کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



‌بنابرین‏،یادداشت پیش رو به دنبال تببین چرایی آسیب پذیر بودن بالقوه زنان در نقش بزه دیده است با تأکید بر عنصر کار یا در ارتباط با محیط کار.

خشونت در محیط کار یا خشونت مرتبط با محیط کار یکی از مشکلات و مسائلی است که بیشتر از انکه در حوزه ی نظری نگران کننده باشد در حوزه ی عمل و اجرا است که پای عدالت را به میان می کشد. سازمان بین‌المللی کار طی تحقییقاتی صاحبان برخی از مشاغل از جمله رانندگان تاکسی ، کادر بیمارستانی ، معلمان ، مدد کاران ، صندوقداران بانک ، مغازه دارها و مهاجران را بیشتر در معرض خشونت دانسته است. اما سازمان تاکیید ورزیده است که خشونت از نظر ” جنسیت ” ، زنان را بیشتر تهدید می‌کند.

هرچند تعریف کلی خشونت مرتبط با کار هنوز در حیطه ی بین‌المللی مورد توافق قرار نگرفته است ، اما جلسه ای تخصصی توسط کمیسیون اروپایی در دوبلس در می ۱۹۹۶ در تلاش برای تعریف این امر صورت گرفت:” وقایعی که در آن اشخاص مورد خشونت ، تهدید یا آزار در شرایط مرتبط با کارشان قرار می گیرند و مستلزم یک چالش تلویحی یا غیر تلویحی ‌در مورد امنیت ، رفاه و سلامتی آن ها می باشد. “

با عبور از این تعریف ، به چند متغیر در ارتباط با خشونت در محیط کار که موجب شده است ” زنان ” در محاسبه گری بزهکاران یک ” بزه دیده ی ایده آل” محسوب بشوند اشاره می‌کنیم :

۲-۱۱-۱ متغیرهای موقعیتی

زمان و مکان دو متغیر مهم در تجربه ی زیست زنان است. به عنوان مثال ، ” شب” در زندگی و برنامه ریزی زنان فارغ از ویژگی های فردی واجتماعی نقش مهمی را ایفا می‌کند. کار شبانه در ادارات و کارخانه‌ها و شرکت های خصوصی به علت کاهش حضور ناظران رسمی و غیر رسمی زمینه ی مناسب را برای بزه دیدگی زنان فراهم می آورد.

با این حال عدم ذکر ممنوعیت کار شبانه برای زنان یکی از انتقادهاییست که عده ای از حقوق ‌دانان به قانون کار زنان وارد می‌دانند. هرچند در مقاوله نامه های بین اللمللی قدیمی به اصل ممنوعیت کار شبانه و مستثنیات آن اشاره شده است و برخی کشورهای اسلامی نیز مانند مصر ولبنان ممنوعیت کار شبانه را پذیرفته اند و تصریح کرده‌اند، با این حال عده ای عدم ممنوعیت کار شبانه را همگام با تحولات بین‌المللی دانسته و قابل دفاع می‌دانند. واقع شدن محل کار در مناطق نا امن دور از شهر یا در مرکز و نزدیک به شهر ، خلوت یا شلوغ بودن منطقه محل کار ، شناخته یا ناشناخته بودن محلات نزدیک به محل کار و … میزان بزه دیدگی زنان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

۲-۱۱-۲-ویژگی های ظاهری زنان

هرچند در نظر مطلوب نیست که ویژگی ظاهری زنان در نحوه ی استخدام و یا میزان بزه دیده واقع شدن آن ها تاثیر بگذارد اما طبق پژوهش صورت گرفته ‌در مورد زنان شهر تهران در محدوده سنی ۱۹ تا ۶۰ سال ، از نظر ۶۶% مصاحبه شوندگان ویزگی ها و جذابیت های ظاهری می‌تواند نقش مهمی در بزه دیدگی زنان ایفا کند.(سهیلا صادقی- زهرا میر امینی).

از اینرو بسیاری از زنان در محیط مرتبط به کار برای افزایش مصونیت و حتی حفظ امنیت شغلی و کاهش بزه دیدگی(به ویژه مزاحمت های جنسی) به راهکارهای فردی روی می آورند و با افزایش پوشش و مراقبت رفتاری به دنبال امنیت شغلی و کاهش بزه دیده گی پیش می‌روند. فیزیک و وضعیت جسمانی نیز در برخی جرایم خشونت آمیز مثل آدم ربایی (که کمتر در محیط کار اتفاق می افتد ) و یا تجاوزات جنسی نقش مؤثری ایفا می‌کند.

