همچنین مدیران با دستکاری فعالیتهای غیر پولی در طی سال سعی میکنند که سود قطعی با سود هدف مطابقت داشته باشد بیشتر پژوهشهای جاری مدیریت سود بر کشف اقلام تعهدی غیرعادی متمرکز است.
مطالعهای که به طور مستقیم مدیریت سود را از طریق فعالیتهای غیر پولی بررسی کند اساساً بر روی فعالیتهای سرمایهگذاری و همچنین کاهش در هزینه های پژوهش و توسعه صورت گرفته است (سوگت رویچرهیری، ۲۰۰۶ ،ص۳۳۶)[۵۲].
مدیریت سود (دستکاری سود) میتواند با توجه به تصمیماتی عملیاتی، تأمین مالی و سرمایهگذاری صورت گیرد. برای مثال، فروش یک سرمایهگذاری استراتژیک جهت تحت تأثیر قرار دادن سود کوتاه مدت نمونهای از اینگونه تصمیمات میباشد. مدیران شرکتهایی که طی چندین سال دارای الگوی رشد سود هستند، راههایی را برای ادامه گزارش افزایش سود در هر دوره اتخاذ میکنند که یکی از راهها پایین آوردن سود به هنگام افزایش و هم چنین بالا بردن سود به هنگام کاهش آن است.
به طور کلی چهار روش اصلی برای مدیریت مشهود است که عبارتاند از :
۱- ذخیره ارزیابی.
۲- انتخاب روشهای حسابداری.
۳- برآوردهای حسابداری.
۴- تصمیمات اقتصادی
- ذخیره ارزیابی : نوعی حساب ترازنامهای با مانده بستانکار است که کاهنده حساب دارایی تلقی میگردد. از آن جا که این حساب مانده بستانکار دارد، بنابرین ایجاد یا افزایش آن یک حساب بدهی را به دنبال دارد که حساب هزینه را در صورت سود و زیان افزایش میدهد. دلیل این که ذخیره ارزیابی اغلب به منظور مدیریت سود مورد استفاده قرار میگیرد آن است که :
۱- این ذخایر تقریباً بر مبنای برآورد مدیریت هستند.
۲- مانده این حسابها سال به سال افزایش یا کاهش مییابد . از این رو افزایش در مانده مذبور موجب ثبت هزینه های اضافی در سال جاری میشود.
-
- انتخاب روشهای حسابداری: راه دیگری که مدیران شرکتها میتوانند سود حسابداری (تعهدی) گزارششده را مدیریت کنند، انتخاب روشهای حسابداری است. به عنوان مثال، در دوره های افزایش قیمتها بهکارگیری روش اولین صادره از اولین وارده[۵۳] در ارزیابی موجودیها موجب محاسبه سود بیشتر و پرداخت مالیات بیشتر میشود که قطعاً بر جریان وجوه نقد شرکت تأثیر میگذارد.
برآوردهای حسابداری : راه دیگری که مدیران میتوانند سودهای حسابداری گزارششده را تحت تأثیر قرار دهند. به عنوان مثال، مدیران باید ارزش اسقاط و عمر مفید کلیه داراییهای استهلاکپذیر را تخمین بزنند. تغییرات در این تخمینها، هزینه های استهلاک را تحت تأثیر قرار میدهد. برخلاف تغییر در اصول و روشهای حسابداری، تغییرات در برآوردها اثر انباشته نداشته، بلکه اثر آن در دوره جاری یا به دوره های آتی تسری مییابد. در هر حال اگر تغییرات در برآورد حسابداری بااهمیت باشد، باید در یادداشتهای پیوست جزو لاینفک صورتهای مالی افشا شود.
- تصمیمات اقتصادی : تمامی روشهای مدیریت سود مطرحشده تنها بر ارقام صورتهای مالی اثر میگذارد و هیچ اثری بر روی جریانات نقدی شرکت ندارند. در هر حال راههایی وجود دارد که مدیریت میتواند با بهره گرفتن از آن ها جریانات نقدی شرکت را تحت تأثیر قرار دهد. به عنوان مثال، اگر مدیریت بخواهد سود گزارششده را افزایش دهد، میتواند مخارج پژوهش و توسعه را کاهش دهد، لذا کاهش مخارج مذبور در سال مالی مورد نظر به عنوان کاهش هزینه دوره قلمداد میشود که در این صورت سود گزارششده افزایش مییابد. در هر حال از زمانی که مخارج کمتری برای پژوهش و توسعه، هزینه شود، جریانات نقدی واحد تجاری تحت تأثیر قرار میگیرد. اما باید توجه داشته باشیم ، کاهش مخارج پژوهش و توسعه میتواند آثار منفی برای واحد تجاری در برداشته باشد، چرا که واحد انتفاعی را از رقبای خویش در ابتکارات فناوری و سرانجام کاهش جریانات نقدی مورد انتظار از تولیدات جدید در آینده عقب نگاه داشت.
در مورد تمامی روشهای مدیریت سود مطرحشده، این فرض وجود دارد که کمیته حسابرسی شرکت از کلیه تصمیماتی که توسط مدیریت اتخاذ میگردد و این تصمیمات اساساً منجر به ارائه صورتهای مالی گمراهکننده نیست، آگاه است. متأسفانه در بعضی موارد ممکن است مدیریت از روشهای مدیریت سود هم فراتر رود و به سادگی درآمدهایی را شناسایی کند که واقعی نیستند. بدین ترتیب هر گاه مدیریت واحد انتفاعی به طور آگاهانه گزارشهای مالی اساسی عرضه کند که اهداف آن گمراه کردن استفاده کنندگان باشد، این عمل تقلب حسابداری خوانده میشود. بدین منظور، برای کاهش تقلب حسابداری مدیران واحدهای انتفاعی موظفاند صورتهای مالی اساسی را امضاء نموده (تأییدیه مدیریت )، تا دقیق بودن ارقام صورتهای مالی واحدهای تجاری را تصدیق نمایند.
مدیران همواره مسئولیت انتخاب و بهکارگیری برآوردها و قضاوتهای اساسی به کار گرفتهشده را همانند اصول حسابداری بر عهدهدارند، از این رو در نهایت مدیریت مسئول اصلی کیفیت سود میباشد. کیفیت اصول حسابداری باکیفیت سود یکی نیست؛ اما این دو به صورت ذاتی، طوری باهم مرتبط میباشند که قضاوتهای به کار گرفتهشده در انتخاب و بهکارگیری چنین اصولی، مستقیماً بر کیفیت سود تأثیر میگذارد. اطلاعات حسابداری برای سهامداران از دو بعد اهداف ارزشی و قراردادی، مهم و بااهمیت میباشند. وقتی کیفیت سود پایین باشد، اطلاعات حسابداری تهیهشده در برآوردن نیازهای ارزشی و حاکمیتی سهامداران کمتر اثربخش بود. برای این منظور سهامداران از کمیته حسابرسی تقاضا میکنند تا نظرات بیشتری بر فرایند گزارشگری مالی داشته باشند. در مقوله نقش مدیریت، باید متذکر شد که هر گونه تغییر ناگهانی در مدیریت میتواند استمرار عملیات تجاری را از مسیر عادی منحرف و بر ثبات سود اثر منفی داشته باشد. اگر مدیریت موفق شرکتی تغییر یابد، موجب بیثباتی در عملکرد و سود مشارکت شد. افزون بر آن، اگر مدیریت نتواند در محیط اجتماعی، سیاسی و یا اقتصادی شرکت تغییر ایجاد کند، از ثبات سود شرکت کاسته میشود.
آخرین نظرات