کوزندیس و همکاران[۷۶](۲۰۰۹) تاثیر محافظه‌کاری در گزارشگری مالی را بر روی مربوط بودن اطلاعات حسابداری به ارزش سهام، در کشور یونان مورد بررسی قرار دادند و نتیجه گرفتند که نمی‌توان یک رابطه خطی میان این دو متغیر برقرار نمود. یعنی با افزایش سطح محافظه‌کاری، میزان مربوط بودن اطلاعات حسابداری به ارزش سهام ابتدا افزایش می‌یابد و سپس دچار کاهش می‌شود و بر همین اساس بود که آن ها نتوانستند ارتباط معناداری را میان این دو متغیر مستند نمایند و فقط تأکید کردند که به کارگیری سطح مناسب و معقولی از محافظه‌کاری می‌تواند مفید واقع شود.

سنسون و لارسون[۷۷](۲۰۰۹) ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری را در شرکت‌های کشور سوئد طی سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸ مورد بررسی قرار دادند. نتایج پژوهش آن ها، ارتباط ارزشی سود را ثابت کرد و نشان داد که سود می‌تواند ۳/۹% از بازده بازار را تبیین کند.

جرد و همکاران(۲۰۰۷) مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری را در بازار سرمایه نروژ، در دوره زمانی ۱۹۶۵ تا ۲۰۰۴ بررسی نمودند. آن ها دریافتند که ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری در آن دوره کاهش نیافته است و تغییر از الگو کانتینتال- اروپایی به الگو آمریکایی-انگلیسی بر ارتباط ارزشی اطلاعات گزارش‌های مالی اثری مثبت داشته است.

دیوید سون و همکاران(۲۰۰۴) با بررسی ۱۳۶ شرکت در فاصله سال‌های ۲۰۰۱-۱۹۹۰ ‌به این نتیجه رسیدند که میان داشتن تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی و قیمت سهام رابطه‌ مثبت و معناداری وجود دارد. بدین معنا که داشتن تخصص اعضای کمیته حسابرسی، منجر به بهبود وضعیت شرکت و افزایش قیمت سهام می‌شود.

تان[۷۸](۲۰۰۴) در پژوهش خود نشان داد که ارتباط نسبی ارزش دفتری و سود با ارزش بازار سهام شرکت با توجه به سلامت مالی شرکت‌ها متفاوت است. در این مطالعه آزمون مجموعه شرکت‌های سالم در مقابل شرکت‌های بحران‌زده نشان داد که به طور کلی در شرکت‌های بحران‌زده، ورشکسته یا با عملکرد ضعیف ارزش دفتری نسبت به سود با ارزش بازار سهام مرتبط‌تر است. همچنین در شرکت‌های غیربحرانی، سود نسبت به ارزش دفتری محتوای اطلاعاتی بیشتری دارد.

فلو و همکاران[۷۹](۲۰۰۳) در پژوهشی ارتباط میان تخصص، استقلال و اندازه کمیته حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج پژوهش آنان نشان داد، هنگامی که اعضای کمیته حسابرسی، تخصص حسابداری یا مدیریت مالی داشته باشند، کیفیت گزارشگری مالی افزایش می‌یابد. همچنین، میان اندازه کمیته حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی، ارتباط مثبتی یافتند. بر اساس نتیجه به دست آمده، استقلال کمیته حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی، با هم ارتباطی ندارند.

اویو و سپ[۸۰](۲۰۰۲) تحقیقی با عنوان پیش‌بینی تحلیلگران از سود و نقش ارزش دفتری و سود در ارزش‌گذاری حقوق صاحبان سهام انجام دادند. هدف از تحقیق آن ها بررسی میزان مربوط بودن ارزش دفتری و سود به ارزش بازار شرکت بود. شواهد تحقیق نشان می‌دهد اگر سودهای برآوردی هر سال تحلیلگران برای یک شرکت به سودهای جاری گزارش شده نزدیک باشد، سودهای جاری توسط شرکت کنندگان در بازار با عنوان شاخصی مناسب برای بیان قیمت‌های سهام درک می‌شود و از سوی دیگر زمانی که سودهای برآوردی هر سال تحلیل‌گران از سودهای جاری انحراف بااهمیتی داشته باشد، سودهای جاری ‌منعکس کننده‌ قیمت‌های سهام نبوده و در عوض ارزش دفتری یک نقش مهمی را در ارزش‌گذاری حقوق صاحبان سهام ایفا می‌کند.

