کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



مولفه ارتباطات
مولفه تعاملی
مولفه رهبری
مولفه نتیجه­مداری
(بردبار و همکاران، ۱۳۹۱، ۹۹).

۱ـ ۶ ـ فرضیه ­های تحقیق:

۱ ـ ۶ ـ ۱ ـ فرضیه اصلی :
مولفه­های مدل شایستگی، بر وضعیت مدیریت جانشین­پروری در شرکت نفت اثرگذار است.
۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ فرضیه ­های فرعی:
۱ ) مولفه عقلایی، بر وضعیت مدیریت جانشین­پروری در شرکت نفت اثرگذار است.
۲ ) مولفه شخصی، بر وضعیت مدیریت جانشین­پروری در شرکت نفت اثرگذار است.
۳ ) مولفه ارتباطات، بر وضعیت مدیریت جانشین­پروری در شرکت نفت اثرگذار است.
۴ ) مولفه تعاملی، بر وضعیت مدیریت جانشین­پروری در شرکت نفت اثرگذار است.
۵ ) مولفه رهبری، بر وضعیت مدیریت جانشین­پروری در شرکت نفت اثرگذار است.
۶ ) مولفه نتیجه­مداری، بر وضعیت مدیریت جانشین­پروری در شرکت نفت اثرگذار است.
۱ ـ ۷ ـ روش تحقیق
بطور کلی تحقیق حاضر از نظر ماهیت و هدف، کاربردی و از نظر روش جمع­آوری داده ­ها، یک تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و از نظر شیوه اجرا میدانی (پیمایشی) می­باشد. پژوهش حاضر، تحقیقی کاربردی است و به قصد کاربرد نتایج یافته­هایش برای حل مشکلات خاص درون سازمان­ها انجام می­ شود و تلاشی برای پاسخ دادن به یک معضل ومشکل عملی است که در دنیای واقعی وجود دارد، بنابراین هدف از تحقیق حاضر توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است، لذا تحقیق از نظر هدف، کاربردی است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱ ـ ۸ ـ جامعه آماری وحجم نمونه
جامعه­آماری این پژوهش کلیه مدیران ارشد شرکت نفت استان تهران می­باشند که تعداد آن ها ۸۰ نفر می باشد که پرسشنامه این تحقیق بصورت سرشماری بین آنها توضیع شد و تعداد ۶۶ پرسشنامه عودت داده شد.

مشخصات جامعه آماری تعداد جامعه آماری
مجموع مدیران واحد، منطقه­ای، عملیاتی و.. ۸۰ نفر

۱ ـ ۹ ـ روش وابزار جمع­آوری اطلاعات
روش جمع­آوریاطلاعات دراین پژوهش با توجه به توصیفی وتحلیلی بودن نوع تحقیق، ترکیبی است از روش کتابخانه ­ای یا اسنادی (جهت جمع­آوری مباحث نظری) وروش میدانی (برای جمع­آوری اطلاعات بخش جامعه آماری). ابزار متناسب مورد استفاده برای روش کتابخانه­ای، فیش­برداری از کتابها، منابع، اسناد ومدارک موجود وابزار مناسب بکاررفته برای روش میدانی، پرسشنامه می­باشد.
۱ـ ۱۰ ـ قلمرو تحقیق
الف ـ قلمرو موضوعی: قلمروموضوعی این تحقیق مدیری منابع انسانی است.
ب ـ قلمرو مکانی: از نظر مکانی پژوهش حاضر در شرکت نفت استان تهران انجام شده است.
ج ـ قلمرو زمانی: از نظر زمانی تحقیق به طور تقریبی در بازه زمانی ۱ ماه (زمان توزیع پرسشنامه ) انجام شده است.

۱ ـ ۱۱ـ تعریف متغیرها و واژه­ های کلیدی:

جانشین­پروری: مفهوم جانشین­پروری اشاره به فرآیندی دارد که طی آن استعدادهای انسانی سازمان برای تصددی مشاغل و مناصب کلیدی آن در آینده شناسایی شده و ازطریق برنامه­ ریزی متنوع آموزش و پرورش برای تصدی این مشاغل آماده شوند (سلاجقه و همکاران، ۱۳۹۱، ۲).
مدل شایستگی مدیران: شایستگی به رفتارهای قابل بروزی اشاره دارد که بر پایه دانش، مهارت؛ توانایی و سایر ویژگی­های فردی شکل می­گیرد و یک­فرد برای انجام موفقیت­آمیز نقش خود باید از آن­ها برخوردار باشد. بویانزیس (۱۹۸۲) مدعی است که عملکرد موثر مشاغل مدیریتی، تابع ویژگیهای شخصی است و این ویژگی­ها را به عنوان شایستگی تعریف می­ کند(بردبار و همکاران، ۱۳۹۱، ۹۵) دولویکز[۱] بر پایه سالها تجربه در زمینه مدیریت ارزیابی و تجزیه و تحلیل­های شغلی، توانست چارچوب شایستگی مدیریتی خود را پایه­ریزی کند. این مدل شامل ۴۰ ویژگی اصلی در ۵ شاخه است که بعدها او این ۴۰ ویژگی را به ۴۵ ویژگی افزایش داد و آن­ها را در ۶ دسته اصلی تقسیم کرد. از بین این ۴۵ عامل، ۱۲ ویژگی به عنوان شایستگی­های برتر تلقی می­ شود که به­ طور مستقیم دررابطه با عملکرد مدیران عالی است (همان،۹۹).
مولفه­های مدل شایستگی رهبران:
عقلایی: مولفه عقلایی مدل شایستگی مدیران دولویکز شامل مواردی مانند؛ جمع آوری اطلاعات؛ حلیل مسائل؛ نفسیر عددی؛ قضاوت؛ قدرت نقادی؛ خلاقیت؛ برنامه ریزی ؛ آینده نگری؛ آگاهی سازی؛ آگاهی بیرونی؛ موزش مداری و افراد متخصص می­باشد( بردبار و همکاران،۱۳۹۱، ۹۸).
ویژگیهای شخصی : مولفه ویژگی­های شخصی شامل مواردی همچون؛ انطباق پذیری؛ استقلال؛ صداقت؛ تحمل فشار؛ سازگاری؛ آگاهی از جزئیات؛ مدیریت خود و تغییر مداری می­باشد( بردبار و همکاران،۱۳۹۱، ۹۸).
ارتباطات : مولفه ارتباط شامل شایستگی­هایی مانند توانایی خواندن؛ ارتباطات نوشتاری؛ شنیدن؛ بیان شفاهی ؛ ارائه شفاهی می­باشد( بردبار و همکاران،۱۳۹۱، ۹۸).
تعاملی : مولفه تعاملی شامل ویژگی­هایی مانند ؛ برخورد؛ قدرت نفوذ؛ حساسیت؛ انعطاف پذیری؛ برتری و مذاکره می­باشد( بردبار و همکاران،۱۳۹۱، ۹۸).
رهبری: مولفه رهبری شامل شایستگی­هایی مانند؛ سازماندهی؛ توانمند سازی؛ ارزیابی؛ ایجاد انگیزه در دیگران؛ رشد و توسعه ی دیگران و رهبری می­باشد( بردبار و همکاران،۱۳۹۱، ۹۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-22] [ 07:48:00 ب.ظ ]




