کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



اول؛ فرایند های تجربی ممکن است ساده شده و جداسازی ترکیبات آلی و بازیافت کاتالیست­ های محلول در آب و سایر معرف ها می تواند با یک فرایند جداسازی فاز ساده انجام شود.
دوم؛ استراتژی­ های حفاظت گروه برای گروه های عاملی حاوی هیدروژن اسیدی ممکن است کاهش یابد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سوم؛ ترکیبات محلول در آب می­توانند در فرم ذاتی خود و بدون نیاز به تبدیل به مشتق آبگریز استفاده شوند، بعلاوه مراحل خسته کننده محافظت و محافظت زدایی از مسیر سنتزی حذف می شود.
چهارم؛ انحلال فقط در آب، اثرات مفیدی را روی سرعت و انتخاب پذیری بسیاری از انواع واکنش ­ها نشان داده است.
واکنش­های چند­جزئی
شیمیدان ها روش ­های متعددی را جهت تسهیل در سنتز ترکیبات پیچیده طبیعی ابداع کرده اند. یکی از روش ­ها شامل فرایند پیوستن پیوند های ساده سازگار با یکدیگر و تشکیل پیوند­های متعدد میان مواد مختلف می باشد، مفهومی که از آن با نام واکنش­ های چندجزئی(MCRs) یاد می شود. صرف نظر از طبیعت مکانیسمی آنها، در واکنش ­های تک­ظرفی چند­جزئی، سه ماده و یا بیشتر بطور همزمان وارد واکنش می­گردند (این واکنش­ ها بصورت واکنش ­های پشت سرهم، دومینویی و یا آبشاری نیز نامیده می شوند).
جالب است که شیوه­ های مختلف واکنش ­های چند­جزئی دهه­ ها مورد بهره برداری قرار گرفتند. واکنش­ های چندجزئی به لحاظ صرف زمان، هزینه، انرژی و مواد خام کمتر که دستاوردهایی را در زمینه اقتصادی و زیست محیطی به دنبال دارد، مزایای مهمی را بعنوان روش ­های سنتز مرحله­ ای ارائه می­نمایند. درعین حال، گوناگونی حاصل از این واکنش ­ها منجر به تهیه دسته مختلفی از مواد تنها با ایجاد اختلاف در مواد مورد استفاده می­گردد. بدلیل واکنش­پذیری منحصر به فرد گروه عاملی ایزوسیانید، واکنش ­های چندجزئی بر پایه ایزوسیانید، متنوع ­ترین واکنش ­ها از لحاظ تعداد و گوناگونی ترکیبات حاصله می باشند.
واکنش­های تک ظرفی
با وجود آنکه در ۵۰ سال گذشته شاهد پیشرفت ­های چشمگیری در زمینه کشف واکنشگرهای جدید، واکنش ­های جدید و روش ­های سنتزی جدید بوده ایم،۱۰ ابزارهای سنتزی شیمی آلی برای تهیه موادی هر چند کم اهمیت و در اشل کاربردی ناکافی به نظر می رسد.
یک روش مهم در نیل به این مقصود ترکیب دو یا چند واکنش مجزا و ایجاد یک واکنش تک­ ظرفی می­باشد. این روش که شامل مراحل مجزایی است، به دو گروه عمده که مستقل از مکانیسم واکنش می باشد، تقسیم می گردد: واکنش های دومینویی و واکنش های متوالی.
در دومینو، (معمولابه دلیل پشت سرهم بودن یا آبشاری بودن به این نام گفته می شود) واکنشگرها و کاتالیزورها با یکدیگر مخلوط می شوند و شرایط واکنش بصورتی تنظیم می شود که توالی آن بطور مناسبی انجام گیرد و هر مرحله تشکیل پیوند به عملکرد واکنش پیش از خود بستگی دارد. در واکنش­ های متوالی، مرحله اول تاثیری بر مرحله دوم واکنش ندارد و واکنشگرهای خارجی و یا تغییر در شرایط واکنش صرفا جهت دستیابی به سرعت دلخواه واکنش می باشد. هر­دوی این فرایند ها باعث تشکیل مولکول ­های پیچیده از مواد اولیه ساده بشکل موثر و کارآمد و در کمترین تعداد مراحل ممکن می­گردد و بطور مطلوب برای ایجاد دسته ­ای از مشتقات مولکول ­های کوچک عرضه می شود. فرایند های تک­ظرفی شامل مراحل متوالی، به واکنش تک ­جزئی تقسیم می شوند که در آن یک مولکول آغازگر متحمل فعل و انفعالات درون مولکولی و فرایند های چندجزئی می­گردد. کارآمدی واکنش نیز با بکارگیری واکنش­ های کلاسیک چندجزئی و در عین حال کشف واکنش ­های جدید، مورد توجه قرار می گیرد. در این زمینه سنتزهای متوالی چند­جزئی تک­ ظرفی که در آنها تعدادی مراحل سنتزی شامل دو یا چند واکنشگر در یک بالن و بدون جداسازی حد واسط ها انجام می گیرد، درجه بالایی از کارآمدی وزن در واکنش را نشان می دهد و بالاخص روش مناسبی در شیمی ترکیبی و روش­ های سنتزی مشتقات مختلف یک ترکیب می باشد. بسیاری از ملکول های آلی سنتزی کوچک با خواص دارویی دارای حلقه ­های هتروسیکلی هستند. بااین وجود، گستره دستیابی آسان به ساختارهای هتروسیکلی با گروه­ های عاملی مناسب بطور حیرت آوری محدود شده است و تهیه حتی دسته ی کوچکی از ترکیبات هتروسیکلی مربوطه بسیار ناچیز است. بنابراین شیمی هتروسیکل همواره توجه شیمیدانان دارویی و سنتزی را به خود جلب نموده است وگسترش روش­ های جدید که باعث دستیابی بهتر به هتروسیکل­ ها می­باشد، همچنان مفید ومورد توجه است. در گذشته روش­هایی بر پایه واکنش ­های چند­جزئی تاثیر خود را در تهیه انواع مختلف هتروسیکل ­ها به اثبات رساند­ه­اند. یک روش سنتزی چند­ جزئی تک ­ظرفی مانند سنتز های ترکیبی و موازی می تواند در فرآیندها با توان عملیاتی بالا که تابع روش ­های خودکار می­ باشد، بسیار ارزشمند باشد.
ایندول :
ایندول ­ها وآلکیل ایندول ­ها مواد جامد کریستالی بی­رنگ با بو های متفاوت می باشند. کلمه ایندول از واژه هندی گرفته شده است. اولین بار ایندول در سال ۱۹۶۶با تقطیر در حضور پودر روی از اکسی ایندول سنتز شد. بسیاری از ایندول­ های ساده کاربرد صنعتی دارند و در آزمایشگاه سنتز می شوند. اکثر ایندول ­ها در هوا کاملا پایدار می باشند بجز آنهایی که حاوی یک گروه آلکیل در موقعیت ۲ می باشند. رنگ آبی وارداتی از هند به عنوان ایندیگو شناخته شده است
تلفیقی از یک حلقه بنزن در موقعیت ۲و۳ حلقه پیرول تولید مهم ترین سیستم های هتروسیکلی را می کند. شیمی ایندول با جایگزینی الکتروفیلی آسان همراه است. از دو حلقه، حلقه هتروسیکلی غنی از الکترون می باشد. در مقایسه با یک حلقه بنزن، به جز موارد خاص، یک حمله الکتروفیلی در حلقه ۵ عضوی ایندول صورت می­گیرد.
سنتز ایندول ها
سنتز ایندول به روش فیشر:
حلقوی شدن آریل هیدرازون­ ها به مشتقات ایندول در حضور اسید، توسط فیشر در ۱۸۸۳ کشف شد.۱۱ که امروزه روش عمومی سنتز اغلب ایندول­ ها می ­باشد. مکانیسم عمومی پذیرفته شده برای سنتز ایندول توسط رابینسون،۱۲ پیشنهاد شد و توسط آلن، ویلسون، کارلین و فیشر،۱۳ آربوز و کیتایف،۱۴ ساوارو،۱۵ کامل گردید.
مطابق مکانیسم رابینسون واکنش از طریق مراحل اصلی زیر انجام می­ گیرد:
۱) توتومری هیدرازون
۲) تشکیل پیوند کربن- کربن
۳) حلقوی شدن همراه با حذف آمونیاک و تشکیل ایندول (شمای ۲-۱)

(شمای۲-۱)
سنتز گرندبرگ:
روش گرندبرگ یک روش مفید و مناسب برای سنتز تریپتامین­ ها است، که از واکنش آریل هیدرازین­­ ها با ۴- هالو- بوتانال­ ها یا اغلب استال­ ها استفاده می ­شود.۱۶
درروش فیشر نیتروژن در یک مرحله حذف می­ شود اما در این روش ثابت شده است که نیتروژن بصورت آمینو اتیل در زنجیر کناری باقی می ­ماند(شمای ۲-۲).۱۷

