به بیان دیگر ارقام سودهای سال های گذشته نمی تواند مبنای توانمندی برای پیشبینی ارقام سود سالهای آتی به شمار رود.
در تحقیق دیگری کردستانی (۱۳۸۸) ارتباط سود سال های متوالی را مورد توجه قرار داده است. تحقیق وی با هدف بررسی میزان ارتباط سود با منافع آتی سرمایه گذاری در سهام صورت گرفته است.
این تحقیق از اطلاعات سود و جریان نقد مربوط به ۲۶ شرکت منتخب از شرکت های تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و برای سال های ۷۳-۱۳۶۱ استفاده شده است.
کردستانی به منظور نیل به هدف تحقیق خود، ارتباط بین سود و جریان نقد سال های گذشته را بر روی سود و جریان نقد سال های آتی و از طریق روابط رگرسیونی بررسی کردهاست.
پس از برازش انواع روابط فوق الذکر، قضاوت در خصوص معنی داربودن این روابط از طریق معنی دار بودن ضرایب مدل و نیز تشخیص Rr و در وقفه های رامانی ۲ و ۳ و ۴ سال مورد قضاوت قرار گرفته است.
در نتایج مربوط به ارتباط سودهای سالیانه مشخص شده که تنها ۱۱ درصد از شرکت های نمونه دارای ضریب معنی داری برای سود سال های گذشته اند و R2 برای هیچ کدام از شرکت ها و وقفه ها در سطح قابل قبولی قرار ندارد (کمتر از ۳۵ دردصد) به بیان روشن تر در این تحقیق برازش رگرسیونی، عدم ارتباط بین سود سالیانه شرکت ها در سالهای متوالی مورد تأیید قرار گرفته است .
غلام زاده (۱۳۷۳) در تحقیق خود با عنوان بررسی رفتار سود حسابداری با بهره گرفتن از سری های زمانی
باکس – جنکینز این موضوع را منظر دیگری مورد بررسی قرار داده است. همان گونه که از عنوان تحقیق مشخص است. غلام زاده از سری های زمانی باکس ـ جنکینز برای بررسی رفتار سود حسابداری استفاده کردهاست وی ضمن تعریف مفاهیم مختلف سود ویژگی توانایی پیشبینی آن را مورد تأکید قرار داد حد امکان استفاده از سودهای چندین دوره را برای پیشبینی سود آینده واحد تجاری مورد تأکید قرار داده است. وی در تحقیق خود از سری زمانی سود برای ۱۵ شرکت و سه گروه کانی غیر فلزی ـ مواد غذایی و نساجی به استناد اطلاعات دوره زمانی ۳۰ ساله از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۸۰ استفاده نمده اند. در این راستا سری زمانی سود هر شرکت را از طریق تفاضل گیری حساب نموده است و از طریق نمودار تابع خود همبستگی نمونه ای و خود همبستگی جزئی نمونه ای به شناسایی مدل مناسب که توصیف کنند و رفتار سود باشد اقدام نموده است و مدل نهایی خود را برای هر شرکت برازش نمود. پس از انجام بررسی ها و آزمونهای مختلف که بر روی مدل ها انجام داده است (نظیر آزمون معنی دار بودن ضرایب و آزمون نیکویی برازش) در پایان مدل ها را در هر صفت به صورت عرض مقایسه و تحلیل نمود غلام زاده در نتایج تحقیق خود به این مورد اشاره میکند سود شرکت وابسته به زمان بوده و ساختار سود اکثر شرکت ها از شوکهای تصادفی که در دوره های قبل به وقوع پیوسته تشکیل می شود.
به عبارتی اکثراً به صورت میانگین متحرک هستند البته در عین حال به خاطر پایین بودن کیفیت اطلاعات مربوط به سود شرکت های تحت بررسی اذعان میدارد که سودهای گذشته محتوای اطلاعاتی چندانی برای پیشبینی سودهای آینده ندارد و منبع مطمئنی برای تصمیمات محسوب نمی شود.