(اقتباس از فوکومایا،۷۳:۱۳۸۱)
الگوهای اصلی شبکه های فردی یا خود محور: یک شبکه خود محور ،مجموعه ای از روابطی است که پیرامون یک فرد وجود دارد افرادی که با فرد مرکزی ارتباط مستقیم دارند ،به نام دیگران خوانده می شوند و این مدل در شبکه های اجتماعی توسط مرکز ملی تحقیقات نظر سنجی اجرا شد و ثابت کرد که شبکه های خود محور را می توان توسط یک تحقیق علمی اندازه گیری نمود ” ران بارت “
جامعه شناس ،برای اولین بار از فنون جامعه سنجی برای مطالعه سرمایه اجتماعی در سازمان های تجاری استفاده نمود .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

برای تجزیه و تحلیل شبکه های فردی باید به سه عامل اندازه ،ترکیب ،تمرکز توجه نمود وقتی که شخصی پل ارتباطی میان افراد بسیاری است (مطابق شکل) که با یکدیگر ارتباطی ندارند تراکم در این شبکه ها به صفر می رسد و تراکم صفر بیانگر یک شبکهْ ارتباطی باز است مثلاً بین اعضای گروه در یک شبکه فقط یک ارتباط وجود دارد عموماً گوناگونی مهمتر از اندازه است گوناگونی افراد در شبکه ها باعث می شود یک مشکل از دیدگاه های مختلف مورد برسی قرار گیرد و از تفکر گروهی ممانعت به عمل می آید و توانایی فرد را در پردازش و جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات افزایش می دهد یک تیم مدیریتی که اعضای آن سوابق عملکردی مختلف دارند ،بهتر از یک تیم مدیریتی متجانس عمل خواهد نمود و اگر شبکه از افراد گوناگون تشکیل شده باشد احتمالاً شبکه خود محور آنها تکراری نخواهد بود و به جای اینکه این ارتباطات یکدیگر را بپوشانند به گوشه و کنار این دنیای پهناور ،گسترش می یابند و شبکه بزرگتر خواهد شد و شبکه های باز برونگرا هستند وچنین شبکه هایی را کار آفرین گویند زیرا فقدان ارتباطات بین افراد – آنچه که ارتباط بین ارتباطات – نامیده می شود بیانگر سرمایه اجتماعی به شکل فرصت های بیشماری برای خلق و ایجاد دانش از طریق پل زدن بروی این فاصله ها و پوشانیدن حفره ها و خلأ های ساختاری بین افراد می باشد و به دلیل برونگرا بودن نشانه ای از اعتماد و همکاری بین افراد وجود ندارد و این شبکه ها برای دستیابی به اطلاعات جدید ،آگاهی از فرصت های تازه و یافتن منابع بسیار مطلوب می باشند.((wayne Baker 43:2000

نمودار ۲-۶-شبکه خود محور یا شبکهْ کارآفرین
Bill
Soo

(اقتباس از Baker، ۴۳:۲۰۰۰)
در یک شبکهْ ارتباطی که افراد ارتباط اجتماعی نزدیکی به هم دارند هرچه ارتباطات میان روابط افراد با یکدیگر نیز بیشتر باشد شبکهْ بزرگی به وجود می آید که بر بروی خویش تا می خورد و شبکه بسته تر خواهد بود و در شبکهْ بسته فعالیت های اعضای گروه هماهنگ وهمبستگی درونی شرکت حفظ می شود و نتایج تحقیقات نشان می دهد که شبکه های کارآفرین در مقایسه با شبکه های بسته عملکرد مطلوب تری دارند و در شبکه های بسته بر خلاف شبکه های باز یک پل ارتباطی میان بسیاری از افراد وجود دارد و تراکم بالایی در شبکه بین صفر تا صد درصد به وجود می آید وتراکم بالا دلالت بر این دارد که روابط اضافی در شبکه وجود دارد و شبکه های بسته یا درون گرا براساس اعتماد وهمکاری بین شبکه ای فشرده از افراد مشابه شکل گرفته است این شبکه ها برای ایجاد صداقت وهویت گروهی وحس دستیابی به هدف مشترک ،متناسب می باشند وچون به عارضه تفکر گروهی دچار هستند برای دست یابی به اطلاعات یا منابع دیگر ،وبرای تأثیر گذاشتن برافرادی که در خارج از شبکه هستند نیز تکراری خواهد بود که بر روی یکدیگر تا می خورند و یکدیگر را می پوشانند(wayne Baker, 2000:43) .مطابق شکل

نمودار ۲-۷-شبکه خود محور (بسته یا درونگرا)
Bill

(اقتباس از(wayne Baker 43:2000

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:47:00 ب.ظ ]