(شمای۲-۲)
سنتز ریزرت:
در این روش برای سنتز ایندول از ترکیب ۱- متیل-۲- نیترو به عنوان ماده اولیه استفاده می ­شود، قدرت اسیدی گروه متیل در موقعیت ارتو نسبت به گروه نیترو بر روی حلقه بنزن وسیله ای برای واکنش حلقه زایی است، که در این روش با اکسالات انجام شده است. در مرحله بعدی واکنش، گروه نیترو به گروه آمینو کاهش می­ یابد و در نهایت در حضور کاتالیزور با بسته شدن حلقه ترکیبات ایندول بدست می­ آیند (شمای ۲-۳).۱۸

(شمای۲-۳)
سنتز لیمگرابر- باتکو:
سنتز لیمگرابر- باتکو۱۹ یکی از واکنش ­هایی است که بطور گسترده انجام می­ شود، این واکنش نیز بستگی به قدرت اسیدی گروه متیل مجاور نسبت به گروه نیترو حلقه آروماتیک دارد که طی آن ایندول­ های استخلاف- کربن سنتز می­ شود.
در مرحله اول تراکم با دی­ متیل فرم آمید دی ­متیل استال(DMFDMA) انامین حاصل می­ شود، در مرحله بعدی گروه نیترو کاهش می­ یابد که معمولا در شرایط اسیدی انجام می ­گیرد، و بطور مستقیم منجر به تشکیل ایندول استخلاف دار می­ شود (شمای۲ -۴). واکنش تراکمی را می توان با تابش مایکروویو در حضور کاتالیزورهایی مانند ایتربیوم تریفلات بهبود بخشید.۲۰

(شمای۲-۴)
سنتز مدلانگ :
دراین روش ارتو- تولوئیدین با آسیل کلراید واکنش داده و ارتو- آسیل آمینو تولوئن حاصل می­ شود، که در مرحله بعد یک باز قوی حلقه­ زایی را انجام می ­دهد و در نهایت با آبزدایی، ایندول یا ایندول با استخلاف در موقعیت ۲ بدست می ­آید (شمای ۲-۵).۲۱

(شمای۲-۵)
سنتز بیچلر :
در روش اصلی سنتز بیچلر از ۲-آریل آمینو - کتونها (که از واکنش ۲- هالو کتون و آریل آمین سنتز می شود) استفاده می­ شود تا واکنش حلقه ­زایی الکتروفیلی بر روی حلقه آروماتیک انجام شود، که در این شرایط اغلب مخلوطی از محصولات از طریق نوآرایی بدست می ­آید.۲۲
با این حال N-آسیل-۲-آریل آمینوکتونها بخصوص استالها را می ­توان با کنترل بیشتر شرایط تحت واکنش حلقه­زایی قرار داد. با این روش در مقایسه با روش قبلی می­ توان حتی حلقه بدون استخلاف نیز سنتز کرد.۲۳
لیتیم برماید که یک اسید لوئیس می ­باشد کاتالیزور بستن حلقه دی ­متوکسی آریل آمینو کتونها است بدون اینکه نوآرایی صورت گیرد و ضرورتا در شرایط خنثی انجام می­ شود. (شمای ۲-۶-۱).۲۴

(شمای۲-۶-۱)
از واکنش N-آلکنیل- ارتو- یدو آنیلین توسیل آمید در مجاورت پالادیوم و یک آمین، ترکیب ایندول با استخلاف در۲ C-ساخته می ­شود (شمای۲-۶-۲).۲۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-22] [ 09:10:00 ب.ظ ]




