۲-۴-۳) کارایی عملیاتی:
کارایی عملیاتی اشاره به تسهیل و سرعت مبادلات در بازار دارد، که از طریق آن بازار های سرمایه امکان ملاقات خریداران و فروشندگان را ممکن میسازد، این نوع کارایی منجر به افزایش سرعت نقدشوندگی دارایی ها میشود، بازاری از نظر عملیاتی دارای کارایی است که هزینه انجام مبادلات در حداقل سطح ممکن باشد. (Frunkfurter, Georg M; Elton, Mc gun;, 1996)
۲-۵) سطوح کارایی اطلاعاتی
اولین تعریف از کارایی اطلاعاتی در بازار سرمایه از سوی یوجین فاما[۲۲]ارائه شده است، کارایی اطلاعاتی به این معنا است که اطلاعات و اخبار درباره سهام شرکتهای قابل معامله بتواند به سرعت و به دقت بر قیمت اوراق بهادار اثر گذاشته و قیمتها را در جهت درست تصحیح نماید. (Fama, 1965)
فاما در ان تعریف بازار کارا را در سه سطح ضعیف، نیمه قوی و قوی تفکیک کرد؛
سطح ضعیف :اگر به دست آوردن سودهای غیرنرمال (بجز آنهایی که به طور شانسی به دست میآیند)با بهره گرفتن از قیمتهای گذشته برای تصمیم گیری در زمان خرید و فروش اوراق بهادار امکان پذیر نباشد، بازار دارای شکل ضعیف کارایی است.
سطح نیمه قوی : اگر به دست آوردن سودهای غیرنرمال (بجز آنهایی که به طور شانسی به دست میآیند)از طریق استفاده از اطلاعات در دسترس عموم برای تصمیم گیری در مورد خرید و فروش اوراق بهادار امکان پذیر نباشد، بازار دارای شکل نیمه قوی کارایی است.
سطح قوی : اگر به دست آوردن سودهای غیرنرمال (بجز آنهایی که به طور شانسی به دست میآیند)از طریق استفاده از هر گونه اطلاعات برای تصمیم گیری در مورد خرید و فروش اوراق بهادار به هیچ وجه امکان پذیر نباشد، بازار داری شکل قوی کاریی است. (راعی, رضا; پویانفر, احمد, ۱۳۹۱)
علاوه بر فاما دیگر نظریه پردازان، نیز کارایی را در همین سه سطح طبقه بندی کردهاند، دیکسون (۱۹۹۲) معتقد است که هر یک از این سطوح سه گانه کارایی به مجموعه معینی از اطلاعات مربوط میشوند که نسبت به سطح قبلی آن جامع تر و کامل تر است. (تالانه, علیرضا; هجرانکش , حدیث, ۱۳۸۹)
در سطح نیمه قوی قیمت سهام منعکس کننده همه اطلاعات عام و منتشر شده است. در اینجا اطلاعات مربوط به اطلاعات گذشته نمی باشد بلکه فراتر از آن و در برگیرنده هر اطلاعی درباره عملکرد شرکت و مشخصات صنعتی است که آن شرکت در آن حوزه فعالیت میکند، به عبارت دیگر در این سطح از کارایی بازاری را کارا می نامیم که قیمت سهام در آن وابستگی سریع به اطلاعات جدید منتشر شده داشته باشد. در چنین بازاری استفاده کنندگان از اطلاعات ممکن است نظرات متفاوتی درباره اهمیت اطلاعات انتشار یافته داشته باشند، اما قیمتها همیشه نشان دهنده بهترین تفسیرها از اطلاعات موجود خواهد بود. به طور کلی میتوان گفت که سرمایه گذاران نمی توانند از تجزیه و تحلیل اطلاعات انتشار یافته به موفقیتی فوق العاده دست یابند و در نتیجه سودهای غیر عادی نصیب آن ها نخواهد شد. اطلاعات همگانی به اطلاعاتی اطلاق می شود که به طور همزمان در دسترس عموم قرار گیرد مانند گزارش عملیات سالیانه شرکت، گزارش مطبوعات در مورد شرکتها وغیره، به عنوان مثال اگر قیمت سهم شرکتی x واحد است این رقم با توجه به تمامی اطلاعاتی است که درباره این شرکت منتشر گردیده است و اگر اطلاعات تازه ای درباره این شرکت و یا صنعت و کل اقتصاد به گوش سهامداران برسد در یک بازار کارا بلافاصله تعدیل قیمت صورت میگیرد. چنین کارایی ای کمک بزرگی به سرمایه گذاران است بویژه آنهایی که کاری با بورس ندارند و یا شناختی همه جانبه از امر مالی ندارند. اگر تعدیل قیمتها بلافاصله بعد از رسیدن اخبار وقوع حوادث رخ ندهد، این نمود عدم کارایی بازار و عدم استقرار نیروهای بازار در آن موقعیت است. (Basu, S, 1977)
۲-۶) بازده سهام
منظور از بازده سهام، کل مجموعه مزایایی است که در طول یک دوره به سهم تعلق میگیرد. این دوره میتواند روزانه، هفتگی، ماهانه، سالانه و یا هر دوره زمانی دیگر متناسب با نوع مطالعه و تحقیق باشد. مجموعه این مزایا برای محاسبه بازده شامل موارد زیر است؛
-
- افزایش قیمت سهام در پایان سال مالی نسبت به ابتدای سال مالی مورد محاسبه.