۳-۱۱-۲-سبک مدیریتی

محل کار (به عنوان عنصری از فرایند تکوین جرم که زن بزه دیده در آن موقعیت قرار دارد) اگر به شکل ” مشارکتی” مدیریت شود، و گفت و گو و ارتباط همسطح و موازی و دسترسی آسان به مدیریت اصلی و طرح مشکلات کاری به شکل جمعی از ویژگی های مدیریت باشد، آنگاه بزه دیدگی زنان نیز کاهش خواهد یافت و زنان کمتر در معرض خشونت کاری واقع می‌شوند.
اما در مدیریت ” سلسلسه مراتبی” که نابرابری قدرت و مناسبات در محیط کار نهادینه شده است ، زنان را در موقعیتی قرار خواهد داد که مورد تهدید برای از دست دادن فرصت شغلی یا مورد تشویق برای ارتقا شغلی باشند. ‌و غالبا در ساختار اداری هرم وار ایجاد بستر و فرصت بزه به ویژه علیه زنان بیشتر به چشم می‌خورد.

در مدیریت اداری هرم وار زنان مورد بزه واقع شده یا در معرض بزه، به علت فاصله ی فضای گفت وگو با کارفرما و نگرانی همیشگی از دست دادن موقعیت شغلی، حفظ امنیت شغلی را به مطرح نمودن پدیده ی خشونت با کارفرما یا مراجع صالح ترجیح می‌دهند. حتی گاها به اعمال این خشونت پنهان تن می‌دهند که نهایتاً با تکرار و استمرار آن ممکن است به پدیده ی” کار گریزی” منجر گردد.

در نهایت از آنجایی که در اعلامیه رفع خشونت علیه زنان در سال ۱۹۹۲ مصوب مجمع عمومی ، از تمام دولت ها خواسته شده است برای منع و مجازات هر گونه خشونتی علیه زنان اقدامات ضروری در پیش بگیرند و با توجه به حضور بیشتر زنان در فضای کار و اشتغال جامعه ، توجه بیشتر به ” بزه دیدگی زنان در ارتباط با کار” نیازمند توجهات اجرایی، تقنیینی و جامعه شناسانه بیشتری می‌باشد.

بعضی قوانین در کشور ما خشونت زا هستند. مثل بخش هایی از قانون مجازات اسلامی پیشین که حالا قانون جدید جای آن را گرفته است. در قانون قبلی گفته می شد اگر مردی همسر خود را در فراش (بستر) با مرد دیگری ببیند، اجازه دارد همسر خود را بکشد که می بینید چطور عرصه برای قتل های ناموسی باز شده است. یا بحث ازدواج های اجباری و زود هنگام دختران که از مصادیق خشونت در خانواده است که می بینیم ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی اجازه نکاح صغیره را داده است و می‌تواند به خشونت علیه زنان منجر شود. متاسفانه ماده ۵۰ قانون حمایت از خانواده ‌به این موضوع پرداخته و زمینه بروز خشونت علیه دختران را مهیا ‌کرده‌است. ماده ۱۱ قانون مدنی می‌گوید شوهر می‌تواند زن را از اشتغال به هر شغلی که منافی مصالح خانواده باشد، منع کند و این منع می‌تواند منجر به اعمال خشونت شود. یکی از ایراداهایی نیز که من به لایحه تامین امنیت زنان دارم، این است که یک سری نهادهای جدید را مورد تأکید قرار داده، اما ‌به این که قوانین موجود باید اصلاح شود، توجه نکرده است.

در کشور ما همه قوانین با شرع گره خورده و از آنجا که در اسلام ما موضوعی به نام تمکین داریم، ماده ۱۱ و ۱۵ قانون مدنی ‌به این اشاره داردکه زن می‌تواند در صورتی که خوف ضرر مالی و جانی داشته باشد، خانه را ترک کند و مسکن جداگانه برای خود تهیه کند. در حالی که زنان ما وقتی با استناد ‌به این مواد، خانه را ترک می‌کردند، ‌بر اساس خواست شوهر و ارائه دادخواست او به دادگاه، ملزم به تمکین می شدند. این ها واقعیت هایی است که در جامعه ما وجود دارد، همچنین برداشت های سلیقه ای که از شریعت و فقه شیعه شده و به اسلام تعمیم داده می‌شود که در نهایت می بینیم همه ظلم هایی که به زن می شود، به نام دین تمام می شود.

۱۲-۲- پیشینه تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 09:50:00 ب.ظ ]




نظریه­ های مختلفی در تبیین خلاقیت وجود دارد. هنسی و آمابیل (۱۹۸۷) معتقد است که خلاقیت پدیده­ای اجتماعی است و از نیاز­ها، مقتضیات جامعه و شرایط خانوادگی برمی­خیزد.عده­ای دیگرنظیر تورنس (۱۹۷۹) معتقدند که خلاقیت یک اثر شخصیتی است؛ یعنی به عواملی نظیر انگیزش، هیجان، عواطف، احساسات، تجربه­ها و یاد­گیری­های شخصی وابسته است. عده­ای نیز مانند گیلفورد (۲۰۰۵) معتقدند که خلاقیت بعدی فرا­شناختی دارد و با فرایند های عالی ذهنی نظیر تفکر، هوش، تخیل و پردازش اطلاعات ارتباط دارد. گروهی هم مانند استرنبرگ (۲۰۰۹) و میهالی (۲۰۰۷) معتقدند که خلاقیت پدیده ای چند متغیری است یعنی عواملی نظیر جامعه، خانواده، شخصیت و توانایی‌های شناختی همزمان بر آن تأثیر می­ گذارد.