الگوهای مدرن مصرف تا حدی ناشی از زیستن در کلان شهرها، شهرها وحومه ها است؛ زیرا زندگی در این محیطها ، همان طور که زیمل می گوید انسان های جدیدی را پرورش می دهد که نگران « حفظ خودمختاری و فردیت وجود خویش در تقابل با نیروهای چیره اجتماعی» است.( باکاک، ۲۶)
روند زندگی در شهر، آگاهی به مد را افزایش می دهد یعنی نیاز به انتخاب مواد مصرفی از میان مجموعه ای که هم متمایزکننده یک گروه اجتماعی خاص و هم بیانگر ترجیحات فرد است.(همان:۲۶) دهه هشتاد، مبنای طبقه بندی جمعیت مدیران تبلیغاتی ومحققان بازار طبقات شغلی به رده های سنی وترکیب خانوار تغییر پیدا کرد.( باکاک، ۴۰)
تولید صنعتی بر مدار مصرف می گردد و مصرف بیشتر رونق بیشتر در نظام کنونی اقتصاد را به دنبال دارد، بنابراین الگوی تغذیه کنونی بیش از آنکه براساس نیازهای انسان باشد براساس الگوی مصرف بیشتر بنا شده است(معلمی: ۵۹). برخلاف دهه ۱۹۵۰ که دوران مصرف یک دست وهماهنگ بو، اما برای جوانان نسل پس از دهه شصت بلکه به نو فزاینده ای در بین افراد میانسال وبزرگ تر نیز به طرف جامعه ای بدون گروه های ثابت منزلتی حرکت می کنیم که درآن دیگر انطباق با سبک های زندگی که برای گروه های ویژه ای تثبت شده باشد معنی ندارد.( سبک هایی که د رانتخاب لباس، فعالیت های تفریحی، کالاهای مصرفی، آرایش بدنی آشکار می شوند).یعنی « گروه های ثابت منزلتی» یا « طبق اجتماعی» به عنوان تعیین کننده های الگوهای جدید مصرف عملا از میان رفته اند. این وضعیت، پسامدرن نامیده شد.( باکاک، ۴۶)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مصرف را باید همچون دسته ای از اعمال اجتماعی وفرهنگی به عنوان راهی برای ایجاد تمایزات بین گروه های اجتماعی دانست، نه صرفا به مثابه راهی برای بیان تفاوتهایی که در نتیجه رشته ای خود مختار از عوامل اقتصادی قبلا به وجود آمده اند.( باکاک، ۹۶). به عقیده بوردیو، سلیقه را می توان به عنوان نوعی از سرماه فرهنگی دید که ایجاد تبعیض و تمایز بین انواع گروه های منزلتی را امکان پذیر می کند.( باکاک، ۹۹)
مصرف را باید به عنوان روندی تلقی کرد که درآن خریدار یک قلم کالا از طریق به نمایش گذاشتن کالاهای خریداری شده به طور فعالی مشغول تلاش برای خلق وحفظ یک حس هویت است. مصرف به فرایند پویایی تبدیل شده است.( باکاک، ۱۰۰) که متضمن ایجاد حس هویت فردی وجمعی است . این حس هویت را دیگر نباید به عنوان چیزی دید که به دلیل عضویت در یک طبقه اقتصادی خاص و یا گروه اجتماعی منزلتی ویا به طور مستقیم از طریق قومیت وجنسیت کسب می شود. هویت ها باید به طور فعالی به وسیله تعداد هر چه بیشتری از مردم برای شخص خودشان بنا شود. دز این فرایند ساخت هویت فعال ، مصرف نقش محوری را به عهده گرفته است.بودریار برای مثال می گوید که مصرف کنندگان، اقلا پوشاک، خوراک ، تزئینات بدنی، مبلمان یا سبک تفریح را برای بیان حس از پیش موجود اینکه چه کسی هستند نمی خرند؛ بلکه مردم حس هویت چه کسی بودن را از طریق آنچه که مصرف می کنند، تولید می کنند. برای مثال در سرمایه داری مدرن یا پست مدرن، هویت یک شخص از پیش به عنوان زنی جذاب یا مردی خوش قیافه سرشته نشده است. مردم می کوشند از طریق مصرف کردن کالاهایی که تصور می کنند نظرشان را درباره خودشان وتصوری که از هویتشان دارند تامین می کند به همان کسی تبدیل شوند که مایلند باشند.( باکاک، ۱۰۱)
از نظر بودریار مصرف را نباید همانند یک فرایند مادی تلقی کرد. این به آن معناست که این ایده ها هستند که باید مصرف شوند ونه اشیا( باکاک، ۱۰۲).نقش امیال در مصرف مدرن مهم است، زیرا بدون مصرف کنندگان ویا مصرف کنندگان بالقوه ای که به طریقی جامعه پذیر شوند که به دنبال ارضا امیالشان در کالا وتجارب مصرفی مدرن باشند، روابط اجتماعی وفرهنگی ای که نظام اقتصادی سرمایه داری مدرن را حفظ می کند، فروخواهد پاشید.( باکاک، ۱۱۲)
از نظر بودریار مصرف کنندگان مدرن وپسامدرن سعی می کنند که امیال عاطفی خود را نیز اگر نه بیشتر از نیازهای مادی، لااقل به همان اندازه ارضا کنند. می توان گفت دوره پسامدرن، تا آنجا که بتوان آن را دقیقا یک دوره خاص تاریخی دانست، با رشد سریع مصرف گرایی در دهه ۱۹۵۰ درایالات متحده ظهور کرده است( باکاک، ۱۱۴). در دوره پست مدرن، مصرف به عنوان یک فرایند اجتماعی واقتصادی وفرهنگی محوری می شود وسرمایه داری از طریق شرکتهای چند ملیتی باز هم نفوذ جهانی بیشتری می یابد. اصطلاح پسامدرن همچنین مستلزم این ایده است که این دوره ، طبقات اجتماعی در ذهن مردم از سایر روش های ساخت هویت، اهمیت کمتری دارند.( باکاک، ۱۱۵)
سلیقه: مفهومی اساسی و محوری
واژه « Taste »در زبان انگلیسی در اصل به معنی مزه و طعم و قوه چشایی بوده، اما بعدها به معنای« میل، علاقه، اشتیاق، دوست داشتن، لذت بردن و قدرت تشخیص » گسترش یافته است ( لغت نامه وبستر، ۱۹۷۳ و ۲۰۰۳ ؛ لغت نامه آمریکن هریتیج، ۲۰۰۰ ). همچنان که در زبان عربی و فارسی چنین شده است. Taste به معنی قدرت تشخیص در زیبایی شناسی(هنر و ادبیات) رواج یافته است:قوه تشخیص آنچه در طریق زیبایی شناختی، خوب یا مناسب است( لغت نامه آمریکن هریتیج، ۲۰۰۰ ). قوه درک زیبایی، نظم، سنخیت، تناسب تشابه یا هر آنچه رحجان و برتری ایجاد می کند، به خصوص در هنرهای زیبا، آثار ادبی و قضاوت های نقادانه؛ فرق نهادن ظریف (به خصوص در باب ارزش های زیبایی شناختی( لغت نامه وبستر، ۱۹۷۳)
نوعی توانایی فردی برای قضاوت یا درک آنچه خوب یا مناسب است به خصوص در مواردی همچون هنر، سبک، زیبایی و رفتار ( لغت نامه کمبریج، ۲۰۰۳ )و شیوه ا ی همراه با توجه و احترام به آنچه جالب، پیراسته یا مطابق با کاربرد نیکو است، (لغت نامه وبستر، ۱۹۷۳ ). در مورد تاریخچه استفاده از این واژه در حوزه زیبایی شناسی، آمده است:مفهوم سلیقه و طبع، به تبع دو مفهوم خلاقیت و نبوغ مطرح شد که البته بیشتر به مخاطب و تماشاگر اثر هنری مربوط می‌شود.
این اصطلاح، که اولین بار در آثار بالتازار گراسیانی، فیلسوف اسپانیایی، به کار رفت، در کتاب نقد قوه حکم (عقل عملی) کانت، مبنای فلسفی یافت؛ به معنای توانایی کاملاً سابژکیتو انسان برای تشخیص زشت از زیبا(نوایی ،۱۳۷۸) به این ترتیب » « Taste از معنی احساس چشایی به Taste به معنی احساس زیبایی گسترش معنا یافت. بررسی متون علوم اجتماعی بیانگر آن است که تلاش زیادی برای ارائه تعریفی از واژه سلیقه انجام نشده است. گویا اندیشمندان علوم اجتماعی این واژه را با همان معنای لغوی یا زیبایی شناختی به کار برده‌اند و آن را یک اصطلاح خاص رشته خود تلقی نکرده­ ا ند. زیمل، سلیقه را، توان گزینش صورت­های مناسب رفتاری‌ای می‌داند، که فرد به منظور عینیت دادن به معانی مورد نظر خود )فردیت برتر( بر می‌گزیند )زیمل، ۱۹۰۸: ۳۱۴). زیمل، این تعریف از سلیقه را در خلال تعریف سبک زندگی ارائه می‌کند، که به معنای لغوی سلیقه نزدیک است. شاید بزرگت رین کاری که در باب سلیقه در علوم اجتماعی انجام شده، توسط بوردیو و به خصوص در مهم­ترین کتابش « تمایز: نقد اجتماعی داوری سلیقه» به انجام رسیده است؛ کتابی که از سوی بسیاری از جامعه‌شناسان و انجمن‌های علوم اجتماعی به عنوان یکی از مهم­ترین کتاب‌های علوم اجتماعی توصیف شده است. او با دیدگاهی متأثر از بازسازی مارکسیسم، بر اساس نظریه‌های مصرف و نظریه‌های فرهنگ، در نقد زیبایی شناسی کانتی به تحلیل جامعه بر مبنای سلیقه می‌نشیند. وی در قسمت‌های مختلف کتاب، تعابیری را ارائه می‌کند که می­توان آن‌ها را شبه تعریف‌هایی از سلیقه دانست.
او در عبارتی کوتاه، سلیقه را ترجیحات به نمایش در آمده بیان می‌کند(بوردیو، ۱۹۸۴ : ۵۶) از نظر او سلیقه ظرفیت تولید فعالیت ها و محصولات قابل طبقه ­بندی و ظرفیت فرق گذاری و درک اهمیت این فعالیت ها و محصولات است(همان: ۱۷۰ ).
