به عنوان منطقه ای همگن گمراه کننده است.

در نتیجه منشور حقوق بشر آسیایی با تأکید بر کلّیت حقوق بشر و رد مفهوم ارزش های آسیایی ، گزارشی بر علیه مفهوم ارزش های آسیایی است. علاوه بر این در حالی که منشور حقوق بشر آسیایی اعلامیۀ جهانی حقوق بشر را می پذیرد اعلام می‌کند که «با وجود کلیت و تقسیم ناپذیری حقوق بشر، اهمیت و کاربرد آن به زمینۀ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی وابسته است. حقوق انتزاعی نیستند بلکه مبنایی برای عمل و سیاست گذاری هستند». کشورهای آسیایی می‌توانند شکاف بالقوه ای که میان پذیرش کلیت حقوق بشر و تصویب منشور برای منطقه آسیا – پاسیفیک وجود دارد را ببیند ، این شکاف نشان دهندۀ تفاوت‌ها و موانعی است که آسیا برای تحقق حقوق بشر با آن مواجه است. با توجه به اختلافات فلسفی دربارۀ کلی یا نسبی بودن حقوق بشر تردیدی نیست که آسیا باید متفاوت از غرب عمل کند. منطقۀ آسیا- پاسیفیک جمعیت زیادی را دربردارد که به وسیلۀ منشور حقوق بشر حمایت نمی شود. با منشور حقوق بشر می توان شکاف میان طریقۀ آسیایی و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر را از میان برداشت. [۴۸]

بند دوم : سازمان های بین‌المللی غیر دولتی فعال در زمینه حقوق بشر

امروزه افزون بر پیمانهای منطقه ای حقوق بشر، سازمان های غیر دولتی چون «عفو بین الملل» ، «دیده بان حقوق بشر» ، «کمیته حقوق ‌دانان بشر» ، «کمیته بین‌المللی صلیب سرخ» ، «فدراسیون بین‌المللی زمین انسان‌ها»و برخی سازمان‌های جهانی غیر دولتی دیگر نیز کم و بیش فعالیت هایی در زمینه حقوق بشر و خصوصاً حقوق بشردوستانه داشته اند. چنان که میتوان سازمان بین‌المللی کار را از آن دسته دانست که به جرات میتوان ادعا کرد در زمینه پیشبرد اهداف خود از موفقترین سازمان‌های جهانی بوده اند.

البته برخی سازمان های تخصصی دیگر مانند سازمان بهداشت جهانی ، سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد ، سازمان آموزش علمی و فرهنگی ملل متحد به جهات دیگری ‌به این بحث میپردازند و غیر مستقیم در زمینه حقوق بشر فعالیت می‌کنند. این نمایندگان در نشست های حقوق بشر سازمان ملل حضور می‌یابند، و اغلب مشارکت دارند. این سازمان هااز طریق گزارش ها و مشاهدات شان اطلاعاتی ‌در مورد وضعیت حقوق بشر ارائه می‌دهند و برنامه های کاری، سیاست ها، و معاهدات سازمان ملل را از طریق همکاری ها و اعمال نظر هاشان شکل می بخشند، و پیوند های میان نظام حقوق بشر بین‌المللی و سیاست در سطح منطقه ای برقرار می‌کنند .

سازمانی خصوصی که منابع مهمی را برای ارتقا و حمایت از حقوق بشر صرف می‌کند و مستقل از دولت ها و ‌گروه‌های سیاسی که به دنبال اعمال قدرت سیاسی هستند، عمل می‌کند و خود نیز ساعی برای به دست آوردن چنین قدرتی نیست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:10:00 ق.ظ ]