کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



توییتر با شعار» چه کار می کنید؟[۶] «پا به عرصه میدان وب گذاشت، لیکن در نوامبر سال ۲۰۰۹ میلادی این

شعار به» چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟« تغییر نمود. یکی از ویژگی‎های توییتر، محدود بودن به تایپ تنها ۱۴۰ کاراکتر است. این دو شناسه به قدری جدید بود که به سرعت در بین کاربران اینترنت به محبوبیت رسید.

در توییتر علاوه بر افزودن نوشتار می توان فیلم، عکس و صدا را نیز ارسال کرد. شعبه مرکزی آن در سان‎فرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا می‌باشد و دفاتری هم در شهرهای بوستون، نیویورک و سن آنتونیو دارد. توییتر تا پایان اوت سال۲۰۱۱ به ۱۱ زبان زنده دنیا ترجمه شده بود لیکن به منظور افزایش زبان های این شبکه اجتماعی در حال حاضر تیمی متشکل از ۲۰۰ هزار نفر در حال ترجمه آن به سایر زبان های پرطرفدار می‌باشند(تویتر،۲۰۱۲).

توییتر یکی از پرطرفدارترین شبکه های اجتماعی در ایران است. رشد کاربران این وبگاه در خرداد ۸۸ ، همزمان با نا آرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری، به حدی رسیده بود که در سایت الکسا به عنوان چهارمین وبگاه پر بازدید ایرانیان معرفی شد. در حال حاضر، توییتر توسط دولت ایران فیلتر شده است و کاربرانش به طور مستقیم به آن دسترسی ندارند (الکسا[۷]،۲۰۱۲).

حال پس از تعریف شبکه های اجتماعی و تقسیم بندی های موجود در این حوزه، قصد داریم به بیان عملکرد شبکه های اجتماعی در دنیای امروز بپردازیم و ‌به این نکته اشاره نماییم که اصولاً شبکه های اجتماعی به دنبال چه هستند و چه اهدافی را دنبال می نمایند؟

۲-۳ شبکه های اجتماعی مجازی

اصطلاح شبکه های اجتماعی را برای نخستین بار چی ای بارنز[۸] در سال ۱۹۵۴ طرح کرد و از آن پس به سرعت به شیوه ای کلیدی در تحقیقات و مطالعات بدل گشت. در تئوری شبکه اجتماعی سنتی، یک شبکه اجتماعی ‌به این صورت تعریف می شود که یک مجموعه‌ای از نهادهای اجتماعی که شامل مردم و سازمان‌ها که به وسیله مجموعه‌ای از روابط معنی‌دار اجتماعی به هم متصل‎اند و با هم در به اشتراک گذاشتن ارزش‌ها تعامل دارند. شکل سنتی خدمت شبکه اجتماعی بر انواع روابط هم چون دوستی ‌ها و روابط چهره به چهره متمرکز است اما خدمات شبکه اجتماعی امروزه بیشتر بر جامعه مجازی آنلاین و ارتباطات کامپیوتر واسط متمرکز است.

شبکه های اجتماعی اینترنتی پایگاه یا مجموعه پایگاه هایی هستند که امکانی فراهم می آورد تا کاربران بتوانند علاقه مندی ها، افکار و فعالیت های خودشان را با دیگران به اشتراک بگذارند و دیگران هم این افکار و فعالیت ها را با آنان سهیم شوند. یک شبکه اجتماعی، مجموعه‎ای از سرویس‌های مبتی بر وب است که این امکان را برای اشخاص فراهم می آورد که توصیفات عمومی یا خصوصی برای خود ایجاد کنند، یا با دیگر اعضای شبکه ارتباط برقرار کنند، منابع خود را با آن ها به اشتراک بگذارند و از میان توصیفات عمومی دیگر افراد، برای یافتن اتصالات جدید استفاده کنند (بوید و الیسون،۲۰۰۷). به طور کلی در تعریف شبکه های اجتماعی میتوان گفت شبکه‎های اجتماعی سایتهایی هستند که از یک سایت ساده مانند موتور جستجوگر با اضافه شدن امکاناتی مانند چت و ایمیل و امکانات دیگر خاصیت اشتراک‎گذاری را به کاربران خود ارائه می‌دهند. شبکه های اجتماعی، محل گردهمایی صدها میلیون کاربر اینترنت است که بدون توجه به مرز، زبان، جنس و فرهنگ، به تعامل و تبادل اطلاعات می پردازند. در واقع شبکه های اجتماعی برای افزایش و تقویت تعاملات اجتماعی در فضای مجازی طراحی شده‎اند. به طور کلی از طریق اطلاعاتی که بر روی پروفایل افراد قرار می‌گیرد، مانند عکس کاربر، اطلاعات شخصی و علایق(که همه این ها اطلاعاتی را در خصوص هویت فرد فراهم می‎آورد) برقراری ارتباط تسهیل می‌گردد. کاربران می‌توانند ‌پروفایل‌های دیگران را ببینند و از طریق برنامه های کاربردی مختلف مانند ایمیل و چت با یکدیگر ارتباط برقرار کنند(پمپک و همکاران،۲۰۰۹).

