فقر چندبعدی در مناطق روستایی استانهای ایران چقدر است؟
ازنظر فقر چندبعدی، فقیرترین منطقه شهری ایران مربوط به کدام استان است؟
ازنظر فقر چندبعدی، فقیرترین منطقه روستایی ایران مربوط به کدام استان است؟
رتبهبندی مناطق شهری استانهای ایران ازلحاظ فقر درآمدی و فقر چندبعدی یکسان است؟
رتبهبندی مناطق روستایی استانهای ایران ازلحاظ فقر درآمدی و فقر چندبعدی یکسان است؟
۱-۴٫ اهداف پژوهش
ازآنجاکه موضوع فقر یکی از مهمترین مباحث مربوط به هر کشوری است لذا در این پژوهش به دنبال اهداف زیر هستیم تا بتوانیم با ارائه تصویر واضحتری از وضعیت فقر کشور، مسئولین را در جهت برنامهریزی و سیاستگذاریهای آتی، یاری نماییم.
-
- اندازه گیری فقر چندبعدی در مناطق شهری استانهای ایران
-
- اندازه گیری فقر چندبعدی در مناطق روستایی استانهای ایران
-
- یافتن فقیرترین منطقه شهری ایران ازنظر فقر چندبعدی
-
- یافتن فقیرترین منطقه روستایی ایران ازنظر فقر چندبعدی
-
- رتبهبندی مناطق شهری استانهای ایران ازلحاظ فقر درآمدی و فقر چندبعدی
-
- رتبهبندی مناطق روستایی استانهای ایران ازلحاظ فقر درآمدی و فقر چندبعدی
۱-۵٫ روش تحقیق
جامعه آماری این پژوهش، تمامی استانهای ایران است که به دو بخش شهری و روستایی تقسیم می شود و منبع آماری مورداستفاده، داده های طرح هزینه – درآمد خانوار مرکز آمار ایران برای سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ است. ذکر این نکته ضروری است که چون آمارهای هزینه خانوار نسبت به آمار درآمد خانوار، از دقت بیشتری برخوردار است، بنابراین از متغیر هزینه بهجای درآمد استفادهشده است.
۱-۶٫ روش تجزیهوتحلیل داده ها
در این پژوهش داده ها از پرسشنامه های طرح هزینه-درآمد خانوار مرکز آمار ایران، استخراجشده و با بهره گرفتن از نرمافزار Excel طبقهبندیشده و وارد نرمافزار Eviews شده است. برای اندازهگیری شاخص های فقر از خط فقر نسبی برای تخمین استفادهشده است. به این صورت که، ابتدا فقر، بر اساس ویژگیهای مسکن، درآمد و آموزش سنجیده و در مرحله بعد، به بررسی فقر چندبعدی پرداخته می شود. برای محاسبه فقر مسکن، فقر آموزشی و فقر درآمدی ابتدا باید خط فقر مربوط به هر ویژگی را مشخص کرد.
خط فقر مسکن، ۱۶ مترمربع به ازای هر نفر در نظر گرفتهشده است (فصلنامه اقتصاد مسکن،۱۳۷۴). برای بدست آوردن سطح زیربنای سرانه، سطح زیربنای محل سکونت هر خانوار را بر بعد خانوار تقسیم میکنیم سپس درصد سطوح زیربنای سرانه زیرخط فقر را بدست میآوریم.
خط فقر آموزش، بر اساس میزان سواد برای سرپرست خانوار در نظر گرفتهشده است، به عبارتی فردی که بیسواد باشد، ازلحاظ آموزشی، فقیر محسوب می شود (شاهمرادی،۱۳۹۱). پس از مشخص نمودن تعداد سرپرست خانوار بیسواد، درصد سرپرست خانوار زیرخط فقر را بدست میآوریم.
خط فقر درآمدی بر اساس روش معکوس ضریب انگل محاسبه می شود. پس از بدست آوردن خط فقر درآمدی، درصد افراد زیرخط فقر را محاسبه میکنیم.
پس از بدست آوردن درصد خانوار زیرخط فقر مربوط به هر یک از ویژگیهای درآمد، آموزش و مسکن، با بهره گرفتن از رویکرد نظریه اطلاعات که در سال ۲۰۰۶ توسط معصومی، ارائهشده است بر اساس یک میانگین وزنی، به برآورد فقر چندبعدی میپردازیم.
