از نظر زمین شناسی تپه های مرجانی ساختار کربنات کلسیمی داشته و طی میلیون‌ها سال بر اثر به روی هم انباشته شدن بقایای موجودات زنده و مرجان های مرده به صورت تپه های عظیم و جزایر مرجانی در آمده اند. به غیر از گونه های مرجانی و جوامع زیستی وابسته به صخره های مرجانی، این اکوسیستم ها تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر انواع آبزیان آبهای آزاد و سایر اقلیم های دریایی
می‌گذارند.

‌بنابرین‏ زیستگاه های مرجانی به دلیل داشتن گونه های متنوع و بی شمار بسیار حساس و آسیب پذیرند. با توجه به اینکه بسیاری از موجودات وابسته به زیستگاه های مرجانی در دوره های مختلفی از حیات خود منبع غذایی اصلی ماهیان، سخت پوستان و دیگر گونه های حائز اهمیت اقتصادی محسوب می‌شوند، اما مصون ماندن این موجودات مستلزم حفاظت از اکوسیستم حساس و شکننده مرجان ها است (نیباکن[۶]، ۲۰۰۰: ۸۳۳-۸۷۹).

به علاوه این جوامع به دلایل مختلفی برای انسان‌ها حائز اهمیت می‌باشند. از جمله این دلایل
می توان به موارد زیر اشاره نمود :

    1. حفاظت نوار ساحلی در برابر ضربات مخرب امواج و اثرات منفی طوفانهای دریایی؛

    1. تولید موادغذایی و داروئی؛

    1. اهمیت داشتن از نظر تنوع زیستی جهانی؛

    1. سودرسانی اقتصادی به جوامع محلی؛

  1. ارزش تفرجی و تحقیقاتی.

اهمیت ‌مرجان‌ها در حفظ و تداوم بقاء حیات زمین و نیاز بالای آن ها به توجه و حفاظت تا جائی است که سال ۱۹۹۷ میلادی را سال جهانی آبسنگ های مرجانی نامگذاری کردند، و در سال ۲۰۰۳ به دنبال نگرانی های ناشی از سرعت بالای تخریب ‌مرجان‌ها صندوق جهانی سازمان ملل به همراه شبکه جهانیICRAN ، صندوقی را برای حمایت و نگهداری ۲۵۸۰۰۰ کیلومترمربع آبسنگ مرجانی تخریب شده در سال ۲۰۰۰ ایجاد کردند.

آبسنگ های مرجانی جزیره کیش به عنوان با ارزش ترین زیستگاه های حساس محیط زیست دریایی خلیج فارس مستلزم توجه و مراقبت ویژه ای هستند زیرا با توجه به توسعه روز افزون جزیره کیش از جنبه‌های مختلف (اقتصادی ـ توریستی ـ اجتماعی ـ عمرانی ـ فرهنگی ـ افزایش جمعیت و …) و تحت فشار قرار گرفتن زیست بوم های گوناگون به خصوص زیست بوم های دریایی به ویژه اکوسیستم های حساس و آسیب پذیر مرجانی از یک سو و تغییرات اقلیمی گرم شدن کره زمین،
ال نینو، طوفان های مکرر، بلوم جلبکی مضر[۷] ، سرمای زمستانی، از سوی دیگر و تشدید آلودگی های ناشی از توسعه های کلان منطقه ای مانند اکتشاف نفت، تردد کشتی های بزرگ، جنگ و مانورهای نظامی منطقه ای و ساخت جزایر مصنوعی در خلیج فارس، این اکوسیستم ها را به شدت شکننده ‌کرده‌است.

همچنین بنا بر گزارش شاخص عملکردی محیط زیست[۸] در سال ۲۰۰۶، رتبه ایران از میان ۱۳۳ کشور جهان با عدد شاخص ۷۰ در مقام ۵۳ قرار گرفته است. در دوره ارزیابی بعدی در سال ۲۰۰۸، رتبه عملکرد محیط زیست ایران با کسب نمره ۹/۷۶ به ۶۷ می‌رسد و در دوره ارزیابی بعدی در سال ۲۰۱۰ نیز محیط زیست ایران با کسب امتیاز اندک ۶۰ به رتبه ۷۸ تنزل یافته است و در آخرین دوره ارزیابی در سال ۲۰۱۲ نیز با کسب امتیاز ۷۳/۴۲ به رتبه ۱۱۴ جهان تنزل یافته است. انتشار این آمارهای رسمی این نکته را به ذهن متبادر می‌کند که بازیگران عرصه محیط زیست ایران اعم از توده های مردم، جامعه دانشگاهی، بنگاه های اقتصادی و در رأس همه دولت در زمینه حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از گسترش تخریب و آلودگی آن ناموفق بوده اند.

