عملیاتی: متغیر های جمعیت شناختی در این پژوهش شامل: جنسیت، محل زندگی (شهر یا روستا)، رشته ی تحصیلی، شغل پدر و میزان سواد پدر میباشد، که به وسیله پرسشنامه ای که پژوهشگر تنظیم کردهاست بررسی می شود.
جنسیت:
نظری: از نظر جنسیت، جمعیت به دو گروه مرد و زن تفکیک می شود که بدون توجه به سن افراد صورت میگیرد. از این رو در تحلیل جمعیت هر فرد از کوچک و بزرگ یا جزء گروه مردان است و یا به گروه زنان تعلق دارد ( رسولی، ۱۳۸۰).
عملیاتی: در این پژوهش، منظور از جنسیت دو مقوله ی دانش آموز پسر و دختر هستند. جنسیت یک متغییر زمینه ای است و مقیاس آن “اسمی” است.
محل سکونت دانش آموز
نظری: توزیع مکانی برحسب سکونت صورت میگیرد که به گروههای شهر نشین و روستا نشین تفکیک می شود (تاجداری، ۱۳۶۸؛ نقل از رسولی، ۱۳۸۰).
عملیاتی: درپژوهش حاضر، محل سکونت دانش آموز، محل سکونت خانواده ی وی میباشد و شامل ساکن شهر و روستا میباشد. محل سکونت دارای مقیاس “اسمی” است.
رشته ی تحصیلی
نظری: منظور از رشته ی تحصیلی حوزه هایی از علوم شامل علوم تجربی، علوم ریاضی و علوم انسانی هستند که دانش آموزان بنابر استعداد و توانایی خود در یکی از این رشته ها تحصیل میکنند.
عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از رشته ی تحصیلی، رشتههای نظری شامل: ۱- علوم تجربی ۲- ریاضی فیزیک ۳- علوم انسانی میباشد.
شغل پدر
در پژوهش حاضر، منظور از شغل پدر سه مقوله ی ۱- شغل دولتی ۲- شغل آزاد ۳- بی کار میباشد.
میزان سواد پدر
در پژوهش حاضر، میزان سواد پدر یک متغیر اسمی است که عبارتند از: ۱- بی سواد ۲- ابتدایی ۳- راهنمایی ۴- دیپلم و ۵- بالاتر از دیپلم.
جمع بندی:
در این فصل پس از مقدمه در بیان مسأله ارتباط بین استرس تحصیلی و خودکارآمدی، سپس مهارت های زندگی با خودکارآمدی و استرس تحصیلی و پژوهش های مرتبط با آن مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه اهداف پژوهش حاضر در دو طیف اهداف کلی و خرده هدف ها و بعد ضرورت و اهمیت پژوهش بررسی شد. در نهایت نیز سؤالات پژوهش و تعریف متغیر های پژوهش شامل متغیرهای وابسته و متغیر مستقل و متغیرهای جمعیت شناختی به اختصار مورد بررسی قرار گرفت.
ب : پیشینه ی پژوهش
فصل دوم:
ادبیات پژوهش
الف : مبانی نظری
مبانی نظری
و
سوابق پژوهشی
استرس تحصیلی
مقدمه
استرس حالت فیزیولوژیک یا روان شناختی ناخوشایندی است که در پاسخ به محرک های تنش زا ایجاد می شود (برمنر و داگلاس[۵۳]، ۲۰۰۲). فشار روانی در نتیجه حوادث غیر مترقبه یا چالش انگیز در محیط ایجاد می شود و حوادث تنش زا فرد را وا میدارد تا خود را مجدداً با محیط سازگار کند (کوپر و مارشال[۵۴]، ۲۰۰۱؛ نقل از سلطانی، ۱۳۸۳).
بدن انسان به صورت سازمان واحدی عمل میکند هر قسمت از بدن فرد بر عملکرد قسمت های دیگر تأثیر می گذارد. اگر فرد تحت تنش زیادی قرار گیرد و نتواند به طور صحیح با آن برخورد کند، موادی در بدن تولید می شود که موجب عرق کردن کف دست ها، تند شده ضربان قلب، افزایش ادرار، اسهال و … می شود. واضح است که افراد نسبت به تنش واکنش های متفاوتی نشان میدهند، گاهی اوقات چیزهایی که در زمانی استرس زا هستند در زمان دیگر استرس زا نیستند. اگر چه مقداری از تنش برای سازگاری فرد، مثبت و لازم است ولی قرار گرفتن در معرض استرس های زیاد و شدید موجب ایجاد و تشدید برخی از بیماری های جسمی و روانی می شود (برمنر و داگلاس، ۲۰۰۲).
