جهانی شدن و جریان سرمایه در سطح بینالمللی برای سرمایهگذاران و نیز بنگاههای اقتصادی فضای بزرگتری را به وجود آورده است. امروزه از یک سو بنگاههای اقتصادی و واحدهای تولیدی مانند گذشته تامین مالی خود را در چارچوب بازارهای مالی و سازوکارهای اعتباری درون کشور محصور نمیبینند و از سوی دیگر سرمایهگذاران، میدان وسیع بازارهای مالی بینالمللی را پیش روی خود دارند. رقابت کشورها و گسترش مخابرات و ارتباطات از راه دور به همراه توسعه بازارهای مالی و ایجاد قوانین پذیرفته شده در سطح جهانی و پیشرفت فناوری، به جهانی شدن بازارهای مالی کمک میکند. در چنین دورانی اطلاعات در حکم کالایی با ارزش، به جای ماشینآلات و کالاهای فیزیکی، تعیینکننده مزیت رقابتی مشارکتکنندگان بازارهای مختلف است. علاوه بر این، اطلاعات در عملکرد بهتر بازارهای مالی نقشی انکارناپذیر دارد. در این ارتباط، شفافیت به صورت در دسترس بودن و نیز صحیح بودن اطلاعات معنی مییابد که در عملکرد مناسب بازارهای مختلف به ویژه بازار سرمایه نقش اساسی دارد.
کارکرد مناسب بازار سرمایه میتواند کارایی، سرمایهگذاری و رشد را افزایش دهد و همچنین قادر است از طریق کاهش نگهداری داراییهای نقدی و افزایش رشد سرمایه های فیزیکی حداقل در بلندمدت، رشد اقتصادی را افزایش دهد. به این دلیل هر چه شفافیت اطلاعات (که یکی از عوامل مهم در کارایی بازار است) بیشتر باشد به همان اندازه این نقش بهتر ایفا خواهد شد.
در این نوشتار، ابتدا تعریفی از مفهوم شفافیت و اهمیت آن در بازارهای مالی ارائه شده است. سپس ابعاد شفافیت در بازارها و سیاستهای دولت بررسی و نقش قوانین و مقررات ایجاد شفافیت بیان شده است. در ادامه نقش شفافیت در جهانی شدن و ارتباط بین بازارهای مختلف و فضای کسب و کار در میان کشورهای مختلف بیان و در انتها نیز راهکارهایی برای بهبود شفافیت در حوزه های مختلف ارائه شده است.
۲-۱۰-مفهوم شفافیت[۲۹]
در فرهنگ وبستر[۳۰] (۱۹۷۲) شفافیت بدین صورت تعریف شده است: “باز بودن یا گشودگی مؤسسات[۳۱] (دسترسی آسان به عملیات داخل شرکت)، آشکار بودن مؤسسات، صداقت و قابلیت درک آسان.” در این تعریف منظور از باز بودن یا گشودگی مؤسسات، دسترسی آسان به عملیات داخل شرکت و منظور از آشکار بودن مؤسسات، وضوح اطلاعات است.
تعاریف متعدد دیگری نیز برای شفافیت ارائه شده است که با توجه به تأکید بر مفاهیم متفاوت، میتوان آن ها را در سه طبقه به شرح زیر از یکدیگر متمایز کرد:
الف) تعاریف مبتنی بر ذینفعان اطلاعات: ویشواناثو کافمن (۱۹۹۹)[۳۲] و کافمن (۲۰۰۲)[۳۳] شفافیت را “افزایش جریان بهموقع و قابل اتکای اطلاعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که در دسترس همه ذینفعان مربوط باشد” تعریف کردهاند. همچنین ویش واناث و کافمن (۱۹۹۹) عدم شفافیت را به عنوان “ممانعت عمدی از دسترسی به اطلاعات، ارائه نادرست اطلاعات یا ناتوانی بازار در کسب اطمینان از کفایت مربوط بودن و کیفیت اطلاعات ارائه شده” تعریف کردهاند. دیدگاه سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (۲۰۰۲) گستردهتر است و شفافیت را به عنوان “ارتباط متقابل بین شرکتها و سایر گروههای ذینفع” بیان میکند.
