کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



الف
ب
نگاره ۳-۲: الف- نمونه­برداری از ماهیچه (بیوپسی)، ب- بخیه ساده پس از نمونه‎برداری.
۳-۱-۳- نمونه گیری از ماهیچه دوسر ران (پس از کشتار)
پس از کشتار، بره­ها در مدتی کمتر از ۵ دقیقه به­سرعت پوست­کنی شدند، یک نمونه ۳۰-۲۰ گرمی از ماهیچه دوسر ران (پای راست) جدا پس از زدودن خون سطحی (با بهره گرفتن از کاغذ)، چربی­های سطحی از ماهیچه جدا شد. آنگاه نمونه‎ در نیتروژن مایع یخ زده، و در دمای ۸۰- درجه سانتی ­گراد نگهداری شد.
۳-۲- اندازه ­گیری­های آزمایشگاهی
جداسازی، تعیین غلظت میتوکندری و اندازه ­گیری فعالیت مجموعه­های آنزیمی زنجیره­ تنفسی میتوکندری در پژوهشکده­ زیست فن­آوری دانشگاه شیراز انجام ­شد. بیشتر مواد شیمیایی از شرکت (Co., St. Louis, MO, Inc) Sigma-Aldrich و تعداد اندکی مواد شیمیایی (اتانول و فسفریک اسید) از شرکت Merck (Co, Whitehouse, NJ.) خریداری شدند.
۳-۲-۱- جداسازی میتوکندری
در بسیاری از موارد برای بررسی کنش و ساختار یک اندامک، لازم است آن را از سیتوزول و اندامک­های دیگر جدا کرد. یکی از روش­های جداسازی اندامک­ها، جداسازی بر پایه تفاوت در اندازه و نرخ ته­نشینی اندامک­ها است که با روش سانتریفیوژ کردن افتراقی[۴۱] انجام می­ شود (Lehninger, 2004). جداسازی میتوکندری در دو گامه­ی سانتریفیوژ انجام می­ شود. در گامه اول (سرعت پایین، g 1000-800) اندامک­های بزرگتر مانند هسته و لاشه سلول و در گامه دوم (سرعت بالا، g 15000-10000)، میتوکندری­ها ته­نشین می­شوند. البته ممکن است همراه با میتوکندری­ها، اندامک­های دیگری مانند گرانول­های تراوشی و کیسه­های گلژی (بیشتر در غدد درون‎ریز و برون­ریز) لایزوزوم­ها (در جگر، کلیه، طحال، لوکوسیت­ها و ماکروفاژها) و پراکسی‎زوم‎ها (بیشتر همراه با میتوکندری جدا شده از بافت جگر) نیز ته­نشین شوند که برای خالص­سازی میتوکندری، از سانتریفیوژ شیب غلظت[۴۲] استفاده می­ شود (Pon and Schon, 2001). در بیشتر پژوهش­ها، برای بررسی میتوکندری­ سلول­های ماهیچه‎ای، تنها از سانتریفیوژ افتراقی، برای جداسازی استفاده شده است (Bottje et al., ۲۰۰۲). پیش­از انباشت میتوکندری، غشا­ی پلاسمایی و پیوندهای بین سلولی با­ روش آنزیمی (Protease K) Kolath, 2006)) و مکانیکی (همگن سازی نرم به کمک هموژنایزر با هاون تفلن) تخریب می‎شوند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در این آزمایش، جداسازی میتوکندری­ها از ماهیچه دو سر ران با­ روش کولاس Kolath, 2006)) و با اندکی تغییر انجام شد. به ازای هر نمونه، ۲۰ میلی­لیتر محلول I (100 میلی مولار Sucrose، ۱۰۰ میلی مولار Tris-HCl، ۴۶ میلی مولار KCl و ۱۰ میلی­مولار EDTA با ۴/۷= pH) تهیه شد. نمونه­های پنج گرمی گوشت از یخچال oC80- خارج و درون ۱۰ میلی لیتر محلول I سرد شده در یخ، انداخته شد. پس از یخ­گشایی، نمونه­ها با قیچی تکه تکه و برای پنج دقیقه درون ۵ میلی لیتر محلول I دارای ۵ میلی­گرم Protease K در دمای اتاق قرار داده شدند. محلول دارای نمونه برای دو دقیقه با هموژنایزر با هاون تفلن، همگن و برای ۵ دقیقه دیگر درون یخ نگهداری شد. سپس محلول همگن شده، به­درون میکروتیوب ۵/۱ میلی­لیتری ریخته شد و برای ۱۰ دقیقه در دور g1000 و دمای ۴ درجه سانتی ­گراد سانتریفیوژ شد (Sigma centrifuge, model: 1-15pk, UK). پلت تشکیل شده که دارای بقایا و لاشه سلول بود، دور ریخته شد و محلول باقی­مانده برای جداسازی میتوکندری­ها به مدت ۱۵ دقیقه در دور g 10,000 و دمای ۴ درجه سانتی ­گراد سانتریفیوژ شد. دراین فاصله زمانی، محلول شستشو (محلول I دارای ۵/۰ درصد BSA[43]) آماده شد. در پایان گامه دوم سانتریفیوژ کردن، پلت تشکیل شده که دارای میتوکندری­ها بود نگه داشته شد و مایع رویی، دور­ریخته شد. پلت میتوکندری­ها، با یک میلی‎لیتر محلول شستشو و با پیپت کردن، شستشو شد و برای ته­نشین شدن دوباره میتوکندری­ها، برای ۱۵ دقیقه دیگر در دمای ۴ درجه سانتی گراد و دور g 10,000 سانتریفیوژ شد. در این مدت، به­ازای هر نمونه، ۲ میلی لیتر محلول II، (دارای ۲۳۰ میلی مولار Mannitol، ۷۰ میلی مولار Sucrose، ۲۰ میلی مولار Tris-HCl، ۵ میلی مولار KH2PO4 و با ۴/۷=pH) ساخته شد. پس­از آخرین گامه سانتریفیوژ، محلول رویی تخلیه و پلت بدون به­هم خوردن، با یک میلی لیتر از محلول II به آرامی شستشو شد. با پیپت کردن ۱ میلی­لیتر محلول II، میتوکندری­ها درون محلول به­ طور کامل معلق شدند. پس از مخلوط کردن کامل میتوکندری­ها درون محلول، ۵۰ میکرولیتر از محلول برای اندازه‎گیری غلظت میتوکندری به­ صورت جداگانه در دمای ۴ درجه سانتی ­گراد نگهداری شد و باقی­مانده نمونه­های میتوکندری، به سرعت در نیتروژن مایع منجمد و در دمای oC80- (فریزر ژال تجهیز، ایران) نگهداری شدند.
۳-۲-۲- اندازه ­گیری غلظت پروتین میتوکندریایی[۴۴]
برای تعیین غلظت میتوکندری، غلظت پروتین، اندازه ­گیری می­ شود و به­ صورت غلظت پروتین میتوکندریایی بیان می­ شود. فعالیت آنزیمی، بر پایه مقدار پروتین میتوکندریایی (واحد/میلی گرم پروتین میتوکندریایی) محاسبه می­ شود Pon and Schon, 2001)).
روش Bradford یک روش رنگ سنجی برای اندازه ­گیری غلظت پروتین است که به‏سبب سادگی و حساسیت بالا، کاربرد زیادی دارد. اساس این روش، تغییر بیشینه جذب برای محلول اسیدی Coomassie blue G-250 از ۴۶۵ نانومتربه ۵۹۵ نانومتر هنگام پیوند یافتن با پروتین است. با افزایش غلظت پروتین، جذب نور در طول موج ۵۹۵ نانومتر به سبب افزایش پیوندهای بین پروتین و رنگ Coomassie blue G-250، افزایش می­یابد. برای تعیین همبستگی بین میزان جذب و غلظت پروتین، از غلظت­های استاندارد پروتین (بیشتر آلبومین سرم گاوی- BSA) استفاده می­ شود (Wenk and Fernandis, 2007).
در این آزمایش، اندازه ­گیری غلظت پروتین میتوکندریایی با روش Bradford و بر پایه رویه توضیح داده شده به­وسیله لارنس و داویس(Lawrence and Davies 1986) انجام شد. برای تهیه محلول Bradford، ۱۰ میلی گرم رنگ Coomassie blue G-250 در ۵ میلی لیتر اتانول ۹۵% به­ طور کامل حل شد. سپس، ۱۰ میلی لیتر فسفریک اسید ۸۵% به آن افزوده شد و پس از رساندن حجم به ۱۰۰ میلی لیتر، در دمای ۴ درجه سانتی گراد نگهداری شد. آلبومین سرم گاوی به­عنوان محلول پروتین استاندارد، به­کار برده شد. در آغاز، محلولی دارای یک میلی‎گرم BSA دریک میلی لیتر محلول II تهیه شد و سپس، به غلظت­های ۲۵/۰، ۵/۰، ۷۵/۰، ۱ و ۵/۱ میلی‎گرم در میلی لیتر آماده شدند. از هر غلظت پروتین استاندارد،۱۰ میکرولیتر به ۹۹۰ میکرولیتر محلول Bradford (که پیشاپیش با دمای اتاق، هم­دما شده بود) افزوده شد، با پیپت کردن به‏طور کامل مخلوط شد و ۵ دقیقه در دمای اتاق نگهداری شد. در کیووت‎های پلاستیکی[۴۵] و اسپکتروفتومتر (TECHNE – Specgene، آمریکا)، مقدار جذب نور در طول موج ۵۹۵ نانومتر (۲ تکرار) اندازه ­گیری شد. مقدار جذب نور در حضور نمونه­های دارای میتوکندری نیز با دوبار تکرار، اندازه ­گیری شد. اگر غلظت میتوکندری­ها بیشتر از بیشینه محلول استاندارد (۵/۱ میلی­گرم/میلی لیتر) بود، با افزودن حجمی برابر با حجم نمونه از محلول II، غلظت به نصف کاهش داده شد. سپس، معادله خط همبستگی میزان جذب نور و غلظت پروتین محاسبه و غلظت نمونه ها تعیین شد (نگاره ۳-۳).
نگاره ۳-۳: همبستگی مقدار جذب نور در طول موج ۵۹۵ نانومتر با غلظت پروتین.
۳-۲-۳- اندازه ­گیری فعالیت مجموعه­های آنزیمی زنجیره­ی تنفسی
فعالیت هر یک از مجموعه­های آنزیمی زنجیره تنفسی (Cox I-V) با روش بوهرس­نوتت (Bouhours-Nouetet al., ۲۰۰۵) و سندلاین(Sandelin, 2005) ، با اسپکتروفتومتر UV (TECHNE – Specgene) و در کیووت کوارتز، تغییر در جذب نور به­ سبب تغییر در غلظت سوبسترای ویژه هر یک از آنزیم­ها اندازه ­گیری شد. برای شکستن غشای میتوکندری، محلول دارای میتوکندری سه بار در نیتروژن مایع، یخ­زده شد و سپس یخ گشایی شد. اندازه ­گیری­ها، در دمای ۳۷ درجه سانتی گراد و در حجم پایانی ۵۰۰ میکرولیتر و با دوبار تکرار برای هر نمونه، انجام شد. با بهره گرفتن از ضریب جذب، فعالیت هر یک از آنزیم­ها، کمی شده و به­ صورت واحد در میلی­گرم پروتین میتوکندریایی بیان شد.
۳-۲-۳-۱- اندازه ­گیری فعالیت مجموعه آنزیمی I (NADH – یوبی­کویی­نون اکسیدو ردوکتاز)
در زنجیره تنفسی، Complex I یک مجموعه آنزیم بزرگ با ۴۲ زنجیره پلی پپتیدی و دارای یک فلاووپروتین و حداقل شش مرکز آهن-سولفور است. الکترون به وسیله­ بازوی ماتریکسی Cox I از NADH گرفته شده و در بازوی درون غشایی به یوبی­کویی­نون[۴۶] داده می‎شود (نگاره ۳-۴). روتنون[۴۷] که یک ترکیب گیاهی است و به­ طور رایج به­عنوان حشره­کش مورد استفاده قرار می­گیرد، فعالیت Cox I را مهار می­ کند (Lehninger, 2004). به­سبب این­که برخی آنزیم‏ها مانند NADH: cytochorome b5 reductase (یک آنزیم اکسید کننده NADH، چسبیده به غشای بیرونی میتوکندری و غیر حساس به روتنون)، فعالیت همانند­ی با Cox I دارند، ارزیابی فعالیت ویژه­ی Cox I، به­ صورت فعالیت حساس به روتنون[۴۸] اندازه ­گیری می­ شود (Pon, 2001 Schon and).
نگاره ۳-۴: ساختار و کنش مجموعه­آنزیمی I زنجیره تنفسی(Lehninger, 2004).
اندازه ­گیری در چند گامه انجام شد:
الف) تهیه محلول­های KH2PO4 (۱۰۰ میلی­گرم در میلی­لیتر آب، ۵/۷=pH)، KCN (یک میلی­گرم در میلی­لیتر آب)، MgCl2 (۱۰ میلی­گرم در میلی­لیتر آب)، Antimycin A (یک میلی­گرم در میلی­لیتر اتانول)، یوبی­کویی­نون ۲ (یک میلی­گرم در میلی­لیتر اتانول)، BSA (دو میلی­گرم در میلی­لیتر آب) NADH (یک میلی­گرم در میلی­لیتر اتانول) و Rotenone (یک میلی­گرم در میلی­لیتر اتانول).
ب) انکوباسیون ۱۰ تا ۲۰ میکرو­گرم پروتین میتوکندریایی (۱۰ میکرولیتر از محلول میتوکندری جداسازی شده) در ۲۴۰ میکرو­لیتر آب در دمای ۳۷ درجه سانتی ­گراد برای ۲ دقیقه درون کیووت کوارتز.
پ) افزودن محلول واکنشی شامل ۱۰ میلی­مولار KH2PO4، ۲/۵ میلی­مولار KCN، دو میکرو­گرم در میلی­لیتر Antimycin A، ۱۰۰ میکرومولار یوبی­کویی­نون ۲، یک میلی‎گرم در میلی‎لیتر BSA و ۲/۵ میلی­مولار MgCl2، قرار دادن در دستگاه اسپکتروفتومتر و صفر کردن مقدار جذب نور در طول موج ۳۴۰ نانومتر.
ت) آغاز واکنش با افزودن ۲۰۰ میکرومولار NADH و مخلوط کردن کامل آن با محلول واکنشی به­وسیله پیپت کردن.
ث) خواندن مقدار جذب نور ۵ دقیقه پیش و پس از افزودن دو میکرو­گرم در میلی‎لیتر روتنون.
ج) محاسبه مقدار کاهش جذب نور ویژه­ی فعالیت Cox I، ضرب کردن آن در ضریب جذب mM-1cm-1 ۲۲/۶ برای محاسبه مقدار فعالیت آنزیم و تصحیح آن برای یک میلی‎گرم پروتین میتوکندریایی (معادله ۳-۱).
معادله ۳-۱
Cox I activity (U/mg Protein.)= {[(A-A’)]-[(A’-A'’ × (۶.۲۲×۱۰۰۰)]}/(C×۱۰)
A= NADH مقدار جذب نور در زمان افزودن
A’= مقدار جذب نور پیش از افزودن روتنون
A'’= مقدار جذب نور پنج دقیقه پس از افزودن روتنون
C= غلظت میتوکندری (میلی­گرم پروتین در میلی­لیتر)
۳-۲-۳-۲- اندازه ­گیری فعالیت مجموعه آنزیمی II (سوکسینات دی­هیدروژناز[۴۹])
کمپلکس II که به­نام­های سوکسینات دی­هیدروژناز و یا سوکسینات: یوبی­کویی­نون اکسیدوردوکتاز[۵۰] نیز شناخته می­ شود، کوچکترین مجموعه آنزیمی زنجیره تنفسی (انتقال الکترون از FADH به یوبی­کویی­نون) و هم­چنین تنها آنزیم پیوند شده با غشا در چرخه کربس (تبدیل سوکسینات به فومارت) به­شمار می ­آید. این آنزیم دارای چهار زیر واحد پروتینی و سه هسته آهن- سولفور است (Lehninger, 2004) (نگاره ۳-۵). فعالیت این آنزیم به دو صورت فعالیت سوکسینات دی­هیدروژنازی و یا سوکسینات: ابی کویی نون اکسیدوردوکتازی اندازه‎گیری می‏شود. در روش نخست، تغییر جذب نور در طول موج ۶۰۰ نانومتر درپی احیا شدن ۲و۶ دی کلروفنول ایندوفنول[۵۱] (DCPIP) با فنازین متوسولفات (PMS) شاخصی برای میزان فعالیت آنزیم است و در روش دوم، تغییرات جذب در همین طول موج درپی احیای ۲و۶ دی کلروفنول ایندوفنول با یوبی­کویی­نون ۲ اندازه گیری می­ شود. هر دو روش، برای اندازه ­گیری میزان فعالیت Complxe II مناسب است. شایان توجه است که، به سبب اثر مهارکنندگی اگزالواستات، بخشی از Complxe IIها نافعال می­شوند و برای اندازه ­گیری فعالیت این آنزیم به‎طور کامل، باید برای مدت کوتاهی با سوکسینات انکوباتور شود (Pon, 2001 Schon and).
نگاره ۳-۵: ساختار Complxe II زنجیره تنفسی میتوکندری (Scheffler, 2008).
در این آزمایش، فعالیت سوکسینات دی­هیدروژنازی Cox II اندازه ­گیری شد. پس از تهیه محلول­های آبی KH2PO4 (۱۰۰ میلی­گرم در میلی­لیتر، ۵/۷=pH)، Sodium succinate (100 میلی­گرم در میلی­لیتر)، KCN (یک میلی­گرم در میلی­لیتر)، PMS (یک میلی­گرم در میلی­لیتر) و DCPIP (یک میلی­گرم در میلی­لیتر)، آزمایش به ترتیب زیر انجام شد:
الف) مقدار ۱۰ تا ۲۰ میکروگرم پروتین میتوکندریایی (۱۰ میکرولیتر از محلول میتوکندری جداسازی شده) برای سه دقیقه درون محلول واکنشی شامل ۵۰ میلی مولار KH2PO4، ۱۶ میلی مولار Sodium succinate، ۵/۱ میلی مولار KCN و ۱۰۰ میکرومولار PMS در دمای ۳۷ درجه سانتی گراد در انکوباتور نگهداری شد.
ب) دستگاه اسپکتروفتومتر برای طول موج ۶۰۰ نانومتر تنظیم و با محلول واکنشی دارای میتوکندری بلانک شد.
پ) مقدار ۱۰۰ میکرولیتر DCPIP به­محلول افزوده شد و پس از مخلوط کردن کامل آن به­وسیله پیپت کردن، مقدار جذب نور خوانده شده و در دمای ۳۷ درجه سانتی ­گراد نگهداری شد.
ت) پس از پنج دقیقه، دوباره جذب نور اندازه گیری و مقدار کاهش نور محاسبه شد.
ث) با بهره گرفتن از ضریب جذب mM-1cm-1 ۲۱ (Sandelin, 2005) و تصحیح برای یک میلی­گرم پروتین، مقدار فعالیت Cox II گزارش شد.
۳-۲-۳-۳- اندازه ­گیری فعالیت مجموعه آنزیمی III (یوبی­کویی­نول سایتوکروم c ردوکتاز)
یوبی­کویی­نون احیا شده (یوبی­کویی­نول[۵۲]، QH2) به­وسیله Cox I و Cox II، الکترون را به‎کمک Cox III به سایتوکروم c انتقال می­دهد. مجموعه آنزیمی III دارای ۱۱ زیر واحد پروتینی است که سه پروتین انتقال دهنده الکترون شامل سایتوکروم c1، پروتین با هسته آهن-سولفور و سایتوکروم b را در­ بر دارند. سایتوکروم b از دو گروه هِم bL و bH (b562 و b566) تشکیل شده است. در دو گامه واکنش­های اکسایش و کاهشِ یک ملکول QH2 (چرخه­ی Q)، دو ملکول سایتوکروم c1 و در نتیجه دو ملکول سایتوکروم c احیا می­شوند و هم­زمان، چهار پروتون (H+) به فضای بین دو غشا فرستاده می­ شود (نگاره ۳-۶). آنتی مایسین A که فعالیت این مجموعه آنزیمی را مهار می‎کند، برای اندازه ­گیری احیا­ی غیر آنزیمی سایتوکروم c[53] به­کار می رود (Pon, 2001 Schon and).
­
QH2+Cyt c1 (oxidized) → QH2+•Q-+2H+N+Cyt c1(oxidized)→
Q- + ۲H++ Cyt c1(reduced) QH2+2H+P+Cyt c1 (reduced)
QH2+2 cyt c1(oxidized)+2H+N→Q+2 cyt c1 (reduced)+ 4 H+P
نگاره ۳-۶: ساختار و کنش Cox III در زنجیره انتقال الکترون و چرخه Q (Lehninger, 2004).
در این آزمایش، ارزیابی فعالیت مجموعه­ آنزیمی III زنجیره­ی تنفسی در دو گامه انجام شد. گامه اول، شامل تهیه یوبی­کویی­نول ۲ از یوبی­کویی­نون ۲ بود و در گامه دوم، فعالیت آنزیم با اندازه ­گیری افزایش مقدار جذب نور در طول موج ۵۵۰ نانومتر در جریان اکسید شدن یوبی‎کویی­نول ۲ تعیین شد.
۳-۲-۳-۳-۱- احیا کردن یوبی­کویی­نون۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-22] [ 04:30:00 ب.ظ ]