۱-۵ تعاریف نظری و عملیاتی متغیر­ها

۱-۵-۱تعریف مفهومی راهبرد­های فراشناختی:

فلاول بیان می­­کند که فراشناخت، دانش فرد درباره فرایندهای شناختی خود است، و در بر گیرنده­­ی به عمل در آوردن، سامانیدن و هماهنگ کردن مجموعه­ این جریان­هاست. فراشناخت انواع آگاهی درباره شناخت­ها یا فرایند­های اجرایی تصمیم ­گیری است که موجود انسانی باید هم فرایند­های شناختی را انجام دهد و هم پیشرفت آن را بررسی کند. (بران و همکارانش، ۱۹۸۰)

۱-۵-۲تعریف مفهومی خلاقیت:

فرایندی روانی فرض شده­است، که در آن به حل کردن، ایده پروری، مفهوم سازی، خلق اشکال هنری، نظریه ­ها یا تولیدات یگانه و بدیع اقدام می­ شود. در واقع بر اساس این تعاریف یکی از ملاک های متمایز فکر خلاقه از افکار غیر خلاقه اصل یگانه و ابداعی بودن فرض شده­است. (پیر خائفی،۱۳۸۴)

۱-۵-۳تعریف مفهومی خود پنداره تحصیلی:

شبکه ­ای از عقاید و باور­های مثبت و منفی ‌در مورد خود، پذیرش یا رد خود ‌می‌باشد. خود پندارۀ تحصیلی نیز فرایند شکل­ گیری ارزشیابی از خود پندارۀ متأثر از تجربه ­های آموزشی دانش آموزان و تفسیر محیط آموزرسی آن ها­ست. چرا که هر فرد در ذهن خود، تصویری از خویشتن دارد، به عبارت دیگر، ارزشیابی کلی فرد از شخصیت خویش را «خود پنداره» یا «خود انگاره» می­نامند. این ارزشیابی ناشی از ارزشیابی­های ذهنی است که معمولاّ از ویژگی­های رفتاری خود به عمل می­آوریم. در نتیجه، خودپنداره ممکن است مثبت یا منفی شود.

۱-۵-۴ تعریف عملیاتی راهبرد­های فراشناختی:

در این تحقیق راهبرد­های فراشناختی شامل آموزش فنون خود نظم­دهی TREE سکستون و همکاران(۱۹۸۸) ‌می‌باشد و شامل ۵ فرایند برنامه­ ریزی، سازمان­دهی، نوشتن، ویرایش و اصلاح بوده که از طریق تولید و فعال کردن زمینه دانش، دانش ­آموزان از طریق یادداشت جملات، ذکر دلایل فرضیه، بیان درستی فرضیه و تدوین متنی برای پایان نتیجه ­گیری از فرضیه در طی ۱۰ جلسه می‌باشد.

۱-۵-۵ تعریف عملیاتی خلاقیت:

در این تحقیق خلاقیت شامل یک بستۀ آموزشی شامل دست­سازه­ های خلاقیت به صورت عملی است و در طی ۱۰ جلسه از افراد خواسته می­ شود تا به کمک ابزار ووسایل که عمدتاًٌ در محیط زندگی به وفور یافت می­شوند خلاقانه به تولید ایده یا شی خاص بپردازند.

۱-۵-۶ تعریف عملیاتی خودپندارۀ تحصیلی:

در این تحقیق شامل نمره­ای است که دانش ­آموزان در آزمون خودپندارۀ تحصیلی (دلاور،۱۳۷۲) کسب ‌می‌کنند و حداکثر نمرۀ اکتسابی ۱۲۰ ‌می‌باشد.

۱-۶ متغیر­های تحقیق:

– متغیر­ مستقل: آموزش راهبرد­های فراشناختی، آموزش خلاقیت

-متغیر وابسته: خودپندارۀ تحصیلی

-متغیر کنترل: منطقۀ آموزشی، جنسیت، سن وپایه تحصیلی

-متغیر مداخله­گر: شخصیت دانش­­آموزان، سوابق ‌و پیشینه تجارب دانش ­آموزان

فصل دوم: مبانی نظری پژوهش و پیشینه تحقیق

فصل دوم:
مبانی نظری پژوهش و پیشینه تحقیق

۲-مقدمه :

این فصل در دو بخش مبانی نظری و پیشنه­ی تحقیق ارائه خواهد­­شد. در بخش مبانی نظری تعاریفی از خلاقیت، فراشناخت و خود پندارۀ تحصیلی بیان می شود، در قسمت بعدی بخش مبانی نظری در باره­ی انواع روش­های آموزش فراشناخت و خلاقیت مطالبی ذکر خواهد­شد و در پایان فصل تحقیقاتی که در ایران و در خارج از کشور در باره­ی فراشناخت، خلاقیت و خود پنداره تحصیلی انجام شده به اختصار شرح داده خواهد­شد ضروری است اشاره شود. به دلیل جدید بودن موضوع پژوهش حاضر به خصوص در حیطۀ فراشناخت، تحقیقات زیادی که این موضوع را کاملاً پوشش دهد وجود ندارد، بنابر­این محقق تلاش کرده­است نزدیک­ترین تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده، جمع‌ آوری و ارائه دهد.