سلیقه، رغبت و ظرفیتی است که یک طبقه خاص از امر طبقه ­بندی شده و فعالیت ها و اشیاء طبقه ­بندی کننده )به صورت مادی یا نمادین( به خود اختصاص می‌دهد. سلیقه،فرمول مولد سبک زندگی است. مجموعه یگانه‌ای از ترجیحات متمایز که همان قصد رسا را در منطق خاص هر زیر فضای نمادین )مانند اثاثیه، لباس پوشیدن، زبان و سطح خارجی بدن(بیان می‌کند… پایه تطابق همه خصائص یک فرد است… اطلاعات بی شماری که فرد به صورت خود آگاه یا ناخودآگاه در آن سهیم است و به صورت پایان ناپذیری یکدیگر را تأیید و تصدیق می‌کند. (همان: ۱۷۴ - ۱۷۳ ( هر }فردی{ سلیقه خود را طبیعی احساس می‌کند… }که این مسئله{ به نفی دیگر سلیقه‌ها به عنوان امری غیر طبیعی و در نتیجه نادرست منجر می‌شود(همان: ۵۶) آن چنان که کانت می‌گوید: سلیقه حالتی اکتسابی است که« متمایز می‌سازد» و «تقدیر می‌کند»؛ به عبارت دیگر فرایند تمایز که دانشِ… متمایزی نیست »یا ضرورتاً نیست»؛ اختلاف ها را بنیاد می­نهد یا مشخص می‌کند. زیرا سلیقه، شناخت شیء در معنای معمول آن }یا به قول نگارنده: علم اجمالی{ را بدون در برداشتن دانش ویژگی‌های مشخص کننده که آن را روشن می‌کند }یا به قول نگارنده: علم تفصیلی{ را تضمین می‌کند(همان: ۴۶۶).
سلیقه به عنوان نوعی از جهت گیری اجتماعی عمل می‌کند« احساس جای کسی }بودن { » که اشغال کنندگان، جایگاه معینی در فضای اجتماعی را به سوی موقعیت‌های اجتماعی‌ای که با دارایی‌های آن‌ها تطابق دارد و فعالیت ها و کالاهایی که با اشغال کنندگان آن جایگاه تناسب دارد، هدایت می کند( همان: ۴۶۷ ). سلیقه اصولی است که مردم را قادر می‌کند، در میان کالاهای طبقه ­بندی شده آنچه مناسب ایشان است، بشناسند) بوردیو، ۱۹۹۳ .( ۱۰۸ :سلیقه­ها محصول مواجهه میان سلیقه های عینیت یافته هنرمند ]تولید کننده[ و سلیقه مصرف کننده(همان: ۱۱۰ .( به این ترتیب سلیقه از نظر بوردیو: یک. رغبت، ظرفیت، خلاقیت، انتخاب و ترجیح است .پس سلیقه، جنبه درونی داشته و امور بیرونی­ا ی که مطابق با سلیقه فرد خوانده می‌شود )اعم از رفتارها و دارایی های مادی و معنوی( نماد یا به عبارتی تجسم فرد و عینیت یافتن آن است؛ نه خود سلیقه. در این صورت، باید تلاش کرد تا منظور بوردیو را از عبارت کوتاهش « سلیقه ترجیحات به نمایش در آمده » به نوعی توجیه کرد.
پرسشی که ذیل ویژگی انتخابی بودن سلیقه، پیش می­آ ید این است که مبنای این انتخاب چیست و فرد با چه ملاکی چیزی را بر می گزیند؟ به عبارت دیگر، آیا می­توان هر نوع فعل انتخابی انسان را سلیقه نامید؟ مثلاً انتخاب امر مفید را در مقابل امور مضر می­توان کاری سلیقه­ا ی دانست یا گزینشی منطقی؟ بوردیو، در سرتاسر مباحث نظری کتاب خود ) از مقدمه گرفته تا یادداشت های پس از تحریر خود(دو دیدگاه را در این خصوص در مقابل هم قرار داده است: دیدگاه زیبایی شناختی کانت که سلیقه را نوعی موهبت طبیعی دانسته است؛ که البته با تربیت و آموزش و تهذیب تعالی می­یابد و دیدگاهی که خود از آن حمایت می کند و سلیقه را به تعبیر او نوعی عادت واره دانسته که کاملاً ناشی از فرایند جامعه پذیری و آموزش )اعم از رسمی و غیر رسمی( و موقعیت فرد در محیط اجتماعی یا به تعبیر او حوزه یا میدان می داند.
از نظر کانت، دو نوع سلیقه کاملاً متمایز وجود دارد: اول سلیقه ضرورت یا احساس یا وحشی و دوم سلیقه آزادی یا شهود یا تجمل)بوردیو، ۱۹۸۴: ۶)
این تقسیم ­بندی، یادآور همان دو دسته معنایی است که در لغت نامه ها ذکر شد. سلیقه احساس ترجیح پاره­ا ی از احساس ها )مانند شیرینی یا ترش( بر سایر احساس ها است و سلیقه شهود، استعداد قضاوت سریع و شهودی ارزش های زیبایی شناختی است ) همان: ۹۹ ( . نوع اول، بیشتر بر کارکردها متمرکز است و از درخواست لذت آسان ناشی می‌شود و نوع دوم، به اشکال سبک دار و ویژگی های زیبایی شناختی و بر رد کارکرد مبتنی است و از درخواست برای لذت ناب ناشی می‌شود. (همان: ۶.( کانت از میان این دو، لذت زود گذر و آسانِ حسی را مولد سلیقه ضرورت می دانست. زیرا معتقد بود، گرایش به لذت های سهل الحصول، مانع از توجه و تأمل در نفسِ عمل می‌شود و فاصله - هایی که متضمن آزادی فرد است ) فاصله میان شیء و لذت ناشی از آن ( را از بین می­برد و در نتیجه نوعی بیگانگی را در فرد پدید می ­آورد. کانت از این راه، زیبایی شناسی خود را با فلسفه اخلاقش پیوند می دهد )همان: ۴۸۸ ( . به این ترتیب، سلیقه ناب به دنبال یک فاصله است. فاصله از لذتی که اشیاء بلاواسطه تحمیل می کنند؛ لذتی که باعث می‌شود دستیابی به هر چیزی پایان کار تلقی شود. کانت با ذکر تقسیم ­بندی سلیقه در کتاب « نقد عقل عملی » خود، زیبایی شناسی را از احساس، تمایز و تعالی بخشید و همچنین آن را از مقوله عقل )عملی( جدا کرد و آن را جزء مقوله های شهودی و ذهنی قلمداد کرد.
بوردیو، در تحلیلی از نگاه کانت به سلیقه و لذت، می گوید که کانت سلیقه و لذت آسان و ابتدایی را به سلیقه احساسی فرو می کاهد و بر این مبنا، سلیقه و لذت ناب را برپایه نوعی نفی، خود داری وحتی تنفر بنا می کند. . خودداری از آنچه کانت سلیقه زبان، کام و گلو می­نامد و آدرنو آن را خشونتی می داند، که تماشاگر عامی را راضی می کند؛ به عبارتی نفی تسلیم شدن به احساس زودگذری که آن را نابخردی می داند. چرا که، رمز آن به سهولت گشوده می‌شود و هر کسی از پس این کار بر می­آ ید. بوردیو، ریشه این امتناع و تنفر را در اخلاق و زیبایی شناسی بورژوایی می جوید؛ )همان: ۴۸۶ ( . بوردیو، شکایت هگل را از موضع گیری کانت، در مقابل لذت آسان یادآوری می کند که یک تحلیل ساده گفتار کانت نشان می دهد، دیدگاه او بیش از این که یک توصیف باشد، مملو ازباید هاست. بوردیو، در بیان دیدگاه خود می گوید دلایل تجربی فراوانی حاکی از وجود رابطه شباهت میان ذائقه فرد در غذا، آرایش مو، لباس و خلاصه آنچه کانت سلیقه احساس می­نامد، با سلیقه فرد در ادبیات و هنر )یا به قول او میان مصرف معمول و مصرف زیبایی شناختی( است. لازمه فهم این پیوندهای واضح، کنار گذاشتن توهم تضاد میان آنهاست ) همان: ۶. ( بوردیو، با نقل این گفته ارسطو که هر کجا تفاوتی وجود دارد، باید به دنبال شباهت هایی هم گشت، می خواهد نشان دهد با وجود شباهت هایی میان جلوه های مختلف سلیقه، باید ایده وجود تضاد میان سلیقه ها را در انسان کنار گذاشت )تضاد میان احساس و شهود؛ لذت آسان و ناب.( از نظر بوردیو، وجود تفاوت ها )و البته شباهت ها( ناشی از مبنایی است که سلیقه را شکل می دهد. او این مبنا را فضاهای اجتماعی و موقعیت افراد در آن‌ها می داند که سلیقه را به امری کاملاً اکتسابی بدل می کند ) همان: ۹۹ . (مثلاً بوردیو نشان می دهد که چگونه قانون توزیع و کمیابی - انگل در مورد سلیقه ها نیز رواست: آنچه کمیاب است، تجملی می‌شود و باب سلیقه از ما بهتران می‌شود و برعکس هر آنچه فراوان است، مبتذل و باب سلیقه عامه پسند قرار می گیرد(همان: ۲۴۲ .( بنابراین، وقتی بوردیو در مقدمه کتاب، شکسته شدن اصولی را طلب می کند که به هیچ وجه آن‌ها را جزء مقوله های زیبایی شناختی نمی داند ) همان: ۶( ومبنای زیبایی شناسی کانتی را هدف قرار می دهد. دیدگاهی که منشأ و عامل پیدایش نوعی از سلیقه را حواس یا اضطرارها و عامل نوع دیگر را زیبایی شناسی، شهود و آزادی قلمداد می کند. زیبایی شناسی­ای که بر تضاد میان سلیقه ضرورت یا احساس و سلیقه آزادی یا شهود ) به عبارت کانتی سلیقه بربرها و سلیقه وارستگان( بنا شده است. از نظر بوردیو، وقتی کانت از ضرورت یا اختیار بحث می کند، عوامل پدیدآورنده آن در زندگی انسان ها را فراموش می کند و آن را به طبیعت ایشان باز می گرداند. علت تفسیر دوگانه برای یک عمل چیست؟ چرا خوردن سبزیجات برای طبقات بالا، اختیار رژیم غذایی­ای مناسب برای زیبا سازی بدن محسوب می‌شود و برای طبقات پایین، رژیمی از سر ناچاری و ناشی از دسترسی نداشتن به پروتئین؟