کالینز و همکاران[۸۱](۱۹۹۷) در پژوهش خود با عنوان «تغییرات ارتباط ارزشی سود و ارزش‌های دفتری در طی چهل سال گذشته» بر مبنای آزمونی از الگوی اولسون پی بردند که طی سال‌های ۱۹۵۳ تا ۱۹۹۳ مربوط بودن ترکیب ارزش دفتری و عایدات کاهش نیافته است، بلکه افزایش اندکی نیز داشته است و همچنین مربوط بودن عایدات کاهش و در مقابل مربوط بودن ارزش دفتری افزایش یافته است.

کولین و همکاران (۱۹۹۷) به طور تجربی به بررسی میزان ارتباط ارزش دفتری و سود با ارزش شرکت­های آمریکایی در طی یک دوره­ ۴۰ ساله (۱۹۹۳-۱۹۵۴) پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که ارتباط ترکیبی بین سود و ارزش دفتری با ارزش شرکت طی دوره­ مورد بررسی، تغییر قابل توجهی نداشته است، اما در طی دوره­ مذکور، ارتباط بین ارزش دفتری با ارزش شرکت به طور منظم افزایش یافته و ارتباط بین سود با ارزش شرکت پیوسته کاهش یافته است.

۲-۱۷-۲- پژوهش‌های داخلی

ولی‌پور و همکاران(۱۳۹۳) در پژوهشی با عنوان «بررسی تاثیر سطح افشای اختیاری بر مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری» ‌به این نتیجه رسیدند که با افزایش سطح افشای اختیاری، مربوط بودن و محتوای اطلاعاتی ارزش دفتری هر سهم افزایش یافته است. از طرفی در مدل بازده، محتوای اطلاعاتی سود هر سهم در تمام سطوح افشای اختیاری اطلاعات یکسان بوده است.

ایزدی‌نیا و همکاران(۱۳۹۲) پژوهشی با عنوان «بررسی ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» انجام دادند. نتایج به دست آمده از مدل‌های بازده، نشانگر وجود رابطه‌ای مثبت میان اطلاعات سود هر سهم با انواع بازده سهام می‌باشد و ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری را تأیید می‌کند. نتایج حاصل از مدل قیمت، نشانگر ارتباط مثبت میان سود هر سهم دوره‌ جاری و ارزش دفتری سهام با ارزش بازار سهام است.

حمدی و همکاران(۱۳۹۲) در تحقیق خود به بررسی مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری برای سرمایه‌گذاران در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج تحقیق آن ها بیانگر مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری برای سرمایه‌گذاران در بورس اوراق بهادار تهران، بر مبنای مدل‌های بازده و قیمت است. البته شاخص‌های سود و زیانی نسبت به شاخص ترازنامه‌ای برای سرمایه‌گذاران دارای ارزش مربوط‌تری هستد. همچنین، ‌سود ده یا زیان‌ده بودن و اندازه شرکت بر مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری اثرگذار است.

رحمانی و قاسمی(۱۳۹۲) پژوهشی با عنوان «ارتباط ارزشی سرقفلی گزارش شده» انجام دادند. آن ها با بهره گرفتن از مدل اولسون ‌به این نتیجه رسیدند که سود خالص و سرقفلی گزارش شده رابطه قوی معنی‌داری با قیمت سهام دارند.

ساسان مهرانی و همکاران(۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان «رابطه بین مالکیت نهادی، تمرکز مالکیت نهادی و مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری» نشان دادند که افزایش مالکیت نهادی، مربوط بودن ارزش اطلاعات صورت سود و زیان را افزایش می‌دهد؛ ولی مربوط بودن ارزش اطلاعات ترازنامه‌ای را کاهش می‌دهد. این در حالی است که افزایش تمرکز مالکیت نهادی، کیفیت اطلاعات حسابداری مندرج در صورت سود و زیان و به تبع آن مربوط بودن ارزش اطلاعات صورت سود و زیان را کاهش داده است؛ ولی مربوط بودن ارزش اطلاعات مندرج در ترازنامه را افزایش می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...