مهاجرت داخلی: هرگونه جا بجایی و تغییر دائمی یا نیمه دایمی مسکن و محل اقامت را در داخل قلمرو جغرافیایی یک کشور، مهاجرت داخلی می نامند (زرقانی و موسوی، ۱۳۹۲: ۱۲). این جا بجایی ها می تواند از مناطق روستایی به شهری، از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و یا بر عکس آن صورت پذیرد. مهاجرت در محدوده مرزهای یک کشور به عنوان مهاجرت درون مرزی یا داخلی قلمداد می شود که همانند مهاجرت خارجی به دو گروه مهاجرت داخلی اجباری و مهاجرت داخلی داوطلبانه تقسیم شده اند. مهاجرت داخلی از هر نوع (داوطلبانه و یا اجباری) که باشد دارای انواع گوناگونی است. که در اینجا به چند نمونه اشاره می نماییم:
مهاجرت ادواری روستا به روستا: مانند مهاجرت سنتی پیشه وران یا مهاجرت نیروی کار به مناطق تجاری ـ کشاورزی برای فعالیت های فصلی و یا مهاجرت کوچی ها(در افغانستان) و کسانی که مالداری(گاو، گوسفند) دارند، در فصل تابستان، همراه رمه یا گله (گوسفندان) خود، در کوه پایه ها (ییلاق) رفته و در فصل زمستان دوباره به جایگاه اصلی خود بر می گردند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مهاجرت ادواری روستا به شهر: مانند مهاجرت فصلی روستاییان که بیشتر در فصل زمستان، به شهرها بخاطر گارگری مهاجرت می کنند. زیرا در فصل زمستان، کارهای کشاورزی کاهش می یابد و نیروی کار روستا بیکار هستند. در این نوع مهاجرت، فرد مهاجر پیوند خود را به طور کامل با روستا حفظ می کند. مهاجرت دایمی روستا به شهر؛ مهاجرت دایمی روستا به روستا: مانند انتقال توزیع جمعیت در اثر تخریب محیطی یا عدم امنیت دراز مدت غذایی و…؛ مهاجرت انبوهی اضطراری (اجباری): مانند واکنش کوتاه مدت بحران شدید امنیت غذایی و …
مهاجرت خارجی: هر گونه مهاجرت در ماورای مرزهای یک کشور را مهاجرت خارجی می نامند (اصلانی، ۱۳۸۸، ۶۰). در مهاجرتهای خارجی و بین المللی، فرد مهاجر از مرزهای سیاسی یعنی مرز بین کشورها عبور کرده و در کشور جدیدی ساکن می شود.
۲-۶-۴- مهاجرت فردی و گروهی
مهاجرت گروهی: افرادی مختلفی که در اثر فشارهای سیاسی از سوی حکومت ها، حوادث ناگوار طبیعی و … به صورت دسته جمعی و گروهی، از منطقه اصلی خود مهاجرت می کنند. سه دوره مهاجرت دسته جمعی مردم افغانستان که در اثر جنگ های خارجی و داخلی رخ داده بود، از جمله مهاجرت های گروهی به شمار رفته است.
مهاجرت فردی: به جابجاییهای افراد به صورت انفرادی، خانواری یا تعدادی از اعضای خانوارها با هم، اطلاق می شود. (زنجانی، ۱۳۹۲، ۱۵). موضوعی که بیشتر مورد توجه این تحقیق قرار دارد، مهاجرت های فردی افغان ها به ایران است، که در یک دهه اخیر، روند آن افزایش یافته و برای بسیاری از خانواده های فقیر افغان، فرستادن یکی از پسران و یا مرد خانه به ایران، جهت تأمین معیشت زندگی، معمولاً رسم گردیده است. یکی از عمده ترین شرایط ایجاد کننده مهاجرت، نگرش مثبت نسبت به آن یا در مرحله بالاتر ایجاد شوق به مهاجرت در میان نیروهای فعال جامعه است که می تواند زمینه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی زیادی داشته باشد. بر همین اساس، مهاجرت فردی اکثراً بر حسب انگیزه افراد صورت می گرید. عوامل زیادی وجود دارند که به افراد جامعه انگزه ایجاد می کنند. این عوامل ایجاد کننده ی انگیزه، باعث مهاجرت افراد از یک منطقه به منطقه دیگر می شوند. از جمله ی این عوامل می توان به تحصیلات، انتقال شغلی، عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، طبیعی و…. اشاره نمود. به صورت عموم عوامل دافعه در کشور مبدأ و عوامل جاذبه در کشور مقصد باعث ایجاد انگیزه در فرد مهاجر می گردد.
۲-۶-۵- مهاجرت بر حسب قانونی و غیر قانونی بودن
مهاجرت قانونی: در این نوع مهاجرت، افراد مهاجر، چه در هنگام ورود به کشور مقصد و چه در زمان خروج از آن، در جهت نظرات و سیاستهای دولتها قرار دارند و بر اساس خواست آنها، تعداد، مدت اقامت و خصوصیات شغلی این گونه مهاجرین معین می شود و فرد مهاجر، دارای مجوز و اقامت رسمی از طرف کشور میزبان است.
مهاجرت غیر قانونی: مهاجرتی که فرد در آن مجوز ورود به یک کشور را ندارد و یا تاریخ مجوز اقامت آن به پایان رسیده است و به صورت قانونی نمی تواند به آن کشور زندگی کند. در مهاجرت غیر قانونی، بیشتر عوامل اقتصادی ـ اجتماعی تأثیرگذار است. امروزه روند مهاجرت غیر قانونی در جهان، بخصوص مهاجرت جوانان به کشورهای توسعه یافته رو به افزایش است. طبق برخی آمارها، صدها هزار مهاجر افغانی که به صورت غیر قانونی در ایران مشغول به کار هستند، از جمله ی این نوع مهاجرت به شمار می روند.
۲-۶-۶- مهاجرت از نگاه حقوقی