هر دو که یک کار را انجام داده­ا ند؛ پس، تفاوت در چیست؟ از نظر بوردیو تفاوت در )سختی و خشونت یا لطافت و ظرافت( طبایع نیست؛ تفاوت در شرایط اجتماعی است که به یکی قدرت انتخاب داده و دیگری را به اضطرار کشانده است.
۱. بوردیو، در راستای دیدگاه های وبر، بر انتساب سلیقه به شرایط و فضای اجتماعی بسنده نکرده و با افزایش دقت بحث خود، سلیقه را ناشی از درونی کردن نظام طبقه ­بندی موجود در فضای اجتماعی می داند که محدودیت ها و مقدورات اقتصادی، به آن اشکال مختلف می­بخشد ) همان: ۱۷۵ ( . این درونی کردن، مانند هر فرایند درونی سازی می­تواندجنبه خود آگاه داشته باشد، اما بیشتر ناخودآگاه است. شاید به همین دلیل هم از نظر بوردیو، آگاهی ناشی از فرایند درونی سازی، آگاهی به معنای علم و دانش مصطلح نیست؛ بلکه آگاهی محدودی است که تنها، ترجیحی را برای یک گزینه نسبت به سایر گزینه ها ایجاد می کند )مثلاً کسی که رنگ تیره را می­پسندد، شاید نداند که او را به کدام گروه و دسته وابسته می کند یا چرا چنین وابستگی­ا ی ایجاد می‌شود، اما می داند که این انتخاب را ترجیح می دهد(.
به این ترتیب از نظر بوردیو، سلیقه بر مبنای نظام قشربندی اجتماعی پدید می ­آید و ظاهر انتخاب‌هایی را در قالب سبک های زندگی ارائه می کند؛ اما در واقع، چندراهه های جبری است که فضای اجتماعی، پیش روی افراد در هر موقعیت به مثابه راهبرد زندگی قرار می دهد (همان: ۱۷۵ ( به بیان دیگر، سبک زندگی، نماد نظام قشربندی اجتماعی است و سلیقه، همین ظرفیت درک و آگاهی بر این نظام است و البته تغییر شرایط، موقعیت هایی را به افراد مستعد می دهد که نمادهای مناسبی برای شرایط جدید خلق کنند و چند راهه های جدیدی را برای دیگران بیافرینند. پس بوردیو، آزادی خواهی کانتی را در مورد انسان رد می کند و این نگاه را با دستآ وردهای جامعه شناسی و روان شناسی در تعارض می­بیند. او به نوعی جبر اجتماعی تن می دهد؛ اما نه جبری که مارکس و مارکسیست ها به شرایط اقتصادی زندگی انسان ها نسبت می دهند. بلکه جبری که اول، ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داشته و دوم، گزینه های معین اما در عین حال متعدد را پیش روی انسان قرار می دهد. بوردیو تضاد احساس و شهودِ کانتی را در بحث سلیقه نمی­پذیرد و چیزی را به عنوان مبنای سلیقه می­پذیرد که شاید بهترین تعبیر از آن، نوعی شعور متعارف باشد.
در نتیجه، براساس مطالعات بوردیو ما با دو مبنا برای سلیقه روبرو هستیم:
زیبایی شناسی که کانت، چهره شاخص در میان مطرح کنندگان آن است و نظام قشربندی اجتماعی که بسیاری از جامعه شناسان از جمله بوردیو بر آن تأکید می کنند.
۲. بوردیو، در مورد محدوده موضوعاتی که می­بایست آن را به سلیقه نسبت داد در یک سخنرانی در دانشگاه نیوشاتل ) ۱۹۸۰ /م( می گوید: اگرچه احتمال دارد برای بعضی از افراد تکان دهنده باشد، باید همه موارد انتخاب و قرابت انتخابی را }در تعریف سلیقه{ داخل کرد؛ مواردی مثل: موضوع های همدردی، دوستی یا عشق . (بوریو، ۱۹۷۳:۱۰۸ ( البته اصول کلی­ای را که محور تعریف سلیقه از دیدگاه بوردیو است )و در بالا ذکر شد( نباید فراموش کرد. او، سلیقه را ناشی از درونی کردن نظام قشربندی اجتماعی می داند.
از جمع این گفته می­توان برداشت کرد: محدوده سلیقه، هر انتخابی در زندگی انسان است که قابل طبقه ­بندی باشد و در نتیجه، منجر به طبقه ­بندی رفتارهای انسان شود یا به عبارت دیگر او را از دیگران تمایز بخشد. اما، مطالعات میدانی بوردیو که بیشتر بر نمادهای عینی تر سلیقه متمرکز بود و پاره ا ی از گفته های او که سلیقه را با کالاها و دارایی ها مرتبط می کرد و همچنین، چارچوب بحث او در حوزه نظریه مصرف، نباید این تصور را ایجاد کند که او سلیقه را به انتخاب ها در اشیاء و کالاها محدود می کند. منظور او از مصرف، مصرف فرهنگی است که شامل حوزه روابط، رفتارها و البته اعیان خارجی می شد. او حتی از گرایش های ذهنی­ای یاد می کند که ممکن است، هنوز مابه­ا زای خارجی )دارایی مطلوب خود ( را نیافته باشد. این همان زمین هایی است، که فرصت شناسان اجتماعی آن را درک می کنند و با خلق موضوع مناسبی، سلیقه های بی­پاسخ مانده را پاسخ گو می شوند.
۳. همان طور که گفته شد، سلیقه از نگاه کانتی ها جنبه فطری و وراثتی دارد و از نگاه جامعه شناسی جنبه اکتسابی؛ اما بر هر دو مبنا، سلیقه، نظامی را در جامعه پدید می ­آورد که در آن افراد و گروه ها قشربندی می شوند. به عبارت دیگر سلیقه خاص، موجب انجام مجموعه­ا ی از گزینش هایی می‌شود که نماد دسته، گروه، طبقه یا قشر خاصی از جامعه است و فرد یا گروه با این نمادها از دیگر افراد یا گروه ها تمایز می­یابند.
۴. بنابراین هم می­توان سلیقه را به فرد نسبت داد و هم به جمع. به این دلیل که در هر حال این فرد است که برمی گزیند. پس سلیقه فردی است، ولی بنا به عقیده بوردیو و بسیاری از جامعه شناسان، این یک انتخاب فردیِ صرف نیست، بلکه ناشی از درونی کردن گزینه های اجتماعی است که هویت قشرهای مختلف اجتماعی را از هم متمایز می کند. پس، این یک سلیقه جمعی است که حکایت از وابستگی فرد به گروه و جماعتی خاص می کند.
پس از جمع­بندی مجدّد به این نتیجه می رسیم که سلیقه عبارت است از: ظرفیت اکتسابی تولید فعالیت ها و محصولات قابل طبقه ­بندی و ظرفیت اکتسابی فرق گذاری و درک اهمیت )ترجیح( و انتخاب این فعالیت ها و محصولات در اشغال کنندگان جایگاه معینی در فضای اجتماعی است که ایشان را به سوی موقعیت های اجتماعی که با دارایی هایشان( اعم از مادی و معنوی( تطابق دارد و فعالیت ها و کالاهایی که با اشغال کنندگان آن موقعیت تناسب دارد، هدایت می کند. یا به عبارت ساده­تر، توانایی اکتسابی فرد یا جمع است که او را به جایگاه مناسب با دارایی هایش در نظام قشربندی اجتماعی و نمادها و تجسم های مادی آن رهنمون می‌شود.
در اینجا باید به مواردی توجه کرد:
۱. با پذیرش سلیقه­ا ی بودن سبک زندگی انتخابی بودن آن را پذیرفته­ا یم. اگر این انتخاب ، هشیارانه بوده یا در تحلیل یک نظریه­پرداز به سلطه، هژمونی یا عادت واره و میدان منتسب شود، به تحقق مفهوم انتخاب صدمه نمی زند. چرا که معنای انتخاب در اینجا، ربط دادن رفتارها، وضع ها و دارایی ها به ترجیح ها و تمایلات از سوی عاملان است. اینکه مبنای گزینش، سلیقه ا ی چیست: ذاتی یا وراثتی )فطری و یا غریزی( است و یا اکتسابی )حاصل از فرایند جامعه پذیری، تربیت و یا(… ؛ عقلانی است و یا احساسی )عاطفی( ؛تجربی ا ست و یا شهودی؟،
۲. در این بحث، باید یک تفکیک منطقی را ایجاد کرد، که ظاهراً مورد غفلت قرار گرفته است. سبک زندگی، الگو و یا مجموعه­ا ی از رفتارها، وضع ها و دارایی ها است. آیا انتخاب سلیقه­ا ی قید است برای الگو و مجموعه، یا قید است برای تک تک رفتارها، وضع ها و دارایی های مرتبط با این الگو یا مجموعه، به عبارتی، آیا الگو و مجموعه­ا ی که بر مبنای سلیقه انتخاب می‌شود، سبک زندگی به حساب می ­آید یا الگو و مجموعه حاصل از رفتارها، وضع ها و دارایی های بر مبنای سلیقه گزیده شده است. در حالت اول، می­توان فرض کرد که فرد یا جمعی الگوی رفتاری­ای را بر مبنای سلیقه انتخاب کنند که در آن پاره­ای از رفتارها دیگر گزینشی و انتخابی نبوده، بلکه تنها بر مبنای تقلید انجام پذیرد (کسی که سبک زندگی یوگا یا مدیتیشن را می­پذیرد، بسیاری از رفتارها را حسب دستورات موجود در این مکتب انجام می دهد و ای بسا بعضی از جزئیات آن با سلیقه او همراهی نداشته باشد ولی او کلیت این مکتب را پسندیده است( .البته در حالت دوم، شکی نیست که الگو و مجموعه برآمده از اجزای انتخاب شده بر مبنای سلیقه، خود با سلیقه فرد منطبق است.