براساس یک اصل حقوقی، هرعمل متخلفانه یا نقض کننده‌ی تعهدی، متضمن مسئولیت جبران خسارت است‌. به طور کلی برای طرح قواعد مسئولیت بین‌المللی باید سه شرط مقدماتی فراهم باشد‌. اول نقض یک تعهد بین‌المللی؛ دوم، انتساب عمل متخلفانه به یک دولت ؛ و سوم، نبود عوامل رافع مسئولیت‌.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ماده (۳) طرح مواد درباره مسئولیت بین‌المللی دولت، عمل متخلفانه را شامل فعل یا ترک آن منتسب به دولتی می‌داند که ناقض تعهد بین‌المللی باشد.ازاین رو، هرگاه این اقدام ازجانب نهادها و ارگان‌های یک دولت یا مأموران و یا اشخاصی به نمایندگی از دولت انجام شده باشد به منزله عمل دولت تلقی می‌شود.[۴۹۹] اما چالش اصلی، مسئله انتساب در فضای سایبر است. درواقع هرچند تشخیص مبدأ یا محل انجام حملات سایبری برای متخصصان چندان دشوار نیست اما این واقعیت نمی‌تواند موجب انتساب حمله به دولت مبدأ حمله شود ؛ زیرا اعمال اشخاص خصوصی به دولت متبوع آن‌ها منتسب نخواهد شد مگرآنکه این موضوع به اثبات برسد.
همچنین به موجب” اعلامیه اصول حقوق بین‌الملل درباره روابط دوستانه وهمکاری میان دولت‌ها ۱۹۷۰”[۵۰۰] هرگونه مداخله مستقیم یا غیرمستقیم درامورداخلی یا خارجی دولت‌ها به هردلیلی ممنوع است‌. براین اساس، نه تنها تهاجم و مداخله نظامی بلکه “هرگونه مداخله یا تلاش برای متوجه کردن تهدیداتی علیه دولت یامؤلفه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن از طریق اعمالی همچون حملات سایبری ” از نظر بین‌المللی تخلف است. به موجب این اعلامیه که یکی ازاصول عرفی حقوق بین‌الملل شناخته می‌شود، “هیچ دولتی نباید از طریق اقتصادی، سیاسی یا سایر اقدامات ]همچون حملات سایبری[ برای اجبار دولت دیگر استفاده کرده یا آن را تشویق کند.به این دلیل که اعمال حقوق حاکمیتی آن دولت را کنترل کند یا از مزایای آن به هر صورتی بهره مند شود".
ماده ۳۲ منشور حقوق و تکالیف اقتصادی دولت‌ها[۵۰۱] نیز حاوی مقررات مشابهی است.
براساس آنچه گفته شد یک حمله سایبری را می‌توان ناقض حقوق بین‌الملل تلقی کرد هرچند نمی‌توان هر حمله سایبری را یک حمله نظامی تلقی کرد و به حق دفاع مشروع (ماده (۵۱) منشور ملل متحد ) استناد کرد. شاید به همین دلیل بود که ناتو در جریان حملات سایبری گسترده‌ای که به استونی شد، به استناد دفاع مشروع دسته جمعی وارد عمل نشد. چنان که برخی تصمیم به خودداری از به‌کارگیری ابزارها و حملات سایبری در جریان مخاصمه با لیبی را به سبب خطر رویه سازی آن تحلیل کرده‌اند و همین امر، اهمیت اتخاذ چنین راهبردی در دکترین دفاعی را آشکارمی‌کند.[۵۰۲]
در قضیه استاکس نت پیچیدگی به اندازه‌ای بود که انگشت اتهام کارشناسان بر انجام آن از سوی تعدادی دولت‌ها نشانه رفت. با این حال هیچکس مسئولیت تهیه یا ارسال این بدافزار را برعهده نگرفت. برخی گزارش ها از دخالت مستقیم و مسئولیت ایالات متحده و رژیم صهیونیستی از برنامه سایبری آمریکا موسوم به ” بازی‌های المپیک ” بوده که با موافقت مستقیم رییس جمهورآمریکا انجام شده است.[۵۰۳] بعد از استاکس نت، دو بدافزار “دوکو” و “شعله” منتشر شدند که اولی بسیار شبیه استاکس نت بود. برخی براین باورند که بدافزار “شعله” نیز به منظور نفوذ و کسب اطلاعات از شبکه‌های رایانه‌ای دولتی ایران و به خصوص برای هدف قراردادن تأسیسات هسته‌ای و نفتی ایران برنامه‌ریزی شده بود.[۵۰۴]
گفتنی است با اعلام برخی اطلاعات در خصوص حملات سایبری دولت آمریکا علیه ایران، دولت اوباما به افشای اسرار دولتی در راستای اهداف انتخاباتی متهم شده و مورد انتقاد شدید برخی مقامات از جمله سناتور مک کین قرارگرفت. این قرائن می‌تواند دولت آمریکا را به طور جدی در معرض اتهام و انتساب مسئولیت حملات سایبری به ایران قرار دهد.
مسئله اساسی این است که آیا دولتی که مسئول این اقدام بوده، ممنوعیت توسل به زور مطابق بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد را نقض کرده است و آیا این اقدام به مثابه یک “حمله مسلحانه” است، به طوری که موجب استناد به حق دفاع مشروع طبق ماده ۵۱ منشور شود؟
اگر رویکرد متن گرای کلاسیک مبنای تفسیر قرارگیرد ممکن است استاکس نت به دلیل عدم ماهیت فیزیکی و زور مسلحانه در این گستره نگنجد. این برداشت از"زور” می‌تواند با ماده۴۱ منشور تأیید شود که فهرستی از"اقداماتی که متضمن کاربرد نیروی نظامی نیست” را بیان کرده است. اما با اتخاذ رویکردی اثرمحور و غایت­گرا می‌توان این بدافزار را به دلیل هدف قراردادن تأسیساتی که با امنیت ملی ارتباطی تنگاتنگ دارند و به علت مخاطرات قابل مقایسه با اقدامات نظامی مثالی از توسل به زور قلمداد کرد.[۵۰۵]
همچنین براساس اصول حقوق بین‌الملل، دولت‌ها مکلف‌اند احتیاطات لازم را در قلمرو خود برای جلوگیری از ارتکاب اعمال مجرمانه علیه دولت دیگر یا مردم آن دولت به کار گیرند. در قضیه کانال کورفو، دیوان بین‌المللی دادگستری بیان می‌کند که “هر دولتی می‌تواند اجازه ندهد که قلمروش برای اعمالی مغایر با حقوق دیگر دولت‌ها به کارگرفته شود".[۵۰۶]
البته نباید تصور شود که کوتاهی یک دولت ازاین مراقبت، هرچند عملی متخلفانه است به معنای انتساب اعمال مورد اهمال به دولت است. چنان که دیوان بین‌المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق در رأی تادیچ مسئولیت دولت میزبان در برابر عوامل و بازیگران غیردولتی را با درنظر گرفتن معیار کنترل کلی مطرح کرد.[۵۰۷]
به طور خلاصه درحقوق عرفی دولت‌ها در کشورشان مکلف اند جلو حملات مسلحانه غیردولتی را علیه دولت دیگر بگیرند. بنابراین دولتی که به پیش‌گیری از چنین حملاتی قادر باشد، در صورت کوتاهی از انجام تعهد، طبق حقوق بین‌الملل مسئولیت خواهد داشت.البته به نظر می‌رسد مسئولیت بین‌المللی ناشی از قصور نسبت به جلوگیری از اعمال متخلفانه عوامل غیردولتی متفاوت از انتساب آن عمل به دولت است. بنابراین دونوع مسئولیت می‌تواند در آن کار متخلفانه باشد : مسئولیت درارتکاب، که از یک تعهد رفتاری منبعث می‌شود و مسئولیت درعدم جلوگیری، که از تعهد رفتاری دیگری ناشی می‌شود. در هرحال اقدام به دفاع مشروع منوط به احراز حمله‌ای مسلحانه است در غیر این صورت بنابر یک اصل کلی در حقوق مسئولیت بین‌المللی، دولت‌ها در مواجهه با اعمال متخلفانه بین‌المللی می‌توانند با رعایت شرایطی خاص به اقدامات متقابل روی آورند و ازاین رو مانع تجری طرف متخلف و جلوگیری از تداوم عمل متخلفانه شوند.
به نظر می‌رسد مشکل اصلی درحوزه حقوق سایبری، نبود قانون نیست بلکه پیچیدگی‌هایی است که در احراز و تشخیص واقعیت‌ها و امور موضوعی وجود دارد که تعیین آن‌ها پیش شرط اعمال قانون و صدور احکام قانونی است.[۵۰۸] برای مثال برخی مقررات و اسناد مربوط به فعالیت‌های ماواری جو، هوانوردی و خلع سلاح را درباره جنگ سایبری قابل استناد دانسته اند. با این حال مشکلات اجرای مقررات کلاسیک حقوق بین‌الملل برای پدیده­ به نسبت نوظهور را نباید انکار کرد زیرا انتساب حملات سایبری به یک دولت در صورت عدم پذیرش مسئولیت آن امری دشواراست.
نظر بیشتر حقوق‌دانان این است که دولت‌ها باید با حملات سایبری همانند یک رفتار مجرمانه برخورد کنند و ارزیابی آن به منزله حملات مسلحانه منوط به شرایطی خاص به ویژه انتساب آن‌ها به یک دولت است. چنین رویکردی می‌تواند مشکلات اجرایی به دنبال داشته باشد : اولاَ واکنش صرفاَ تدافعی و در پی وقوع یک حمله صورت می‌گیرد و ثانیاً پیگرد کیفری با دشواری‌های خاص مانند استرداد مجرمین مواجه است.[۵۰۹] از این رو بسیاری معتقدند که نظام حقوقی موجود، دولت‌ها را نسبت به حملات سایبری در موضعی آسیب پذیر قرار می‌دهد. در این شرایط برخی، از انعقاد کنوانسیون‌هایی خاص درباره حملات سایبری صحبت می‌کنند چنان‌که در «نشست بین‌المللی مقامات عالی رتبه مسئول در حوزه موضوعات امنیتی» که در روسیه برگزار شد، «پیش‌نویس کنوانسیون درباره امنیت بین‌المللی اطلاعات » منتشرشد.
در مقدمه این سند، امنیت سایبری به منزله یکی از مؤلفه‌های اساسی در نظام امنیت بین‌المللی و عاملی مهم در تضمین حقوق و آزادی‌های بنیادین دانسته شده است. بنابراین به دلیل ضرورت هماهنگی اقدامات دولت‌ها در فضای سایبر با اصول و هنجارهای پذیرفته شده بین‌المللی و در پیش گرفتن راهبردهای هماهنگ اجرایی و تقنینی در مقابله با اعمال مجرمانه، انعقاد کنوانسیون بین‌المللی پیشنهاد شده است. درحالی که برخی دیگر از تغییرحقوق مخاصمات مسلحانه دفاع کرده‌اند، به گونه‌ای که امکان دفاع پیش‌گیرانه علیه این حملات حتی بدون احراز انتساب آن به یک دولت را فراهم آورد. از دیدگاه عده‌ای دیگر، حقوق عرفی واکنش نظامی در برابر حملات گروه‌های غیردولتی را پذیرفته است.[۵۱۰]