این نوع مهاجرت بیشتر بستگی به سیاست کشور میزبان دارد، که در چه صورتی افراد مهاجر را قانونی و در چه صورتی غیر قانونی معرفی نماید. در صورتی که کشور میزبان مرزهای خود را کنترل نماید، افراد مهاجر به صورت قانونی وارد آن کشور می شوند و این افرادی که به صورت قانونی وارد شده و دارای مجوز رسمی اقامت هستند، از لحاظ حقوقی به عنوان مهاجرین قانونی شناخته می شوند. ولی در صورت عدم کنترل مرز، وقتی افراد مهاجر به صورت غیر قانونی وارد آن کشور شدند و از طرف آن کشور نیز برای این افراد مجوز اقامتی صادر نگردیده باشد، از نظر حقوقی، به عنوان مهاجرین غیر قانونی به حساب می روند. همچنین گاهی برخی افراد در کشور مقصد، دارای مجوز قانونی هستند، ولی مجوز آنها به دلایلی (عدم تمدید و….) از طرف کشور میزبان باطل اعلام شده باشد و دیگر برای آنها اجازه ی اقامت در آن کشور داده نشود، در این صورت نیز، این افراد ، از نگاه حقوقی غیر قانونی به حساب می روند. حضور مهاجران در جامعه میزبان، بر حسب قانونی یا غیر قانونی بودن، از نگاه حقوقی به انواع مختلف دسته بندی شده است، که در اینجا به صورت نمودار بیان نموده ایم:
شکل ۲-۱: انواع مهاجرت از نظر حقوقی
منبع: اندرایس[۲۶] و توماس[۲۷] ،(۱۹۹۸)؛ به نقل از زرقانی و موسوی، ۱۳۹۲، ۱۱٫
۲-۷- تاریخچه مهاجرت افغانستانی ها به ایران
سابقه مهاجرت مردم افغانستان به ایران که در ابتدا عمدتاً ناشی از مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بود، به قرن نوزدهم برمی گردد که همواره به صورت فردی یا گروهی به کشورهای همسایه مهاجرت می کردند. افغان های شیعه طی قرون متمادی برای زیارت به ایران می آمدند. ولی اولین جابجایی دسته جمعی افغان ها به ایران به دهه ۱۸۵۰ میلادی باز می گردد که طی آن ۵۰۰ خانوار هزاره به ایران مهاجرت کردند و در جم و بخراز ساکن شدند. همچنین در حدود ۱۵۰۰۰ خانوار افغانی (تقریباً ۱۶۸۰۰۰ نفر) طی سال های ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۳ در تربت جام استان خراسان مستقر شدند. این تعداد حدود ۹۰ درصد جمعیت محلی را در بر می گرفت(موسوی، ۱۹۹۷: ۱۴۸؛ محمودیان، ۱۳۸۶: ۴۸؛ محمودیان و دیگران، ۲۰۰۸: ۴؛ صفری و دیگران، ۲۰۱۳: ۲۴). اما مهاجرت عمده ی افغان ها به ایران در نتیجه اشغال این کشور توسط شوروی سابق، طی سال های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ اتفاق افتاد. در اثر این حمله، حدود ۵/۲ میلیون افغانی به ایران مهاجرت کردند( کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، ۲۰۰۴: ۹). بنابر نوشته جانسون «از زمان تجاوز شوروی به افغانستان، جنگ در آن کشور باعث شد که بیش از ۶ میلیون نفر از مردم، از طریق مرزها به ایران یا پاکستان بگریزند. قبل از هجوم آوارگان به ایران ۶۰۰ هزار افغانی در آنجا کار می‌کردند که در اثر رونق ناشی از ترقی ناگهانی بهای نفت به ایران کشانده شده بودند. آوارگان با بهره گرفتن از روابط خود در شهرها و روستاها مستقر شدند و با مردم بومی عجین گشتند؛ … درنهایت احتمالاً دو میلیون و هشتصد هزار آواره در ایران گرد آمده بودند. در حقیقت، سازمان‌های غیر دولتی و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به جز از طریق تأمین تعداد محدودی کمک، هیچ ارتباطی با آنها نداشتند، در حالی که دولت ایران به طور کلی مسئولیت آوارگان را به دوش گرفته بود و از آن زمان بیش از یک میلیون نفر به افغانستان مراجعت کردند، بسیاری از آنها نه از روی رغبت بلکه تحت فشار حکومت ایران به افغانستان بازگشتند» (جانسون ۱۳۸۱: ۷۰). بعد از خروج ارتش شوروی از افغانستان در سال ۱۳۶۸ بسیاری از مهاجرین به افغانستان باز گشتند اما این بازگشت، با شروع جنگ و ناآرامی های داخلی متوقف شد. جنگ های داخلی موج جدیدی از مهاجرت افغانها به ایران را موجب شد. مهاجران جدید عمدتاً از شهرها و متعلق به طبقات اجتماعی متوسط و تحصیل کرده بودند. این افراد در ایران تحت عنوان پناهندگان طبقه بندی شدند. با سقوط دولت مرکزی در سال ۱۳۷۱، در حدود ۴/۱ میلیون افغانی از ایران خارج شدند(جانسون، ۱۳۸۱: ۷۰). موج بعدی مهاجرت افغان ها به ایران بعد از به قدرت رسیدن طالبان طی سال های ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۰ اتفاق افتاد. بعد از سقوط طالبان در سال ۱۳۸۰، قراردادی سه جانبه برای بازگشت افغان ها به کشور خود، بین ایران، افغانستان و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل امضا شد. بر اساس داده های طرح آمایش۱۳۸۴ از مهاجرین افغانی در ایران، تا اوایل سال ۱۳۸۵، در حدود ۵/۱ میلیون مهاجر افغانی به افغانستان باز گشتند.
جدول شماره ۲-۳: تعداد مهاجرین افغانی در ایران طی سال های ۱۳۵۹ تا ۱۳۸۵ را نشان می دهد.