۲-۴ شبکه‎های اجتماعی مجازی و عناصر تشکیل دهنده آن

یک شبکه‎ی اجتماعی مجازی، شامل مجموعه ای از سرویس های مبتنی بر وب است که این امکان را برای افراد، شرکتهاو مدیران فراهم می‎آورد که توصیفات عمومی یا خصوصی برای خود ایجاد کنند، با دیگر اعضای شبکه ارتباط برقرار کنند، منابع خود را با آن ها به اشتراک بگذارند و از میان توصیفات عمومی دیگر افراد، برای یافتن اتصالات جدید جستجو کنند(دوناه،۲۰۰۸). وابستگیها می‎توانند روابطی مانند خویشاوندی، تعاملات تجاری و غیره باشند. با توجه به تعاریف ذکر شده برای شبکه های اجتماعی می توان دریافت آنچه شبکه های اجتماعی را از دیگر فضاهای اینترنتی متمایز می‌سازد امکانات اجتماعی موجود در این شبکه ها جهت برقراری اتصال میان افراد است. به عبارت دیگر، در این شبکه ها افراد می‌توانند رفتارهایی اجتماعی داشته باشند، خود را به صورت خلاصه معرفی کنند، با یکدیگر اتصال برقرار کنند، برای یکدیگر پیام یا هدیه های مجازی ارسال کنند، از موارد به اشتراک گذاشته‎ی دیگران استفاده ویا ‌در مورد آن ها اظهار نظر کنند. به عبارت دیگر، اگر چه شبکه های اجتماعی امکانات مختلفی را در اختیار افراد قرار می‌دهند اما هسته اصلی این شبکه ها و نیز دلیل اصلی پیدایش آن ها، برقراریاتصالات میان ‌افراد می باشد .

۲-۵ قدرت پنهان شبکه های اجتماعی

قدرت چیست و منشأ قدرت کجاست؟ این پرسش در هر دوره زمانی می‌تواند پاسخ خاص خود را داشته باشد، چرا که مؤلفه‌ های قدرت، اهرم ها و روش اعمال آن ‌بر اساس واقعیات جاری در بستر جامعه تعریف می شود.

در عصر حاضر، تحت تأثیر جریان رشد پاینده فن آوری های نوین اطلاعات و ارتباطات، مقوله قدرت نیز مفهوم و ماهیت نوینی یافته است. به طور کلی زمانی که درخصوص قدرت صحبت می‌کنیم، توجه به زمینه، اهمیت شایانی دارد. با توجه به اینکه فضای سایبر و شبکه های اجتماعی یک زمینه جدید می‌باشد، لذا موضوع قدرت در آن نیز نیاز به کنکاش نوینی دارد. در چنین وضعیتی پاسخ به پرسش ابتدایی این بخش اهمیت پیدا می‌کند. برای پاسخ دادن ‌به این پرسش، کافیست به بیان قدرت شبکه های اجتماعی در دنیای امروز بپردازیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 09:26:00 ب.ظ ]




در شرایط پیچیده رقابتی امروز، تلاش سازمان‌ها و به ویژه سازمان های پژوهشی و دانش بنیان در جهت کاهش زمان توسعه محصولات جدید و نوآورانه به منظور کسب مزایای رقابتی بلند مدت، افزایش یافته است چرا که در سازمان‌های امروزی کسب مزیت رقابتی بلندمدت منوط به نوآوری در تولید و ارائه محصولات و خدمات می‌باشد(جونز[۱],۲۰۰۳,ص۱۲۵۷). بر این اساس و با توجه به پیچیدگی های موجود در فعالیت‌های تحقیقاتی و دانش بنیان، لازم است که سازمان‌های مذکور توجه کافی به توسعه توانمندی کارکنان خود در حل مسائل پیش رو به شیوه های ابداعانه و نوآورانه داشته باشند.

سازمان‌ها برای مرتفع ساختن مسائل و مشکلات ناشی از تغییرات سریع محیطی و همچنین بهبود روند رشد و توسعه خود ناچار به ایجاد و تشویق زمینه‌های بروز خلاقیت و نواوری در سازمانی و در میان افراد خود باشد ضروری است که این سازمان ها برای ادامه حیات خود در محیط بی ثبات و متغیر کنونی سنت ها و عادت‌های منسوخ گذشته را کنار بگذارد و در پی خلاقیت نواوری و نوجویی مستمر جهت توسعه پایدار خود بوده چرا که معیار اساسی موفقیت سازمان‌ها در این است که چقدر افراد با فکر و خلاقیت تربیت کند. پرورش و گسترش افراد خلاق و نوآور حاصل نمی شود مگر بر اثر وجود بستری مناسب که پرورش و رشد اندیشه را ممکن سازد و آن ها را به مرز آفرینندگی برساند(باقری و چوپانی،۱۳۸۹،ص۱).

بهبود و بازسازی سازمان ‌بر اساس محیط متغییر امروز و زمینه ای که علوم رفتاری کاربردی به وجود آورد، مطرح گردید. تغییرات سریع در محیط سازمان ها که با دگرگونی محیط های اجتماعی همراه بود و منجر با تغییر عمده ای در شیوه زندگی، نیازها و پایگاه ارزش افراد گردیده ایجاب می کرد که ساختار و فرایند های سازمانی انعطاف پذیر تا حدودی جایگزین الگو های سنتی گذشته شوند.سازمان ها جزء سیستم هائی از سیستم اجتماعی هستند که از تغییر و تحول خویش تاثیر می‌پذیرند. فرایند های حل مشکل یعنی راهی که سازمان برای تشخیص و تصمیم گیری درباره فرصت ها و کشمکش های محیط اطرافش طی می‌کند و بهبود بخشیدن به فرایند های حل مشکل با موضوع بهبود بخشیدن به”فرایند های بازسازی” سازمانی که احتمالا مفهوم وسیع تری دارد، در ارتباط متقابل است.”لی پیت” در این باره می‌گوید فرایند نوآوری، خلاقیت و رویارویی با تغییرات مورد نیاز به منظور ایجاد امکان برای سازمان ها که زنده بمانند، با شرایط جدید خود را تطبیق دهند، مشکلات را حل نمایند، و از تجربه ها درس بگیرند (برومند ،۱۳۸۴،صص۵و۱۴۹).

