مدل CCR، اولین مدل تحلیل پوششی داده‌هاست که متشکل از حروف آغازین مبدعین آن (چارنز، کوپر، رودز) است. در این مدل برای تعیین بالاترین نسبت کارایی و دخالت دادن میزان نهاده‌ها و ستاده‌های سایر واحدهای تصمیم‌گیرنده در تعیین اوزان بهینه برای واحد تحت بررسی، مدل پایه زیر پیشنهاد شد:
پایان نامه

مدل برنامه‌ریزی کسری CCR
مدل برنامه‌ریزی کسری فوق به مدل کسری CCR معروف است که در آن: ، وزن ستاده r اُم؛ وزن نهاده i اُم؛ و، اندیس واحد تصمیم‌گیرنده تحت بررسی است ().  و  نیز، به ترتیب، مقادیر ستاده r اُم و نهاده i اُم برای واحد تحت بررسی (واحد o) هستند. همچنین و  نیز، به ترتیب، مقادیر ستاده r اُم و مقدار نهاده i اُم برای واحد j اُم هستند. S، تعداد ستاده‌ها؛ m، تعداد نهاده‌ها؛ و n نیز بیانگر تعداد واحدهاست. توجه داشته باشید که تعریف کارایی در مدل کسری CCR عبارت است از ”حاصل تقسیم ترکیب وزنیِ ستاده‌ها بر ترکیب وزنیِ نهاده‌ها“.

دیدگاه‌های ورودی ـ محور و خروجی ـ محور در حل مدل‌های CCR

در مدل‌های DEA، راهکار بهبود واحدهای ناکارا، رسیدن به مرز کارایی است. مرز کارایی‌،‌ متشکل از واحدهایی با اندازه کارایی است. به طور کلی، دو نوع راهکار برای بهبود واحدهای غیرکارا و رسیدن آنها به مرز کارایی وجود دارد:
الف – کاهش نهاده‌ها بدون کاهش ستاده‌ها تا زمان رسیدن به واحدی بر روی مرزکارایی ( این نگرش را ماهیت نهاده‌ای بهبود عملکرد یا سنجش کارایی با ماهیت ورودی ـ محور می‌نامند).
ب- افزایش ستاده‌ها تا زمان رسیدن به واحدی بر روی مرز کارایی بدون جذب نهاده‌های بیشتر ( این نگرش را ماهیت ستاده‌ای بهبود عملکرد یا سنجش کارایی با ماهیت خروجی ـ محور می‌نامند).
این دو الگوی بهبودکارایی در نمودار ۱ نشان داده شده است. همانطور که در شکل مشخص است، واحد A ناکاراست. A1 بهبودیافته آن با ماهیت ورودی ـ محور (نهاده‌ای) و A2، نسخه بهبودیافته آن با ماهیت خروجی ـ محور (ستاده‌ای) است.
ستاده
A2
A1
A
نهاده
نمودار۱-۱٫ الگوی بهبود کارایی
در مدل‌های تحلیل پوششی داده‌ها با دیدگاه ورودی ـ محور، به دنبال دست‌یابی به نسبت ناکارایی فنی هستیم که بایستی در ورودی‌ها کاهش داده شود تا بدون تغییر در میزان خروجی‌ها، واحد در مرز کارایی قرار گیرد. اما در دیدگاه خروجی ـ محور، به دنبال نسبتی هستیم که بایستی خروجی‌ها افزایش یابند تا بدون تغییر در میزان ورودی‌ها، واحد به مرز کارایی برسد. با پیشنهاد چارنز و کوپر، با اعمال محدودیت  در مدل برنامه‌ریزی کسری CCR، این مدل به مدل برنامه‌ریزی خطی زیر تبدیل شد:

مدل مضربی CCR.I
مدل تعیین کارایی فوق، به مدل مضربی CCR ورودی ـ محور (CCR.I) معروف است. اما برای تبدیل مدل کسری CCR به یک مدل برنامه‌ریزی خطی می‌توان از روش دیگری نیز استفاده کرد. در این روش با اعمال محدودیت، مدل برنامه‌ریزی کسری CCR به مدل برنامه‌ریزی خطی زیر تبدیل می‌شود که بیانگر مدل مضربی CCR خروجی ـ محور (CCR.O) است:

مدل مضربیCCR.O
لازم به ذکر است در این پژوهش از دیدگاه CCR ورودی محور استفاده می‌شود .(فارسیجانی ،۱۳۹۰)
در این بررسی هدف اندازه گیری نسبی واحد های تصمیم گیری (DMUها ) با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی داده‌هاست. در این روش بایستی متغیرها را به دو دسته ورودی و خروجی طبقه بندی نمود که در یک تعریف عملیاتی از معیار این طبقه بندی، متغیر هایی را که شرکت ها در صدد «حداقل کردن» آن هستند را تحت عنوان ورودی ها و متغیرهایی را که شرکت ها در صدد «حداکثر کردن» آن هستند را تحت عنوان خروجی ها به حساب می آوریم که شامل موارد زیر می باشند .
متغیرهای ورودی : دارایی های جاری، بهای تمام شده فروش، سود انباشته
متغیرهای خروجی : نسبت بازده حقوق صاحبان سهام عادی (ROE )، نسبت بازده جمع دارایی ها (ROI)، نسبت حاشیه سود خالص
۱-۹-۱-۱٫متغیر های ورودی :
۱: دارایی های جاری[۲۸]:
دارایی جاری عبارت است از وجه نقد و یا دارایی های دیگری که به طور معقول انتظار می رود در طی چرخه عادی عملیاتی واحد تجاری و یا دوره مالی به وجه نقد تبدیل شود .که شامل وجوه نقد و موجودی حساب های بانکی، سرمایه گذاری کوتاه مدت در اوراق بهادار و… می باشد.
۲: بهای تمام شده ی کالای فروش رفته :
بهای تمام شده کالای فروش رفته در واقع همان چرخه یا شکل کلی حسابداری صنعتی می باشد که به صورت گزارش ارائه می‌شود. بهای تمام شده ی کالای فروش رفته در واقع از ۵ بخش تشکیل شده است:
۱- بخش مواد مستقیم که اطلاعاتی در ارتباط با مواد مصرف شده ارائه می دهد.
۲- بخش دستمزد مستقیم که اطلاعاتی را در ارتباط هزینه حقوق کارگران خط تولید ارائه می دهد.
۳- بخش هزینه های سربار تولید که اطلاعاتی را در ارتباط با سایر هزینه های تولید ارائه می دهد.
۴- بخش کالای در جریان ساخت
۵- بخش کالای ساخته شده
۳: سود انباشته : سود انباشته شرکت یکی از منابع تامین مالی بلند مدت شرکت می باشد. معمولا شرکت هایی که سود انباشته بالاتری را نگه داری میکنند داران توان بالاتری برای توسعه و ایجاد طرح های جدید می باشد که این خود می‌تواند در میان مدت باعث افزایش سود آوری شرکت ها شود پس میتواند به عنوان یکی از متغیر های ورودی لحاظ شود.
۱-۹-۱-۲٫متغیرهای خروجی :
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام عادی (ROE):
= نسبت بازده حقوق صاحبان سهام عادی
هدف مدیریت قاعدتا تحصیل حداکثر بازده برای سرمایه گذاری سهامداران عادی در واحد انتفاعی است .بنابراین نسبت بازده حقوق صاحبان سهام عادی، بهترین معیار یگانه برای سنجش موفقیت واحد انتفاعی در دستیابی به هدف مزبور محسوب می‌شود .
نسبت جمع دارایی ها (ROI):
این نسبت از تقسیم سود خالص بر جمع دارایی ها به دست می آید .
نسبت بازده جمع دارایی ها =

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...