گاهی هم نقض تعهد بین‌المللی توسط دولت ممکن است از طریق انجام مجموعه‌ای از فعل و ترک فعل‌هایی انجام شود که ترکیب آن‌ها متخلفانه محسوب می‌شود. در این صورت نقض عبارت است از «یک سری فعل و ترک فعل‌هایی که در مجموع متخلفانه محسوب می‌شوند.[۵۱۱] برای مثال، فروش تجهیزات رایانه‌ای که قابل استفاده در حملات سایبری علیه دولتی خاص باشد، با علم به قصد متخلفانه خریدار.
۲- نقض کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو در حملات سایبری
فناوری شبکه‌های رایانه‌ای می‌تواند به ابزاری برای گسترش روابط و یا سلاحی برای نابودی و انهدام تبدیل شود. ماده ۳۶ پروتکل الحاقی اول، قابلیت گسترش این قوانین به سلاح ها و فناوری‌های جدید را پیش‌بینی کرده است. بر این اساس طرفین متعهدند در هنگام استفاده از وسیله جنگی مشخص کنند اقدامشان بر اساس حقوق بین‌الملل بشردوستانه ممنوع هست یا خیر.
این در حالی است که اعمال اصول حقوق بین‌المللی بشردوستانه در گروه وقوع یک مخاصمه است، از این رو در نگاه اول به نظر نمی‌رسد در جریان یک حمله سایبری، مخاصمه‌ای به مفهوم سنتی وجود داشته باشد. اما این حملات می‌تواند مقدمه‌ای برای حمله و آغاز مخاصمه باشد.
“از جمله شرایط وقوع درگیری نظامی، مسلحانه بودن است، اما در فضای سایبر چیزی که مفهوم تسلیحات سنتی داشته باشد، به ظاهر دیده نمی‌شود. طبق تعریف حقوق بین‌الملل بشردوستانه و بر اساس کنوانسیون‌های ژنو هر گونه اختلاف دو کشور را که می‌تواند منجر به درگیری شود می‌توان به منزله سلاح دانست. کمیته بین‌المللی صلیب سرخ نیز مخاصمه را به معنی رویارویی نظامی تعریف کرده است، پس هر عملیات سایبری که منجر به حمله به مفهوم حقوق بین‌الملل بشردوستانه شود، مسلحانه است.”[۵۱۲]
حمله مسلحانه نیز به شکل بروز اعمال خشونت آمیز هنگام درگیری چه با عنوان حمله و چه با عنوان دفاع تعریف شده است. به همین دلیل تعریف حمله سایبری به مفهوم اقدامی است که انتظار می‌رود موجب جراحت افراد و یا صدمه دیدن اموال شود‌. بهترین مثال برای چنین مواردی، حمله سایبری “استاکس نت” به تأسیسات هسته‌ای ایران می‌باشد چراکه این حمله می‌توانست تأسیسات مذکور را از کار انداخته و موجب جراحت افراد و یا صدمه دیدن اموال شود.
مفهوم صدمه، از کار انداختن یک شبکه و سیستم را نیز در بر می‌گیرد. به همین دلیل، حمله سایبری مصداق حمله نظامی است. حملات سایبری ذاتاً فرامرزی هستند. این فضا به دلیل جریان اطلاعات شامل کانال‌ها و مسیر‌های متعددی است که چالش‌های زیادی را برای حقوق بین‌الملل بشردوستانه ایجاد کرده است.
طبق قواعد عرفی بشردوستانه نیز، ممنوعیت تبعیض ناروا در اعمال حقوق بین‌الملل بشردوستانه بر اساس نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب یا اعتقاد، عقیده سیاسی و مانند آن، منشاء ملی یا اجتماعی، ثروت، تولد و سایر وضعیتها به عنوان یک قاعده حقوق بین‌الملل عرفی شناخته شده و در همه درگیری‌های مسلحانه بین‌المللی و غیربین‌المللی اعمال می‌گردد.
دیوان بین‌المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق در قضایای متعددی چون «بلاسکیچ»، «تادیچ»، «سلبیچی»، «فورندزیجا» و…به مصادیق جنایات جنگی ناشی از نقض کنوانسیون‌های ژنو پرداخته است.
سؤال این است که آیا اعمال مذکور در کنوانسیون‌های ژنو و پروتکل‌های الحاقی، که به عنوان اعمال ممنوعه ذکر شده‌اند، فاقد ضمانت اجرا می‌باشند؟ یا اینکه می‌توان تضمین مندرج در ماده ۱مشترک کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو را به مواد دیگر نیز تسری داد؟
ماده ۱مشترک کنوانسیون‌های ژنو، مقرر می‌دارد، دولت‌های معظم متعاهد تقبل می‌نمایند که این قراردادها را در هر شرایطی اجرا نموده و اجرای آن را تضمین نمایند. همین تعهد در ماده یک پروتکل الحاقی اول نیز مقرر گردیده است. در واقع ماده۱ مشترک کنوانسیون‌های ژنو و ماده ۱پروتکل الحاقی اول دو نوع تعهد را مطرح می‌کنند؛
تعهد و التزام به رعایت و اجرای مقررات کنوانسیون‌های ژنو ؛
حصول اطمینان از رعایت و اجرای مقررات آن.
۳-قابلیت انتساب حمله سایبری به دولت
۳-۱: ضوابط انتساب
قواعد مربوط به انتساب، به دنبال پاسخ به این مسئله‌ی اساسی است که یک رفتار (اعم از فعل یا ترک فعل) در چه صورت به دولت منتسب می‌شود.
دولت به عنوان یک شخص حقوقی دارای اختیاراتی است که می‌تواند به موجب حقوق بین‌الملل عمل کند، اما این بدان معنی نیست که دولت به خودی خود می‌تواند اقدام کند بلکه فعل دولت، متضمن فعل یا ترک فعل گروه انسانی است. بنابراین دولت‌ها تنها از طریق نمایندگان و عوامل خویش عمل می‌کنند.[۵۱۳] حال سؤال این است که فعل و اقدام چه اشخاص،گروه‌ها و نهادهایی، فعل دولت تلقی می‌شود؟
به موجب ماده ۴ طرح کمیسیون حقوق بین‌الملل «اقدام هر نهاد دولتی اعم از اینکه عهده دار وظایف تقنینی، اجرایی، قضایی یا غیر آن باشد، صرف‌نظر از موقعیت آن در تشکیلات دولت و اعم از اینکه ارگان مذکور عضوی از دولت مرکزی باشد یا عضوی از واحد دولتی محلی، طبق حقوق بین‌الملل اقدام دولت محسوب می‌گردد.»
به موجب بند ۲ همین ماده ارگان شامل هر شخص یا نهادی می‌شود که طبق حقوق داخلی آن دولت دارای عنوان نهاد باشد. لازم به ذکر است اشاره به ارگان دولتی در ماده ۴ به عمومی ترین وجه صورت گرفته و مقصود آن تنها نهادهای دولت مرکزی، مأموران بلند پایه یا اشخاص مسئول روابط خارجی دولت، نیست بلکه عنوان مزبور، هر گونه ارگان دولتی از هر نوع و فارغ از کارکردها یا اشتغالات و جایگاه آن در سلسله مراتب قانونی را در بر می‌گیرد و هیچ تمایزی میان ارگان قضایی، تقنینی و اجرایی وجود ندارد.[۵۱۴]
بر این اساس در حوزه حقوق بین‌الملل بشردوستانه هم، دولت در قبال نقض‌های ارتکابی ارکان خود مسئولیت دارد. “بعلاوه با توجه به ویژگی آمره بسیاری از قواعد بشردوستانه نقض فاحش این قواعد موجب مسئولیت مشدد دولت ناقض شده، لذا تابع نقض قواعد آمره مندرج در ماده ۴۱ طرح پیش‌نویس مسئولیت دولت‌ها خواهد بود".[۵۱۵] به‌هرحال دولت در قبال نقض حقوق بین‌الملل بشردوستانه که منتسب به اوست مسئولیت دارد. از جمله در قبال؛
الف: نقض‌هایی که توسط ارگان‌های دولت صورت می‌پذیرد؛
ب: نقض‌هایی که از سوی افراد یا نهادهایی که بر اساس اختیارات اعطایی بدیشان و در جهت اعمال عناصر حاکمیت دولت صورت می‌پذیرد؛
ج: نقض‌هایی که از سوی اشخاص و گروه‌هایی که در واقع به دستور یا تحت مدیریت یا کنترل دولت عمل می‌کنند، انجام می‌گیرد؛
د: نقص‌هایی که از سوی افراد و گروه‌های خصوصی صورت می‌پذیرد و دولت عمل ایشان را به منزله عمل خود مورد تأیید قرار می‌دهد.[۵۱۶]
۳-۲: انتساب حمله سایبری به دولت مهاجم
هم دکترین و هم رویه قضایی بین‌المللی بر این عقیده هستند که نه تنها برای اعمال ناقض، بلکه برای ترک فعل نیز مسئولیت بین‌المللی دولت مطرح می‌گردد. چنین تفسیری را می‌توان از بند ۳ ماده ۱۴ پیش‌نویس طرح مسئولیت دولت استنباط نمود. چراکه دولت مبدأ حملات سایبری به دلیل ” نقض تعهد برای جلوگیری از وقوع حادثه ” مسئول شناخته می‌شود.
برای نمونه شرکت “Naszi” که در روسیه قرار دارد یکی از عاملین اصلی حمله به استونی بوده که با توجه به مطالب فوق می‌توان دولت روسیه را به دلیل ترک فعل وعدم جلوگیری از فعالیت این شرکت در زمینه حملات سایبری مسئول دانست‌.
رویه قضایی دیگر در این زمینه، قضیه سفارت می‌باشد که در این قضیه، دیوان بین‌المللی دادگستری یکی از دلایل مسئولیت دولت مزبور را، ترک فعل و نقض تعهد برای جلوگیری از وقوع حادثه عنوان نموده است.[۵۱۷]
بنابراین در مواجهه با حملات سایبری، اولین بحث حقوقی مسئله انتساب می‌باشد که در ادامه به ضوابط لازم برای انتساب در حقوق بین‌الملل می‌پردازیم.
“ازجمله ضوابطی که حقوق بین‌الملل برای انتساب اعمال متخلفانه به دولت‌ها مطرح کرده است ضابطه کنترل بوده است. این امر به صورت واضح در مفاد طرح کمیسیون حقوق بین‌الملل در زمینه مسئولیت بین‌المللی دولت نمود پیداکرده است".[۵۱۸] به عنوان نمونه در ماده ۸ این طرح عنوان گردیده است : ” رفتار شخص یا گروهی از اشخاص به عنوان عمل دولت محسوب خواهد شد، اگر آن شخص یا گروه تحت دستورات یا هدایت و کنترل آن دولت مرتکب آن رفتار گردیده باشد.
حال این سؤال به ذهن متبادر می‌گردد که منظور از کنترل چه نوع کنترلی است ؟ دیوان بین‌المللی دادگستری و برخی دیگر از مراجع قضایی بین‌المللی در تصمیم گیری‌های خود در زمینه انتساب، عمدتا َ از دو نوع ضابطه کنترل بهره جسته اند : کنترل کلی[۵۱۹] و کنترل مؤثر[۵۲۰].
کنترل کلی شامل کنترل یک دولت بر تمام کارکردهای یک گروه می‌باشد.
و کنترل مؤثر یعنی دولت نسبت به اعمال ویژه در جریان یک عملیات خاص که نهایتاَ منجر به نقض قواعد مربوطه گردیده دخالت مستقیم داشته است‌.
“دیوان بین‌المللی دادگستری در قضایایی همچون نیکاراگوئه و نسل کشی (بوسنی وهرزگوین ) تقریباً رویه واحدی داشته و بر ضابطه کنترل مؤثر تأکید کرده است “.[۵۲۱]
اما مراجع دیگری همچون دادگاه کیفری یوگسلاوی سابق به شیوه‌ای متفاوت به ضابطه کنترل پرداخته است‌.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:30:00 ب.ظ ]