تعریف استرس
واژه ی استرس از کلمه ی لاتین Strimgere مشتق شده است که به معنای در آغوش گرفتن، فشردن و باز فشردن است. رفتارهایی که میتوانند با احساسات متضاد همراه باشند. فشرده شدن یا زیر فشار گرفتن به اختناق منتهی می شود و احساس درماندگی و اضطرابی را به وجود می آورد که قلب و روح او را در بر میگیرد. بدین ترتیب درماندگی یا استیصال نیز از کلمه فوق مشتق شده است و بیانگر احساس انزوا و ناتوانی است که در یک موقعیت حاد (خطر و رنج )در فرد ایجاد می شود (دادستان، ۱۳۸۶؛ نقل از البرز، ۱۳۸۶).
در فرهنگ علوم رفتاری این اصطلاح به عنوان هر گونه محرک یا وضعی که شخصی را به واکنش های سازشی وادار کند تعریف شده است (شعاری نژاد، ۱۳۷۵). استرس یعنی دوباره سازگار شدن فرد با شرایط و موقعیت های جدید. هرجا که تغییری در زندگی روی دهد، ما با یک استرس روبه رو هستیم (نوری، ۱۳۸۳). مطابق با نظریه شناختی هیجانات نیز، استرس به عنوان رابطه بین فرد و محیط، که فرد آن را در رابطه با بهزیستی خود ارزیابی میکند و شامل منابع تنش زا و فراتر از حد انتظار فردی است تعریف می شود (فولکمن و لازاروس، ۱۹۸۳، نقل از گوارتز و گرگوری[۵۵]، ۲۰۰۴).
استرس را می توان به عنوان یک تجربه ی هیجانی منفی که با تغییرات بیوشیمیایی، روان شناختی، شناختی و رفتاری همراه است، تعریف کرد. این تغییرات در جهت تغییر واقعه ی پراسترس یا عوض کردن اثرات آن است. حوادثی مانند: سر و صدا، ازدحام، یک ارتباط بین فردی بد، قرار ملاقات برای یک مصاحبه ی شغلی و … میتوانند جزء حوادث استرس زا باشند. از آنجایی که یک حادثه ی خاص میتواند برای یک نفر استرس زا و برای فرد دیگر بدون استرس تلقی شود، بنابرین اکثر تعاریف استرس بر رابطه ی بین فرد و محیط تأکید کردهاند. استرس پیامد فرایند ارزیابی فرد است، یعنی ارزیابی این که آیا منابع فردی برای پاسخ گویی به توقعات محیط کافی است یا نه (لازاروس و فولکمن، ۱۹۸۴؛ نقل از فتی و همکاران، ۱۳۸۵).
منابع استرس
در بروز استرس هم عوامل درونی[۵۶] و فردی و هم عوامل محیطی و بیرونی[۵۷] نقش دارد (فولکمن و لازاروس، ۱۹۸۳، نقل از گوارتز و گرگوری، ۲۰۰۴؛ لو و لو[۵۸]، ۱۹۸۶؛ ترجمه ی عباس قریب،۱۳۷۱؛ حسین زاده، ۱۳۸۶؛ فتحی، ۱۳۸۶و نوری، ۱۳۸۳). عوامل بیرونی شامل شرایط نامطلوب فیزیکی مانند: درد، سرما، گرما، رقابت ها و فشارهای محیطی. عوامل درونی نیز شامل عوامل جسمی مانند عفونت و التهاب و بیماری ها و عوامل روان شناختی مانند تیپ شخصیت، تعارض ها، فشارها، باورها و عقاید و نگرش ها است (حسین زاده، ۱۳۸۶و فتحی، ۱۳۸۶)
انواع استرس
استرس را می توان از دیدگاه های مختلف طبقه بندی کرد.
الف. استرس ها از نظر شدت و فراوانی:
-
- استرس های فاجعه آمیز (شدید): بسیار شدید و مخرب هستند و مدت ها طول می کشد تا فرد با آن کنار آمده و سازگار شود. اما بندرت بروز میکنند. این استرس ها شامل حوادث طبیعی، مانند: سیل و زلزله و استرس های ساخته ی دست بشر، مانند: جنگ، شکنجه و یا گروگان گیری.
-
- استرس های معمولی زندگی: تقریباٌ همه ی افراد در طی زندگی خود این استرس ها را تجربه می کنند و از نظر شدت خفیف تر هستند اما از نظر تعداد بسیار زیادتر هستند. استرس هایی مانند رفتن به مدرسه، امتحان، اشتغال، ازدواج، سوگوار شدن و بیماری از این دست هستن.
- استرس های خرد: این استرس ها شدت بسیار کمی دارند، ولی به تعداد بسیار فراوان و متعددی در زندگی رخ میدهند. استرس هایی مثل دیر رسیدن به کلاس درس، معطل شدن در صف، نداشتن محل مناسب برای مطالعه، گرمی محیط مطالعه از این دست هستند.
ب. طبقه بندی استرس ها از نظر کیفیت
آخرین نظرات