تعاریف مفاهیم و واژه ها:
فقر تکبعدی: این فقر، را بیشتر به فقر درآمدی نسبت می دهند. به عبارتی، زمانی که فقر تنها، از یک بعد، مثلاً بعد درآمد، مسکن، آموزش و… بدون توجه به سایر ابعاد، موردبررسی قرار گیرد به آن فقر تکبعدی میگویند.
فقر چندبعدی: در این نوع فقر، برخلاف رویکرد درآمدی که در آن تنها مسئله اقتصادی مدنظر است، سیستمی متشکل از اقتصاد، سیاست و فرهنگ را در نظر میگیرد و فقر را حاصل ابعاد اقتصادی و غیراقتصادی میداند.
خط فقر: بسته به اینکه در تعریف فقر مفهوم مطلق یا نسبی در نظر گرفته شود، آستانهای تعریف میشود که
مرز بین فقیران و سایر افراد جامعه را مشخص میکند. این آستانه، خط فقر، نامیده میشود.
۱-۷٫ خلاصه فصل
در این فصل، ابتدا به بیان تعریف مختصری از فقر و ابعاد آن پرداختیم و با توجه به آن، فقر چندبعدی تعریف گردید. سپس به بیان پرسشهایی که در این پایاننامه به دنبال پاسخ به آنها هستیم، پرداخته، پسازآن، اهداف این پژوهش ذکر گردید؛ و در آخر، جامعه آماری، سالهای موردبررسی و روش تجزیهوتحلیل داده ها بیان شد.
فصل دوم
سوابق و ادبیات موضوع
۲-۱٫ مقدمه
فقر از دیرزمان یکی از موضوعات موردنظر و مطالعه دانشمندان بوده و جزء دغدغههای فکری آنان محسوب میشده است، اما بهطورجدی و علمی و کاربردی مطالعات فقر از اواخر قرن ۱۹ آغازشده است. فقر، نمودی از توسعهنیافتگی است، مشکلات مختلفی را در ابعاد گوناگون، برای جوامع، به بار میآورد. ازاینروست که موضوع فقر، از سوی تمامی کشورهای جهان، دارای اهمیت فراوان بوده و برای از بین بردن یا کاهش وسعت آن، برنامه های ویژهای را اجرا می کنند. لذا، سنجش فقر و نیز راههای مختلف فقرزدایی، در دهههای اخیر، اهمیت بیشتری در سیاستگذاریهای اقتصادی کشورهای دنیا، بهویژه کشورهای توسعهنیافته، پیداکرده است. واقعیت این است که گاهی، نهتنها عدم دسترسی به درآمدها و منابع، منجر به فقر می شود، بلکه از دست دادن فرصتها نیز، فقر را تشدید می کند. در این راستا، نهادهایی چون نهادهای آموزشی، بهداشتی و مالی فرصتهای ازدسترفته را کاهش خواهند داد. اصولاً فقر، در مناطقی که با شرایط وخیم بیوفیزیکی و محرومیتهای اقتصادی-اجتماعی روبرو هستند، گسترده می شود. فقرا نهتنها، دسترسی به منابع و درآمدهای مالی ندارند، بلکه فرصتهای پیشروی آنها هم کم هستند. بازارها و اشتغال از مسائلی هستند که باعث جداسازی مناطق مختلف، با شرایط جغرافیاییواجتماعی متفاوت شدهاند. همچنین دسترسی به آموزش و بهداشت، می تواند توانایی افراد ساکن در منطقه خاص جغرافیایی را در دستیابی به منابع درآمدی خارج از مزرعه افزایش دهد؛ بنابراین فقر، می تواند در دو زمینه موردبررسی قرار گیرد: فقر درآمدی که از طریق اندازهگیری مخارج سرانه خانوار و مقایسه آن با یک خط فقر مناسب، قابل ارزیابی است و فقر غیر درآمدی که از طریق بررسی دسترسی به نهادها و چگونگی عملکرد آنها در کاهش فقر، می تواند مورد ارزیابی قرار گیرد.
۲-۲٫ مروری بر پیشینه تحقیق
اولین گام در جهت معرفی نگاه وسیعتر به ابعاد فقر در اندازه گیری، توسط آمارتیاسن در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد برداشته شد. امروزه این رویکرد (رویکرد قابلیت آمارتیاسن) در میان سازمانهای بینالمللی پذیرفتهشده است بهطوریکه شاخص های توسعه انسانی (HDI)[5] و شاخص فقر انسانی (HPI)[6] که توسط سازمان ملل متحد بهصورت سالیانه ارائه میشود، با بهره گرفتن از رویکرد فقر چندبعدی اندازه گیری میشود.