-
- سود نقدی ناخالص هر سهم که بعد از کسر مالیات پرداخت میگردد.
-
- مزایای ناشی از حق تقدم خرید سهام که قابل تقویم به ارزش ریالی است.
- مزایا ناشی از سود سهمی یا سهام جایزه.
سرمایهگذار باید هر دو عامل مهم ریسک و بازدهی را محاسبه و با سایر فرصت های سرمایهگذاری مقایسه کند. ریسک و بازدهی دارای رابطهای مستقیم هستند و هر چه ریسک یک ورقه بهادار بیشتر باشد، باید بازدهی بیشتری داشته باشد تا سرمایهگذار برای سرمایهگذاری بر روی آن متقاعد شود. از آن جا که میزان ریسک و بازدهی سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار متأثر از عوامل متعددی است، سرمایهگذار به منظور محاسبه و پیشبینی ریسک و بازدهی ناگزیر از گردآوری اطلاعات عوامل تأثیرگذار و تجربه و تحلیل آن ها است (jones, charles p, 1943).
۲-۷) بازده سهام و معیارهای آن
با توجه به میل سرمایهگذاران، هدف مدیریت باید در راستای به حداکثر رسانیدن ارزش شرکت باشد. این مفهوم زمانی تحقق مییابد که تصمیمات مدیریت در زمینههای سرمایهگذاری، تأمین مالی و تقسیم سود به صورت بهینه اتخاذ شود. معیارهای مختلفی مانند حداکثر شدن سود دریافتی سهامداران، میزان خدمات اجتماعی شرکت، حداکثر شدن قیمت بازار سهم و حداکثر شدن درآمد بعلاوه قیمت بازار سهم به عنوان معیار حداکثر شدن ثروت سهامدار مورد توجه است.
حداکثر شدن سود به عنوان یک معیار
اکثر سهامداران عادی سود شرکت را هدف مطلوب و حداکثر شدن آن را به عنوان حداکثر شدن ثروت خود تلقی میکنند. حتی برخی افراد با تأکید بر سود گذشته شرکت، مبنای ارزیابی و قیمتگذاری سهم شرکت را بر این معیار قرار دادهاند: میانگین سود ۳ سال گذشته شرکت = قیمت هر سهم
از تقسیم سود ویژه شرکت بر جمع تعداد سهام، درآمد سهم به دست میآید. درآمد هر سهم بخشی از سود یک دوره مالی است که به دارنده سهم تعلق میگیرد. باید توجه داشت که این مفهوم با مفهوم «سود سهام» اشتباه نشود. سود سهام مبلغی است که عملاً به صاحب سهم تعلق میگیرد، اما لزوماًً به دارنده سهم پرداخت نمیشود. برای محاسبه درآمد هر سهم، باید ابتدا بخشی از درآمد که متعلق به سهام ممتاز بوده و مرجح بر سهام عادی است کسر شود و سپس درآمد باقیمانده را به تعداد سهام عادی، تقسیم کرد. (عزیزان, افشین, ۱۳۸۵)
حداکثر شدن قیمت سهام :حداکثر شدن قیمت سهام، بیشتر هدف سرمایهگذارانی است که به دنبال انتفاع از خرید و فروش سهام هستند. به این صورت که آن ها دارای هدف کوتاهمدت هستند؛ یعنی تنها میخواهند از افزایش قیمت سهام خریداری شده خود، انتفاع ببرند و هیچ توجهی به عایدات نقدی و غیرنقدی بلندمدت سهام ندارند. (مهرانی, ساسان; رساییان, امیر;, ۱۳۸۸)
آخرین نظرات