سال تعداد سال تعداد
۱۳۵۹ ۲۰۰۰۰۰ ۱۳۷۳ ۱۶۲۳۳۳۱
۱۳۶۰ ۵۰۰۰۰۰ ۱۳۷۴ ۱۴۲۹۰۳۸
۱۳۶۱ ۸۰۰۰۰۰ ۱۳۷۵ ۱۴۱۴۶۵۹
۱۳۶۲ ۱۲۰۰۰۰۰ ۱۳۷۶ ۱۴۱۱۷۵۹
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:47:00 ب.ظ ]




تبصره: مامورین مسلح وزارت اطلاعات در اجرای وظایف محوله قانونی در مورد بکارگیری سلاح مشمول این قانون می باشند.
ماده ۲- مامورین مسلح موضوع این قانون باید شرایط زیر را داشته باشند: ۱- سلامت جسمانی و روانی متناسب با ماموریت محوله ۲- داشتن آموزشهای لازم در راستای ماموریتهای محوله ۳- تسلط کامل در بکارگیری سلاحی که در اختیار آنها گذارده می شود. ۴- آشنایی کامل به قانون و مقررات مربوط به بکارگیری سلاح.
ماده ۳- مامورین در موارد زیر حق بکارگیری سلاح را دارند: ۱- برای دفاع از خود در برابر کسی که با سلاح سرد یا گرم به آنان حمله نماید. ۲- برای دفاع از خود در برابر یک یا چند نفر که بدون سلاح حمله می آورند ولی اوضاع و احوال طوری باشد که بدون بکارگیری سلاح مدافعه شخصی امکان نداشته باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳- در صورتی که مامورین مذکور مشاهده کنند که یک نفر مورد حمله واقع شده و جان آنان در خطر است.
۴- برای دستگیری سارق و قاطع الطریق و کسی که اقدام به ترور یا تخریب و یا انفجار نموده و در حال فرار باشد.
۵- در موردی که شخص بازداشت شده یا زندانی از بازداشتگاه یا زندان و یا در حال انتقال فرار نماید از اقدامات دیگر برای دستگیری و یا توقیف وی استفاده کرده و ثمری نبخشیده باشد.
تبصره: آیین نامه اجرایی این بند توسط وزارتخانه های کشور و دادگستری تهیه و پس از تصویب هیات وزیران به اجرا گذاشته خواهد شد.
۶- برای حفظ اماکن انتظامی (مقر نیروهای انتظامی از قبیل مرکز فرماندهی ستاد, پاسگاه, پایگاه, انبار سلاح یا مهمات و مراکز آموزشی)
۷- برای حفظ سلاحی که جهت انجام ماموریت در اختیار آنان می باشد.
۸- برای حفظ اماکن طبقه بندی شده به ویژه اماکن حیاتی و حساس در مقابل هرگونه هجوم و حمله جهت ترور تخریب آتش سوزی غارت اسناد و اموال گروگانگیری و اشغال
۹- برای جلوگیری و مقابله با اشخاصی که از مرزهای غیرمجاز قصد ورود و یا خروج را داشته و به اخطار مامورین مرزبانی توجه نمی نمایند.
۱۰- برای حفظ تاسیسات, تجهیزات و اماکن نظامی و انتظامی و امنیتی.
تبصره۱: در موارد فوق در صورت اقتضای شرایط اخطار قبلی الزامی است.
تبصره۲: نیروهای مسلح در مواردی که در چهارچوب بندهای مذکور ماموریت داشته باشند مجاز به استفاده از سلاح می باشند.
تبصره۳: مامورین مسلح در کلیه موارد مندرج در این قانون در صورتی مجازند از سلاح استفاده نماید که اولاً چاره ای جز به کارگیری سلاح نداشته باشند ثانیاً در صورت امکان مراتب:
الف) تیر هوایی ب) تیراندازی کمر به پایین ج) تیراندازی کمر به بالا را رعایت نمایند.
ماده۴- مامورین انتظامی برای اعاده نظم و کنترل راهپیمایی های غیرقانونی فرونشاندن شورش و بلوا و ناآرامی هایی که بدون بکارگیری سلاح مهار آنها امکان پذیر نباشد حق بکارگیری سلاح را به دستور فرمانده عملیات در صورت تحقق شرایط زیر دارند. الف) قبلاً از وسایل دیگر مطابق مقررات استفاده شده و موثر واقع نشده باشد. ب) قبل از بکارگیری سلاح با اخلالگران و شورشیان نسبت به بکارگیری سلاح اتمام حجت شده باشد.
تبصره۱: تشخیص ناآرامیهای موضوع ماده ۴ حسب مورد بر عهده رئیس شورای تامین استان و شهرستان و در غیاب هر یک بر عهده معاون آنان خواهد بود و در صورتی که فرماندار معاون سیاسی نداشته باشد این مسئولیت را به یکی از اعضای شورای تامین محول خواهند نمود.
تبصره۲: در مواردی که برای اعاده نظم و امنیت موضوع این ماده نیروهای نظامی طبق مقررات قانون ماموریت پیدا نمایند از لحاظ مقررات بکارگیری سلاح مشمول این ماده می باشند.
تبصره۳: آیین نامه اجرای ماده فوق توسط وزارتخانه های کشور و دادگستری و دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تهیه و پس از تصویب هیئت وزیران به اجرا گذاشته خواهد شد[۴۶].
۱-۲-۵-۳- سایر قوانین و مقررات
ماده ۵: مامورین نظامی و انتظامی برای اعاده نظم و امنیت در راهپیمایی های غیرقانونی مسلحانه و ناآرامیها و شورشهای مسلحانه مجازند از سلاح استفاده نمایند. مامورین مذکور موظفند به دستور فرمانده عملیات و بدون تعلل نسبت به برقراری نظم و امنیت، خلع سلاح و جمع آوری مهمات و دستگیری افراد و معرفی آنان به مراجع قضایی اقدام نمایند.
ماده۶- تیراندازی به سوی وسایل نقلیه به منظور متوقف ساختن آنها توسط مامورین موضوع این قانون در موارد زیر مجاز است. الف) در صورتی که وسایل نقلیه بنا به قرائن و دلایل معتبر و یا اطلاعات موثق مسروقه یا حامل افراد متواری یا اموال مسروقه یا کالای قاچاق یا مواد مخدر و یا به طور غیرمجاز حامل سلاح و مهمات باشد.
ب) در صورتی که از وسیله نقلیه برای تهاجم عمدی به مامورین و یا مردم استفاده شده باشد.
تبصره۱: مامورین مذکور موظفند که در ایستگاه های ایست و بازرسی وسایل هشدار دهنده به اندازه لازم (اعم از موانع، تابلو، چراغ گردان) تعبیه نمایند.
تبصره۲: ماموین مذکور در صورتی می توانند به وسایل نقلیه تیراندازی نمایند که علاوه بر انجام امور تبصره ۱ با صدای رسا و بلند به راننده وسیله نقلیه ایست داده و راننده به اخطار ایست توجهی ننموده باشد.
ماده۷- مامورین موضوع این قانون هنگام بکارگیری سلاح باید حتی المقدور پا را هدف قرار بدهند و مراقبت نمایند که اقدام آنان منجر به فوت نشود و به اشخاص ثالث که دخیل در ماجرا نمی باشند آسیب نرسد.
تبصره: مواظبت و مراقبت از حال مجروحین بر عهده مامورین انتظامی است و باید در اولین فرص
ت آنان را به مراکز درمانی برسانند.
ماده۸- روسا و فرماندهان مربوطه مکلفند قبل از اعزام مامورین حدود اختیارات و مسئولیتهای آنان را گوشزد نمایند.
ماده۹- مامورینی که آموزش کافی در مورد سلاحی که در اختیار آنان گذارده شده است ندیده اند باید مراتب را به فرمانده خود اطلاع دهند و در صورتی که ماموریتی به این قبیل افراد محول شود فرمانده مسئول عواقب ناشی از آن خواهد بود مشروط بر اینکه مامور در حدود دستور فرمانده اقدام کرده باشد.
ماده ۱۰- سلاحی که در اختیار مامورین موضوع این قانون قرارداده می شود باید متناسب با موضوع ماموریت و وظیفه آنان باشد.
ماده۱۱- نیروهای نظامی و امنیتی در مواردی که طبق قانون و ماموریتهای محوله با نیروهای انتظامی همکاری می کنند طبق ضوابط این قانون از سلاح استفاده خواهند نمود.