۴-۷ پیشنهادات
در ادامه پژوهش حاضر موضوعات زیر پیشنهاد می­ شود.
بررسی تأثیر تعداد المان­های مرز خارجی برروی عملکرد الگوریتم یکی از مسائلی می­باشد که می ­تواند از جمله عواملی باشد که برروی عملکرد الگوریتم تأثیر گذار باشد. از آنجا که اطلاعات روی مرز خارجی جزء اطلاعات معلوم مسئله به شمار می­روند، ممکن است با افزایش تعداد آن­ها عملکرد الگوریتم بهتر شود.
بررسی کلی روش­های بهینه سازی و استفاده از آنها و مقایسه نتایج به دست آمده از آنها با نتایج حاصل از این پژوهش به منظور پیدا کردن بهترین روش بهینه سازی برای حل مسائل معکوس.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مطالعه برای پیدا کردن جنبه­ های کاربردی الگوریتم پیشنهاد شده تا حالت عملیاتی­تری پیدا کند.
از آنجا که حل معکوس مسئله دو حفره­ای در طی تحقیقات به عمل آمده بر روی کارهای گذشته به ندرت انجام گرفته است، تحقیق بر روی شرایط مرزی دیگر و قیود اعمالی در روی مرزهای جسم و همچنین بسط آنها به مسائل بیشتر از دو حفره می ­تواند مفید باشد.
بررسی عملکرد الگوریتم با اضافه کردن تعداد حفره­ها و همچنین به کار بردن المان­های مرتبه بالاتر مثل المان­های مرتبه سه، چرا که این المان­ها می­توانند مرز را با تعداد کمتری گره شبیه سازی کنند.
پیوست
clear
clc
%% COORDINATES OF BOUNDARIES
xb1= %coordinate of nodes of cavity number one in x direction
yb1=%coordinate of nodes of cavity number one in y direction
x=coordinates of cavities
xb12=[x(1)-x(3) x(1)-x(4)*cos(pi/6) x(1)-x(5)*cos(pi/3) x(1) x(1)+x(7)*cos(pi/3) x(1)+x(8)*cos(pi/6) x(1)+x(9) x(1)+x(10)*cos(pi/6) x(1)+x(11)*cos(pi/3) x(1) x(1)-x(13)*cos(pi/3) x(1)-x(14)*cos(pi/6) x(1)-x(3)];
yb12=[x(2) x(2)+x(4)*sin(pi/6) x(2)+x(5)*sin(pi/3) x(2)+x(6) x(2)+x(7)*sin(pi/3) x(2)+x(8)*sin(pi/6) x(2) x(2)-x(10)*sin(pi/6) x(2)-x(11)*sin(pi/3) x(2)-x(12) x(2)-x(13)*sin(pi/3) x(2)-x(14)*sin(pi/6) x(2)];
xb13=[x(15)-x(17) x(15)-x(18)*cos(pi/6) x(15)-x(19)*cos(pi/3) x(15) x(15)+x(21)*cos(pi/3) x(15)+x(22)*cos(pi/6) x(15)+x(23) x(15)+x(24)*cos(pi/6) x(15)+x(25)*cos(pi/3) x(15) x(15)-x(27)*cos(pi/3) x(15)-x(28)*cos(pi/6) x(15)-x(17)];
yb13=[x(16) x(16)+x(18)*sin(pi/6) x(16)+x(19)*sin(pi/3) x(16)+x(20) x(16)+x(21)*sin(pi/3) x(16)+x(22)*sin(pi/6) x(16) x(16)-x(24)*sin(pi/6) x(16)-x(25)*sin(pi/3) x(16)-x(26) x(16)-x(27)*sin(pi/3) x(16)-x(28)*sin(pi/6) x(16)];
hold on
plot(xb1,yb1);
plot(xb12,yb12,’k');
plot(xb13,yb13);
scatter(xb1,yb1,’DisplayName’,'yb1 vs xb1′,’XDataSource’,'xb1′,’YDataSource’,'yb1′);figure(gcf)
scatter(xb12,yb12,’DisplayName’,'yb12 vs xb12′,’XDataSource’,'xb12′,’YDataSource’,'yb12′);figure(gcf)
scatter(xb13,yb13,’DisplayName’,'yb13 vs xb13′,’XDataSource’,'xb13′,’YDataSource’,'yb13′);figure(gcf)
hold off
%% Coordinate of nodes
xc=[-2 -1 0 1 2 2 2 2 2 1 0 -1 -2 -2 -2 -2 xb12(1) xb12(2) xb12(3) xb12(4) xb12(5) xb12(6) xb12(7) xb12(8) xb12(9) xb12(10) xb12(11) xb12(12) xb13(1) xb13(2) xb13(3) xb13(4) xb13(5) xb13(6) xb13(7) xb13(8) xb13(9) xb13(10) xb13(11) xb13(12)];
yc=[-2 -2 -2 -2 -2 -1 0 1 2 2 2 2 2 1 0 -1 yb12(1) yb12(2) yb12(3) yb12(4) yb12(5) yb12(6) yb12(7) yb12(8) yb12(9) yb12(10) yb12(11) yb12(12) yb13(1) yb13(2) yb13(3) yb13(4) yb13(5) yb13(6) yb13(7) yb13(8) yb13(9) yb13(10) yb13(11) yb13(12)];
%% Mechanical properties on damaines
Gs1=79300;
nu1=0.292;
%% Number of nodes and elements
TNE1=8;
TNE2=6;
TNE3=6;
TN1=16;
TN2=12;
TN3=12;
TN=TN1+TN2+TN3;
TNE=TNE1+TNE2+TNE3;
%% Relation between nodes and Boundary number 1
H1=zeros(TN*2,4*TNE1);
G1=zeros(TN*2,6*TNE1);
w=[0.066671344308688 0.149451349150581 0.219086362515982 0.269266719309996 0.295524224714753 0.295524224714753 0.269266719309996 0.219086362515982 0.149451349150581 0.066671344308688];
xi=[-0.973906528517172 -0.865063366688985 -0.679409568299024 -0.433395394129247 -0.148874338981631 0.148874338981631 0.433395394129247 0.679409568299024 0.865063366688985 0.973906528517172];
for i = 1 : TN
for j = 1 :TNE1
A=xb1(2*j+1)-2*xb1(2*j)+xb1(2*j-1);
B=0.5*(xb1(2*j+1)-xb1(2*j-1));
C=yb1(2*j+1)-2*yb1(2*j)+yb1(2*j-1);
D=0.5*(yb1(2*j+1)-yb1(2*j-1));
DE=4*pi*(1-nu1);
for l = 1 : 10
F1=0.5*xi(l)*(xi(l)-1);
F2=1-xi(l)^2;