۳. مسأله دیگری که با مبنا قراردادن گزینش سلیقها ی در تعریف سبک زندگی پدید می­آ ید، این است که وحدت مورد نظر هر سبکی و از جمله سبک زندگی، چگونه حاصل می‌شود؟
بلی، اگر کلیه تمایلات و ترجیح های فرد را در یک راستا و در تحقق یک هدف بدانیم آن چنان که پاره­ا ی از اندیشمندان مانند زیمل و آدلر قائل بوده­ا ند، این وحدت حاصل می‌شود و به عبارتی، سبک زندگی، راه دستیابی فرد به هدف غایی خود تلقی می‌شود. اما دیدگاه غالب چنین نیست و حداکثر به چنین وحدتی، به منزله یکی از آرمان های فرد می­نگرد. در بیشتر موارد، اعتقاد بر این است که تمایلات و ترجیح های انسان از نگرش ها و نیازهای مختلف و غیرمنسجمی ناشی می‌شود. پس این سؤال، همچنان پابرجاست که با پذیرش مبنای سلیقه، چه چیزی وحدت را در یک سبک زندگی پدید می ­آورد؟ جواب این است که هر سبک زندگی، بر مبنای یک تمایل و ترجیح یا یک مجموعه همگرا از ترجیح ها و تمایلات شکل می گیرد (همان چیزی که بوردیو آن را عادت واره )معین( نامیده است و در مدل خود سبک زندگی یک را ناشی از عادت واره یک و… می داند .( این که چه کسی این وحدت تمایل را شناسایی می کند: محقق یا مورد تحقیق؟، بحثی است روش شناختی، که باید درجای خود به آن پرداخت.
۴. در بسیاری از دیدگاه ها بر کارکرد تمایز بخشی » به مثابه یکی از ویژگی های سبک « زندگی، تکیه شده است. تمایز بخشی، به این معنا است که سبک زندگی افزون بر ایجادوحدت درونی و جداسازی الگوها از هم و جنبه نمادین آن )برای فرد یا گروهی که از یک سبک پیروی می کنند برای اثبات هویت شان( این الگو و پیروان آن را در میان الگوها و قشرهای اجتماعی رتبه ­بندی می کند؛ به عبارت دیگر، حاکی از منزلت اجتماعی آنان است.(آن چنانکه، طبقه نشانگر رتبه اقتصادی و )به قول وبر( عضویت در احزاب مبین اقتدار افراد است( . تکیه زیادی که بر این ویژگی شده است، ناشی از خاستگاه اصطلاح سبک زندگی است.
. وبلن و وبر از سبک زندگی در بررسی قشربندی و نابرابری های اجتماعی استفاده کردند و بدنبال آن‌ها بسیاری از نظریه­پردازان از این اصطلاح در همین حوزه از علوم اجتماعی بهره بردند. با ورود این اصطلاح به ادبیات جامعه شناسان نومارکسیست )که شاید نقطه عطف آن، کارهای بوردیو است( از سبک زندگی تحلیلی کاملاً ساخت گرا و بر مبنای سلسله مراتب قدرت و طبقه ­بندی اجتماعی ارائه و تمایلات و ترجیح ها )سلیقه( نیز دراین قالب تبیین شد.
واقع این است که به قول بوردیو، این نوع تبیین، خود یکی از انواع تبیین ها بر مبنای فلسفه رابطه­ا­ی است: رابطه تمایلات و ترجیحات با سلسله مراتب اجتماعی )سیاسی و اقتصادی(.
با چنین نگاهی و بر چنین مبنایی هرگاه از تمایل و ترجیح صحبت شود، طبیعی است که به طور مفهومی بحث تمایز طبقاتی و رتبهب ندی اجتماعی را در برداشته باشد. حال اگر بحث قشربندی و ساخت های قدرت را رها کرده و حتی فراتر از این، از حوزه جامعه بیرون رفته و وارد حوزه فرهنگ شویم، آنگاه اگرچه سبک زندگی همچنان کارکرد تمایزی خود را به دنبال دارد، اما دیگر در این تمایز سلسله مراتب لحاظ نشده است. بلکه همچنان که گفته شد، سبک زندگی، نماد وحدت و تکثر است و تبیین ترجیح ها و تمایلات براساس تفاوت های فرهنگی صورت میپ ذیرد؛ نه لزوماً سلسله مراتب اجتماعی. بنابراین به نظر می رسد، تمایزبخشی و نماد سلسله مراتب اجتماعی بودن یکی از کاربردهای سبک زندگی در حوزه جامعه است. چنین رویکردی )بهره گیری از این کارکرد( در تعریف و توصیف سبک زندگی، برای ارائه یک تعریف در بحث از سلسله مراتب اجتماعی و تبیین ساخت گرا بر پایه اقتصاد سیاسی مناسب است. کمااینکه، می­توان در حوزه سیاسی، کارکرد سبک زندگی را مشروعیت بخشی و در مبحث جامعه­پذیری در حوزه اجتماعی، کارکرد آن را به )قول زیمل) فردیت اجتماعی و در حوزه روان شناسی کارکرد آن را )به قول آدلر) جبران دانست.
۵. به نظر می رسد، می­توان با توجه به مضمر بودن خلاقیت و ابداع در مفهوم « سلیقه» همچنان که بعضی از دیدگاه ها در مورد سبک زندگی بر آن تکیه کرده­ا ند ، افزون بر گزینش و انتخاب از خلاقیت و ابداع هم، در توصیف سبک زندگی بهره برد.
۶ . دو عامل، باعث می‌شود میان سبک زندگی و زیبایی شناسی به دنبال رابطه­ا ی بگردیم:
اول، خاستگاه اصطلاح سبک و سبک شناسی، هنر و ادبیات است؛ دوم، سبک زندگی حاصل گزینش سلیقه­ای در نظر گرفته می‌شود. پس، آیا می­توان سبک زندگی را مقوله ای زیبایی شناختی دانست؟ این بستگی به تعریفی دارد که از زیبایی شناسی و رابطه آن با سلیقه داریم. تعریف محدود کانتی، که امور زیبایی شناختی را تنها به امور شهودی و سلیقه آزادی محدود می کند و حسیات را از آن خارج می داند، سبک زندگی را عامتر از امور زیبایی شناختی قرار می دهد. درحالی که، در تعریف بوردیو هر نوع تمایل و ترجیحی )مطلق سلیقه، اعم ازسلیقه ضرورت و آزادی( امر زیبایی شناختی تلقی می‌شود در نتیجه سبک زندگی مقوله های زیبایی شناختی است. علی رغم آن که ارائه یک تعریف دقیق و قطعی از مفاهیم فرهنگی واجتماعی اگر نه غیر ممکن، حداقل دشوار به نظر می رسد، اما برای پیشبرد بحث، با تکیه برآنچه گفته شد سبک زندگی عبارت است از:
الگوی همگرا )کلیت تامی( یا مجموعه منظمی از رفتارهای درونی و بیرونی، وضع های اجتماعی و داراییها که فرد یا گروه بر مبنای پارها ی از تمایلات و ترجیح ها )سلیقه)ا ش و درتعامل با شرایط محیطی خود ابداع یا انتخاب می کند یا به اختصار سبک زندگی :الگو یا مجموعه نظام مند کنش های مرجح است.(مهدوی کنی،)
شاخص دوم از شاخص های سبک زندگی مد نظر در این تحقیق، ارزش ها و به عبارتی الگوی ارزشی می باشد.
۲-۶-۱-۲ ارزش ها ارزش ها خود دارای دسته بندی های متعددی است و می توان شاخه های متعددی از جمله شاخه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و … را برای آن قائل شد. تعریف مدنظر ما در این تحقیق از ارزش بدین صورت است: عقیده یا باور نسبتا پایدار که فرد و یا جامعه با تکیه بر آن ، غایات خاصی را طلب می کند و رفتارهای خاصی را از خود بروز می دهد.(مهدی زاده:۱۳۸۹)
در واقع منظور این است که معیار تصمیم گیری افراد بر چه محوریتی بنا شده است. آیا در تصمیم گیری ها مطابق با معیاری که خداوند تعیین نموده است، عمل می نمایند و یا اینکه مطابق نظرات خودشان عمل می کنند. در بحث مربوط به این تحقیق، چون موضوع خرید پوشاک مطرح است، از آنجا که ما بر طبق سه جنبه (شناختی ، احساسی و رفتاری) نگرش به بررسی می پردازیم؛ در بحث ارزش ها نیز این سوال ها مطرح است که: اول اینکه، افراد جامعه که در اینجا خریداران پوشاک مدنظر است تا چه حد از اینکه بار ارزشی خاصی برای خرید لباس وجود دارد، شناخت، آگاهی و اعتقاد دارند، دوم اینکه تا چه حد نسبت به آن احساس و تمایل و ترجیح دارند و سوم اینکه تا چه مطابق با آن عمل می نمایند. به بیان دیگر تا چه معتقد هستند که دین برای خرید پوشاک معیاری را تعیین کرده است و یا تا چه حد از این امر اطلاع دارند که این بیانگر جنبه شناختی ارزش است. جنبه احساسی و رفتاری نیز، تمایل و رفتار مطابق با آن معیار را شامل می شود. اگر بپرسیم ، این ها چه ربطی به قصد خرید دارد، باید گفت که معیار ارزشی داشتن یا نداشتن شما و یا نوع متفاوت معیار شما، بر کاهش ، افزایش میزان و قصد خرید شما و یا کیفیت خرید شما موثر است. بنابراین تلقی ما از ارزش در اینجا بیشتر همان جنبه ارزش های فرهنگی است. در واقع، در نگاه ما ارزش ها مفهومی عام تر از فرهنگ هستند و فرهنگ نیز مشتمل بر مجموعه ای از هنجار ها می باشد؛ یعنی یک رابطه سلسله مراتبی از بالا به پایین که البته بین اینها ارتباط و بازخورد مداوم وجود دارد.
مطالعات سبک زندگی شامل موارد زیر هستند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ب.ظ ]