تبصره: آیین نامه اجرای این ماده توسط وزارتخانه های کشور، اطلاعات و دفاع با هماهنگی ستاد کل نیروهای مسلح تهیه و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.
ماده۱۲- مامورینی که با رعایت مقررات این قانون مباردت به بکارگیری سلاح نمایند از این جهت هیچگونه مسئولیت جزایی یا مدنی نخواهند داشت.
ماده۱۳- در صورتی که مامورین با رعایت مقررات این قانون سلاح به کارگیرند و در نتیجه طبق آرا محاکم صالحه شخص یا اشخاص بیگناهی مقتول یا مجروح شده یا خسارت مالی بر آنان وارد گردیده باشد. پرداخت دیه و جبران خسارت بر عهده سازمان مربوطه خواهد بود و دولت مکلف است همه ساله بودجه ای را به این منظور اختصاص داده و برحسب مورد در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد.
تبصره- مفاد این ماده در مورد کسانی هم که قبل از تصویب این قانون مرتکب اعمال مذکور شده اند جاری است.
ماده ۱۴- نیروهای مسلح می توانند در مواردی که مقتضی بدانند علاوه بر جبران خسارت وارده در قبال صدمات جانی و ضرر و زیان مالی که مامورین مسلح در جهت انجام وظیفه طبق این قانون متحمل شده اند مطابق مقررات به ماموران مذکور کمک مالی نمایند.
ماده۱۵- نحوه تامین و پرداخت وجوه مذکور در مواد ۱۳ و ۱۴ به موجب آیین نامه ای خواهد بود که توسط وزارتخانه های کشور- اطلاعات -دفاع و امور اقتصادی و دارایی و سازمان برنامه و بودجه با هماهنگی ستاد کل نیروهای مسلح تهیه و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.
ماده ۱۶- هرگاه مامور برخلاف مقررات این قانون اقدام به بکارگیری سلاح نماید حسب مورد به مجازات عمل ارتکابی وفق قوانین تحت پیگرد قرار می گیرد[۴۷].
۱-۲-۶ قاعده الخراج بالضمان
قاعده الخراج بالضمان عین حدیث نبوی مشهور است که هم در کتاب های اهل تسنن و هم در کتاب های شیعه آمده ولی، سند آن تنها از طریق اهل تسنن است.مفهوم آن مبهم و این ابهام ناشی از اختصار لفظ است و از این روباید با دقت در معنای کلمات مفهوم و منظور را فهمید.
خراج در لغت به معنای محصول زمین و دسترنج بردگان است و به معنای جزیه و مالیات سلطان نیز آمده است و اصطلاحاً به معنای اخیر است. در کتاب درر الحکام که به منزله شرح قانون مدنی دولت عثمانی بوده است در این مورد در تفسیر ضمان چنین نگاشته شده است «و یقصد بالضمان الموونه کالانفاق علی الحیوان و مصاریف العماره للعقار.» و اضافه می کند که از این حدیث فهمیده می شود که هرکس که در صورت تلف چیزی ضامن آن باشد منافع آن چیز مال او خواهد بود. این معنا همان است که از این حدیث فهمیده می شود.
می توان بنابر مقابله و به تفسیر درر الحکام ان را چنین ترجمه نمود «خراج در برابر ضمان است» و یا با توجه به معنای کلمات گفت «محصول، نتایج و منافع هرچیزی در برابر مخارج آن است» این معنا همان مفاد حدیث نبوی «الغرم بالغُنم» و جمله «النعمه بقدر النقمه» است و معنای همه این است که هرکس مسئول و عهده دار چیزی باشد منافع و عوائد آن چیز را نیز مستحق خواهد بود و به لسان حقوقی هرکس ضامن تلف مالی باشد منافع آن مال از آنِ او خواهد بود ولی تطبیق این منظور با موازین حقوقی دشوار است[۴۸].
قاعده مزبور که با عناوین دیگری چون “کل من له الغنم فعلیه الغرم” و قاعده “التلازم بین النماء و الدرک” نیز شناخته می شود، نوعاً در مبحث اموال مورد استناد قرار گرفته است، لکن باید گفت که در مباحث مربوط به دیات نیز جریان دارد. شاهد این مدعا آن است که در روایات‌ متعددی‌ بین ارث بردن امام از شخص بی وارث و قبول مسئولیت جنایات خطایی چنین شخصی ملازمه بر قرار شده است[۴۹].
برخی از روایات مذکور عبارت‌اند از:
۱- زراره از امام باقر (ع) روایت می‌کند: “حضرت علی (ع) در مورد میراث ابن ملاعنه حکم کرد که مادرش ثلث اموال او را به ارث می برد و باقیمانده را امام، زیرا مسئول جنایت[خطایی] او امام است[۵۰].”
شیخ طوسی در ذیل روایت مذکور و روایت دیگری با همین مضمون می نویسد:
مادر زمانی ثلث اموال ابن ملاعنه را به ارث می برد که او عصبه‌ای نداشته باشد که عاقله او محسوب شوند. در چنین مواردی که جنایت (خطایی) ابن ملاعنه بر امام است (در صورت قتل او)، مادرش ثلث دیه و امام باقیمانده دیه را به ارث می برد، لکن اگر ابن ملاعنه عصبه‌ای داشته باشد که عاقله او محسوب شوند (جنایت خطایی او را بر دوش کشند)، در این صورت تمامی میراث متعلق به مادر یا اقربای مادری ابن ملاعنه - در صورتی که مادر نباشد- است).< br/>۲- در روایت ابی ولاد از امام صادق (ع) نقل شده است که امام در مورد مردی که کشته شده و ولی دمی غیر از امام ندارد، فرمود: “امام نمی تواند قاتل را عفو کند، بلکه یا باید او را قصاص کند و یا دیه را بگیرد و در بیت‌المال مسلمانان قرار دهد. همچنان که جنایت مقتول بر عهده بیت‌المال است، دیه او نیز برای امام مسلمانان خواهد بود.
۳- در روایت سلیمان بن خالد از امام صادق (ع) آمده است: در باره وارث دیه مسلمانی که کشته شده و تنها یک پدر نصرانی دارد، پرسیدم. امام فرمود: “دیه مقتول گرفته می‌شود و در بیت‌المال مسلمانان قرار می‌گیرد، زیرا جنایت چنین شخصی بر عهده بیت‌المال مسلمانان است[۵۱].
چنان که روایات تصریح کرده‌اند، در مواردی‌ که‌ شخص‌ ورثه‌ای‌ غیر از امام‌ نداشته‌ باشد، اموال‌ او به‌ امام‌ یا بیت‌المال‌ منتقل‌ می‌گردد. در قبال‌ چنین‌ امتیاز و نفعی‌، بیت‌المال‌ نیز متقابلاً مسئولیت‌ قتل ‌خطایی‌ چنین‌ افرادی‌ را بر عهده می گیرد. علاوه‌ بر روایات‌ در نوشته‌های‌ بسیاری‌ از فقیهان به‌ این‌ مسئله‌ اشاره‌ شده ‌است‌ که‌ بین‌ ارث‌ بردن‌ از شخص‌ بی‌ وارث‌ و قبول‌ مسئولیت‌ جنایات‌ خطایی‌ او ملازمه‌ وجود دارد[۵۲].
یادآوری‌ این‌ نکته‌ ضروری‌ است‌ که‌ بین “‌قاعده غرم” با “قاعده‌ لایبطل‌” این‌ تفاوت‌ وجود دارد که‌ در‌ “قاعده‌ لایبطل‌” زمانی‌ مسؤولیت بیت‌المال‌ ‌مطرح‌است‌ که‌ یا امکان‌ انتساب‌ قتل‌ به‌ شخص‌ خاصی‌ وجود ندارد و یا آنکه‌ امکان‌ مطالبه‌ خونبها از قاتل‌، به‌ دلیل‌ فرار یا اعسار او وجود ندارد و به عبارت دیگر مسئو لیت بیت‌المال در پرداخت دیه به عنوان آخرین گزینه پیش روست. اما در مورد “قاعده‌ غرم” این گونه‌ نیست‌، بلکه‌ تنها حکمت‌ مسئولیت‌ بیت‌المال‌، همان‌ انتفاع‌ حکومت‌ از میراث‌ شخص‌ بی‌وارث‌ است‌؛ لذا حتی‌ در صورت‌ تمکن‌ قاتل‌ بی‌وارث‌، بیت‌المال ‌مسئول‌ پرداخت‌ خونبهای‌ مقتولی‌ است‌ که‌ به وسیله‌ او و به صورت‌ خطا به‌ قتل‌ رسیده‌ است‌.
فصل دوم
حدود ،شروط و آثار مترتب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ب.ظ ]