پدیده خلاقیت و نوآوری ، مثل بسیاری از خصیصه های انسانی در آحاد نوع بشر یافت می شود و این انگیزش و شرایط محیطی و فردی است که عامل خلاقیت را آشکار می‌کند خلاقیت به عنوان یک حالت روانی و ذهنی که در قلمرو علم و روانشناسی است ظهور می‌کند و از آنجا که عمده کار و فعالیت انسان در سازمان ها انجام می شود عامل ایجاد و پرورش خلاقیت در محدوده علم و هنر مدیریت قرار می‌گیرد و مدیران می‌توانند ظهور خلاقیت را در سازمان ها با ایجاد زمینه‌های مناسب تسریع و یا با ایجاد فضای نا مناسب آن را عقیم کنند دامنه خلاقیت های بزرگ به آثار بزرگ اجتماعی بر می‌گردد و از قلمرو فرد و سازمان خارج می شود اینجا است که نقش جامعه علی الخصوص دولت در ایجاد زمینه‌های لازم برای ظهور و رشد ابتکارات و نوآوری برجسته است(آقا فیشانی ،۱۳۷۷،ص۱۴).

نوع بشر هنوز می توان در نوعی تنازع بقا دانست که عمل سرنوشت ساز در آن پیشرفت و تغییر و تحول در منابع و فنون است و هر گونه وقفه ای در این زمینه، نتیجه ای جز شکست ببار نمی آورد.

حضرت سلیمان می فرمایند:جایی که دور اندیشی نیست موجبات نابودی مردمان فراهم است.

نوآوری و خلاقیت دست کم برای جامعه سه فایده دارد آن باعث افزایش رشد اقتصادی می شود، بهره وری را بالا می‌برد و باعث به وجود آمدن تکنولوژی، کالا و خدمات جدید می‌گردد واقعیت آینده در زمینه شتاب تغییرات اجتماعی و تکنولوژی دلالت بر مفاهیمی جهت خانواده ها، مؤسسات آموزشی، بازرگانی، صنایع و دولت دارد. حجم اطلاعات و مقدار آموزش لازم برای به دست آوردن مهارت‌های مورد نیاز استفاده از این اطلاعات به سرعت افزایش خواهد یافت. و همچنین همزمان باید ‌در مورد تجدید نظر و بروز در آوردن اطلاعات و مهارت‌ها اقدام گردد.

در حقیقت به علت مواجهه شدن جوامع بشری با مسائل ناگهانی فزاینده وابستگی متقابل بین کشورها ،تحلیل رفتن منابع طبیعی، سرعت فزاینده تغییرات و مسائل متعدد دیگر، نیاز به خلاقیت را اجتناب ناپذیر است (آقا فیشانی ،۱۳۷۷،ص۱۹۱-۱۹۳).

همه سازمان‌ها برای بقا نیازمند اندیشه‌های نو نظرات بدیع و تازه اند. افکار و نظرات جدید همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می‌شوند و آن را از نیستی و فنا نجات می‌دهند. در مسیر تحولات و دگرگونی های جهانی امروز یک نکته مسلم است و آن تفاوتی بارز است که جامعه امروز ما با جامعه فردایمان خواهد داشت. در آینده، ما عصر صنعت را پشت سر خواهیم نهاد و این معنا است که مفاهیمی چون عصر فضا ، عصر ارتباطات ، عصر خودکاری… که متعلق به دوران صنعت بودند، عمرشان به سر می‌آید، و عصری نوین آغاز می شود(الوانی،۱۳۸۶،صص۲۲۹و۲۹۰).

یا متحول شو یا بمیر ولی دنیای واقعی همواره دستخوش تشنج، تحول و دگرگونی است و اگر سازمان یا اعضای آن بخواهد در صحنه پر رقابت ایستادگی کنند باید همواره متحول شوند. در بیشتر سازمان‌ها مدیران در زمره طلایه داران پدیده تغییر به حساب می‌آیند. آنان از مجرای تصمیماتی که می گیرند و رفتار الگو مابانه خود به فرهنگ تغییرات سازمانی شکل می‌دهند برای مثال تصمیمات مدیر در طرح ساختار. عوامل فرهنگی و سیاست‌های منابع انسانی ، به میزان بسیار زیادی ، تعیین کننده سطح یا میزان نوآوری های سازمان خواهد بود. به همین شیوه، تصمیمات، سیاست ها و روش های مدیریت تعیین کننده میزان یا درجه ای است که سازمان می‌تواند عوامل محیطی را درک کند، و خود را با تغییراتی که در این عوامل رخ می‌دهد، سازگار نماید(رابینز، ۱۳۷۸،صص۱۱۱۴و۱۱۵۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ب.ظ ]