ب) تعاریف مبتنی بر پاسخگویی: گروه تخصصی شفافیت در دانشگاه بروکینگز، شفافیت را به عنوان “درجه گشودگی و بازبودن مؤسسات بیان کردهاست؛ یعنی میزان نظارت و ارزیابی اعمال افراد داخل شرکت (مانند مدیران) توسط افراد خارج از شرکت (مانند سهامداران)”. در تعریف فلورینی (۱۹۹۹) [۳۴]از شفافیت، پاسخگویی برجستهتر شده است. وی شفافیت را به عنوان ” افشای اطلاعاتی توسط شرکتها که برای ارزیابی عملکرد آن ها است. تأکید برحق دسترسی به اطلاعات (با در نظر داشتن حریم هر دو طرف تهیه کننده و استفادهکننده) و امکان ارزیابی عملکرد شرکتها با بهره گرفتن از این اطلاعات در تعاریف مذکور برجستهتر شده است. در واقع شفافیت ارتباطی تنگاتنگ با پاسخگویی دارد و علت تقاضا برای شفافیت این است که بازار، شرکتها را بابت سیاستهای اتخاذ شده و عملکرد آن ها مسئول میداند. (بلور کافمن، ۲۰۰۵)[۳۵]
پ) تعریف شفافیت با تأکید بر اجرای قوانین و مقررات: سازمان تجارت جهانی اطمینان از دسترسی به شفافیت در قراردادهای بینالمللی تجاری را مستلزم سه پیش شرط اساسی میداند: (۱) اطلاعات درباره قوانین، مقررات و سایر رویهها که به طور عمومی منتشر شده باشد، (۲) گروههای ذینفع، از قوانین و مقررات مربوط و تغییرات در آن ها مطلع باشند و (۳) قوانین و مقررات به صورت یکپارچه، بیطرفانه و معقول اجرا شود.
وجه اشتراک همه تعاریف مذکور، “قابلیت دسترسی به اطلاعات” و “توانایی برقراری ارتباط و وجود جریان ارسال و دریافت اطلاعات” است. (تجویدی، ۱۳۸۷)
۲-۱۰-۱-اهمیت شفافیت در بازارهای مالی
امروزه تقاضا برای شفافیت فعالیت نهادها و بازارها به شدت افزایش یافته است. بسیاری از استدلالهایی که درباره ایجاد یک نظام مالی جدید جهانی مطرح میشود، پیش از هر چیز بر درخواست افزایش شفافیت متمرکز است.
درخواستهای فزاینده برای شفافیت در مباحث اقتصادی، مالی و تجاری، بیانگر گرایش جهانی به سمت شفافیت بیشتر در زمینههای حساس است. پژوهشگران، سیاستگذاران و مجریان امور، همگان را به شفافیت در مقولات مختلفی از قبیل بانکداری، معیارهای حسابداری و حسابرسی، رویههای بودجه ملی، کنترل مواد مخدر، محیط زیست، فعالیتهای مبارزه با فساد، کمکهای توسعهای چند جانبه و قوانین کار و زیست محیطی در بخش خصوصی فرا میخوانند.
هر قدر تبادل اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه و پاسخگویی بخش خصوصی و دولتی در مورد چگونگی تحصیل و مصرف منابع بیشتر میشود و امکان رشد فساد کاهش مییابد. (ویش واناث و کافمن، ۱۹۹۹)[۳۶]
هدف از درخواست شفافیت اجازه دادن به افراد، بازارها یا دولتها است تا سایرین را در قبال سیاستها و عملکردهایشان پاسخگو نگه دارند. بنابرین شفافیت را میتوان به منزله اطلاعاتی دانست که توسط نهادها منتشر میشوند و مربوط به ارزیابی این نهادها است. (حیدری، ۱۳۸۳)
برخی از کارکردهای افزایش شفافیت در بازارهای مالی عبارت است از:
آخرین نظرات