بازاریابی رابطه ای
اهداف:
۱-رضایتمندی مشتری
۲-خوشحالی مشتریان
۳-سهم از مشتری
۴-حفظ مشتری
۵-وفاداری
ابزارها:
۱-بازاریابی مستقیم
۲-بازاریابی پایگاه داده
۳-مدیریت کیفیت
۴-بازاریابی خدمات
۵-مشارکت مشتریان
مفاهیم:
۱-اعتماد
۲-تعهد
۳-همکاری
۴-ارتباطات
۵-ارزش های مشترک
۶-تعارض
۷-قدرت
شکل۲-۲) مدل جامع بازاریابی رابطه
منبع: ایزکواردو و کیلان، ۲۰۰۵
محبوبیت بازاریابی رابطه­ای به این دلیل است که ساخت روابط با مشتریان هم برای مشتری و هم شرکت مفید و سودآور می­باشد. سازمان­ها در جستجوی منافعی هستند که در نتیجه گسترش روابط با مشتریان به دست می­آورند و در نتیجه می­توانند مزایای رقابتی برای خود فراهم آورند. این برای مشتریان نیز مصداق دارد که در جستجوی منافعی هستند که در نتیجه ارتباط با سازمان به دست می­آورند و با وفاداری خود به این ارتباط پاسخ می­گویند. مزایایی که بازاریابی رابطه­ای برای مشتریان خواهد داشت:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اعتماد: کاهش اضطراب، اعتماد به محصول یا ارائه دهنده خدمت، داشتن احساس وفاداری به ارائه دهنده خدمت
منافع اجتماعی: شناخت کارکنان از مشتریان، آشنایی مشتریان با کارکنان، توسعه روابط دوستانه با کارکنان
منافع خاص: خدمات بیشتر، قیمت های استثنایی، مقدم بودن بر دیگر مشتریان.
۲-۲-۱۱) ویژگی­های بازاریابی رابطه ای
برخی از ویژگی­های بازاریابی رابطه­ای عبارتند از: هم­دلی، اعتماد، دیدگاه بلندمدت و مشارکتی، همبستگی، ارزش­های مشترک، عمل متقابل و ارتباطات
هم­دلی
هم­دلی، یک بعد از روابط تجاری است که به هر دو طرف رابطه امکان می­دهد تا موقعیت موجود را از دید طرف دیگر، مورد بررسی قرار دهند. در واقع، هم­دلی عبارت است ازدرک خواسته ­ها و اهداف طرف دیگر رابطه. برای تقویت روابط، وجود هم­دلی یک شرط ضروری می­باشد.
اعتماد
از مهم­ترین اجزای بازاریابی رابطه­ای اعتماد است، اعتماد به عنوان تمایل به تکیه بر شریک مبادله که مورد اطمینان است، تعریف شده است. اعتماد، بعدی از روابط تجاری درنظر گرفته می­ شود که تعیین کننده­ سطحی است که در آن هر یک از طرفین احساس می­ کنند که می­توانند به درستی به وعده­های طرف مقابل اعتماد کنند و این زمانی شکل می­گیرد که ارزش­های دریافت شده با تعهدات برابری داشته باشند. اعتماد با اجزای دیگر پیوند خورده است که نتیجه­ آن، به وجود آمدن همکاری، ارتباطات و چانه زنی می­باشد. واضح است که هرچه سطح اعتماد بین مشتری و عرضه کننده بالاتر باشد، احتمال ایجاد رابطه­ای بلندمدت یا متوالی، نیز بیشتر است. عدم صداقت و وانمود کردن به هم­بستگی و هم­دلی، باعث از بین رفتن اعتماد خواهد شد که در این صورت، شرط لازم برای بقای رابطه­ بلندمدت با مشتری وجود نخواهد داشت. تعهد و اعتماد در فرایند ایجاد روابط بازاریابی مشارکتی، متغیرهای کلیدی و اساسی هستند. همکاری و مشارکت به وسیله­ مجموعه ­ای از عوامل در ساختار بازار تحت تاثیر قرار می­گیرد. عوامل نظیر: قیمت محصولات، هزینه های فسخ معامله و مزایای متقابل از طریق تاثیر در میزان تعهد به روابط بر میزان مشارکت نیز تاثیر می­گذارند (رضایی و الهی راد، ۱۳۸۷، ص ۹۵).
دیدگاه بلندمدت و مشارکتی در روابط و مزایای متقابل
روابط بلندمدت شامل تعاملات فراوان بین افراد مختلف در کانال توزیع می­باشد. مزایای این روابط برای فروشندگان، ایجاد موانع خروجی برای مشتریان، تکیه بر منابع محدود از طریق تلاش­ های مشترک با مشتریان، کسب منافع از ایده­های مشتریان و تجربیات و بهبود برنامه­ ریزی ظرفیت می­باشد. مزایای حاصل برای مشتری کاهش نگرانی و ریسک در اثر رابطه بلندمدت یا عرضه کننده، حل مشکلات اولیه و سازگاری عرضه کننده با نیازهای خاص مشتری می باشد.
همبستگی
همبستگی، جزء دیگر مبادله تجاری است که بین دو طرف (خریدار-فروشنده) ایجاد می­ شود و در یک وضعیت یکپارچه جهت دست­یابی به هدف مطلوب ایفای نقش می­ کند. وجود این جزء در بازاریابی رابطه ای، موجب توسعه و افزایش وفاداری مشتری می­گردد و به طور مستقیم احساس تعلق به رابطه و به طور غیرمستقیم احساس تعلق به سازمان را ایجاد می­ کند. مشتری به عنوان عضوی از سازمان مطرح می­ شود و در یک همبستگی دو جانبه به سمت هدف حرکت می­ کنند. در این بعد، روابط رسمی بین خریدار و فروشنده به موجب صداقت و دوستی طرفین به سمت روابط غیررسمی میل می­ کند.
ارزش­های مشترک
ارزش­های مشترک، به عنوان یک بعد مهم در ایجاد و تشکیل روابط بین خریدار و فروشنده و نظامی که در آن افراد و گروه­ ها به یکدیگر وابسته شده ­اند، تعریف شده است. ارزش­های مشترک، ناشی از اعتقادات مشترکی است که طرفین مبادله در مورد اهداف، رفتارها و سیاست­ها دارند و این پیوندهای احساسی را به وجود خواهد آورد که زمینه را برای اعتمادسازی و تعهد بیشتر، آماده می­ کند. علاوه بر این، وجود وجوه مشترک بین طرفین مبادله، راه را برای ادامه­ مسیر هموارتر خواهد کرد و محکم­تر شدن ستون­های بازاریابی رابط ای (اعتماد، تعهد، هم­دلی و غیره) را در پی خواهد داشت.
عمل متقابل
عمل متقابل، بعدی از روابط تجاری است که باعث می­ شود تا دو طرف معامله، تخفیف یا مساعدتی را برای طرف مقابل درنظر بگیرند و در عوض، تخفیف یا مساعدتی را در آینده دریافت کنند. عمل متقابل می ­تواند در سه جنبه به هم وابسته از تعامل اجتماعی بین طرفین خلاصه شود: رابطه­ دو جانبه، وابستگی برای مزیت متقابل و برابری ارزش­های مبادله. در این تعامل هر یک از طرفین برای ارضای نیازهای خود به ارزش ارائه شده به وسیله­ طرف مقابل وابسته است اما چیزی که در این بعد اهمیت اساسی دارد، برابری ارزش­های مورد مبادله است و در غیر این صورت، هم­بستگی و هم­دلی لازم برای اعتماد و تعهد وجود نخواهد داشت (قاضی زاده و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۴۱).
ارتباطات
ارتباطات چه به صورت رسمی و چه به صورت غیررسمی به عنوان مبادله و تسهیم اطلاعات به موقع و با معنا میان خریداران و فروشندگان تعریف شده است. ارتباط، به ویژه، اعتماد را به وسیله کمک به حل اختلافات و هم­تراز کردن ادراکات و انتظارات پرورش می­دهد. اطلاعات، لازمه­ی تصمیم گیری است. شاید هرکسی بتواند درک کند که تصمیم ­گیری بدون اطلاعات، یک فاجعه محسوب می­ شود. آن­چه به عنوان ارتباط مطرح می­ شود، دارای ویژگی­های زیر می­باشد: تکرار، فراوانی، با معنا بودن و به موقع بودن.
۲-۲-۱۲) ضرورت ایجاد بازاریابی رابطه­ای
در پی افزایش سریع تعداد تولیدکنندگان و رقابت در تولید کالا و خدمات، سبک بازاریابی معاملاتی عوض شد و بازاریابی محصولات بر پایه ارتباط بلندمدت با مشتریان بنا گردید. عوامل موثر بر ضرورت اجرای بازاریابی رابطه­ای در سه دسته­ی اصلی تقسیم می­شوند:
تغییر رقابت: تغییر شرایط رقابت مانند ورود رقبای جدید به صنعت و جهانی شدن تجارت، ضرورت اجرای بازاریابی رابطه­ای را نمایان می­سازد.
تغییر مشتریان: تغییر مشتریان در مواردی نظیر: افزایش اطلاعات و تجربه­ مشتریان، تغییر سلایق و علایق مشتریان و تغییر عادات خرید (تعویض مارک محصول یا مکان خرید)، ضرورت بازاریابی رابطه­ای را افزون نموده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ب.ظ ]