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:25:00 ب.ظ ]




تعهد از واژه هایی است که تعاریف زیادی از دیدگاه های مختلف برای آن ارائه شده است. مفاهیم متعددی مانند وجدان، اخلاق کاری، رغبت و مسئولیت پذیری با وجود داشتن تفاوت های مفهومی، معادل با تعهد مورد استفاده قرار می گیرند، به عبارتی مانند خیلی از مفاهیم روانشناختی سازمانی، تعهد نیز به شیوه های متفاوتی تعریف و با ابعاد و مقیاس های گوناگون اندازه گیری شده است (شکرزاده۱۳۸۱). مطهری (۱۳۶۸) درباره تعهد چنین می گوید: تعهد به معنی پایبندی به اصول و فلسفه یا قراردادهایی است که انسان به آن ها معتقد است و پایدار به آن ها می باشد. فرد متعهد کسی است که به عهد و پیمان خود وفادار باشد و اهدافی را که به خاطر آن ها و برای حفظ پیمان بسته است صیانت کند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

انواع تعهد

برای تعهد انواع مختلفی قائل شده اند. هرسی و بلانچارد[۶۶] پنج نوع تعهد را بر شمرده اند: ۱) تعهد نسبت به سازمان ۲) تعهد نسبت به مردم ۳) تعهد نسبت به شغل ۴) تعهد نسبت به خود ۵) تعهد نسبت به مشتری (به نقل از کبیری۱۳۷۱). سامرز و برینباوم[۶۷](۱۹۹۸) نیز انواع تعهد مرتبط با کار را به پنج دسته تقسیم کرده اند. از نظر آن ها این پنج نوع تعهد یک مجموعه را تشکیل می دهد، اما هر یک از آن ها متغیرهای نگرشی مجزایی است که به یک کانون خاص مرتبط است. این پنج نوع تعهد عبارتند از: ۱) تعهد به شغل ۲) تعهد به سازمان ۳) تعهد به گروه کاری ۴) تعهد به حرفه ۵) تعهد به ارزش های کار. چلبی (۱۳۷۵) تعهد کار را نوعی تمایل عاطفی مثبت نسبت به رعایت حقوق دیگری در قالب قواعد اخلاقی (اجتماعی) پذیرفته شده درباره کار تلقی می کند و چهار نوع تعهد کاری را از هم تمیز میدهد: ۱) تعهد رابطه ای ۲) تعهد سازمانی ۳) تعهد حرفه ای ۴) تعهد کاری، که در حقیقت عام ترین، دیرپاترین و بالقوه عمیقترین شکل تعهد در کار محسوب می شود.