    1. – هارت، اچ.ال.آ ، پوزیتویسم و جدایی حقوق و اخلاق، ترجمه ی سید قاسم زمانی، سیاسی- اقتصادی، شماره ی ۱۶۵- ۱۶۶ ،۱۳۸۵ ↑

      1. – برای مطالعه ی بیشتر در این مورد: ر.ک: هارت ، اچ.ال.آ، پوزیتویسم و جدایی حقوق و اخلاق ، ترجمه ی قاسم زمانی ، سیاسی – اقتصادی، شماره ی ۱۶۶ ↑

    1. – فهیمی، ‌عزیزالله، فلسفه ی حقوق، مجله ی پژوهش‌های فلسفی و کلامی ، شماره ۹و۱۰ ، ۱۳۸۶، ص ۱۷۶ ↑

    1. -Cotterrell , Roger, Emile Durkheim: Law in a Moral Domain, Edinburgh University Press, 1999, p .152 ↑

    1. -social fact – ویژگی های ، واقعیت اجتماعی عبارتند از:– شیوه عمل را گویند، چه ثابت و چه غیر ثابت، که قادر باشد خود را بر فرد تحمیل کند.– واقعیت تا زمانی که هستی ای بیرون از ما نداشته باشد، نمی تواند خود را بر ما تحمیل کند.

      – میزان بالایی از اجبار در آن است.

      – در جامعه معین عمومی باشد.

      – در عین حال قائم به خود و مستقل از نمودهای جزئی، وجود داشته باشد.

      – علت تعیین کننده یک واقعیت اجتماعی را باید در میان واقعیت های ماقبل آن جستجو کرد و نه در حالات آگاهی فردی.

      – قواعد اجتماعی مشخص و مبرز از پدیده هاست و به آن مانند شیء می نگرد.

      – واقعیت اجتماعی برای متمایز کردن پدیده ها از ایدئولوژی ها و پیش داوری هاست. تلاش می شود به جای پیشداوری روی صفات خود پدیده تمرکز شود. ( قواعد روش جامعه شناسی، ص ۳۶-۳۸) ↑

    1. – دورکیم ، امیل، جامعه شناسی و فلسفه، ترجمه ی مرتضی ثاقب فر، نشر علم، چاپ اول ،۱۳۹۱، ص ۷۵ ↑

    1. – گ‍وروی‍چ‌، ژرژ، آگاهی جمعی در جامعه‌ شناسی دورکیم، ترجمه فریدون سرمد، نشر کندوکاو،۱۳۹۰، ص ۳۹ ↑

    1. – تامپسون،کنت، امیل دورکم ، ترجمه ی شهناز مسمی پرست ،نشر نی، چاپ اول ، تهران ،۱۳۸۸،صص۵۱-۶۷ ↑

    1. – جامعه شناسی و فلسفه ،همان، ص۸۶ ↑

    1. – جامعه شناسی و فلسفه ،همان، ص ۸۴ ↑

    1. -به نظر دورکیم جامعه ی جدید و نظم اخلاقی بایستی دوشادوش هم حرکت کنند ، اما این همزیستی امر ساده ای نیست و با چالش های دشواری مواجه است . برای درک بهتر کشاکش بین اخلاق و جامعه می توان از نظر دورکیم ‌در مورد دوگانگی طبیعت انسان-جسم و جان- بهره جست . به نظر او زندگی درونی انسان درجدال مداوم دو کشش ناسازگار و نا همسو است : تمایلات احساسی و گرایشات اخلاقی .آبشخور لذت های حسی جسم آدمی است که منشأ خود خواهی و نیز فردگرایی است . حال آنکه عمل اخلاقی از جان انسان که منشاء خاص تمایلات فراگیر و غیر شخصی است ، تغذیه می‌کند.‌بنابرین‏ هر انسان در دو جهان درحال پیکار زیست می‌کند . که اگر هر یک از آن ها نابود گردد انسان تبدیل به حیوان یا فرشته می شود . اما در واقعیت انسان را ازاین دو جهان، گریزی نیست او بایستی با حضور فعال در این آوردگاه با خود آگاهی و رنج وتعادل بین این نیروهای متخاصم همت گمارد . این در گیری مستمر بین دو جبهه ی درونی انسان با توسعه ی تمدن و تجدد خود بخود کاهش نمی یابد بلکه به فعالیت های ‌مسئولانه تر و تلاش‌های جدی تر نیاز منداست تا بتوان این ناسازگاری را در سبز فایل التیام بخشید . (ـدورکیم، امیل، فلسفه و جامعه‏شناسی، ترجمه فرحناز خمسه‏ای، تهران، مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ‌ها، ۱۳۶۰، ص ۹۳) ↑

    1. – جامعه شناسی و فلسفه، همان، ص ۸۴ ↑

    1. – دورکیم، همان ، ص۷۶ ↑

    1. – Durkheim , Emile , Moral education , translated by Everett K .Wilson and Herman Schnure , new york ,Free Press of Glencoe ,1961, p 25 ↑

    1. – همان ، ص ۷۶ ↑

    1. -bien ↑

    1. -همان ، ص ۷۷ ↑

    1. – همان، ص ۹۲ ↑

    1. – Turner, Stephen P, Emile Durkheim: Sociologist and Moralist. Published by: American Sociological Association, (Nov., 1994), p.28 ↑