۲-۱تعریف فراشناخت

فراشناخت[۷] ابتدا توسط فلاول[۸]مطرح شد تنها به تبیین و توجیه دانش فرد ‌در مورد فرآیندها و تولیدات شناختی و نظارت بر این فرآیندها بپردازد. فراشناخت به آگاهی انسان از نظام شناختی خود و کنترل و نظارت به آن گفته می­ شود. به سخن دیگر فراشناخت، دانش یا آگاهی فرد از نظام شناختی خودش یا دانستن در باره­ی دانستن است. دانش فراشناختی یاری می­ کند تا هنگام یادگیری و دانستن امور، شخص پیشرفت خود را در نظر بگیرد همچنین این دانش کمک می‌کند تا نتایج تلاش­ها ارزیابی شود و میزان تسلط بر مطالبی که خوانده شده، سنجیده شود. (سیف، ۱۳۹۲).

تعاریف مختلفی از فراشناخت ارائه شده­است که به درک بهتر آن کمک می­ کند از جمله : دانش فرد در باره­ی فرآیندهای شناختی خود و فرایند سازمان­دهی و هماهنگ کردن مجموعه ­ای از جریان­ها (فلاول، ۱۹۸۸) تفکر در باره­ی تفکر (براون[۹] ۱۹۸۴) شناخت (براون و دولاچ[۱۰]، ۱۹۸۷)، آگاهی فرد از فراینده­ها و راهبردها شناختی­اش (فلاول، ۱۹۸۸)، و هر گونه دانش یا فعالیت شناختی که موضوع آن شناخت یا تنظیم شناخت باشد با توجه به تعاریفی که ارائه شد ‌می‌توان گفت «فراشناخت، مجموعه دانش و فرآیندهایی است که کنش­های شناختی فرد را نظارت هدایت و کنترل ‌می‌کنند و در واقع به مدیریت فعالیت­های شناختی می­پردازند (به نقل از کارشکی، ۱۳۷۹).

۲-۱-۱ راهبردهای فراشناختی

راهبردهای فراشناختی، مهارت­ های اجرایی هستند که موفقیت فعالیت یادگیری را ارزیابی ‌می‌کنند (اوملی و کهات[۱۱]، ۱۹۹۰به نقل ازعاطی نژاد،۱۳۹۱)

راهبردهای فراشناختی اساسی، شامل ربط دادن اطلاعات جدید به اطلاعات قبلی انتخاب راهبردهای تفکر، برنامه­ ریزی، نظارت، و ارزیابی فرآیندهای تفکر می­ شود (دیرکس[۱۲] ، ۱۹۸۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:50:00 ب.ظ ]




– تحلیل سود بخشی مشتریان

سیستم های هوش تجاری می‌تواند سودبخشی کلی هر مشتری را در زمان حال و در دراز مدت تعیین نمایند و مبنایی را برای فروش پر منفعت تر پیشنهاد می نمایند.علاوه بر این فروش را برای مشتریان پرسود بیشینه مکی کند و هزینه هارا برای مشتریان کم سود کاهش می‌دهند.از این گذشته روش هایی را جهت بیشینه نمودن سود و محصولات و سرویس ها ی جدید فراهم می‌سازد.(محقر ودیگران؛۱۳۸۹)

– به دست آوردن و حفظ مشتری

هوش تجاری علاوه بر کمک به بانک ها برای به دست آوردن مشتریان جدید، به حفظ مشتریان جدید نیز کمک می‌کند.کسب و حفظ مشتری برای هر صنعتی یک عامل اساسی است.امروزه مشتریان برای انتخاب بانکی به منظور انجام فعالیت های اقتصادی خود، گزینه ای متعددی دارند در صورتی که مسئولین نتوانند توجه کامل مشتریان را جلب کنند، مشتری به راحتی می‌تواند بانکی را پیدا کند که توقعاتش را برآورده سازد (نبوی چاشمی و محمودی ; ۱۳۸۹).

۲-۱-۷) اثر بخشی هوش تجاری

هوش تجاری به فرایند تبدیل داده های خام به اطلاعات تجاری و مدیریتی اطلاق می ‌گردد که به تصمیم گیرندگان سازمان کمک می‌کند تا تصمیمات خود را بهتر و سریعتر گرفته و بر اساس اطلاعات صحیح، عمل نمایند.داده ها با ورود به سیستم هوش تجاری، مورد پردازش قرار گرفته و تبدیل به دانش می‌شوند، سپس دانش به دست آمده مورد تحلیل قرار گرفته و از نتایج تحلیلی آن، مدیران در تصمیم گیری خود بهره گرفته و اقداماتی را جهت بهبود عملکرد سازمان انجام می‌دهند.