-
- اسد زاده و پائول[۷] (۲۰۰۱) در پژوهشی به بررسی فقر در ایران پس از انقلاب اسلامی پرداختهاند. تحقیق مبتنی بر دادههای سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۱ بودجه خانوار مربوط به طرح درآمد- هزینه خانوار است. نتایج تحقیق نشان میدهد که طی دوره مزبور، میزان فقر در مناطق روستایی کمی کاهشیافته؛ درحالیکه در مناطق شهری تا بیش از ۴۰ درصد افزایش پیداکرده است.
-
- بورگینگون و چاکراوارتی[۸] در مقالهای تحت عنوان “سنجش فقر چندبعدی” که در سال ۲۰۰۳ ارائه کردند در تکامل سنجش فقر چندبعدی بسیار تأثیرگذار بودند. آنها روشی را پیشنهاد کردند که بر طبق آن برای هر یک از ابعاد، خط فقر مشخصی تعیین میشد. اگر فرد حداقل در یک بعد از ابعاد موردبررسی، زیرخط فقر تعیینشده، قرار میگرفت بهعنوان فقیر در نظر گرفته میشد.
-
- داگلاس، شان و یانگر[۹] (۲۰۰۵) رویکرد مسلطی در رابطه با فقر چندبعدی بیان کردند. بر طبق این رویکرد، خطی بهعنوان مرز بحرانی در نظر گرفته می شود و بر اساس آن میتوان تشخیص داد که فرد فقیر است یا خیر. برای تعیین این محدوده، برای هرکدام از ویژگیها، فقر تکبعدی محاسبهشده، در حقیقت سنجش مسلط، یک سنجش تعمیمیافته دوبعدی را از شاخص فوستر، گریر، توربگ بیان می کند. در این رویکرد، دو بعد جانشین هم قرار میگیرند؛ که یک رویکرد اجماعی از فقر است بهنحویکه اگر فرد، حداقل دریکی از ابعاد موردبررسی فقیر باشد، آنگاه فقیر محسوب می شود.
-
- راوالیون و چن[۱۰] (۲۰۰۷) در تحقیقی فقر مطلق را با استفاده ازسریهای زمانی ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۴ برای یکصد کشور درحالتوسعه برآورد کردند. برای محاسبه تعداد و درصد فقرا از خط فقر بینالمللی(درآمد روزانه یک لار) استفادهشده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که، در طول سالهای موردبررسی درصد فقرا بهصورت معناداری کاهش پیداکرده است ولی درزمینهی کاهش تعداد فقرا دستاورد محسوسی نداشته است. اگرچه در چین وضعیت متفاوت بوده است یعنی تعداد فقرا نیز کاهش پیداکرده است.
-
- ادوارد والز و مارکوس روبلز[۱۱] در سال ۲۰۰۸ فقر چندبعدی را برای سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳ برای کلمبیا بر طبق مدل چاکراوارتی و بورگینگون بدست آوردند. در این مطالعه سه بعد امنیت، درآمد و آموزش موردبررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که فقر چندبعدی طی سالهای موردبررسی کاهشیافته است.
-
- اما سا نتوز[۱۲] در سال ۲۰۰۹ مطالعهای با عنوان ” سنجش فقر چندبعدی در یونان” انجام داد. که در آن فقر چندبعدی با بهره گرفتن از روش آلکایر و فوستر (۲۰۰۷) محاسبه شد. ویژگیهای موردبررسی عبارتاند از: درآمد، آموزش، دسترسی به مسکن، دسترسی به آب آشامیدنی و دسترسی به نور و روشنایی. در این مطالعه دو روش وزن دهی بهکاربرده شده است. یکی وزن دهی یکسان به همه ابعاد و دیگری روش وزن دهی که به ترتیب به یکی از ویژگیها وزنی برابر با ۵/۰ و به ویژگیهای دیگر وزنی برابر با یکچهارم میدهد. نتایج بهدستآمده فقر چندبعدی بالایی را برای مناطق روستایی نشان میدهد.
-
- داوود و همکاران[۱۳] (۲۰۰۹) در تحقیقی فقر مطلق در پاکستان را موردبررسی قرار دادهاند. نتایج بدست آمده نشان میدهد که، شاخص سرشمار فقر در فاصله دو دوره زمانی ۷۴/۵ درصد کاهش پیداکرده است. در خلال این دوره فقر مطلق در مناطق روستایی حدود ۶۷/۵ درصد و در مناطق شهری حدود ۴۸/۴ درصد کاهش پیداکرده است.