    1. -Durkheim , Emile , Moral education , translated by Everett K .Wilson and Herman Schnure , new york ,Free Press of Glencoe ,1961, p 118 ↑

    1. – Moral education , p 119 ↑

    1. – همان، ص ۹۵ ↑

    1. – همان ، ص ۹۶ ↑

    1. -کاتوزیان ، ناصر، فلسفه ی حقوق، جلد اول، انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۵۲،صص ۱۴۷-۱۸۰ ↑

    1. – امینی، عباسعلی، حقوق و اخلاق، پایان نامه ، دانشگاه تهران ،دانشکده ی حقوق و علوم سیاسی، با راهنمایی امیرناصر کاتوزیان،۱۳۵۷،ص ۱۴ ↑

    1. – Turner, Stephen P, Emile Durkheim: Sociologist and Moralist , American Sociological Association, (Nov., 1994), p.28 ↑

    1. – دورکیم، امیل، فلسفه و جامعه ­شناسی، ترجمه فرحناز خمسه‌ای، تهران، مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ‌ها، ۱۳۶۰، ص۵۱ ↑

    1. – همان ، ص ۵۲ ↑

    1. ۸۶-دورکیم، امیل، درباره تقسیم کار اجتماعی، ترجمه باقر پرهام، انتشارات کتابسرای بابل، ۱۳۶۹، ص ۹۳ ↑

    1. – همان، ص ۴۲۶ ↑

    1. – درس های جامعه شناسی ، همان، ص ۵۳ ↑

    1. – له مان، جنیفر، ساخت شکنی دورکیم، ترجمه شهنار مسمی پرست، تهران، نی، ۱۳۸۵، ص ۷۴ ↑

    1. – بریث‌ناخ،سیموس، جرم و مجازات از دیدگاه امیل دورکیم، محمدجعفر ساعد،خرسندی،۱۳۸۶، ص ۶۲ ↑

    1. – جامعه شناسی و فلسفه، همان ، ص ۸۵ ↑

    1. جامعه شناسی و فلسفه ، همان، ص ۹۲ ↑

    1. -دورکیم، ‍ام‍ی‍ل‌، تربیت اخلاقی، ترجمه فریدون سرمد، انتشارات مهرویستا، ‏۱۳۹۱ ، ص ۷۸‬‬‬ ↑

    1. -بریث‌ناخ، سیموس، جرم و مجازات از نظرگاه امیل دورکیم، محمدجعفر ساعد، انتشارات خرسندی،۱۳۸۶،ص ۴۸ ↑

    1. – همان ، ص ۵۲ ↑

    1. – هارت ، اچ.ال.آ، آزادی ، اخلاق ، قانون ،محمد راسخ، طرح نو، چاپ دوم،۱۳۸۹، صص ۸۰-۸۴ ↑

    1. – دورکیم، امیل، درباره تقسیم کار اجتماعی، ترجمه باقر پرهام بابل، انتشارات کتابسرای بابل، ۱۳۶۹، ص ۵۲ ↑

    1. – درباره تقسیم کار اجتماعی، همان ، ص۴۲۶ ↑

    1. – هولمز، رابرت ال، مبانی فلسفه اخلاق،مسعود علیا، انتشارات ققنوس، چاپ دوم، ۱۳۸۹، ص ۱۲۶ ↑

    1. – فلسفه و جامعه شناسی، ص۱۱۶ ↑

    1. – هولمز، رابرت ال، مبانی فلسفه اخلاق،مسعود علیا، انتشارات ققنوس، چاپ دوم، ۱۳۸۹، ص ۹۸ ↑

    1. – درس های جامعه شناسی، همان ، ص ۵۷ ↑

    1. – دورکیم ، امیل ، درس های جامعه شناسی ( فیزیک اخلاقیات و حقوق ) ، ترجمه ی سید جمال الدین موسوی ، نشر نی ، چاپ اول ، تهران ۱۳۹۱، ص ۵۳ ↑

    1. – دورکیم ، همان .ص ۵۴ ↑

    1. – Hall, Robert T, Emile Durkheim on Business and Professional Ethics, Published by: Philosophy Documentation CenterVol. 2, No. 1 (Fall 1982), pp. 51-60 ↑

    1. دورکیم ، همان (صص۵۹-۶۶) ↑

    1. – همان ، فیزیک اخلاقیات و حقوق، ص۸۱ ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ب.ظ ]




باولینگ و هاموند( ۲۰۰۸ )، طی سال های ۲۰۰۷- ۱۹۷۹ به ارائه ی مدلی پرداخته‌اند که در آن متغیرهای مربوط به رضایت شغلی در سه دسته ی اصلی قابل تقسیم بندی می‌باشند: الف) متغیرهای پیش آیند که موجبات شکل گیری رضایت شغلی را فراهم می‌کنند متغیرهای مور د بررسی، به عنوان پیش نیازهای رضایت شغلی تلقی شده اند. ب ) همبسته های رضایت شغلی ج) پس آیندهای رضایت شغلی . متغیرهایی می‌باشند که به عنوان پی آمدها و اثرات رضایت شغلی درنظر هستند( زکی ، ۱۳۸۷)

پیش آیندهای رضایت شغلی:

۱- پیچیدگی شغلی:

تنوع مهارت ، هویت شغلی ،اهمیت شغل، خود مختاری

درشغل و بازخورد

۲- استرس های شغلی:

تضادنقش، ابهام در نقش،

فشارهای سازمانی،تعارضات

بین فردی ، تضاد بین کار و خانه

۳- حمایت های سازما نی و

اجتماعی

۴- کامل بودن فرد و سازمان

همبسته های رضایت شغلی:

۱- نگرش های شغلی: تعهد سازمانی، الزام

شغلی، رضایت کارکنان و عدالت سازمانی

۲- فشارهای شغلی : تنش های شغل،

اضطراب، افسردگی، واکنش های هیجانی،

احساس محرومیت و فشارهای جسمانی.