پیشینه تحقیقات خارجی:
- (فینگر ۲۰۱۳)[۴۶] در تحقیق خود با عنوان قدرت سود در پیشبینی جریان های وجوه نقد و سود، فایده مندی سود را در پیشبینی منافع آتی سرمایه گذای، سود و جریان های وجوه نقد حاصل از عملیات، آزمون کردهاست. بر اساس یافته های این تحقیق، سود متغیری معنی دار در پیش بنی سود برای ۸۸% شرکتهای مورد مطالعه است. همچنین سود به تنهایی همراه با جریان های وجوه نقد، متغیری (متغیرهایی) معنی دار برای پیشبینی جریان های وجوه نقد در ۹۰% از شرکت های نمونه میباشد
(فیر فیلد و دیگران ۲۰۱۳)[۴۷]. در تحقیق خود با عنوان تاثیر گزارش اجزای سود بر افزایش توان پیشبینی سود، تلاش نمودند تا اثر گزارش اجزای سود در امر پیشبینی را مورد بررسی و آزمون قرار دهند.
فرضیه اصلی تحقیق آن ها به این شرح بود:
«با تفکیک سود به اجزای تعیین شده، می توان پیشبینی بهتری از سود به عمل آورد»
فرضیه های فرعی این تحقیق نشأت گرفته از فرضیه اصلی است و برای مثال، یکی از آن ها به شرح زیر است:
«با تفکیک سود عملیاتی مستمر از سایر اقلام تاثیر گذار بر سود خالص، توان پیشبینی سود افزایش
مییابد»
نتایج تحقیق مذکور نشان داد که:
-
- بار اطلاعاتی اضافی اجزای سود به اقلام غیر مترقبه و فعالیت های متوقف، محدود نمی شود.
-
- تفکیک اقلام خاص از سود عملیاتی مستمر و سود غیر عملیاتی از سود عملیاتی، پیشبینی سود را بهبود می بخشد.
- با تفکیک سود به سود عملیاتی، سود غیر عملیاتی و مالیات و مالیات بر درآمد، اقلام خاص، اقلام غیر مترقبه و عملیات متوقف، قدرت پیشبینی سود افزایش مییابد.
مطالعه رفتار هزینه نه تنها برای محققان آکادمیک بلکه برای آنهایی که فعالیت های حرفه ای شان مستقیماً با فعالیت های شرکت در ارتباط است ، دارای اهمیت است. در مدل رایج رفتار هزینه که در ادبیات حسابداری معمولاً پذیرفته شده است، هزینه ها بر حسب تغییرات در سطح فعالیت به عنوان ثابت و متغیر در نظر گرفته میشوند. در این مدل هزینه های متغیر به نسبت با تغییرات در محرک فعالیت در نوسان هستند (بالاک ریشان و دیگران ۲۰۱۲)[۴۸] با این پیش فرض که اندازه تغییر در هزینه ها تنها به میزان تغییر در سطح فعالیت بستگی دارد و نه به مسیر تغییر. اما برخی نویسندگان مانند، (نورن و سودرستورم ۲۰۰۹) معتقد هستند هزینه ها با افزایش حجم فعالیت افزایش بیشتری دارند نسبت به کم شدن شان به علت کاهش حجم فعالیت ها. این نوع از رفتار هزینه توسط (اندرسون و دیگران ۲۰۱۲)[۴۹]، به «هزینه های چسبنده» معروف شدند. به اعتقاد اندرسون و دیگران ، هزینه ها هنگامی چسبنده هستند که مقدار افزایش در
هزینه های مرتبط با افزایش حجم بزرگتر از میزان کاهش هزینه های مرتبط با همان مقدار کاهش در حجم است. برخی از متخصصان حسابداری مدیریت معتقدند که هزینه ها در واقع نه متغیر هستند و نه ثابت (اینگرام و دیگران ۲۰۰۹)[۵۰]. همچنین ارتباط بین هزینه های ثابت و متغیر و سطح فعالیت در به اصطلاح دامنه مربوط معتبر است (هورن گران و دیگران ۲۰۱۲)[۵۱].
اساس اغلب تصمیمات مدیریتی بر علم به این است که هزینه ها چگونه میتوانند به عنوان یک تابع سطح فعالیت تغییر کنند. مدیرانی که چگونگی رفتار هزینه را درک میکنند برای پیشبینی روند هزینه ها در موقعیت های عملیاتی مختلف، شرایط بهتری دارند. این وضعیت به آن ها امکان میدهد فعالیت های خود و در نتیجه درآمدهای عملیاتی خود را بهتر برنامه ریزی کنند. همان گونه که (گریسون و نورن ۲۰۰۲)[۵۲] به آن اشاره دارند تلاش برای تصمیم گیری بدون دانش کامل درباره هزینه های مرتبط و چگونگی تغییر آن ها به نسبت فعالیت ممکن است به فاجعه منجر شود.
آخرین نظرات