-
- خداداد کاشی (۱۳۷۷) در مقالهای بهاندازه گیری فقر در ایران طی سالهای ۱۳۷۰-۱۳۶۴ با بهره گرفتن از شاخص سن پرداخته است. یافته ها دلالت بر آن داردکه در فاصله سالهای ۱۳۷۰-۱۳۶۴ فقر در ایران افزایشیافته، ولی پسازآن، رو به کاهش گذارده است.
-
- محمودی (۱۳۸۱) در تحقیقی وضعیت فقر در ایران در طی سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ را موردبررسی قرار داده است. نتایج نشان میدهد که فقر در طول این دوره در کل کشور و نواحی روستایی افزایشیافته است؛ اما باوجود افزایش نرخ فقر در نواحی شهری، وضعیت فقیرترین فقرا در این بخش بهبودیافته است؛ بهعبارتدیگر، اجرای سیاست تعدیل اقتصادی در کشور افزایش فقر مطلق را به دنبال داشته است.
-
- راغفر و ابراهیمی (۱۳۸۶) در تحقیقی با بهره گرفتن از آمار هزینه و درآمد خانوارها به اندازه گیری فقر در مناطق شهری و روستایی ایران طی سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۳ پرداختهاند. بدین منظور ابتدا خط فقر مطلق شهری و روستایی طی دوره موردبررسی بر اساس رویکرد حداقل نیازهای اساسی محاسبهشده است. برای اضافه نمودن حداقل نیازهای غیر غذایی از روش اورشانسکی استفادهشده است. سپس شاخص های گروه فوستر، گریر و توربک برای هریک از سالهای موردبررسی و به تفکیک شهر و روستا تخمین زدهشده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد در تمامی دوره موردبررسی، میزان شاخص های فقر در مناطق روستایی بالاتر از مناطق شهری بوده است. همچنین روند کلی شاخص ها هم در فقر شهری و هم در فقر روستایی نزولی بوده است که این امر بدان معناست که درصد جمعیت زیرخط فقر، شکاف فقر و شدت فقر طی سالهای موردبررسی کاهشیافته است.
-
- علی مددی در سال ۱۳۸۷ به اندازه گیری فقر چندبعدی در سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۶ پرداخت؛ در این تحقیق ویژگیهای مسکن، درآمد، تملک کالاهای بادوام، سلامت، تأمین اجتماعی، اوقات فراغت و آموزش بهعنوان ویژگیهای کمکی جهت اندازه گیری فقر مورداستفاده قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که میزان فقر چندبعدی در مناطق شهری و روستایی در سال ۸۳ به ترتیب برابر با ۳/۱۸ و ۶/۱۹ و در سال ۸۶ به ترتیب برابر با ۴/۱۷ و ۳/۱۹ بوده است. نتایج نشان میدهد که فقر چندبعدی در سال ۸۶ نسبت به سال ۸۳ در مناطق شهری و روستایی کاهشیافته است.
-
- پیرائی و شهسوار (۱۳۸۸) در مقالهای وضعیت فقر در مناطق شهری و روستایی استان فارس طی سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۶ را موردبررسی قرار دادهاند. نتایج محاسبه این شاخص ها نشان میدهد که میزان خط فقر مطلق سالانه خانوارها در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بوده و روند شاخص های فقر در مناطق شهری و روستایی، نشاندهنده روند نزولی فقر در این مناطق طی دوره موردبررسی است.
- میترا احمدینژاد در سال ۱۳۸۹ مطالعه ای با عنوان “فقر چندبعدی و نابرابری پناهندگان افغانی ساکن ایران” انجام داده است. ویژگیهای موردبررسی در این پژوهش عبارتاند از: درآمد، آموزش، مسکن و بهداشت؛ که از این میان، فقر درآمدی با ۷۹ درصد بالاترین سرشمار فقر رادار است. سرشمار فقر چندبعدی با رویکرد تمرکز ضعیف در نرخهای جانشینی متفاوت برای ویژگیها، عددی بین ۷۸ تا ۹۵ درصد و فقر چندبعدی با رویکرد تمرکز قوی، عددی بین ۹۸ تا ۱۰۰ درصد بدست آمده است.
آخرین نظرات