۳-رضایت از زندگی

پس آیندهای رضایت

شغلی:

۱- عملکرد شغلی

۲- رفتار شهروندی

سازمانی

۳- رفتارهای ضد بهره وری

کار

۴- رفتارهای تعاقبی : ترک

خدمت، تمایل به

جابه جایی و غیبت

رضایت شغلی

شکل ۲-۱۱) نمودار انواع متغیرهای پیش آیند، همبسته ها و پس آیندهای رضایت شغلی مدل باولینگ وهاموند (۲۰۰۸)

با توجه به مدل باولینگ و هامون (۲۰۰۸) ، استقلال و خود مختاری و حمایت‌های سازمانی و اجتماعی [ابعاد منابع شغلی] و تضاد نقش ، ابهام نقش و فشارهای سازمانی ، تعارضات بین فردی [ابعاد تقاضاهای شغلی] ، از عوامل تأثیرگذار و به وجود آورنده رضایت شغلی می‌باشند (زکی زاده ۱۳۸۷).

همچنین طبق دیدگاه JD-R، تقاضاهای شغلی انرژی کارکنان را تهی می‌کند، در نهایت منجر به فشار و یا اثرات منفی می شود به عنوان مثال، شاوفلی وهمکارانش (۲۰۰۴) نشان داد که فشار کار و تقاضاهای عاطفی پیش‌بینی کننده قوی برای خستگی که بخشی از فرسودگی شغلی است ، هستند در نتیجه پیش‌بینی می شود که نتیجه تقاضاهای بیش از حد کار، نارضایتی شغلی است چنانچه این تقاضاها ها توسط منابع مناسب جبران نشود آن ها ممکن است به خصوص برای رضایت شغلی زیان آور باشند(رن و همکاران ۲۰۱۳) .

        1. بررسی رابطه بین رضایت شغلی و رفتار غیرمولد :

با توجه به مدل باولینگ و هامون (۲۰۰۸) ، عدم رضایت شغلی از عوامل به وجود آورنده و تأثیر گذار بر رفتارهای غیرمولد و ترک خدمت ، تمایل به جا‌به‌جایی و غیبت می‌باشد (زکی زاده ۱۳۸۷). همچنین با توجه به مدل تقاضا ومنابع شغلی شاوفلی و همکاران (۲۰۰۴)، منابع شغلی می‌تواند به تعدیل اثرات منفی تقاضاهای شغلی کمک کند که این امر موجب افزایش رضایت شغلی می شود. (رن و همکاران ۲۰۱۳) . تحقیقات نشان داده است رضایت شغلی دارای اثر کاهنده بر رفتارهای کاری غیر مولد می‌باشد. ‌بنابرین‏ رضایت شغلی پیش‌بینی کننده ی خوبی برای رفتار غیر مولد می‌باشد. (انجم و همکاران (۲۰۱۳) .

        1. بررسی رابطه رضایت شغلی و درگیر شدن در کار :

طبق الگو رستگار و همکاران (۱۳۹۲) درگیر شدن با شغل ، رابطه مثبت و معناداری با رضایت شغلی کارکنان دارد در این الگو سه بُعد برای سنجش عجین شدن با شغل مورد استفاده قرار گرفته که عبارتند از: انرژی گرفتن، وقف شدن، جذب شدن . همچنین از شش مؤلفه برای سنجش رضایت شغلی استفاده شده است: میزان پرداخت، استقلال کاری، تعامل، شأن و مقام شغلی، وظایف کاری، سیاست‌های سازمانی . نتایج تحقیقات ساکس (۲۰۰۶، ۶۱۱)، لائلِر و هال (۱۹۷۰، ۳۰۵) ، بروک و همکاران (۱۹۸۸، ۱۳۹) ، نوپ (۱۹۹۵،۶۴۵) نیز این رابطه مثبت ومعنی دار درگیر شدن کارکنان در کار و رضایت شغلی را تأیید می‌کند( رستگار ، ۱۳۹۲)