اثربخشی سیستم هوش تجاری نشان می‌دهد که این سیستم به اهداف مور د نظر خود دست یافته و نیازهای اطلاعاتی سازمان را برآورده می‌کند.اثربخشی هوش تجاری حاصل مقایسه نتایج حاصل شده با اهداف از پیش تعیین شده هوش تجاری در سازمان است ( Cheng; 2009).

۲-۱-۸) ارزیابی هوش تجاری

اندازه گیری عملکرد هوش تجاری عرصه تحقیقاتی فعالی است که سالانه تعداد زیادی از آثار تحقیقاتی منتشر شده را به خود اختصاص می‌دهد.اکثر نویسندگان در حیطه ارزیابی عملکرد هوش تجاری، آن را به عنوان یک مسئله پیچیده قلمداد می‌کنند.چراکه برای ارزیابی عملکرد، یک سیستم باید از نقطه نظرات مختلف مورد بررسی قرار گیرد.شیوه سنتی اندازه گیری عملکرد صرفا اندازه گیری مالی را مورد بررسی قرار می‌دهد که امروزه به دلیل اینکه بسیاری از مسائل را نادیده می‌گیرد مورد انتقاد است.در دیدگاه سنتی، مهمترین هدف ارزیابی، قضاوت و یادآوری عملکرد می‌باشد در حالی که در دیدگاه نوین، فلسفه ارزیابی بر رشد و توسعه و بهبود ظرفیت ارزیابی شونده متمرکز شده است.رویکرد نوین، آموزش، رشد و توسعه ظرفیت های ارزیابی شونده، بهبود و بهسازی افراد و سازمان و عملکرد آن، ارائه خدمات مشاوره ای و مشارکت عمومی ذینفعان، ایجاد انگیزش ومسئولیت پذیری برای بهبود کیفیت و بهینه سازی فعالیت ها و عملیات را هدف قرار داده و مبنای آن را شناسایی نقاط ضعف و قوت و تعالی سازمانی تشکیل می‌دهد ( حقیقت منفرد و رضایی ؛۱۳۹۰).

ارزیابی هوش کسب و کار دو هدف کلی را دنبال می‌کند.اولین و معمول ترین هدف اندازه گیری هوش کسب و کار اثبات ارزش آن جهت سرمایه گذاری می‌باشد.در واقع مدیران و مدیران ارشد با توجه به اینکه انتخاب و استفاده از هوش کسب و کار یک رویکرد نوین می‌باشد، نیاز دارند با ارزیابی به منطقی و صحیح بودن انتخاب خود پی ببرند کمک به فرایند توسعه هوش کسب و کار و اطمینان از این موضوع که محصولات هوش کسب و کار نیازمند ی ها و مقتضیات واقعی سازمان و کاربران را تأمین می کند، علت و هدف دوم اندازه گیری و ارزیابی هوش کسب و کار را تشکیل می‌دهد.برای پاسخ به سؤال چگونگی اندازه گیری هوش کسب و کار، می بایست ابتدا ‌به این سؤال پاسخ داد که منظور از ارزش مورد اندازه گیری چیست و این ارزش برای چه کسی مطرح است.ممکن است برخی ارزش هوش کسب و کار را در مزایای کلی برای سازمان بدانند و گاه این ارزش را در رضایت تصمیم گیرنده جستجو نمایند(۲۰۱۰ ؛ Hribar).

اندازه گیری عملکرد می‌تواند برای شناسایی عواملی که باید اندازه گیری شود و در عین حال تعریف اجزای مورد استفاده برای تعیین عملکرد مورد استفاده قرار گیرد.مبانی اصلی اندازه گیری عملکرد معمولادر چهارچوب های مختلف اندازه گیری مشابه است.معیارهای اندازه گیری عملکرد بر اساس دیدگاه کلی و استراتژی سازمان انتخاب می‌شوند( حقیقت منفرد و رضایی؛۱۳۹۰).

ارزیابی ارزش یک هوش کسب و کار دو جنبه اصلی را می بایست پوشش دهد که عبارتند:

۱- هزینه های به کارگیری هوش کسب و کار چه مقدار است؟

۲- به کارگیری هوش کسب و کار چه مزایایی دارد؟

اندازه گیری هزینه به کارگیری هوش کسب و کار مانند پیاده سازی سیستم های نرم افزاری و سخت افزاری از طریق مدل های هزینه کلی مالکیت قابل اندازه گیری می‌باشد اما انداز هگیری مزایای هوش کسب و کار به سادگی هزینه آن نمی باشد.مزایای غیر ملموس و غیرمالی مانند کیفیت و گاه اثربخشی زمانی مواردی هستند که این انداز هگیری و ارزیابی را دشوار می نمایند.البته می توان با در نظر گرفتن یک فاصله زمانی این مزایای غیر ملموس را در مزایای ملموس مالی جستجو نمود.یکی دیگر از روش های جایگزین اندازه گیری که می‌تواند دقیق تر نیز باشد, اندازه گیری اثربخشی است که از طریق درک رضایت مشتری (تصمیم گیرنده) قابل انجام است.این رضایت می‌تواند از طریق سؤالاتی ‌در مورد میزان افزایش اعتماد به نفس تصمیم گیرنده با بهره گرفتن از هوش کسب و کار یا به موقع بودن اطلاعات برای تصمیم گیری بررسی گردد.برای ارزیابی مدیریت فرایند هوش کسب و کار به اندازه تأثیرات هوش کسب و کار، ادبیات موضوع و تحقیقات زیادی وجود ندارد، با وجود این مدل داویسون و مدل هرینگ و ساوکا را با توجه به ابعاد می‎توان به کار برد با این تفاوت که مخاطب اصلی این ارزیابی طراحان و متخصصان هوش کسب و کار هستند.یک مدل ارزیابی آمادگی پیاده سازی هوش کسب و کار نیز برای بررسی توانایی سازمان در بهره گیری مناسب از هوش کسب و کار ارائه گردیده است که نیازمندی های سازمان برای به کارگیری صحیح از هوش کسب و کار را بیان می کند.رویکرد کارت امتیازی متوازن برای ارزیابی فرایند پیاده سازی هوش کسب و کار به صورت کلی و در چهار قدم اصلی رضایت ذینفعان (اطلاعات مورد نیاز)، راهبرد (چگونگی ارائه اطلاعات)، فرایند (چگونگی کمک به اهداف) و توانایی ها (بررسی نیازمند های جایگزین) ارائه شده است (رونقی و فیضی؛۱۳۹۲).

۲-۱–۹) پشتیبانی تصمیم و هوش تجاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:50:00 ب.ظ ]




اما از سوی دیگر٬ ایران برای رسیدن به منافع خود از بابت انتقال منابع انرژی خزر به بازارهای جهانی با برخی مشکلات و موانع منطقه ای روبرو است که این موانع عبارتند از: ضعف وبی ثباتی سیاسی- اقتصادی و عدم استقلال کشورهای انرژی خیز منطقه در تصمیم گیری های خود، سیاست‌های ضدایرانی آمریکا و اسرائیل، رقابت جدی ترکیه و روسیه با ایران در تسلط بر مسیرهای صدور انرژی منطقه و نهایتاً ضعف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با چالش‌های مذکور. ‌بنابرین‏ پتانسیل های یاد شده در صورت رفع موانع موجود به واسطه درآمد زایی و اهمیت بخشی به موقعیت ژئوپلیتیک ایران می‌تواند به اقتصاد ایران کمک نماید. ایران علاوه بردرآمدهای مستقیم که از انتقال نقت و گاز خزر می‌تواند به دست آورد همچنین منافع غیر مستقیم نیز دارد که می‌تواند برای اقتصاد ایران مؤثر باشد که این منافع عبارتند از:

-صرفه جویی در انتقال نفت خزر و گاز طبیعی از طریق لوله از جنوب کشور به شمال آن.

-شکوفایی اقتصادی مناطق محل عبور خطوط لوله که امکانات زیادی برای آن مناطق فراهم می‌کند.

-تامین منافع سیاسی- امنیتی از طریق توسعه نفوذ در کشورهای صادر کننده نفت و گاز از مسیر ایران.

-گسترش روابط اقتصادی و دستیابی به بازار مصرف آن کشورها برای فروش تولیدات داخلی.

علاوه بر موارد ذکر شده در چهار مورد بالا، نتایجی مثل جایگاه اقتصادی بهتر، امنیت بیشتر، همگرایی و همکاری منطقه ای مناسب تر، از پیامدهای عبور نفت و گاز از ایران است که می‌تواند ایران را که از مشکلات اقتصادی زیادی رنج می‌برد، در پیش رفتن به وضعیت مناسب تری یاری رساند، و اطمینان و امید بیشتری را در جهت حل معضلات اقتصادی و امنیتی خویش فراهم آورد.

به طور کلی مسیر جنوبی از ایران با توجه به سه عامل امنیت، طول مسیر و هزینه سرمایه گذاری احداث خط لوله و حق ترانزیت نسبت به مسیرهای چهارگانه شرقی، جنوب شرقی، شمالی و غربی جذاب تر و با صرفه تر است، زیرا مسیر چین و ژاپن (مسیر شرقی) به خاطر طولانی بودن و پرهزینه بودن عملا امکان پذیر نیست، مسیر جنوب شرقی نیز دارای معایبی است، از جمله اینکه افغانستان دارای عوامل بحران زای داخلی زیاد هست و زیر ساخت های انرژی آن در طول جنگ داخلی ویران شده است به علاوه این کشور به آبهای آزاد دسترسی ندارد، خط لوله باید از پاکستان بگذرد تا به آبهای آزاد یا هندوستان برسد و در مسیر شمالی روسیه کشور صادر کننده نفت و گازمی باشد و علاوه بر آن اینکه کشورهای حوزه خزر را به عنوان رقیب خود می نگرد، لذا محدودیت هایی برای آن ها به وجود می آورد حتی خود این کشور نیز در قسمت جنوب غربی که مسیر عبور لوله های نفت و گاز خزر است به آبهای آزاد دسترسی ندارد. مسیر غربی هم نا امن است و هم طولانی، زیرا از یک طرف از منطقه متشنج قره باغ و مناطق کرد نشین ترکیه عبور می‌کند از طرف دیگر، منطقه زلزله خیزی است که سرمایه گذاری را به خطر می اندازد.[۴۹]

نقش ایران هم به عنوان بازار نهایی نفت آسیای مرکزی و هم مکانی برای ترانزیت آن، با توجه به ثبات و امنیت موجود در ایران، سوژه جذابی برای سرمایه گذاری های خارجی نفتی بالقوه فراهم آورده که البته در شرایط تحریم اقتصادی آمریکا فعلا جامه عمل نپوشیده است.