شکل ۷-۱- درصد واکس رسوب کرده بر حسب تابعیت دما برای نفت سیستمA

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از شکل ۷-۱- دیده می شود که پیش بینی های حاصل از مدل وون اصلاح شده دارای دقت قابل قبولی هستند.WAT پیش بینی شده از مدل اصلاح شده ۰۳/۳۰۹ درجه کلوین می باشد، در حالی که میزان آزمایشگاهی آن ۷۵/۳۰۸ کلوین است.
شکل ۷-۲- مقایسه نتایج پیش بینی شده از مدل اصلاح شده در مقابل پیش بینی مدل های دیگر را نشان می دهد

شکل۷-۲-مقایسه میزان درصد واکس برای سیستم A حاصل از مدل اصلاح شده و مدل های دیگر
از شکل ۷-۲ دیده می شود که پیش بینی مدل وون اصلاح شده نسبت به سایر مدل ها، بسیار نزدیک تر به داده های تجربی است. اما WAT پیش بینی شده توسط مدل وون اولیه نسبت به مدل اصلاح شده و یا مدل پدرسن بسیار نزدیک تر است به مقادیر تجربی. لازم به ذکر است که مدل وون اصلاح شده دارای پارامترهای تنظیم شونده A ، B و C است که می تواند برای مطابقت با داده های تجربی تنظیم گردند. همچنین باید توجه گردد که مدل پدرسن نیز این پارامترها را داراست، اما مدل پدرسن دارای محاسبات بسیار فشرده تری می باشد، و با توجه به ماهیت پیچیده محاسبات جداسازی آنی، همگرایی آن همیشه به دست نمی آید. بنابراین، در مورد مدل پدرسن تنظیم کردن مقادیر مورد نظر بسیار مشکل تر است.
ترکیب نفت سیستم B داده شده در جدول ۷-۱ به عنوان ترکیب خوراک برای محاسبات جداسازی آنی مورد استفاده قرار گرفت. در دماهای مختلف، پیش بینی میزان رسوب واکس از این برنامه به دست آمده است .مقایسه پیش بینی از برنامه و داده های تجربی در شکل ۷-۳ نشان داده شده است.