تعهد سازمانی

معمولی ترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی به سازمان در نظر می گیرند. براساس این شیوه، فردی که به شدت متعهد است، هویت خود را از سازمان می گیرد، در سازمان مشارکت دارد و با آن درمی آمیزد و از عضویت در آن لذت می برد (ساروقی، ۱۳۷۵).
پورتر[۶۸] و همکارانش (۱۹۷۴) تعهدسازمانی را پذیرش ارزش های سازمان و درگیرشدن در سازمان تعریف می کنند و معیارهای اندازه گیری آن را شامل انگیزه، تمایل برای ادامه کار و پذیرش ارزش های سازمان می دانند. چاتمن و اورایلی[۶۹](۱۹۶۸) تعهد سازمانی را به معنی حمایت و پیوستگی عاطفی با اهداف و ارزش های یک سازمان، به خاطر خود سازمان و دور از ارزش های ابزاری آن تعریف می کنند. شلدون[۷۰] تعهد سازمانی را چنین تعریف می کند: نگرش یا جهت گیری که هویت فرد را به سازمان مرتبط یا وابسته می کند. کانتر (۱۹۷۴) تعهد سازمانی را تمایل عاملان اجتماعی به اعطای نیرو و وفاداری خویش به سیستم های اجتماعی می داند. به عقیده سالانسیک[۷۱] (۱۹۹۷) تعهد حالتی است در انسان که در آن فرد با اعمال خود و از طریق این اعمال اعتقاد می یابد که به فعالیت ها تداوم بخشد و مشارکت مؤثر خویش را در انجام آن ها حفظ کند. بوکانان[۷۲] (۱۹۷۴) تعهد را نوعی وابستگی عاطفی و تعصب آمیز به ارزش ها و اهداف سازمان می داند، وابستگی نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزش ها و اهداف سازمان، به خاطر خود سازمان و جدای از ارزش های ابزاری آن. به نظر لوتانز و شاو[۷۳] (۱۹۹۲) تعهد سازمانی به عنوان یک نگرش اغلب این گونه تعریف شده است: تمایل قوی به ماندن در سازمان، تمایل به اعمال تلاش فوق العاده برای سازمان و اعتقاد قوی به پذیرش ارزش ها و اهداف. وجه اشتراک تعاریف بالا این است که تعهد حالتی روانی است که رابطه فرد را با سازمان مشخص کند و تصمیم به ماندن در سازمان یا ترک آن را به طور ضمنی در خود دارد (اسماعیلی، ۱۳۸۰).

دو دیدگاه در باره تعهد سازمانی

منابع موجود در مورد تعهد سازمانی دو دیدگاه کلی درباره این مفهوم ارائه می دهند: یک دیدگاه تعهد سازمانی را امری نگرشی یا عاطفی می داند. بر اساس این دیدگاه تعهد سازمانی عبارت است از دلبستگی و علاقه قوی به سازمان و تعیین هویت با آن، که از نظر مفهومی دست کم سه عامل می توان برای آن در نظرگرفت: ۱) پذیرش و اعتقاد قوی به اهداف و ارزش های سازمان ۲) تمایل به تلاش زیاد برای تحقق اهداف سازمان ۳) تمایل شدید به باقی ماندن و عضویت در سازمان (مودی، ۲۰۰۰).
دومین دیدگاه تعهد سازمانی را امری رفتاری تلقی می کند. این نوع تعهد که تعهد حسابگرانه نامیده می شود بر مبنای کارهای نظری بکر و هومنز (۱۹۹۷) استوار است. در این دیدگاه افراد به دلیل مزایا و منافعی که دارند و سرمایه گذاری هایی که در سازمان کرده اند به سازمان دلبسته می شوند و به عضویت خود در سازمان ادامه می دهند (بکر۱۹۶۰، هربینیاک وآلیوتو ۱۹۷۲، به نقل ازمدنی۱۳۸۴).
برخی محققین عقیده دارند این دو نوع نگرش تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند و قابل تبدیل به یکدیگرند و برخی شکل های تعهد منجر به برخی شکل های دیگر می شود(رابرتز و همکاران، به نقل از برهانی ۱۳۸۱) که این نتیجه گیری با یافته مییر و همکاران (۲۰۰۲) سازگاری دارد. مییر و آلن در مطالعاتی که از سال ۱۹۸۴ تا کنون انجام داده اند با تفکیک دو بعد نگرشی و رفتاری تعهد، برای هر یک از ابعاد تعاریف متفاوتی ارائه کرده اند. آن ها تعهد عاطفی و هنجاری را با بعد نگرشی و تعهد مستمر را با بعد رفتاری تعهد مطابقت داده اند. از نظر آن ها تعهد عاطفی عبارت است از وابستگی عاطفی به سازمان، ابزار هویت با سازمان و عجین بودن با سازمان، تعهد هنجاری عبارت است از احساس التزام و دین به سازمان و ادامه کار در سازمان و تعهد مستمر، درک هزینه هایی است که با ترک سازمان متوجه فرد می شود. آن ها معتقدند که نقطه مشترک ابعاد سه گانه تعهد سازمانی پیوند بین فرد و سازمان و در نتیجه کاهش ترک سازمان است (مییر و آلن، ۱۹۹۰).

تعهد سازمانی مفهومی یک بعدی یا چند بعدی؟

پورتر[۷۴] تعهد را براساس نیروی کلی همانندسازی (تعیین هویت) و مشارکت یک فرد در سازمان تعریف می کند. در این دیدگاه تعهد ناشی از سه عامل می شود. ۱) قبول اهداف و ارزش های سازمان ۲) تمایل به همکاری با سازمان برای کسب اهدافش ۳) میل به باقی ماندن در سازمان (استیرز و پورتر۱۹۹۱). در این دیدگاه، تعهد به عنوان یک مفهوم تک بعدی نگریسته شده است، که تنها متمرکز بر تعهد عاطفی است. سال ها، اندیشمندان درک ما را از تعهد سازمانی با نگــــریستن به آن به شکل چند بعدی تغییر داده اند. این محققان به مجموعه ای وسیعتر از پیوندهای بین کارکنان و سازمان ها نسبت به آنچه که پورتر مطرح کرد، علاقه مند بوده اند. درحالی که پورتر متمرکز بر یک پیوند توصیف شده با قبول اهداف سازمان بوده است، تحقیقات محققان بعدی بر انواع تعهد متمرکز شده است که می تواند برای توجیه رفتار فرد و استمرار آن در محیط کار در نظر گرفته شود (مودی۱۹۹۸).
مدل های چند بعدی:
۱) مدل اریلی و چتمن: اریلی و چتمن (۱۹۸۶) الگوی چند بعدی خود را مبتنی بر این فرض بنا نهادند که تعهد، نگرشی را نسبت به سازمان ارائه کرده و مکانیسم هایی دارد که از طریق آن ها می تواند نگرش شکل بگیرد. بنابراین، مبتنی بر کار کلمن[۷۵] در نگرش و تغییر رفتار اریلی و چتمن معتقدند که پیوند بین فرد و سازمان می تواند، سه شکل متابعت، همانندسازی و درونی کردن را به خود بگیرد. متابعت، زمانی اتفاق می افتد که نگرش ها و رفتارهای همسو با آن ها به منظور کسب پاداش های خاص اتخاذ می شوند. همانندسازی، زمانی اتفاق می افتد که فرد نفوذ را به خاطر ایجاد یـــا حفظ رابطه ارضاکننده می پذیرد (مییر و هرسکویچ، ۲۰۰۱). سرانجام درونی کردن، رفتاری که از ارزش ها و یا اهداف نشأت گرفته را منعکس می کند که با ارزش ها یا اهداف سازمان منطبق است (مودی، ۱۹۹۸). بررسی جدیدتر از یک نمونه بزرگتر دو نوع تعهد را به جای سه نوع تعهد مشخص کرد که تعهد ابزاری (متابعت) و تعهد هنجاری (همانندسازی و درونی کردن) نامیده شدند (کرمر، ۱۹۹۶). در تحقیقات بعدی این دو محقق و همکارانشان نتوانستند تمایزی را بین همانندسازی و درونی کردن قائل شوند. از این رو، آن ها در تحقیقات جدیدتر موارد همانندسازی و درونی کردن را ادغام کردند و آن را تعهد هنجاری نامیدند. متابعت، نیز در کار اخیرشان تعهد ابزاری نامیده شده است که متمایز از همانندسازی و درونی کردن است. برای مثال، اریلی و چتمن متوجه شدند که متابعت به طور مثبت تا منفی با ترک شغل ارتباط دارد. با درنظرگرفتن اینکه تعهد سازمانی عموماً به عنوان متغیری درنظرگرفته می شود که احتمال ترک شغل را کاهش دهد، این یافته بعضی سوال ها را درباره اینکه آیا متابعت می تواند، به عنوان یک شکل از تعهد سازمانی در نظرگرفته شود را به وجود آورده است (مـــییر و هرسکویچ، ۲۰۰۱).
۲) مدل مییر و آلن: مییر و آلن[۷۶] مدل سه بعدیشان را مبتنی بر مشاهده شباهت ها و تفاوت هایی که در مفاهیم تک بعدی تعهد سازمانی وجود داشت، ایجاد کردند. بحث کلی آن ها این بود که تعهد، فرد را با سازمان پیوند می دهد و بنابراین، این پیوند احتمال ترک شغل را کاهش خواهد داد (مییر و هرسکویچ، ۲۰۰۱). آن ها بین سه نوع تعهد، تمایز قائل می شوند. تعهد عاطفی اشاره به وابستگی احساسی فرد به سازمان دارد. تعهد مستمر مربوط به تمایل به باقی ماندن در سازمان به خاطر هزینه های ترک سازمان یا پاداش های ناشی از ماندن در سازمان می شود. سرانجام تعهد هنجاری احساس تکلیف به باقی ماندن به عنوان یک عضو سازمان را منعکس می کند. آشکارا یک همپوشی بین روشی که پورتر تعهد را مفهوم سازی کرده و کارهای بعدی اریلی و چتمن و مییر و آلن وجود دارد. روش پورتر به تعهد خیلی مشابه با بعد درونی کردن اریلی و چتمن و مفهوم تعهد عاطفی مییر و آلن است. در حقیقت به نظر مییر و آلن پرسشنامه تعهد سازمانی پورتر می تواند به عنوان تعهد عاطفی تفسیر شود (مودی، ۱۹۹۸). بررسی های جدیدتر توسط مییر و آلن فرضیاتشان را در ارتباط با ایجاد این مفهوم حمایت می کند، ولی با این حال، بعضی اختلاف نظرها همچنان وجود دارد، بر سر اینکه آیا واقعاً تعهد عاطفی و هنجاری شکل های متمایزی هستند و یا اینکه آیا تعهد مستمر یک مفهـــوم تک بعدی است اتفاق نظر وجود ندارد. با وجود این تجزیه و تحلیل ها سازگاری بهتر را زمانی نشان می دهند که این دو مفهوم (تعهد عاطفی و هنجاری) فاکتورهای مجزایی تعریف شوند. نتایج مربوط به ابعاد تعهد مستمر، پیچیده است. بعضی مطالعات، تک بعدی بودن این تعهد را گزارش کرده و مطالعات دیگر شواهدی بر دو عاملی بودن این تعهد یافته اند که یکی از آنها از خودگذشتگی مربوط به ترک سازمان و دیگری درک فقدان فرصت های استخدام جایگزین را منعکس می کنند (مییر و هرسکویچ، ۲۰۰۱).
۳) مدل آنجل و پری: آنجل و پری [۷۷]بر پایه نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پرسشنامه تعهد سازمانی پورتر و همکارانش، بین تعهد ارزشی و تعهد به ماندن، تمایز قائل شدند. اگر چه این پرسشنامه یک بعدی درنظر گرفته شده است، تحلیل آنجل و پری دو عامل اساسی پرسشنامه را آشکار کرد.
یک عامل به وسیله پرسش هایی مشخص می شود که تعهد به ماندن را ارزیابی می کنند و دیگری به وسیله پرسش هایی که تعهد ارزشــــی (حمایت از اهداف سازمان) را اندازه گیری می کنند، مشخص می گـــردد (مییر و هرسکویچ، ۲۰۰۱). تعهد ارزشی آنجل و پری گرایش مثبتی را به سازمان نشان می دهد. این نوع تعهد اشاره به تعهد روانی و عاطفی دارد. تعهد به ماندن آنجل و پری اشاره به اهمیت تعاملات پاداش ها مشارکت های تفکیک ناپذیر در یک مبادله اقتصادی دارد. این نوع تعهد اشاره به تعهد حسابگرانه مبتنی بر مبادله و تعهد مستمر دارد (مایر و شورمن، ۱۹۹۸).
۴) مدل مایر و شورمن: به نظر مایر و شورمن[۷۸] تعهد سازمانی دو بعد دارد. آنها این دو بعد را تعهد مستمر (میل به ماندن در سازمان) و تعهد ارزشی (تمایل به تلاش مضاعف) نامیدند. اگرچه شباهت هایی بین ابعاد تعهد سازمانی شناسایی شده توسط آنجل و پری و مایر و شورمن و آنچه که توسط مییر و آلن شناسایی شده وجود دارد، اما یک تفاوت اساسی بین مدل های آن ها نیز وجود دارد. سه جزء تعهد مییر و آلن (عاطفی، مستمر و هنجاری) اصولاً براساس قالب ذهنی که فرد را به سازمان مرتبط می کنند، متفاوت هستند. نتیجه رفتاری هر سه جزء تعهد با این حال مشابه است و آن ادامه کار در سازمان است.
برعکس، در مدل های آنجل و پری و مایر و شورمن، فرض شده است که تعهد مستمر مرتبط با تصمیم به ماندن یا ترک سازمان است و تعهد ارزشی مرتبط به تلاش مضاعف در جهت حصول به اهداف سازمانی است (مییروهرسکویچ، ۲۰۰۱).
۵) مدل پنلی و گولد: پنلی و گولد[۷۹] یک چارچوب چند بعدی را ارائه کردند. آن ها بین سه شکل از تعهد با عناوین اخلاقی، حسابگرانه و بیگانگی تمایز قائل شدند. تعریف تعهد اخلاقی به طور نزدیکی با تعریف تعهد عاطفی مییر و آلن و تعهد ارزشی آنجل و پری و مایر و شورمن یکسان است. استفاده از واژه تعهد حسابگرانه منطبق با متابعت مطرح شده در مدل اریلی و چتمن است و ممکن است به عنوان یک شکل از انگیزش به جای تعهد در نظر گرفته شود. سرانجام منظور آن ها از تعهد بیگانگی تا حدی با تعهد مستمر مییر و آلن یکسان است (مییر و هرسکویچ، ۲۰۰۱).

عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی

ماتیو و زاجاک (۱۹۹۰) با تجزیه و تحلیل یافته های بیش از ۲۰۰ تحقیق مقدمات ایجاد تعهد را به پنج دسته به شکل زیر تقسیم کرده اند (به نقل از اسماعیلی، ۱۳۸۰):
۱) ویژگیهای شخصی مؤثر بر تعهد سازمانی:  
- سن: تعهد سازمانی با سن فرد دارای همبستگی نسبی و مثبت است. اغلب محققان براین باورند که سن با تعهد حسابگرانه ارتباط بیشتری پیدا می کند و دلیل آن را فرصت کمتر در خارج از شغل فعلی و هزینه های از دست رفته در سنین بالا می دانند.
- جنسیت: زن ها نسبت به مردان تعهد بیشتری به سازمان دارند، اگرچه این تفاوت جزئی است . دلیل این امر آن است که زن ها برای عضویت در سازمان می بایست موانع بیشتری را پشت سر بگذارند.
تحصیلات: رابطه تعهد سازمانی با تحصیلات ضعیف و منفی است. این رابطه بیشتر مبتنی بر تعهد نگرشی است و ارتباطی با تعهد حسابگرانه ندارد. دلیل این رابطه منفی انتظارات بیشتر افراد تحصیل کرده و فرصت های بیشتر شغلی آن هاست.
- ازدواج: این متغیر با تعهد سازمانی همبستگی ضعیفی دارد. اما چنین اظهار می شود که ازدواج به دلیل مسائل مالی با تعهد حسابگرانه ارتباط پیدا می کند.
- سابقه در سازمان و در سمت سازمانی: به دلیل سرمایه گذاری های فرد در سازمان سابقه بیشتر در مقام یا سازمان باعث تعهد بیشتری می شود اما این رابطه ضعیف است.
- استنباط از شایستگی شخصی: افراد تا حدی به سازمان تعهد پیدا می کنند که زمینه تامین نیازهای رشد و کامیابی آن ها فراهم شود. بنابراین کسانی که استنباط شایستگی شخصی بالا دارند انتظارات بیشتری خواهند داشت. رابطه این دو متغیر مثبت و قوی است.
- توانایی ها: افراد با مهارت های بالا، برای سازمان ارزشمند هستند. این امر پاداش سازمان را به آن ها افزایش می دهد. در نتیجه موجب تعهد حسابگرانه می شود.
- حقوق و دستمزد: حقوق و دستمزد موجب عزت نفس برای فرد می شود. و بدین ترتیب تعهد نگرشی را افزایش می دهد، نتایج تحقیقات متعدد همبستگی مثبت اما ضعیفی را بین این دو متغیر نشان می دهد.
- سطح شغلی: سطح شغلی با تعهد سازمانی ارتباط مثبت اما ضعیفی دارد.
۲) خصوصیات شغلی و تعهد سازمانی:
اگرچه رابطه خصوصیات متفاوت شغلی و تعهد سازمانی در تحقیقات متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است، اما هیچ مدل نظری برای توضیح دلیل همبستگی آن ها در دست نیست. مشاغل چالش انگیز با تعهد سازمانی به خصوص در موردکسانی که به رشد شدید نیازمندند رابطه مثبت و قابل توجهی داشته است.
۳) تاثیر روابط گروهی و رابطه با رهبر بر تعهد سازمانی: 
در رابطه با تاثیر روابط گروهی و رابطه با رهبر به موارد زیر اشاره شده است:
- انسجام گروه: برخی مطالعات رابطه انسجام گروهی و تعهد سازمانی را مثبت و تعدادی دیگر، رابطه این دو را منفی دانستهاند. البته همبستگی حاصل از جمیع تحقیقات مثبت و ضعیف بوده است.
- وابستگی متقابل وظایف: در اغلب مطالعات رابطه وابستگی وظایف با تعهد، مثبت و متوسط گزارش شده است.
- ملاحظه کاری و ساخت دهی مدیران: هر دو نوع رفتار مدیران با تعهد سازمانی همبستگی نسبی و مثبت دارند. البته تحقیقات نشان می دهند که این رابطه توسط عواملی از قبیل محیط کاری و خصوصیات پایین دستان تعدیل می شود.
- ارتباطات رهبر: چگونگی ارتباطات رهبر با تعهد سازمانی، همبستگی قوی و مثبت دارد. بدین معنی، مدیرانی که ارتباطات به موقع و صحیحی ایجاد می کنند موجب تقویت محیط کار و تعهد بیشتر کارکنان می گردند.
- رهبری مشارکتی نیز با تعهد سازمانی همبستگی مثبت دارد. در محیط های غیر قابل پیش بینی تاثیر مدیریت مشارکتی بر تعهد سازمانی بیشتر می شود.
۴) ویژگیهای سازمان و تعهد سازمانی:
در تعدادی از مطالعات، میان اندازه سازمان و میزان تعهد سازمانی همبستگی معنی دار ملاحظه شده است. اشاره می شود که در سازمان های بزرگ امکانات ترفیع بیشتر است و این امر به تعهد سازمانی می انجامد. اما این مساله توسط تجزیه وتحلیل بتا تایید نشده است.
۵) وضعیت نقش و تعهد سازمانی:
در تحقیقات انجام شده وضعیت نقش را از طریق تضاد نقش، ابهام نقش و تعدد نقش اندازه گیری کرده اند. براساس مطالعات مودی و همکاران (۱۹۸۲) وضعیت نقش یکی از مقدمات ایجاد تعهد است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:25:00 ب.ظ ]




  با اینکه به هیچ وجه قصد نداریم در این کتاب مجموعه ای خشک و کسالت آور از تعاریف ، قواعد و نظریه های مختلف ارائه شود، با این وجود ناچاریم برخی از مفاهیم اساسی را به دقت مورد بررسی قرار دهیم . از جمله این موارد، نحوه تعریف مفهوم رضایت مشتری است . با مرور ادبیات مرتبط با موضوع ، با دو رویکرد برای تعریف رضایت مواجه می شویم :