مهمترین عامل قدرت و فرصت تجاری برای ایران در خزر سوآپ نفت و گاز است٬ از آن رو که با توجه به اینکه کاوش های اخیر در سواحل و مناطق نزدیک به ایران در خزر، موفق نبوده اند و استحصال نفت خزر نیز ارزان نخواهد بود، ایران می‌تواند مهمترین مرجع سوآپ نفت و گاز کشورهای حاشیه خزر باشد.

اما نکته ای که توجه به آن لازم است٬ این که برای موفقیت بیشتر در نیل به هدف یادشده٬ مطلوب این است که زمینه‌های واگذاری فرایند معاوضه (سوآپ) نفت به بخش خصوصی فراهم شود.

در حال حاضر٬ قوانین و مصوبات کنونی به شکلی هستند که فرایند معاوضه نفت را در حیطه دولت تعریف می‌کند و برای واگذاری آن به بخش خصوصی باید ساز و کار قانونی مناسب در نظر گرفته شود.

در واقع انحصار معاوضه نفت در بخش دولتی، برای دولت هم از صرفه اقتصادی چندانی برخوردار نیست و از آنجا که بخش خصوصی هم در حال حاضر توان و امکانات معاوضه نفت را ندارد و با توجه به استقبال این بخش از در اختیار گرفتن سوآپ باید زمینه‌های لازم در این مورد فراهم شود.

نتیجه

هدف از انتخاب موضوع الحاق ایران به سازمان جهانی تجارت این است که علی‌رغم تلاش های فراوانی دیپلماسی کشور از سال ۱۳۸۴ تاکنون ایران به ‌عنوان ناظر در جلسات سازمان جهانی تجارت شرکت می‌کند و تاکنون هم کارگروه الحاق ایران به جهت مسائل سیاسی تشکیل نشده است و این عدم الحاق محدودیت های تجاری بسیاری را برای کشورها در ارتباط با سایر کشورهای عضو این سازمان که بالغ بر ۱۶۰ کشور می‌باشد را ایجاد ‌کرده‌است. عمده ترین بخشی که ما در این پایان نامه برآن تأکید کردیم بخش های خدماتی و تولیدی است که نسبت به همدیگر وابستگی متقابلی دارند و مکمل یکدیگر هستند و بایستی راهکارهای مناسب در تاثیر آن بر این موضوع را در زمان الحاق در این خصوص مدنظر قرار داد. زیرا که خدمات بخش بزرگی از سهم تجارت جهانی را بر عهده دارد.

همواره بخش نفت در اقتصاد کشور، نقش مسلط را ایفا کرده و شواهد بیانگر آن است که در آینده قابل پیش‌بینی نیز، این بخش هم چنان به تسلط خود در عملکرد اقتصاد کشور ادامه دهد. ارزیابی نقش بخش نفت در اقتصاد ایران، به طور کلی کاهش درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت خام، موجب نامطلوب شدن وضعیت ارزی کشور و در نتیجه کاهش واردات واسطه ای و افت تولید و نیز کاهش واردات سرمایه ای و کاهش سرمایه گذاری می شود. بروز رکود در تولید و سرمایه گذاری از طریق افزایش بیکاری و در نتیجه درآمد حاصل از کار از یک طرف و کاهش عرضه کالا و خدمات از سوی دیگر بر رفاه اجتماعی تاثیر نامطلوب می‌گذارد. از سوی دیگر کاهش درآمد نفت موجب کاهش درآمد های بودجه عمومی شده و توازن بودجه دولت را بر هم می زند که نتیجه اجتناب ناپذیر آن افزایش حجم پول و تورم است. با توجه به مختصر فوق می توان نتیجه گرفت که در ایران رشد تولید، سرمایه گذاری و اشتغال، تورم و در نتیجه رفاه اجتماعی به طور مستقیم از عملکرد بخش نفت تاثیر می پذیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:49:00 ب.ظ ]




نقش مشارکت به عنوان یک عنصر اساسی در حمایت از اقشار مردمی انکار ناپذیر است. واحد مشارکت‌های مردمی مدیریت و ساماندهی برنامه های مشارکت‌های مردمی و سازمان‌های دولتی و غیردولتی در جهت تحقق اهداف نظام حمایت را به عهده دارد.