    1. Yoon and Suh ↑

    1. Sharizan Sharkawi et al ↑

    1. Demerouti ↑

    1. Dikshit ↑

    1. et al Hong Ren ↑

    1. Kavishwar ↑

    1. Hafidz ↑

    1. Kanungo ↑

    1. Carson et al↑

    1. Balducci ↑

    1. Schaufeli ↑

    1. Fraccaroli ↑

    1. Counterproductive Work Behaviour: )CWB) ↑

    1. Ariani ↑

    1. Robinson & Bennett ↑

    1. Production deviance ↑

    1. property deviance ↑

    1. political deviance ↑

    1. personal aggression ↑

    1. , Krischer ↑

    1. Job engagment ↑

    1. vigor ↑

    1. dedication ↑

    1. absoption ↑

    1. Job demands ↑

    1. Role Conflict ↑

    1. Job strain ↑

    1. Interpersonal demands ↑

    1. Bonsdorff ↑

    1. Lewchuk ↑

    1. Dean ↑

    1. Autonomy ↑

    1. promotion prospects ↑

    1. Social support ↑

    1. Hughes ↑

    1. Spector et al ↑

    1. Robinson & Bennett ↑

    1. Neuman & Baron ↑

    1. Fox & SpectOR 3 ↑

    1. Giacalone & Greenberg 4۵ Skarlicki & Folger

      ۶ Bies, Tripp & Kramer

      ۷ Knorz & Zapf ↑

    1. Bukhari ↑

    1. Dalal ↑

    1. . Conservation of Resources Theory ↑

    1. . Hobfoll ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ب.ظ ]




و از آن طرف ممکن است طفلى در هنگام زوجیت، نطفه‌اش منعقد شده باشد و آن زوجیت به علتى (طلاق، فسخ، بذل مدت و …) منحل شده باشد و آن طفل در حالى متولد شود که حال زوجیت نبوده، بلکه در حال انحلال نکاح متولد شود، در صورتى که از تاریخ انحلال نکاح تا تولد طفل، بیش از ده ماه نگذشته باشد، طفل، منسوب به آن شوهر است، به شرط آنکه مادر، شوهر دوم اختیار نکرده باشد (مادۀ ۱۱۵۹).

و در همان فرض قبلى اگر مادر، شوهر اختیار کرده باشد و طفل در زمان زوجیت دومى متولد شود، ملحق به شوهرى است که امکان الحاق به آن وجود داشته باشد؛ مثلاً اگر پس از گذشت کمتر از شش ماه از ازدواج دوم، فرزند متولد شود، طبق شرطى که مى‌گوید اقل حمل شش ماه است، این فرزند نیز ملحق به شوهر اول است نه شوهر دوم.

و اگر پس از گذشت بیش از ده ماه از انحلال نکاح اول، فرزند متولد شود، یقینا ملحق به شوهر دوم است و به شوهر اول ملحق نخواهد شد. اما اگر در زمانى متولد شود که امکان الحاق به هر دو شوهر را داشته باشد، مثل اینکه پس از گذشت عده (سه ماه) شوهر کند و با گذشت شش ماه و نیم، فرزندى بیاورد، این طفل ممکن است از آن شوهر اول باشد؛ چون از تاریخ انحلال نکاح تا تولد طفل، بیش از نه ماه و نیم نگذشته است، و ممکن است از آن شوهر دوم باشد؛ چرا که از تاریخ جدید بیش از شش ماه گذشته است. در این صورت بخاطر حمایت از خانواده وکودکان متولد در آن، طفل به شوهر دوم ملحق مى‌شود، مگر آنکه از طریق دیگرى قطع به خلاف حاصل شود، (مادۀ ۱۱۶۰)‌بنابرین‏، شرط الحاق طفلى به پدر از طریق «امارۀ فراش» این نیست که طفل حتما در حال زوجیت زن و شوهر متولد شود، بلکه ممکن است زن در زوجیت شوهر دیگرى باشد و یا رها و آزاد باشد، ولى طفلى که آورده است ملحق به شوهر اولش باشد، لذا معیار تحقق نسب، انعقاد نطفه در حال زوجیت است، نه ولادت طفل در حال زوجیت. پس آن عبارت مادۀ ۱۱۵۸ ناظر ‌به این جهت است که وجود زوجیت و نکاح صحیح، شرط تحقق نسب است و الّا از طریق زنا نسب حاصل نمى‌شود.[۲۳]

حتی قانون مدنی پس از انحلال نکاح وازدواج مجدد زن باز هم تحت شرایطی طفل را ملحق به

شوهراول دانسته است. ماده ۱۱۶۰ قانون مدنی: در صورتی که عقد نکاح پس از نزدیکی منحل شود و زن مجدداً شوهر کند و طفلی از او متولد گردد طفل به شوهری ملحق می‌شود که مطابق مواد قبل الحاق او به آن شوهر ممکن است در صورتی که مطابق مواد قبل الحاق طفل به هر دو شوهر ممکن باشد طفل ملحق به شوهر دوم است مگر آن که امارات قطعیه برخلاف آن دلالت کند.

فرض به وجود آمدن تزاحم هنگامی است زن پس ازعده طلاق (سه ماه) ازدواج کند وشش ماه بعد کودکی بدنیا بیاورد.در این فرض الحاق به هر دوشوهرممکن است قانون‌گذار برای حمایت از طفل اورا ملحق به شوهر دوم می‌داند .

طبق ماده ۱۱۶۱ قانون مدنی هرگاه شوهر صریحاً یاضمناً اقرار به ابوت خود کرده باشد دعوی نفی ولد از او مسموع نخواهد بود .

سکوت شوهری که هنگام تولد طفل حضور داشته و انتساب فرزند را به خود نفی نکرده، ممکن است اقرار ضمنی تلقی گردد. [۲۴]

طبق ماده ۱۱۶۲قانون مدنی دعوی نفی ولد باید در مدتی که عادتاً پس از تاریخ اطلاع یافتن شوهر از ولادت طفل برای امکان اقامه دعوی کافی می‌باشد، اقامه گردد.