رشد بی رویه جمعیت، توسعه شهرنشینی، ظهور فن آوری های نوین، توسعه انواع فعالیت های صنعتی، زیربنایی و تغییر در عادات و الگوهای مصرف از یک سو و محدودیت های استفاده از منابع طبیعی از سوی دیگر، علاوه بر به وجود آوردن انواع معضلات پیچیده در کیفیت زندگی انسان، موجبات بروز انواع ناسازگاری های زیست محیطی و اجتماعی شده است و به نظر می‌رسد نگرش صرف فنی و مهندسی نتوانسته است کارآمدی بهینه ای در حل مشکلات محیط زیستی به همراه داشته باشد. به عبارت دیگر باید گفت که بسیاری از مشکلات محیط زیستی برآیندی از مؤلفه‌ های اکوسیستمی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فنی و قانونی می‌باشند که دستیابی به هدف غائی توسعه پایدار در گرو توجه و بررسی همه جانبه این پارامترها است. رویکرد سیستمی به محیط زیست نگرش پیشگیرانه را با نگاه درمانی جایگزین می‌کند که مطمئنا دارای بازده بهتری به لحاظ جمیع ابعاد خواهد داشت.

با توجه به مطالب فوق می توان دریافت که مدیریت محیط زیست با سه چالش مهم روبرو است.

    1. حوزه مدیریت بسیار وسیع و متغیر است.

    1. سازمان‌های دیگر در محدوده سازمان مدیریت محیط زیست وجود دارند که مستقلا مدیریت می‌شوند.

  1. سازمان مدیریت محیط زیست به طور مستمر در معرض تهدیدهای برون سازمانی است و از فرصت‌های برون سازمانی کمی برخوردار است.

با توجه به خصوصیات فوق الذکر، چنین سازمانی را نمی توان با روش مدیریت اجرائی مدیریت نمود و راهی جز روش مدیریت راهبردی برای مدیریت محیط زیست وجود ندارد. به همین علت نوع برنامه ریزی محیط زیست نیز باید از نوع راهبردی باشد.

برنامه ریزی راهبردی، مدیریت راهبردی را در موارد زیر یاری می‌دهد :

    1. فائق آمدن مؤثر بر مقتضیات آتی؛

    1. ارائه فرصت به موقع برای تصحیح خطاهای اجتناب ناپذیر؛

  1. کمک به اعمالی که برای رسیدن به آینده مطلوب باید انجام شود.

ضرورت داشتن برنامه ریزی راهبردی برای محیط زیست از آنجا ناشی می شود که بر طبق اصل پنجاه قانون اساسی کشورمان باید محیط زیست را برای حیات اجتماعی رو به رشد نسل آینده حفظ کنیم و لذا نیاز به برنامه ریزی بلندمدت اجتناب ناپذیر است. لذا ضرورى است با استفاده صحیح و مؤثر از برنامه ریزی و مدیریت راهبردی به عنوان مهمترین ارکان سیستم های مدیریتی و همچنین به لحاظ نقش پیش گیرنده آن، قبل از بروز زیان هاى جبران ناپذیر ناشى از بین رفتن این
اکوسیستم هاى زیبا نسبت به ارائه یک مدل برنامه ریزی راهبردی به منظور مدیریت و حفظ و نگهداری این منابع ارزشمند اقدام نمود.

۱ ـ ۴٫ فرضیات و سوالات پژوهش

جهت تدوین برنامه راهبردی مدیریت محیط زیست جزیره کیش (مورد مطالعه آبسنگ های مرجانی) بایستی بر چه نکاتی تأکید شود؟

۱ ـ ۵٫ اهداف اساسی از انجام تحقیق

    • ارتقا سطح آگاهی عمومی نسبت به ارزش های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی
      اکوسیستم های مرجانی.

    • ترویج برنامه های آموزشی در جهت تغییر رفتار عامه مردم به منظور ترویج شیوه هایی پایدار در جهت حفاظت از محیط زیست.

    • توسعه مداوم ابزارها و مهارت‌ها با مشارکت جوامع محلی و داوطلبان به منظور نظارت، حفاظت و مدیریت مناطق مرجانی.

    • توانمندسازی و مشارکت جامعه در جهت حفاظت از محیط زیست.

    • بهبود مدیریت منطقه ای.

    • توسعه و بهره برداری پایدار از اکوسیستم های مرجانی از طریق مشارکت با پژوهشگران، سازمان ها و ‌دولت‌های‌ منطقه ای و فرامنطقه ای.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...