نمودار ۴-۳-۴ B اثر تزریق آنتاگونیست گیرنده ی ۵-HT1A سرتونینی ((WAY-100635 با غلظت ۵۰ نانومولار و اعمال تحریک تتانیک بر شیب پتانسیل های میدانی در گروه ۵(WAY50). 44
نمودار ۴-۳-۴ C در صد تغییرات دامنه اسپایک های تجمعی(PS)گروه های کیندل قبل از تزریق دارو و بعد اعمال تحریک تتانیک. ۴۵
نمودار ۴-۳-۴ D در صد تغییرات شیب پتانسیل های میدانی(fEPSP) گروه های کیندل قبل از تزریق دارو و بعد اعمال تحریک تتانیک. ۴۵
فهرست علامت‌ها و اختصارها

پتانسیل های پس سیناپسی میدانی Field Excitatory Post-synaptic Potential fEPSP
     
پتانسیل های میدانی تک پالس Local Field Potential LFP
تقویت سیناپسی طولانی مدت Long Term Potentiation LTP
اسپایک تجمعی Population Spike PS
پنتیلن تترازول Pentylenetetrazol PTZ

چکیده
با وجود تحقیقات گسترده در زمینه صرع و تشنج در حدود ۷۵ درصد موارد، دلایل ایجاد تشنج روشن نیست. اما شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد سیستم سرتونرژیک و تحریک گیرنده های سروتونینی شدت حملات تشنجی را کاهش می دهد و شروع تشنجها را به تأخیر می اندازد. با توجه به نقش گیرنده سروتونینی ۵-HT1A در فعالیت سیناپسی و در نتیجه اهمیتی که در مدل های تشنجی دارد، از طرفی با توجه به تشابه مکانیسم های در گیر در ایجاد حملات تشنجی و تقویت طولانی مدت (Long Term Potentiation; LTP) هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش این گیرنده در تقویت سیناپسی ناشی از پنتیلن تترازول (Pentylenetetrazol; PTZ) است. بنابراین آزمایشات بدین ترتیب طراحی شد:۲۰ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن ۳۲۰-۲۲۰ در پنج گروه به صورت تصادفی تقسیم شدند؛ گروه۱ (غیر کیندل): بدون هیچ مداخله ای برای جراحی استرئوتاکسیک آماده شدند. پس از قرار دادن الکترودهای تحریک و ثبات در مکان های مشخص شده، به مدت ۲۰ دقیقه ثبت پایه پتانسیل های میدانی با تک پالس انجام گردید. پس از ثبت پتانسیل های میدانی تحریک تتانیک جهت ایجاد LTP القا شد. پس از اعمال تحریک تتانیک، دوباره ثبت پتانسیل های میدانی به مدت ۲۰ دقیقه انجام گرفت. گروه ۲ (کنترل کیندل): تمام مراحل انجام آزمایش مشابه گروه اول بود با این تفاوت که حیوانات قبل از جراحی طی دوره یک ماهه تزریق PTZ کیندل شده بودند. گروه ۳تا۵(گروه های درمان کیندل): مراحل انجام آزمایش مشابه گروه دوم بود با این تفاوت که آنتاگونیست گیرنده ی ۵-HT1A سرتونینی (WAY-100635) با غلظت ۵/۱۲، ۲۵ و ۵۰ نانومولار تزریق داخل بطنی می شد. همچنین بعد از تزریق آنتاگونیست و قبل از القای LTP 20 دقیقه ثبت پتانسیل های میدانی نیز گرفته می شد.بخش اول نتایج نشان داد که تحریک تتانیک شیب پتانسیل های میدانی (fEPSP) و دامنه اسپایک های تجمعی(PS) را به طور معناداری افزایش می دهد. گروه غیر کیندل و کنترل کیندل پس از اعمال تحریک تتانیک به منظور ایجاد LTP به طور معنی داری متفاوت از یکدیگر پاسخ دادند (p<0.001). همچنین بخش دیگر نتایج نشان داد که تزریق WAY-100635 (با غلظتهای ۵/۱۲، ۲۵ و ۵۰ نانومولار) در گروه های ۳ تا ۵ نسبت به گروه ۲، fEPSP و PS به طور معناداری کاهش پیدا کرد(p<0.001).نتایج کار نشان داد که القای LTP در حیوانات صرعی در حضور آنتاگونیست سرتونینی ۵-HT1A تضعیف می شود به نظر می رسد که آگونیست سروتونینی القای LTP را تقویت و در نتیجه ممکن است در تقویت حافظه و یادگیری افراد صرعی مفید باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کلمات کلیدی: صرع، کیندلینگ، آنتاگونیست گیرنده ۵-HT1A، تحریک تتانیک
فصل اول:
کلیات
۱-۱-مقدمه
صرع[۱] یکی از اختلالات رایج عصبی است که دانش بشری در مورد مکانیسم های ایجاد و درمان قطعی آن هنوز ناقص می باشد. از اینرو با بهره گرفتن از مدل های آزمایشگاهی ایجاد تشنج، مطالعات فراوانی در حال انجام است.
یکی از مدل های ایجاد تشنج، کیندلینگ است که در آن با تحریک مکرر ناحیه خاصی از مغز در حیوانات آزمایشگاهی تشنج ایجاد می شود. به کمک این مدل آزمایشگاهی می توان نحوه ارتباط بین نواحی مختلف مغزی را بررسی کرد، و نقش داروها و مواد شیمیایی مختلف را بر تشنج ایجاد شده در یک ناحیه مشخص مورد بحث قرار داد.
کیندلینگ بهترین مدل برای ایجاد تشنجات موضعی پیچیده می باشد(ستو و همکاران،[۲]۱۹۹۰)؛ در تشنج های موضعی پیچیده منشا ایجاد تشنج معمولا لوب گیجگاهی و سیستم لیمبیک است(گلور[۳]،۱۹۹۲؛ فیشر[۴]،۱۹۸۹). شایع ترین نوع صرع در انسان صرع لوب گیجگاهی[۵] است(انجل[۶]، ۱۹۹۸). در این نوع صرع هیپوکمپ نقش مهمی در عمومی شدن تشنجات دارد. به علاوه نشان داده شده که در صرع لوب گیجگاهی، فیبرهای خزه ای (آکسون سلول های گرانولی شکنج دندانه دار) به مقدار زیاد شروع به جوانه زدن کرده و لایه های سوماتیک و مولکولی شکنج دندانه دار را عصب دهی می کنند(کوهن[۷] و همکاران،۲۰۰۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ب.ظ ]




دانشگاه آزاد اسلامی
واحد نراق
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

دانشکده مدیریت بازرگانی - داخلی
عنوان :
شناسایی وضعیت کیفیت زندگی کاری کارکنان کارخانه‌های
کاشی استان یزد و رابطه آن با تعهد سازمانی
استاد راهنما:
دکتر مجید حسن فینی زاده
نگارش :
علیرضا امین زاده
پائیز ۱۳۹۳

تعهد نامه اصالت رساله یا پایان نامه
اینجانب …………………………………………..دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد ناپیوسته / دکترای حرفه ای / دکترای تخصصی در رشته …………………………………که در تاریخ ……………………..از پایان نامه / رساله خود تحت عنوان …………………با کسب نمره ……………………ودرجه …………………..دفاع نموده ام بدینوسیله متعهدمی شوم :

    1. این پایان نامه / رساله حاصل تحقیق وپژوهش انجام شده توسط اینجانب بوده ودر مواردی که از دستاوردهای علمی وپژوهشی دیگران (اعم از پایان نامه ، کتاب ، مقاله و……) استفاده نموده ام ، مطابق ضوابط ورویه موجود ، نام منبع مورد استفاده وسایر مشخصات آن را در فهرست مربوط ذکر ودرج کرده ام .
    1. این پایان نامه / رساله قبلا برای دریافت هیچ مدرک تحصیلی (هم سطح ، پایین تر یا بالاتر) درسایر دانشگاه ها وموسسات آموزش عالی ارائه نشده است .
    1. چنانچه بعد از فراغت تحصیل قصد استفاده وهرگونه بهره برداری اعم از چاپ کتاب ، ثبت اختراع و ….ازاین پایان نامه داشته باشم ، از حوزه معاونت پژوهشی واحد مجوزهای مربوطه را اخذ نمایم .
    1. چنانچه در هر مقطعی زمانی برخلاف موارد فوق ثابت شود ، عواقب ناشی ازآنرا می پذیرم و واحد دانشگاهی مجاز است با اینجانب مطابق ضوابط ومقررات رفتار نموده ودر صورت ابطال مدرک تحصیلی ام هیچگونه ادعایی نخواهم داشت .

نام ونام خانوادگی :
تاریخ وامضاء :

واحد نراق
صورتجلسه دفاع
با تاییدات خداوند متعال جلسه دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد خانم/آقا
در رشته تحت عنوان:
با حضور استاد راهنما، استاد(استادان)مشاور و هیات داوران در دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق به تاریخ تشکیل شد.در این جلسه پایان نامه با موفقیت مورد دفاع قرار گرفت.
نامبرده نمره __________ با امتیاز دریافت نمود.

    1. استاد راهنما: امضاء تاریخ
    1. استادمشاور(مشاوران): امضاء تاریخ
    1. استاد داور: امضاء تاریخ
    1. مدیرگروه آموزشی: امضاء تاریخ
    1. معاون پژوهش و فناوری: امضاء تاریخ

سپاسگزاری

حمد و سپاس بی کران خداوند متعال را که توانایی انجام این پروژه را بر من سهل و ارزانی داشت. پروردگارا، سپاسگزارم که چراغ علم را فراروی زندگی ام قرار دادی. بر خود لازم می دانم به مصداق حدیث شریف ” من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق” از تمامی عزیزانی که مرا در تدوین این پژوهش یاری دادند تشکر و امتنان داشته و از خداوند متعال سلامتی و توفیق آن ها را آرزومندم.
بر من فرض است ابراز سپاس بی حد از استاد عزیزم، معلم اخلاق، جناب آقای دکتر فینی زاده، در مقام استاد راهنما که در طی این پژوهش با متانت و دقت نظر با راهنمایی های عالمانه و روشنگرانه انجام تحقیق را تسهیل نمودند تقدیر، تشکر و سپاسگزاری می نمایم.
تقدیم به کلیه عزیزانی که مرا در این مسیر یاری کردند.
فهرست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ب.ظ ]