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

 رویکرد اول عقیده دارد، رضایت حالتی است که پس از مصرف محصول یا استفاده از خدمت ، برای مشتری حاصل می شود.
در رویکرد دوم ، رضایت به عنوان فرایند درک و ارزیابی مشتری از تجربه مصرف محصول یا استفاده از خدمات ، تعریف می شود (یی ۱۹۹۱).
ما نیز منظر دوم را جهت تعریف مفهوم رضایت مشتری برگزیده ایم و بر این اساس ، تعریف ذیل را ارائه می کنیم :
رضایتمندی واکنش احساسی مشتری است که از تعامل با سازمان عرضه کننده یا مصرف محصول حاصل می گردد. رضایت از درک متفاوت مابین انتظارات مشتری و عملکرد واقعی محصول یا سازمان حاصل می شود. تجربیات قبلی مشتری از مصرف محصول ما و همچنین تجربه او از تعامل با سازمان عرضه کننده ، در شکل دهی انتظارات وی ، نقشی اساسی ایفا می کند. ما عقیده داریم ، رضایتمندی مشتریان ، عکس العمل های آتی آنان را در قبال سازمان ما تحت تأثیر قرار خواهد داد. (از جمله آمادگی و اشتیاق جهت استفاده مجدد، تمایل برای توصیه ما به سایرین و رغبت برای پرداخت بهای محصول بدون چانه زدن یا تلاش برای یافتن عرضه کنندگانی که محصول مشابه را با قیمت کمتری عرضه می دارند.)
علاوه بر این ، مشتری رضایتمندی را از جنبه های متعددی که ذیلاً بیان می شود تجربه می کند:
بطور کلی و بر اساس محصولات سازمان
ویژگی های ممتاز عملکردی محصولات سازمان
 نحوه برقراری تماس و نحوه تعامل با مشتری (نحوه ارائه و عرضه محصول برای فروش ، نحوه تحویل و ارسال کالا برای مشتری ، خدمات پس از فروش و ارائه تعمیرات مورد نیاز، نحوه بررسی شکایات ، انتقادات و نظرات مشتری و …)
 سازمان ، نمایندگی ها و شعبه های مختلف سازمان و حتی بر اساس وضعیت ظاهری ساختمانها
 نحوه برقراری ارتباط سازمان با مشتری پیش از خرید محصول
 نحوه برقراری ارتباط سازمان با مشتری پس از خرید محصول
از نظر یک متخصص کنترل کیفیت ، تعریف فوق برای رضایتمندی ، کاملاً مفهومی و نظری می باشد. نهضت کنترل کیفیت ، دو رویکرد متفاوت را برای تعریف رضایتمندی پذیرفته است:
 رویکرد انطباقی؛ که به آن دیدگاه مهندسین نیز اطلاق می شود. بر این اساس ، چنانچه محصولی منطبق با مشخصات فنی و مهندسی از پیش تعریف شده تولید شود، رضایتبخش محسوب می گردد. (البته چنانچه مشخصات فنی محصول ، بر مبنای نیازمندی های مشتری تعریف شده باشد، این عقیده وجود دارد که دیدگاه انطباقی ، به طور ضمنی ، رویکرد دوم را نیز در بر خواهد داشت ).
 رویکرد انتظاری؛ بر اساس این رویکرد، چنانچه یک محصول ، انتظارات مشتری را برآورده نماید، رضایتبخش محسوب می گردد. مشکلی که در ارتباط با رویکرد انتظاری وجود دارد آن است که ، برای شناسایی تغییرات نیازمندی های مشتری باید بصورت مداوم نیازمندی های او را مورد بازنگری و بازبینی قرار داد.
بازنگری نکات ۱ـ۱
 ۱ در کاربرگ ۱ـ۱، یک تعریف عملیاتی از آنچه که رضایت مشتری می نامید ارائه کنید: (کاربرگ ۱ـ۱ در انتهای کتاب آورده شده است ). مشخص کنید که تعریف ارائه شده در مورد کدام یک از محصولات ، معاملات و یا روابط سازمان شما صادق است.
توسعه سریع در فراگیر شدن رضایت مشتری
  در آغاز هزاره سوم میلادی ، مفهوم رضایت مشتری به سرعت در حال فراگیر شدن می باشد:
بر اساس تحقیقات انجام شده توسط مؤسسه ژوران در سال ۱۹۹۴ میلادی، حدود ۹۰% از مدیران ارشد بیش از ۲۰۰ شرکت بزرگ امریکائی ، بر این امر اتفاق نظر دارند که «ارتقای سطح رضایتمندی مشتری ، باعث ارتقای میزان سودآوری و افزایش سهم ما در بازار رقابت خواهد شد.» تقریباً ۹۰% از این شرکتها، با تخصیص سرمایه های کلان و انجام اقدامات سازماندهی شده ، جهت پیگری و بهبود میزان رضایت مشتریان ، شواهدی عینی بر این مدعا ارائه نموده اند. (۱۹۹۴)
 بر اساس نتایج بررسی هایی که توسط مِنتزر   و همکارانش در مورد ۱۲۴ شرکت بزرگ امریکایی صورت گرفت ، مشخص شد که ۷۵% از این شرکت ها، واژه رضایت مشتری را به صراحت در بیانیه مأموریت سازمان خویش ، عنوان نموده اند. با وجود اینکه رضایت مشتری و کیفیت محصول یا خدمات سازمان ، مفاهیمی بسیار مرتبط می باشند تقریباً ۶۵% از این بیانیه ها، عبارت رضایت مشتری را پیش از واژه کیفیت کالا یا خدمات بکار برده بودند. بیش از نیمی از بیانیه های مأموریت (۵۶%)، خدمت دهی به مشتریان را مورد توجه قرار داده و تقریباً ۴۹% از بیانیه ها نیز بر اصل مشتری گرایی تأکید نموده اند.
تحقیقات اخیر نشان می دهد که حدود ۹۵% از کل مدیران ارشد اجرایی در امریکا عقیده دارند،رضایت مشتری از اساسی ترین مسائل مورد توجه در سازمان آنها محسوب می گردد.
در واقع پایبندی به اصل رضایت مشتری ، در همه جا تبدیل به یک شعار و ادعای فراگیر شده است:
 عبارت«رضایت مشتری تضمین شده است.» مایه مباهات شرکت آمتراک است .
 لکسوز   اعلام نموده است که «در رضایت مشتری ، اول هستیم .»
 ال . ال . بین ادعا می کند که «تضمین می کنیم محصولات شرکت ما از هر جهت ، رضایت مشتریان را بصورت ۱۰۰% برآورده خواهد نمود. اگر غیر از این بود، محصول خریداری شده را بازگردانید، تا ما محصول جایگزین به شما تقدیم کنیم . ما هرگز نمی خواهیم محصولی از ال .ال .بین در دست شما باشد که رضایت شما را به طور کامل برآورده نکرده باشد.»
 هنرمند مشهور بریتنی اسپیرز   برنامه زنده خود را با عبارت «رضایت تضمین شده است »، شروع می کند. شواهد بسیاری وجود دارد که بر درک اهمیت مفهوم رضایت مشتری دلالت دارد. احتمالاً هنگامی که شما به مطالعه این کتاب می پردازید، این پدیده فراگیر به سازمان شما سرایت کرده است . می توان انگیزه ها یا علل متفاوتی را برای علاقمندی سازمان ها به رضایت مشتری تعریف نمود. این دلایل را به سه دسته ، تقسیم بندی می کنیم :
دلایل فلسفی
انگیزه های اقتصادی
 نیاز به دریافت گواهینامه و کسب اعتبار
فلسفه به حداکثر رساندن رضایت مشتری
 برد برد برد
 رضایتمندی مشتریان، تأثیری شگرف بر حیات حال و آینده یک سازمان خواهد داشت . اشلسینگر و هسکیت (۱۹۹۱) با ارائه یک نظریه تحت عنوان «چرخه خدمت مطلوب » اعتقاد خویش را مبنی بر وجود رابطه مابین مشتریان رضایتمند و کارکنان رضایتمند در سازمان  به  صراحت  بیان  کرده اند (شکل  ۱-۱ را ملاحظه  نمایید).

شکل  ۲ـ۳:  چرخه  خدمت  مطلوب

مطابق نظریه مذکور،احساس رضایتمندموجب  افزایش  آستانه  تحمل  برای   پرداخت  بهای  بیشتر در قبال  محصول  مورد نیاز خواهد شد که  می توان  از این  طریق ، میزان  مزایا و سطح  دستمزد پرداختی  به کارکنان سازمان را افزایش  داد. این  امر، خروج  و جایگزینی  نیروهای  کار را کاهش  می دهد.
علاوه  برتأمین  رضایت  شغلی  کارکنان  و بهبود روحیه  کاری ، احتمال  تأمین  رضایت  مشتری  نیز بیشتر می گردد. سازمانی  که  این  فلسفه  را دنبال  مینماید، موفق تر و در نهایت  دارای  سود بیشتری  می شود. در این  وضعیت  منافع  کارکنان ، مشتریان  و صاحبان  سازمان  تأمین  می شود، فلذا وضعیت  برد ـ برد ـ برد حاکم  می گردد.
اگرچه  به  عقیده  تعدادی  از منتقدان ، تئوری  چرخه  خدمت  مطلوب  به  دور از واقعیت  و بر مبنای  شرایطی  کاملاً آرمانی  عنوان  شده  است ، ولی  با وجود این  هدف  ارزشمندی  است که  بایددنبال  شود. اصلی ترین  انتقاد در این  زمینه  رابطه  مفروض  میان  رضایت  کارکنان  و رضایت  مشتری  را مورد تردیدقرار می دهد. به  نظر اغلب  ما، رفتارهایی  که  منجر به  حداکثر رساندن  رضایت  کارکنان  می شود، می تواند رضایت  مشتریان  را کاهش  دهد. به  اعتقاد متخصصین  منابع  انسانی  از جمله  دکتر بن  اشنایدر (۲۰۰۰)  ، حمایت  کامل  از کارکنان  و توانمندسازی  آنان  از طــریق  روش هایی  اجرایی  مناسب (جهت درک و پذیرش هر چه بهتر سیاست ها و کارکردهای مدون سازمان، در راستای ارائه  خدمات مطلوب به مشتریان) بهترین رویکرد برای حفظ تعادل میان رضایت کارکنان و رضایت مشتری  می باشد.
 ارزش های  کلیدی  در سازمان
جهت گیری  بر رضایت  مشتری ، پدیده  نوظهوری  نیست ، بسیاری  از صاحبان  موفق  کسب  و کار، در طول  سالیان  متمادی ، اهمیت  تمرکز بر رضایت  مشتری  را تشخیص  داده اند.
فصل سوم
روش تحقیق
روش تحقیق:
در این تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده است.
تعریف تحقیق پیمایشی:
توصیفی از نگرش و رفتارجمعیتی بر اساس انتخاب نمونه ای تصادفی و معرف از افراد آن جمعیت و پاسخ آنها به یک رشته سوالات.[۱]
تعریف جامعه آماری:
مجمو عه ای است متشکل از افراد یا اشیاء که حداقل دارای یک صفت مشترک می با شند. در هر تحقیق جامعه آماری شامل کلیه افرادی است که محقق علاقمند است نتایج تحقیق را به آن تعمیم دهد برای مثال: در این تحقیق از مشتری های بانکی و بعضی از کارمندان بانکی برای پاسخ گویی به سوالا استفاده شده است که تقریبا ۶۸۰۰نفر کل جامعه اماری است ولی تعدادی را به عنوان نمونه از بین این جامعه در نظر گرفته ایم.
تعریف نمونه آماری:
نمونه آماری مجموعه ای از جامعه آماری است و خصوصیات جامعه با بهره گرفتن از اطلاعات بدست آمده از گروه نمونه استنباط می شود.[۲]
تعریف نمونه گیری:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:23:00 ب.ظ ]