جدول ۲-۲- واحد مشارکت‌های مردمی

۱

معرفی، اعضاء، شرح وظیفه

۲

داوطلبان سلامت محلات

۳

داوطلبان متخصص

۴

خیرین و واقفین

۵

سایر برنامه های مشارکت‌های مردمی

۶

انتشارات

۷

پژوهش های کاربردی

شرح وظیفه کارشناس مسئول برنامه جلب مشارکت مردمی

      1. بررسی و برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف برنامه جلب مشارکت جامعه و اجرای خط مشی ها در قالب سیاست‌های وزارت متبوع

    1. تدوین برنامه عملیاتی جلب مشارکت بر اساس اولویتها

    1. برنامه ریزی در جهت پیشبرد اهداف برنامه های مشارکت جامعه از طریق جلب مشارکت سایر سازمان‌ها، ادارات و نهادهای دولتی و غیر دولتی

    1. نظارت بر جمع‌ آوری گزارش فعالیت‌های جلب مشارکت در سطح استان و ارسال به وزارت متبوع

    1. جلب مشارکت سازمان‌های دولتی و غیر دولتی در جهت استفاده از منابع بالقوه آنان در توسعه برنامه های مشارکت‌های مردمی

    1. تهیه نشریات و پوسترها و تصاویر آموزشی در جهت اهداف برنامه جلب مشارکت های مردمی

    1. همکاری در تمامی مراحل تهیه، تدوین کتاب‌های آموزشی داوطلبان مشارکت‌های مردمی

    1. جمع‌ آوری، بررسی، تجزیه و تحلیل گزارشات آماری فصلی و سالیانه در سطح استان و ارسال به موقع به وزارت متبوع و بازخورد مناسب به واحدهای تابعه

    1. تعیین چارچوب آموزشی برای کارشناسان جلب مشارکت در مراکز شهرستان‌های تابعه

    1. برنامه ریزی و اجرای کارگاه های آموزشی برای کارشناسان ستاد مرکز استان و مراکز شهرستان جهت کسب مهارت ارتباطی برای جلب مشارکت مردم

    1. تربیت مدرس به منظور آموزش وتربیت مربیان داوطلبان در سطح شهرستان

    1. نظارت بر برگزاری کارگاه های آموزش مربیان داوطلبان

    1. برنامه ریزی در جهت ایجاد انگیزه و تداوم همکاری داوطلبان و شناساندن آنان به مردم و مسئولین

    1. برنامه ریزی اجرای فعالیت‌های فوق برنامه در جهت توانمند سازی داوطلبان

    1. انجام پژوهش های کاربردی تأثیر برنامه های جلب مشارکت مردمی

    1. برنامه ریزی در جهت ارتقاء مهارت‌های عملی داوطلبان

    1. پایش، نظارت و ارزشیابی فعالیت‌های اجرائی برنامه داوطلبان

    1. انجام سایر امور محوله طبق دستور مقام مافوق

  1. برنامه ریزی و مشارکت در برگزاری سمینارها، کارگاه ها، برنامه های آموزشی جلب مشارکت و مراسم بزرگداشت داوطلبان

داوطلبان متخصص :

افراد متخصص جامعه هستند که درقالب گروه‌های داوطلبانه به صورت سازماندهی شده بخشی از تخصص علمی و مهارت‌های کاربردی خود را از طریق آموزش به داوطلبان سلامت برای توسعه پایدار، تامین، حفظ و ارتقاء سطح سلامت و زندگی سالم برای افراد جامعه به صورت رایگان بکارگیرند.

هدف کلی :

ارتقاء دانش ومهارتهای زندگی سالم و مولد درجامعه با بهره گرفتن از توان داوطلبان متخصص

اهداف اختصاصی :

۱- از تخصص علمی، مهارتی کاربردی افراد متخصص سازمان‌های اجرایی خدماتی که در راستای سلامتی جامعه است به صورت سازماندهی شده وبا توافق سازمان مربوط استفاده شود.

۲- مسئولین، کارشناسان محیطی سازمان‌هایی که با گروه‌های خاصی از جامعه ارتباط دارند تحت عنوان « داوطلبان متخصص » پیام‌های بهداشتی و الگوی یک زندگی سالم را ازطریق نظام سلامت تعلیم دیده به گروه‌های زیرمجموعه سازمان خود انتقال دهند.

هرداوطلب متخصص می‌تواند دریک یا چند گروه و به صورت سازماندهی شده بخشی از تخصص علمی و مهارت‌های کاربردی خود را از طریق داوطلبان سلامت به جامعه منتقل نماید.

۱- گروه مهارتی

۲- گروه آموزشی

    1. ۱٫ Participation ↑

    1. . Fredrick & Kenneth ↑

    1. ۲٫ Sashkin ↑

    1. participation ↑

    1. Preconditions of participation ↑

    1. Cultural norms ↑

    1. ۱٫ Non Governmental Organizations ↑

    1. ۱٫ Humanity ↑

    1. ۲٫ Impartiality ↑

    1. ۳٫ Neutrality ↑

    1. . Independence ↑

    1. . Voluntary Service ↑

    1. ۶٫ Unity ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:49:00 ب.ظ ]