در هر حال، دعوی مذبور پس از انقضای دو ماه از تاریخ اطلاع یافتن شوهر ‌از تولد طفل مسموع نخواهد بود .

‌بنابرین‏ اگر شوهر پس از از انقضای دو ماه که از تولد طفل آگاهی یافت، اعتراض به آن نکند،آن طفل منسوب به شوهر است و دیگر دعوی نفی ولد از او مسموع نخواهد بود. مطابق مواد فوق شروط تحقق رابطه قانونی پدر وفرزند عبارتند از که زوجیت قانونی و نیز گذشتن حداقل شش ماه و بیشتر از ده ماه از زمان لقاح تا زمان تولد طفل.[۲۵]

۲: اثبات نسب ناشی از نزدیکی به شبهه

ممکن است زن یا مرد به علت اشتباه با کسی نزدیکی کندکه فکر می کرده همسر اوست. اگر در نتیجه این نزدیکی حملی به وجود آید که نسب او مورد تردید قرار گیرد، قانون مدنی به بررسی این مورد پرداخته و نسب طفل را مشخص ‌کرده‌است .

طبق ماده ۱۱۶۴ قانون مدنی برای اثبات نسب طفل به وجود آمده از نزدیکی به شبهه نیز همان مواردی

که طفل ناشی از نکاح قانونی به وجود می‌آید، در نظر گرفته شده است، یعنی برای اینکه حمل منتسب به مردی گردد که به اشتباه با زنی نزدیکی ‌کرده‌است، باید ازتاریخ نزدیکی تا زمان تولد کمتر از شش ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد .البته قانون‌گذار شرط دیگری نیز در این مورد در نظر گرفته وطفل را ملحق به کسی دانسته که در اشتباه بوده و در صورتی ملحق به هر دو دانسته که هر دو در اشتباه باشند . ماده ۱۱۶۴ قانون مدنی مقرر می‌دارد :احکام مواد قبل (۱۱۵۸ الی ۱۱۶۳) ‌در مورد طفل متولد از نزدیکی به شبهه نیز جاری است اگر چه مادر طفل مشتبه نباشد.

ماده ۱۱۶۵ قانون مدنی:«طفل متولد از نزدیکی به شبهه فقط ملحق به طرفی می‌شود که در اشتباه بوده و در صورتی که هر دو در اشتباه بوده‌اند ملحق به هر دو خواهد بود.» البته در نزدیکی به شبهه فقط جهت حمایت از جنین یا طفل به وجود آمده از چنین رابطه ای باید گفت:با توجه به تحلیل ماده ۱۰۴۵
نمی توان نسب طفل را ملحق به شخصی که در اشتباه نبوده ندانست و بهتر است کلمه ملحق نشدن را به معنای دیگری تعبیر کرد.

انتساب طفل بهر یک از شوهر و واطى بشبهه باید مورد رسیدگى قرار گیرد، زیرا از نظر حقوقى امارۀ فراش در نزدیکى بشبهه، مانند امارۀ فراش در نکاح صحیح جارى می‌گردد. موجب اجراء امارۀ فراش در نزدیکى بشبهه آن است که واطى بشبهه در اثر جهل بحرمت عمل خود، مرتکب عمل حرامى نشده و نسب او محترم است و انتساب طفل باو عفت خانوادگى را جریحه‌دار نمینماید. در این امر فرقى نمیکند که زن جاهل بحرمت نزدیکى با مرد باشد یا آنکه عالم بوده است. ‌بنابرین‏ براى رسیدگى بانتساب طفل بهر یک از شوهر و واطى بشبهه، نسب طبیعى او در نظر گرفته می شود تا معلوم گردد حقیقه طفل از کدام یک به وجود آمده است (یعنى اقل و اکثر مدت حمل از تاریخ نزدیکى نسبت بهر یک از آن دو احتساب می شود) بر خلاف موردى که مرد اجنبى بزنا با زن شوهردارى نزدیکى نموده باشد که امارۀ فراش نسبت بشوهر حکم فرما است و بچه از آن او شناخته می شود، مگر آنکه امارۀ فراش که ملاک انتساب طفل بشوهر است جارى نشود و یا بوسیلۀ آزمایشهاى پزشکى ثابت گردد که طفل از آن شوهر نیست، زیرا به دستور ماده ۱۳۲۳ ق. م امارات قانونى معتبر است مگر آنکه دلیل بر خلاف موجود باشد.در رسیدگى بفرع بالا (نزدیکى بشبهه با زن شوهردار) یکى از سه فرض زیر پیش مى‌آید:

الف- هرگاه تولد طفل از تاریخ نزدیکى زن با شوهر خود کمتر از شش ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد‌

و بجهتى از جهات مانند احتساب اقل و اکثر مدت حمل نتوان طفل را از مرد اجنبى دانست، طفل از آن شوهر است، زیرا امارۀ فراش منحصراًً نسبت بشوهر حکمفرما می‌باشد.

ب- هرگاه تولد طفل از تاریخ نزدیکى مرد اجنبى با زن کمتر از شش ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد‌

و بجهتى از جهات مانند مسافرت و بیمارى شدید بوسیلۀ احتساب اقل و اکثر مدت حمل نتوان طفل را ملحق بشوهر دانست، طفل از آن مردى است که بشبهه نزدیکى نموده است، زیرا امارۀ فراش منحصراًً نسبت بواطى بشبهه جارى می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:25:00 ب.ظ ]