شکل ۷-۳- میزان درصد واکس نفت B بر حسب دما
از شکل ۷-۳، می توان مشاهده کرد که پیش بینی های مدل وون اصلاح شده کاملا نزدیک به داده های تجربی است.WAT حاصل ازپیش بینی مدل وون اصلاح شده ۷۳/۳۰۹ کلوین است، در حالی آزمایشات ۶۵/۳۰۹ درجه کلوین را بدست می دهند. شکل ۷-۴ مقایسه پیش بینی مدل وون با پیش بینی های سایر مدل ها را نشان می دهد.

شکل ۷-۴- مقایسه میزان درصد واکس نفت B از مدل های مختلف
یک بار دیگر دیده می شود که مدل وون پیش بینی های بهتری برای مقدار رسوب واکس در یک دمای داده شده نسبت به سایر مدل ها می دهد. دلیلش هم تمایز میان اجزای تشکیل دهنده واکس و غیر واکسی است، به حساب آوردن تغییر حجم در طول فرایند انجماد، و این فرض که فاز جامد محلول غیر ایده آل است. باز هم پیش بینی WAT، نسبت به مدل وون اصلی بهتر است. مدل وون اصلاح شده، تفاوت در ظرفیت های حرارتی بین حالت های جامد و مایع از یک جزء را، زمانیکه رابطه فوگاسیته جزء در فاز جامد به فوگاسیته جزء در حالت مایع مادون سرد در شرایط مشابه را محاسبه می کند، نادیده میگیرد. به همین دلیل ممکن است انحراف در WAT مدل وون اصلاح شده وجود داشته باشد.
ترکیب سیستم های C، همانطور که در جدول ۷-۱ داده شده، به عنوان خوراک به مخزن جداسازی آنی، مورد استفاده قرار گرفت.مقدار رسوب در دماهای مختلف با بهره گرفتن از این برنامه برای مدل اصلاح شده به دست آمد. پیش بینی با داده های تجربی در شکل ۷-۵ مورد مقایسه قرار گرفتند.

شکل ۷-۵- میزان درصد رسوب در دما های مختلف برای نفت سیستم C
از شکل ۷-۵ می توان دید که پیش بینی های مدل اصلاح شده در توافق با داده های تجربی دیده می شود. در منطقه ۲۸۰-۲۹۵ K، مدل مقدار رسوب واکس را زیادتر پیش بینی می کند. لازم به ذکر است که مدل قادر به توصیف نوع و شکل بلور واکس نیست. کریستال واکس انواع بسیاری از اشکال جامد مانند اورتورومبیک، تریکلینیک، و غیره می باشد. از خواص ترموپلاستیک، مانند گرمای گداخت و درجه حرارت همجوشی، وابسته به عادت جامد بلوری هستند. خواص مورد استفاده در مدل اصلاح شده برای نرمال-پارافین گزارش شده است نه آنچه که مربوط به بلورهاست. بنابراین، خواص مورد استفاده در مدل وون اصلاح شده ممکن است خواص واقعی بلورهای واکس را به تصویر بکشد. که می تواند دلیل آن باشد که مدل دقیقاً رفتار واکس را توصیف نمی کند.
شکل ۷-۶ مقایسه پیش بینی شده از مدل اصلاح شده با سایر مدل ها است. دیده می شود که، دوباره، پیش بینی های کلی بهتر با مدل اصلاح شده است. دلیل این امر همان است که در موارد قبلی دیده می شود. پیش بینی WAT 91/309 در محدوده قابل قبولی است. مقدار آزمایشگاهی ۳۷/۳۱۰ است، اما، دوباره، پیش بینی WAT از مدل وون اصلی خیلی بهتر است.

شکل ۷-۶- مقایسه درصد رسوب واکس نفت C بر حسب دما برای مدل های مختلف
۷-۲- پیش بینی محاسبات حاصل از جداسازی آنی سه فازی
همانطور که قبلاً اشاره شد ، در فشارهای بالا فاز بخار هم وارد صحنه می شود. در این شرایط، محاسبات جداسازی آنی سه فازی باید صورت بپذیرد. اجزاء نفت مورد استفاده برای این منظور در جدول ۷-۲ آورده شده است. داده های آزمایشگاهی برای تعادل سه فازی جامد-مایع-گاز جهت انجام محاسبات سه فازی کمیاب بوده و بدین منظور پیش بینی حاصل از مدل ارائه شده با پیش بینی داده شده بوسیله ووُن (۱۹۸۶) در شکل ۷-۷ مورد مقایسه قرار گرفته است.
از این شکل، می توان دید که پیش بینی صورت پذیرفته از مدل ارائه شده در برابری مناسبی با نتایج مدل ووُن قرار دارد. انحراف هایی هم که دیده می شود بدلیل استفاده از معادله حالت های مختلف می باشد، که در اینجا از معادلات PR[77] و ER[78] استفاده گردید و این در حالی می باشد که در مقاله ی ووُن از SRK استفاده شده است.
جدول۷-۲: اجزاء نفت استفاده شده در جداسازی آنی سه فازی(ووُن ۱۹۸۶)

Components mole % Components mole %
CO2 ۹٫۱۶ C21 ۰٫۰۳۷
Cl ۶۸٫۸ C22 ۰٫۰۳۱
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:39:00 ب.ظ ]